احمد جلالي فراهاني
چرا آن انفجار لعنتي در ايستگاه خيام نيشابور رخ داد؟ آيا اين حادثه اولين حادثه اي است كه ما را مي لرزاند؟ آيا مقصر اصلي اين حادثه مثلاً فلان وزير است؟ يا اينكه انفجار آن ۵۱ واگن نماد عيني پوسيدگي ديوانسالاري فرتوت و نشست كرده ما را نشان مي دهد؟
پرسيدن اين سوالات و سوالات بسيار و بي پاسخ تنها كاري است كه از ما برمي آيد. در آغاز هركدام از اين سوالات يك «چرا» لميده است و بي پاسخي خودش را به رخمان مي كشد و به نظرهميشه همينطوراست. هميشه حادثه، يك حادثه تلخ و ناگوار، بي آنكه خبرمان كند، ناگهان مثل بختك، مثل بلاي آسماني، مثل نفرين عجوزه هاي جادوزده بر سرمان آوار مي شود و مصيبت و درد ضربات پتك وارش را بر سرمان مي كوبد و داستان «مقصر كي بود» ها و «كي بود؟ كي بود من نبودم ها» شروع مي شود. و بازهم البته همان جوابيه رج زدن ها و صدور اطلاعيه هاست كه سوالات بي پاسخ مانده ما را بيشتر از پيش مي كند. جوابيه هايي كه با هركدامشان هزار و يك سوال ديگر متولد مي شود و پاسخشان با كرام الكاتبين است.
«صديق پور» مدير روابط عمومي راه آهن كل كشور مي گويد: «به زودي راي اوليه كميسيون سوانح را به تمام روزنامه ها اعلام مي كنيم.» اتفاقي كه هنوز نيفتاده است. البته همه براي پاسخ گفتن به تكاپو افتاده اند تا جواب سوالات را بدهند ولي نهايتا... هيچ. «مهدي آيتي» نماينده بيرجند - و نه نيشابور - البته در نامه اي آخر ماجرا را رقم زده است و براي رئيس جمهوري نوشته: «گمان نمي كنم در تاريخ حمل و نقل و راه و ترابري ايران اين همه حوادث دردناك و وحشتناك كه در زمان آقاي خرم اتفاق افتاده به وجود آمده باشد. نمي دانم چرا ايشان استعفا نمي دهد؟ نمي دانم شما چرا مسامحه مي كنيد؟ در تمام دنيا مرسوم است كه در اين گونه موارد، مقام بالاتر (وزير و...) استعفا مي دهد و از مردم عذرخواهي مي كند.»
اين البته تنها كاري است كه كمتردر اينجا اتفاق مي افتد. چرا كه در اين سرزمين هيچكس مقصر نيست. بگذريم! آخرين كار جدي اين است كه ۱۳۵ نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با ارايه طرحي خواستار تحقيق و تفحص از حادثه انفجار قطار در نيشابور شدند. در اين طرح، ۱۳۵ نماينده مجلس حادثه انفجار قطار نيشابور را مبهم دانسته و آورده اند «اين حادثه دلخراش منجر به كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از همشهريان و هموطنان شده و ابهامات زيادي را در اذهان تداعي كرده است؛ لذا به منظور رسيدگي دقيق به ابعاد مختلف موضوع و لزوم شناسايي و مجازات متخلفان و مجرمان اجتماعي به استناد ماده ۱۹۸ آيين نامه داخلي مجلس تقاضاي تحقيق و تفحص را داريم.»
اما اين گمان وجود دارد كه اين طرح هم دچار تغيير و تحولات و خانه تكاني مجلس خواهد شد؟ گرچه اين طرح تقديم هيات رئيسه مجلس شده است و قبل از اين هم «حميدرضا حاج بابايي» نماينده همدان، خواستار تحقيق و تفحص از حادثه انفجار قطار در نيشابور شده بود كه رئيس مجلس با قرار گرفتن اين طرح در دستور كار مجلس موافقت كرده بود. اما معلوم نيست كه كي و چه وقت، خصوصا حالا كه در آخرين روزهاي سال بسر مي بريم و مجلس گرفتار مصوبات مربوط به لايحه بودجه ۸۳ است و بعد از آن هم رسيدگي به برنامه چهارم توسعه را در دستور كار دارد، چه وقت قرار است از حادثه انفجار قطار در نيشابور تحقيق و تفحص كنند؟
۳ فرضيه
در مورد حادثه نيشابور استاندار خراسان مي گويد: «پس از ارايه گزارش كميته منتخب دولت براي بررسي حادثه نيشابور، مصوب شد كه دولت توسط اينجانب، مسووليت حادثه را بپذيرد و ضمن ابراز همدردي مجدد با داغديدگان، از همه آنها به صورت رسمي عذرخواهي مي كند.» البته بنا به گفته «حسن رسولي» استاندار خراسان قرار شده است تا از طرف دولت حدود ۱۰۰ ميليارد ريال اختصاص داده شود تا به آسيب ديدگان اين ماجرا پرداخت شود.
حسن رسولي در خصوص علت اصلي اين حادثه مي گويد: «بروز نقص فني در سيستم ترمز واگن ها و عدم جاگذاري صحيح و دقيق كفش چرخ ها به عنوان احتمال اول حادثه محسوب مي شود.» او همچنين سهل انگاري و عدم دقت كافي ماموران مستقر در ايستگاه در كشيدن كامل ترمزدستي ها و كفش چرخ ها را به عنوان احتمال دوم مطرح مي كند و احتمال دخالت عوامل سازماني در بروز حادثه را هم رد نمي كند. او مي گويد: «اين احتمال وجود دارد كه يكي از كاركنان ايستگاه به دليل نارضايتي و رفتارهاي سازماني دست به چنين اقدامي در حركت واگن ها زده باشد.»
وي در عين حال راه آهن جمهوري اسلامي را مقصر اصلي حادثه مي داندو مي گويد: «با توجه به محرز بودن مسووليت راه آهن، دولت نسبت به ترميم خسارت هاي وارده در كوتاه ترين زمان ممكن اقدام خواهد كرد.» البته رسولي علت توقف ۳۶ ساعته واگن هاي باري ترانزيتي را ترافيك در خط راه آهن مشهد- تهران مي داند و مي گويد: «در ايام تعطيلات دهه فجر و با توجه به چند روز تعطيلي پيش آمده اين مساله داراي اشكال نيست.»
او البته نگاه خوشبينانه اي به كل ماجرا دارد و مي گويد: «افرادي پس از به حركت درآمدن واگن ها با اقدام به موقع و هدايت واگن ها، از برخورد آنها با دو قطار مسافربري با بيش از ۷۰۰ مسافر جلوگيري كرده اند كه اين افراد بايد مورد تشويق قرار بگيرند.
البته «صديق پور» مدير روابط عمومي راه آهن كل كشور در مورد حادثه، نظر ديگري دارد. او مي گويد: «حادثه دو بعد دارد و در دو مرحله اتفاق افتاده كه بايد از يكديگر مجزا شوند. حادثه اول فرار قطار ازايستگاه ابومسلم و برخورد آنها در ايستگاه خيام است كه تا اينجاي كار تقصير با راه آهن است و ما هم مسووليت آن را مي پذيريم. اما درمرحله بعدي، انفجاري كه در ساعت ۴۲:۹ دقيقه رخ داد نبايد راه آهن مقصر شناخته شود، چرا كه اين مساله بر اثر فعل و انفعلات شيميايي رخ داده است كه در حال حاضر علت آن توسط مسوولان ذيربط و كارشناسان در حال پيگيري است.» او مي گويد بيشترين احتمال را كارشناسان به واگن كودشيميايي مي دهند و معتقدند فعل و انفعالات رخ داده در آن باعث اين حادثه شده.
او در جواب اين سوال كه «چرا راه آهن محموله هاي خطرناكي اعم از گوگرد ، بنزين، كودشيميايي و پنبه را كه مثل فرمول بمب عمل مي كند در كنار يكديگر حمل مي كرده؟» مي گويد: «هيچ كدام از محموله هاي واگن هاي حادثه ديده از نظر طبقه بندي وضوابط حمل ونقل راه آهن تعريف مواد انفجاري را نداشتند و براي حمل مواد انفجاري نيز مقررات و ضوابط خاصي داريم.»
او معتقد است اين واگن ها و مواد محتواي در آنها به مانند ديگر ايستگاه هاي راه آهن كشور در ايستگاه ابومسلم نيشابور متوقف بود تا پس از رسيدن لوكوموتيو هاي مورد نياز به مقصدهاي مختلف چون گوگرد و پنبه به بندرعباس، بنزين به بندر امام و كودشيميايي نيز به سازمان خدمات كشاورزي فرستاده شود. او مي گويد:« علي رغم واژگوني واگن ها تا قبل از ساعت ۴۶:۹ دقيقه صبح حادثه، هيچ تلفاتي نداشتيم، لذا كارشناسان بايد بررسي كنند كه بر اثر چه فعل و انفعالاتي محموله واگن ها شروع به انفجار كرد... به طور قطع مسوولان راه آهن مسوول اطلاع از اين موضوع نبودند كه اگر كودشيميايي بر اثر حرارت ذوب شده و با آب و مواد سوختي مخلوط شود موجب بروز انفجار مي شود و به طور قطع سازمان آتش نشاني، كارشناس مقابله با حوادث اينچنيني و حريق هاست.»
پايان يك ماجرا
آيا پايان اين ماجرا آغاز يك تحول اساسي در سيستم حمل ونقل ريلي ايران خواهد بود؟ آيا بر اثر حادثه اي كه باعث كشته شدن بيش از ۳۲۷ نفر از هموطنانمان شد، ما تغييراتي را در اين ساختار فرتوت خواهيم ديد؟ آيا بخاطر حادثه اي كه قدرت انفجارش به حدي بالابوده كه ساكنان روستاهاي اطراف تصور كرده اند زلزله اي اتفاق افتاده، موجب تكان دادن پايه هاي سست مديريت سنتي راه آهن خواهد شد؟
ظاهرا مسوولان قضايي كشور بيش از ديگران پيگير اين ماجرا هستند. اگرآنها بتوانند به سوالات بي جواب مانده اين حادثه پاسخ دهند و مقصر واقعي راشناسايي كنند، مي توان اميدوار بود كه تجربه آن انفجار نتيجه اي مثبت به بار خواهدداد. قرار است در اين ماجرا دادستان كل كشور به عنوان مدعي العموم، علت حادثه انفجار قطار باري را تا آخر دنبال كند. او دراين باره مي گويد: «هيچگونه قصور و كوتاهي در اين قضيه پذيرفتني نيست و موضوع طبق قوانين و ضوابط به طور جدي بررسي مي شود و اگر تخلفي در جريان اين قضيه صورت گرفته باشد، ضمن اعلام آن به مردم با آن برخورد خواهد شد.»
به هرحال ما هم منتظر روشن شدن ابعاد واقعي ماجرا مي نشينيم و اميدواريم پس از صدور راي قطعي كميسيون سوانح لااقل جواب سوالات زير را پيدا كنيم و بفهميم كه:
۱- چرا واگن هاي مرگ در اين ماجرا علي رغم داشتن ترمزهاي دستي بسته و كفش خط قرار گرفته در زير چرخ ها، به طور ناگهاني به سمت حادثه حركت مي كنند و چه عاملي باعث عدم كارآيي كفش خط ها و ترمزهاي دستي مي شود؟
۲- آيا تعداد كفش خط ها متناسب با تعداد واگن ها بوده است؟ آيا سيستم ترمزهاي دستي سيستمي مستعمل و عقب مانده نيست؟
۳- چراعلي رغم وجود شيب منطقه هيچ تدبير ويژه اي براي نگه داشتن واگن ها صورت نگرفته است؟
۴- چرا تلاش ماموران كشيك وقت، براي متوقف كردن واگن ها به نتيجه نرسيده است؟
۵- چرا ماموران ترافيك راه آهن نتوانسته اند واگن هاي فراري را به فراز بعد از ايستگاه خيام هدايت كنند؟
۶- آيا تا پيش از اين حادثه، علاجي براي قوس ورودي ايستگاه خيام انديشيده نشده بود كه آتش سوزي اصلي در اين ناحيه بايد رخ بدهد؟
۷- چرا هيچ كس مانع از گردآمدن مردم منطقه و جلوگيري از هجوم آنها براي تماشاي ماجراي تصادف اوليه نمي شود؟ آيا كسي در آن ميان نبود كه بداند اين واگن ها حكم بمب ساعتي را دارند؟
ما هم مثل شما اميدواريم تا پيش از فراموشي و رخ دادن حادثه اي جديد كه البته عامل اصلي فراموش كردن وقايع گذشته است! لااقل پاسخ اين چند سوال را گرفته باشيم.