يكشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۱۶
۱۴ فريم تلخ از روز سياه خيام
عكس ها: ساتيار امامي
خدايا مبر. گريه كن كه گر سيل خون گري ثمر ندارد.
بدون شرح
در بهشت فضل: «شبيه بغض درختان پير در باران».
تركش. اين تكه ها قربانيان زيادي گرفتند.
در اطراف محل حادثه. شناسايي و كشف جسد بازار داغي دارد. دشت اين گونه سفيد پوشيد.
گودال محل حادثه، ابعاد آدم ها را با عمق گودال مقايسه كنيد.
دستجرد. هجوم بازماندگان براي تشييع لحظه اي بعد عزيز ما زير تلي از خاك به خواب مي رود
چند متري ايستگاه خيام. ويراني تماشايي!
اين عكس مربوط به روزهاي بم نيست. از دهنو و هاشم آباد همين مانده كه مي بينيد.
يكي از تابوت سازان با محصول نفرت انگيزش به گورستان آمده بود، بدون لبخند و گفت: مرده ها تابوت مي خواهند، اما تابوت ساز ازمرده متنفر است.
جسدها را نشان مي دهد و زير لب و سپس با صداي بلند فرياد مي زند. فكر مي كنيد چه كسي را نفرين مي كرد؟
«نمي شناسم... پسر من پوست سفيدي داشت.» گرچه انگشتري نشان مي داد كه قرباني آشناست.
نماز ميت. پيرمرد نمي توانست بايستد. «كمرت نشكنه جوون».
محمد، پسر جوان دشت. فداي قد سروت پسرم
عكاس خانه
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
|
ايرانشهر
|
تهرانشهر
|
حوادث
|
در شهر
|
عكاس خانه
|
|
صفحه اول
|
آرشيو
|
چاپ صفحه
|
Copyright 2004, Hamshahri, All rights reserved.
HTML Production by Hamshahri Informatic Center