شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۲ - - شماره ۳۳۰۸
دانشجو-۴
Front Page

گفت وگو با دكتر اسماعيل حاكمي والا چهره برگزيده دانشجويي و استاد ممتاز دانشگاه تهران
تصوير دانشجوي مطلوب
000162.jpg
بهزاد رشيدي
اشاره: دكتر اسماعيل حاكمي والا را بدون ترديد بايستي يكي از برجستگان و از ماندگارترين چهره هاي دانشگاهي در رشته زبان و ادبيات فارسي به شمار آورد. ۴۵ سال حضور پررنگ ايشان، از تحصيل و تدريس و تحقيق گرفته تا مسئوليت هاي علمي و اجرايي و مطبوعاتي متعددشان در دانشگاه هاي مختلف، از ايشان چهره اي قابل اعتنا ساخته كه بدون شك رهنمودها و توصيه هايشان مي تواند رهگشاي بسياري از مسائل دانشجويي و دانشگاهي بخصوص در رشته ادبيات فارسي باشد.
كهولت سن و بروز بيماري پاركينسون كه اين روزها استاد را سخت مي آزارد، باعث شد تا قرار مصاحبه با ايشان را در منزل شان بگذارم ... رعايت ادب و حسن خلق و گفتار، آنچنان در عمق وجودشان ريشه دارد كه در شرايط سخت بيماري و كهولت سن هم آداب زيباي استقبال و بدرقه مهمان را ترك نكرده و شرايط بيماري ،ذره اي از ذكاوت استاد نكاسته، به طوري كه جواب تك تك سئوالات و مباحثي كه مطرح مي شود را به همان زيبايي و شيوايي كه از سخنان ايشان سراغ داشتم بيان مي كند و اين بدون ترديد از ذهن پربار و از حافظه نيرومند استاد حاكمي حكايت دارد و مرا به ياد حرف هاي آن همسايه استاد مي اندازد كه بارها گفته بود «اتفاق نيفتاده كه من شبي از خواب بيدار شده باشم و ديده باشم چراغ اتاق استاد حاكمي خاموش باشد.»دكتر اسماعيل حاكمي متولد سال ۱۳۱۵ در شهر آبادان است و از سال ۱۳۳۴ براي تحصيل وارد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران شده و پس از اخذ درجه دكترا در رشته زبان و ادبيات فارسي همين دانشكده از سال ۱۳۴۷ به عنوان استاديار در دانشگاه تهران به تدريس پرداخته است. وي در سال ۱۳۶۸ نيز به درجه استادي ممتاز دانشگاه تهران رسيده است.
* لطفاً بفرمائيد حال و هواي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران امروز چه تفاوت هايي با سال هاي ورودتان به اين دانشكده دارد؟
- من از سال ۱۳۴۷ از وزارت آموزش و پرورش براي تدريس به دانشگاه تهران منتقل شدم. مطمئناً از آن زمان تا كنون تفاوت هاي زيادي ايجاد شده ... نوع رفتار، پوشش دانشجويان، تفريحات و برنامه هاي دانشجويي امروز نسبت به آن زمان تفاوت كرده، كانون هايي وجود داشت مثل «كاخ جوانان» و ... كه بسياري از دانشجويان در آن قبيل مراكز جمع مي شدند. بعدها كه سخنراني هاي حسينيه ارشاد رواج و رونق بيشتر گرفت كم كم جوانان جذب اين كانون شدند، در خود دانشگاه هم كساني همچون مرحوم آيت ا... طالقاني، مرحوم دكتر سحابي و مرحوم استاد مطهري با انجمن اسلامي دانشگاه فعالانه همكاري مي كردند....
آن زمان مشكلات و مسائل مادي و مالي به صورت امروزي واقعاً وجود نداشت و فشار چنداني ازاين نظر به طبقه دانشجو وارد نمي شد. دوستاني داشتم كه آن روزها با حداكثر صد تومان درماه زندگي شان اداره مي شد...
در يك مقايسه كلي، به نظر من در دو مقطع چندساله تفاوت ها با ساير زمان ها فاحش تر بود: سال هاي ۵۰ تا ۵۵ موج گرايش به اسلام در دانشگاه شديدتر شد و به تبع آن در سال هاي ۵۵ تا ۵۷ مثلاً مسئله رعايت حجاب اسلامي درصد زيادي از خانم هاي دانشجو را شامل مي شد.
بعد از انقلاب هم در سال هاي ۵۹ تا ۶۴، علاقه شديد دانشجويان به تحصيل و مطالعه جدي و كلاً فعاليت هاي علمي و فرهنگي كاملاً مشهود بود. اما به تدريج اين علاقمندي در بين دانشجويان كم رنگ شد، به طوري كه امروز، متأسفانه مي بينيم بسياري از دانشجويان، حتي در سطح مقاطع كارشناسي ارشد و بالاتر در بعضي موارد همچون نوآموزان دبستاني به دنبال بهانه هاي مختلف براي تعطيلي كلاس و كم خواندن دروس و كاستن از حجم مطالب درسي هستند!
* اين مسئله بيشتر در كدام يك از مقاطع تحصيلي در دانشگاه ديده مي شود؟
- متأسفانه هم در دوره هاي كارشناسي ارشد و هم در دوره دكتري اين مسائل به چشم مي خورد. شما ببينيد! دردوره هاي فوق ليسانس و دكتري براي يك ترم تحصيلي ۱۶ جلسه درسي برنامه ريزي شده است. در طول ترم اگر تعطيل رسمي و تعطيلات «بين التعطيلين» پيش نيايد، جلسات درس حداكثر بيش از ده جلسه تشكيل نمي شود! اول ترم كه تا چند جلسه دانشجويان درگير ثبت نام و حذف و اضافه و رفت و آمد از شهرستان به تهران هستند، بعدها هم به بهانه هاي مختلف به دنبال تعطيل كلاس هستند.
در دانشگاه آزاد هم با اينكه دانشجويان مبالغ زيادي براي كلاس ها مي پردازند، باز هم اين مسئله وجود دارد.
* استاد! مي توان اين طور از صحبت هاي شما استنباط كرد كه هر زمان گرايشات مذهبي و اسلامي و اخلاقي در بين دانشجويان بيشتر شده، وضعيت درس و مطالعه و تحقيق هم بيشتر مي شده؟
- بله، دقيقاً همين طور است.
* يعني مي توان مختصر ركود كنوني دانشگاه را چه از نظر سياسي و چه از نظر علمي و توجه دانشجويان به تحصيل و تحقيق و كلاً وظايفي كه برعهده آنهاست، به اين مسئله ربط داد؟
- البته بهتر است نگوييم ركود. بالاخره فعاليت هاي فرهنگي در حال حاضر در دانشگاه دنبال مي شود. كارهاي خوبي هم، چه ازنظر علمي و چه از نظر فرهنگي و سياسي، بعضاً انجام مي شود.
اما آن زمان و در سال هاي ۵۰ تا ۵۵ چند سخنراني در زمينه مسائل اسلامي برگزار شد كه واقعاً اثرات زيادي گذاشت ... استاد مطهري، استاد محمد تقي جعفري، استاد محمدرضا حكيمي و ... وقتي جلسه سخنراني مي گذاشتند نه تنها تالار فردوسي پر از مستمع مي شد، بلكه سالن دانشكده و حتي محوطه بيروني دانشكده ادبيات هم پر مي شد از دانشجويان علاقمند.
* در مورد كم توجهي دانشجويان به درس و كلاس هاي درس كه اشاره كرديد، اينطور به نظر مي رسد كه اين مشكل در بين دانشجويان رشته هاي علوم پايه و فني و مهندسي كمتر است و انگار بيشتر مختص رشته هاي علوم انساني و به خصوص ادبيات فارسي است. به نظر شما علت چه مي تواند باشد؟
- من بيشتر در مورد كارشناسي ارشد صحبت مي كنم، زيرا چندين سال است كه در دوره كارشناسي درس ندارم ...يكي از اشكالات اساسي اين است كه در امتحان ورودي كارشناسي ارشد ادبيات فارسي، به فارغ التحصيلان همه رشته ها اجازه شركت در امتحان داده مي شود.
بسياري از كساني كه قبول مي شوند در رشته هاي غير مرتبطي قبلاً تحصيل كرده اند. براساس نظام آموزشي موجود، براي چنين افرادي ظاهراً حداكثر ۱۶ واحد براي جبران دروس تخصصي كه در دوره ليسانس مي بايست بگذرانند و نگذرانده اند، گذاشته مي شود. اين ۱۶ واحد درسي خيلي نمي تواند مؤثر باشد. بارها هم ما در گروه ادبيات به اين موضوع اعتراض كرده ايم ولي كميته برنامه ريزي وزارت علوم برنامه خودش را دنبال مي كند.به نظر من پايه دانشجويان كارشناسي ارشد و دكترا قدري سست است.يك علت ديگر اين است كه خيلي ها فكر مي كنند به صرف داشتن ذوقي كه در ايرانيان وجود دارد و مثلاً داشتن طبع شعر و ... مي توانند در مورد مسائل ادبي اظهار نظر كنند و خود را افراد مطلعي در اين رشته مي دانند. اصلاً كمتر كسي است كه در مورد ادبيات فارسي اظهار بي اطلاعي و كم اطلاعي كند!
علت سوم اين است كه خيلي ها خيال مي كنند رشته ادبيات راحت ترين رشته هاست. همين ها وقتي به مقاطع بالاتر مي آيند تازه متوجه مي شوند كه كار خيلي سخت تر از آن چيزي است كه در ذهن داشته اند. اين طور مي شود كه خيلي ها در بين راه ترك تحصيل مي كنند!
* استاد! وضعيت آموزشي و پژوهشي رشته ادبيات فارسي را در دانشگاه هاي كشور به خصوص دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، به عنوان مطرح ترين دانشكده اي كه رشته ادبيات فارسي را در خود دارد، چگونه ارزيابي مي كنيد.
- تا ده، پانزده سال قبل هنوز چهره هاي سرشناسي از استادان با سابقه و قديمي در اين رشته، در دانشگاه ها و بخصوص در دانشگاه تهران حضورداشتند كه بسياري از آنها در سال هاي اخير يا بازنشسته شده اند و يا به رحمت ايزدي پيوسته اند. چهره هايي از قبيل استاد همايي، استاد فروزانفر، استاد سعيد نفيسي، استاد مدرس رضوي، دكتر محمد معين، مرحوم دهخدا و امثال اين عزيزان در حقيقت مؤسسين رشته ادبيات فارسي در دانشگاه بودند. جالب است بدانيد اين استادان با آنكه خودشان مدرك دكترا نداشتند، دراين رشته «دكتر» تربيت كردند. اصلاً ابتداي حضور آنها و مجوز استادي آنها در دانشگاه نوشتن رساله اي بود كه همان رساله را در علم تخصصي خودشان به عنوان مدرك دكترا تأييد كردند.براي مثال استاد فروزانفر يك شرح مثنوي نوشت، استاد همايي حاشيه اي بر مصباح الهدايه نوشت و ... كه همين نوشته ها به عنوان رساله و مدرك دكترا تلقي شد و با همان مدرك شروع به كار كردند.اينها نسل اول استاداني بودند كه نسل دوم را تربيت كردند كه البته تعدادي از اين استادان نسل دوم در دانشگاه هاي تهران و شهرستانها هنوز مشغو ل فعاليت هستند. شايد يكي از مزاياي اصلي تحصيل در دانشگاه تهران وجود استادان از نسل دوم همچون مرحوم دكتر زرين كوب، دكتر شهيدي، دكتر مصفا و دكتر شفيعي كدكني و و... باشد. اين افراد در حقيقت كساني هستند كه چراغي را كه امثال دكتر معين روشن كردند، همچنان روشن نگه  داشته اند. وجود آن استادان و جديتي كه آنان در شاگردان خود ايجاد مي كردند و كلاً نوع ارتباطي كه با دانشجويان خود برقرار مي كردند باعث شده بود كه اين رشته هر روزمتعالي تر شود. با رفتن آنها به نظر مي رسد حركت دانشجويان اين رشته هر روز كندتر مي شود.
* همانطور كه توضيح داديد در گذشته اين طور بود كه با وجود نبود و كمبود امكانات، مطالعه و تلاش فردي استادان و دانشجويان رشته ادبيات به قدري بود كه افراد به سطح مطلوبي از جامعيت علمي مي رسيدند. اما امروزه با اينكه اين همه راه هاي دسترسي به مراجع علمي و كتابخانه ها، اينترنت و ... زياد شده و فراهم است، به نسبت افزايش امكانات، افزايش معلومات و توانايي هاي فردي را نداريم! لطفاً در اين زمينه قدري برايمان توضيح دهيد.
- البته مشكلات استادان و دانشجويان هم به نسبت زياد شده... آن زمان كه ما دانشجو بوديم حداكثر با ماهي صد تومان زندگي اداره مي شد، اما امروز يك دانشجوي دكترا و فوق ليسانس كه مثلاً ازدواج هم كرده و منزل و مأوايي ندارد، اگر همه درآمد و حقوقش را هم بدهد جاي مناسبي را نمي تواند اجاره كند. چنين افرادي به ناچار و بخاطر حل مشكلات مالي اشان بيش از حد توانشان تدريس مي كنند و تبديل مي شوند به يك عده استادان پروازي و به اصطلاح حرفه اي كه حتي پنج شنبه و جمعه ها هم بايد فعاليت كنند.
در زمان تحصيل خودم، يادم هست دانشجويان يا سر كلاس بودند و يا در كتابخانه دانشكده مشغول مطالعه و تحقيق، در منزل هم عمده زمان با مطالعه مي گذشت. اما امروز واقعاً فرصت و تواني ديگر براي اين جوان ها نمي ماند كه به كتابخانه ها مراجعه كنند و يا در خانه مطالعه كنند... با وجود اين استادان ديگر كمتر مي توانند امثال دكتر شفيعي كدكني و يا دكتر مهدوي دامغاني شوند. اگر حمل برخود ستايي نباشد بايد بگويم اين بيماري كه برايم حادث شده در حقيقت حاصل و نتيجه اين است كه بنده بيش از ظرفيت طبيعي از بدنم كار كشيده ام. كمتر يادم مي آيد كه در جمع هاي خانوادگي حاضر شده باشم. از همان ابتدا از خيلي از محفل هاي خانوادگي عذر خواسته بودم كه مرا ببخشيد، چرا كه اگر اين طور نباشم واقعاً به خيلي از كارهايم نمي رسم.
يادم هست زمان دانشجويي خيلي از مواقع حمام كه مي رفتم، خلاصه اي از درس ها را روي يك برگ مي نوشتم و روي ديوار حمام نصب مي كردم... در حين حمام و شست وشو درس ها را مرور مي كردم!
* استاد! بعيد به نظر مي رسد كه چنين شرايط و حال و هوايي ايجاد شود كه دانشجويان مانند شما و هم نسلان شما كار و تحقيق و تلاشي از خود نشان دهند.
- بله. امروز نه ديگر استادان چنين برنامه هايي را حاضر هستند دنبال كنند و نه دانشجويان ديگر مي توانند چنين كارهايي را انجام دهند... بسياري از اين موارد هم ناگزير هستند و كاري نمي شود كرد.
* درست است. اما ما بايستي يك حداقل هايي را در نظر داشته باشيم و اينطور نباشد كه مسايل و مشكلاتي كه هر روز هم به نوعي بروز مي كنند بتوانند هر روز ما را به سراشيبي «افول» هدايت كند. اگر ممكن است قدري در زمينه اين حد و حدود و اين حداقل ويژگي هايي كه دانشجويان مي بايست با خود داشته باشند برايمان توضيح دهيد.
- من دلم نمي خواهد اين را بگويم... امروز شما مي بينيد كه خيلي از دانشجويان درسي را كه قبلاً خوانده اند هم نمي توانند بنويسند و يا ارايه دهند... من هر ترم با اين مسأله مواجه هستم كه برخي از عزيزان دانشجوي فوق ليسانس و دكترا كه مي خواهند در امتحان جامع شركت كنند و در اين امتحان شرط معدل (حداقل ۱۴) وجود دارد، مي آيند و انتظار دارند نمره ۱۰ آنها به ۱۴ تبديل شود. اگر ما ارفاق كنيم كه واقعاً ظلمي است در حق دانشجويان درسخوان، اگر هم كمك نكنيم مي گويند زندگي مان چنين و چنان مي شود و... در طول ترم هم نه سؤال مي كنند و نه وقت مي گذارند بيايند اشكالات خود را مطرح و مرتفع كنند!
* لطفاً يك تعريف مشخصي از «دانشجوي ايده آل» با توجه به شرايط حال حاضر كشور برايمان ارايه بفرماييد؟
- اين مسأله قدري نسبي است، اما به طور كلي دانشجوي ايده آل را اگر بخواهيم تعريف كنيم بايد به دو بعد توجه نماييم. يكي بعد مادي و ديگر بعد معنوي.
سعدي مي گويد كسي كه شام شبش فراهم است راحت تر نماز مي خواند و آنكس كه شام شب ندارد پريشان حال است... اين نگراني معاش واقعاً مانع هدف اصلي مي  شود. اگر ما به حدود ۴۰ سال قبل برگرديم، مي بينيم كه خيلي از تشريفات امروزي نبوده، هرچند امروزه كامپيوتر و ماهواره آخرين اطلاعات روز دنيا را در كمترين زمان در اختيار انسان مي گذارد، اما به موازات اين مسأله مسايل و مشكلات و همچنين توقعات بي مورد هم بالا رفته است. امروزه مسايل جهاني كه روي جامعه ما هم اثر گذاشته، واقعاً شرايط را طوري تغيير داده كه آن رفاه نسبي وجود داشته باشد. شما حتماً خوانده يا شنيده ايد مرحوم دهخدا، لغت نامه دهخدا را روي كاغذ سيگار جمع آوري و تأليف كرده است و مرحوم دكتر معين تنها دستيارش در اين كار بوده است. حالا شما بياييد امكانات و تسهيلات امروزي را بررسي كنيد... خيلي تفاوت دارد اما شما مي بينيد كه امروزي ها هرچه تلاش مي كنند به ندرت مي توانند لغت نامه تهيه كنند. آن زمان ايمان به كار و وجدان به كار در حد اعلاي خود بود و از قوانين دست و پاگير هم خبري نبود و امروز اين مسايل اصلاً قابل مقايسه با گذشته نيستند. براين اساس شايد به راحتي نتوان يك تعريف جامعي از دانشجوي ايده آل ارايه كرد... ولي در مجموع اگر هركسي پس از شناخت خود و وظايفي كه بر عهده اش هست، وظيفه اش را به طور كامل انجام دهد و به حد خودش قانع باشد و يك نظم و هماهنگي بتواند در زندگي اش ايجاد كند به طوري كه از نيرو و وقتي كه در اختيار دارد حداكثر استفاده را در جهت اهداف خود ببرد شايد بتوان او را در زمره دانشجويان خوب قرار داد.

آهنگ دگرگوني در برنامه هاي آموزشي با «آموزش مجازي»
يك فرصت تازه
در طليعه  هزاره  سوم  ميلادي  و در آغازين  سالهاي  قرن  ۲۱ آموزش  مجازي  در دنيا به  عنوان  يك  ضرورت  و نظام  آموزشي  مطرح است كه  با حداقل  هزينه  با حداكثر كارايي و كيفيت  بالاي  آموزشي  همراه  است .
در چند دهه  گذشته  ظهور دانشكده ها و دانشگاه ها كه  به  ارائه  آموزش  خارج  از محيط دانشگاهي  مي پردازند رو به  افزايش  گذاشته  است .امروزه  اغلب  دانشگاه هاي  از راه  دور دنيا مي توانند به  كمك  اينترنت  به  راحتي  خدمات  آموزشي  خود را به  دانشجويان  در سراسر كشور و حتي  به  اقصي  نقاط جهان  ارائه  كنند.برخي  از كارشناسان  امر آموزش  معتقدند: با بهره گيري  از اين  روش  آموزشي  مي  توان  جلوي  بسياري  از مهاجرت ها را گرفت  و از طرف  ديگر بافت  خانوادگي  را حفظ كرد و در انتقال  دانش  و فرهنگ  دانشگاهي  به  نقاط دور افتاده  نيز كوشيد.آنان  بر اين  باورند: هزينه هاي  آموزش  و بسياري  از هزينه هاي  تحميلي  ديگر كاهش  مي يابد و از سوي  ديگر مي توان  با مراكز علمي ، دانشگاهي ، كتابخانه اي  و اساتيد صاحب  نام  جهان  ارتباط برقرار كرد و بهره مند شد.
عضو هيات  علمي  پژوهشگاه  علوم  انساني  و مطالعات  فرهنگي  كشور معتقد است : دانشگاه هاي  آموزش  از راه  دور مناسب ترين  راه  بسط و اشاعه  آموزش  مجازي  و يا آموزش  از طريق  اينترنت  است .
«پروانه  نيك  طبع » مي گويد: در بسياري  از كشورهاي  جهان  سالهاست  كه  آموزش  مجازي  شكل  گرفته  و اجرا شده ، اما توسعه  واقعي  اين  آموزش  در ايران  به زماني  برمي گردد كه  اينترنت  جهاني  شد.
به  گفته  وي ، دانشگاه هاي  صنعتي  شريف ، اميركبير، علم  و صنعت ، فردوسي  مشهد و علامه  طباطبايي  در اين  راه  پيشگام  بودند.او مهمترين  موانع  تحقق  اين  نوع  آموزش  را فراهم  نبودن  زير بسترهاي  مخابراتي ، نيروي  انساني  متخصص  در تدوين  برنامه  آموزشي ، عدم  تدوين  استراتژي  مشخص ، محدوديت  در حجم  و كيفيت  محتواي  آموزشي ، عدم  گسترش  فرهنگ  استفاده  از(اي - تي) مي داند. وي در  با ره نقش  جامعه  اطلاعاتي  و دانشگاه  مجازي  در توسعه  و پيشرفت  كشور معتقد است : اصطلاح  جامعه  اطلاعاتي  بازگوكننده  تكنولوژي هاي  نوين  اطلاعاتي  و تجديد سازمان  جامعه ، پيرامون  جريان  اطلاعات  است .وي  مي افزايد: امروزه  اطلاعات  در تمام  صور خود به  كمك  شبكه هاي  انفورماتيك  با سرعتي  بيش  از پيش  در دسترس  است .
به  گفته  وي  اين  روند با توجه  به  كاربرد روزافزون  بزرگراه هاي  اطلاعاتي  در حال  سرعت  گرفتن  است  و اطلاعات  را به  عنوان  يك  كالاي  بيش  از پيش  قيمتي  در عرصه  تمدن  كنوني  جهان  عرضه  مي كند.وي  تصريح  كرد: در اين  ميان  دگرگوني  برنامه هاي  آموزشي  به  قصد هماهنگ  كردن آن  با نيازهاي  بازار كار نسبتا« دشوار و كاري  عظيم  است .او مي افزايد: در نتيجه  آهنگ  دگرگوني ها در برنامه هاي  آموزشي  به  مراتب  كندتر از آهنگ  نوآوري هاي  شغلي  جامعه  است .
رئيس  دانشگاه  پيام  نور خراسان  در اين  رابطه  معتقد است : مراكز فعلي  آموزش عالي  پاسخگوي  شمار زياد داوطلبان  ورود به  دانشگاه ها نيست  و از طرف  ديگر در سالهاي  اخير توجه  صرف  به  توسعه  كمي  دانشگاه ها موجب  افت  كيفي  آموزش  شده  است .
دكتر «مسعود صالح  مقدم » يكي  از راه هاي  بهبود كيفيت  آموزش  را ارتباط با متخصصان  و دانشمندان  داخل  و خارج  از كشور از طريق  شبكه هاي  اينترنت  و دانشگاه هاي  مجازي  عنوان  كرد.وي  تصريح  مي كند: آنچه  به  عنوان  دانشستان  (دانشگاه ) مجازي  مطرح  است  يك سري  ضوابط و فرآيندهايي  است  كه  از طريق  شبكه هاي  اينترنت  و اينترانت  در اختيار داوطلبان  يا دانشجويان  قرار مي گيرد.به  گفته  وي ، اين  دانشستان  فضاي  فيزيكي  لازم  براي  برگزاري  كلاس ، آزمايشگاه ، كتابخانه  و ساير بخش ها را برآورده  مي سازد. از اين  رو امكان  بهره مندي  بخش قابل  توجهي  از داوطلبان  ورود به  دانشگاه  را فراهم  مي كند.وي  يادآور مي شود: تأسيس  اين  قبيل  دانشگاه ها صرفه جويي  قابل  توجهي  در بخش هاي  اقتصادي ، تامين  نيروي  انساني  و كادر علمي  به  همراه  دارد.
او مي افزايد : دانشگاه  مجازي  مي تواند زمينه اي  براي  انتقال  علوم  و دانش  روز و نيز انتقال  دانش ، هنر و فرهنگ  ايراني  به  خارج  از مرزها فراهم  كند.
به  گفته  وي  ، در سال  تحصيلي  ۸۴- ۸۳ در ۱۰ مركز آموزشي  پيام  نور ازجمله  دانشگاه  پيام  نور مشهد به  صورت  آزمايشي  و در چند رشته  تحصيلي  به صورت  مجازي  و از طريق  آموزش  شبكه اي  دانشجو پذيرفته  مي شود.
رئيس  مركز كامپيوتر، آمار و اطلاعات  دانشگاه  فردوسي  مشهد مي گويد: دانشگاه  فردوسي  مشهد از سال  تحصيلي  ۸۱ اقدام  به  تأسيس  كميته  آموزشي  مجازي  كرده است  .
دكتر«محسن كاهاني » مي افزايد: اين  دانشگاه  در راستاي  تشكيل  دوره هاي  آموزش مجازي  اقدام  به برگزاري  كلاس هاي  آموزشي  از طريق  اينترنت  و به صورت  الكترونيكي (مجازي ) كرده  است .به  گفته  وي ، در سال  تحصيلي  جاري  نيز در دو درس  عمومي  تاريخ  اسلام  و متون  اسلامي  و دروس  تخصصي  رياضي  و فيزيك  يك  و نيز برخي  دروس  رشته  كامپيوتر كلاس هاي  مجازي  برگزار كرده  است .او تصريح  كرد: انديشه  تاسيس  آموزش  مجازي  از سال  ۱۹۹۶ در جهان  مطرح  شد، ولي  اولين  دانشگاه  مجازي  در سال  ۲۰۰۰ شكل  گرفت ، بنابراين  نبايد در اين  زمينه  شتاب  زده  عمل  كرد بلكه  بايد براساس  مطالعات  كارشناسي  و ايجاد بستر مناسب  دانشگاه  مجازي  داير كرد.
دكتر «عيسي  ابراهيم زاده » رئيس مركز برون مرزي دانشگاه پيام نور مي افزايد: برخي  كارشناسان  امر آموزش  از فناوري  اطلاعات  به  عنوان  درس  افزار و در خدمت  نظام  آموزشي  سنتي  ياد مي كنند.به  گفته  وي ، اين  در حالي  است  كه  برخي  ديگر از كارشناسان  آن  را به  عنوان  يك  دانشگاه  جامع  و مستقل  كاملا« الكترونيكي  با عنوان  دانشگاه  مجازي  و يا شبكه اي  مي دانند.
وي  تصريح  مي كند: اين  آموزش  رايانه اي  اگر از طريق  اينترنت  باشد، آموزش  شبكه اي  و اگر از طريق  فناوري  اطلاعات  باشد، آموزش  مجازي  ناميده  مي شود.
دانشگاه  مجازي  محيطي  به  اصطلاح  طراحي شده  با استفاده  از اطلاعات  و ابزارهاي چند رسانه اي  و قابليت هاي  موجود در شبكه هاي  اينترنت  از سويي  و ارتباطهاي  و سنتي  چهره  به  چهره  از طريق  ابزارهاي  الكترونيك  است .وي  ادامه  مي دهد : اين  دانشگاه  مي تواند امكان  يادگيري  را در تمام  سطوح  يادگيري  و در هر زمان  و مكان  به  صورت  روزآمد و با كيفيت  مطلوب  فراهم  سازد.

كوتاه از دانشگاهها
تورهاي خارجي دانشجويان در نوروز ۸۳
پنج برنامه تور خارج از كشور ويژه دانشجويان در نوروز ۸۳ اجرا خواهد شد.
به گفته مسئول دفتر گردشگري وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، ثبت نام تورهاي مسافرتي مزبور انجام شده و دانشجويان تعطيلات نوروز به خارج از كشور سفر مي كنند.وي با اشاره به اينكه تورهاي مسافرتي خارجي دانشجويان به بخش خصوصي واگذار شده است گفت:
تورهاي پايتخت فرهنگي اروپاي شرقي، استراليا، مالزي، مصر و تور مثلث طلايي هند، پنج برنامه ويژه امسال هستند. وي از استقبال گسترده دانشجويان جهت شركت در اين برنامه ياد كرد و گفت: در هر سفري به ميزان دانشجويان ثبت نامي،  دانشجويان رزرو نيز نام نويسي كرده اند.
دانشگاه علم و صنعت ميزبان جشن هاي پيروزي انقلاب
به مناسبت فرارسيدن بيست و پنجمين سالروز پيروزي انقلاب اسلامي، دانشگاه علم و صنعت ايران، ميزبان جشنهاي ربع قرن پيروزي انقلاب است.
به گزارش روابط عمومي اين دانشگاه، در ايام دهه فجر چند پروژه فرهنگي و رفاهي نيز گشايش مي يابد.
پروژه هاي «تريا»، «كلاسهاي مالتي مديا»، ايستگاه تندرستي» و «ديوار صخره نوردي خواهران» از جمله طرحهايي است كه در ايام دهه فجر به بهره برداري مي رسد.
همچنين مراسم كلنگ زني چند طرح رفاهي شامل سلف سرويس خوابگاه، استخر دانشگاه و كتابخانه ديجيتال در روزهاي دهه فجر برگزار خواهد شد.
برگزاري مسابقات ورزشي و فرهنگي شامل حفظ و قرائت قرآن كريم ويژه دانشجويان دختر و كاركنان خانم دانشگاه، بازسازي كتابخانه ها و تكميل تجهيزات ورزشي از برنامه هاي اين دانشگاه در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي است.
يك طرف كوتاه آمد
دانشگاه آزاد زمان آزمون كارشناسي ارشد را به تعويق انداخت.
طي روزهاي گذشته به دليل تقارن زمان برگزاري دو آزمون كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي و آزمون استخدام ادواري ۸۳ ، بسياري از داوطلبان شركت در اين آزمونها دچار سردرگمي شده و برخي از آنها در پيام هايي به «همشهري دانشجو» خواستار رسيدگي مسئولان، كوتاه آمدن يك طرف و تغيير زمان يكي از اين آزمونها شدند.
خوشبختانه هفته گذشته اين خواسته داوطلبان با تغيير زمان آزمون كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي توسط مسئولان دفتر آزمون اين دانشگاه اجابت شد و آزمون مزبور كه قرار بود در روزهاي دهم و يازدهم ارديبهشت ماه سال آينده برپا شود، با دو هفته تعويق به روزهاي ۲۴ و ۲۵ ارديبهشت ۸۳ موكول شد.
تنزل رتبه ايران در جدول توسعه انساني جهان
تازه ترين گزارش هاي برنامه عمران سازمان ملل متحد(UNDP) نشان دهنده آن است كه جايگاه ايران در جدول توسعه انساني جهان از رتبه ۹۸ در سال ۲۰۰۲، به رتبه ۱۰۶ در سال ۲۰۰۳ تنزل يافته است.
دكتر محمدرضا نوري دلويي عضو سابق شوراي پژوهش هاي علمي كشور با اعلام اين مطلب با اشاره به اينكه مقوله توسعه انساني در ايران، همچنان با چالش هاي اساسي مواجه است ،گفت: نارسايي ها و بيماري هاي مزمن نظام آموزش عالي كشور، رواج روبه رشد مدرك گرايي، عافيت طلبي فردي، فقدان نوآوري و خلاقيت در دانشگاهها، رشد كمي و بي رويه دانشجو و دانشگاه و غفلت از كيفيت، كمبود چشمگير امكانات علمي و پژوهشي و مصرفي شدن جامعه عوامل مهمي هستند كه طي سال هاي اخير روند مهاجرت يكسويه مغزها را سرعت بخشيده اند. وي با اشاره به عوامل درون سيستمي و بيرون سيستمي مهاجرت نخبگان گفت: ما هنوز حداقل هنر استفاده از مغزها را نياموخته ايم و براي آن برنامه راهبردي مناسبي نداريم.
دكتر نوري دلويي از شيوه غلط گزينش دانشجو، رشد قارچ گونه كلاس هاي كنكور و سرخوردگي هزاران جوان پشت كنكوري به عنوان عواملي يادكرد كه چشم انداز آينده را براي دانشجو و هيأت علمي تيره و تار ساخته و پديده مهاجرت نخبگان را در كشور ما به جلو مي اندازد.سردبير مجله بين المللي علوم جمهوري اسلامي افزود: آمريكا سالانه بالغ بر ۵۰۰ ميليارد دلار صرف طرح هاي پژوهشي راهبردي مي كند كه اين يكي از دلايل اصلي سيل مهاجرت نخبگان به اين كشور است به نحوي كه بيش از ۳۰ درصد نيروهاي بخش تحقيق و توسعه اين كشور را مهاجرين تشكيل مي دهند.
نهالي كه درخت شد
چنگيز ميرزايي عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي تاكستان طي يك مطلب مفصل درباره دانشگاه آزاد به تعريف و تمجيد از اين دانشگاه پرداخته است. چكيده اين مطلب در پي مي آيد.
در اين نامه وسعت تغييرات شگرف اين دانشگاه باور نكردني توصيف شده و آمده است: اين دانشگاه كه روزي براي دانشجويان انگشت شمارش، كلاس و تجهيزات نداشت امروز براي ميليون ها مترمربع فضاي آموزشي نوساز و مدرن همراه جديدترين و كارآمدترين تجهيزات آموزشي به وجود آورده كه ماندگار ترين سرمايه ملي اين كشور خواهد بود.

ستون شما
دانشكده گلپايگان مستقل يا تحت پوشش
دانشجوي ورودي سال ۱۳۸۰ كارشناسي رشته مهندسي صنايع دانشكده گلپايگان وابسته به دانشگاه صنعتي شريف هستم. موضوع وابستگي و تحت پوش بودن اين دانشكده مشخص نيست. برخي مي گويند مربوط به دانشگاه شريف است، اما مسئولان دانشكده مي گويند مدرك دانشگاه شريف نمي دهيم. در حالي كه امسال نخستين دوره دانشجويان اين دانشكده كه با كسب رتبه بالا در كنكور سراسري پذيرفته شده اند و فقط به خاطر دانشگاه صنعتي شريف به اين دانشكده وارد شده اند، فارغ التحصيل خواهند شد دچار استرس در ارتباط با مدرك تحصيلي خود هستند.
از نظر امكانات دانشجويي هم اين دانشكده امكانات ندارد، كتابخانه نداريم و ما چون دانشجوي رشته مهندسي هستيم نياز به كتاب هاي ارژينال داريم. دانشجويان اينجا از وام دانشجويي هم بي نصيب هستند و به كمتر دانشجويي وام مي دهند. پول شارژ خوابگاه را دانشجويان مي پردازند.
از اعضاي شوراي صنفي دانشكده گلپايگان
چرا بر سطح علمي دانشگاه ها نظارت نمي كنند
گزارش خودكشي كه در همشهري دانشجو ۱۱/۱۱/۸۲ به چاپ رسيد واقعاً تكان دهنده بود. من به عنوان مادر يك دانشجوي دانشگاه صنعتي اميركبير تهران مي خواستم در ارتباط با گزارش فوق مطالبي را بيان كنم.
در اين گزارش به موضوع غيربومي بودن و دوري دانشجو از خانواده اشاره شده بود. ولي اين طور نيست، اگر شما به پرونده هاي دانشجويان واحد تهران دانشگاه صنعتي اميركبير نگاهي بياندازيد مي بينيد كه اكثر اين دانشجويان با رتبه هاي بالا در كنكور وارد اين دانشگاه مي شوند و از بچه هاي نخبه هستند. علي رغم اين كه بومي هم هستند ولي به دليل سخت گيري استادان كه باسوادي خودشان را در بي سواد جلوه دادن دانشجويان (كه اكثراً هم از تيزهوشان هستند) مي بينند اين اتفاق مي افتد . استاد زماني سرش را بالا مي گيرد كه نيمي از دانشجويان كلاس مشروط شوند، كه اين مسايل موجب بروز افسردگي شده است. دانشجويي را مي شناسم كه دانشجوي ترم ۷ يا ۸ مهندسي برق اميركبير تهران است كه با رتبه ۲۰۰ كنكور سراسري وارد دانشگاه شد و دوره دبيرستان را هم در مركز علامه حلي تهران گذرانده، سه چهار بار اقدام به خودكشي كرده است. از جمله اينها مي توان به فرزند خود من اشاره كرد. وزارت علوم در ارزيابي آموزشي دانشگاه ها بررسي كند و ببيند كه چرا سطح آموزش به اين صورت است. چطور دانشگاه را ارزيابي مي كنند كه ميانگين نمرات كلاس ۱۲ يا ۱۳ مي شود. خوب معلوم است كه بچه ها (دانشجويان) افسرده مي شوند. باور كنيد بسياري از اين بچه ها افسرده هستند. به همين دليل است كه بار سفر مي بندند و مي روند آن طرف آب ها و آنجا هم به كوهي از مشكلات برمي خورند.
سركوب كردن دانشجو، سخت گيري هاي بي مورد و... كلي مسئله ساز شده است. من خودم كه به نوعي فرهنگي هستم، مي بينم بچه هايي كه با كسب رتبه هاي دو رقمي در كنكور سراسري جذب اين دانشگاه مي شوند به دليل نوع خاص برخوردها در دانشگاه رفته رفته منفعل مي شوند و پويايي علمي خود را از دست مي  دهند و افسرده مي شوند. سؤال من از وزارت علوم اين است كه چرا بر برخوردهاي آموزشي دانشگاه ها نظارت نمي كنند؟
مادر يك دانشجوي دانشگاه صنعتي اميركبير
حكايت دانشجويان بورسيه دكتراي زبان و ادبيات فارسي
پذيرش، ثبت نام ؛ آزمون!
در سال ۱۳۸۰ عده اي از مربيان دانشگاه ها براساس اطلاعيه دانشگاه علامه طباطبايي مبني بر پذيرش دانشجوي دكترا در رشته زبان و ادبيات فارسي، بعد از طي مراحل مختلف توانستند مطابق ضوابط اعلام شده پذيرش شوند و رسماً به عنوان دانشجوي اين دانشگاه ثبت نام كنند.
متأسفانه بعد از گذشت يكسال از زمان پذيرش تاكنون با اينكه بودجه ريالي براي هر دانشجو از طرف وزارتخانه به دانشگاه علامه طباطبايي پرداخت شده است (حداقل ۱۳ ميليون تومان براي هر دانشجو) دانشگاه علامه طباطبايي اين دانشجويان را بلاتكليف رها كرده و بدون آنكه كلاسي براي آنها برپا كند به دليل پاره اي اختلافات داخلي در دانشگاه، هيچ گونه تغييري در وضعيت تحصيلي آنان نداده است.
به رغم اينكه كار پذيرش در اين دوره طبق اطلاعيه هاي اوليه مطابق ضوابط اعلام شده دانشگاه انجام پذيرفت كار ثبت نام از دانشجويان صلاحيتدار حدود يكسال پيش به پايان رسيده، مسئولان دانشگاه علامه طباطبايي شرط قبولي در آزمون داخلي اين دانشگاه را براي پذيرفته شدگان پيش كشيده اند و در دو مرحله اين آزمون را برگزار كردند و در پايان هم اعلام داشتند كه نامبردگان در آزمون قبول نشده اند. حال آنكه مطابق مصوبه جلسه ۳۴۴ شوراي عالي برنامه ريزي، دانشگاه مجازند تا با استناد به همان ضوابط اوليه و مصاحبه شفاهي دانشجويان را پذيرش كنند. ما دانشجويان كه در اين دوره يك مرتبه طبق ضوابط دانشگاه و مصاحبه شفاهي پذيرفته شده و حتي ثبت نام كرده ايم و رسماً از سوي دانشگاه و طبق شواهد و مدارك موجود، به عنوان دانشجو شناخته شده ايم، تقاضا داريم تا مسئولان به دور از هرگونه اعمال سليقه شخصي، به وضعيت ادامه تحصيل ما رسيدگي كنند و ما را از بلاتكليفي نجات دهند.
ناصر سيفي - عضو هيئت علمي
يكي از پذيرفته شدگان
* مدارك در همشهري موجود است.

|  دانشجو-۲  |   دانشجو-۳  |   دانشجو-۴  |   دانشجو-۵  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |