پنجشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۳
ايرانشهر
Front Page

منم من سنگ تيپاخورده رنجور ، منم دشنام پست آفرينش نغمه ناجور
مسيح هرگز به اينجا نيامد
عدم آموزش صحيح باعث شده است كه آمار افراد آلوده بهHIV و مبتلايان به ايدز در ايران از ابتداي سال ۶۰ تا انتهاي سال ۸۱ از ۵ نفر به ۵۷۸۰ نفر برسد
006069.jpg
لا له ميراسكندري 
ايدز در صورت اقدام به موقع قابل درمان است. اگر به محض آلودگي، درمان طي ۴۸ ساعت انجام شود، ويروس هايHIV كاملا منهدم مي شوند
يكي بود يكي نبود، زير آسماني كه هر جاش يكرنگ نبود، ته تاريك ترين راهروهاي روي زمين توي يك اتاق، يك تخت بود كه آدم قصه ما روش خوابيده بود. براي هزارمين بار فكر كرد:
اگر اون سرنگ لعنتي نبود...
لبته او تنها كسي نبود كه روي تخت شماره ۲۹ بخش عفوني بيمارستان امام خميني بستري شده، اين اتاق و اين تخت شوم پيش از اين نيز همتايان او را در آغوش گرفته بود. هموفيلي هاي آلوده بهHIV ، همسران معتادان تزريقي و كودكان از همه جا بي خبر متولد شده با ايدز.
بخش عفوني بيمارستان امام خميني تنها مركز دولتي پذيرش بيماران آلوده بهHIV در ايران است و شايد به گفته يكي از پرسنل آنجا «محل آخر خطي ها.»! ديار فراموش شده اي كه حتي مسيح هم هرگز به آنجا نرفت.
چند سال پيش كه البته خيلي هم دور نيست يعني حدود سال هاي ۶۴ و ۶۵ كلمه ايدز را تك و توك از ميان خبرهاي خارجي مي شنيديم ولي حالا چه؟ آن وقتي كه آدم قصه ما معصومانه در كوچه هاي خاكي فوتبال بازي مي كرد و اون تخت نفرين شده آخرين جايي در دنيا بود كه خوابيدن روي آن به مغزش خطور مي كرد.
در آن سال هايي كه تمام دنيا براي مقابله با ايدز بسيج شده بودند و از در و ديوار و راديو و تلويزيون و غيره هشدارهايي در جهت محدود كردن اين بيماري فرومي ريخت در كشور ما كلمه ايدز و وسايل مربوط به آن را در شب نامه ها و يا مجامع مختلفي مي شنيديم (البته اگر مي شنيديم!) تا كار به جايي رسيد كه حالا بايد آمار پنج هزار نفري ايدز را بررسي كنيم. و در حاليكه در تمام دنيا، بچه ها از بدو تولد با راه هاي جلوگيري از سرايت اين بيماري آشنا هستند و ديگر كلمه ايدز مثل سابق وحشت آفرين نيست، در كشور ما بعد از گذشت بيش از دو دهه تازه بايد بگوييم ايدز چيست؟ از كجا مي آيد؟ و چطور بايد آن را كنترل كرد؟
در اينجا بحث و صحبت  در مورد بعضي مسايل منعيات خاصي دارد، چون باعث ترويج بعضي رفتارهاي غيرعرفي وناهنجار يا اضطراب افكار مي شوند. پس وقتي مي خواهي در موردشان چيزي بنويسي بايد حتما مضرات، منكرات، عوارض و پيامدهاي ناگوار آن را محور اصلي صحبت قرار دهي. ولي بعضي موضوعات فرق مي كند، يعني اصلا نبايد در موردشان صحبت شود. انگار اصلا وجود ندارند. در صدر آنها هم كلمه قديمي و ديرآشناي خودمان «ايدز» قرار دارد.حكايت ايدز در كشورما مثل حكايت يك بچه دو ساله و كبريت است. بايد به بچه بگويي اين كبريت است. اينطوري روشن مي شودو بعد هم فلان خطرات را دارد و در كشور ما ۲ روش وجود دارد؛ يكي اينكه فقط به بچه مي گويند كبريت اين خطرات را دارد و راه ديگر اينكه مي گويند: اصلا كبريت ديدي، نديدي. يعني انكار موجوديت كبريت. لازم نيست بگوييم كه هر دو روش مسلما غلط است. آخر وقتي نداني ايدز چيست و چطور حمله مي كند، چطور مي خواهي با آن مقابله كني؟
چرا در كشور ما هميشه همه چيز با تاخير انجام مي شود به قول يك دوست كه مي گفت در سال هاي ۵۷ و ۵۸، اصلا حرفي از كنترل مواليد نبود مي گفتند هر چندتا بچه كه دوست داريد داشته باشيد! ولي وقتي سال ۶۷، جمعيت به حد انفجار رسيد،  آن وقت تمام در و ديوارها پر از شعارهاي كنترل جمعيت شد.
البته به قول دكتر سودبخش متخصص بيماري هاي عفوني و استاديار گروه عفوني دانشگاه تهران، وضع آموزش در حال حاضر نسبت به گذشته خيلي بهتر شده است.
البته وضع آموزش بهتر شده است ولي چقدر؟ آيا هنوز كافي است؟ هنوز هم راه هاي جلوگيري با اكراه مطرح مي شوند و آمارها حكايت از همان «ديدي، نديدي» خودمان دارد.
در حال حاضر در آمارهاي رسمي كشور تعداد افراد آلوده به ويروس۰۸۷۵ HIV نفر اعلام شده است. اين در حالي است كه دكتر عمادي عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران مي گويد: «ما در بخش عفوني بيمارستان امام خميني روزي نيست كه چندين بيمار بستري و سرپايي مشكوك به ايدز نداشته باشيم. ولي به جايي هم آمار نمي دهيم! داستان اين بيمارستان قضيه خانه آن بنده خدا در فيلم «خارج از محدوده» است كه دروسط محدوده قضايي چند كلانتري قرار گرفته بود و هيچ كلانتري مسووليت رسيدگي به امنيت خانه را بر عهده نمي گرفت. اين بيمارستان مركزي دانشگاه علوم پزشكي تهران است، ولي مسايل بهداشتي آن به دانشگاه علوم پزشكي ايران مربوط مي شود پس آمار بيمارهاي مبتلا به ايدز به دانشگاه ايران گزارش مي شود، در صورتي كه آمارهاي رسمي كشور كه از طريق وزارتخانه منتشر مي شود در دانشگاه تهران تنظيم مي شوند. خلاصه ما مدتهاست كه آماري به كسي نداده ايم!»
وقتي از مركز پذيرش بيماران مبتلا به ايدز درايران آماري خارج نمي شود، مي توان حدس زد كه آمارهاي رسمي چقدر با واقعيت منطبق هستند.
نظر دكتر سودبخش هم در مورد آمارهاي رسمي تقريبا مشابه است: «سازمان بهداشت جهاني هر سال براي كشورهاي مختلف ضريب خطايي مشخص مي كند كه ضريب ايران براي بيماري ۵ است يعني هر رقم آماري به دست آمده در اين زمينه را مي توان در عدد ۵ ضرب كرد. اگر آمارهاي رسمي تعداد آلودگي بهHIV را حدود ۶هزار نفر تخمين مي زند مي توانيد فكر كنيد كه اين آمارها تا ۳۰هزار نفر هم قابل تعميم است.»
در حاليكه مي دانيم ايدز درمان قطعي ندارد و پيشگيري تنها راه جلوگيري از شيوع بيماري است. پس بايد بدانيم كه انكار وجود ايدز و روابط جنسي ناسالم در جامعه، طريق درست مقابله با انتشار اين بيماري نيست. راه حل درست ارايه آمار صحيح مبتلايان از طريق آميزش و آموزش راه هاي مناسب در جهت جلوگيري از ابتلا است.
همين عدم آموزش صحيح باعث شده است كه آمار افراد آلوده بهHIV و مبتلايان به ايدز در ايران از ابتداي سال ۶۰ تا انتهاي سال ۸۱ از ۵ نفر به ۵۷۸۰ نفر برسد و با وجودي كه تا سال ۷۰ تعداد مبتلايان به ايدز از طريق فرآورده هاي خوني بيش از ساير روش هاي آلودگي بوده ولي از سال ۷۰ تا سال ۸۲ آمار مبتلايان از طريق آميزشي بيش از ساير روش ها رشد داشته است. تازه اين اطلاعات بر اساس آمار رسمي وزارت بهداشت و درمان است كه با توجه به ضريب گفته شده مسلما بيشتر از اين حرف ها است. دكتر عمادي نكته جالبي را مطرح مي كند: «هنگام ورود ايدز به ايران و در دهه شصت درصد غالب موارد آلودگي به ايدز از طريق فرآورده هاي خوني بود. در دهه هفتاد از طريق معتادان تزريقي و شايد با اين وضعيت در انتهاي دهه هشتاد روش جنسي درصد غالب را داشته باشد.»
نظرات دكتر ميترا معتمدي رئيس اداره ايدز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي هم در نشستي به نام ايدز چالش دنياي مدرن كه ۷/۲/۸۳ برگزار شد، هم تاييد كننده همين بحث است. وي  مي گويد: «در حال حاضر درصد بالايي از مبتلايان به ايدز در ايران را معتادان و زنان روسپي تشكيل مي دهند، انتقال ويروس ايدز از طريق تزريقي به دليل تماس مستقيم با خون، بسيار سريعتر است، ولي در حال حاضر سرعت انتقال ويروس در تماس هاي جنسي بيشتر شده است.»
آنچه مسلم است بيشترين درصد ابتلا در حال حاضر از طريق سرنگ هاي آلوده اي است كه مشتركا بين معتادين استفاده مي شود. مخصوصا در زندان ها، جايي كه هروئين هست ولي سرنگ نيست، بعضي از اين معتادان سر سوزن را زيرپوست، بين موها و يا حتي داخل مقعد خود پنهان كرده و در داخل زندان با آب بندي آن به يك لوله خودكار سرنگ مي سازند و دسته جمعي از آن استفاده مي كنند.
شايد در حال حاضر آلودگي بيشتر از اين طريق باشد ولي اين افراد آلوده احتمالا  ارتباطات جنسي گسترده اي دارند و همين امر باعث مي شود درصد آلودگي از طريق آميزش هم بالا برود.
محدوده سني اعتياد در ايران ۲۰ تا ۳۰ سال است و اين درست همان گروه سني است كه بيشترين مبتلايان به ايدز را هم شامل مي شود. جامعه ما يك جامعه جوان است، اين رودخانه پرخروش بايدهدايت شود وگرنه همچون سيل رفتار مي كند.
ارزش و اهميت آموزش وقتي مشخص مي شود كه بدانيد ايدز حتي در صورت اقدام به موقع قابل درمان است. اگر به محض آلودگي، درمان طي ۴۸ ساعت انجام شود، ويروس هايHIV كاملا منهدم مي شوند. دكتر عمادي در اين مورد مي گويد: «در صورت ورود ويروسHIV به بدن به هر شكل چه از طريق سرنگ آلوده و چه از طريق ارتباط جنسي پرخطر در صورتي كه در عرض ۴۸ ساعت درمان ۳ دارويي آغاز شود ويروس ها كاملا از بين مي روند. اين درمان بايد به مدت يك ماه ادامه پيدا كند.»
هنگام ورود ويروسHIV به بدن، ويروس ابتدا در خون است، سپس وارد سلول هاي لنفويست مي شود. اگر درمان در دوره اي كه ويروس داخل خون است انجام شود مي تواند كليه ويروس ها را از بين ببرد. وقتي ويروس وارد لنفويست ها شد ديگر به هيچ وجه نمي توان آنها را ريشه كن كرد. در اين هنگام اصطلاحا فرد آلوده بهHIV است. ويروس شروع به تخريب سلول هاي لنفويست مي كنند. وقتي تعداد سلول هاي لنفويست ها تا حد مشخص كاهش يابد سيستم ايمني دچار نقص شده و بدن دچار انواع عفونت هاي فرصت طلب مي شود و همين عفونت ها هستند كه بيمار را از پا درمي آورند. هنگامي كه بيمار وارد اين فاز شد اصطلاحا مبتلا به ايدز ناميده مي شود.
دكتر عمادي در مورد درمان اين بيماري مي گويد: «ما در اينجا بيماراني را درمان مي كنيم كه وارد فاز ابتلا به ايدز شده باشند. چون اين داروها عوارض بسيار زيادي از قبيل كاهش گلبول هاي سفيد و قرمز و پلاكت ها، تهوع، استفراغ و اختلال در متابوليسم چربي ايجاد مي كند. اگر بيمار فقط در فاز آلودگي باشد در حقيقت داروها و ويروس را از بين مي برند ولي ريشه كن نمي كنند پس بيمار بدون داشتن هيچ گونه علامت بيماري، عوارض داروها را تحمل مي كند. ولي هنگام بروز عوارض بيماري مصرف دارو وضعيت عمومي بيمار را بهبود بخشيده و زندگي عادي را به او بازمي گرداند.»
درمان اين بيماري توسط ۳ دارو انجام مي شود كه هر سه ضدويروس هستند به نام هاي زيدوددين، لامي وددين و نلفنياوير است. در مورد مبتلايان به ايدز بايد تركيب ۳ دارو به صورت مستمر استفاده شوند و اگر توسط بيمار قابل تحمل باشد بايد تا آخر عمر آن را ادامه دهند.
در بيمارستان امام خميني اين داروها در مواردي كه لزوم مصرف دارو توسط بيمار ثابت شده باشد، به طور رايگان در اختيار بيماران قرار مي گيرد. همچنين در موارد پيشگيري هم در صورت مراجعه به موقع دارو رايگان است ولي تمام اين اقدامات وقتي موثر هستند كه افرادي كه رفتارهاي پرخطر داشته اند بدون هراس از بازتاب اجتماعي بيماري، خود را معرفي كرده و به دنبال پيگيري و درمان باشند.
در حال حاضر بايد آموزش را تا سطوح سني پايين و اقشار مختلف جامعه گسترش داد. دكتر سودبخش عقيده دارد: «آموزش بايد در قالب ميان پرده هاي كوتاه و يا حتي برنامه هاي طنز باشد تا بيشترين تاثيرگذاري را داشته باشد. آموزش بايد از سنين پايين شروع شود. در حال حاضر در كتاب هاي درسي مدارس ما هيچ گونه اشاره اي به اين بيماري نشده است. در صورتي كه كودكان بايد از سنين پايين و با عباراتي صحيح آموزش ببينند. عموم مردم حوصله كنفرانس ها و محفل هاي علمي چندساعته را ندارند و اتفاقا مضمون تمامي اين كنفرانس ها را مي توان به راحتي در قالب برنامه هاي كوتاه تلويزيوني منتقل كرد.»
تا به حال ۶۵ ميليون مورد ابتلا بهHIV در جهان داريم كه از اين تعداد ۲۵ ميليون فوت كرده اند. از ۴۰ ميليون بيمار باقيمانده فقط ۵ درصد قادرند از دارو استفاده كنند چون هزينه مداوا با اين داروها در ماه ۱۰۰۰ دلار است. حتي در ايران هم بيماري ايدز، از دسته بيماران خاص نيست و اگر بيماري بخواهد مستقلا به درمان بپردازد، بايد همين هزينه ها را تقبل كند.
حتي تاكنون هيچ بودجه مستقيمي براي مبارزه با اين بيماري توسط دولت تعيين نشده است. دكتر سراج الدين وحيدي مهرجردي رئيس كميسيون بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مجلس نيز در اين مورد گفت: در بحث بودجه ريزي، نمايندگان مجلس نمي توانند طرحي ارايه كنند كه منابع مالي آن مشخص نباشد يعني اگر تمام مجلس به اتفاق آراء تصويب كنند كه بودجه اي براي مبارزه با ايدز تخصيص داده شود چون رديف بودجه آن مشخص نيست، بلافاصله رد مي شود.» در حال حاضر حداقل يك خبر خوب وجود دارد و آن اينكه بانك جهاني قرار است ۱۵ ميليون دلار وام براي مبارزه با ايدز به ايران اختصاص دهد.
از هر جا كه شروع كنيم به اينجا مي رسيم كه پيشگيري بهتر از درمان است. براي پيشگيري بايد تمام روش هاي آلودگي مدنظر قرار گيرند. به هر حال چه بخواهيم و چه نخواهيم روابط جنسي پرخطر در جامعه ما وجود دارد و با وجودي كه خط اول مبارزه حذف اين گونه روابط است ولي براي سلامت جامعه بايد احتمال وجود آنها هم مورد توجه باشند.
امروزه سازمان بهداشت جهاني اساس مقابله با اين بيماري را در قالب سه كلمه تعريف مي كند كه آنها را اصطلاحاABC مبارزه با ايدز هم مي نامندA . براي كلمهabstinance يا تقوي و پرهيزگاريB . برايBefaithfull يا وفاداري وC برايCondom كه خط آخر مقابله است.
خلاصه، اعتياد بايد ريشه كن شود، ارتباطات جنسي نادرست و پرخطر بايد حذف شوند، فرآورده هاي خوني بايد كنترل شوند و دولت بايد بودجه بدهد، آموزش بايد درست باشد و هزار بايد ديگر... ولي آدم قصه ما هنوز روي تخت خوابيده است و براي هزار و يكمين بار فكر مي كند: اگر اون سرنگ لعنتي نبود...

ستون ما
در باب ندانستن
شايد در مناطقي ديگر از جهان و شايد در ميان نسل اول آنها كه قرباني ايدز شدند، عمده مبتلايان به اين بيماري افرادي بودند كه به هر دليل رفتار جنسي خارج از هنجارهاي اخلاقي و مذهبي جوامع داشتند. اما همه مي دانند ويروس ايدز بعدها روش هاي متنوع تري براي واگيري و انتشار پيدا كرد و بخش قابل توجهي از مبتلايان كنوني به اين ويروس در جهان، مطلقا از نظر اخلاقي و موقعيت اجتماعي شباهتي به گروه موصوف ندارند.
در ايران، آمارها نشان مي دهد كه ايدز عمدتا بيماري تهيدستان كم سواد است. از بيش از شش هزار نفر مبتلاي شناخته شده در ايران، بيش از هفتاد درصد را افرادي تشكيل مي دهند كه صرفا به دليل عدم دسترسي به سرنگ سالم و يا عدم اطلاع ازخطرات استفاده از سرنگ آلوده، تن خويش را ميزبان ويروس مرگبار عصر جديد كرده اند.
با اينهمه رفتار سازمان هاي مسئول در نشان دادن ايدز به عنوان يك بيماري «مگو» موجب شده نه امكان آشنايي افزون تر مردم با زمينه هاي ابتلاي به ايدز فراهم شود، و نه مبتلايان به اين بيماري به سرعت درپي درمان خود بربيايند. عجيب است كه اگرچه ابتلاي به ايدز در ايران حوزه انتشار جغرافيايي مشخص (مسير اصلي تردد مابين جنوب شرق كشور تا شهر تهران، شهرهايي كه درصد بالاتري معتاد دارند و زندان هاي با امكانات بهداشتي كمتر) و نيز روش غالب در ابتلا (استفاده مشترك از سرنگ آلوده) دارد، اما اطلاعات عرضه شده نه افرادي را كه در موقعيت اين حوزه و روش قرار دارند، بلكه عمدتا قشرهاي متمول جامعه كه به نسبت در ايران كمتر با خطر ابتلا به اين بيماري روبه رو هستند را تحت پوشش قرار مي دهند. عدم ارايه اطلاعات لازم و بعضا كتمان برخي حقايق كه در اين زمينه وجود دارد، ممكن است اين انگاره را تقويت كند كه سازمان هاي مسئول براي ناآگاهي جامعه نسبت به ماهيت بيماري ايدز مصلحتي قائل هستند. به راستي چه مصلحتي مي تواند باشد در ندانستن؟

تحريريه
شماره هاي تحريريه:
تلفن: ۹-۲۹۰۲۹۳۸
نمابر:۲۹۰۲۹۴۰

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   سفر و طبيعت  |
|  عكاس خانه  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |