دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۰۸
سهم سربازها
002850.jpg
تنها سهم آخرين فيلم مسعود كيميايي، سربازان جمعه از جشنواره امسال دريافت سيمرغ بهترين بازيگر نقش دوم زن بود كه مريلازارعي آن را دريافت كرد. سربازان جمعه فقط در يك رشته ديگر يعني بهترين بازيگر نقش دوم نامزد دريافت جايزه جشنواره شده بود و اين يعني فيلم كيميايي اصلا به مذاق هيات داوران خوش نيامده است. البته تركيب هيات داوراني كه هيچ عشق سينماي مسعود كيميايي در آن به چشم نمي خورد هم در اين كم توجهي بي تاثير نبوده است. نكته قابل توجه، كانديد شدن اين فيلم در رشته هاي بازيگري است. مسعود كيميايي هميشه در فيلم هايش از بازيگران حتي بي تجربه، بازي هاي خوبي گرفته است.
دوئل شكست خورد يا...؟
پرهزينه ترين فيلم تاريخ سينماي ايران با دريافت هفت سيمرغ بلورين، برنده بي چون و چراي رقابت جشنواره بود و انگار <عظمت> اين فيلم، حسابي چشم داوران جشنواره را گرفته بود. دوئل با نامزدي در 11 رشته، يكي از اميدهاي اصلي دريافت سيمرغ ها بود كه در نهايت هم تنها در سه رشته نتوانست به جايزه اصلي برسد. البته بيشتر سيمرغ هايي كه دوئل نصيب خود كرد، در زمينه هاي فني و تكنيكي فيلم بود. بهترين جلوه هاي ويژه، بهترين طراحي صحنه و لباس، بهترين صداگذاري، بهترين تدوين، و بهترين فيلمبرداري، سيمرغ هايي بودند كه همه در زمينه هاي فني فيلم به حساب مي آيند. بخش هاي بازيگري، فيلمنامه نويسي و كارگرداني از اصلي ترين و مهم ترين جوايز جشنواره حساب مي شوند كه سهم دوئل به سيمرغ بهترين كارگرداني و بهترين بازيگر نقش دوم محدود شد. اين شايد براي فيلمي مثل دوئل شكستي به حساب آيد. به خصوص كه جايزه بهترين فيلم را هم، هيات داوران به <مهمان مامان> واگذار كرد و فيلم دوئل از اين جايزه هم بي نصيب ماند تا دوئل بيشتر درزمينه تكنيكي و فني در ذهن ها جاي بگيرد تا ديگر زمينه ها. در چهره پردازي و بهترين بازيگر نقش اول مرد هم، دوئل ميدان را به رقبا واگذار كرد.

رسم دلبري 
اما شگفت آورترين جايزه جشنواره، جايزه بهترين فيلم بود. اين كه فيلم <مهمان مامان> مهرجويي كه در هيچ رشته اي صاحب سيمرغ نشد، به عنوان بهترين فيلم جشنواره معرفي شود از آن چيزهايي است كه تنها در جشنواره فجر مي تواند اتفاق بيفتد. اين اتفاق تنها به دليل همان رسم ديرينه جشنواره است كه سعي مي كند جوايز را طوري تقسيم كند كه دل همه را به دست آورد. مثل جايزه ويژه جشنواره به پرويز پرستويي. چون داوران سيمرغ بلورين بهترين بازيگر را به شخص ديگري دادند، در نتيجه او را در اين قسمت فراموش نكردند.
رقابت فني 
امسال در زمينه هاي فني، رقابت سنگيني بين فيلم هاي مختلف در جريان بود كه در يكي از رشته هاي اصلي آن يعني جلوه هاي ويژه رقابت سختي بين محسن روزبهاني و محمدرضا شرف الدين براي فيلم هاي دوئل و مزرعه پدري، بر سر تصاحب سيمرغ وجود داشت كه در نهايت روزبهاني توانست بر پاي ثابت سيمرغ هاي جشنواره يعني شرف الدين غلبه كند و نظر هيات داوران را به خود جلب كند. ضمن اينكه نامزد شدن عباس شوقي براي فيلم اشك سرما كه جلوه هاي ويژه اصلي آن را برف و بوران تشكيل مي داد، از نكات قابل توجه اين بخش از جشنواره بود. شايد اگر فيلم سيزده گربه روي شيرواني داغ در بخش مسابقه بود، اين جايزه به اين فيلم تعلق مي گرفت. فيلمي كه با استفاده از جلوه هاي ويژه كامپيوتري در يك فيلم علمي- تخيلي، گام جديدي، را در سينماي ايران به جلو گذاشت و به همين خاطر هم سيمرغ ويژه فيلم برگزيده ميهمان جشنواره را از آن خود كرد.
كم اميد و شگفتي ساز
فيلم قدمگاه ، دومين فيلم محمد مهدي عسگرپور. شايد پيش از جشنواره، جزوكم اميدترين فيلم ها براي تصاحب سيمرغ به حساب مي آمد،اما با دريافت سه سيمرغ بهترين چهره پردازي، بهترين اثر هنر و تجربه و بهترين فيلم دوم، شگفتي را كاملتر كرد و نشان داد هيات داوران هم مانند تماشاگران ومنتقدان، تحت تاثير اين فيلم قرار گرفته اند. از يك مدير دولتي اين فيلم بعيد بود! رسم عاشق كشي هم مانند قدمگاه جزو فيلم هاي كم اميد امسال به حساب مي آمد ولي با نامزدشدن در 7 رشته از جمله بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه و بهترين بازيگر نقش اول و دوم زن، توانست نگاه ها را به سمت خود جلب كند. رسم عاشق كشي براي خسرو معصومي كه فيلمي مثل <پرپرواز> را در كارنامه خود دارد، فيلم بسيارموفقي به حساب مي آيد.

جشنواره پريم
زيرشلواري 
سيمرغ بهترين صدابرداري را مي دهند به حسن زاهدي. او بعد از اينكه جايزه را مي گيرد، مي آيد پشت ميكروفن و مي گويد: < من در جشن خانه سينما وقتي جايزه گرفتم، آن را تقديم كردم به همسرم. از آن به بعد خيلي از اهالي سينما پدر ما را درآوردند كه تو اين كار را كرده اي و توقع خانم ها را بردي بالا. حالا مي خواهم جايزه ام را به دو تا دخترم تقديم كنم و اميدوارم دخترهاي دوستان سينمايي ام پدر پدرهايشان را در بياورند.> خمسه هم طبق معمول حرف هاي بي ربطي مي زند. مي گويد: < خانه آقاي زاهدي تجريش است و اسم كوچه شان هم زاهدي است. حسن آقا عادت دارد با زير شلواري مي آيد  مي ايستد سركوچه و به رهگذرهايي كه از او آدرس سوال مي كنند جواب مي دهد.>
چشف!
علي نصيريان- كه جزو داورهاي امسال بود- مي گويد كه ديپلم افتخار از طرف هيات داوران به رضا ناجي تعلق گرفته براي بازي اش در فيلم <او>. ناجي همان پدر علي و زهرا در فيلم بچه هاي آسمان مجيدي است. ناجي بالا مي آيد و محكم نصيريان را بغل مي كند و بعد هم دستش را مي بوسد. نصيريان كه تحت تاثير قرار گرفته مي گويد: <مي گفتند ناجي   نابازيگر است اما او ديگر نابازيگر نيست بلكه يك بازيگر بزرگ است و من مقابلش تعظيم مي كنم.> تعظيم نصيريان باعث مي شود ناجي  يك بار ديگر و اينبار خيلي محكم تر نصيريان را بغل كند.
بعد ناجي مي آيد پشت ميكروفن و با لهجه غليظ آذري اش از استادهايش تشكر مي كند. به خصوص مجيد مجيدي كه او را <چشف> كرد ومي گويد مدتي پيش روده اش پيچ خورده و مدتي در بيمارستان  سينا بستري بوده و لازم مي داند از كادر پزشكي اين بيمارستان هم تشكر كند. خمسه هم وظيفه خودش مي داند كه تكه  اي بپراند<كاش يك نفر هم پيدا مي شد ما را كشف مي كرد. حاضرم سه بار هم روده ام پيچ بخورد!>
آغوش هاي باز
شهاب حسيني جزو اولين نفراتي است كه وقتي نصيريان اسم رادان را به عنوان برنده سيمرغ بلورين اعلام مي كند او را محكم در آغوش مي گيرد و بهش تبريك مي گويد. رادان بعد از گرفتن جايزه از كانديداهاي ديگر به خصوص پرويز پرستويي و پژمان بازغي تشكر مي كند. بعد هم از كارگردان هايي كه به خاطرشان اين جايزه را گرفته، به خصوص پوران درخشنده، تشكر مي كند. به نظر مي رسد كه رادان آدم با جنبه اي است و دست و پايش را گم نكرده. اگرچه شايد كمي براي قضاوت كردن زود باشد، اما به هر حال اين را نمي شود ناديده گرفت كه رادان از راه سختي گذشته و به اين جايزه رسيده است.
دستپاچگي 
جايزه بهترين فيلم را مي دهند به <مهمان مامان>. مهرجويي مي آيد بالا و جايزه را مي گيرد و مي گويد:< باعث شگفتي است كه جايزه را به من دادند. من اين را سهيم هستم با آقاي الوند، آقاي درويش، آقاي كيميايي و دوستان ديگر. از همه عوامل فيلم هم متشكرم؛ از آقاي شريفي نيا، امين حيايي، پارسا پيروزفر و بقيه دوستان كه اميدوارم اسمشان يادم رفته باشد!> ظاهرا كارگردان هايي در سطح مهرجويي هم روي صحنه قدري دست پاچه مي شوند.

۱۵۰ فيلم در چرخه توليد
002853.jpg
مديركل  توليد و پشتيباني  معاونت  سينمايي ، گفت : حدود 150 فيلم  سينمايي در حوزه  توليد قراردارد كه  81 اثر ازاين  تعداد متقاضي  جشنواره  فجر بودند.
محسن  شمس  در گفت وگو با   ايرنا، خاطرنشان  كرد: با توجه  به  سياست  دولت  مبني  بر كاهش  تصدي  گري ، كليه  امور فني اعم  از صداگذاري ، لابراتوار و تدوين  آثار توليدي  سينما در بخش  خصوصي  انجام شده  و وزارت  ارشاد بيشتر نقش  حمايتي  در اين  عرصه  داشته  است .
وي  به  جشنواره  فيلم  فجر و نقش  اداره  كل  توليد و پشتيباني  معاونت  سينمايي دراين  رويداد هنري  اشاره  كرد و ادامه  داد: اين  بخش  بيشتر نقش  ارتباطي  بامديريت  جشنواره  و مراكز خدمات  فني  را عهده دار بود، به  نحوي  كه  ازاوايل  دي ماه  با پيش  بيني هايي  كه  انجام  شد، الويت ها و برنامه هاي  جشنواره  به  اين مراكز منتقل  شد.
به  گفته  وي  فيلمهايي  كه  در برنامه  جشنواره  نبودند بطور موقت  ازخدمات دهي  كنار رفتند و فيلمهايي  كه  در برنامه  جشنواره  حضور داشتند درچرخه  خدمات  قرار گرفتند.
شمس  در پاسخ  به اين  پرسش  كه چرا با توجه  به  هماهنگي ها و برنامه ريزي هاي اعلام شده ، تعدادي  ازآثار در زمان  مقرر به  جشنواره  فجر نرسيد؟، گفت :نرسيدن  فيلمهااز بعضي  جهات  اجتناب  ناپذيراست .
وي  توضيح  داد:فيلمي كه  تا اواخر دي  ماه  فيلمبرداري  داشته  و هنوزتدوين اش  دراوايل  بهمن  ماه  كامل  نبوده ، حداقل  دو يا سه  ماه  كار فني  داردامابااين  وضع  سعي  شد فيلم  به  جشنواره  برسد والبته  با تأخير دو يا سه  روزكه  چند نمايش  را نيز از دست  مي دهد.
مديركل  توليد و پشتيباني  معاونت  سينمايي  ادامه  داد: اگر بخواهيم  اين گونه  موضوع  را بررسي  كنيم ، بايد فيلم  را نايده  بگيريم  و جشنواره  را ازداشتن  آن فيلم  محروم  كنيم .
وي  گفت  اين  به  معني  محروم  كردن  مخاطب  و فيلم  از حضور در جشنواره  است ،پس  بااحترام  به  اين  مولفه ها يعني  عوامل  فيلم  و مخاطب ، مديريت  جشنواره مسئوليت  اين  كار را قبول  مي كند تااين  رويداد گرمتر و پررونق تر برپا شود.
اين  مسئول  وزارت  ارشاد،افزايش  فيلمهاي  حاضر در بخش  مسابقه ، افزايش سالنها و نوبت هاي  نمايش ، گسترش  بخش  استاني  و ارتقا وجه  فني  آثارسينمايي به  همراه استقبال  گرم  مردم  را از ويژگي هاي  جشنواره  امسال  فيلم  فجر برشمرد.

از دوازده تا يك
برخلاف فيلم هايي مثل قدمگاه و رسم عاشق كشي كه كسي روي آنها حساب نمي كرد، <شهر زيبا> دومين فيلم اصغر فرهادي از فيلم هايي بود كه چه پيش از نمايش در جشنواره و چه در طول جشنواره نگاه هاي زيادي را به سمت خود جلب كرد و با نامزد شدن در 12 رشته، يكي از پراميدترين فيلم ها براي دريافت سيمرغ بود. ولي در نهايت تنها يك سيمرغ آن هم در رشته صدابرداري نصيب اين فيلم شد. اين حجم نامزد شدن در رشته هاي مختلف و بردن تنها يك سيمرغ آن هم در يك رشته نه چندان اصلي، چه ارتباطي با هم دارد را يا بايد از هيات داوران پرسيد و يا گذاشت به حساب جشنواره فيلم فجر كه ويژگي هاي خودش را دارد. يعني همان بي حساب كتابي معروف جشنواره كه نمونه اعلايش را درهمان اختتاميه جشنواره مي توانستيد ببينيد.

جشنواره ۴
جشنواره ۱
جشنواره ۲
جشنواره ۳
جشنواره ۵
جشنواره ۶
|  جشنواره ۱  |  جشنواره ۲  |  جشنواره ۳  |  جشنواره ۴  |  جشنواره ۵  |  جشنواره ۶  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |