عليرضا كيواني نژاد
لازم نيست كه خوره كتاب باشيد تا از اين كتابخانه به آن كتابخانه برويد و جوياي كتاب ناياب شويد. شايد هم ژست روشن فكري، اين گونه اقتضا مي كند كه هر از چند گاهي به اين پاتوقها برويد و خود را خواهان كتابي معرفي كنيد، ناياب.
تاب هاي جلال و هدايت را روي هم گذاشته است. انگار چند صندوق ميوه اند. وقتي مي خواهيد كتاب هايش را ببينيد مي گويد: «كتاب هاي هدايت را تك فروشي نمي كنم. اگر مي خواهيد ۳تا ببريد هر كدوم ۸۰۰تومان.»
يعني ۲۴۰۰ تومان براي يك كيلو «هدايت».
اما اينها كتاب هاي ناياب نيستند كه اگر بودند، فروشنده آنها را كيلويي حساب نمي كرد. «سنگي بر گوري» جلال را جويا مي شوم. مي گويد: «اين كتاب، ناياب است اما اگر آن را مي خواهي برايت مي آورم.»
- چقدر؟ به چه قيمتي؟
اول جواب مشتري هاي رهگذر را مي دهد بعد با انگشت اشاره گوشش را پاك مي كند و مي گويد:«۲۴هزارتومان.»
يعني يك صفر بيشتر از كتابهاي قبلي كه حاضر بود سه تايي بفروشد. «كي مي آوريد؟» سوالي است كه پاسخش چند ثانيه وقت مي برد. بعد از كمي مكث مي گويد: «الان بايد وديعه بگذاري و دو روز ديگر، همين جا، جلوي دانشگاه، كتاب را مي گيري.»
«اين كتابها را از كجا مي آوريد. مگر نه اينكه ناياب هستند؟» اين را مي پرسم و او با بي اعتنايي مي گويد: «مگر من از شما پرسيدم كه پول خريد اين كتابها را از كجا آورديد؟ من كاسبم و كانال هاي كاسبي خودم را بهتر از هركس ديگري مي شناسم.»
اگر دنبال كتابهاي كمياب و ناياب هستيد، يك آدرس كليشه اي وجود دارد. دستفروش هاي جلو دانشگاه تهران. اما اگر كمي حرفه اي تر به دنبال كتاب مورد علاقه خودتان هستيد بايد آدرس چند كتابفروشي قديمي - نه زياد قديمي- را بدانيد تا بعد از آشنايي با صاحب آن و فتح الباب دوستي، كتاب نايابتان را تهيه كنيد.
او هم براي خودش دنيايي دارد. اگر مي خواهيد دژحكم فرمايش را متصور شويد، سري به فيلم قديمي «پرستار بچه» با بازي «جولي اندروز» بزنيد؛ همان جايي كه او فقط به خاطر برداشتن يك كتاب، كل قفسه ها را به هم ريخت و... .
دژ فرمانروايي او كمي بالاتر از چهارراه تخت طاووس در خيابان سهروردي است. براي اهالي كتاب و اصطلاحا كتاب بازها، جايي است آشنا. او را مي شناسند و معمولا كتاب هاي قديمي را مي توانند از قفسه هايش پيدا كنند. مغازه اش يك تفاوت اساسي با ساير مغازه هاي هم رديف دارد. در وسط اين مغازه كتابها روي هم چيده شده اند درست به سبك همان كتابفروشي هاي جلو دانشگاه. بدون كوچكترين نظم و انضباطي كه شايد اين عدم نظم، خودش نوعي هارموني روح نواز ايجاد مي كند.
عموما صاحب مغازه، بيرون مغازه مي نشيند و با دوستانش شطرنج بازي مي كند. اگر آنجا رفتيد و او را نديديد، بدانيد روبه رويتان نشسته و غرق در تفكراتش مهره هاي شطرنج را حركت مي دهد.
خودمان را معرفي مي كنيم: «خبرنگاريم، مي خواهيم درباره كتابهاي ناياب با شما حرف بزنيم»، قبول مي كند. «كتاب هم مي خوانيد؟» اين سوال را مي پرسد تا شايد مطمئن شود كه هم سلوك او هستيم يا نه!
-تا حدودي. اگر وقت كنيم آن هم نيمه هاي شب.
«سنگي بر گوري» جلال را مستمسك قرارداده، باز مي پرسيم كه اين كتاب را داريد يا نه؟
«اگر كتاب خوان باشي - كه ادعا مي كني هستي- مي داني اين كتاب در كتابفروشي ها نيست بايد سراغش را در كتابخانه هاي قديمي بگيريد.» يعني همان كتابخانه هايي كه روي شيشه مغازه نوشته: «خريدار كتابخانه شما هستيم!»
