چاه هاي نفت ايران در حال حاضر مي توانند حدود ۳ ميليون و ۸۰۰ هزار بشكه نفت را تحويل دهند. از اين حجم نفت خام، حدود يك ميليون و ۸۰۰ هزار بشكه در داخل كشور مصرف مي شود و بقيه به صادرات اختصاص مي يابد. كم نيستند كارشناساني كه بر اين اعتقادند كه ادامه روند فعلي مي تواند موجب شود، دومين قدرت نفتي جهان براي هميشه از بازارهاي جهاني خداحافظي كند
پيكان ۴۷ هنوز در خيابان هاي اين كشور تردد مي كند و قيمتي قابل توجه (بيشتر از ۲ميليون تومان) را در نقل و انتقالات دارا است
زهرا علي اكبري
چند سال پيش وقتي صنعت خودروسازي ايران برنامه افزايش تيراژ خودروهاي توليدي را در دستور كار خود قرار داد، كمتر كسي به بحران فراگير بنزين فكر مي كرد. صنعت خودروسازي توانست بدون توجه به اساسي ترين مساله يعني بنزين، رشد توليدي برابر ۵۰ درصد را تجربه كند. حالا ميزان توليدات ايران از حدود ۶۵۰ هزار دستگاه خودرو در سال است، اما بنزين كم كم در حال تبديل شدن به كالايي بسيار ارزشمند در ايران است، چرا كه حال انبوه خودروها با معضل كمبود سوخت مواجه هستند. دور از ذهن نيست روزي از راه برسد كه همه خودروهاي در حال تردد در ايران، در اين پاركينگ بزرگ متوقف شوند و ديگر سوختي براي حركت نداشته باشند.
امسال وقتي حمل بنزين هاي وارداتي موجود در اسكله ها با مشكل مواجه شد، پيش از آنكه خبر بروز مشكلات فني به ايستگاه هاي سوخت رساني برسد، بحران كمبود بنزين در استان هاي غربي رخ نمود و استان هاي غربي و شمال غربي به سختي در آتش كمبود بنزين مي سوختند. هميشه راهي ميانبر براي حل اين مشكلات پيدا مي شود، كافي است صاحبان خودرو حاضر شوند به جاي ۶۵ تومان براي هر ليتر بنزين ۱۵۰ تومان بپردازند تا بتوانند خودروهاي پر مصرفشان را به حركت در آورند. وزارت نفت در صدد حل مشكل كمبود بنزين در استان هاي غربي و شمال غربي برآمد، اما اين بيماري مسري زودتر از آنچه تصور مي رفت در ساير مناطق شيوع پيدا كرد و نتيجه آنكه بحران حتي سري به جايگاه هاي سوخت رساني استان تهران نيز زد.
از ميرداماد تا انتهاي ولي عصر، هيچ جايگاهي، سوخت نداشت. بنزين معمولي ۶۵ توماني به كيميا تبديل شد و خيلي ها با اكراه و از روي ناچاري مجبور شدند بنزين سوپر ۹۰ توماني را براي به حركت در آوردن خودروهاي خود مصرف كنند. همين فاصله قيمتي، بسياري از دارندگان خودرو را متوجه مصرف بيش از حد بنزين در باك هاي اتومبيلشان كرد.
در حالي كه استاندارد مصرف بنزين در كشورهاي اروپايي براي هر خودرو حدود ۶ ليتر در صد كيلومتر است، بسياري از خودروهاي صفر كيلومتر ايراني بيش از ۱۲ ليتر بنزين در صد كيلومتر مصرف مي كنند.
مشكل حمل بنزين از بنادر جنوبي ظرف ۲ هفته رفع شد و «كمبود سوخت» از جايگاه هاي سوخت رساني خداحافظي كردند. مساله خودروهاي پرمصرف، واقعي شدن قيمت بنزين، اصلاح تكنولوژي توليد خودرو و ... نيز همگي همراه با راه افتادن تانكرهاي حامل بنزين از بنادر جنوبي، دوباره به دست فراموشي سپرده شدند. امسال تنها براي دارندگان خودروهاي پرمصرف ايراني، دولت مستقيما يك ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار هزينه كرده، چرا كه حجم واردات بنزين به اين مبلغ رسيده است. از سوي ديگر در حدود ۴۰ ميليون ليتر بنزين نيز روزانه در پالايشگاه هاي ايران توليد مي شود.
مصرف بنزين در حال حاضر به روزانه ۶۰ ميليون ليتر رسيده است. كمي آن سوتر از مرزهاي جنوبي ايران، نفتكش هاي غول پيكر هر ليتر بنزين را به قيمت معادل۲۰۰ تا ۲۳۰ تومان، خريد و فروش مي كنند. ورود به مرزهاي جغرافيايي ايران و خريد بنزين ۶۵ توماني براي خيلي از ساكنان آن سوي مرزها يك روياي دست نيافتني است. شايد ايران تنها كشوري باشد كه براي مصرف هر ليتر بنزين، ۱۳۵ تومان يارانه پرداخت مي كند.
چاه هاي نفت ايران در حال حاضر مي توانند حدود ۳ ميليون و ۸۰۰ هزار بشكه نفت را تحويل دهند. از اين حجم نفت خام، حدود يك ميليون و ۸۰۰ هزار بشكه در داخل كشور مصرف مي شود و بقيه به صادرات اختصاص مي يابد. كم نيستند كارشناساني كه بر اين اعتقادند كه ادامه روند فعلي مي تواند موجب شود، دومين قدرت نفتي جهان براي هميشه از بازارهاي جهاني خداحافظي كند و حتي براي تامين نياز خود مجبور به واردات نفت و فرآورده هاي نفتي باشد. در اين صورت ديگر چيزي از اقتصاد بيمار ايران كه بر پايه هاي لرزان و سست نفت بنا شده است باقي نخواهد ماند. طبق آمارهاي ارايه شده از سوي بانك مركزي، وزارت امور اقتصادي و دارايي و ساير مراجع ذي ربط، هنوز ۷۰ درصد اقتصاد ايران، زير سايه سنگين نفت نفس مي كشد و حيات ۳۰درصد ديگر نيز سخت با وضعيت ۷۰درصد اقتصاد وابسته به نفت ايران گره خورده است.
|
|
شايد يكي از مهمترين عاملا ن افزايش قابل توجه مصرف نفت، صنعت خودروسازي باشد كه همچون خوره در حال تجزيه باقيمانده اين پيكر پوسيده است. صنعت خودرو گذشته از آنكه بخش مهمي از اشتغال در كشور را در خود جاي داده است و همواره از آن به عنوان يكي از موفق ترين بخش هاي اقتصادي ياد مي شود، اما هنوز نتوانسته خود را با استانداردهاي بين المللي تطبيق دهد. شايد روزي قرار است كه مقامات و مسوولان تصميم گير در امور خودرو، به اين نتيجه برسند كه بهتر بود به جاي افزايش تيراژ، آن هم به حدود ۶۵۰ تا۷۰۰ هزار خودرو در سال، كيفيت خودروها افزايش مي يافت و تكنولوژي هاي مدرن نيز ورودشان به صنعت خودروسازي ايران را رسما اعلام مي كردند.
در كشورهاي توسعه يافته به ازاي ورود هر دستگاه خودروي صفر كيلومتر به ناوگان حمل ونقل، بايد يك خودرو از رده خارج شود. يك خودروي فرسوده!
به عنوان مثال در ژاپن محوطه اي با عنوان قبرستان خودرو درنظر گرفته شده است و دارندگان خودروهاي ۵ تا۱۰ ساله كه اتومبيلشان قادر به پاس كردن استانداردهاي بين المللي نيستند هر سال طي مراسمي خاص، خودروهايشان را با گل آذين مي دهند و براي آخرين بار آنها را از شهر تا قبرستان به حركت در مي آورند. قطعات خودروهايي كه به قبرستان مي روند منفصل مي شود و از قراضه آنها در بخش هاي ديگر استفاده مي شود. اما در ايران يافتن خودروهاي توليدي سال ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ چندان دشوار نيست. پيكان ۴۷ هنوز در خيابان هاي اين كشور تردد مي كند و قيمتي قابل توجه (بيشتر از ۲ميليون تومان) را در نقل و انتقالات دارا است.
صنعت خودروسازي در ايران بدون توجه به تدوين برنامه اي براي افزايش تيراژ توليد، همگام با خروج خودروهاي فرسوده از رده نسبت فعاليت خود را توسعه داده است. نتيجه اينكه تردد خودروهاي ۲۰ساله و ۳۰ساله كه در هر صدكيلومتر بيش از ۲۰ ليتر بنزين را مي بلعند هنوز مزيت اقتصادي دارد.
در چنين شرايطي بسياري افزايش قيمت بنزين را تنها راه حل منطقي بيرون آمدن از بحران مي دانند. در بهترين حالت ميزان واردات بنزين در سال ۱۳۸۳ به ۲ميليارد و ۲۰۰ ميليون تومان خواهد رسيد و صنعت خودروسازي نيز بيش از ۷۰۰ هزار خودروي جديد را راهي بازار خواهد كرد.
آيا افزايش قيمت بنزين حتي به ۲۰۰ تومان چاره ساز است؟ بي شك اين اقدام تنها در صورتي موثر خواهد بود كه صنعت خودرو نيز همزمان نسبت به بكارگيري تكنولوژي جديد توليد، خروج خودروهاي فرسوده از رده و ... اقدام كند.
در اين صورت مسلما اتفاقاتي رخ خواهد داد كه براي كمتر كسي باورش امكان پذيراست. روزي مي رسد كه شما از هر نقطه تهران مي توانيد كوه هاي اطراف را تماشا كنيد، آسمان آبي را ببينيد و بدون ترس از آلاينده هايي كه خودروهايتان وارد ريه هاي شما مي كنند نفس عميق بكشيد. ظرف ۲۰ دقيقه از اين سوي شهر تا آن سوي شهر بزرگ تهران را طي كنيد چرا كه حالا ترافيك روان، ساعاتي از وقت روزانه شما را كه در ترافيك مي گذشت آزاد كرده است. از گفته هاي مقامات و مسوولان تصميم گير چنين برمي آيد كه اين اتفاق حالا حالا ها رخ نخواهد داد، به چند علت مشخص. اول اينكه بنزين كالايي سياسي است كه افزايش قيمت آن مي تواند اقتصاد را به آتش بكشد.
بالا رفتن قيمت بنزين كبريتي است در انبار باروت و در چشم بر هم زدني، همه بخش هاي اقتصاد را در مي نوردد و تورم، خاكستري از اقتصاد بجا خواهد گذاشت.
همچنين ادامه وضعيت فعلي نيز اين انفجار را تنها براي مدتي كوتاه به تعويق خواهد انداخت چرا كه بالا رفتن مصرف، هر روز بيشتر از ديروز قدرت چانه زني ايران در بازارهاي جهاني را كم مي كند ايران در حال حاضر تنها ۲ ميليون و ۲۰۰ هزار بشكه نفت براي عرضه دربازارهاي جهاني دارد در حالي كه عربستان قدرت عرضه ۸ ميليون بشكه نفت را نيز در چاه هاي خود ذخيره كرده است. چند سال ديگر عراق چاه هاي نفتي اش را بازسازي مي كند و با سبد پر، راهي بازارهاي جهاني نفت خواهد شد.
در آن روزها وضعيت آنقدر بغرنج خواهد شد كه ممكن است حتي تصور آن سبب شود براي هميشه خودرويتان را در پاركينگ خانه حبس كنيد تا مبادا نقشي در افزايش مصرف بنزين داشته باشيد.