شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲ - - شماره ۳۳۲۲
گزارشي از مناسبات حاكم بر نظام ارزشيابي دانشگاهها
نمره دادن و نمره گرفتن مسأله اين است
دكتر فرهنگي،استاد دانشگاه تهران : احتمال رانت خواري علمي در هر نظام دانشگاهي وجود دارد و دانشگاههاي ايران نيز از اين امر مستثني نخواهند بود اگر مدرك و مدرك گرايي اهميت روزافزون داشته باشد دانشگاهيان تحت فشار قرار مي گيرند و اين باعث مي شود نمره اي بدهند كه در حق دانشجويان نيست
دكتر مجيد ابهري،استاد دانشگاه: تبعات معاملات علمي در كشور بسيار مضر است .در صورت جلوگيري نكردن از اين امور نتايجي چون پايين آمدن توان علمي افراد و قرار گرفتن فارغ التحصيلان با تفكرات نادرست در مواضع اجرايي به بار خواهد آمد و افراد به هر ارتباط منطقي به صورت معامله نگاه مي كنند و دور تسلسل ايجاد مي گردد
000189.jpg
فصل امتحانات نزديك بود و من نمي خواستم ترم  آخر را با نمرات نه چندان خوب به پايان برسانم و يا اين كه به خاطر چند واحد، ترم جديدي را بگذرانم.
شروع فصل امتحانات مثل هميشه مسايل خاص خودش را دارد، تب و تاب نمره گرفتن و توجيه غيبت هاي مكرر دانشجويان بهانه تراشي هاي مختلف از قبيل: «مشكل داشتم» و «مريض بودم»، خواهش ها و التماس ها هم در اين فصل به اوج خودش مي رسد تا جايي كه...
در فكر بودم كه چگونه سر صحبت را با استاد باز كنم و مشكل خودم را برايش بازگو كنم كه ياد صحبت يكي از دوستانم افتادم، او هميشه مي گفت: «براي گرفتن نمره دلايل غيرموجه نتراشيد و مسايل خود را در حضور دانشجويان ديگر مطرح نكنيد، براي نمره گرفتن، شايد يك مكث كوتاه راهگشا باشد. وقتي مكث كردي از گرفتاريهايت بگو و بعد يك چيزي بگو، يك كلمه يا يك جمله اي كه استاد بفهمد منظورت چيست. بستگي به هوش و ذكاوت خودت دارد. آن وقت مي تواني به طور مستقيم درباره نمره ات صحبت كني. هنگام صحبت كردن بايد متوجه شوي كه تا چه حد مي تواني در بحث با استاد براي نمره گرفتن جلو بروي. اما هر وقت ديدي كه استاد در حال برافروخته شدن است. قطع كن براي يك وقت ديگر. اما اگر راه باز بود بگو «حتماً جبران مي كنم.» خب جبران كردن هم راه هاي گوناگوني دارد. يك راه آن...
با راهنمايي هاي اين دوست سر صحبت را با استاد باز كردم، نمي دانم چه حرف هايي زدم كه به آخرين جمله يعني «جبران مي كنم» نرسيدم و استاد گفت: «لطفاً از اتاق برويد بيرون.» آن درس را افتادم و ترم بعد با استاد ديگري درسم را پاس كردم. استاد قبلي را هم هر وقت مي ديدم خجالت مي كشيدم. اگرچه دقيقاً يادم نيست چه حرف هايي به او زدم ولي مي دانم كه منظورم را در بدترين شكل ممكن بيان كردم. اما خيلي از همكلاسي هايم مثل «آب خوردن» با استادان رفيق مي شدند، سركلاس نمي آمدند يا دير مي آمدند. درس هم نمي خواندند و با نمره هاي نسبتاً خوب درس شان را پاس مي كردند.
خب طبيعي است كه همه بچه هاي كلاس نزد استاد به يك اندازه اجر و قرب ندارند.
ما براي اخذ مدرك آمديم
مريم.ك دانشجوي سال آخر روانشناسي از دانشگاه [...] است. او كه بين همكلاسي هايش به استاد نمره گرفتن از استادان مشهور است مي گويد: ابتداي تحصيل در دانشگاه فكر مي كردم نمره گرفتن از استاد براي يك دانشجو خوب نيست. ولي همان ترم هاي اول دانشگاه، يكي از همكلاسي هايم را ديدم كه در طول ترم فقط چند جلسه در كلاس حاضر بود. آخر ترم هم نمره هاي او روي «برد» خيلي به چشمم مي آمد. دقيق كه شدم راز موفقيت او را كشف كردم و به اين نتيجه رسيدم كه «ما براي اخذ مدرك آمديم. ني براي درك مطلب آمديم.» الان هم در يك شركت مشغول به كار هستم و خيلي راحت به درس و كارم مي رسم.
اين دانشجو مي افزايد: در عجب هستم از همكلاسي هايم كه هيچ جا شاغل نيستند. فقط و فقط دانشگاه مي آيند ولي نمره هايشان خوب نيست. اينها از قافله عقب هستند.
اما اليكا اميري دانشجوي رشته اقتصاد دانشگاه آزاد، واحد تهران مركز نظر ديگري دارد. او به اين موضوع اشاره مي كند كه هميشه براي به دست آوردن نمره خوب، شخصاً تلاش كرده است و به همين خاطر براي كسب نمره هيچ وقت حاضر نيست به هيچ كدام از استادانش التماس كند.وي مي گويد: اگر شب قبل از امتحان از بيماري هم رنج ببرم هرگز غرورم اجازه نمي دهد از استاد نمره بگيرم. همچنان كه ترم قبل ۱۵ دقيقه دير سر جلسه امتحان رسيدم و اجازه ندادند در امتحان شركت كنم. همه همكلاسي هايم گفتند به استاد بگو حتماً نمره ات را مي دهد. ولي اين كار را نكردم. حتي يكي از بچه ها گفت: از طريق پدرم كه در هواپيمايي كار مي كند يك بليت رفت و برگشت مشهد براي استاد بگيرم تا به من نمره بدهد، ولي بازهم اين كار را نكردم.
هر چيزي رسمي دارد
دانشجوي دوره كارشناسي ارشد است. دو جا هم كار مي كند. در واقع دانشگاه سومين مشغوليت اوست. مي گويد، هر چيزي رسمي دارد. اگر رسم و رسوم آن را خوب ياد بگيري، مي تواني كارت را پيش ببري. اين دانشجو قواعد را خيلي خوب رعايت مي كند. خودش مي گويد خصلت آدمي است كه تا در شرايط سخت قرار نگيرد قدر عافيت را نمي داند و معتقد است كه چون همواره در شرايط سخت قرار گرفته خوب مي تواند گليم خود را از آب بيرون بكشد. حميد.ن دانشجوي رشته علوم تربيتي مي گويد: مجبورم كه حتماً دو جا كار كنم. يك جا ثابت هستم و جاي دوم پروژه اي كار مي كنم. اگر يك ماه و فقط يك ماه نتوانم دو شيفت كار كنم، زندگي ام لنگ مي ماند. هم متاهل هستم، هم خانه ام اجاره اي است و هم خرج دانشگاه دارم. خب مجبورم كه در كنار تحصيل به زندگي ام برسم. براي من پاس كردن درس هايم بسيار مهم و حتي حياتي است. حتي يك بار مجبور شدم كاري براي استادم انجام بدهم كه هزينه بر بود. ولي بازهم ارزش داشت. چون روابط صميمانه اي با استادان دارم خيلي راحت درباره مشكلاتم با آنها حرف مي زنم و طبيعي است آنها هم البته برخي از آنها اگر كاري داشته باشند به من مي گويند. حتي براي انجام دادن يكي از كارهاي اداري استادم از محل كارم مرخصي گرفتم و كارش را انجام دادم. به ازاي آن هم توانستم چند جلسه غيبت كنم و به يكي از پروژه هايم برسم. البته در كنار اين غيبت ها و بعضاً نمره گرفتن ها حتماً مطالعه هم دارم. بويژه شب هاي امتحان كه مرخصي مي گيرم و جانانه درس مي خوانم. اما چه كنم، مجبورم كه تلاش هاي حاشيه اي هم داشته باشم.
بهترين راه حل
سه تن از دانشجويان يكي از بهترين دانشگاه هاي كشور نظريات جالبي درباره سيستم آزمون هاي دانشگاهي دارند. سحر.م دانشجوي رشته مهندسي برق در مقطع كارشناسي ارشد، سيمين. ص دانشجوي رشته رياضي در مقطع كارشناسي ارشد و حميد. ز دانشجوي فيزيك كاربردي در مقطع دكترا متفقاً عقيده دارند كه سماجت در اخذ نمره بهترين راه حل است. آنها معتقدند كه سماجت در نمره  گرفتن بهتر از پيشنهاد موارد مالي، انجام امور شخصي استاد، مرتبط ساختن استاد با مراكز دولتي براي انجام پروژه هاي كاري و... است. فقط كافي است كه سماجت را تا آخر ادامه دهي. اين مسئله را شايد «پشتكار» هم بشود تعبير كرد. يعني اگر در نمره گرفتن هم پشتكار داشته باشي حتماً موفق مي شوي. چون خواستن توانستن است، حتي در نمره گرفتن.
شيرين عسل يا سوگلي
در دانشگاه تهران درس مي خواند؛ باهوش است و بذله گو. وقتي با او صحبت مي كرديم دو تن از دوستانش يك باره وارد بحث مي شدند و سر به سرش مي گذاشتند. او هم خوب از پس آنها بر مي آمد. يكي از بانمك هاي كلاس شان است. مي گويد چند باري توانسته است از استادانش نمره بگيرد. اين را هم اضافه مي كند كه واقعاً از هر استادي نمي شود نمره گرفت. براي همين درس استادهاي- به تعبير او- خشن را از اول ترم مي خواند. يك بار گرفتاري برايش پيش  آمده بود. البته اگر عروسي خواهر را گرفتاري بدانيم. براي همين يك درس را نتوانست پاس كند. اما بعداً نمره آن درس را گرفت. به همين خاطر بعضي از دوستان صميمي اش نام «شيرين عسل» را براي او انتخاب كردند.
ظاهراً خوب خودش را در دل استادان جا مي كند. اما يك توضيح ديگر را چاشني صحبت هايش مي كند. مي گويد: جوري هستم كه هيچ كس فكر نمي كند كه ممكن است من هم مشكل داشته باشم. اما يك وقت هايي مشكلاتي دارم. براي همين هم گاهي نمي توانم خوب درس بخوانم.
مهسا. م دانشجوي رشته برق قدرت دانشگاه صنعتي شريف نيز نظرات جالبي دارد. او معتقد است بيشتر دانشجوياني دنبال نمره گرفتن از استاد هستند كه ترم هاي پاياني تحصيلي را سپري مي كنند. طبيعي است كه نمي خواهند براي يك يا دو درس ديگر يك ترم ديگر را در دانشگاه بگذرانند. به همين خاطر، هر جور كه شده مي خواهند درس شان را تمام كنند و دنبال كارشان بروند.
وي مي گويد: البته يكي ديگر از مسايل كلاس درس به سوگلي هاي كلاس برمي گردد. چرا كه بعضي  از دانشجويان جزو سوگلي هاي استاد به شمار مي روند. همين دانشجويان هستند كه علي رغم غيبت هاي مكرر، نمره هاي بالايي مي گيرند. حتي به تحقيق ها و كنفرانس هاي آنها نيز نمره هاي بيشتري تعلق مي گيرد.
مريم شايسته دانشجوي رشته زبان واحد علوم تحقيقات كه در دوره دكترا درس مي خواند نيز به تبعيض هاي فراوان ميان دانشجويان اشاره مي كند و مي گويد: از وقتي وارد دوره ليسانس شدم تاكنون تبعيض هاي فراواني را مشاهده كرده ام. به عنوان نمونه در دوره ليسانس يكي از كاركنان دانشگاه، ساعت هاي خوب و مناسب با استادان مجرب را در اختيار گروهي خاص و محدود از دانشجويان قرار مي داد. حتي زماني كه در صف هاي طولاني ثبت نام بوديم، خارج از نوبت از افرادي خاص ثبت نام مي كرد.
فاطمه. ر دانشجوي ارتباطات واحد تهران مركز دانشگاه آزاد نيز در اين باره مي گويد: وقتي ساعت ۷ صبح براي ثبت نام مي آمدم، مي ديدم كه ساعت هاي مناسب در روزهاي خاص پر شده است. اين موضوع اصلاً براي من قابل درك نبود. چون زودتر از ۷ صبح امكان انتخاب واحد نبود. بعدها متوجه شدم كه تعدادي از دانشگاهها، ساعت هاي خوب را پيش از زمان انتخاب واحد به برخي از دانشجويان مي دهند.
شرط لازم و كافي
آبراهام مازلو روانشناس و نظريه پرداز مي گويد: هنگامي كه نيازهاي اوليه هر قشري اعم از امنيت، حقوق كافي، نياز مادي و معنوي تأمين نمي شود، نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه نيازهاي ثانويه مانند فرهيخته بودن و امانتدار بودن در آنان متبلور شود.
دكتر علي اكبر فرهنگي رييس گروه مديريت دولتي دانشگاه تهران مي گويد: اگر ابزارها و الزامات حيثيتي و پايگاه اجتماعي در دانشگاههاي كشور در زمينه هاي مادي شكل بگيرد، استاد را نيز تحت تأثير قرار خواهد داد. در سال هاي اخير درآمد ناكافي و نوع نگرش جامعه به ماديات باعث شده است كه دانشگاهيان به دنبال منبع درآمد باشند. به هر حال استادان دانشگاه نيز مانند ديگران در همين جامعه زندگي مي كنند و براي تأمين خود نياز به راهبردهاي ديگري به جز تدريس خواهند داشت. به همين خاطر در مواردي اين كاستي ها باعث سوق پيدا كردن دانشگاهيان به سمت رانت خواري شده  است.
اين استاد دانشگاه مي گويد: حقوق پايين در شرايطي قابليت تحمل و ارضاء نيازهاي اوليه افراد را خواهد داشت كه جامعه فاقد جهت گيري مادي باشد. مي توان از دو كشور فقير هند و پاكستان مثال زد كه افراد آن با رضايت مندي زندگي مي كنند. ولي در مورد كشوري مانند ايران كه مسايل مادي مهم است كمبود درآمد، در مواردي فساد مالي را نيز همراه خواهد داشت.
دكتر فرهنگي به حركت دو سويه براي رفع مشكلات پيش روي استادان اشاره مي كند و مي گويد: تأمين مالي استادان دانشگاه و جلوگيري از مدرك گرايي و اهميت يافتن نمره همراه با خارج شدن جامعه از حالت تنش مادي از مهم ترين راهكارها به شمار مي رود.
وي افزايش حقوق دانشگاهيان و كاهش روند مدرك گرايي در ميان دانشجويان را لازم و ملزوم هم مي داند و مي گويد: تنها راهي كه مي تواند جلوي بسياري از مشكلات پيش روي علم را بگيرد همين راه است.
دكتر مجيد ابهري يكي ديگر از استادان دانشگاه تهران و شهيد بهشتي نيز با اشاره به اين كه رانت خواري در ميان استادان خيلي كم مشاهده مي شود، مي گويد: رانت خواري از دانشجويان توسط استادان به ندرت اتفاق مي افتد و اگر هم رخ دهد مربوط به اساتيدي مي شود كه دچار ضعف مالي هستند، البته اين گونه مسائل در كوتاه مدت علني مي شود و آن استاد از اعتبار ساقط خواهد شد. وي در نظر گرفتن موقعيتهاي سياسي و وابستگي هاي مربوطه را از طرف اساتيد، خطرناكتر از مسايل مادي مي داند و مي گويد: اين گونه مسايل كريه تر از مسايل مادي خواهند بود شايد يك استاد شأن علمي خويش را به پول نفروشد ولي ممكن است معاملات در شرايط سياسي اتفاق افتد و ملاحظات اساتيد در اين خصوص منجر به معامله شود.
وي به نهادهاي ديگر آموزشي كه در نوشتن پايان نامه تضميني فعاليت دارند اشاره مي كند و مي افزايد: نظام آموزش عالي نبايد به چنين مراكزي اجازه فعاليت بدهد چرا كه توان علمي و تحصيلي يك دانشجو در پايان نامه اش هويدا است و وقتي مؤسسه اي براي انجام آن پول مي گيرد، به ماهيت علم خيانت مي كند و فردي كه پول ندارد بايد قرباني معاملات كثيف علمي شود.
يكي از اساتيد دانشگاه آزاد، كه از ذكر نام خود خودداري مي كند، نيز ضعف اقتصادي بسياري از استادان را عامل ايجاد ارتباطهاي صميمانه با دانشجويان متمول براي دستيابي به فرصت هاي مالي مي داند.
اين استاد دانشگاه مي گويد: وجود پايان نامه در دانشگاهها درآمد خاصي را ايجاد كرده و باب اختلاف در ميان استادان را باز كرده است.
در بحث انتفاع مالي و رانت  خواري نظارتي وجود ندارد و استادان بدون مرتبط بودن رشته تحصيلي خود با پايان نامه مورد نظر، مسئوليت راهنما يا مشاور بودن آن را به عهده مي گيرند. پايين آمدن كيفيت پايان نامه هاي دانشجويي به دليل ضعف راهنمايي در انجام آنان و همچنين بالا رفتن قيمت هاي حق مشاوره و راهنمايي سبب شده است تا استادان به دانشجويان به عنوان يك قلك نگاه كنند.
وي  افزايد: خصوصيات فردي و اجتماعي استاد و چگونگي برخورد وي با دانشجويان عامل مهمي براي باز شدن باب باج دهي دانشگاهها خواهد بود. البته استادان در شرايط خاص و بر اساس مجوزهاي دانشگاهي نظير اضطرار، بيماري، تبصره و ميهمان بودن دانشجو مي توانند غيرحضوري بودن آنان در كلاس را بپذيرند ولي در حالت كلي به غير از موارد خاص ارائه نمره و يا حضور وي در كلاس در حيطه تشخيص استاد خواهد بود.
اين استاد دانشگاه، كيفيت علمي هر جامعه علمي را منوط به نحوه پرورش طبقه تحصيلكرده آن جامعه مي داند و مي گويد: طبقه تحصيلكرده هر جامعه رابطه اي مستقيم با آن جامعه خواهند داشت. گرچه درخصوص پايان نامه ها در دانشگاهها نيز باب رانت خواري به وجود آمده است اما اگر در تهيه پايان نامه و تعيين استاد مشاور و راهنما، سوابق علمي، تخصصي و قدرت فكري استادان لحاظ شود، براي هر يك از دو مورد مشكلي پيش نخواهد آمد. نرخ پايان نامه ها براي اساتيد با مدارج مختلف ثابت است و دانشجويان بايد در اين امر هوشيار باشند.
ابهري تصريح مي كند: محال است كه استادي بدون ضعف مالي به ماهيت علمي صنفي خويش خيانت كند مگر آن كه از ويژگي هاي يك استاد دور باشد.
سطح حقوقي استادان خيلي پايين است و بعضاً برخي اساتيد به اين مسايل تن مي دهند.
اساتيد بايد شأن علمي خود و دانشگاه و توان تخصصي كشورشان را در نظر بگيرند و بدانند هر حركتي خارج از ارتباط علمي با دانشجويان به شأن علمي استاد و دانشجو لطمه مي زند و رشد و تعالي كشور را به عقب خواهد انداخت و موجب تولد زنجيره هاي مختلف مي شود. دانشجو هم اگر دانشجوي واقعي باشد نبايد فكرش را به چارچوب هاي غيرمنطقي مشغول كند و در حوزه رقابتي سالم به فعاليت بپردازد.
چند جور معامله...
ابهري به انواع مختلف باج گيري و باج دهي در دانشگاهها اشاره مي كند و مي افزايد: رنگ و بوي صنفي دادن به خواسته هاي سياسي از طرف دانشجو، ايجاد جو در دانشگاه در قالب تحصن هايي بدون دلايل منطقي، تحريم كلاس، بايكوت كردن امتحانات و... از جمله مواردي است كه دانشجويان با توسل به آنان سعي در دستيابي به خواسته هايشان دارند.
شرايط نامناسب جوي و جغرافيايي و علمي برخي دانشگاهها سبب شده است كه دانشجويان با دريافت پول جاي خود را با ديگران عوض كنند،اين امر به افت پتانسيل علمي دانشجو منجر مي شود و نوع ديگري از تعاملات علمي بدون درنظر گرفتن شايستگان در دانشگاه اتفاق مي افتد.
در موارد ديگر وقتي فردي از سد كنكور عبور مي كند آن هم به لحاظ حضور ذهن، سرعت انتقال، شرايط مساعد روحي هنگام امتحان و... دليل بر شايسته بودن وي نيست و اين فرد هنگام حضور در كلاس توان ادامه تحصيل از راههاي طبيعي را ندارد و براي اخذ مدرك ناچار به يافتن راههاي ديگر خواهد بود.
پذيرفتن دانشجويان بومي نيز مي تواند يكي از راهكارهاي جلوگيري از معامله باشد، چرا كه جابه جايي هاي تحصيلي در ازاي پول، آغاز يك معامله علمي خواهد بود و اگر كسي محق به انتقال نيست، نبايد در هيچ شرايطي باشد و اين كار منجر به حضور دانشجوي غيرحرفه اي شود چرا كه در اين صورت هم علم و هم محيط علمي مورد قرار مي گيرد.
اين استاد دانشگاه، شرايط اجتماعي و سياسي يك دانشجو و ملاحظاتي كه استادان در اين خصوص دارند را نيز از جمله معاملات علمي ديگر مي داند و تأكيد مي كند: در برخي موارد موقعيت سياسي اجتماعي و وابستگي به گروههاي خاصي سبب شده تا يك يا چند دانشجو مسايل فردي شان را تبديل به يك مسئله جمعي كرده و حتي تا جنب وجوش هاي صنفي برسانند. اين افراد، خود را قيم دانشجو مي دانند و مي خواهند قواعد را به شرايط مطلوب خود تغيير دهند و با ايجاد شايعات، دانشجويان را به طرف تشنج بكشانند تا اساتيد به خاطر آرام كردن و جلوگيري از افزايش دامنه تشنج سرميز مذاكره و معامله بنشينند.
تب مدرك گرايي، منشأ رانت خواري
دكتر فرهنگي، استاد دانشگاه تهران مي گويد: احتمال رانت خواري علمي در هر نظام دانشگاهي وجود دارد و دانشگاههاي ايران نيز از اين امر مستثني نخواهند بود. اگر مدرك و مدرك گرايي اهميت روزافزون داشته باشد، دانشگاهيان تحت فشار قرار مي گيرند و اين باعث مي شود، نمره اي بدهند كه در حق دانشجويان نيست. اوايل انقلاب شايع شده بود كه دانشگاه ديگر نمي خواهد مدرك گرا باشد و با ورود دانشگاه آزاد اين تصور غالب شد كه باب ورود افراد به مراكز علمي باز باشد تا از شدت مدرك گرايي در كشور كاسته شود ولي متأسفانه تب مدرك گرايي شدت بيشتري يافت. هنگامي كه افراد ابزار موفقيت را در مدرك و نه دانسته ها و معرفت فرد مي دانند. افرادي كه استعداد كمتري نيز در درس خواندن دارند، از راههاي ديگري به اخذ مدرك مي پردازند. از طرفي وقتي كه نظام آموزشي و كاركنان آن نيز تحت فشار مالي باشند. از شرايط ياد شده بهره برداري مي كنند و مدرك فروختن اپيدمي مي شود.
معاملات علمي؛ ويژه دانشگاههاي پولي و غيره نيست بلكه در بسياري از كشورها نيز اين اتفاق مي افتد و اينجا است كه كشورهاي غربي با شناخت تب مدرك گرايي در ايران اقدام به ايجاد دانشگاههايي مي كنند
كه به راحتي به تعداد كثيري مدرك  سهل الوصول اعطا مي كند مثل دانشگاههاي كانادا، هلند و بلژيك كه آگهي هاي پذيرش دانشجويان از طرف آنان را در روزنامه ها مي بينيم. اين دانشگاه با دست گذاشتن روي ضعف كشورهاي درحال توسعه سيستمي را تشكيل داده اند كه غيرحضوري و با كمترين هزينه امكان تحصيلات غيرحرفه اي ممكن شود.
مدارك كافي نيست...
دكتر فرهنگي مي افزايد: تحقيقات زيادي در مورد خريد و فروش علم صورت نگرفته است و در كشورهاي غربي در برنامه بسيار پربيننده sixty minutes، (۶۰ دقيقه) برنامه اي درخصوص تب مدرك ساخته شد كه در اين برنامه تصريح شد: «بيشتر افراد مدرك گرا افرادي هستند كه در كشورهاي كمتر توسعه يافته مثل خاورميانه و آمريكاي لاتين زندگي مي كنند و فقط علاقه به اخذ مدرك دارند و با حضور در دانشگاههاي مجازي، لطمه اي نيز به كشورشان نمي زنند ولي طبيعي است كه اين موارد تبعات بسياري در جامعه خواهد داشت تا جايي كه صحيح از ناصحيح قابل تشخيص نباشد و افراد ناباب وارد نظام آموزشي كشور شوند، شايستگان كنار بروند و ارزش علم به شدت پايين بيايد. دكتر ابهري، استاد دانشگاه تهران نيز با اشاره به اين كه معاملات عرصه علم چندان قابل مشاهده و محسوس نيست مي افزايد: تحقيق چنداني در اين خصوص در ايران صورت نگرفته است چرا كه دسترسي به منابع اطلاعاتي ضعيف است و هيچ استاد و دانشجويي به اين كار اعتراف نمي كند. ولي در هر دانشگاهي كه وارد شويد، در فراخور سطح علمي، امكاناتي و اساتيد خود اين گونه مسايل مطرح است ولي يك استاد و كسي كه در كسوت استادي قرار مي گيرد بايد بي توجه به ظواهر باشد و به قولي يك استاد حرفه اي نبايد نمك گير دانشجو شود چرا كه به هر جهت در قضاوت تأثير خواهد داشت.
ايجاد هرگونه ارتباط غيرعلمي و اجتماعي به لحاظ ضعف فرهنگي كشور منجر به فرايندهاي ناخوشايندي مي شود. در كشورهاي خارجي نيز اگر استادي، ارتباط دوستانه با دانشجو دارد مربوط به ساعات غيركلاسي است و در كلاس او در جايگاه استاد با دانشجو برخورد مي كند.
البته در دانشگاههاي خارجي نيز اين امكان وجود دارد ولي برمي گردد به سطح علمي دانشگاه و شرايط سياسي، اقتصادي آن كشور. وي تأكيد مي كند: تخلف در هر جايي امكان دارد ولي شدت و ضعف آن متفاوت است و اگر فكر كنيم كه در يك دانشگاه خاص در ايران صورت مي گيرد دليل بي اطلاعي و يا ساده انديشي ما خواهد بود.
ابهري، تبعات معاملات علمي در كشور را بسيار مضر مي داند و مي گويد: در صورت جلوگيري نكردن از اين امور، نتايجي چون پايين آمدن توان علمي افراد، قرار گرفتن فارغ التحصيلان با تفكرات نادرست در مواضع اجرايي به بار خواهد آمد و افراد به هر ارتباط منطقي به صورت معامله نگاه مي كنند و در تسلسل ايجاد مي گردد.
اعتبار براي اعتبار علمي
دكتر صادق آيينه وند، يكي از اساتيد دانشگاه تربيت مدرس مي گويد: طرح چنين مسايلي حتي در صورت وجود قطعي آن نيز در دانشگاههاي كشور، سبب از بين رفتن حيثيت علمي كشور خواهد شد و ما نبايد با اعلام آن وجهه خود را در نظر كشورهاي ديگر پايين بياوريم.
مسايل اخلاقي بسياري در اين خصوص گزارش شده است ولي اين مسايل دوطرفه بوده است (هم از طرف دانشجو و هم از طرف استاد) مردم احترام خاصي براي حوزه و دانشگاه قايل هستند و اين احترام اگر شكسته شود ديگر كسي به يك استاد دانشگاه به عنوان چهره علمي نگاه نخواهد كرد و براي افراد اين شبهه ايجاد مي شود كه استادان، شايسته نيستند. وي امر پايان نامه ها در ايجاد رانت خواري در دانشگاههاي كشور بخصوص دانشگاههاي پولي را بسيار مؤثر مي داند و مي افزايد: به علمي بودن پايان نامه ها در اين گونه دانشگاهها شك داريم و تسامح در مباحث علمي، تعامل براي افزايش نمره براي بالا بردن شأن اساتيد را يكي اعتراضات خود به دانشگاهها اعلام مي كنيم.»
دستمان براي نمره دادن باز است
دستمان براي نمره دادن باز است اين، جمله اي است كه بارها و بارها توسط اساتيد شنيده شده است. گرچه تعدادي از استادان بنام دانشگاههاي معتبر از پاسخگويي در اين زمينه خودداري كردند ولي سكوت در برخي از مسايل تيغي برنده تر از تحليل و تفسير خواهند داشت.
سيستم نظارتي بسياري از دانشگاهها، حاضر به طرح اين مسئله نيست و بر اين باورند كه ضعف هاي دانشگاهي بايد به عنوان مشكلات درون سازماني حل و فصل شود ولي اين مسئله تا چه حد امكان پذير است؟

نگاه امروز
حراست از جايگاه رفيع علم
نظام آموزش عالي كشور كه سالهاست از فقدان سيستم نظارتي جامع و منسجم در بخش اعظمي از امور مختلف آموزش و پژوهش بويژه در سطح دانشگاه ها و مراكز آموزشي رنج مي برد، با رشد روزافزون مدرك گرايي در جامعه ايران امروز رفته رفته چالش هاي بيشتري را پيش روي خود مي بيند.
توسعه كمي آموزش عالي و روند رو به تزايد تعداد دانشگاه ها اعم از دولتي و غيردولتي و نيز افزايش  كمي وسيع در تعداد دانشجويان و فارغ التحصيلان اين مراكز از يك سو و سندروم مدرك گرايي و مسايلي چون ميزان كارامدي فارغ التحصيلان دانشگاه ها و معضل اشتغال اين افراد، جملگي به زايش بحرانهايي جدي در اين بخش منجر شده و خاستگاه علم و دانش را در جامعه متزلزل ساخته است.
نتايج يك تحقيق انجام شده حكايت از آن دارد كه تعداد دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي با متوسط رشد سالانه ۳/۲۸ درصد از ۱۱۶ هزار و ۶۲۳ نفر در سال تحصيلي ۶۹-۶۸ به ۵۲۱ هزار و ۴۷۲ نفر در سال تحصيلي ۷۵-۷۴ افزايش داشته است و اين در حالي است كه در بخش دولتي نيز تعداد دانشجويان با متوسط رشد سالانه ۱۱ درصدي طي همين دوره زماني مواجه بوده است. در حقيقت سياست عطف توجه به تقاضاي اجتماعي براي آموزش عالي يكي از استراتژيهاي آموزشي دولت طي سالهاي گذشته را تشكيل داده است كه به رغم ادعاهاي مسئولان مبني بر ضرورت اصلاح سياست مزبور و توجه به كيفيت بخش آموزش عالي، همچنان نيز ادامه دارد.
عدم نظارت درست و دقيق بر نظام ارزشيابي تحصيلي در دانشگاه ها (اعم از دولتي و غيردولتي)، سخت گيري هاي بي مورد و يا اغماض هاي نابجا و غيراصولي در سنجش توان علمي دانشجويان و دانش آموختگان را بايد يكي از عواقب ناشي از چنين سياستي دانست.دانشگاه ها براي عمل به رسالت واقعي خويش، امروز بايد بكوشند تا در كنار ساير بخش هاي مرتبط اجتماعي، علاوه بر فرهنگ سازي لازم براي خروج از بحران مدرك گرايي، با استقرار نظامي ناظر و توانمند، از مرزهاي علم و دانش حراست كنند.
پاسداري از جايگاه رفيع محيط هاي علمي، آموزشي و پژوهشي و كمك به سالم نگاه داشتن آنها هدف والايي است كه پرداختن بدان از وظايف تك تك دانشگاهيان است.

وام قرض الحسنه فقط به دانشجويان شبانه اختصاص دارد
هفته گذشته با انتشار خبري در خصوص وام قرض الحسنه به دانشجويان كارداني، كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاهها، در همشهري دانشجو، تلفن هاي مكرري از سوي دانشجويان و خانواده ها مبني بر چگونگي دريافت اين وام داشتيم كه به منظور رفع ابهامات موجود با مدير امور دانشجويان صندوق رفاه دانشجويان در اين زمينه به گفت وگو پرداختيم.
فريبرز سجادي با اعلام اين مطلب كه وام قرض الحسنه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري تنها اختصاص به دانشجويان شبانه دانشگاهها دارد اظهار داشت: به منظور ارائه تسهيلاتي به دانشجويان شبانه و به اصطلاح نوبت دوم براي بازپرداخت شهريه هايشان به دانشگاهها، مطابق مصوبه هيأت وزيران از محل اعتبارات تبصره ۳ مقرر شد در سال جاري ۲۰۰ ميليارد ريال بودجه به تسهيلات وام قرض الحسنه دانشجويان مزبور اختصاص يابد كه در عمل به دليل محدوديت اعتبارات دولت، يكصد ميليارد ريال آن به وزارتخانه هاي بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و علوم، تحقيقات و فناوري اختصاص يافت.
از اين رقم به دليل حجم بالاي دانشجويان شبانه وزارت علوم، ۹۰ درصد به اين وزارتخانه تخصيص يافت.
وي گفت: وام قرض الحسنه براي دانشجويان دوره كارداني ۶۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده كه در دو نوبت پرداخت مي شود و بازپرداخت آن پس از پايان تحصيل در ۳۶ قسط خواهد بود.
وي افزود: وام دانشجويان كارشناسي يك ميليون و ۲۰۰ هزار تومان در پرداخت چهار نوبتي و بازپرداخت ۶۰ قسطي در پايان تحصيل در نظر گرفته شده و براي دانشجويان كارشناسي ارشد اين وام به مبلغ ۳ ميليون تومان در دو نوبت پرداخت خواهد گرديد كه دانشجويان مزبور آن را پس از اتمام تحصيلات در ۷۲ قسط بازپرداخت مي كنند.
سجادي با اشاره به اينكه وام قرض الحسنه تنها به دانشجويان غير شاغل اختصاص دارد، گفت: در حال حاضر كار معرفي دانشجويان به بانك هاي عامل (صادرات و ملي) از طريق معاونت آموزش و يا دانشجويي دانشگاهها در حال انجام است و بزودي كار پرداخت وام ها از سوي بانك هاي مزبور آغاز خواهد شد.
وي گفت: دانشجويان واجد شرايط براي گرفتن اين تسهيلات مي توانند به امور آموزشي يا دانشجويي دانشگاه مراجعه كنند و درخواست وام را بدهند.

دانشجو-۲
دانشجو-۳
دانشجو-۴
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |