شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲ - - شماره ۳۳۲۲
ديدگاههاي استادان دانشگاه در زمينه منزلت اجتماعي دانشگاهيان
اشرافيت علمي صاحب قدرت، حرف اول را مي زند
دكتر شاپور اعتماد : «ثابت شده در كشور ما اساتيد دانشگاهها نه از شأن اجتماعي برخوردار هستند و نه قادر به برآوردن نيازهاي مالي خود مي باشند. آنان هيچ بهره مندي مادي و معنوي از تسهيلات موجود در كشور مطابق با تحصيلات خود ندارند»
000192.jpg
اندكي پس از تأسيس مدرسه دارالفنون نظام دانشگاهي ايران با ايجاد دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ شكل مي گيرد. اين نظام پس از چهار دهه يعني تا سال ۱۳۵۷ موفق به تربيت بيش از ۱۸۰ هزار دانشجو مي شود. پس از آن ظرف مدت ۲۰ سال تعداد دانشجويان نظام دانشگاهي كشور به رقمي چند برابر يعني يك ميليون و چهارصد هزار نفر مي رسد. رشد چند ده برابري تعداد دانشجويان و فراگيري نظام دانشگاهي در سال هاي اخير حكايت از يك واقعيت اجتماعي دارد و آن اين كه نظام اخير از نخبه گرايي به سوي همگاني شدن گام برداشته  است. اما آنچه در تمام اين مدت اذهان بسياري را به خود معطوف ساخته بود، نبود تناسب و همگامي ميان رشد تعداد دانشجويان با رشد ساير امكانات آموزش عالي بوده است. دكتر منوچهر محمدي بحران اخير را چنين شرح مي دهد: «در سال ۱۳۵۷ نسبت دانشجويان به جمعيت گروه سني ۱۸ تا ۲۴ سال ۵ درصد بود، در حالي كه اكنون بيش از ۳۵ درصد گروه سني ياد شده وارد دانشگاه مي شوند، حال آن كه نسبت اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها در سال ۱۳۷۶ كه داراي درجه دكترا بوده اند تنها ۴۰ درصد بوده است يعني حدود ۶۰ درصد اعضاي هيأت علمي در مراكز آموزش عالي كشور، فاقد درجه دكترا هستند.»
طرح اين بحث از نبود تناسب ميان ظرفيت پذيرش دانشگاه ها و امكانات آموزشي اين مراكز چه در ارتباط با دانشجو يا استاد خبر مي دهد. لذا مي توان با اطمينان پيش بيني كرد كه نظام دانشگاهي كشور در كنار كاهش روز به روز كيفيت فرآيند ياددهي و يادگيري براي نزديك به يك ميليون دانشجويي كه سالانه جذب نهادها و سيستم هاي مختلف آموزش عالي مي شوند، با بحران عميق تري مواجه خواهد بود و آن عبارت از ازدست دادن نخبگان و اساتيد مجرب و دلسوزي است كه هنوز مشكلات سيستم فعلي نظام آموزش عالي آنها را به طور كامل از پا نينداخته است.
حدود يك صد تن از اساتيد و اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها در يك پژوهش انجام گرفته اعلام كرده اند كه اساتيد و اعضاي هيأت هاي علمي دانشگاه  نه از شان اجتماعي در كشور برخوردارند و نه از امكانات مالي.
دكتر شاپور اعتماد نتايج اين پژوهش را چنين تشريح مي كند: «ثابت شده در كشور ما اساتيد دانشگاه ها نه از شان اجتماعي برخوردار هستند و نه قادر به برآوردن نيازهاي مالي خود مي باشند. آنان هيچ بهره مندي مادي و معنوي از تسهيلات موجود در كشور مطابق با تحصيلات خود ندارند. فرصت هاي مطالعاتي و تحقيقاتي از آن ها سلب شده است و دسترسي به منابع و مآخذ براي آنها غيرممكن است.»
امروز فرصت شش ماهه تردد تحقيقي براي دانشجويان دكترا به سادگي با مشكل مواجه مي شود و اگر نباشد اشرافيت علمي ميراثي بسياري از اساتيد دانشگاه ها، كمتر استادي موفق مي شود خود را با شرايط سخت معاصر به گونه اي تطبيق دهد تا از يك سو به روزمرگي و تكرار مكررات مبتلا نشود و از يك سو فرصت و توان مطالعه و تحقيق را در خود زنده نگاه دارد.»
آنچه اعتماد تحت عنوان اشرافيت علمي موروثي از آن ياد مي كند مي تواند نتيجه ديگري نيز به دنبال داشته باشد و آن عبارت از اشرافيت علمي صاحب قدرت است يعني دسته اي از اساتيد و اعضاي هيأت علمي كه با دستگاه دولت گره خورده و در اختيار دولت هستند. اين دسته به دليل نيازي كه دولت مستقيماً به آنها و نتايج تحقيقات آنها دارد استثنائاً با مشكلي به نام بحران مادي يا معنوي مواجه نيستند ولي در نهايت اكثريت قريب به اتفاقي كه بي بهره از هر دو قسم اشرافيت، موروثي و صاحب قدرت اند، درگيرو دار مشكلات عموم يك جامعه در حال پيشرفت همچنان فرصت هاي خود را از دست مي دهند: «واقعيت اين است كه ما در حال تغذيه از منابع خودمان هستيم، بي آن كه جايگزيني براي منابع از دست رفته مان داشته باشيم. نسل جديد شاغلان به تدوين در دانشگاه ها در شرايطي آموزش دانشجو را آغاز مي كنند كه در پايان هر ماه به اقساط پرداخت نشده خانه مي انديشند.
معيار ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان مستمري براي قشري كه بخش عظيمي از درآمد خود را مي بايست صرف خريد منابع تازه، آمد و شد به كتابخانه ها و كپي گرفتن از مطالب مورد نياز كنند، واقعاً در هيچ نظام و سيستمي قابل تعريف نيست، مگر سيستمي كه خود جوابگوي نيازهاي فرهنگي، معنوي و آموزشي اساتيد خود باشد.»
بي رويگي دامنه دار حاكم بر كشور از ديدگاه دكتر شاپور اعتماد تنها با يك سرمايه گذاري عظيم مرتفع خواهد شد. البته گذاشتن سنگ بناي اول اين سرمايه گذاري نيازمند اصل «اخلاق» نيز هست كه بود اين ديگري نيز با اما و اگرهاي فراوان، خود محل ترديد است.
شايد اين انتقاد را يا دست كم بخشي از انتقاد وارد به اخلاق حاكم بر نظام آموزش عالي كشور را بتوان حاصل نوع نگرشي دانست كه هنوز در دانشگاه هاي كشور به شكلي ملموس جريان دارد.
دكتر حسن فاضلي عضو هيأت علمي گروه باستان شناسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران اعتقاد دارد سيستم جذب اساتيد به دانشگاه ها هنوز از مشكلات عديده اي رنج مي برد. او مي گويد: «هنوز جذب اساتيد و هيأت هاي علمي به شيوه هاي سنتي صورت مي پذيرد. در چنين سيستمي واسطه ها نقش اول و تعيين كننده اي دارند اما اين شيوه آنجا ناكارآمدتر مي شود كه واسطه ها از طريق پست هاي سياسي، اجتماعي و پايگاه هاي حكومتي دست به معرفي افراد بزنند.»
به عقيده اين استاد دانشگاه مكانيزم  جذب اساتيد به جاي تعريف از بالا بايد از پايين تعريف شود. به اين معنا كه گروه ها و دانشكده ها به محض احساس نياز، به شناسايي هيأت هاي علمي مورد نياز خود پرداخته و در نهايت سلايق كارشناسي خود را به مسئولان دانشگاه ها اعلام نمايند.
عدم توجه به آموزش به عنوان يك شاخص توليدي مهمترين مشكل اين حوزه در كشور است.»
فرصت هاي مطالعاتي نياز فراموش شده
يقيناً آنچه امروز بنيه علمي جامعه را تقويت مي نمايد، افزايش ميزان فرصت هاي مطالعاتي و تحقيقاتي بخش علمي جامعه است. سيستم هاي محاسباتي اغلب بر معيارهاي غيرواقعي و غيرعلمي استوار است. تعداد دانشجو در دوره تحصيلات تكميلي و تعداد مقالات اگرچه در ذات خود از ارزش ها و تبحر علمي اساتيد خبر مي دهد، اما اين ويژگي آنجا كه لزوم توجه به كيفيت، غني سازي و به روز نمودن اطلاعات و داده هاي علمي احساس مي شود، اين تعدد نه تنها گاه ارزش محسوب نمي شود كه زيان آن بيش از نفع كوتاه مدت است.
دكتر علي رجالي با انتقاد از نبود زمينه هاي مطالعاتي و تحقيقاتي در دانشگاه ها، ظرفيت هاي موجود در اين حوزه را چنين تشريح مي كند: «آنان كه از برنامه ريزي براي فرصت هاي مطالعاتي سخن مي رانند، اغلب گمان مي كنند اين فرصت يك امكان و يك تشويق براي اساتيد دانشگاه ها است، حال آن كه اين فرصت لازمه پيشرفت و تبادل اطلاعات اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها است.» نبود چنين نگرشي موجب عدم سياست گذاري كوتاه و بلندمدت در اين حوزه شده است تا آنجا كه رديف بودجه اي نيز براي آن در نظر گرفته نمي شود. اما مشكل به همين جا ختم نمي شود. رجالي اضافه مي كند: «فرصت هاي مطالعاتي به دليل مشكلات و محدوديت هاي موجود در كشور اغلب فراهم نمي شود اما آنجا هم كه بستر آن تأمين مي شود، مشكلات اداري و مالي اساتيد امكان استفاده از چنين فرصت هايي را عملاً به صفر مي رساند.» دكتر حسن فاضلي اما نكته  ديگري بر اين موضوع اضافه مي كند: «فرصت هاي مطالعاتي اگرچه بسيار كم و محدود در دانشگاه ها ايجاد مي شوند اما همين اندك نيز گويا به افراد خاصي سپرده مي شود. رؤساي دانشگاه ها، معاونان و مديران بخش هاي مختلف اولين كساني هستند كه امكان استفاده از چنين فرصت هايي را پيدا مي كنند. به نظر مي رسد ارزش طرح هاي پژوهشي كمترين امتياز براي دريافت و عدم دريافت چنين فرصت هايي را دارد.»
ارتقاي غيرمكانيزه
آيين نامه ارتقاي سمت هاي استادي بر چند اصل استوار است. چاپ و انتشار دو مقاله علمي در دو نشريه بين المللي دانشگاهي در داخل يا خارج(ISA) از كشور يكي از عناوين اصول اين آيين نامه است.
اين آيين نامه از نگاه دكتر رقيه بهزادي اسطوره شناس و باستان شناس در كشور با مشكلات فراوان مواجه است: «من استادي با ۳۵ كتاب و بيش از ۷۰ مقاله هستم. در دانشگاه تهران مقطع كارشناسي ارشد و دكترا تدريس مي كنم. تاكنون در سمينارهاي متعددي در خارج از كشور شركت كرده ام و مدت هاست كه پرونده كاري ام را براي ارتقاي سمت دانشياري به استادي به دانشگاه ارايه كرده ام. پاسخ مسئولان نسبت به پرونده من، اين است كه به دليل عدم انتشار مقاله من در مجلات مورد نظر خود آن ها و به دليل آن كه آنان ديگر مجلات علمي منتشر شده در داخل و خارج از كشور را از نظر نمي گذرانند، سيستم اداري موجود با ارتقاي سمت شغلي من مخالفت مي كند. بايد پذيرفت كه وزارت علوم به جاي سنجش و بررسي كيفي آثار يك استاد به تعدد و برآورده شدن اهداف و خواسته هاي خود متكي است.» چنين فضايي محدود به وزارت علوم نيست بلكه دامن برخي پژوهشگاههاي كشور را نيز فرا مي گيرد «پژوهشگاهي كه من در آنجا كار مي كنم به جاي تقسيم امكانات و تجهيزات پژوهشي به اعطاي فرمايشي اين امكانات دلخوش است. من پس از انتشار بيش از يكصد كتاب و مقاله نمي توانم هرگز انتظاري از سيستم پژوهشي و سازماني كه در آن شاغل به كارم داشته باشم. تمام اتفاقاتي كه در حوزه تأليف و ترجمه اين آثار اتفاق افتاده نيز به هزينه شخصي خودم به صورت انفرادي صورت گرفته است اما تجربه زندگي محدود و توأم با صرفه جويي به من ياد داده است كه قناعت به كمترين داشته ها و اتكا به خود مي تواند فرد را در هر مقامي خواه پژوهشگر يا استاد دانشگاه از ضربه هاي ناشايست موجود در جامعه حفظ نمايد.»
دكتر شاپور اعتماد اما مي گويد: «در سياست جديد ارتقاء سمت هاي شغلي مطابق با آنچه در آيين نامه آمده است، هنوز يك سؤال بدون پاسخ مانده است و آن عبارت از حوزه علوم انساني است. اساتيد علوم انساني با اين شرط يعني انتشار دو مقاله مشكلات فراوان دارند، از يك سو درهم آميزي اين رشته با ملاحظات سياسي، از يك سو نداشتن الگويي ثابت و منضبط براي اين رشته همان گونه كه رشته هاي علوم مهندسي يا علوم پايه از آن برخوردارند، از طرف ديگر كمبود مجلات تخصصي اين حوزه در سراسر دنيا و باز به دليل آنكه در اين حوزه هر كجا تحقيقات گسترده اي صورت گرفته يك گره با دولت در آن احساس مي شده، اثبات و ميزان اعتماد به شرط اخير يعني چاپ دو مقاله در مجلات معتبر بين المللي را با اما و اگر هاي فراوان مواجه مي كند.»
بهر روي تلاش براي جذب نخبگان، جلوگيري از فرار مغزها، تشويق اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها به ارائه كارهاي تحقيقاتي دامنه دار و در نهايت امكان بهره برداري از يك الگوي مناسب آموزشي براي تربيت نسل هاي بعد، ثمري نخواهد داشت؟ بذل توجه به اهداف، برنامه ريزي ها، نيازها و كمبود هاي قشري كه خود كمتر به دليل شأن حجب و عدم علاقه به شركت در هياهوهاي سياسي- اجتماعي و فرهنگي دارندگان اين زمينه كمتر از آن دم زده اند. تصويري كه سيدمهدي تشكري هاشمي استاديار دانشكده رياضي دانشگاه صنعتي اميركبير ارائه مي دهد مجموعه اي از عناصر فوق را دربردارد:« آنان كه امروز در پست هاي استادي دانشگاه مشغول به كارند تنها به يك چيز ايمان دارند ايمان به ارتقاي علمي نسل جوان و آموزش دانشجوياني كه قرار است فردا اداره كنندگان اين جامعه باشند. آنها فراموش كرده اند كه خود نيز حقي دارند. در شأن خود نمي بينند كه از مشكلات مادي و معنوي شان سخن بگويند. آنان عادت كرده اند با غرور حتي سخت ترين مصايب زندگي را پشت سر بگذارند اما آن را به زبان نياورند. اگر ديگر كشورها با درك اين خصلت در ميان اساتيد و هيأت هاي علمي خود، ارزش و جايگاه خاصي براي برخي اقشار جامعه اعم از استاد، معلم، قاضي يا پزشك قايل هستند و همه امكانات اجتماعي را به گونه اي تقسيم مي كنند كه در خدمت اين اقشار باشد تا آنان با خيالي آسوده به كار مشغول باشند اما در كشور ما هيچ گاه اين شناخت از سوي حكومت وجود نداشته است. به تنها چيزي كه توجه نشده مشكلات معيشتي و رفاهي هيأت هاي علمي است كه قرار است از يك سو بياموزانند و از سويي خود به شمار موفقيت ها و پيشرفت هاي كشور، چيزي اضافه كنند.»
امروز به رغم جدي تر شدن مشكل فرار مغزها به خارج از كشور از گوشه و كنار ،دستگاه هاي حكومتي و تصميم گير اشاراتي مبني بر تلاش براي بازگرداندن اين افراد به كشور احساس مي شود. بعد از خود مي پرسيم آيا تصميمات جدي در اين حوزه اتخاذ شده است و آيا ارزش و جايگاه آنان كه هم اكنون با وجود تمام غفلت ها هنوز مانده اند همچنان محفوظ است؟
اين تلاش هم از نمونه ديگر تصميماتي است كه بدون برنامه ريزي در كشور آغاز شده و ادامه مي يابد. در شرايطي از بازگشت نخبگان به كشور سخن گفته مي شود كه ارزش هاي آنها كه هنوز در خاك اين كشورند، شناخته ناشده باقي مانده است. اساتيد در كشور ما با مشكلات فراواني دست به گريبان هستند، اما از نمونه هاي تلاش براي بازگشت اساتيد مهاجر سخن گفته مي شود. نكته مهم اين است كه در عصر دانش و تكنولوژي امروز، نيروي انساني نخبه و دانش بشري جايگاه ويژه اي دارند. اما در كشور ما هنوز اين حقيقت به باور نيامده است. امروز يك عضو هيأت علمي با درك و شناخت متوسط با نخبه اي كه مي تواند مولد حركتي در رشته خود باشد، از يك جايگاه و شأن اجتماعي و فرهنگي برخوردار است. واقعيت اين است كه هنوز قدرت و توان شناخت ظرفيت هاي علمي كشور را پيدا نكرده ايم. در چنين جامعه اي نخبگان به تدريج احساس پوچي مي كنند و عده زيادي از مهاجران بعدها از ميان همين قشر برمي خيزند. امروز اگر كسي در سطح دانشگاه علاقه مند به كار علمي باشد و نخواهد سرش را در جاهاي ديگري گرم كند، چاره اي ندارد كه از نان شب خود بزند. امروز كسي با ۱۰ سال سابقه كار و داراي صلاحيت علمي بين المللي تنها ماهانه ۱۰۰ يورو حقوق دريافت مي كند و اين يعني فاجعه و اين شرايط درباره نخبگان جواني كه قرار است تازه به استخدام دانشگاه ها درآيند بسيار وخيم تر است. امروز بسياري از اعضاي هيأت علمي هيچگاه به فيش حقوقي خود نگاه نمي كنند در چنين سيستمي مقام وزارت علوم هرگز از خود نپرسيده كه چرا از چارچوب هاي ده ها سال پيش هنوز تبعيت مي كند؟ از خود نمي پرسد كه آيا چنين درآمدهايي كفاف يك عضو هيأت علمي را در شرايط تهران امروز مي دهد؟ از خود نمي پرسد كه اينان اگر عاشق تحقيق و پژوهش باشند چگونه منابع مورد نيازشان را بايد تهيه كنند؟ در نهايت تصويري كه از اعضاي هيأت هاي علمي در كشور با كمترين امكان ارتباط گيري با همنوعان بين المللي خود وجود دارد، بي آنكه امكان حضور و تبادل اطلاعات در سمينارها و كنفرانس هاي علمي وجود داشته باشد، تصوير استادي مي شود كه صبح به دانشگاه مي رود سعي مي كند بيشترين كلاس ها را داشته باشد تا دست كم حقوق او كفاف يك ماه زندگي در تهران را بكند.
شايد اگر روزي سيستم آموزش عالي كشور ايران قرار باشد دچار تحولي شود اين تحول بايد كليه اجزاء و بدنه اين سيستم را دربربگيرد. شايد وقت آن رسيده كه دانشگاه هاي دولتي به دليل بحران انگيزه، كمترين ميزان دانشجو را داشته باشند و دانشگاه آزاد بدون كيفيت علمي كه روز به روز دامنه آن در حال گسترده  شدن است جاي خود را به مجموعه زنجيره اي از دانشگاه هاي خصوصي جدي بدهد كه از بار علمي متفاوتي برخوردار باشد. شايد در چنين فضايي دولت بتواند خيال خود را از بابت پرداخت حقوق و مستمري به اساتيد و هيأت هاي علمي كه ثابت كرده كمترين دغدغه او تأمين همين گروه است، راحت نمايد.
زهرا حاج محمدي

ستون شما
خلف وعده مسئولان دانشگاه تربيت معلم تهران
جمعي از دانشجويان نوبت دوم كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت معلم تهران در اعتراض به بالا بودن شهريه و بي توجهي مسئولان به اين مسأله علي رغم قولهاي مساعد هنگام ثبت نام مبني بر دادن ۳۰ تا ۴۰ درصد تخفيف، در شهريه، مقابل دفتر رياست دانشگاه تجمع كرده و خواستار ملاقات وي شدند. علي رغم اينكه مسئول دفتر رياست دانشگاه سعي داشت به هر شكل ممكن دانشجويان را متفرق كند ولي دانشجويان به دليل بي نتيجه ماندن در خواستهاي قبلي خود بر اجراي خواسته خود پافشاري كردند تا سرانجام رييس دانشگاه از دفتر خود خارج و علت تجمع دانشجويان را سؤال كرد و باز هم همانند اوايل ترم قول پي گيري مسأله را داد. ضمن اينكه گفت: در حال حاضر هر كس مايل است مي تواند انصراف دهد در غير اين صورت بايد شهريه مصوب را بپردازيد. اين حرف زماني زده مي شود كه امكان ثبت نام در دانشگاه آزاد و شركت دوباره در آزمون را دانشجويان از دست داده اند و به استناد همين قول مساعد مسئولان دانشگاه بود كه بسياري از دانشجويان انصراف ندادند و در دانشگاه آزاد با شهريه بسيار كمتر ثبت نام نكردند. از طرف ديگر مسئولان دانشگاه قول داده بودند كه بر اساس بخشنامه وامي به مبلغ ۳ ميليون تومان به هر دانشجو اختصاص مي يابد كه در اين مورد هم پس از پي گيري دانشجويان براي اخذ وام مبلغ مذكور از ۳ ميليون تومان به ۲ ميليون تومان كاهش يافت كه دلايل اين امر هنوز مشخص نيست.
يكي از دانشجويان نوبت دوم كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت معلم

تقاضا براي افزايش تعداد پذيرفته شدگان
شنبه ها كه همشهري دانشجو منتشر مي شود آه از نهاد ما برمي آيد. سالهاست در آزمون كارداني به كارشناسي رشته عمران شركت مي كنم. در اين رشته فقط دانشگاه آزاد از كارداني به كارشناسي دانشجو مي پذيرد كه آن هم متقاضي زياد و پذيرش كم دارد.
من دانشجوي قديمي هستم كه به دليل تعطيلي دانشگاه ها و انقلاب فرهنگي از ادامه تحصيل بازماندم. از طرفي در حال حاضر تب مدرك گرايي بالا رفته و اختلاف فاحشي بين مزاياي يك فوق ديپلم و ليسانس وجود دارد، از طرف ديگر امكان ادامه تحصيل برايم وجود ندارد. لطفاً به گوش مسئولان برسانيد يا دوره هاي خصوصي راه اندازي كنند يا تعداد پذيرفته شدگان را افزايش دهند.
يك دانشجوي قديمي

معضل وام دانشگاه هنر
دانشجوي رشته هنر در مقطع كارشناسي دانشگاه هنر هستم. براي گرفتن وام با واحد ارتباطات شعبه مركزي بانك عامل تماس گرفتم، گفتند ما به دانشگاه ها ابلاغ كرده ايم و شما از دانشگاه نامه بياوريد. اما مسئولان دانشگاه هنر طفره مي روند و مي گويند چيزي به ما ابلاغ نشده است.
حتي مسئولان دانشگاه هنر به دلايل واهي از آگاهي دانشجويان از آيين نامه وام جلوگيري مي  كنند. ما دانشجوي هنر هستيم و هزينه هاي اين رشته سنگين است. ضمناً دفتر مركزي دانشگاه مي گويد وام به دانشجويان شبانه تعلق مي گيرد، اما خود دانشگاه اعلام كرده به دانشجويان روزانه! كدام را قبول كنيم. اينها را بنويسيد بلكه رسيدگي كنند.
يك دختر دانشجو

در ازنا هم دانشگاه تأسيس كنيد
اينجانب به عنوان يك جوان دانشجو مشكلاتي دارم كه از آنها سرباز مي زنم و به مشكلات ديگرم مي پردازم. اما اين مشكل با مشكلات يك دانشجو كاملاً تفاوت دارد و اين مشكل، مشكل تمام شهروندان ازنايي است. اگرچه اين مشكل كاملاً به مشكلات يك دانشجو متفاوت است اما از شما عزيزان مي خواهم كه اين مطالب را در بخشي از همشهري دانشجو چاپ بفرماييد، زيرا اغلب مسئولين دانشگاه ها اين قسمت را مورد نقد و بررسي قرار مي دهند.
دانشجوي ورودي ۷۹ رشته زمين شناسي دانشگاه تهران و اهل شهرستان ازنا هستم. مشكلي كه هم اكنون مي خواهم به بيان آن بپردازم كاملاً با مشكلات يك دانشجو متفاوت بوده و مشكلي است حل شدني اما... .
در شهر ما پتانسيل هاي فراواني نظير راه آهن سراسري و... براي تأسيس يك واحد دانشگاهي وجود دارد اما متأسفانه هم اكنون مردم اين شهرستان از وجود يك دانشگاه در شهرشان محروم هستند. مردم شهرستان ازنا با امضاي تومار بلندي از تمامي مسئولين ذيربط منجمله وزير محترم علوم درخواست خود را نسبت به تأسيس يك واحد دانشگاهي در شهرستان اعلام داشتند كه متأسفانه بعد از گذشت چندين سال از اين ماجرا به درخواست مردم هيچ گونه پاسخي داده نشد.
احمدرضا- م دانشجوي رشته زمين شناسي

بودجه اي ندارند كه بدهيم!
مادر يك دانشجو هستم. روز شنبه ۲/۱۲/۸۲ مطلبي تحت عنوان اعطاي وام كمك هزينه تحصيلي به دانشجويان در همشهري دانشجو خواندم.
براي آگاهي بيشتر در زمينه نحوه دريافت وام فوق به بانك صادرات (شعبه كوي نصر) مراجعه كردم. رئيس بانك با صراحت گفت: «خالي بسته اند، آخر سال بودجه اي نيست كه بخواهند به دانشجويان وام بدهند.» ظاهراً  وام دانشجويي هم مثل ساير وام ها به افراد خاص تعلق مي گيرد. وزارت علوم بايد در اين زمينه پاسخگو باشد. در غير اين صورت چرا چنين اخباري منتشر مي شود؟
مادر يك دانشجو

نخبه كشي چرا؟
من يك دختر و يك پسر دانشجو دارم. پسرم فوق ليسانس كشتي سازي را از دانشگاه صنعتي اميركبير گرفته است. من گزارش شما را از دانشگاه صنعتي شريف خواندم و خواهش مي كنم سري هم به دانشگاه صنعتي اميركبير بزنيد، به ويژه به دانشكده كشتي سازي.
پسر من در آزمون ورودي فوق ليسانس دانشگاه شريف، سوم و در ورودي دانشگاه اميركبير دوم شد. چون فارغ التحصيل كشتي سازي دانشگاه اميركبير بود ترجيح داد به اين دانشگاه برود. اما يك موضوعي هست كه بايد به آن اشاره شود، استادي كه دانشجو را منزوي مي كند و رئيس دانشكده فقط يك دكتراي افتخاري دارد (البته استاد خوب هم دارد) مسائلي هستند كه در كنار هزار و يك موضوع و مشكل ديگر براي جوانان مستعد، آنها را منزوي مي كنند.
در حال حاضر پسرم با ۲۶-۲۵ سال سن، مدرك فوق ليسانس و تسلط كامل به زبان انگليسي، در يك شركت كشتي سازي شاغل است و ماهي ۱۶۰ هزار تومان حقوق مي گيرد. بعد استاد به دانشجو مي گويد من اگر به دانشجو نمره بالاي ۱۵ بدهم، برايم افت دارد. يعني در اين مملكت متأسفانه هنوز هم روابط جاري و حاكم است.پسر من الان تصميم گرفته به خارج از كشور برود. وقتي مقايسه مي كند كه سطح حقوق در كشور كانادا ۱۵ هزار دلار و در دبي ۵ هزار دلار است، خوب طبيعي است كه چنين تصميمي بگيرد. مي گويد اگر بروم هم روزي برمي گردم كه كشتي سازي اميركبير را درست كنم.
اينها همه درد است. چرا استادان با سخت گيري هاي غير علمي، دانشجو را منزوي مي كنند؟ خيلي از دانشجويان از اين مسئله گله دارند.
اميدوارم راجع به دانشگاه اميركبير هم بنويسيد. درباره استادانش، سطح علمي آنها و نحوه برخورد با دانشجويان، كار تحقيقي شما در خصوص دانشگاه شريف واقعاً خواندني بود.
پدر دو دانشجو
000195.jpg

اعتراض دانشجويان پودماني به افزايش بي رويه شهريه ها ۸ واحد ۲۲۴ هزار تومان!
جمعي از دانشجويان دوره پودماني رشته زبان انگليسي دانشگاه جامع علمي كاربردي با نوشتن نامه اي به رياست دانشگاه جامع علمي كاربردي و ارسال رونوشت به دفتر مقام معظم رهبري، رياست جمهوري، وزير علوم و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به افزايش غيراصولي شهريه اين دانشگاه اعتراض كردند.
در اين نامه كه نسخه اي از آن به همشهري دانشجو ارسال شد، آمده است: افزايش شهريه بدون در نظر گرفتن وضعيت معاش دانشجويان كه همه از اقشار كارمند هستند و نيز بدون رعايت اصول عدالت و انصاف اجتماعي، بسياري از آنان را كه به واسطه اقتصاد بيمار از ادامه تحصيل در دانشگاه هاي دولتي كشور محروم شده اند، از ادامه تحصيل در مؤسسات انتفاعي نيز محروم مي سازد.
لازم به ذكر است كه دانشگاه جامع علمي كاربردي در اين ترم تحصيلي به بهانه ارائه دروس عملي و گفت وشنود، آزمايشگاه و مكالمه موضوعي براي ۸ واحد، مبلغ ۲۲۴ هزار تومان دريافت كرده است.

وزارت علوم قيم دانشجويان ممتاز!
در روزنامه ها اعلام شده كه شرط مدرك براي تحصيل در مقاطع بالاتر حذف شده است. من به عنوان مادر يك دانشجوي ممتاز تقاضا دارم شرايطي فراهم شود كه دانشجويان ممتاز بتوانند از اين امتياز استفاده كنند.
يكي از امتيازات دانشجويان ممتازي كه شش ترم ممتاز و معدل بالاي ۱۷ كسب كنند اين است كه مي توانند همزمان در دو رشته تحصيل كنند. البته اين دو رشته بايد همخواني داشته باشند.
در حال حاضر وزارت علوم رشته دوم تحصيلي دانشجويان ممتاز را انتخاب مي كند و در واقع قيم دانشجويان در انتخاب رشته دوم تحصيلي است!
دانشجويي كه سه سال دانشجوي ممتاز بوده، خودش توانايي انتخاب رشته را دارد. اين دانشجو بهتر از هر كسي مي داند كه توانايي تحصيل در كدام رشته ها را دارد. آيا بهتر نيست انتخاب رشته را به عهده دانشجويان واگذارند؟
مادر يك دانشجو

توليد علم؛ چه وقت، چگونه؟
اين همه مي گوييم توليد علم، توليد علم. بياييم ببينيم اين توليد علم را از كدام منابع علمي مي بايست انجام دهيم. در بزرگترين دانشگاه كشور ما (دانشگاه تهران) از برخي كتاب هاي خارجي مورد نياز دانشجويان فقط يك نسخه موجود است كه براي خواندن آن بايد مدت ها منتظر و چشم  به راه بماني.
مثلاً كتاب «جنين شناسي» كه از آن تنها يك نسخه در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران وجود دارد، هميشه براي دانشجويان كمياب است و براي خواندن چند سطر بايد روزها در نوبت بماني؟ موضوع اينجاست كه اين كتاب ها يا در بازار كتاب موجود نيست و يا اگر هم باشد خيلي گران است. با اين وضعيت آيا باز هم مي توان توقع توليد علم داشت؟ در مجموع منابع جديد علمي در كشور كم است و جا دارد نسبت به رفع اين كمبودها اقدام شود.
دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران

اخبار دانشگاهها
شرط نوع مدرك تحصيلي دانشگاهي براي ادامه تحصيل در تمامي رشته ها لغو شد
با حذف شرط نوع مدرك تحصيلي، فارغ التحصيلان دانشگاهها مي توانند بدون توجه به مدرك تحصيلي خود در هر يك از رشته هاي دانشگاهي مورد علاقه ادامه تحصيل دهند.
دكتر حسن خالقي، معاون آموزشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با اعلام اين خبر افزود: وزارت علوم براي ارائه تسهيلات بيشتر به آن دسته از دانشجويان با استعداد كه علاقه مند به ادامه تحصيل در ساير رشته ها اعم از فني و مهندسي، كشاورزي، علوم پايه، انساني و هنر هستند، طرح جديدي را تصويب كرده است كه بر اساس آن دانشجويان، بدون توجه به نوع مدرك قبلي خود مي توانند با شركت در آزمون رشته مورد نظر، در مقطع بالاتر، در رشته جديد ادامه تحصيل دهند.
به گزارش ايسنا، معاون آموزشي وزارت علوم در ادامه با بيان اينكه اين مصوبه در شوراي گسترش وزارتخانه تصويب و به تمامي دانشگاهها ابلاغ شده است، تصريح كرد: اين مصوبه براي نخستين بار در سطح دانشگاههاي كشور اجرا مي شود و دانشجوياني كه در رشته هاي جديد پذيرفته مي شوند، بايد با نظر گروه آموزشي دانشگاه محل قبولي رشته جديد، واحدهاي خود را تطبيق دهند و دروس كمبود خود را با پرداخت هزينه بگذرانند، اما مابقي دروس بر حسب ضوابط دانشگاه ادامه مي يابد.

تبادل دانشجو ميان دانشگاه علامه با دانشگاههاي فرانسوي
دانشگاه علامه طباطبايي به منظور تبادل استاد و دانشجو با برخي دانشگاههاي فرانسوي در حال مذاكره است. به گفته دكتر ابراهيم برزگر معاون آموزشي دانشكده حقوق در علوم سياسي اين دانشگاه، چنانچه اين مذاكرات به نتيجه نهايي برسد، همكاري هاي مشتركي به صورت ارائه طرح هاي تحقيقاتي و اجراي آن، نشر مجلات علمي مشترك، پذيرش مشترك دانشجو، تبادل استاد و دانشجو در مقاطع دكترا و كارشناسي ارشد صورت مي پذيرد.
000198.jpg

فارغ التحصيلان نيمه حضوري نگران ادامه تحصيل نباشند
امكان شركت فارغ التحصيلان دوره هاي نيمه حضوري در دوره هاي تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد اسلامي فراهم مي شود. دكتر زكايي مديركل دفتر گسترش آموزش عالي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با اعلام اين مطلب در جمع رؤساي مراكز آموزش هاي فراگير دانشگاه هاي كشور، گفت: در حال حاضر، به منظور امكان ادامه تحصيل فارغ التحصيلان دوره هاي نيمه حضوري در حال مذاكره با مسئولان دانشگاه آزاد اسلامي هستيم.

دانشگاه تهران تكثير جزوات درسي را متمركز كرد
به منظور جلوگيري از تكثير جزوات درسي غير استاندارد، دانشگاه تهران از اين پس جزوات مذكور را به طور متمركز تكثير مي كند. به گفته مديركل آموزش دانشگاه تهران، با اجراي اين طرح دانشكده ها عناوين دروس مختلف مورد نياز خود را به مركز تأمين منابع درسي يا مركز تكثير دانشگاه ارائه مي دهند و جزوات به طور متمركز تكثير مي گردد.

پذيرش دانشجوي دكتراي تخصصي به دانشگاه ها واگذار مي شود
پذيرش دانشجو در مقطع PhD (دكتري تخصصي) و دستياري رشته هاي علوم پايه پزشكي و بهداشت دانشگاه هاي علوم پزشكي به دانشگاه ها واگذار مي شود. دكتر حسين كشاورز، دبير شوراي علوم پايه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در گفت وگو با ايسنا، با اعلام اين خبر افزود: در آخرين جلسه شوراي علوم پايه و بهداشت وزارت بهداشت، كليات طرح واگذاري اختيار پذيرش دانشجو در مقطع phD و دستياري رشته هاي علوم پايه به دانشگاه ها به تصويب رسيد ولي اجراي نهايي آن به تعريف و تدوين آيين نامه هاي كلي در اين رابطه موكول شد.
دكتر كشاورز تصريح كرد: در اين طرح وزارتخانه دستورالعمل و ضوابط و معيارهاي كلي پذيرش دانشجوي دوره هاي دكتر تخصصي و دستياري علوم پايه پزشكي و بهداشت را تدوين مي نمايد و اجراي آن به دانشگاه ها واگذار مي شود.

دانشگاه اروميه مجوز ۱۰ نشريه دانشجويي را لغو كرد
كميته ناظر بر نشريات دانشجويي دانشگاه اروميه طي نيمسال گذشته مجوز ۱۰ نشريه دانشجويي را به دلايل مختلف از جمله منتشر نشدن در يك سال گذشته لغو كرد.به گفته مدير امور فرهنگي اين دانشگاه، اين كميته همچنين مجوز انتشار ۲۰ نشريه را نيز صادر نموده است. ارائه خدمات مشاوره اي به ۹۷ دانشجوي دانشگاه، برگزاري كلاس هاي آموزشي در خوابگاه ها و بازديدهاي علمي دانشجويان از جمله فعاليت هاي انجام شده اداره امور فرهنگي بوده است.

دانشجو-۳
دانشجو-۲
دانشجو-۴
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |