يكشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۱۶
اولين خانم معلم موسيقي در ايران
۴۵ سال سنتور
ارفع اطرايي هيچ كاري را به اندازه نوازندگي دوست ندارد. او تاكنون بيش از هزار برنامه مختلف در ايران و خارج از كشور اجرا كرده است. گرچه هيچ اثري از كارهاي خانم اطرايي در بازار موسيقي نيست 
003285.jpg
لاله ميراسكندري 
يك زن در ايران چطور به شهرت مي رسد؟ عضويت در انجمن هاي فمينيست؟ درخشش روي پرده سينما؟ حضور فعال در عرصه هاي سياسي؟ يا نوشتن بهترين كتاب آشپزي براي مرداني كه تنها زندگي مي كنند؟ پاسخ تمام اين سوالات احتمالا مثبت است اما دليل نمي شود كه در اين مملكت راه ديگري براي به شهرت رسيدن زنان وجود نداشته باشد. مثلا با يك سنتور و تمركز روي موسيقي هم مي شود جزو زنان نام آور ايران شد. افتخاري كه ارفع اطرايي به آن دست يافت.
او اولين زن ايراني است كه حرفه آموزش سنتور را انتخاب كرد. ارفع اطرايي پس از ۴۵ سال فعاليت در عرصه موسيقي با ۳ نسل متفاوت كار كرده. شاگردان او حالا جزو چهره هاي شناخته شده موسيقي ايران هستند.
«هميشه با جوانان درگير بودم. فكر مي كنم ارتباط با نسل جوان تاثير زيادي در موفقيت هاي من داشته. من سعي كردم هميشه نيازهاي آنان را در نظر بگيرم و كارهايم را مطابق با سليقه آنها تنظيم كنم.»
اولين كتاب خانم اطرايي با عنوان «فرهنگ موسيقي ايران» در سال ۱۳۶۰ منتشر شد. اين كتاب سال ها به عنوان كتاب مرجع كنكور استفاده مي شد. پس از موفقيت كتاب فرهنگ موسيقي ايران خانم اطرايي آثار ديگري هم روانه بازار كتاب كرد كه هر يك جايگاهي ويژه ميان آثار هنري پيدا كردند.
«سنتور و ناظمي در سال ۱۳۶۳ منتشر شد. اين كتاب اولين كتابي است كه در زمينه ساخت يك ساز ايراني چاپ شده. دوازده مقام، شرح زندگي و آثار حبيب سماعي  و بوي جوي موليان و هفت دستگاه، ديگر كتاب هاي من هستند. من فكر مي كنم يك نوازنده خوب بايد به نوشتن و تدريس هم اهميت بدهد.»
با اين حال ارفع اطرايي هيچ كاري را به اندازه نوازندگي دوست ندارد. او تاكنون بيش از هزار برنامه مختلف در ايران و خارج از كشور اجرا كرده است. گرچه هيچ اثري از كارهاي خانم اطرايي در بازار موسيقي نيست.
«به ضبط كارهايم علاقه اي ندارم. متاسفانه مردم از نوارهايي كه در آنها تنها يك ساز نواخته شده استقبال نمي كنند. كار با خواننده هم مشكل دارد. خواننده ها خود را طراح برنامه مي دانند و تجربه و سطح اطلاعات نوازنده در نظر گرفته نمي شود. مساله اين است كه مردم ايران به موسيقي بدون كلام علاقه اي ندارند. سليقه آنها روي خواننده متمركز شده.»
براي اينكه روي حرف هاي ارفع اطرايي حساب كنيد بايد با سابقه اش در موسيقي ايران بيشتر آشنا شويد. خانم اطرايي در ۱۰ سالگي وارد هنرستان موسيقي شد و پس از ۷ سال و در سال ۱۳۳۷ به استخدام وزارت فرهنگ و هنر سابق درآمد. او در برنامه افتتاحيه تلويزيون ملي ايران در سال ۱۳۳۷ در اركستر صبا نوازنده سنتور بود. در سال ۱۳۳۸ ديپلم هنرستان موسيقي را كسب كرد و پس از آن در هنركده موسيقي ملي، ليسانس موسيقي گرفت. او از همان ابتدا به تدريس در هنرستان موسيقي مشغول بود و هنوز هم در هنرستان دختران و پسران، دانشگاه علمي كاربردي موسيقي، دانشگاه آزاد و چند آموزشگاه موسيقي به اين حرفه ادامه مي دهد.
خانم اطرايي اولين زن ايراني است كه پس از انقلاب در زمينه موسيقي كتاب منتشر كرد. در سال ۱۳۷۸ از طرف مركز امور مشاركت زنان دفتر رياست جمهوري به عنوان يكي از زنان نام آور برگزيده شد. در سال ۱۳۸۱ از طرف وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي به اخذ مدرك درجه يك هنري نايل شد. او چند سال پي در پي هم به عنوان معلم نمونه انتخاب شد. حالا حرف هاي خانم اطرايي را در مورد وضعيت موسيقي ايران بخوانيد.
موسيقي اين مملكت سرانجام نمي گيرد مگر اينكه كار اصولي و پايه اي انجام شود. يعني موسيقي كودك. كودك نسل دوم انقلاب با هنر بيگانه است؛ با سرودهاي ملي بيگانه است، سازها را نمي شناسد و حتي شكل  سازها را نمي  داند ما در هنرستان موسيقي بايد روز اول هر ساز را جداگانه به كلاس ببريم، ساز را به كودك نشان دهيم و مثلا بگوييم: اين سنتور است صدايش هم اين است حالا دوست داري سنتور يادبگيري؟ در مورد سازهاي غربي كه ديگر هيچ! وقتي از كودك مي پرسي فلوت دوست  داري؟ مي گويد: فلوت چي هست؟! علت هم اين است كه اصلا سازها را نديده است حتي شكل آنها را ازتلويزيون نمي بيند، كودك فقط خواننده را مي بيند، و درست به همين علت است كه همه دوست دارند خواننده شوند. حتي ورزشكار مملكت هم مي رود خواننده مي شود!
در مورد مراكز دولتي، يكي از مشكلات اساسي در حال حاضر وجود كلاسهاي سازهاي كلاسيك و سنتي موسيقي در يك ساختمان است. در ايران كلا يك هنرستان موسيقي هست كه حتي به آن يك ساختمان اضافه نمي دهند تا بتوان كلاس هاي اين دو دسته  ساز را از هم جدا كرد. در يك اتاق ما داريم سنتور كوك مي كنيم و در اتاق بالا صداي هارپ و ترومپت مي آيد! اين كار بازده آموزشي را كم مي كند، شاگرد گيج مي شود و اين است كه شاگرد مي خواهد قطعه بتهوون را با سنتور بنوازد! قبلا كه كلاس هاي دختران وپسران جدا نبود، دو ساختمان يكي براي آموزش ساز كلاسيك و يكي براي آموزش ساز سنتي بود ولي حالا كه كلاس هاي دختر و پسر جدا شده اين مشكل پيش آمده است.
در درجه اول نياز به بازگشايي فراوان هنرستان هاي غير انتفاعي داريم و البته اين كار احتياج به حمايت دولتي دارد به طوري كلي زمينه رشد هر هنري، حمايت دولتي است.

ستون شما
«گ»
اول اينكه در روزنامه روز چهارشنبه يك گاف بزرگ داشتيم: ۳ خبر جهانشهر و حوادث تكراري بود. جميع اعضاي تحريريه و تصحيح از شما معذرت مي خواهند. لطفا!
خطر انقراض
احمد اميري يكي از آن مردان نيك روزگار است. چرا؟ چون صفحه سفر و طبيعت را درك كرده و نسبت به آن ابراز لطف كرده است. اما اين تنها نكته نامه ايشان نيست. اين نامه محتويات ديگري نيز دارد:
بنده به عنوان يكي از اهالي منطقه خارتوران (كلاته ري) و شاهد و ناظر اوضاع محيط زيست بايد پيام هشدار گونه خود را در خصوص خطر انقراض نسل اين جانوران اعلام كنم. چنانچه اقدام موثري در اين زمينه صورت نگيرد درمدت خيلي كوتاه نسل حيات وحش منطقه منقرض خواهد شد.
زنداني
يدالله فرد مقدم در زندان قصر و نامه طولاني براي همشهري. شرح نداريم. يك نفر در زندان كمك مي خواهد... «اميدوارم اين نامه در ميان تبليغات انتخاباتي قرباني نشود.»
شعر بم 
اگر مي بينيد كه ما همچنان از بم، نامه و مطلب داريم، به دليل طبع لطيف و شاعرانه مردم ماست. زين الدين شيوايي در شعري بسيار بلند، ما و بم را با هم شرمنده كرده است. با عنوان آدينه بم:
زمين در جنبشي مرموز چو شير شرزه مي گردد
مي تابد
مي غرد
گريبان چاك كرده خاك 
به بادي سخت سر تسليم فرود آورده نخلستان 
ز ژرفاي زمين، شالوده و بنيان شهر چون ريشه اي يكباره مي برد
در و ديوار شهر و خانه ها ويران 
تن زيباي نخلستان شده عريان 
نه طاقي مانده است برجا
نه سقفي بر سر تالار
تمام زاد و بوم و ايل و آل شهر بم آسيمه در آوار
دگر نقشي نمانده منظر چشمي 
به روي رف يا بر پيكر ديوار
چه وهم انگيز غريو و غرش سنگ و كلوخ و آهن و سيمان 
توضيح: اين دوست گرامي بابت اينكه تمام شعر ايشان كار نشد، ما را مي بخشد. به هر حال حداقل يك صفحه ايرانشهر را مي برد.

كوتاه
مرگ سكه خوار
پزشكان فرانسوي ۳۵۰ سكه فلزي را به ارزش حدود ۶۵۰ دلار، از شكم يك مرد ۶۲ ساله خارج كردند. اين پيرمرد كه چندي پيش به اورژانس بيمارستاني در يكي از شهرهاي غربي فرانسه مراجعه كرده بود، از درد شكم مي ناليد.
اقوام او به پزشكان اطلاع دادند كه اين پيرمرد گاهي سكه هاي فلزي را مي بلعد و پيش از آن يكبار پزشكان چند سكه را از شكم او خارج كرده اند. اما وقتي با اشعه ايكس از شكم پيرمرد عكسبرداري شد، نتيجه خيره كننده بود. توده فلزي داخل شكم او آنقدر بزرگ بود و وزن سكه ها آنقدر زياد بود كه معده را كاملاً در ميان روده ها برده بود. پيرمرد سكه خوار عمل جراحي را به سلامت گذراند، ولي ۱۲ روز بعد در اثر عفونت درگذشت.

صبح تا شب
سينما
روي پرده سينماهاي تهران اين فيلم هاي خارجي فعلا اكران هستند. اگر حوصله  فيلم هاي خودمان را نداريد، اينها راببينيد: بالستيك ( با بازي آنتونيو باندراس ولوسي ليو) درسينما كريستال ۲ و فرهنگ ۱ ترميناتور- ۳( با بازي آرنولد شوارتزينگر و كلردنس) سينما آفريقا، سپيده، كريستال ۱، پارس ۲، تهران ۱، فرهنگ ۲، ايران و صحرا / صاعقه ( با بازي جكي چان) در سينما فلسطين ۲، ايران، شهر تماشا۲، رودكي، شاهد و اروپا / دار ودسته هاي نيويوركي ( با بازي لئوناردودي كاپريو و دنيل دي لوئيس ) در سينما سارا.
امروز در خانه هنرمندان، ساعت ۱۴ مي توانيد فيلم «رقصنده در تاريكي» را تماشا كنيد كه لارس فون تريه، كارگردان دانماركي آن را ساخته و نخل طلاي كن را با آن برده است.پرويز شهبازي (كارگردان فيلم نفس عميق) هم درباره نابازيگران در سينما سخنراني خواهد كرد. اين برنامه در چارچوب جلساتي است كه انجمن سينما گران آزاد ايران به مدت يك هفته در خانه هنرمندان برگزار مي كنند.
كتاب
كريستين بوبن را خيلي از ما با كتاب زيباي رفيق اعلي مي شناسيم، كتابي كه در آن بوبن استادانه زندگي قديس فرانچسكو را به همراه تاملاتي كه در مراحل مختلف زندگي كرده روي كاغذ آورده است و نتيجه كارش زيبايي شگفت انگيزي دارد.
«رفيق اعلي» را با ترجمه پيروز سيار، انتشارات طرح نوچاپ كرده است. حالا آخرين كتاب بوبن با نام «نورجهان» دارد از طرف انتشارات آگه وارد بازار مي شود. اين كتاب را هم پيروز سيار ترجمه كرده.
نگارخانه
در نگارخانه  لاله يك نمايشگاه گروهي برپا شده كه در آن مي توانيد آثار چندين هنرمند زن تهراني را ببينيد. بيشتر از ۱۰۰ اثر تزئيني و كاربردي در نمايشگاه عرضه شده كه كار هنرمنداني مثل ندا صارمي، مژده دانش پژوه، نگار تمهيدي، فائزه دانش پژوه، آزيتا موسوي و ... است . اگر متوجه نشده ايد كه منظور از «تزئيني و كاربردي» دقيقا چيست، خوب است به اشيائي مثل آباژور ، تابلو، قاب آينه، نيمكت و از اين قبيل فكر كنيد. درنمايشگاه، چنين چيزهايي انتظارتان را مي كشند. تا ۷ اسفند براي ديدن از نمايشگاه فرصت داريد. آدرس هم هست: خيابان فاطمي، جنب هتل لاله، ضلع شمالي پارك لاله، نگارخانه لاله.
فرهنگسرا
فرهنگسراي سالمند براي كمك به بخشي از جامعه كه ما معمولا ترجيح مي دهيم به آنها فكر نكنيم، يعني معلولان جسمي - حركتي و نابينايان، يك بازارچه خيريه راه انداخته است. در اين بازارچه آثار هنري معلولان و نابينايان مثل تابلوهاي نقاشي، مجسمه، انواع گل مصنوعي، گليم، قالي و سفال عرضه شده و مي توانيد از آن خريد كنيد. قرار است عوايد حاصل از فروش محصولات به نفع معلولان و نابينايان خرج شود. تا ۸ اسفندماه براي بازديد و خريد از بازارچه فرصت داريد.
اگر حول وحوش ميرداماد زندگي مي كنيد به محل بازارچه خيلي نزديك هستيد، نرسيده به ميدان محسني، خيابان نساء پلاك ۵، ساعت ۱۰ تا۱۸.
تلويزيون
امشب بازي تاتنهام و لسترسيتي را از ليگ برتر و برشاولچه از سريA را مي توانيد از تلويزيون تماشا كنيد. كيف انگليسي تمام شده اما اصلا بعيد نيست كه قسمت آخر سريال را دوباره از شبكه۱ پخش كنند.
در ضمن از امشب سريال ويژه شب هاي دهه محرم هم شروع مي شود.
جواد رسولي

جان گريشام
كتاب تازه جان گريشام باز دارد مي فروشد. اين وكيل سابق، چندسالي است كه به يكي از معروف ترين و پرخواننده ترين نويسنده هاي جهان تبديل شده و موفقيت اثر تازه اش ثابت مي كند كه گريشام هنوز از دور خارج نشده است او ازنمونه نويسنده هايي است كه از هيچ و با نوشتن كتاب هاي كم فروش آغاز كرده اند؛ از تجربيات دوران حرفه اي شان كه ارتباط چنداني با حرفه نويسندگي ندارد (براي گريشام: حرفه وكالت) استفاده كرده اند و به موفقيت مالي و شايد هنري قابل توجهي هم رسيده اند.
هاليوودي ها در يكي دو دهه گذشته، از اقتباس سينمايي آثار گريشام، پول فراواني به جيب زده اند اما مدتي است كه او ديگر اجازه چنين اقتباس هايي از كتاب هايش را نمي دهد.

مرتضي مميز
مرتضي مميز را يا با نقاشي هاي يكي از سري كتاب هاي «قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب» شناختيم؛ نوشته مهدي آذريزدي و يا يكي از كتاب هاي باليني كودكي و نوجوان مان.بزرگتر كه شديم آثار ديگري از او ديديم ازجمله چاقو و گلدان هاي معروفش و لوگوهايي كه براي نشريه هاي گوناگون تهيه كرده بود. داستان هايي هم از سخت گيريها و عصبانيت هايش سر زبان است كه بخش ديگري از تصور ما از شخصيت يكي از استخوان خردكرده ترين گرافيست هاي معاصر را تشكيل مي دهد.به همه اين دلايل، مميز لايق جايزه اي به نظر مي رسد كه چند روز پيش در مراسم اختتاميه دوسالانه پوستر گرفت. جايزه اي كه به دليل «يك عمر تلاش حرفه اي و فرهنگي» به او اهدا كردند.

شب هاي تهرون
يك نفر عقيده دارد شب هاي تهران را بايد زنده كرد. رئيس سازمان ايرانگردي و جهانگردي، محمد طه عبدخدايي به خبرگزاري مهر مي گويد: برنامه هاي سازمان براي احياي شب هاي تهران طي روزهاي ۴ تا ۶ اسفند در همايش سراسري مديران اين سازمان با حضور مسئولان كشوري و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ارائه خواهد شد.
اين خبر از آن جهت مهم است كه ممكن است در صورت تأييد، اوضاع تهران مثل روزهاي قبل از ممنوعيت بشود.
به عقيده عبد خدايي اين كار حداقل ۳۰۰ هزار شغل براي تهراني ها ايجاد خواهد كرد. آيا اين پيشنهاد مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟

تهرانشهر
ايرانشهر
حوادث
در شهر
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  عكاس خانه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |