|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
همه دشت سفيدپوش
هاشم آباد عروسيه!
تا صبح همه چيز عادي بوده، كارگرها از صبح خبر سلامتي مي دادند به خانواده هايشان.
ساعت از نه صبح گذشته بود و يك بنده خدايي داشت صحبت مي كرد كه يك دفعه صداي انفجار آمد و سقف روي سرما خراب شد
دايي خوابيده. روي همين زمين سخت و كنار همكاران، همقطاران وهمشهريان، تشكش مشمعي است بي رنگ وپتويش آسمان.
- دايي سرد شه.
صداي جمعيت پيچ مي خورد و تا آسمان مي رود. آسمان بهشت فضل تركيبي است از ضابطه روح قربانياني كه تا به حال پرواز را تجربه نكرده بودند.
- خدا، خدا، خدا... دايي سر نداره
خواهر زاده دختري است ۱۷ ساله. فرياد او شانه ها را مي لرزاند و دست ها را به سمت صورت مي برد. برادر با گريه زير بغلش را گرفته و او را از بالاي جسد به سوي ديگري مي كشاند. امروز بهشت فضل پر است از آدم هايي مثل «دايي احمد» كه سر ندارد.
- من نمي دانم اينجا كسي را دارم يا نه. بابام تو انفجار ناپديد شده، ولي هنوز معلوم نيست، جنازه اش را شناسايي نكرديم.
به او تكه اي گوشت و يك دست قطع شده را نشان مي دهند؛ ببين اينه؟
بدن هاي مثله شده را به خط كرده اند. كمي آن طرف تر غسالخانه اي است كه اجساد را در آن مي شويند و آماده خاكسپاري مي كنند.
- اين دست، مال اين جنازه نيست. از كجا آورديش؟
پسرمي كوبد توي سرش. زني غش كرده و مردي بلندش مي كند. بوي تيز كافور و تعفن قاطي شده. هنوز ده دقيقه اي نيست كه وارد «بهشت فضل» شده ايم.
شهر تشييع جنازه است، از ساعت ۱۰ مردم در فلكه دوم ايستاده اند تا قربانيان حادثه چهارشنبه را روي دست بچرخانند. پنج شنبه، نيشابور، زير انبوه پلاكاردهاي تبليغاتي.
گل محمد بالاي سر پسرش ايستاده. دستمالي را محكم فشار مي دهد داخل چشم، توي خانه ها زار مي زنند. صداي مردانه اش رفته. جيغ مي زنند. تند و تند و بدون قطع. تنهاست. بغضش را با گشاده دستي بيرون مي ريزد. از دور اما، خانواده اش مي رسند. گل محمد جلوتر آمده بوده تا پسرش را شناسايي كند زني كه جلو جمع است پاتند مي كند...
- داداش جان. قربون جوانيت برم... آي
- خدايا ازتو مي خوامش.
- برات بميرم برار.
يك كاميون پر از تابوت مشكي، آرام از لاي جمعيت عبور مي كند و گوشه اي مي ايستد. جوانترها دست به كار مي شوند تا جنازه اي روي زمين نماند. يك زن تنها، شكسته و درهم ريخته دنبال كسي مي گردد تا دردش را قسمت كند.
- واي ننه جان،واي قربان جان.
نوشتم «درد:> اينجا بي دريغ هست!
- دايي ۴۲ سالش بود. كارمند هلا ل احمر بود، با كارمند ها و فرماندار رفته بود اونجا... انفجار كه مي شه... حالا نه سر داره، نه پا داره... (گريه مي كند)
دايي ۳فرزند داشت. دختر بزرگش را فرستاده بود خانه بخت. اما بخت خودش، همين بود. يك نفر كفن ها را قسمت مي كند.
سربازي، مات و متحير ايستاده. مي گويند آنجا بوده: اگه اونجا بودم كه الان اينجا نبودم! ما صبح رفته بوديم براي متفرق كردن مردم. بي سيم زدند و گفتند برگرديد. ما ساعت هشت و نيم رفتيم و حادثه يك ساعت بعد به وقوع پيوست.
حالا خوشحالي؟
- چه خوشحالي داره؟ ما هم مثل اينها مي رفتيم خو.
يكي از هم خدمتي ها مرده: «ما كلانتري نيشابوريم. مردم متفرق نمي شدند، هرچه مي گفتيم. همه دوست داشتند ببينند چه خبر است.اگر به حرف ما گوش مي كردند مي داني اين قبرستان الان چقدر خلوت تر بود؟»
با دست مادري را نشان مي دهد كه موي سفيدش از چادرش زده بيرون.
بنده خدا! صد رحمت به زلزله. حداقل جنازه ها سالم دفن شدند. احتياجي هم به شناسايي نبود. آره زلزله هم اينجور نبود خو.
با ورود يك ماشين گل زده به بهشت فضل حرفهايش را تمام مي كند.
- طفلكم ديروز اونجا داشت كار مي كرد... اي خدا.
يك خانواده، لاي تكه هاي باقي مانده را مي جويند. شايد نشانه اي از عزيز ازدست رفته بيابند. شدت انفجار به حدي بوده كه ممكن است بعضي ها هرگز اجساد از دست رفتگانشان را پيدا نكنند.
يك نفر مي گويد: «آنجا يه نفر هست كه زنده مونده، برو با او حرف بزن.» انگشتان او به سمت مردي است كه با سر و روي باندپيچي شده مقابل در بهشت فضل نشسته و هاي هاي گريه مي كند، مسوول مخابرات روستاي دهنوهاشم آباد.
- چهار صبح بود. خوابيده بوديم، صداي بلندي آمد. فكر كرديم زلزله شده. آمدم بيرون، ديدم آتش سوزيه. كنتور برق فشار قوي را قطع كردم، بعد به مردم گفتم از خانه ها بروند بيرون.
تا صبح همه چيز عادي بوده، حسين حتي از اول صبح شروع مي كند به سرويس دادن به كارگرها.
كارگرها از صبح خبر سلامتي مي دادند، به خانواده هايشان.
ساعت از۹ صبح گذشته بود و يك بنده خدايي داشت صحبت مي كرد كه يك دفعه صداي انفجار آمد و سقف روي سرما خراب شد.
از اقبال خوب يا بد، اوكنار يخچال بوده و آوار طوري پايين آمده كه چيزي به سرش نخورده، گرچه تمام بدنش خون است و له شده، اما سلامت به نظر مي رسد، اما لعنت به اين زندگي.
- از زيرآوار كه بيرونم آوردند، ديدم پدر و برادرم را از دست دادم...
اي خدا... مي گفتند گوگردآتش گرفته. اما آخه چرا اينجا؟
وسط حرف، يك نفر گواهينامه رانندگي را نشانش مي دهد.
- آقا اين اونجا نبود؟
حسين از روي عكس روي گواهينامه بايد آدم شناسايي كند.
گريه اش را مي خورد مي گويد:
- مي شناسم، اما اين اونجا نبود. انشاءالله كه زنده است.
و بعد رو مي كند به ما.
- بيمارستان بودم. صبح ترخيص شدم. آمدم كه بيرون، خبر عروسي برادرم را دادند. بابام براي همين سفيد پوشيده، اصلا دهنو هاشم آباد همه جا عروسيه... همه جا!
مامور نيروي انتظامي مي گويد: «تا ساعت ۲۵:۱۱ پنج شنبه، ۶۱ نفر را شناسايي كرده و برده اند.»
اين مردم... براي اين مردم فقط صبر بخواهيد.
|
|
|
راه اندازي تلفن سيار سازمان ايرانگردي وجهانگردي
الو، سروش ايرانگردي؟
پيش از تصميم گيري براي راه اندازي تلفن هاي گوياي سازمان ايرانگردي، سروش ايرانگردي به عنوان مركزي براي ارايه خدمات به مسافران، مورد بهره برداري قرار گرفته بود. اما در حقيقت راه اندازي تلفن گويا جنبه هاي كاربردي ديگري را نيز به اين شماره اضافه كرده است
آزاده بهشتي
سازمان ايرانگردي در نوروز امسال، تلفن گوياي فوريت هاي نظارت را در استان تهران راه اندازي مي كند.
با نزديكي تعطيلات طولاني نوروز كه بيشترين حجم مسافرت هاي داخلي و خارجي را به همراه دارد، شايد انتشار چنين خبري مهم و قابل بررسي باشد. به هر حال با نزديكي تعطيلات عيد نوروز، سازمان ايرانگردي و جهانگردي اين نويد را به مسافران داده است كه مي توانند نظرات، انتقادات و مشكلاتي را كه براي آنان در ارتباطات با سازمان ايرانگردي و جهانگردي اتفاق مي افتد، از طريق اين تلفن گويا منتقل كنند.
عدد سه رقمي است؟
زماني كه گراهام بل، تلفن را اختراع مي كرد، شايد هرگز فكر نمي كرد كه اين وسيله ارتباطي سريع به عنوان ابزاري در جهت كسب نظرات، انتقادات و پيشنهادات به كار گرفته شود، اما امروزه ما شاهد اين هستيم كه خطوط خاص تلفن به اين منظور مورد بهره برداري قرار مي گيرند.
۱۱۰، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۹۲، ۱۱۵ و ... شماره هاي تماس بسياري از مراكز جهت ارايه خدمات و اطلاع رساني و حتي كمك رساني هستند، اما با مطالعه راه اندازي تلفن گوياي سازمان جهانگردي، اينكه شماره اين مركز كدام عدد سه رقمي است، پرسشي است كه ذهن را به خود مشغول مي كند. اما در حقيقت شماره تلفن اين مركز، هنوز مشخص نشده است.
سيدحسن قدمگاهي در اين زمينه مي گويد: «مخابرات در مورد ارايه شماره تلفن با دادن شماره سه رقمي موافقت نكرده است و ما به دنبال اين هستيم كه در غير اين صورت شماره تماس رند و خوبي را براي ارايه خدمات از مخابرات دريافت كنيم.»
در حقيقت يكي از مهم ترين مسايل در راه اندازي تلفن هاي گويا براي ارايه خدمات، راحتي و قابل دسترس بودن شماره تماس است، از اين رو شماره تماس هاي سه رقمي معمولا براي اين كار مناسب تر هستند.
اما با اين حال معاون سازمان ايرانگردي و جهانگردي استان تهران اين وعده را داده است كه حتي الامكان شماره تماس هاي مناسب را براي استفاده شهروندان عزيز در اختيار آنها بگذارد.
سروش ايرانگردي يا تلفن گويا
پيش از تصميم گيري براي راه اندازي تلفن هاي گويا سازمان ايرانگردي، سروش ايرانگردي به عنوان مركزي براي ارايه خدمات به مسافران مورد بهره برداري قرار گرفته بود.
اما در حقيقت راه اندازي تلفن گويا جنبه هاي كاربردي ديگري را نيز به اين شماره اضافه كرده است.
سروش ايرانگردي بيشتر در جهت ارايه خدمات به مسافران استفاده مي شود. اين را معاون سازمان ايرانگردي و جهانگردي استان تهران مي گويد. در حقيقت تلفن گوياي اين سازمان در كنار ارايه خدمات به مسافران درصدد است تا نظرات و پيشنهادات مسافران را در زمينه هتل ها و مراكزي كه زيرنظر اين سازمان هستند دريافت كند.
مسافران درصورت مشاهده تخلف از جانب مراكزي كه زيرنظر اين سازمان كار مي كنند مي توانند اين موارد را از طريق تلفن گويا به مراكز ايرانگردي و جهانگردي منتقل كنند.
قدمگاهي درمورد ساير موارد كاربردي اين موضوع مي افزايد: «ممكن است اين تماس در همان زمان اقامت فرد در مراكز اقامتي، كه شامل هتل، ميهمانپذير، مسافرخانه، متل و هتل آپارتمان مي شود، با تلفن گويا گرفته شود يا پس از خروج از آن كه در هرصورت در اولين زمان، ما به آنجا مراجعه كرده و موضوع را مورد بررسي قرار مي دهيم.»
به نظر مي رسد سازمان ايرانگردي و جهانگردي درنظر دارد در كنار ارايه خدمات سروش ايرانگردي با اضافه كردن فاز نظارتي آن كه همان تلفن گوياي اين سازمان است، كيفيت مراكز اقامتي را از طريق دريافت مشكلات و كاستي ها از سوي مسافران، بالاتر برد.
قدمگاهي در اين مورد با بيان اينكه بحث نظارت بر مراكز در ارايه خدمات دخيل است، علت نامگذاري اين طرح به تلفن گوياي سازمان ايرانگردي و جهانگردي را نيز همين موضوع مي داند و معتقد است كه با اين كار قسمت نظارتي نيز به اندازه قسمت ارايه خدمات قدرتمند خواهد شد.
كي، چرا، چگونه؟
با وجود اين هميشه در زمينه راه اندازي برخي طرح هاي نظارتي و خدماتي براي افزايش سطح كيفيت، زمان برگزاري آن از اهميت خاصي برخوردار بوده است، اما اين همان نكته اي است كه همواره فراموش شده است.
درمورد طرح تلفن سيار سازمان ايرانگردي و جهانگردي، مسوولان اين سازمان وعده راه اندازي اين طرح را تا قبل از آغاز سال جديد و شروع سفرهاي نوروزي يا حداكثر چند روز آغازين عيد نوروز داده اند.
به هرحال به نظر مي رسد ازآنجا كه وعده رسيدگي به مشكلات و شكايت طرح شده در همان روز، داده شده است و كارشناسان در همان روز شكايت، با گوش دادن به اين مساله به محل موردنظر مراجعه خواهند كرد، اين طرح از دقت و نظارت بيشتري برخوردار باشد.
البته همانند بسياري از طرح هاي به كاربرده شده در بيشتر زمينه ها، دوره پايلوت اين طرح امسال در تهران مورد بررسي قرار گرفته و در سال هاي آينده براي بيشتر شهرها راه اندازي خواهد شد.
اما شايد به نظر برسد تهران از لحاظ محل مسافرت كمترين مراجعه و بيشترين خروج را داشته باشد. قدمگاهي در اين زمينه معتقد است، تهران با اينكه بيش از آنكه ورود مسافر داشته باشد خروج را دارد اما با اين حال محل گذر است و بسياري از مسافران براي رفتن به شهر مقصد از اينجا گذر دارند و حتي به عنوان يك واحد بين راهي است كه حتي گاهي مسافران براي يك شب در آنجا اقامت مي كنند و لذا از اهميت ويژه اي برخوردار است.
مسوولان اين سازمان علاوه بر راه اندازي اين طرح و اعلام شماره تماس هاي آن تا آخر اين هفته از استقرار اكيپ هاي مختلف كمك رساني در جاده ها و ستاد نظارت بر سفرهاي نوروزي جهت ارايه خدمات و تسهيل سفرهاي نوروزي خبر داده اند.
به هرحال از قديم الايام گفته اند بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي.
|
|
|
مردم مقصرند
در ساعات پرترافيك هر خودروي فرسوده ۱۲ برابر يك خودروي معمولي هوا را آلوده و۵/۷ برابر سوخت مصرف مي كند.
به گزارش آسمان آبي ايران، به دليل ترافيك سنگين هر خودرو ۳ برابر حد متعارف روشن مانده و علاوه بر افزايش آلودگي هوا به همين ميزان سوخت بيشتري مصرف مي كند.
براين اساس هر خودروي فرسوده ۵/۲ برابر خودروهاي استاندارد سوخت مصرف مي كند.
به گفته كارشناسان آلودگي هوا، هر خودروي فرسوده ۴ برابر يك خودروي جديد آلودگي توليد مي كند
|
|
|
ترخيص ۱۸۳ مجروح
۱۸۳ نفر از مجروحان حادثه انفجار قطار از بيمارستان هاي نيشابور ترخيص شدند. مدير شبكه بهداشت و درمان نيشابور اعلام كرد:« ۲۸۲ مجروحي كه بر اثر حادثه انفجار واگن هاي حامل مواد سوختي از ايستگاه خيام نيشابور به سه بيمارستان اين شهر انتقال داده شدند، با تكميل اقدامات درماني از بيمارستان ها مرخص شدند.»
وي با بيان اينكه در حال حاضر فقط ۵۴ مجروح و مصدوم جهت تكميل اقدامات درماني در بيمارستان هاي نيشابور باقي مانده اند اضافه كرد: «در طول روز ۳۰ بهمن ماه ۱۳ مجروح حادثه انفجار قطار بر اثر شدت مجروحيت در داخل بيمارستان ها فوت كردند.»
|
|
|
دليل مي خواهيد؟
به گفته وزير راه و ترابري شكسته شدن كفشك هايي كه در مقابل چرخ هاي قطار گذاشته شده بود بر اثر فشاربار و فرار قطار، باعث بروز حادثه شد.
«همزمان با فرار اين قطار باري، قطار مسافربري در ايستگاه در حال حركت بود كه در ۴دقيقه به محور فرعي كشيده شد و قطار باري با ۱۵۰ كيلومتر سرعت، از كنار قطار مسافربري عبور داده شد.»
خرم گفت: «۵۱ واگن به هم متصل و ۴۸ ساعت در ايستگاه در حال حركت بوده، تا به سمت بندرعباس حركت كند، اما بر اثر خردشدن كفشك هاي مقابل چرخ هاي آن و فشار بار زياد، اين قطار فرار مي كند.»
|
|
|
كشته شدن يك امدادگر
مسوول امداد و نجات جمعيت هلال احمر نيشابور، علي اكبر اصغري در جريان امدادرساني به حادثه ديدگان آتش سوزي واگن هاي قطار در ايستگاه راه آهن (خيام) نيشابور مشهد بر اثر انفجار واگن هاي حاوي بنزين و گوگرد، در گذشت.
اصغري از ۲۳ سال پيش در جمعيت هلال احمر نيشابور خدمت مي كرد و زماني كه كار امداد رساني و اطفاي حريق در منطقه حادثه پايان يافته و اوضاع به حال عادي بازگشته بود، ناگهان يكي از واگن هاي حاوي بنزين منفجر مي شود و ايشان به همراه چند نفر از مسوولان محلي و كاركنان ادارات شهرستان نيشابور، جان به جان آفرين تسليم مي كنند.
|
|
|
لوبيا پلو كلاسيك
اولين ناهار سربازان حاضر در منطقه لوبيا پلويي بود كه از زور بي رنگي يك غذاي «سربازانه» كلاسيك به حساب مي آمد.
سربازان كه حوالي ساعت دوي بعدازظهر پنج شنبه ناهار را بين خود قسمت مي كردند، با قاشقهاي پلاستيكي دل گرسنه را سير مي نمودند و البته شكر خدا را!
سربازان در فاصله حدود ۲۴ ساعت پس از حادثه از حضور خبرنگاران در منطقه جلوگيري مي كردند و حتي نزديك بود دوربين عكاسي ساتيار امامي، عكاس ايرانشهر به جرم فيلمبرداري (!) ضبط شود. به هر حال خدا قوتشان دهد كه خالص و دوست داشتني اند.
|
|
|
۲۰۰ امدادگر در نيشابور
بيش از ۲۰۰ امدادگر جمعيت هلال احمر در قالب ۳۰ اكيپ امدادي به منطقه حادثه ديده نيشابور اعزام شدند.
جمعيت هلال احمر اعلام كرده است، بيش از ۲۰۰ امدادگر در قالب ۳۰ اكيپ امدادي همراه با آمبولانس و تجهيزات امدادي به منطقه حادثه ديده نيشابور اعزام شدند.
اين اكيپ هاي امدادي از جمعيت هاي هلال احمر نيشابور، سبزوار، داورزن، سه راهي باغچه، تربت جام و مشهد به همراه مديرعامل هلال احمر استان خراسان و رئيس شعبه هلال احمر نيشابور به منطقه اعزام شده و درحال امدادرساني هستند.
|
|
|
مجوز براي افزودن شيرخشك به محصولات لبني
درپي كمبود شير تازه در بازار و تا حدودي افزايش مصرف، برخي كارخانه ها در سال جاري شير باز ساخته (شير تهيه شده از شير خشك) را مورد استفاده قرارداده اند كه درصورت داشتن مجوز از وزارت بهداشت مشكلي ايجاد نخواهد شد.
مديركل اداره نظارت بر مواد غذايي، آشاميدني، آرايشي و بهداشتي وزارت بهداشت، مهندس وحيد مفيد اعلام كرده است كه برخي از شيرهاي پاستوريزه مي توانند تحت عنوان شير «بازساخته» استفاده شوند كه ازنظر استاندارد و كيفيت مشكل زا نيست.
|
|
|
دو ساله شدن دوره پيش دبستاني
مديركل دفتر آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش اعلام كرده است در صورت تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش، دوره پيش دبستاني دوساله مي شود.
عباس حاجي آقالو با اشاره به اينكه بر اساس قانون اساسي، وزارت آموزش و پرورش موظف به گسترش دوره هاي پيش دبستاني است، گفت: بر اساس مصوبه شوراي عالي، وزارت آموزش و پرورش دوره پيش دبستاني به صورت دولتي، نيمه دولتي و مشاركت مردمي برگزار مي كند.
وي گفته است معدل دانش آموزاني كه دوره پيش دبستاني را مي گذرانند نسبت به دانش آموزاني كه اين دوره را نمي گذرانند سه نمره اختلاف دارد.
|
|
|
سيستم شبكه هوشمند در تقاطع تهران
با تجهيز ۱۶۲ تقاطع تهران به سيستم شبكه هوشمند مركزي چراغ هاي راهنمايي موسوم بهSCATS روزانه حدود ۸۹هزار ليتر در مصرف سوخت صرفه جويي خواهد شد. كامران رحيم اف مديرعامل شركت كنترل ترافيك شهرداري تهران با بيان اين مطلب اظهار داشت: «چنانچه ارزش هر ليتر بنزين بدون احتساب يارانه را حداقل ۱۶۰۰ ريال (معادل بيست سنت) در نظر بگيريم، روزانه حدود ۱۴۲ ميليون و ۴۰۰ هزار ريال مصرف بنزين شهروندان تهراني كاهش يافته است.»
وي محل هاي داراي چراغ راهنمايي زمان دار را ۴۲۷ تقاطع ذكر كرد و گفت: «در حال حاضر تعداد تقاطع هاي هوشمند به صورت منفرد ۱۸۴ و تقاطع هاي زمان پذير ۳۳مورد هستند.
|
|
|