بارش نم نم باران بهانه اي است تا او ما را به داخل مغازه ببرد. از سال هايي حرف مي زند كه كتاب، مثل امروز كيميا نبود. البته كتاب خوب و اصطلاحا رايج. مي گويد: «به نظرم هيچ كتابي ناياب نيست. شايد مسايل حاكم بر اجتماع باعث مي شود بعضي از سطور يك كتاب موجه جلوه نكنند و برچسبي روي كتاب زده شود؛ ناياب.» كتابي را نشان مي دهد و مي گويد: «از كتابخانه شخصي ام است.» كاغذهايش كاهي اند؛ زردرنگ و جلدش سبزرنگ.
مي پرسم: «چه افرادي براي خريد اين كتابها مراجعه مي كنند؟» مي گويد: «سن خاصي را نمي توانم بگويم. چون يكبار چند نوجوان هم آمدند و كتاب هاي صمد بهرنگي را مي خواستند. ولي آنهايي كه مي آيند عموما كتاب بازند، مثل آنهايي كه ماشين بازند. مي دانند رد كتاب را كجا دنبال كنند. پيرمرد و پيرزن ، جوان و نوجوان، ايراني و خارجي. آري، خارجي ها.» بوي غذا و ساندويچ از مغازه كنار دست مي آيد. همين باعث شد تا بگويد: «ناهار در خدمتتان باشيم.»
- متشكر. بيشتر دوست دارم راجع به كتابها حرف بزنيم. «قيمت يك كتاب قديمي را براي مشتري چه كسي تعيين مي كند؟»
و اين تنها سوالي بود كه به ذهنمان رسيد تا از فضاي غذا، كمي فاصله بگيريم. كمي سرش را مي خاراند و مي گويد: «من تعيين مي كنم.»
- مگر شما قيمت يك كتاب را مي دانيد؟ يا اصولا قيمت يك كتاب خوب چقدراست؟
«سوالت كليشه اي و احساسي است. كارمن، تجارت كتاب است. اما به لحاظ احساسي هيچ كتابي سقف مالي ندارد. قبول؟ ولي وقتي يك مشتري سفارش كتاب قديمي مي دهد من همان اول قيمت را به او مي گويم. اگر خواست قبول مي كند و اگر نخواست، به سلامت.»
آنجا را ترك مي كنيم. مقصد خيابان انقلاب، روبه روي سينما سپيده. يك زيرزمين با كتابهاي قديمي. اما نه چندان ناياب. بهتر است بگوييم كمياب.
«انواع كتابهاي قديمي و تازه چاپ. بفرماييد پايين.»
اينها جملاتي است كه يك پسر قدبلند با شدت و حدت هرچه تمام تر، زير نم نم باران فرياد مي زند و نااميدانه رهگذران بيگانه با كتاب را به داخل زيرزمين رهنمون مي سازد.
- خودت هم از اين كتابها چيزي مي خواني؟
نه، لازم نيست. من فقط داد مي زنم، داد.
هر سني در اين زيرزمين ديده مي شود. لامپ هاي مهتابي فضا را آبي و سفيد كرده اند.
«بفرماييد».
اين را فردي مي گويد كه پيش آمده تا راهنمايي كند.
- «ميعاد در لجن» را مي خواستم.
«كتابي دارم كه مجموعه كامل است و ميعاد در لجن هم بخشي از آن.»
بايد سر قيمت با او چانه زد.
چند؟
«۴هزارتومان.» اين قيمتي است كه آن راهنما مي گويد. مي خواهيد دليل آن را بدانيد؟
«چون اين كتاب كمياب است و تازه من خودم آن را نخريدم. برايم آورده اند. بايد يك چيزي هم به آنها بدهم.»
انگار كتابهاي اين گروه - ناياب و كمياب- هم در پيله اي از مافيا گرفتارند. هيچ كس نمي داند چرا يك كتاب قديمي قيمتي دارد كه شما راضي نيستيد و فروشنده راضي؟ به نظر مي رسيد كتابها لال باشند چون اگر مي توانستند حرفي بزنند، قطعا از حق خود دفاع مي كردند!
پيدا كردن كتابهاي كمياب يا ناياب جاي خاصي ندارد. شايد جايي در زعفرانيه يا جايي در خاني آباد. اما قيمتها از يك مغازه تا مغازه ديگر متفاوتند. سراغ اين كتابها را از كتابفروشي هاي خيابان انقلاب هم نگيريد. چون آنها يا ندارند يا ترجيح مي دهند كه نداشته باشند. فقط آنهايي كه واقعا دنبال يك كتاب خاص  هستند، حاضر مي شوند هر مبلغي برايش بپردازند. حتي اگر كپي آن كتاب، موجود باشد!
- اسرارگنج دره جني گلستان را داريد؟
آخرين سوالي است كه از آن راهنما مي پرسيم. مي گويد: «اين كتاب كه الان چاپ جديد دارد ولي اگرچاپ قديمي را مي خواهيد، يك كپي از صفحات آن را داريم كه بايد دوباره برايت كپي بگيرم!»
- حالا قيمت اين كپي دست چندم چقدر است؟
وقتي دنبال كتاب هاي ناياب مي رويد احساس مي كنيد اين جا هم همان تيم هميشگي اما نهان كار مي كند . مافياي كتاب!

«چسباندن نگين زيبايي روي دندان.» در يك تركت تبليغاتي زمينه سياه كه بالاي آن دوازده، سيزده عكس خانم و آقا كه اين كار روي دندانهايشان انجام شده بود، نوشته بود «چسباندن نگين زيبايي» و اين شد كه ما تصميم گرفتيم تا يك گزارش تهيه كنيم از همين قضيه كه حالا اسباب جديد زيبايي در بين خانم ها و آقايان شده است. ياد افسانه اي افتادم كه درآن نقل مي شد ،دندان حوريان بهشتي از نگين و الماس است. در واقع آنها چيزي روي دندان هايشان نمي چسبانند ، دندان آنها از نگين بود. اما اين روزها در زمين براي زيبايي، نگين روي دندان مي چسبانند.
نگين هايي كه ضرري ندارند
اسيد آليه را مي ريزيم روي سطح دنداني كه قرار است نگين روي آن قرار بگيرد. اين كار روي دندان ايجاد خلل و فرج مي كند و موجب مي شود تا ميناي دندان زبر شود. اين ماده ۱۵ثانيه روي دندان مي ماند. اين كار در حقيقت موجب مي شود تا نوعي چسب، روي قسمت اسيدزده ايجاد شود. سپس به قسمت اسيدزده اشعه لايت ليكورست براي مدت ۱۵ثانيه تابيده مي شود. بعد روي همان قسمت «كامپوزيت» قرار مي گيرد.
كامپوزيت همان ماده سفيدرنگي است كه به وسيله آن دندان پر مي شود. سپس نگين روي اين ماده چسبانده مي شود. قبل از اينكه نگين روي اين ماده محكم شود اضافات ماده كامپوزيت گرفته شده و تميز مي شود، پس از قرار گرفتن نگين، با اشعه اي كه به آن تابيده مي شود، محل استقرار نگين سفت مي شود.
دكتر كامران اسماعيلي  منش معتقد است بسياري از افراد با شنيدن نام زيبايي دندان با نگين، فكر مي كنند كه اين نگين روي دندان كاشته مي شود كه در حقيقت اين كار كاشت نگين نيست؛ چون در اين حالت بايد سطح دندان سوراخ شود و در حقيقت نگين روي دندان چسبانده مي شود.
كيفيت موادي كه در اين كار استفاده مي شود قاعدتا بايد طوري باشد كه عمر كوتاهي نداشته باشد و با يكي دوبار، غذا خوردن يا مسواك زدن كنده نشود.
دكتر اسماعيلي منش در اين مورد كه استفاده از اين نگين هاي زيبايي روي دندان، آيا سطح لب را دچار مشكل مي كند و يا اختلالي در غذا خوردن ايجاد مي كند، توضيح مي دهد: «قرار گرفتن يا همان چسباندن نگين روي دندان در مورد غذا خوردن يا مسواك زدن اختلالي ايجاد نمي كند. جسمي بسياربسيار ريز روي دندان قرار مي گيرد كه به راحتي قابل لمس نيست.»
بيني، گونه و حالا دندان 
زماني كه از زيبايي در ايران سخن مي رود، بيش از همه ياد جراحي هاي بيني مي افتيم كه از چند سال پيش تا به حال به صورت يك مد در ايران درآمده است.
كمي بعدتر هم بحث هاي گونه، چشم، ابرو و ناخن، پيش كشيده شد و صف خانم ها و دختران در مطب هاي زيبايي پوست، مو و جراحي بيني، قطار شد و هركس به فراخور توانايي مالي و موقعيت اجتماعي به تركيب صورت خود دست برد و اين شد كه زيبا شدن از طريق تغيير شكل دادن در آنچه كه داشتيم، مد شد.
تا زماني كه از ساختمان چند طبقه اي در زعفرانيه با آسانسوري كه از دوسو باز مي شود بالا نرفته بودم، باور نمي كردم كه بعد از عمل جراحي بيني و گونه، حالا نوبت به دندان ها رسيده باشد تا با قرار گرفتن يك نگين از جنس طلاي ۲۴ و ۲۲ عيار، الماس يا كريستال هم بتوان زيبا شد.
كي، كجا، چگونه 
چسباندن نگين زيبايي روي دندان از چند سال پيش تا به حال در كشورهاي اروپايي آغاز شد. به دنبال انجام اين كار در اين كشورها، از سال گذشته تا به حال اين عمل در ايران نيز رايج شد، البته شايع بودن چنين كاري در ايران هنوز چندان متداول نيست.
دكتر اسماعيلي منش در توضيح ميزان فراگيري چنين كاري براي زيبايي در ايران مي گويد: «خانم ها در ايران، هنوز براي چسباندن اين نگين ها روي دندان خود، دچار ترديد هستند و اين موضوع موجب شده است تا حضور چنين كاري از اقبال عمومي برخوردار نباشد.»
البته به نظر مي رسد همانند عمل هاي جراحي بيني كه در ابتدا دچار مشكلاتي بودند اين موضوع نيز در زمان هاي اوليه، چندان متداول نباشد ولي از آنجا كه هميشه چيزي به عنوان مد در شايع شدن برخي از زيباسازي ها تاثير داشته، مي توان پيش بيني كرد تا چند وقت ديگر اين موضوع نيز به صورت فراگير اتفاق بيفتد.
بُكش، خوشگلم كن 
از قديم الايام شايع بود كه زيورآلات به عنوان يكي از وسايل زيبايي در زنان استفاده مي شده است. به غير از گردنبند، النگو و انگشتر كه در استفاده از آنها نيازي به تغييري در اعضاي بدن نبوده، گوشواره و حلقه بيني دو زيورآلاتي بوده اند كه براي استفاده از آنها، گوش سوراخ مي شده است يا چيزي در بيني قرار مي گرفته است.
اين زيورآلات در حقيقت در دوره اي نيز به عنوان وسيله اي براي فخرفروشي و نشان دادن درجه اجتماعي استفاده مي شده است. در دوره هاي جلوتر آراستن، به وسيله حلقه بيني به ويژه در هندوها و آفريقايي ها، شكل وسيع تري به خود گرفت.
خالكوبي هاي بدن و صورت در كنار اين وسيله هاي تزييني در برخي از دوره ها نيز به عنوان وسيله اي براي نشان دادن ازدواج، عدم ازدواج يا نامزد داشتن دخترها استفاده مي شده است.
در زندگي مدرن و به اصطلاح امروزي، اين وسيله ها و تغييرات، بيشتر براي نشان دادن زيبايي است. از اين رو در كنار تمام زيورآلات و خالكوبي هاي مدرن (تاتو) چسباندن نگين بر روي دندان نيز آمده است تا رقيبي در كنار اين وسيله ها باشد.
به نظر مي رسد قيمت اين كار از ساير كارهايي كه پيش از آن انجام مي شده است، كمتر است. قيمت طلا يا كريستال كه همان نگين اين كار است، به فراخور قيمت بازار است اما از دستمزد اين كار اطلاع چنداني در دست نيست.
دكتر اسماعيلي منش مي گويد: «از لحاظ تاثيرات منفي و مضررات اين كار نيز نبايد چندان نگران بود، چون به هر حال در اين كار، دندان سوراخ نمي شود و از سوي ديگر موادي كه در چسباندن نگين استفاده مي شود، مواد دندانپزشكي است.»
اشكال نگين ها نيز، به صورت ستاره، ماه، گل، اشكال هندسي، اسكلت سر انسان و... است. البته به نظر مي رسد تعداد معدودي كه در ايران اين كار را انجام داده اند، بيشتر به اشكال ساده هندسي تمايل داشته اند. متاسفانه از آنجايي كه اين كار هنوز چندان مرسوم نيست، نتوانستيم با كسي كه اين كار را انجام داده است، صحبتي بكنيم. به هر حال به نظر مي رسد، اين موضوع با اقبال عمومي چنداني مواجه نبوده است.

نتايج يك پايان نامه نشان مي دهد؛ شيوه آموزش كودك - محور، نسبت به شيوه مربي - محور، شيوه آموزشي مناسبتري براي رشد و پرورش ابتكار و خلاقيت كودكان است. يك دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت آموزشي در پايان نامه خود با عنوان «مقايسه تاثير شيوه هاي آموزشي در بروز خلاقيت كودكان پيش دبستاني شهر تهران»، به اين نتيجه رسيده است كه براي ايجاد تفكر خلاق و واگرا، اولين قدم، تغيير انتظارات در محيط آموزشي است. نغمه شكوهي نژاد مي افزايد: « ما بايد بتوانيم براي يادگيري تجارب متغير و متنوع در برنامه آموزشي خود، زماني را فراهم آوريم.» به نظر مي رسد محيط و فضاي آموزش را بايد به گونه اي تغيير داد كه در قالب آن، راه حل هاي همگرايي تقويت نشود و رشد نيابد.

مناطق قديمي و فرسوده تهران بايد قبل از وقوع زلزله احتمالي تخليه شوند. براساس نتايج بررسي موسسه تحقيقاتي ژاپني جايكا، درصورت وقوع زلزله تهران در همان لحظات اول ۵/۱ ميليون نفر كشته مي شوند.
مصطفي كاظمي، كارشناس مسائل شهرسازي، معتقد است بررسي هاي اين موسسه تحقيقاتي از دو سال پيش درمورد زلزله تهران آغاز شده است و نتايج آن در اختيار شهرداري و دستگاه هاي مرتبط قرار دارد. اما متاسفانه هنوز داده هاي اين تحقيق، موردتوجه جدي مسوولان قرار نگرفته است. براساس نتايج اين تحقيق، برخي مناطق تهران مانند منطقه ۱۷ از هم اكنون بايد تخليه شوند .

عدم پرداخت ۱۵ ميليون تومان وامي كه براساس قول رئيس سازمان ايرانگردي و مصوبه اي كه اوايل سال به تصويب رسيد،  به دفاتري كه تور ورودي وارد كشور مي كنند و همچنين به خاطر زلزله بم كه تبليغات منفي عليه ايران را داشته است،  دفاتر خدمات مسافرتي در وضعيت و موقعيت بسيار بدي قرار دارند و اين موضوع موجب شده كه سفر اكثر گردشگران به ايران لغو شود و آژانس ها نيز به سمت تورهاي خروجي روي بياورند.
تقي آقايي، كارشناس ارشد جهانگردي، معتقد است در شرايط كنوني حتي هزينه ثابت دفاتر و پرسنل آژانس ها نيز تامين نمي شود.

افكار عمومي فكر مي كنند افزايش تعداد دختران در جامعه و كاهش تعداد پسران به عنوان يكي از دلايل افزايش آمار قبولي زنان در دانشگاه است.
  اين بار دانشگاه آزاد اسلامي علل افزايش سريع آمار قبولي زنان در آزمون سراسري را بررسي مي كند.
در سي و يكمين اجلاس هيات امناي دانشگاه آزاد اسلامي قرار است تحت عنوان يك پروژه تحقيقاتي موضوع افزايش سريع قبول شدگان زن در آزمون سراسري نسبت به قبول شدگان مرد مورد بررسي قرارگرفته و نتيجه به هيات امنا گزارش شود.

تغذيه خوب و مناسب همواره به عنوان يكي از راههاي سالم زيستن و دچارنشدن به بيماري هاي مختلفي به شمار مي رودكه از تغذيه نامناسب نشات گرفته است.
بررسي ها نشان مي دهد در ۲۰ سال اخير، مصرف نوشابه هاي گازدار در خانواده هاي ايراني ۱۵ درصد و مصرف شير و لبنيات ۱ درصد افزايش يافته است، به گونه اي كه در ميان كشورهاي جهان، در مصرف نوشابه مقام اول و در استفاده از لبنيات رتبه آخر را داريم.

زلزله تهران به عنوان يكي از مسايل مهم اين روزها بحث بسياري از محافل است. از اين رو به منظور پيشگيري در هنگام رخداد زلزله و ايجاد مراكز امن و نگهداري امكانات موردنياز براي امدادرساني به موقع و بهينه به شهروندان تهراني در هنگام وقوع زلزله، ۱۰۰ سوله امدادي در نواحي ۱۰۰ گانه شهرداري تهران نصب مي شود.
رئيس مركز پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران، مازيار حسيني گفته است كه اين سوله ها با مساحت ۹۰۰ مترمربع در همه نواحي ۲۲ منطقه شهرداري تهران به منظور ايجاد فضاي امن براي اسكان موقت شهروندان درصورت وقوع زلزله، نصب مي شوند.