گفت وگو: بهزاد رشيدي
دكتر آذرتاش آذرنوش يكي از چهره هاي ماندگار و از استادان برجسته دانشكده الهيات در رشته هاي ادبيات عرب و پژوهش هاي قرآني دانشگاه تهران است. وي نخستين ايراني است كه در رشته ادبيات عرب، دكترا گرفته است. تاكنون سه اثر از ميان آثار دكتر آذرنوش شامل ترجمه «موسيقي الكبير» اثر فارابي (سال ۱۳۷۵)، ترجمه اطلس تاريخ اسلام، اثر حسين مؤنس (سال ۱۳۷۶) و فرهنگ معاصر عربي- فارسي (سال ۱۳۷۹) به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران برگزيده شده است.دكتر آذرنوش در سال ۱۳۷۹ به عنوان يكي از ۳۰ شخصيت ايراني بود كه تحت عنوان «چهره هاي ماندگار ايران» به جهانيان معرفي شدند.
دكتر آذرنوش اين روزها در حالي وارد شصت و هفت سالگي اش مي شود كه همچنان پرانرژي امر مطالعه و تحقيق را دنبال مي كند و كتابي با موضوع «ادبيات عرب در ايران» را در دست تأليف دارد. او اميدوار است كه به زودي اين كتاب به چاپ برسد. گفت وگو با دكتر آذرنوش در پي مي آيد.

* اگر اجازه بدهيد موضوع صحبت هايمان را «رشته ادبيات عرب و علوم قرآني» قرار دهيم. لطفاً بفرماييد دانشجويان اين رشته بيشتر با چه مسايل و مشكلاتي از نظر علمي و پژوهشي مواجه هستند؟
- دانشجو طالب علم است و علم مي خواهد. اين علم را هم استاد است كه بايد به او بدهد. سؤال اينجاست كه آيا ما در اين زمينه استادان نيرومندي كه قادر باشند مجموعه اي شايسته و علمي را به شاگردانشان بدهند به اندازه كافي داريم؟
اگر يك استاد درجه پنجم علمي، نسبت به ده درجه جهاني، را بفرستيم سر كلاس مقاطع فوق ليسانس و دكتري، بديهي است كه يكسري دانش هاي محدود و تك بعدي تقديم دانشجو مي شود. دانشجو هم تصور مي كند تمام علم مورد نيازش همين مواردي است كه استاد به او منتقل مي كند. اين دانشجو ديگر به گستردگي علم احساس نياز نمي كند و در محدوده علم استاد باقي مي ماند و در جا مي زند... از آنجا كه پويايي هم ندارد در نهايت به يك درجه پايين تر از استادش دست مي يابد و كمتر پيش مي آيد كه از استادش فراتر رود.حالا اين دانشجو كه ديگر فارغ التحصيل هم شده، در صورتي كه به عنوان استاد وارد يكي از دانشگاه ها بشود، معلوم است كه قرار است چه شاگرداني را پرورش بدهد. به اين ترتيب سطح دانشجويان ما پايين مي آيد و غم انگيز اين است كه الان ديگر اميدي به سر بر كشيدن و رو آمدن اين گروه از دانشجويان وجود ندارد...
البته! در ايران دانشجويان استثنايي هم زياد داريم و همانها هم هستند كه علم ما را نجات مي دهند.
* اين طور كه مي گوئيد ما بايد به مرور زمان شاهد كم شدن استادان زبده و كارآمد، بخصوص در رشته هاي علوم انساني، باشيم و دانشجوياني كه بتوانند جاي استادان خود را بگيرند كم هستند. چشم انداز شما از آينده اين موضوع چيست؟
- هم ما استادان و هم مسئولين كشور لازم است يك عزم و غرور ملي داشته باشيم كه متأسفانه نداريم!
هرچند حسن نيت وجود دارد و مسئولين قصد خدمت دارند؛ اما راه و روش خيلي معلوم و روشن نيست... امروز تمام اميد ما اين شده كه تعداد زيادي دانشجو را به اروپا بفرستيم براي تحصيل به اين اميد كه همين ها بعدها بيايند و راه را ادامه دهند.غم انگيز است! ما مثل دوران ناصرالدين شاه اميدمان را به اين ببنديم كه دانشجوياني بروند اروپا تحصيل كنند و بعد بيايند برايمان تدريس كنند؛ اين در حالي است كه اينترنت و اين همه راه ارتباطي براي ما فراهم شده است.
شگفت اينجاست كه همه اين دانشجوياني كه مي روند، درخشان هم نمي شوند! اولاً يك عده از آنها همانجا مي مانند؛ آنهايي هم كه برمي گردند با فرض اين كه مهياي كار باشند، در فضايي غيرعادي و خارج از تصورشان قرار مي گيرند كه نمي توانند از دانش و علم خود بهره برداري كافي بكنند. مثلاً ممكن است كساني بيايند و اتفاقاً استادان محبوبي هم بشوند، اما از آنجا كه در روش هاي تدريس آنها انتقال علم به دانشجو از منابع اصلي آن خيلي كند صورت مي گيرد، دانشجو هم در بعضي موارد پذيراي آن نيست... در نتيجه از آن علم و از آن روش گريزان مي شود.
* مي توان اين برداشت را از صحبت هاي شما داشت كه جنابعالي اصولاً با اعزام دانشجو به خارج از كشور خيلي موافق نيستيد؟
- بگذاريد مثالي بزنم؛ قبل از شما آقايي منزل ما بود كه ايشان دانشجوي مقطع دكتراي رشته تاريخ سلجوقي يكي از دانشگاه هاي پاريس است.
ايشان ليسانس و فوق ليسانس خودش را در همين رشته در فرانسه خوانده است. اين دانشجو آنقدر تحقيقات منطقي در اين زمينه داشته كه در آن كنفرانس به تك تك سؤالات خاورشناسان بزرگ، بسيار عالمانه پاسخ مي گفت.ما در ايران چنين چيزي نمي بينيم! تازه! اين دانشجو اميدوار است سه- چهار ماه ديگر تز دكترايش را بنويسد! جالب است! همين دانشجويان كه از كشورهاي مختلف مي آيند پيش ما درس مي خوانند و ما در فهم خيلي از مسايل به آنها كمك مي كنيم، كتابهايي مي نويسند كه ما با كلي افتخار آنها را به زبان فارسي ترجمه مي كنيم و نمي دانيم كه اين كتابها كار همان دانشجوي جواني است كه روزي براي تحقيق مثلاً از فرانسه به ايران آمده بود.مي خواهم بگويم كار در دانشگاههايي كه اين دانشجويان در آن تحصيل مي كنند سيستماتيك و منطقي است. آنان فهميده اند كه بايد از كجا شروع و در كجا ختم كنند... شما يك تز دكتراي دانشگاه تهران را پيدا نمي كنيد كه اين طوري باشد!
* يعني مكانيسم هاي اجرايي و حمايتي و... كه در آن دانشگاهها جاري است، باعث تربيت چنين دانشجوياني مي شود؟
- بله. اين راه را عقليت دانشگاه براي اين دانشجو معين كرده...
اينجا ما مي گوييم چطور مي شود يك خاورشناس كه يك صدم ما هم اطلاعات علمي ديني و اسلامي ندارد،  بعد از هفت، هشت سال درس خواندن از بسياري از دانشجويان ما بهتر حرف مي زند، مي نويسد و متون عربي را مي فهمد؟!
در حال حاضر امكان دستيابي به منابع اصيل علمي و فهم متون براي ما فراهم تر است؛ اما كوشش زياد و جدي گرفتن كار از يك سو و در فضا و سيستم آموزشي درست قرار گرفتن باعث شده كه آنها به نتايج درخشاني برسند.
* استاد! آيا شرايط و بستر مناسب فراهم است كه دانشجو دغدغه كار و تحقيق برايش ايجاد شود؟
- مسلماً نه. ببينيد يك سري قاعده و قانون به مرور و به جبر زمان پيدا شده و وزارت علوم هم علت ندانم كاري و اشتباه آنها را تأييد كرده و سرنوشت ما را به اينجا كشانده است. منكر اين هم نمي شوم كه در حال حاضر در وزارت علوم و دانشگاهها به اندازه كافي حسن نيت وجود دارد.آنچه امروز ما كم داريم قوانين پايه اي و نيت و اراده ملي در سطح بزرگان و مسئولان است.شما قضاوت كنيد! يك استاديار تازه استخدام شده حدود ۲۵۰ هزار تومان حقوق مي گيرد. در حالي كه ايشان كلي هزينه كرده تا به اين مرحله رسيده و تازه خرجهاي زندگي اش شروع شده... از طرفي ايشان گله اي ندارد؛ چرا كه دستش براي كارهاي دوم و سوم باز است! مثلاً به عنوان استاديار تمام وقت در دانشگاه تهران استخدام مي شود، اما در همان زمان به عنوان استاد تمام وقت در دانشگاه آزاد هم كار مي كند...
* لطفاً در مورد مشكلاتي كه استادان برجسته دانشگاهها، بخصوص در رشته ادبيات عرب و علوم قرآني، با آن مواجه هستند هم قدري برايمان توضيح دهيد؟
- اين مسايل و مشكلات از سه جنبه علمي، اجتماعي و مادي قابل بررسي هستند:
از جنبه علمي پديده اي كه با آن مواجه هستيم فروكش كردن شديد دانش عمومي دانشمندان و پژوهشگران ما و گستردگي بي دروپيكر آن از يك طرف و سطحي گرايي غم انگيز آن است...
از نظر مادي وضعيت اين طور نشان داده مي شود كه تقريباً همه استادان زندگي مناسبي دارند. اما در واقع اين استادان زندگي استادي بسيار غم انگيزي دارند .حقوق ها با اين كه در بعضي جهات خيلي كلان جلوه مي كنند، اما نابساماني هاي اجتماعي و علمي متعددي وجود دارد كه مشكلاتي براي آنان ايجاد مي كند.
منظورم از مسايل و مشكلاتي كه استادان از جنبه سياسي و اجتماعي با آن مواجه هستند، آن رفتارها و ارتباطات سنتي از يك طرف و نوگرايانه از طرف ديگري است كه بين استاد و دانشجو حاكم است. برداشت هاي متفاوت ديني هم در اين جنبه خيلي مؤثر هستند. البته اين جنبه، جنبه اي نسبتاً خوب است.شما مي بينيد كه نوعي آزادي نسبي براي «استاد» در اين چند سال اخير فراهم شده كه استاد در آن خيلي آزار نمي بيند... هر چند هنوز به سطح ايده آل نرسيده...
* كدام يك از اينها پررنگ تر هستند؟
- شما بررسي كنيد ببينيد كجاي دنيا رسم است استادي در هفته بيش از ۷۰ ساعت درس بدهد. يكي از دوستان من در هفته حداقل ۶۸ ساعت درس دارد؛ آن هم در شهرهاي قم، كاشان، اراك و تهران... آيا هيچ خطري در اين راهها ايشان را تهديد نمي كند! اصلاً اين استاد كي مي تواند كار عملي بكند؛ كي مي تواند تحقيق بكند؟!
* شايد اين نشان دهنده اين باشد كه تعداد استادان مورد تأييد وزارت علوم كم باشد. چه راهي براي حل اين معضل پيشنهاد مي  كنيد؟
- ما در كشور به يك برنامه ريزي عميق، همه جانبه و ملي نياز داريم. ممكن است اين كار در ده سال آينده جواب بدهد. اما اگر انجام شود، كار بسيار ارزشمندي است و وضعيت آموزشي و تحقيقاتي را در كشور با يك جهش مواجه مي كند.
بديهي است كه اين كار سختي است در كشور... شما فرض كنيد همين امروز وزير محترم علوم برود در مجلس بخواهد كارهايي در اين زمينه انجام دهد، مطمئناً با آن مخالفت مي شود ... اصولاً در كشور هر برنامه اي كه هزينه بر باشد، با موانع زيادي برخورد مي كند و در نهايت متوقف مي شود.
به نظر من تا همه ما به يك بينش جهاني در اين زمينه نرسيم خيلي از اين مشكلات به قوت خود باقي مي مانند.
* مسائل و مشكلات كه استادان از جنبه علمي با آن مواجه هستند كدامند، قدري در اين زمينه برايمان توضيح دهيد.
- ما در حال حاضر پژوهش هاي واقعي، يعني پژوهش هايي كه اول و آخر آن مشخص باشد و تكرار مكررات نباشد و بيشتر به بررسي و تحليل عميق متون و .... بپردازد، خيلي كم داريم. اين جاي كار زيادي دارد.ما هنوز در تزهاي دكترا دنبال شرح حال نويسي و نوشتن و چاپ نسخه هاي خطي هستيم!
* تعريف شما از دانشجوي ايده آل چيست؟ منظورم دانشجويي است كه در حال حاضر كشور به وجودش نياز دارد.
- شما نمي توانيد انتظار داشته باشيد در «شوره زار» گل سرخ برويد! ما بايستي اميدوار باشيم زمينه ها و بسترها از نظر مالي، سياسي و اجتماعي فراهم شود تا اول اين شوره زار به يك خاك حاصلخيز تبديل شود، بعد در آن گل بكاريم!
البته! در ميان ايراني جماعت به علت هوش بالايي كه دارند هميشه يك سري دانشجويان استثنايي پيدا مي شود كه مي توان به آنها اميد بست. من هميشه سعي كرده ام به اين دانشجوها توجه بيشتري نشان دهم. متأسفانه مي بينيم اين دانشجويان نخبه، هر چه بالاتر مي آيند، به مرور زمان از نبوغشان كاسته مي شود و همانها كه در برهه اي از زمان بسيار درخشان بوده اند، به يك جايي مي رسند كه يكباره توقف مي كنند... اينجاست كه آدم را غم مي گيرد: «كه چرا ما نبايد بتوانيم اين همه استعداد را كه در كشور وجود دارد به شكوفايي برسانيم.؟»
* شما اشاره اي كلي داشتيد به مشكلات اساتيد، به نظر جنابعالي دانشگاه و وزارت علوم در قبال اين مسائل و مشكلات چه وظايفي به طور مشخص دارد؟
- وزارت علوم بايد در مقام يك وزارتخانه به اين مسائل بپردازد، نه در مقام يك وزير. يعني بايد تمام اعضاي يك وزارتخانه به اين مسائل توجه كنند و در جهت رفع آن كار كنند نه يك تعداد از مديران بالايي. بايد از پايه شروع كنيم و يك جريان راه بياندازيم در جهت ايجاد هوشياري عمومي. رسانه ها هم بايد به اين مسائل بيشتر بپردازند.ما اگر بخواهيم از اين وضعيت جهان سومي خارج شويم بايستي همه مايه بگذاريم، از دانشجو و از استاد مسئوليت بخواهيم... آن گاه كه به يك هوشياري ملي و عمومي رسيديم، آن وقت مي توان اميدوار بود كه يك طرح وزارت علوم در مجلس و در كشور پذيرفته شود. متأسفانه هنوز مسئله گراني نان درجه اول اهميت را دارند و مسائل و مشكلات علمي و آموزشي و پيچيدگي هايي كه در اين زمينه وجود دارند در اولويت هاي آخر برنامه ها است. اين طبيعي است كه ما در جا بزنيم.
* همان طور كه مي دانيم ارتباطي كه در گذشته بين استادان و دانشجويان بوده نسبت به امروز خيلي بهتر و بيشتر بوده و در اكثر مواقع همين روابط خوب بوده كه باعث حركت هاي جدي و همين شيفتگي هايي كه شما از آن صحبت مي كنيد شده است. متأسفانه اين روابط بين استاد و دانشجو به علل مختلف كم شده و هر روز هم كمتر مي شود. در اين زمينه چه مي فرماييد؟
- متأسفانه فراهم كردن آن شرايط گذشته، امروز غيرقابل تصور است. زماني دانشجو به استاد مي پيوست و يك رابطه «مريد و مراد» ايجاد مي شد ... آن زمان گذشت. حتي در حوزه ها و مراكز علمي ديني هم، آن طور كه در خاطره ما هست، ديگر خبري از اين روابط صميمانه نيست.
تا زماني كه تمام جنبه ها بازبيني و بازسازي نشوند و تا هدف ما از تربيت دانشجو معين نباشد و تا شرايط را كاملاً فراهم نياوريم اين گونه مسائل حل شدني نيستند.
* استاد! شما سالهاست كه به عنوان يك مدرس و محقق برجسته در دانشگاه و مراكز علمي - پژوهشي فعاليت داريد. عمده ترين مشكلاتي كه شخص شما با آن مواجه بوده آن طور كه نتوانسته ايد با آنها كنار بياييد كدام ها هستند؟
- من در ايام نوجواني از زبان عربي متنفر بودم. به جبر زمان حوادثي رخ داد و من وارد رشته ادبيات عرب شدم ... اما يكباره شيفته اين رشته شدم. من عاشق ادبيات عرب و علوم قرآني و پژوهش هاي قرآني هستم. اگر من ۴۰ سال است در اين دانشكده مانده ام به اين دليل است كه هميشه در حال كار و فعاليت بوده ام و از همان اول به عنوان پژوهشگري پويا مطرح بودم. با اين كه از نظر ظاهري قدري با بقيه استادان اين رشته تفاوت داشته ام، اما هميشه مورد احترام بوده ام و كمتر به مشكل برخورده ام.
به نظر من اگر انسان ها صادقانه كار كنند، خواه ناخواه مورد احترام قرار مي گيرند.

برخي  صاحبنظران  در امر پژوهش ،نبود برنامه هاي  مدون  و استراتژيك  پژوهش ، عدم  نيازسنجي  جامعه  در طرحهاي  پژوهشي  و استفاده  نكردن  از نتايج  تحقيقات در برنامه ريزيها را از عمده  مشكلات  پژوهش  عنوان  مي كنند.
اين  گروه  گفتند: ارتباط با مراكز تحقيقاتي  خارج  از كشور، افزايش  سرانه بودجه  پژوهش ، نهادينه  كردن  تحقيقات  در مراكز آموزشي  قبل  از دانشگاه  در گسترش  پژوهش  در كشور موثر است .
معاون  پژوهشي  دانشكده  علوم  پزشكي  اظهار داشت :ايجاد مراكز پژوهشي  يا پژوهشكده  در همه  دانشگاهها در توسعه  فرهنگ  پژوهش تاثيرگذار است .
دكتر محمدرضا يزدان  پناه  افزود:توجه  به  امر تحقيقات  از سنين  پايين  دردبستان  و دبيرستان  و توجه  به  استعدادهاي  درخشان  و ايده هاي  خلاق  آنها درايجاد فرهنگ  تحقيقات  در جامعه  موثر است .
وي  گفت :پايين  بودن  درصد اعتبارات  بخش  پژوهش  از درآمد سرانه  ملي  كشور،عدم  تامين  مالي  اعضاي  هيات  علمي و رغبت  كم  آنان  به  پژوهش  بدليل  مشكلات اقتصادي  و پايين  بودن  سقف  اعتبارات  پژوهشي  دانشگاهها نسبت  به  ديگر مراكزاز عمده  مشكلات  پژوهش  است .
يزدان  پناه  افزود: تشويق  نكردن  جوانان  دانشجو در راهيابي  به  علوم  پايه و تحقيقات ، كمبود آزمايشگاهها و نبود دستگاههاي  مجهز و به  تاخير افتادن نتايج  تحقيقات  از ديگر مشكلات  پژوهش  در دانشگاههاست .
معاون  پژوهشي  دانشگاه  علوم  پزشكي  شيراز نيز گفت :آموزش  مدار بودن  سيستم آموزش  پيش  دانشگاهي  و دانشگاهها از عمده ترين  مشكلات  عدم  پيشرفت  پژوهش  دركشور است .
دكتر رامين  ميري  افزود:پايين  بودن  قدر و منزلت  و جايگاه  علم  و عالم  درجامعه  وجدا افتادن  محققان  و دانشگاه  از جامعه  و صنعت  از ديگر مشكلات  پژوهش در دانشگاههاست .
وي  گفت :كمبود اعتبارات  و امكانات  نرم  افزاري  و سخت افزاري  دربخش  پژوهشي ،حاكميت  سيستم هاي  بوروكراسي  غيرپويا و سنتي  در مراكز تصميم سازي  و نهادهاي مالي  و حاكميت  تفكر فرد گرايي  به  جاي  توجه  به  كارگروهي  از ديگر مشكلات  اين بخش  است .
ميري  اضافه  كرد:تحول  جدي  در نظام  آموزش  كشور، فعاليتهاي  گسترده  فرهنگي بويژه  تغيير نگرش  نهادهاي  سياسي  به  شايسته  سالاري  علمي مي تواند در گسترش پژوهش  در كشور موثر باشد.
وي  گفت : هدايت  امكانات  وتوجه  به  فعاليتهاي  پژوهشي ، توجه  مديران  پژوهشي به طرحهاي  كاربردي ،گسترش  واحدهاي  توسعه و تحقيقات  در واحدهاي  صنعتي ، افزايش سرانه بودجه  پژوهش  در بودجه هاي  ملي  به  عنوان  راهكارهاي  مناسب  پيشنهاد مي شود.معاون  پژوهشي  دانشگاه  علوم  پزشكي  كرمانشاه  گفت :اغلب  تحقيقات  انجام  شده بدليل  عدم  نيازسنجي  جامعه ، كاربردي  نيستند.
دكتر محمدرضا عباسي  افزود: ارتباط ضعيف  بين  دانشگاهها، جامعه  و صنعت ،عدم  دسترسي  به  اطلاعات  منابع  تحقيقاتي  و نتايج  آنها براي  مراكزي  كه  نيازبه  پژوهش  در زمينه هاي  مختلف  دارند از ديگر مشكلات  گسترش  فرهنگ  تحقيق  درجامعه  است .وي  گفت :عدم  تامين  نيازهاي  زندگي  محققان ، نبود شناخت  از جايگاه  واقعي محقق  در كشور، كم  بودن  درآمد حاصل  از پژوهش  براي  اعضاي  هيات  علمي نسبت  به درآمد حاصل  از كار درماني ، فرصت  كم  اعضاي  هيات  علمي براي  پژوهش  با توجه به  وظايف  درماني  و آموزشي  از ديگر موانع  پژوهش  است .
رئيس  مركز رشد بيوتكنولوژي  پزشكي  يزد گفت : نبود اولويت  بندي  براي  اجراي طرحهاي  تحقيقاتي ، مقررات  دست  و پاگير در زمينه انجام  پروژه هاي  پژوهشي  ازعمده  مشكلات  است .
دكتر سيد مهدي  كلانتر افزود:ضعيف  بودن  حضور بخش  خصوصي  در انجام  تحقيقات ،باور نداشتن  صنعتگران  و مديران  تصميم  گير به  كاربرد تحقيقات ، بكارنگرفتن نتايج  تحقيقات  در برنامه ريزيها از ديگر موانع  رشد تحقيقات  در كشور است .
وي  گفت :ايجاد مراكز رشد براي  تجاري  كردن  تحقيقات  و بكارگيري  ايده هاي نو، همكاري  با مراكز دانشگاهي  خارج  از كشور و برنامه  ريزيهاي  استراتژيك تحقيقات  با اولويت  سنجي  براي  توسعه  پژوهش  پيشنهاد مي شود.

اظهارنظر تعدادي از استادان دانشگاه در مورد اهميت ماه محرم
رمز جاودانگي مكتب حق
برخي  از اساتيد دانشگاه ، از ماه  محرم  بعنوان  نماد عشق ، ايثار، مقاومت  و آزادگي  ياد مي كنند و معتقدند كساني  كه  اين  صحنه  (محرم ) را خلق  كردند غرق  در اين  فضايل  معنوي  بودند.
از نظر آنان جريان  عاشورا پيام  مقاومت  حق  در برابر جريانهاي  باطل  مي باشد و بايد براي  هميشه  اين  پيام  جاودانگي  تكرار و به  گوش  آيندگان  برسد.
جانشين  دبير مجمع  مدرسين  معارف  اسلامي  دانشگاههاي  كشور در اين  زمينه  گفت : عاشورا و تاسوعا زنده كننده  سنت  و سيره  پيامبر اسلام  (ص )، رمز جاودانگي  مكتب  حق  و پيروزي  خون  بر شمشير مي باشد.
حجت الاسلام  «حميداحمدي » افزود:امام  حسين  (ع ) در برابر رذايل  و ناجوانمردي ها مقاومت  كرد و جرياني  خلق  كرد كه  در جهت  احياي  واقعي  دين  و مذهب  دردلهاي عاشقان  نشست  و بايد تا ابد اين  حماسه  تاريخي  زنده  بماند.مدرس  دانشگاه  علوم  پزشكي  تهران ، مهمترين  رمز بقا و جاودانگي  جهان  تشيع  را پاسداري  از دستاوردهاي  نهضت  شهداي  كربلا ذكر كرد.معاون  مركز جهاني  علوم  اسلامي نيز در اين  زمينه  گفت : در زمان  حاضر نيزكلام  حق  كه  از زبان  و رفتار امام  حسين  (ع ) جلوه گر شده  مزاحم  بازيگران  هزارچهره  باطل  مي باشد.حجت الاسلام  «مجيد خالق پور» افزود: اگر حادثه عاشورا براي  هميشه  تكرار شودحق  براي  هميشه  در مصاف  باطل  خواهد بود وحركت  جامعه  را به  سمت  و سوي  معنويت  سوق  مي دهد.
وي  تصريح  كرد: اين  همه  عشق  و علاقه  و ارادت  نسبت  به  امام  حسين (ع ) نمايانگر اين  است  كه  هرچه  تاريخ  محرم  و عاشورا تكرار شود مفهوم  و ارزش  اين  ماه  براي نسلها روشنتر و تاثيرگذارتر مي شود.
خالق  پورگفت : در اين  شرايط زماني  عاشورا و محرم  همانند تابلو راهنمايي در جاده  زندگي  بشريت  مي باشد كه  به  صورت  مستمر و مداوم  هدايتگري  مي كند.
سيد«احمد فاضلي » استاد دانشكده افسري  و علوم  و فنون  نيروي  انتظامي نيزگفت : ماه  محرم  در زمينه  تربيت هاي  فرهنگي  و اجتماعي  در جامعه  تاثير فراواني  داشته  و در اين  ماه  مفاسد به  طور كلي  كاهش  پيدا مي كنند.وي  افزود: هر جامعه  و فردي  در هر زمان  نياز به  الگو دارد و ماه  محرم  و عاشورا از جهات  مختلف  مي توانند الگوي  خوبي  براي  فرد و جامعه  بشري  باشند.وي  تصريح  كرد:تكرار عاشوار روي  نسل  جوان  تاثير فراوان  مي گذارد و روحيه شهادت  طلبي ،ايثار و جوانمردي  را در آنان  تقويت  مي سازد.
يكي  ديگر از اين  افراد، امربه  معروف  و نهي  ازمنكر را برگرفته  از مكتب امام  حسين  (ع ) و مهمترين  دستاورد ماه  محرم  ذكر كرد.
«محمداسماعيلي » افزود: ماه  محرم  به  جهانيان  درس  جوانمردي  و مقاومت  دربرابر نابساماني ها داد و بايد همه  در اين  ماه  مواظب  اعمال  و رفتار خودباشند.وي  تصريح  كرد: اسوه  والگو گرفتن  از سيره امام (ع ) در ماه  محرم  باعث  تداوم تفاهم  و دوستي  در ميان  جامعه  خواهد شد.
شيوع قارچ پوستي در خوابگاه هاي دانشجويي
قارچ پوستي مالاسزيافورفور از بيماري هاي پوستي رايج در خوابگاه هاي دانشجويي است.
دكتر علي رضا داوودي، استاد دانشگاه تربيت معلم و رئيس بهداري اين دانشگاه با اعلام اين مطلب افزود: قارچ پوستي مالاسزيافورفور بيماري قارچي است كه شيوع قابل توجهي در بين جوانان و دانشجويان خوابگاه دارد. آشنايي با اين بيماري و ديگر بيماري ها علاوه بر اين كه نگراني هاي بي مورد را كاهش مي دهد، راههاي پيشگيري و درمان را بيان مي كند.
وي گفت: عدم درمان اين بيماري مشكل خاصي را ايجاد نمي كند يا به عبارت ديگر اين قارچ بيماري زا نيست، اما تغيير رنگ پوست مي تواند به زيبايي لطمه زده و دليل اقدام به درمان هم صرفاً همين است.
دكتر داوودي گفت: اين قارچ  در جوان ها و در فصل تابستان نمود بيشتري دارد چرا كه نقاط آلوده به قارچ معمولاً در برابر تابش آفتاب خود را بيشتر نشان مي دهند. وي افزود: اين بيماري سرعت سرايت زيادي ندارد، اما در صورت تماس مداوم و طولاني يا استفاده از لوازم شخصي فرد آلوده از قبيل لباس ممكن است آلودگي سرايت كند. تشخيص اين بيماري از طريق مشاهده ظاهر ضايعه و نقاط درگير و مبتلا، گرفتن نمونه از ضايعات و مشاهده قارچ زير ميكروسكوپ صورت مي گيرد.
وي در ادامه درباره درمان اين بيماري افزود: درمان دارويي لازم است اما كافي نيست لذا جهت حصول نتيجه بهتر و شست با صابون، اتو كشيدن لباس ها ي زير و ملحفه ها و عدم استفاده از وسايل شخصي يكديگر ضروري است.

پول در برابر علم!
براي بازديد پايان نامه هاي كارشناسي ارشد به دانشگاه تربيت معلم تهران رفتم. در بدو ورود به كتابخانه مبلغ ۵۰۰ تومان گرفتند تا اجازه دادند رساله هاي كارشناسي ارشد را مطالعه كنيم. سؤال من اين است كه اين پانصد تومان ها از چه بابتي دريافت مي شود و به چه حسابي واريز مي شود. چون نه قبضي وجود دارد و نه رسيدي. اين در حالي است كه دانشجويان را براي رفتن به كتابخانه بايد تشويق و ترغيب كنند. آيا اين موضوع، پول در برابر علم نيست؟
يك دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران
علت تأخير در برگزاري آزمون هاي تغيير رشته چيست؟
امسال در رشته زمين شناسي دانشگاه پيام نور همدان پذيرفته شدم.
بر اساس بند «ج» دوره فراگير، درخواست تغيير رشته (از زمين شناسي به حسابداري) داشتم. هنگام ارائه درخواست تغيير رشته يكي از مسئولان دانشگاه گفت كه بايد ۷ واحد درسي از رشته  اي كه تقاضاي ادامه تحصيل در آن را دارم همزمان با واحدهاي رشته خودم پاس كنم.
روز امتحان نخستين واحد درسي مربوط به تغيير رشته، مسئولان مربوطه اعلام كردند كه آزمون تغيير رشته برگزار نمي شود. دليل آن را بخشنامه ارسالي از تهران عنوان داشتند و تاريخ جديد را ۲۱ اسفند ماه تعيين كردند.
موقع شروع ترم دوم كلاً ده واحد عمومي به من داده شد در حالي كه مي توانستم ۲۴ واحد بگيرم. در حال حاضر هم بلاتكليف مانده ام و مشخص نيست اين ترم دانشجوي حسابداري محسوب مي شوم يا ترم آينده. چه كسي مسئول پاسخگويي در زمينه تأخير در برگزاري آزمون تغيير رشته است؟
دانشجوي متقاضي تغيير رشته پيام نور همدان
تضييع حقوق دانشجويان رشته مامايي
نامه اي از يك دانشجوي رشته مامايي براي «همشهري دانشجو» نگاشته شده كه اشاره به مسائل و مشكلات پنهان اين رشته دارد كه به نظر نگارنده موجب بروز افسردگي شده است. بخش هايي از اين نامه در پي مي آيد:
۱- رئيس بيمارستان (زايشگاه) شهيد اكبرآبادي بنا به دلايل واهي، پرسنل و دانشجويان رشته مامايي را از انجام زايمان منع كرده است. اين در حالي است كه در آيين نامه ها و بخش نامه هاي موجود، انجام زايمان يكي از وظايف اصلي رشته مامايي عنوان شده است و اين كار خلاف مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است.
۲- به دانشجويان پرستاري در اين عرصه حقوق پرداخت مي شود، اما بدون دليل خاصي دانشجويان رشته مامايي از اين حق مسلم محروم هستند.
۳- جايگاه اين رشته در بين دو گروه پزشك و پرستار مشخص نيست.
۴- برخورد تبعيض آميزي ميان دانشجويان رشته مامايي و كارورزان تخصصي زنان وجود دارد.
فارغ التحصيلان پرستاري و مامايي بيكارند
فارغ التحصيلان رشته هاي پرستاري و مامايي در دو سال اول مشكلي ندارند و براساس نياز بين استان ها تقسيم مي شوند.دكتر منصور قناعي رئيس دانشگاه علوم پزشكي گيلان در خصوص آينده شغلي فارغ التحصيلان رشته هاي مامايي و پرستاري افزود: متأسفانه بعد از اتمام طرح تعداد زيادي از دانشجويان به دليل ازدياد فارغ التحصيلان به خصوص در رشته هاي پرستاري و مامايي بيكار مي مانند و زحماتي كه براي پرورش و فارغ التحصيل شدن آن ها كشيده شده به هدر مي رود كه اين يك برنامه ريزي درست را مي طلبد.
وي افزود: بايد بتوانيم در هر زماني اين تعداد را كم كنيم و به جاي آن كيفيت را بالا ببريم.
قائم مقام وزير بهداشت و درمان اظهار كرد: شايد در يك زماني به تعداد زيادي دانشجو نياز داشتيم، اما بايد در آن هنگام با برنامه ريزي بهتر مشكل را حل مي كرديم و به اين شكل دانشجو نمي گرفتيم كه حالا با تعداد زياد دانشجو به خصوص در رشته هاي پرستاري - مامايي روبه رو شويم.
وي در پايان با اشاره به راه حل هاي ممكن گفت: برخي از دانشگاه هاي ما بدون چارت سازماني هستند كه بايد تعطيل شده و دانشگاه هاي ديگري كه نداريم مانند دانشگاه هاي داروسازي داير شوند؛ همچنين براي كاريابي اين نيروها در خارج از كشور خصوصا كشورهاي خليج فارس يا هر كشور ديگري كه از نظر فرهنگي به ما نزديك باشد قدم هاي لازم را برداريم.
بودجه تسهيلات رفاهي استادان دو برابر مي شود
اعتبار تسهيلات رفاهي اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها در قالب تعاوني هاي مسكن در سال جاري ۲۰ ميليارد ريال بوده كه اين رقم براي سال آينده به بيش از دو برابر افزايش مي يابد.
مدير كل دفتر آموزش عالي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، اعمال ضريب بهره وري و كمك به صندوق رفاه اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها از جمله ديگر تسهيلات رفاهي اين قشر ذكر كرد و گفت: دولت براي اعطاي اين تسهيلات مبلغ ۳۴۰ ميليارد ريال در بودجه سال آينده پيش بيني كرده است. وي گفت: بودجه دانشگاه ها در سال جاري ۱/۱۳ درصد رشد داشته است كه با توجه به ضرورت پيش بيني پرداخت هاي اجتناب ناپذير پرسنلي صورت گرفته است.