عكس: ساتيار
علي رضا جلا ئيان 
شب پنج شنبه، ۱۹ فروردين ماه جاري، با فروريختن ساختماني ۴ طبقه در خيابان ۲۰۰ غربي فلكه سوم تهرانپارس ، بسياري از سكنه و اهالي اين خيابان از وحشت و اضطراب ناشي از سر و صداي اين حادثه به خيابان ريخته و به گمان زلزله براي چند ساعت سرگردان بودند.
يكي از ساكنان اين خيابان درگفت وگو با خبرنگار ما گفت: «ما در حال تماشاي برنامه تلويزيوني بوديم كه ناگهان صدايي شبيه انفجار ازخيابان شنيده شد و همگي از ترس به خيابان رفتيم، اما آنقدر گرد وخاك تمام خيابان را فرا گرفته بود كه همه اهالي به تصور زلزله از خانه هايشان بيرون آمدند و تا ساعتي در خيابان ماندند.»
ظاهرا علت فرو ريختن اين ساختمان ۴ طبقه و قديمي عدم رعايت نكات ايمني و فني توسط پيمانكاري بوده است كه در زميني كه پشت سر اين ساختمان واقع شده بود مشغول گودبرداري بوده  اند. «عظيمي» يكي از اهالي اين ساختمان مي گويد: « از ۵ روز قبل از اين ماجرا ما خانه  هايمان را تخليه كرده بوديم. او علت اينكار را شكاف بزرگ و وحشتناكي عنوان مي كند كه دراثر حفاري در قطعه زميني كه پشت اين ساختمان بوده است در ديوارساختمانشان بوجود آمده است.»
با وقوع اين حادثه، ماموران ايستگاه ۳۲ آتش نشاني در كمتر از ۵ دقيقه خود را به محل مي رسانند و با انجام بررسي هاي اوليه متوجه مي شوند كه خوشبختانه كسي در ساختمان وجود نداشته است.
يكي ازماموران آتش نشاني در گفت وگو باخبرنگار ما اعلام كرد قديمي ساز بودن ساختمان فروريخته و سست بود خاك گودبرداري شده، از عوامل اصلي فروريختن اين ساختمان ۴ طبقه بوده است.
من به صاحب زمين بغلي گفته بودم كه خانه مان در حال فرو ريختن است، ولي او توجه نكرد. يكي از اهالي آپارتمان در حالي كه به شدت ناراحت بود اين جملات را فرياد مي زد و اهالي خيابان سعي در آرام كردن او داشتند.
يكي ديگر از اهالي اين ساختمان مي گويد: از ۱۳ فروردين كه زمين كناري ما به عمق ۵ يا ۵/۴ متر گودبرداري شد، آپارتمان  در حال فروريختن بود، ترك هاي خيلي بزرگي در آپارتمان به وجود آمد و حتي به خاطر يكي از همين ترك ها در پاركينگ در اثر فشار بازنمي شد و همان روز آقاي عظيمي صاحب ساختمان به شهرداري منطقه ۴ مراجعه كرد و شهرداري نيز اخطاري براي پيمانكار فرستاد و پيمانكار هم كاري جز زدن چند داربست نكرد.
در حال حاضر صاحب زمين و صاحب ساختمان در كلانتري ۱۲۶ تهرانپارس از يكديگر شكايت كرده اند و صاحب زمين گودبرداري شده فعلا با قيد ضمانت و وثيقه آزاد شده است. طبق ماده ۶۹۰ قانون مجازات اسلامي: هر كسي به وسيله صحنه سازي از قبيل پي كني، ديواركشي، تغير حد فاصل و امثال آن و اراضي موات و باير و ساير اراضي و املاك متعلق به دولت يا شركت هاي وابسته به دولت يا شهردراي يا اشخاصي حقيقي يا حقوقي به منظور تصرف يا ذيحق معرفي كردن خود يا ديگري مبادرت كند يا بدون اجازه سازمان حفاظت محيط زيست يامراجع ذي صلاح ديگر مبادرت به عملياتي كند كه موجب تخريب محيط زيست و منابع طبيعي شود و يا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدواني ياايجاد مزاحمت ممانعت از حق در موارد مذكور كند به مجازات يك ماه تا يك سال حبس محكوم مي شود.

علي رضا رحيمي نژاد
هنوز هم وقتي آن لحظه ها را به ياد مي آورد اضطراب تا مغز استخوانش رخنه مي كند. پدر «ايمان»، كودك ۱۶ ماهه اي كه توسط پرستار خود ربوده وبه گروگان گرفته شد، مي گويد: «همان لحظه كه خبر دادند الهام - پرستار كودك - پسرم را ربوده است پيش خودم فكر كردم هر چه خدا بخواهد همان مي شود. هر چند «ايمان» تمام زندگي ام و ربودن او برايم خيلي سنگين بود، اما سعي كردم با مساله راحت برخورد كنم و به خاطر همين توانستم «ايمان» را دوباره به دست بياورم.
صبح روز چهارم فروردين ماه دختر ۱۷ ساله اي كه با حقوق ماهيانه ۱۰۰ هزار تومان از طرف يك شركت خدماتي، از تنها فرزند زوج جواني كه در حوالي فلكه صادقيه سكونت دارند، مراقبت مي كرد، در فرصتي مناسب «ايمان» را ربود و عصر همان روز طي يك تماس تلفني از پدر او درخواست پول كرد.
پدر «ايمان» مي گويد: «آدم ربايان از من ۱۸ ميليون تومان تراول چك و ۲۰ ميليون پول نقد خواستند اما من چنين پولي نداشتم براي همين تصميم گرفتم با آنها برخورد تندي داشته باشم. به فردي كه تلفن كرده بود گفتم چنين پولي ندارم و بچه را هم نمي خواهم.»
اين جمله كودك ربايان را كه خود را براي يك اخاذي بزرگ آماده كرده بودند، شوك زده كرد و پدر «ايمان» توانست در فرصت مناسبي كه به دست آورده بود با مراجعه به دادسراي امور جنايي تهران موضوع را به مقامات قضايي و انتظامي اطلاع دهد.
«آن روز همه جا تعطيل بود و بازپرس كشيك دادسرا هم قصد داشت محل كارش را ترك كند، اما وقتي ماجرا را برايش تعريف كردم فوري به كارآگاهان اداره مبارزه با اداره آگاهي دستور داد تحقيقات خود را آغاز كنند. داديار سليماني آن روز واقعا زحمت كشيد و كارهايي برايم كرد كه كمتر كسي در شرايط عادي حاضر به انجام آن بود.»
به اين ترتيب ماجراي گروگانگيري وارد مرحله تازه اي شد. كارآگاهان كه مي دانستند چه كسي كودك ۱۶ ماهه را ربوده است، اكنون به دنبال سرنخي از محل اختفاي او بودند.
پدر «ايمان» مي گويد: «در همان شرايطي كه ماموران مشغول تحقيق بودند آدم ربايان چند بار با من تماس گرفتند و هر بار من با بي محلي و بدرفتاري با آنها برخورد كردم و همين موضوع باعث شد تا مبلغ درخواستي شان را كمتر كنند.»
در اين ميان نقشه كارآگاهان براي به دام انداختن عاملان نخستين آدم ربايي سال اين بود كه پدر كودك با آنها قرار ملاقاتي ترتيب دهد و آنها در فرصتي مناسب متهمان را دستگير كنند.
ماموران مي گفتند بايد قرارم را طوري تنظيم كنم كه بچه  را دست به دست تحويل بگيرم يعني همان موقع كه پول را مي دهم آنها هم «ايمان» را آزاد كنند، اما ربايندگان خيلي زيرك بودند و قصد داشتند كه اول پول را بگيرند و ۲ ساعت بعد گروگان شان را تحويل دهند. در اين بين نكته اي كه هنوز مبهم بود و كارآگاهان را با مشكل مواجه كرده اين بود كه آنها نمي دانستند آيا پرستار جوان در اين گروگانگيري تنها است يا افراد ديگري نيز به عنوان همدست به او كمك مي كنند. پدر «ايمان» مي گويد: ما دقيقا نمي دانستيم آنها چند نفر هستنداما به هر حال برايم فرق نمي كرد من بچه ام را مي خواستم و بالاخره تصميم خود را گرفتم و با ربايندگان قرار ملاقات گذاشتم. آخرين باري كه آنها با من تماس گرفتند گفتم فقط ۹ ميليون تومان توانسته ام فراهم كنم طرف مقابل وقتي اين حرف را شنيد گفت حاضر است در ازاي ۷ميليون پول نقد «ايمان» را آزاد كند. به اين ترتيب قرار شد ساعت ۵/۴ بعدازظهر ۷فروردين به كيلومتر ۲۰ جاده ساوه بروم. شرط آدم ربايان اين بود كه در اين ملاقات تنها باشم براي همين موضوع را به ماموران اطلاع ندادم و تصميم گرفتم بدون دخالت آنها پول را بدهم و «ايمان» را آزاد كنم البته قبلا در اداره آگاهي هشدار داده بودند كه اگر اين كار را بكنم احتمال آزادي «ايمان» از يك درصد هم كمتر است اما من پيش خودم گفتم هرچه خدا بخواهد همان مي شود. زمان ملاقات فرا رسيد پدر «ايمان» در حالي كه يك كيف حاوي ۷ ميليون تومان در دست داشت با ديدن ۲ موتور سوار ناشناس كه از دور به سوي او مي آمدند فهميد بايد خود را براي قرار گرفتن در دشوارترين شرايط زندگي آماده كند او مي گويد: آن موقع خيلي اضطراب داشتم اما نمي ترسيدم فكر مي كردم آنها پول را مي خواهند دليلي ندارد به من و «ايمان» آسيبي برسانند.
بالاخره ۲ مرد پول را تحويل گرفتند و از پدر ايمان خواستند براي تحويل گرفتن كودك ۱۶ ماهه به سمت رباط كريم حركت كند. آنها مرتب با تلفن همراه من تماس مي گرفتند و محل قرار را تغيير مي دادند فكر مي كنم مرا تعقيب مي كردند تا مطمئن شوند تنها هستم و موضوع را به ماموران اطلاع نداده ام.
ساعتي بعد بازي تمام شد «ايمان» از داخل پيكاني كه دو زن سوار آن بودند بيرون آمد و به طرف پدرش دويد او آزاد شده بود. خدا «ايمان» را دوباره به من داد من زندگي دوباره گرفتم و خيلي خوشحال بودم خيلي به ويژه آنكه پسرم سرحال بود و آدم ربايان در اين ۴ روز او را اذيت نكرده بودند از طرفي چون «ايمان» از قبل پرستارش رامي شناخت و با او احساس راحتي مي كرد از نظر روحي هم لطمه نخورده بود.
پس از آزادي «ايمان» و فرار آدم ربايان ديگر پرونده گروگانگيري در اداره آگاهي به جريان افتاد و كارآگاهان همچنان در تعقيب ۴ زن و مرد ناشناس هستند. پدر «ايمان» اكنون پس از گذشت ۲۰ روز از ماجراي كودك ربايي قصد دارد از شركتي كه الهام - پرستار گروگانگير را به او معرفي كرده بود، شكايت كند.
وي مي گويد: «اگر اين شركت در استخدام پرستار دقت بيشتري مي كرد اين اتفاق رخ نمي داد. آنها مقصر هستند و عليه شان شكايت مي كنم.»
جرايمي كه پرستاران خانگي مرتكب مي شوند، موضوعي است كه از مدت ها قبل در مراجع قضايي مطرح بوده و افراد زيادي به اتهام سرقت، آدم ربايي و ... مجبور به طرح دعوي عليه اين افراد و شركت هاي خدماتي شده اند اما با اين وجود هنوز ضوابط روشني براي نحوه فعاليت اينگونه شركت ها وجود ندارد.
مدير يكي از اين شركت ها مي گويد: «تا مدتي قبل براي تاسيس چنين شركت هايي فقط كافي بود آن را ثبت كرد اما اخيراً به خاطر مشكلاتي كه به وجودآمده به مجوز بهزيستي هم نياز است. البته شركت هايي كه قبلاً ثبت شده اند شامل اين قانون نمي شوند و مي توانند به فعاليت خود ادامه دهند. ضمن آنكه بسياري از مديران اين شركت ها به لحاظ شخصيتي شايستگي چنين كاري را ندارند اكثر آنها افرادي هستند كه خود زماني كارگر بوده اند و حالا به قصد سودجويي اقدام به راه اندازي شركت كرده اند.» نبود قانون دقيق در زمينه استخدام پرستارهاي خانگي از ديگر مواردي است كه سبب مي شود چنين جرايمي افزايش يابد. اكنون هر شركت بنا به ضوابطي كه خود وضع كرده، اقدام به جذب پرستار مي كند و برخي از شركت ها بدون پيش بيني هاي لازم دست به چنين كاري مي زنند.
مدير يكي از شركت ها مي گويد: «يك برگ كپي شناسنامه و يك قطعه عكس و ضمانت نامه يكي از اقوام براي استخدام كافي است و ما به هر پرستار ماهيانه ۱۲۰ تا ۲۰۰ هزار تومان حقوق مي دهيم.» بي اطلاعي از قانون يكي ديگر از عوامل اصلي است كه باعث مي شود شركت هاي خدماتي در چنين مواردي توجه و دقت كافي نداشته باشند حال آنكه ازنظر قوانين موجود چنانچه اين پرستاران مرتكب جرمي شوند،  شركت معرفي كننده و طرف قرارداد نيز تحت پيگرد قضايي قرار مي گيرد.
«محمدعلي جداري فرغي»- وكيل دادگستري و حقوقدان - در اين رابطه مي گويد: «مديران بعضي از اين شركت ها از وزارت كار داراي مجوز كاريابي هستند و برخي ديگر چون خود افراد بيكاري هستند اقدام به تاسيس شركت هاي كاريابي مي كنند تا از اين رهگذر سودي به دست آورند غافل از اين كه انجام چنين كاري بدون ضوابط، مي تواند صدمات جبران ناپذيري به افراد وارد كند.» وي مي افزايد: «در چنين مواردي اگر مدير شركت خدماتي از قبل از نيت مجرمانه پرستارنما آگاهي داشته باشد طبق قانون به عنوان معاونت در جرم مجازات مي شود و اگر بي اطلاع باشد از مسووليت مدني برخوردار است و از آنجا كه سبب ورود خسارت به متقاضي و طرف قرارداد خود شده است بايد از لحاظ قانوني پاسخگو باشد.»

اگر بخواهيد مي توانيد دنيا را سفيد يا سياه ببينيد. اما رنگ واقعي دنيا خاكستريست. باور نمي كنيد اين خبر را بخوانيد. در يكي از شب هاي بي خاصيت اين شهر سارقي كه براي سرقت به ساختمان نيمه كاره اي رفته بود با ديدن نگهبان مجروح همان ساختمان كه قبل از او توسط چهار سارق ديگر به شدت مجروح شده بود، او را به بيمارستان برد و لابد حالا خيلي با هم رفيق شده اند. نيمه هاي همان شب چهار سارق مسلح به چاقو به ساختمان نيمه كاره اي مي روند. نگهبان ساختمان در مقابل آنها مقاومت مي كند، تبهكاران نگهبان را تهديد مي كنند كه جاي پول ها را نشان دهد و وقتي با مخالفت او روبه رو مي شوند با چاقو وي را مجروح مي كنند. آنها پس از جست وجو، جاي پول ها را پيدا و سريع از محل فرار مي كنند. دو ساعت بعد سارق معتادي براي تهيه پول مواد مخدرش به ساختمان نيمه كاره مي رود. او بعد از روبه رو شدن با نگهبان مجروح با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و همراه او به بيمارستان رفت. نگهبان به ماموران پليس ۱۱۰ گفت: خوابيده بودم كه چهار جوان با چاقو به اتاقم آمدند. اول در مقابل آنها ايستادگي كردم اما آنها با چاقو مرا زخمي كردند و جاي پول ها را پيدا كرده و تمام پس انداز مرا به همراه پول دو نفر از دوستانم كه در حدود ۱۵ ميليون تومان مي شد به سرقت بردند. سارقان فكر كردند كه من بيهوش شده ام، ولي من بعد از رفتن آنها خودم را به نزديكي هاي در ورودي رساندم كه اين جوان مرا ديد و با پليس ۱۱۰ تماس گرفت. سارق در حال حاضر با قرار وثيقه در بازداشت به سر مي برد تا تحقيقات لازم در مورد اين پرونده انجام شود.

دو باند از سارقان زورگير كه در استان هاي شيراز و اصفهان اقدام به سرقت مي كردند دستگير شدند.
اعضاي اولين باند سارقان كه سه نفر عضو داشت هنگامي كه قصد سرقت ۵۰ هزار تومان پول فردي با توسل به زور در چهارراه زند شيراز را داشتند شناسايي و يكي از آنها دستگير شد.
متهم در بازجويي به چند مورد سرقت با همدستي دو نفر ديگر اعتراف كرد كه آنها با هماهنگي قضايي دستگير شدند. دو سارق پس از دستگيري به سرقت ۷۰ هزار تومان از يك تبعه افغاني در خيابان ساحلي قبل از دستگيري اعتراف كردند.
همچنين ماموران، اعضاي يك باند سارقان زورگير را كه در خيابان امام خميني قصد سرقت ۴۰ هزار تومان از يك جوان را داشتند دستگير و تحويل مقامات قضايي شدند.

باور كنيد لاف نمي زنيم. اين خبر كامل و صددرصد واقعيت دارد. يك جوان ۱۹ ساله آباداني به نام «نجف فرحاني» دريك هفته اقدام به جمع آوري ۳ هزار و ۵۰۰ عدد سرنگ مصرفي آلوده و رها شده ازمقابل مطب پزشكان اين شهركرد. اين جوان هدف ازكار خود را اعلام وضعيت بهداشتي شهر به مردم و اخطار به مسوولان ذيربط درامور بهداشت عنوان كرد. او كه اين سرنگ ها راهمراه خود داشت گفت: دست اندركاران امور بهداشتي شهر بايد اين مساله را مد نظر داشته باشند كه عدم توجه به مسايل بهداشتي و ملزم نبودن پزشكان و واحدهاي تزريقات و پانسمان به رعايت بهداشت مي تواند سلامت عمومي را به خطر بيندازد.
فرحاني افزود: تنها اجراي چند برنامه بهداشتي آن هم در هفته بهداشت و سلامت نمي تواند پاسخگوي نيازهاي بهداشتي در اين شهر باشد. اين جوان قصد دارد اين سرنگ هاي آلوده را سوزانده و از بين ببرد.

برخورد قطار باري با يك دستگاه خودروي سواري در قائم شهر باعث كشته شدن راننده خودرو شد.
اين قطار شامگاه گذشته از ايستگاه گوني بافي قائم شهر درحركت بود كه در گذرگاه مجاز بدون مستحفظ به علت عدم رعايت حق تقدم عبور قطارها، اين حادثه رخ داد.
راه آهن ازشهروندان و رانندگان وسايط نقليه خواست هنگام عبور از گذرگاه هاي بدون مستحفظ ضمن رعايت مقررات ايمني، به حق تقدم حركت قطارها توجه كنند تا دچار حادثه نشوند.
براساس اين گزارش خط ترمز قطارها در شرايط معمولي بيش از ۷۰۰ متر و در شرايط ويژه ۴۰ متر است.
بعد از ماجراي پر سروصداي حادثه قطار نيشابور انگار برخورد يك دستگاه خودرو با قطار حادثه اي عادي تلقي مي شود.

هر روز خبرهاي مختلفي از قاچاق مواد مخدر به شيوه هاي گوناگون مي خوانيم. اما قاچاق هروئين با سجاده شيوه جديد دو افغاني است كه ۱۱ كيلوگرم هروئين خالص را در ۶۱ سجاده به طرز ماهرانه اي جاسازي كرده بودند.
سجاده كه از طريق كشور پاكستان، شهرهاي مرزي، استان فارس و اصفهان به تهران حمل مي شد، در محور اصفهان - تهران به همراه دو فرد افغاني متوقف شد.
هر يك از اين سجاده ها داراي دو حاشيه دو سانتي متري و به ضخامت سه ميلي متر زري باف شده بود كه بين زري باف سجاده ها، حدود ۲۰۰ گرم هروئين خالص در كيسه هاي نايلوني باريك جاسازي شده بود و روي آنها را نواردوزي كرده بودند.

تهيه مواد مخدر، جواني را كه سه ماه پيش از زندان آزاد شده بود، دوباره راهي زندان كرد. اين جوان سابقه دار «علي» نام دارد و ۲۷ ساله است. او چهار سابقه مواد مخدر و هفت سابقه سرقت و دو سابقه مشروبات الكلي دارد. «علي» كه ساعت دو نيمه شب براي سرقت به يك كارگاه قالبسازي رفته بود، در آنجا خوابش مي برد و صبح پس از ورود كارگران توسط آنها دستگير مي شود. او بعد از دستگيري در اعترافات خود به ماموران گفت: «در اين سه ماهي كه از زندان آزاد شدم براي تهيه مواد مخدرم ۲۷ ضبط ماشين و از ۱۵ كارگاه سرقت كرده ام. تمام اموالي را هم كه سرقت كرده ام به يكي از دوستانم مي فروختم.» با اعترافات متهم، مالخر هم دستگير شد. پس از دستگيري مالخر، او اعتراف كرد، «علي» يكي از دوستان قديمي من است و به خاطر اينكه به مواد مخدر احتياج داشت اموال مسروقه را از او مي خريدم. متهمان با قرار وثيقه در بازداشت هستند تا ماموران تحقيقات خود را در رابطه با سابقه آنها تكميل كنند.

ماموران نيروي انتظامي اصفهان اعضاي كارواني  را كه به بهانه مسافرت به كربلا اقدام به كلاهبرداري ۱۲۸ ميليوني كرده بودند دستگير كردند.
در آخرين روزهاي كاري سال ۸۲ ماموران در پي شكايت بيش از ۸۵ نفر از اعضا اين گروه متوجه يك ماجراي كلاهبرداري در حوزه استحفاظي خود شدند. يكي از شاكيان به ماموران گفت: «در ماه رمضان سال ۸۲ متوجه شديم اين افراد قصد فرستادن كاروان هاي زيارتي به كربلا را دارند و ما با اعتماد به آنها پول خود را براي تحويل به شخصي به نام «حسين» پرداخت كرديم كه او پس از اخذ پول حاضر به اعزام زائران يا پرداخت پول ها نشد. ماموران سپس اقدام به تحقيق كردند و در ابتدا يك روحاني در اين رابطه دستگير شد.
وي در بازجويي  ها ضمن تاييد موضوع اعلام كرد، كليه وجوه را تحويل حسين داده و او مسوول اعزام زائران به كربلابوده است.
ماموران در ادامه با هماهنگي مقام قضايي به منزل حسين اعزام شدند كه در ابتدا همسر او منكر حضور او در منزل شد كه با تيزهوشي، ماموران متوجه دروغ او شدند و در محل كمين كردند و هنگامي كه حسين قصد خارج شدن از منزلش را داشت از سوي ماموران دستگير شد. حسين در بازجويي ها ادعا كرد قادر به اعزام زائران به عتبات  عاليات نيست و حاضر است كل مبلغ ۱۲۸ ميليون را به زائران بازگرداند.
ماموران سپس با هماهنگي قضايي پول مالباختگان را به آنها پرداخت كردند و پرونده را براي سير مراحل قانوني تحويل مراجع قضايي دادند.
مجازات كلاهبرداري
طبق ماده يك قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشاء و اختلاس و كلاهبرداري فرد كلاهبرداري علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از يك تا هفت سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است محكوم مي شود. همچنين وزارت كشور از هموطنان خواست باتوجه به اوضاع نابسامان عراق از سفر به اين كشور خودداري كند.

معمولا خبر مرگ نظاميان را در جبهه ها و جنگ ها مي شنويم. اما اين بار براي شما خبري داريم از پنج نظامي يوناني كه به خاطر وزش باد كشته شدند. ماجرا از اين قرار است كه چهار سرباز و يك درجه دار ارتش يونان در منطقه شمال شرقي اين كشور نزديك مرز تركيه، به علت گرفتار شدن در جريان وزش شديد باد و برخورد با شبكه انتقال برق پرقدرت كشته شدند.
اين نظاميان كه در صدد برافراشتن پرچم اين كشور بر فراز يك پاسگاه مرزي در منطقه رودخانه «اوره» بودند به علت وزش شديد باد به شبكه انتقال برق نزديك پاسگاه برخورد كرده و بلافاصله جان باختند.
وزارت دفاع يونان با اعلام دو روز عزاي عمومي براي نظاميان اين كشور، اعلام كرده است هر چند تحقيقات اوليه نشان مي دهد علت بروز اين حادثه وزش شديد باد بوده ولي روشن شدن ابعاد كامل اين واقعه در دستور كار قرار دارد.

بعضي ها چه رويي دارند. كار خلاف كه انجام مي دهند هيچ وقتي هم كه مي خواهند جلويشان را بگيرند به خيابان مي ريزند و راه را مي بندند. اين خبر از افغانستان به دستمان رسيده است:حدود هزار كشاورز توليد مواد افيوني در افغانستان در اعتراض به تلاش دولت افغانستان جهت نابودي مزارع كشت خشخاش خود، يك جاده در شرق افغانستان را مسدود كردند. اين عده با مسدودكردن جاده كامه جلال آباد مركز ولايت ننگرهار را به مدت دو ساعت و بستن مسير تردد خودروها تهديد كردند كه به حركت اعتراضي خود ادامه خواهند داد. شهروندان «كامه» به دولت هشدار دادند در برابر هر اقدامي كه مانع كشت خشخاش و توليد مواد افيوني توسط آنان شود به مقابله جدي برمي خيزند. دولت جديد افغانستان از حدود ۱۰ روز پيش كار نابودساختن مزارع كشت خشخاش را در سه ولايت هلمند، قندهار، ننگرهار آغاز كرده است. اما درمورد توليد موادمخدر نكته قابل توجه اين است كه پس از سقوط طالبان در افغانستان يعني از حدود دو سال پيش تاكنون توليد موادمخدر در افغانستان ۲۰ برابر شده است.

مقامات كشور چين كه براي مبارزه با شيوع بيماري ايدز تصميمات سختي را اتخاذ كرده اند، در يك اقدام جديد اعلام كردند پنهان كردن موارد ابتلا به بيماري ايدز در اين كشور از اين پس جرم محسوب مي شود. اخيرا برخي از مسوولان دولت چين اعلام كرده اند براي جلوگيري از شيوع بيماري ايدز در اين كشور تدابير سختي اتخاذشده است و كساني كه قصد سرپوش گذاردن بر انتشار اين بيماري را داشته باشند. تنبيه خواهندشد.
همچنين آنها در مصاحبه  هاي خود باخبرنگاران نكته اند گفته اند دولت بدون ترديد كساني كه مايل به پنهان كردن موارد بيماري باشند، به شدت مجازات خواهد كرد.
براساس آمار رسمي شمار مبتلايان به ايدز و ويروس اچ. آي.وي در چين حدود ۸۵۰ هزارنفر است.
سازمان ملل هشدار داده است در صورتي كه تدابير موثر اتخاذنشود اين رقم تا يك دهه ديگر به ۱۰ تا ۲۰ ميليون نفر خواهد رسيد.

دو ايراني در سقوط تله كابين در ايروان مركز ارمنستان كشته شدند. در اين حادثه ۱۲ نفر كشته و زخمي شدند كه ۳ نفر از آنها ايراني بودند. كميسيون ويژه بررسي علت اين سانحه كه هفته گذشته روي داد علت بروز آن را جدا شدن كابل كشش از يدك واگن ذكر كرده است. اسامي قربانيان ايراني اين حادثه علي اكبر زارع گرده سنگ وكامل شيخانلوي ميلان بوده وفرد مجروح نيز اسماعيل عين  الله زاده نام دارد.
واگن حامل افراد مذكور از ارتفاع ۱۵ متري به داخل يك منزلي مسكوني سقوط كرد كه به ساكنان آن هيچگونه آسيبي نرسيده است.
از سوي ديگر وارتان اسكانيان وزير امور خارجه ارمنستان در پيامي براي سيد كمال خرازي همتاي ايراني خود نسبت به بروز اين حادثه ابراز تاسف كرده است.
وي ضمن تسليت به خانواده قربانيان براي بازماندگان آنان آرزوي صبر و بردباري كرده است.

اين آدم هاي خلافكار آزاد كه هستند يك جور مصيبت به بار مي آورند، زندان هم كه مي افتند يك جور ديگر. از اكوادور خبر رسيده است: در شورش زندانيان اين كشور كه خواستار شرايط بهتري براي خود هستند يك زنداني كشته شد اين زنداني درجريان درگيري هاي داخل زندان اصلي « گارسيا مورنو» در كيتو كشته شد. بر اثر اين درگيري ها سه زنداني ديگر نيز زخمي شدند.
طي هفته گذشته زندانيان سراسر كشور اكوادور، به منظور كاهش مدت حبس، اخراج زندانيان خارجي و بهبود شرايط داخل زندان شورش كردند. زندان هاي اكوادور براي پذيرش ۶۵۰۰ زنداني ساخته شده ولي درحال حاضر ۱۲هزار و پانصد زنداني در اين زندان ها بسر مي برند.
بنابراين گزارش، در جريان شورش زندانيان بيش از يكصد نفر ازمردم شامل خبرنگاران و خويشاوندان زندانيان در داخل زندان به تله افتاده بودند.