افسانه خليلي 
حس مي كنيد در ميان دوستان و اطرافيانتان جايگاهي نداريد. آنها شما را دست كم مي گيرند و به چشم ديگري به شما نگاه مي كنند. به رفتار و لباس شما ايراد مي گيرند و حتي به نحوه غذاخوردنتان. يك روز صبح كه از جا بر مي خيزيد، روبه رويآيينه تصميم خودتان را مي گيريد. شما هم مي خواهيد به هر بدبختي شده. «باكلاس» شويد.
واژه «كلاس» و «كلاس گذاشتن» و انواع تركيبات آن همينجوري سر بر نياورده اند. واژه كلاس در دوران مشروطيت از زبان لاتين و انگليسي وارد زبان ما شد. يكي از معانيآن هم كه همان كلاس معروف خودمان است. كلاس اول و دوم و انواع كلاس هاي مدرسه اي! ولي غير از اين معنا، در جامعه شناسي به طبقات مختلف مردم هم گفته مي شود. مثل طبقه كارگر، طبقه متوسط، طبقه مرفه. بنابراين وقتي مي گوييم فلاني باكلاس است، منظور آن است كه او به طبقه بالا تعلق دارد (البته طبقه بالا منظور طبقه بالاي خانه تان نيست. متوجه هستيد كه!)
در جوامعي كه ثروت و امكانات مالي ارزش تلقي مي شود، پول داشتن و امكانات خاص براي كلاس گذاشتن شايع مي شود. افراد نمي خواهند در طبقه فرودست جامعه باشند. مردم به خصوص جوانان مي خواهند بگويند ما هم از طبقه بالاي اجتماع هستيم تا ديگران احساس كنند، آنها داراي ارزش اجتماعي هستند. همين امر باعث مي شود جوان بدبخت به هر راهي دست بزند تا حداقل شرايط لازم را براي باكلاس بودن داشته باشد. حتي اگر ماشين و لباس ها و حتي ژل روي مويش را هم از دوستانش قرض گرفته باشد و پول ناهار امروز خود را هم نداشته باشد ولي در كافي شاپ قهوه بخورد.
دكتر قاسم قاضي روان شناس مسايل اجتماعي معتقد است: «افراد نقابي به خود مي زنند تا به چشم ديگران برتر ديده شوند. اين در حالي است كه فرد نقابي به خود واقعي اش مي زند و چيزي را نشان مي دهد و رفتاري را انجام مي دهد كه مال او نيست. همين نقاب زدن به خود، باعث مي شود در وجود فرد، تنش به وجود آيد.» تنشي كه اولين تاثير آن، راحت نبودن ما در زندگي روزمره مان است. چرا كه تمام دغدغه ما حفظ آن نقاب دروغيني است كه بر چهره زده ايم. نقابي كه عوارض زيادي به دنبال خود دارد.
دكتر قاضي درباره اين عوارض مي گويد: «اين است كه در جامعه دروغ بيشتر مي شود. تضاد بين گفتار و عمل با واقعيت بيشتر مي شود.»
دكتر غلامرضا عليزاده هم در اين باره مي گويد: «پديده كلاس گذاشتن و براي خود پايگاه ديگري ترسيم كردن و جدا كردن از خود واقعي، فرار از واقعيت هاست. اگر اين حالت پايدار شود، بعضي از افراد در ذهن خويش، خود را فردي خارج از واقعيتي كه هست، تصور مي كنند. در صورت ماندگاري در چنين وضعيتي فرد با رويكرد تدريجي به گوشه گيري از اجتماع به فرد ضداجتماعي تبديل مي شود كه ممكن است دست به رفتارهاي آسيب شناختي بزند.»
به همين دليل فردي كه شغل پدرش، از مشاغل كم اهميت حساب مي شود و ياسكونتگاهش در محله هاي متعلق به اقشار كم درآمد جامعه است، نمي خواهد آن را مطرح كند يا به دروغ چيز ديگري مي گويد. اين فرد با نوعي كتمان حقيقت، در خود اضطراب و دلشوره ايجاد مي كند. اضطرابي كه او را رنج مي دهد و حتي براي خلاصي از آن به اعتياد پناه مي برد.
با كلاس بودن دردسرهاي خاص خودش را دارد. دردسرهايي كه حتي راحتي خيال هم براي انسان به ارمغان نميآورد. تنها انسان را گرفتار هزار توي پيچيده اي مي كند كه انتهايش هيچ كورسوي اميدي وجود ندارد. بهتر است بي خيال اين كلاس بازي ها شويم و خودواقعي مان راهر جور كه هست باور كنيم.

مرد را شلاق مي زنند. در يك ميدان بزرگ. سر شلاق ها تيغ دارد تا در پوست فرو برود. شلاق مي زنند و تيغ ها در پوست مرد فرو مي روند. پشت مرد خون آلود و رنجور است. پر از زخم. حالا او را بر مي گردانند و شلاق ها را به سينه اش مي زنند. چند صحنه بعد نوبت ميخ و چكش و دست هاي اوست. او بايد به صليب كشيده شود و صحنه فرو رفتن ميخ در دستان مسيح با جزئيات تمام به تصوير كشيده مي شود.
اينها فقط چند نمونه از صحنه  هايي است كه وقتيCD فيلم مصائب مسيح را تويVCD مي گذاريد مقابل چشمانتان قرار مي گيرند. با اين حال، اگرچه فيلم يكي از خشن ترين آثار تاريخ سينماست اين روزها خيلي ها براي ديدنش سر و دست مي شكنند. تب مصائب مسيح بازار فيلمCD و تهران را فرا گرفته وتعداد كپي هاي فيلم هر روز دارد بيشتر مي شود. بي ربط ترين آشناها هم اين روزها وقتي آدم را مي بينند سراغ ازمصائب مسيح مي گيرند و مي  خواهند يك شب اگر ممكن است فيلم را از شما قرض بگيرند. به نظر مي رسد كه بازار ويدئو كلوپ ها هم نتوانسته اين تقاضاي رو به رشد را جواب بدهد و هزارها نسخه از فيلم در كامپيوترهاي خانگي و با رايتر تكثير شده اند. نسخه اي كه دربازار وجود دارد مثل تمام نسخه هاي فيلم هاي روز جهان از كيفيت نازلي برخوردار است. معمولا به اين نسخه از فيلم ها «نسخه پرده اي» مي گويند. يعني نسخه اي كه توي يك سينماي نمايش دهنده به شكل مخفيانه از روي پرده فيمبردراي شده و درنتيجه نقص هاي فراواني دارد. كادر اصلي فيلم كامل نيست. صداها اصلا وضع خوبي ندارند و واضح نيستند و رنگ فيلم هم مخدوش است انگار كه از پشت يك ليوان چاي كمرنگ داريد فيلم را مي بينيد. جالب است كه فيلم دو تا زيرنويس انگليسي دارد. يكي زيرنويسي فيلم اصلي است( چون ديالوگ هاي فيلم به زبان آرامي هستند فيلم در آمريكا و اروپا با زيرنويس انگليسي اكران شده) و ديگري زيرنويسي است كه براي نسخه پرده اي بعدا گذاشته اند. آنهايي كه دنبالDVD هستند شايد نسخهDVD مصائب مسيح را تا به حال ديده باشند. اين نسخه هم پرده اي است و اصلاCD هاي فيلم از روي همين DVD تكثير شده اند.
عجيب است ولي استقبال از فيلم تقريبا در تمام كشورهايي كه فيلم در آنها به نمايش درآمده (وحتي در نيامده مثل ايران) حيرت  انگيز بوده است. فروش مصائب مسيح اين هفته درآمريكا از مرز ۳۵۳ ميليون دلار هم گذشت.
فيلم كه يكي دو هفته اي از صدر جدول فروش هفتگي كنار رفته بود، احتمالا به دليل تعطيلات عيد پاك دوباره با قدرت به صدر جدل برگشت و اين هفته هم ۱۵ ميليون دلار فروخت. اگر بخواهيد موفقيت عجيب و غريب فيلم مل گيبسون را بهتر درك كنيد كافي است آن را با فروش فيلم اسكاري ارباب حلقه ها مقايسه كنيد. ارباب حلقه  ها در ۱۷ هفته ۳۷۵ ميليون دلار فروش كرده و مصائب مسيح تنها در ۷ هفته به ۳۵۳ ميليون دلار فروش رسيده است. اصلا بعيد نيست تا چند ماه ديگر فيلم در تهران هم روي پرده سينماها برود، با اين حال بعيد است تب ديدن مصائب مسيح به اين زودي ها در بازار فروكش كند.
شايد با اين ميزان تقاضا به زودي بتوانيد فيلم را از سوپر ماركت سركوچه تان هم بخريد. فيلم شلاق خوردن و به صليب كشيده شدن مردي نحيف و رنجور را كه پيامبر خداست.

اين يك فرصت استثنايي براي علاقه مندان كاريكاتور است. خانه كاريكاتور ايران با همكاري روزنامه جام جم اقدام به برگزاري يك مسابقه بين المللي كاريكاتور با عنوان «فلسطيني خانه ندارد» و با هدف بيان مظلوميت مردم فلسطين با استفاده از طرح هاي كاريكاتوري كرده است. براي شركت در اين مسابقه مي توانيد آثارتان را (حداكثر ۳ اثر) تا اول ارديبهشت ماه به آدرس: خيابان دكتر شريعتي - خيابان گل نبي غربي - ميدان كتابي - شماره ۶۰ خانه كاريكاتور ايران و يا از طريق پايگاه اينترنتيwww.irancartoon.com ارسال كنيد.
جالب است بدانيد كه ۳۷ كشور جهان در اين مسابقه شركت كرده اند و داوري براي اين آثار كه حدود ۲۰۰ اثر هستند در ارديبهشت ماه انجام مي شود به نفرات برتر هم جوايزي داده مي شود. نفر اول ۱۰۰۰ يورو، نفردوم ۷۰۰ يورو و نفر سوم ۵۰۰ يورو. همچنين نمايشگاهي با حضور اين آثار در خرداد ماه آينده برگزار مي شود. البته شايد بدانيد كه سال گذشته هم مسابقه اي با همين عنوان و در سطح بين المللي برگزار شده بود  اما اين را هم ما بگوييم كه پس از استقبال بي نظير از اين مسابقه و پس از انتشار آثار راه يافته به مرحله نهايي و پيامدهاي مثبت آن در جهان، بسياري از هنرمندان تمايل خود را به برگزاري دوباره چنين مسابقه اي ابراز كردند.
ضمنا براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به پايگاه اينترنتي خانه كاريكاتور ايران مراجعه و يا با شماره تلفن ۲۸۵۱۵۶۳ تماس بگيريد.

جواد رسولي 
فردا يك سر برويد استاديوم آزادي و تيم اميد را تشويق كنيد. آنها بيش از هر زمان ديگري به روحيه احتياج دارند و بازي در مقابل چين هم يك بازي تعيين كننده است.
سينما
براي اين آخر هفته هنوز هم انتخاب تازه اي وجود ندارد. تا آمدن مارمولك هنوز چند روزي مانده اگرچه باز هم چندين سينماي مركز شهر كلي بليت براي اين فيلم پيش فروش كرده اند. به هر حال اگر خواستيد امروز يا فردا سينما برويد وضعيت اكران سينماها اينطوري است:
بوتيك به كارگرداني حميد نعمت الله و با بازي محمدرضا گلزار، گلشيفته فراهاني و رضا رويگري: قدس، ايران ۳، عصر جديد ۳، پارس يك، فلسطين ۲، گلريز يك.
كما به كارگرداني آرش معيريان و با بازي محمدرضا گلزار، امين حيايي، مهناز افشار: عصر جديد يك، فرهنگ يك، ميلاد، جمهوري، سروش، پارس، بهمن.
ملاقات با طوطي ساخته عليرضا داوودنژاد با بازي محمدرضا فروتن، مهتاب كرامتي، ميترا حجار و مرجان شيرمحمدي: آفريقا، ايران، مركزي، بهمن، تهران، شهر قشنگ، كارون، بلوار، پايتخت، عصر جديد ۲، گلريز، كريستال.
علي و دني به كارگرداني وحيد نيكخواه آزاد و با بازي اكبر عبدي: فرهنگ، كانون، ايران، سپيده، استقلال، شاهد.
كتاب 
اگر اهل نوشتن هستيد و به خصوص به داستان نوشتن علاقه داريد، خواندن تجربه هاي نويسندگان بزرگ معمولا مي تواند كمك خوبي باشد. انتشارات رادان تحرير كتابي منتشر كرده است با نام «چگونه مي نويسيم» كه كار گردآوري و ترجمه اش را كاظم رهبر انجام داده است. اين كتاب داستان چگونه نوشتن ۱۰۰ نويسنده معاصر است كه در آنها مي شود فهميد هر كدام از اين نويسنده ها مرحله تبديل ايده به يك داستان را چطور طي مي كنند. از بين اين نويسنده ها مي شود به نام هايي مثل تيني اوكانل، جيمز هاوس، نانسي هوستون، يان سينكلر، مارك كوهن، جيمز هربرت و... اشاره كرد. كتاب ۲۰۵ صفحه و قيمت اش ۱۶۵۰ تومان است.
نمايشگاه 
امروز آخرين روز از دو نمايشگاهي است كه در خانه هنرمندان ايران برپا شده بودند.نمايشگاه عكس مسافران قطب جنوب كه از شنبه راه افتاده بود امروز در كارگاه تجربه روز آخرش را از سر مي گذراند. نمايشگاه ادواري تصويرگران كتاب كودك (آثار ژانت ميخاييلي و غلامعلي مكتبي) هم امروز در نگارخانه خانه هنرمندان به پايان مي رسد. از طرفي نمايشگاه مواد و محصولات تجهيزات دندانپزشكي هنوز در محل دايمي نمايشگاه ها ادامه دارد.
در نگارخانه فرهنگسراي اقوام هم مي توانيد از يك نمايشگاه تمبر ديدن كنيد. اين نمايشگاه با مشاركت موزه پست و مخابرات تهران برپا شده و در آن مي توانيد تمبرهاي چاپ شده بعد از انقلاب را تماشا كنيد. عنوان نمايشگاه هست ربع قرن.
فرهنگسرا
اگر اهل فيلم و سينما هستيد و دوست داريد جدي تر وارد اين عرصه شويد، فرهنگسراي خاوران اين ترم كلاس هاي سينمايي ترتيب داده است. واحد فيلم اين فرهنگسرا عضوگيري اين ترم را براي كارگاه هاي فيلم سازي، فيلمنامه نويسي، تدوين و ديگر برنامه ها شروع كرده. حول و حوش ميدان خراسان اگر هستيد اين فرصت را از دست ندهيد. امروز از ساعت ۱۴ در سالن تنيس روي ميز فرهنگسراي خاوران (جوان) يك دوره مسابقه تنيس روي ميز هم برگزار مي شود. اگر ادعايتان مي شود برويد اينجا اول شويد جايزه بگيريد.
در فرهنگسراي بهمن نمايشگاهي از انواع گل  هاي بلندر تا ۳۰ فروردين ماه برگزار است. به علاوه حدود ۲۰۰ اثر هنري در زمينه هاي عروسك، فرفورژه و انواع گل به نمايش درآمده اند. ساعت ۹ تا ۱۹ مي توانيد از نمايشگاه بازديد كنيد.
تلويزيون 
امروز ساعت ۱۵ تكرار سينما ۴ هفته پيش را مي توانيد تماشا كنيد و بخنديد چون فيلم سيرك چارلي چاپلين پخش مي شود. شبكه ۳ ساعت ۴۵:۲۰ فيلم سينمايي پخش مي كند و شبكه پنج ساعت ۳۰:۲۲.
سينما يك هم اين هفته قرار است فيلم «دورافتاده» ساخته رابرت زمه كيس را كه تام هنكس تويش بازي كرده پخش كند. اگر باز هم به يك دليل عجيب و غريب پخش اين برنامه لغو نشود، ساعت ۲۲ مي توانيد فيلم را ببينيد.
فردا بازي ايران و چين است كه از تلويزيون هم مستقيما پخش مي شود. سينما ۴ فردا شب قرار است «اي برادر تو كجايي» فيلم دوست داشتني برادران كوئن را نمايش دهد و آ شتي كنان هم پيشنهاد ديگري است كه فردا شب ساعت ۳۰:۲۰ از شبكه ۳ پخش مي شود. آخر هفته خوش بگذرد.

آدرس 
بعد از چاپ مطلب بازسازي كربلا در صفحه خبرسازان، چند خواننده آدرس يا تلفن ستاد كوثر را مي خواستند كه پشت تلفن اعلام شرمندگي كرديم. اما دوستان گشتند و پيدا كردند:
پلاك قوس دار
آقا، بنويسيد اتومبيل سمند جاي پلاك هاي جديد را ندارد. مجبوريم براي پلاك گذاري، اين شناسنامه آهني را قوس بدهيم.
-نكته: اين هم براي خودش اختراعي است.
ويژگي به جاي شهرت 
در مورد صفحه خبرسازان بايد عرض كنم كه كار جالبي است، اما بهتر است همانطور كه نوشته ايد به «مردم» بپردازيد. آدم هاي صرفا «ويژگي دار»، نه آدم هاي مشهور.
-جناب آقاي علي حاضرلو از تهران، راهنمايي بسيار درستي است، چشم.
طهرانشهر كجا مي رود؟
جناب آقاي دبير تحريريه. در مورد صفحه طهرانشهر توضيحي نداده بوديد كه چه مي شود و كجا مي رود.
-طهرانشهر جايي نرفته. فقط تغيير ماهيت مي دهد، خانم كتايون لهردي.
دبي 
حسين رضياني - گزارش شما درمورد دبي خوب بود، فقط به اين نكته اشاره نكرده بوديد كه چرا مردم ايران ترغيب مي شوند پولشان را در دبي خرج كنند.
-سرمقاله همان شماره را به دقت بخوانيد.
خير
«آقا راست است مهران مديري را گرفته اند؟» اين مضمون سوالي بود كه حداقل ۱۷ تماس تلفني را در بر مي گرفت.
-پاسخ: خير. جوابيه روابط عمومي نيروي انتظامي به اين خبر را در شماره ديروز نخوانديد؟
بگوويچ پسند
آقاي بگوويچ مربي پرسپوليس را قبل از ترك ايران بياوريد و با او مصاحبه كنيد. (كامليا جراح)
گلدان 
يكي از كارمندان اداره دارايي شرق به نمايندگي از بقيه، تماس گرفت و اعلام كرد كه ناراضي اند. نارضايتي آنها به خاطر حقوق و اضافه  كار و پاداش و عيدي و روابط اداري و چيزهايي از اين دست نيست. اين كارمندان از اين ناراضي اند كه يك نفر گلدان هاي اداره را جمع كرده است و محيط خشك و يكنواخت اداري تر را بي روح تر و خشك تر كرده است. آن يك نفر هم كسي نيست جز مدير اداره. اين كارمند عزيز در تماس تلفني اش گفت: «ما كارمندان هم به تنوع در محيط اداري نياز داريم. چقدر چشممان به در و ديوار يكنواخت اداره بيفتد. من نمي دانم آقاي مدير چه مشكلي با اين گلدان ها داشته است؟»
-جناب آقاي مدير اداره، ما هم نمي دانيم مشكل شما با گلدان ها چيست؟ اما مطمئنا تا حالا ديگر كارمندان قدر گلدان هاي اداره را فهميده اند و احتمالا ديگر خاكستر سيگار را در گلدان ها نمي ريزند و از آن به عنوان سطل زباله استفاده نمي كنند، پشت آن مستتر نمي شوند و از آن براي كاشتن ارباب رجوع استفاده نمي كنند.

شايد كنسرت ياني را در آكروپليس يونان ديده باشيد. اجراي يك كنسرت زنده در آن فضاي قديمي و باستاني، تاثير خاصي را بر مخاطب مي گذاشت كه مطمئناً در يك محل ديگر آن تاثير از دست مي رفت.
حالا كيخسرو پورناظري سرپرست گروه شمس، يكي از گروه هاي خوب موسيقي كشورمان،  درحال تدارك اجراي كنسرت در تخت جمشيد هستند. كيخسرو پورناظري در گفت وگو با خبرگزاري «ميراث خبر» با اشاره به پيوند معنوي موسيقي و فضاي اجراي آن گفت: «اجراي موسيقي در بناهايي كه از نظر فرهنگي ارزش فراواني دارند، از سال ها پيش بايد آغاز مي شد تا به اين وسيله مردم بيشتر با فرهنگ و اصالت بناهاي ايراني آشنا شوند. موسيقي ايراني نيز ميراث فرهنگي محسوب مي شود و اجراي آن در فضايي مثل تخت جمشيد ارتباط معنوي زيبايي با مخاطب برقرار مي كند. در چنين اجراهايي مردم علاوه بر روح موسيقي، روح بناها و فضايي را كه در آن حضور دارند، حس مي كنند.»
گروه شمس در اين كنسرت به همراه نوازندگان اركستر سمفونيك به اجراي برنامه مي پردازد. برخي از قطعات تازه هستند و بقيه نيز تنظيم مجدد خواهند شد.
علاوه بر ۱۲ نفر اعضاي گروه شمس، ۱۵ نفر از نوازندگان سازهاي زهي به اين گروه اضافه خواهند شد. يكي از آرزوهاي پورناظري اجراي كنسرت در شهر خودش طاق بستان در كنار كتيبه هاي اين بناي تاريخي است. «قطعاً بخش اعظمي از آن به زبان مادري ام خواهد بود. اما اجراي كنسرت در شهرستان ها حتي در سالن ها هم با مشكلات زيادي روبه رو است، چه رسد به فضاي باز و يك بناي تاريخي.»
پورناظري در پايان فصل بهار براي اجراي كنسرت به چين مي رود و پس از آن هم چند برنامه در مالزي خواهد داشت.

«روايت سه گانه» يكي از فيلم هاي بخش مسابقه سينماي ايران در جشنواره فجر بود كه شامل سه اپيزود جداگانه مي شد. بخش هايي كه هر كدام قصه مجزايي داشتند و سه كارگردان آنها را ساخته بودند. بعد از جشنواره قرار شد هر كدام از اين كارگردان ها (برزيده، شيخ طادي و بني اعتماد) براي اكران عمومي فيلم هايشان صحنه هاي تازه اي فيلمبرداري كنند، داستان شان را گسترش بدهند و مدت زمان فيلم هايشان را بيشتر كنند تا بشود هر كدام را جداگانه در سينما نمايش داد. رخشان بني اعتماد كه بدون شك بهترين اپيزود اين مجموعه را با عنوان ننه گيلانه ساخته بود، قرار است به زودي كار يك اپيزود ديگر را شروع كند كه داستانش مربوط به قبل از وقايع ننه گيلانه است. اين كه خط داستاني اين يكي چيست و بازيگران فيلم (غير از فاطمه معتمدآريا) چه كساني هستند هنوز مشخص نشده است. ولي منتظر ننه گيلانه ۲ باشيد.

نيكي كريمي، اولين ستاره زن سينماي بعد از انقلاب كه با فيلم عروس به چهره محبوب تماشاگران ايراني تبديل شد، مي خواهد اولين فيلم خود را بسازد. نيكي كريمي پيش از اين بارها از نبود فيلمنامه خوب و متفاوت در زمينه بازيگري شكايت كرده بود و به همين دليل حضور خود را به عنوان بازيگر در فيلم ها محدود كرد، ولي سعي كرد به تجربه در زمينه هاي ديگر سينما روي آورد. او در تعدادي از فيلم هاي كيارستمي به عنوان فيلمبردار حضور داشت و فيلم كوتاهي را هم درباره زنان ساخت. ولي اين بار او مي خواهد اولين فيلم بلند سينمايي خود را بسازد. فيلمي كه ترانه عليدوستي قرار است در آن بازي كند و البته صحبت هايي هم از بازي هانيه توسلي به جاي او شنيده شد. بايد منتظر ماند تا ديد نيكي كريمي كارگردان چقدر در كارش موفق خواهد بود.

بعد از فيلم هاي «قرمز» و «آبي» و «صورتي» يك فيلم رنگي ديگر هم قرار است به سينماي ايران وارد شود. «ازدواج صورتي» كه كارگردان فيلم پرفروش دنيا، منوچهر معيري آن را مي سازد. يك كمدي و طنز اجتماعي درباره مشكلات ازدواج. هنوز حضور هيچ يك از بازيگران قطعي نشده ولي طبق گفته كارگردان، قصه فيلم به گونه اي است كه او نمي خواهد از سوپراستارها استفاده كند اما قطعا از بازيگران حرفه اي استفاده خواهد كرد. فيلمبرداري اين فيلم از ۲۰ خرداد آغاز خواهد شد و حضور محمد آلادپوش به عنوان كارگردان و عبدالله اسكندري به عنوان طراح گريم قطعي شده است