قابل توجه پايتخت نشينان
زباله دان بزرگ آينده
روزانه حدود ۷ هزار و ۵۰۰ تن زباله در تهران توليد مي شود كه از اين مقدار
۳ تا ۴ تن از آن زباله هاي عفوني است
|
|
سعيده عليپور
مدت هاست كه از مسوولان گرفته تا تك تك مردمي كه از همين هوا اكسيژن بدنشان را تامين مي كنند، دست به گريبان هستند، گرچه هنوز هم فعاليت چشمگيري در اين عرصه كه نشاني از كاهش آلودگي هوا در آينده اي نزديك داشته باشد ديده نشده، اما با اين حال همه ما دعا مي كرديم كاش آلودگي هاي تهران به همين منواكسيدكربن و سرب موجود در هوا ختم مي شد، چيزي كه صحبتش را مي كنيم فراتر از جوي هاي كثيف آب پر از موش تهران است. آنچه رخ مي دهد در لايه هاي زيرين زمين است همان جايي كه زباله ها و فاضلاب ها را به سوي آن راهي مي كنيم، به خيال اينكه از شرشان راحت شده ايم.
زباله هايي كه از شكل معقول و نامعقول در كنار هم جذب آب هاي زيرزميني مي شوند و در چرخه اي نه چندان طولاني از طريق آب، ميوه، سبزي و امثالهم به بدن خودمان بازمي گردند.
اين چرخه پرضرر عامل آلودگي هاي اصلي براي زندگي و حيات انسان، حيوانات و گياهان است.
مهندس ايرج فرشاد معاون امور محيط زيست انساني اداره كل محيط زيست استان تهران مي گويد: روزانه حدود ۷ هزار و ۵۰۰ تن زباله در تهران توليد مي شود كه از اين مقدار ۳ تا ۴ تن از آن زباله هاي عفوني است، اما فاضلاب ها و پساب هايي است كه شكل عفوني و ميكروبي دارد و عامل بسياري از بيماري هاست، اما تاكنون هيچ استانداردي براي تصفيه اين فاضلاب ها در بيمارستان ها به خصوص در بيمارستان هاي دولتي صورت نگرفته است.
سال گذشته تعداد زيادي از بيمارستان ها در تهران اخطار زيست محيطي به دليل رعايت نكردن استانداردهاي تصفيه فاضلاب بيمارستاني و جداسازي زباله هاي عفوني از زباله هاي معمولي در بيماستان دريافت كرده اند، اما اين مساله در سال ۸۳ نيز ادامه داشته است؛ مهندس فرشاد مي گويد: اكثر بيمارستان هاي دولتي به دليل بهانه هايي چون كمبود بودجه، هزينه اي صرف بهينه سازي سيستم محيط زيست خود نمي كنند.
فرهنگ دورانديشي درمورد مسايل ميحط زيست گرچه اين روزها با مطرح شدن توسعه پايدار از طرف دولت كه در آن قرار است به زندگي نوادگان خودمان هم اهميت دهيم، كم كم مشكل نهادينه به خود بگيرد، اما آنچه رخ مي دهد تنها در عرصه گفتمان مديران كشور است و آنچه در عمل روي مي نماياند خيل زباله سازهايي است كه در اين شهر زندگي مي كنند و بيرون انداختن زباله را از پنجره اتومبيل خود رهايي از دست زباله مي دانند.
در كشورهاي پيشرفته دنيا كه اكثر آنها كشورهايي اروپايي و ژاپن هستند، تصفيه و بازيافت زباله ها و فاضلاب ها و پساب ها، مساله حل شده اي به نظر مي رسد.
كمبود زمين در كشورهاي اروپايي و ژاپن آنها را در همان سال هاي آغاز صنعتي شدن مجبور كرد تا براي رهايي از دست زباله چاره اي عاقلانه تر از پاك كردن صورت مساله و مدفون كردن آنها پيدا كنند.
آنها با تصفيه و بازيافت مناسب از زباله ها و حتي فاضلاب هاي انساني و صنعتي مشكل زباله را حل كرده اند و ميليون ها تن زباله را به ميليون ها تن مواد مفيد و اندكي زايدات بدل كرده اند.
مهندس فرشاد معاون محيط زيست انساني استان تهران مي گويد هم اكنون از ۷۵۰۰ تن زباله ۶۵۰۰ تن آن قابليت بازيافت دارد كه تنها ۳ درصد آن بازيافت مي شود.
اما آنچه در تهران رخ مي دهد؛ كهريزك محل دفن زباله از ۴۰ سال قبل.
مهندس فرشاد مي گويد: ۵/۱ سال ديگر محل دفن زباله تهران كه واقع در كهريزك است پر مي شود و زباله ها را بايد به گوشه ديگري از تهران منتقل كرد.
۴۰ سال قبل زباله هاي تهران به جاده آبعلي انتقال داده مي شده است، هنوز هم زباله هاي ۴۰ سال قبل به همان صورت به سر مي برند و منشا آلودگي هاي زيست محيطي به حساب مي آيند.
معاون محيط زيست انساني اداره كل محيط زيست استان تهران خبر از محل دفن جديد زباله ها مي دهد: فضايي براي دفع زباله ها تهران براي يك و نيم سال آينده واقع در عزيزآباد و هوشنگ آباد درحال احداث است كه در آنجا قرار است زباله هاي عفوني و ميكروبي از زباله هاي خانگي جداسازي شوند.
گرچه هنوز هم هيچ برنامه مدوني براي جلوگيري از آلودگي هاي آبي كه از فاضلاب ها و پساب هاي صنعتي ايجاد مي شود وجود ندارد، اما محيط زيست طبق قانون بايد به متخلفاني كه امكانات لازم را براي تصفيه فاضلاب هاي خود ايجاد نكرده اند تعلق مي گيرد و درصورتي كه كارخانه يا واحد موردنظر استاندارد لازم را رعايت كرد، ۹۰ درصد جريمه به او بازگردانده مي شود.
واحدهاي صنعتي مشمول طرح هاي محيط زيست شمار زيادي دارند كه واحدهاي ريخته گري، آبكاري فلزات كه در آنها از فلزات سنگين مثل كروم استفاده مي شود كه پساب آنها كه به فاضلاب يا رودخانه هايي مثل جاجرود ريخته مي شود باعث مرگ آبزيان و تخريب فضاهاي طبيعي در درجه اول و در نهايت بيماري هاي متعددي كه امروز با آن مواجه هستيم، مي شود.
دامداري هاي سنتي كه كشتار حيوانات را به صورت غيراستاندارد و آلوده انجام مي دهند، آلودگي هاي محيطي فراواني را درپي دارند.
مهندس فرشاد مي گويد: سال گذشته ۱۰۰ واحد آبكاري تنها در رباط كريم پلمپ شدند.
فرشاد ادامه مي دهد: اما تعداد بي شماري از اين قبيل واحدهاي آبكاري در سطح شهر تهران با پروانه و بدون پروانه در زير زمين ها به صورت مخفيانه در حال فعاليت هستند كه شناسايي آنها كار بسيار دشواري است.
گرچه به نظر مي رسد تنها با شناسايي و پلمپ كردن نتوان كار خاصي صورت داد چرا كه بسياري از واحدهاي آلاينده محيط زيست مخفيانه فعاليت مي كنند و تعدادي از آنها شمارشان آنقدر زياد است كه پلمپ كردن همه آنها به نظر غيرممكن مي آيد شايد با آموزش بتوان مشكل را براي صد سال آينده به سطح پايين تري رساند. مهندس فرشاد از جمع آوري كشتارگاه هاي سنتي در تهران كه آلودگي فراواني ايجاد مي كند خبر داد و گفت در سال ۸۲ همه اين واحدها در شهر تهران جمع شده است.
اين در حالي است كه مدير كل خدمات شهري سازمان شهرداري اعلام كرده است ۲۶۰ كشتارگاه غيربهداشتي و سنتي در كشور در حال فعاليت هستند.
حتي كارخانجات بزرگ اتومبيل سازي كه سالانه درآمد فراواني از فروش اتومبيل دارند نيز به دليل رعايت نكردن استانداردهاي محيط زيستي اخطار دريافت مي كنند. حال بايد ديد هزينه هاي محيط زيستي كه كارخانجات از پرداخت آنها شانه خالي مي كنند چه هزينه هاي جبران ناپذيري به سلامت بهداشتي و روحي و رواني افراد جامعه وارد مي كند.
در اين ميان عزم مراكزي مثل سازمان محيط زيست نيز كه روزي توليد اتومبيل را به دليل صدمات فراواني كه به محيط زيست وارد مي كند غيرقانوني معرفي مي كند و درست فرداي آن روز همان اتومبيل در خط كلان توليد قرار مي گيرد شايد جدي نباشد.
بايد انتظار داشت مشكلات زيست محيطي در كلانشهري مثل تهران كه با وجود داشتن تنها ۲/۱ درصد خاك كل كشور، ۳۵ درصد صنايع كشور را در خود جاي داده است، صنايعي كه بايد از نظر استاندارد در ۱۲۰ كيلومتري تهران قرار گيرند، به يك فاجعه تبديل شود فاجعه اي كه تهران پر از آشغال و دود و مردماني كه هر كدام به دليل بي مبالاتي، نداشتن آگاهي، نداشتن دورانديشي حال به افرادي بيمار و ملول تبديل شده اند.
آيا فردا براي آموزش دادن بچه هايمان دير نيست؟
|
|
چهارراه ميثم به سمت بازار گل
شاه توت هاي آدم كش
بلوار ميثم به جاي شمشاد يا درختچه و بوته هايي نظير آن مامن درخت هاي شاه توت است
|
|
ساكنان اين منطقه ديگر نيازي نمي بينند براي خريد شاه توت، هزينه زيادي مصرف كنند.
فقط مي آيند وسط بلوار ميثم يعني پايين اتوبان آهنگ. كيسه اي در دست و اقدام به چيدن شاه توت مي كنند. بعدهم بدون توجه به رفت و آمد سريع اتومبيل هاي اين بلوار، از اين طرف به آن طرف مي روند و...
از اتوبان چه انتظاري مي توان داشت؟ اتومبيل ها حداقل با سرعت يكصد كيلومتر در ساعت حركت مي كنند، چراغ قرمز وجود ندارد تا آنها را از حركت باز دارد و در نهايت سرنشينان زودتر به مقصدشان مي رسند. تقريباً نبايد ترافيكي در اين بزرگراه ها كه به قول اهالي فن و كارشناسان مسايل شهري، شريان هاي ابرشهرها هستند، وجود داشته باشد. اين تا حدي مي تواند شماي كلي از يك اتوبان ايده آل باشد.
اما در تهران. تقريباً هيچ اتوباني را نمي توان پيدا كرد كه ترافيكي در آن وجود نداشته باشد، اگر هم ترافيك سنگين نباشد از نوع روان آن به وفور يافت مي شود. وقتي به محلات و نقاط پايين شهر تهران مي وريد، عينيت ترافيك را بيشتر لمس مي كنيد.
بنابراين سعي داريد حتي الامكان از اتوبان ها حركت كنيد. اما اگر گذرتان به خيابان پيروزي و اتوبان آهنگ افتاد، كمي با دقت تر برانيد. خصوصاً اگر بخواهيد از چهارراه ميثم به سمت بازار گل تهران برويد و يا قصد خريدي كوچك هم داشته باشيد.
به بلوار وسط اتوبان بيشتر دقت كنيد، پيش از آنكه حواستان به اطراف و اكناف باشد. اصلاً ترجيحاً چشم از اين بلوار برنداريد. ماشينتان بايد بيمه باشد چون امكان تصادف منجر به مرگ توي اين راه آن قدر زياد است كه ماشين هايي با سرنشينان باتجربه، با سرعت لاك پشت مانند از اتوبان مي گذرند. مثلا۴۰ ً كيلومتر!
درخت ميوه وسط بلوار
درخت و سرسبزي اما يكي از راهكارهاي بعضاً پاك سازي كننده هواي آلوده تهران است.
هرچند كه هواي اين شهر هزارسر، آن قدر آلوده شده كه با اين درخت ها و درختچه ها كاري درست نمي شود.
اگر مي خواهيد سنت شكني جالبي را ديده باشيد و از آن به عنوان بدعتي تازه ياد كنيد، حتماً سري به چهارراه ميثم و بلوار منتهي به آن بزنيد. بلواري كه از آن ياد شد، به جاي شمشاد يا درختچه و بوته هايي نظير آن، مامن درخت هاي شاه توت است. شاه توت هايي كه هنوز نرسيده و از دور نمايي شايد زيبا هم به اين بلوار داده باشد.
اما يادگارهاي ديگري هم مي توانيد جستار كنيد. صداي ممتد ترمز اتومبيل ها، بد و بيراه گفتن راننده ها به افرادي كه وسط بلوارند، تصادف و ... جريان از اين قرار است كه درخت هاي شاه توت بلوار، تعداد زيادي از مردم را جذب خود مي كند. زن و مرد هم ندارد. كوچك و بزرگ، با ماشين يا بدون ماشين براي چيدن شاه توت ها مي آيند. بچه ها از دو طرف اتوبان، بي توجه به هرگونه قوانين تردد در اتوبان ها، با شور كودكانه مي دوند وسط بلوار و از درخت ها بالا مي روند. با دست ها و صورت هايي سرخ شده، چيدن شاه توت ها را به پايان مي برند و وقتي از اتمام ميوه ها اطمينان حاصل كردند، پايين مي آيند و حالا مي خواهند دوباره به آن طرف اتوبان برگردند. روز از نو، روزي از نو فقط مي دوند و مي دوند. اينجاست كه يك سناريوي تكراري دوباره شروع مي شود. صداي ترمز ماشين ها. بد و بيراه گفتن و...
دووي اسپروي سياهي كه جلوي پاي يك خانم با چادر مشكي ترمز كرده است آرام خود را به گوشه اتوبان مي كشد. راننده، سرش را از پنجره بيرون آورده با صدايي نسبتا خشمگين و الفاظي تند خودش را تخليه رواني مي كند:« خانم جان بچه ات، اين كيسه كه از شاه توت پرش كردي، چقدر پولش مي شود؟ بگو دو برابرش را بدهم ولي خدا وكيلي اگر من با ماشين مي زدم به تو رضايت مي دادي و اين طور با لبخند مليح جوابم را مي دادي؟» حرف هايش هنوز تمام نشده پيكان سفيدي كه كمي عقب تر از اين رويداد، پارك كرده است به اين جمع اضافه مي شود. راننده، صداي ضبطش را كم مي كند. از ماشين پياده شده خودش را به راننده« دوو» مي رساند.
مردك... مگر پشت گاري نشستي كه حواست به زن من نبود. اگر زده بودي كه مي كشتمت و...
حرفشان بالا مي گيرد كه با پادرمياني چند نفر شاه توت چين، قائله به خوبي و خوشي پايان مي پذيرد. تا اتفاق بعدي.
دكتر شهابي فر استاد دانشگاه كشاورزي كرج و كارشناس كشاورزي درباره نياز آبي اين درختان مي گويد: اين نمي تواند دليل موجهي براي كاشت چنين درخت هايي باشد؛ يعني نياز آبي كم. اگرچه درخت توت يا شاه توت نسبت به ارقامي چون چنار مقاوم تر است ولي مي دانيد كه حداقل تهران با كمي آب براي آبياري دست به گريبان نيست. البته اين مساله به سن گياه هم ارتباط دارد.
وي همچنين درباره درختاني چون كاج و سرو و كاشت آنها مي گويد:« تفاوت معني داري از نظر آبياري بين اين درختان و درخت توت نيست. بنابراين چنين مساله اي توجيه دقيق ندارد!»
درخت توت يا شاه توت به لحاظ زيباسازي نمي تواند آن طور كه بايد و شايد در بين گياهان زينتي مورد استفاده در شهري چون تهران، جايي داشته باشند. اگرچه به آب زيادي نياز ندارند اما مدت سبز بودنشان بسيار كم است و در قياس با بوته اي مثل شمشاد، كارايي كمتري دارد. ميوه هايش هنگام رسيدن به كف خيابان مي ريزد و از پاكيزگي شهري هم مي كاهد.
ابراهيمي مدير روابط عمومي شهرداري منطقه ۱۴ درباره اين بلوار - بلوار ميثم - مي گويد: تنها منطقه ۱۴ اقدام به كاشت اين درخت ها نكرده است. مناطق ۱۸ و ۲۰يعني سه راه ورامين و يافت آباد، هم چنين درخت هايي را كاشته اند. اين كار تازه اي نيست.
كاشت چنين درخت هايي در اين مناطق ماحصل كاري يك يا دو روزه نيست كه به گفته برخي از كارشناسان چند سال است كه درخت توت درمناطقي از تهران كاشته شده است.
اگرچه دليل علمي براي اين كار وجود ندارد و درخت توت نسبت به ساير درخت هاي كاشته شده مثل چنار، كاج، سرو و... ارجحيت نداره اما كاشت آن در بلوار پرتردد ميثم باعث بروز مشكلاتي در اين بلوار شده است.
كدام درخت ميوه هدف بعدي مسوولان فضاي سبز است؟!
|
|
آمار مگو
براساس تحقيقي كه بر روي ۱۴۷ زن خياباني مقيم در مراكز بازپروري سازمان بهزيستي و يا مشغول به كار در خيابان ها به صورت كاملا تصادفي و به منظور شناسايي عوامل زمينه ساز تن دادن اين زنان به روسپيگري، ابعاد مختلف زندگي خانوادگي، چگونگي ورود به اين كار و علل عدم بازگشت صورت گرفته مشخص شده كه حدود نيمي از زنان خياباني، ۱۰ سال و يا بيشتر جوانتر از همسران خود هستند همسراني كه ۷۸/۱۵ درصدشان بيكار و ۴/۲۶ درصدشان از طريق فعاليت هاي غيرقانوني براي خود كسب درآمد مي كنند. بيش از ۸۰ درصد از اين زنان خياباني قبل از ۱۷ سالگي ازدواج كرده اند و اين در حالي است كه اين ازدواج ها با مرداني صورت مي گيرد كه ۶/۲۵ درصدشان قبلا لااقل يكبار و ۳/۸ درصدشان بيش از يكبار ازدواج كرده اند.
|
|
اسقاط خودرو و واردات آن
پيشنهاد تازه اي درباره تبديل خودروهاي اسقاطي به اتومبيل هاي تازه نفس ارايه شده است. وقتي اين پيشنهاد رامي خوانيد لطفا به مدل ماشينتان هم توجه كنيد و اگر استطاعت وارد كردن ماشين هم داريد كه چه بهتر. اسقاط ۵ خودروي فرسوده در ازاي واردات يك خودرو مي تواند تهديد واردات خودرو را به فرصتي براي كشور تبديل كند. اين پيشنهاد براساس گزارش خبرنامه داخلي كميته اجرايي كاهش آلودگي هواي تهران بزرگ ارايه شده است و در ادامه مي گويد:« اين فرصتي است كه اگر طي ۵ سال، ۲۵۰هزار خودرو وارد شود، يك ميليون و ۲۵۰ هزار خودروي فرسوده از رده خارج شده و يك ميليارد دلار در واردات بنزين به كشور صرفه جويي مي شود.
|
|
ارزشيابي بدون نمره
از آنجايي كه هميشه سيستم هاي نمره در مدارس، مشكلات روحي رواني فراواني را براي دانش آموزان ايجاد مي كند به همين دليل مسوولان آموزش و پرورش به دنبال تغيير در ارزشيابي دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصيلي هستند تا روحيه مشاركت در دانش آموزان تقويت شود. اما مدير كل ارزشيابي تحصيل وتربيتي وزارت آموزش و پرورش مي گويد تجهيزات وامكانات لازم براي جايگزين كردن ارزشيابي براساس ميزان آموخته هاي دانش آموزان در وزارت آموزش و پرورش وجود ندارد.
ميزان يادگيري دانش آموزان در نظام ارزشيابي فعلي كشور جايگاهي ندارد و تاكيد بر ميزان حفظيات دانش آموز است و اين درحالي است كه مجموعه حفظيات دانش آموزان در مدت زمان محدودي فراموش شده و پس از فراموشي آموخته ها ضمن هدر رفتن زحمات معلم و دانش آموز، هزينه هاي صرف شده نيز از بين مي رود.
|
|
اختلالات يادگيري دانش آموزان
يكي از كارشناسان تعليم و تربيت باتاكيد بر اينكه حدود ۱۵ درصد از دانش آموزان دچار اختلالات يادگيري هستند، گفت: دانش آموزاني كه دچار اختلالات يادگيري هستند در نظام آموزشي كشور جايگاهي ندارند. حميد پورمند با اشاره به اينكه يكي از عمده ترين دلايل بالا رفتن درصد مردودي، دانش آموزاني هستند كه اختلال يادگيري دارند، افزود: اين دانش آموزان از نظر هوشي سالم هستند اما در تعدادي از دروس مانند رياضي، خواندن يا ديكته نيازمند حمايت و كمك بيشتري از طرف معلم براي يادگيري هستند. وي گفت: بسياري از معلمان چون شناختي از اين دانش آموزان ندارند دلايل ضعف درسي دانش آموزان را كم كاري وي تلقي مي كنند و ضمن توبيخ دانش آموز به تحقير وي مي پردازند كه در اين مورد ضمن انزجار دانش آموز در تحصيل، سبب افزايش ميزان اختلالات يادگيري دانش آموز مي شود.
|
|
استانداردسازي كتابخانه هاي مدارس
كتابخانه هاي مدارس تا ۵ سال آينده به استاندارد جهاني مي رسند. معاون فرهنگي و هنري دفتر برنامه ريزي امور فرهنگي و مشاوره وزارت آموزش و پرورش با اعلام اين مطلب گفت: براساس توافقاتي كه بين وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عمل آمده است، كتابخانه هاي مدارس تا ۵سال آينده به استاندارد جهاني مي رسند. اصغر تقي زاده شكيبا با اشاره به اينكه بين تعداد سرانه كتاب هر دانش آموز ايراني نسبت به تعداد سرانه استاندارد بين المللي ۷ جلد كتاب فاصله است، افزود: درحال حاضر بر اساس تعداد كتاب هاي موجود در كتابخانه هاي مدارس، سرانه كتاب هر دانش آموز ۵ جلد كتاب است در حالي كه سرانه استاندارد بين المللي كتاب هر دانش آموز در مقطع متوسط ۱۲ جلد كتاب است.
|
|
مديران زن مدارس
از قرار معلوم اين جماعت مرد از همان دوران كودكي هم نمي توانند مديريت زنان را تحمل كنند. براساس تحقيقات، دانش آموزاني كه مديران زن دارند دچار حالات زنانه در بزرگسالي مي شوند. بيش از ۷۰ درصد كاركنان دوره ابتدايي وزارت آموزش و پرورش زنان هستند. به همين دليل اين وزارتخانه به دليل كمبود نيروي مرد خصوصا در مقطع ابتدايي نمي تواند مديريت تمام مدارس ابتدايي پسرانه را به مردان بسپارد. دبير كميسيون برنامه و توسعه نيروي انساني آموزش و پرورش باتاكيد بر اينكه براساس شرايط احراز مديريت در شوراي عالي آموزش و پرورش، مديران مدارس پسرانه اي كه بيشتر معلمان آن نيز زن هستند مدير مدرسه مي تواند زن باشد.
|