عليرضا كيواني نژاد
چند هفته پيش فردي جوان آمد داخل مغازه. چند تا سي دي در دست داشت. اول فكر كردم به خاطر نوع كارم آمده تا برنامه اي را برايش رايت كنم. چند دقيقه مكث كرد تا بقيه مشتري ها رفتند. گفت كه از كربلا آمده و اتفاقي برايش افتاده و مي خواهد آن را برايم تعريف كند.
اين را مغازه داري مي گويد كه در خيابان پاسداران كافي نت دارد. گفت: «اين اتفاقي كه برايم افتاده شايد تا سال هاي سال براي هيچ كس ديگري نيفتد. وقتي از مرقد حضرت عباس(ع) فيلمبرداري مي كردم، تصويري راگرفتم كه آن روز متوجه نشدم. وقتي به تهران آمدم تازه فهميدم كه از حضرت عباس(ع) فيلمبرداري كردم. حالا اگر دوست داريد، اين فيلم را فقط ۸ هزار تومان به شما مي فروشم تا شما هم در حالت معنوي من سهيم باشيد.»
فيلم را برايت پخش مي كند. البته توي صفحه مونيتور. همانCD را بر مي دارد و مي گذارد داخل دستگاه. چند ثانيه بيشتر نيست. حرم حضرت عباس(ع) و زائران آن. دوربين دوباره به نقطه ابتدايي بر مي گردد. اين بار در مدخل حرم، فردي ظاهر مي شود با رداي مشكي و ريش انبوه. معمم است و شال سبز رنگي دور گردنش آرام حركت مي كند. فرد ديگري هم جلوي او ايستاده و به دوربين زل زده است. بعد از چند ثانيه تصوير مات مي شود و ...
او ادامه مي دهد: «آن روز گذشت و به فردي كه مراجعه كرده بود، گفتم كه من نمي توانم اين CD را بخرم. رفت. سه روز بعد يكي از مشتري هايم كه هر روز براي «چت» كردن مي آيد، آمد و نشست پشت كامپيوتر. قبل از اينكه «مسنجر»ش را باز كند گفت: «مي خواهد فيلمي را نشان دهد كه دوست دايي اش از كربلا آورده. همان فيلم، همان تصوير، همان فضا. منتها اين بار مشتري من ادعا مي كرد دوست دايي اش در كربلا بوده و...»
حالا او هر روز چند تا از اين فيلم را براي ديگران رايت مي كنند.
«برايم جالب است كه طي چند روز، دو نفر ادعا مي كردند كه خودشان در كربلا، اين فيلم را گرفته اند. امكان وقوع معجزه را رد نمي كنم ولي از اين فيلم ها چند سالي است كه متاسفانه استفاده ابزاري مي شود. مثل همان فيلمي كه از نارمك گرفته بودند.»
اشاره مي كند به سال ۷۵. غوغايي بود. مردم دسته دسته براي ديدن جاي صورت حضرت مسيح(ع) به منزلي مراجعه مي كردند در نارمك. صاحب خانه آنها را به درون اتاقي هدايت مي كرد، مي گفت: «مسلمانم. ديشب خواب ديدم كه حضرت مسيح (ع) با من حرف مي زند. صبح كه از خواب بلند شدم ديدم روي ديوار، تصوير صورتش نقش بسته.» بعد از چند روز و مراجعه گروه هاي مردمي، وي براي نگهداري تصوير روي ديوار از مردم پول دريافت مي كرد كه با مداخله نيروي انتظامي، دستگير و مساله فيصله پيدا كرد. نه تصويري روي ديوار بود نه اتفاقي. فقط از ساده دلي مردمي استفاده مي كرد كه به شريعت و پيامبران آن احترام مي گذارند.
فكر نكنيد اما اين -CD رويت حضرت عباس(ع) - تنها در تهران فروش مي رود.اگر از شهر ري و شاه عبدالعظيم بگذريم، در ساير اماكن متبركه اطراف تهران اينCD ركورد فروش را شكسته است. باز هم با همان پيش فرض كه هر فردي اينCD را مي خرد مي گويد كه خودش در كربلا فيلمبرداري كرده و ....
فروشنده همان مغازه مي گويد: «مي توان از يك يا دو كارشناس كامپيوتر استفاده كرد. يا حتي كارشناسي كه بتواند از كوچه پس كوچه هاي گرافيكي كار سر در آورد و اين فيلم را آناليز كند.»
اينCD كار تازه اي در تهران انجام داده است. حداقل مرز بين شمال و جنوب شهر را از بين برده. از بالا تا پايين شهر راحت مي توانيد اينCD را پيدا كنيد. به قول راننده تاكسي كه مي گفت: «اطراف مسجد متبرك جمكران هم پايCD فروش ها باز شده. مي گويند اگر مي خواهيد حضرت عباس را ببينيد، از ما اينCD را بخريد. فقط هزار تومان.»
راننده تاكسي مي گويد كه خودش به جمكران نرفته اما همسرش بعد از عزيمت و زيارت مسجد جمكران در بازگشت، اينCD را خريده و آورده است.
هيچ كس منكر بزرگي و احترام خاندن نبوي نيست ولي اين گونه عوام فريبي ها تا كي مي تواند براي عده اي ممر درآمد باشد؟
همان مردي كه اول آمده بود مغازه، مي گفت يادتان باشد اين فيلم كپي رايت هم دارد. حق نداري براي كسي بزني مگر من اجازه بدهم!
... و اين آخرين جمله فروشنده بود.

اين روزها اعضاي انجمن صنفي عكاسان حسابي دلخور هستند. علت اين امر هم به گرفتن بخش مسابقه عكس جشنواره مطبوعات از اين انجمن است. مسووليت اين بخش تا دهمين دوره بر عهده انجمن صنفي روزنامه نگاران بود. ولي سال پيش اين مسووليت بر دوش انجمن صنفي عكاسان گذاشته شد. امري كه تنها يك سال دوام داشت و در اين دوره، دوباره انجمن صنفي روزنامه نگاران عهده دار اين كار شده. همين امر، باعث اعتراض انجمن صنفي عكاسي و تحريم جشنواره مطبوعات از سوي آنها شده است.
قرار است روز شنبه ۱۲ ارديبهشت، ساعت ۱۰ صبح در جلسه اي در خانه هنرمندان، جلسه اي در اينباره از سوي انجمن صنفي عكاسان برگزار شود. يكي از ويژگي هاي دوره دهم اين مسابقه كه انجمن عكاسان مطبوعات آن را برگزار كرد، چاپ شدن كتابي شامل عكس هاي پذيرفته شده در بخش مسابقه بود كه در دوره هاي قبل اين اتفاق صورت نگرفته بود و از نكات مثبت برگزاري دوره دهم بود.

اين خبر را بخوانيد و براي روز ۲۶ ارديبهشت ميان برنامه هاي كاري فرصتي براي لذت بردن از موسيقي فراهم كنيد. قرار است «محمد نوري» در اين روز برايتان بخواند.
«محمد نوري» كه آخرين كنسرتش با استقبال عجيب مردم مواجه شد، به همراه گروه خود در جشنواره فرهنگ ايران زمين به اجراي موسيقي مي پردازد. او در روز ۲۶ ارديبهشت ماه كه آخرين روز از اجراهاي بخش موسيقي جشنواره است، به همراه گروه كر و نوازندگان در تالار وحدت به اجراي ترانه هاي محلي مناطق مختلف ايران مي پردازد.
محمد نوري در سال گذشته اجرايي به يادماندني در شهر كرمان به ياد زلزله زدگان بم داشت و در تهران هم به ۶ زبان زنده دنيا به اجراي موسيقي پرداخت.
خبر ديگر از روز اختتاميه جشنواره اينكه در اين روز گروه هاي موسيقي محلي همزمان در ۱۲ استان موسيقي اجرا مي كنند.

سينماها روزهاي عجيبي را پشت سر مي گذرانند. تجربه صف هاي طولاني و شلوغي دم در سينماها كه در اين سال ها تنها به روزهاي جشنواره فجر محدود مي شد، ولي امسال اكران فيلم كما و مارمولك شروع داغي براي سينماها بوده است. در زماني كه همه در كشاكش اكران شدن يا نشدن مارمولك بودند، فيلم كما بدون رقيب قدري چون مارمولك، توانست تماشاگران زيادي را به سالن ها بكشاند.
تماشاگراني كه هر روز بيشتر مي شدند و براي ديدن اين فيلم هم بايد در صف مي ايستادند و ممكن بود بليت هم به آنها نرسد. رزروهاي سينماها پر بود و فيلمي كه كسي روي آن حساب زيادي نمي كرد، توانست به فروش بالايي برسد. روندي كه كما آغاز كرده بود با نمايش فيلم مارمولك ادامه يافت.
تب مارمولك كه ازمدت ها پيش همه جا را فرا گرفته بود حتي با عقب افتادن نمايش آن و فروكش نكرد. مردمي كه دفعه قبل بارزرو كردن بليت تجربه بدي را پشت سر گذاشتند و مجبور به پس گرفتن پولهايشان شدند، باز هم از چند روز پيش اقدام به رزرو بليت كردند. چون آنها هم حدس مي زدند، از چهارشنبه دوم ارديبهشت قرار است چه غوغايي در سينماهاي نمايش دهنده مارمولك برپاشود. چهارشنبه فرا رسيد و توفان مارمولك آرام آرام آغاز شد حتي در سانس هاي صبح سينماها كه معمولا پرنده پرنمي زند، تعداد زيادي صندلي هاي سينما را پركرده بودند. توفاني كه با فروش ۱۲۰ ميليون توماني در چهار روز همه ركوردهاي سينماي ما را جا به جا كرد. جلوي سينماهايي كه در روزهاي عادي خلوت است، صف هاي طولاني بسته شده و براي گرفتن بليت جارو جنجالي برپاست. روندي كه اگر به همين ترتيب ادامه پيدا كند، مارمولك با فروش متوسط روزي ۲۰ ميليون تومان، مي تواند اولين فيلم با فروش ميلياردي سينماي ما باشد.
در اين ميان چيزي كه بيشتر از همه به چشم مي آيد، كمبود سينماها و به خصوص نبود سينما در بعضي منطقه هاست. چيزي كه با فروش هاي حداكثر ۳۰۰ ميليوني فيلم ها در تهران اصلا به چشم نمي آمد.
بيشتر سينماهاي تهران در نقاط مركزي شهر جاي دارند و در بسياري از منطقه ها سينمايي وجود ندارد و يا حداكثر يك سالن سينما. مردم علاقه مند ديدن مارمولك در اين منطقه ها مجبورند، مسافت زيادي را براي رسيدن به سينما طي كنند و همين امر يكي از عوامل نرفتن آنها به سينماست. شايدمارمولك آنها را مجبور كند اين راه طولاني راتحمل كنند، ولي براي بقيه سال بايد فكر جدي تري كرد. همه از كمي فروش فيلم ها و كمي تماشاگر حرف مي زنند، ولي مارمولك ثابت كرد اگر فيلم خوبي روي پرده باشد، مردم براي تماشاي آن به سينما مي آيند و اين قضيه ساختن سالن هاي جديد سينما را حياتي تر مي كند.
جريان فروش خوب فيلم ها با اكران فيلم  هايي چون مصائب مسيح، دوئل و... مي تواند ادامه پيدا كند و سال خوبي براي سينماي ما رقم بزند. سالي كه مي تواند مردم را با سينماها آشتي دهد و نفس كشيدن سينما را با تمام وجود خود حس كنيم.

جواد رسولي 
سينما
در هياهويي كه موفقيت فيلم مارمولك در بازار سينماي تهران به راه انداخته خوشبختانه اتفاق هاي خوبي هم رخ مي دهد. يكي اينكه فروش بقيه فيلم ها هم نسبت به قبل بيشتر بوده. به اين ترتيب ميزان كل تماشاگران سينماها بالاتر رفته است. مارمولك كه ديگر نيازي به توصيه ندارد.
در سينما تك موزه هنرهاي معاصر امروز ساعت ۱۶ اولين ساخته سينمايي ايرج كريمي يعني «از كنار هم مي گذريم» به نمايش در مي آيد. اين فيلم را كريمي سال ۷۹ ساخته و بازيگراني مثل فريبا كامران، مهران رجبي، شاهرخ فروتنيان و نازنين فراهاني در آن بازي كرده اند. فيلم درباره آدم هايي است كه دارند در جاده اي به سمت شمال مي روند و هر كدام مشكلات خاص خودشان را دارند.
كتاب 
«روز و شب يوسف» نام رماني است از محمود دولت آبادي كه انتشارات نگاه آن را منتشر كرده است. اين رمان را دولت آبادي در اواسط دهه چهل نوشته بود و حالا دست نوشته هايش پيدا شده و به چاپ رسيده. خود دولت آبادي معتقد است «روز و شب يوسف از زمره آثاري است كه در سه وجه مثلثي از اضطراب نوشته شده كه دور شدن از كليدر، درگير بودن با كار تئاتر و مسووليت هاي آن و زندگي، معيشت، كار و فضاهاي روزمره آن ايام.» كتاب در ۷۹ صفحه و با قيمت ۷۰۰ تومان به بازار آمده است.
موسيقي 
امروز و فردا گروه اتريشي «آئوريس كوارتت» در سرسراي كاخ نياوران برنامه اجرا مي كنند. اين گروه شامل چهار نوازنده شاخص سازهاي زهي است كه هر كدام با اركسترهاي بزرگ اروپايي مثل اركستر فيلارفوليك وسن و اركستر و يني يوهان اشتراوس اجرا داشته اند. قرار است اين گروه قطعاتي از سه آهنگساز بزرگ دوره كلاسيك يعني هايدن، موتسارت و بتهوون را اجرا كنند. اگر رابطه تان با موسيقي كلاسيك خوب است اين برنامه را از دست ندهيد.
فرهنگسرا
نگارخانه نقش فرهنگسراي اشراق يك نمايشگاه برپا كرده به نام «پروازرنگ.» در اين نمايشگاه ۵۰اثر از آثار گروهي چند هنرمند نقاش تهراني به نمايش درآمده. نمايشگاه تا ۱۴ ارديبهشت برقرار است بنابراين اگر حوالي فلكه دوم تهرانپارس بوديد و حوصله تماشاي نقاشي داشتيد مي توانيد سري به اينجا بزنيد. يك نمايشگاه نقاشي هم در نگارخانه شفق فرهنگسراي دانشجو برگزار شده است. مناسبت اين نمايشگاه هفته معلم است و در آن نقاش و معلم، استاد حسين علي ضابحي مورد تقدير قرار گرفته. نقاشي ها كار استادان و دانشجويان دانشكده هاي هنر تهران است و تعدادشان هم ۴۵ است. استاد ايرج اسكندري، عليرضا اصفهاني زاده، حبيب توحيدي، مهدي حسيني، جهانگير شهدادي و... از جمله اين هنرمندان هستند. نمايشگاه امروز ساعت ۱۶ تا ۲۰ افتتاح مي شود.
در نگارخانه آبي فرهنگسراي سالمند هم يك نمايشگاه ديدني برپاست. صندوقچه، كتاب هاي خطي، قرآن هاي قديمي، شمعدان ها، سجاده، عكس، قفل و كليد و خيلي چيزهاي ديگر كه يادگارهاي دوران كودكي و جواني سالمندان هستند در اين نمايشگاه به نمايش درآمده، در كنار اينها مي شود از آثار هنري سالمندان (آدم هاي بالاي ۵۰ سال) مثل نقاشي، طراحي، خوشنويسي، كنده كاري روي چوب، معرق ومنبت، قلم زني، گرافيك، قاليبافي و ... هم ديدن كرد.
تلويزيون 
اگر اتفاق خاصي نيفتد امشب در برنامه سينما يك مي توانيد فيلم تسخيرناپذيران را كه يك حرفه اي به نام برايان دي پالما كارگرداني اش كرده تماشا كنيد. در اين فيلم ستاره هايي مثل رابرت دونيرو، شون كانري و كوين كاستنر بازي مي كنند و برنامه قرار است ساعت ۲۲ پخش شود. تكرار سينما ۴ را هم ساعت ۳۰:۱۵ از شبكه ۴ ببينيد. در اين برنامه فيلم زيبا و مفرح «اي برادر تو كجايي» ساخته برادران كوئن به نمايش در مي آيد.
امشب مثل هر هفته از شبكه ۳ ساعت ۳۰:۲۰ و از شبكه ۵ ساعت ۳۰:۲۲ فيلم سينمايي تماشا كنيد. نقطه چين هم ساعت ۳۰:۲۲ از شبكه ۳پخش مي شود تا هم پوشاني برنامه هاي جذاب تلويزيون به اوج برسد. آخرين حرف هم اينكه بيايد همگي آرزو كنيم تلويزيون دست از اين بمباران صوتي و تصويري بردارد و تصوير استاد مطهري را در ذهن دوست دارانش با اين همه كليب و آواز و آگهي ويران نكند.

عادلانه نيست
آقاي كريم درجاتي نامه مفصلي فرستاده اند و در آن نسبت به روش محاسبه اضافه حقوق ناشي از تورم ساليانه اعتراض كرده اند. «اين روش به صورت امري غير عادلانه درحق اكثريت حقوق بگيراني كه سطح حقوق پائيني دارند عمل مي كند. تورم ساليانه در تمامي سطوح به صورت يكسان نسبت به همه اعمال مي شود نه بر مبناي حقوق اشخاص، به همين دليل افزايش حقوق هم بايد به صورت يكسان و يكنواخت براي كليه حقوق بگيران دولت اعمال شود اگر حقوق كارمند در حال حاضر ۵۰۰هزار تومان باشد ظرف پنج سال آتي حقوق اين كارمندي بيش از يك ميليون تومان خواهد شد (با احتساب تورم ۱۵ درصد) ولي حقوق كارمندي كه يكصد هزار تومان دريافتي اوست ظرف همين مدت به ۲۰۰ هزار تومان مي رسد.
قانون اسكيت
وحيد واقف يك نوجوان ۱۴ ساله است كه ظاهرا به اسكيت سواري علاقه زيادي دارد او نوشته «اسكيت سواري هستم كه مي  خواهم قانون را رعايت كنم، اما هنوز براي اسكيت قانوني وجود ندارد. نمي دانم در خيابان كنار آن همه ماشين و حوادث راه بروم يا درپياده رو در كنار آن همه افراد و چاله چوله، در هر صورت چه در خيابان يا پياده رو اگر اتفاقي بيفتد هميشه كاسه و كوزه سر من اسكيت سوار مي شكند. »
حالا كه همه مشكلات حل شده، فقط مانده قانوني براي اسكيت سواري تصويب شود. اميدواريم مشكل شما هم به زودي رفع شود.
مستمري قطع شده
«پدر من يك كردپناهنده عراقي بود كه قبل از انقلاب به ايران پناهنده شد و در شركت صنعتي مينوي خرم دره مشغول به كار شد تا اينكه در سال ۷۴ به دليلي كه مديران شركت آن را عدم انضباط كاري ناميدند پدرم را اخراج كردند. پدرم به دليل اين تصميم با مديران دست به يقه شده بود و در پي اين موضوع او را به كشورش بازگرداندند. بعد از رفتن پدرم كه الان ۱۵ سال مي گذرد، در كشورش در پي جنگ آمريكا با عراق كشته شده است. مادرم براي گذران زندگي به تامين اجتماعي مراجعه و تقاضاي مستمري پدرم را كرد ولي مديران تامين اجتماعي در جواب تقاضاي مادرم گفته اند بايد شوهرت شخصا تقاضاي بازنشستگي كند و يا اينكه فوت نامه همسرت را بياوري تا مستمري پرداخت شود. ما چطور مي توانيم فوت نامه پدرم را بياوريم در حالي كه در كشور عراق مدارك معتبر كشوري در پي جنگ با آمريكا از بين رفته است؟ اميدوارم با چاپ نامه ام مشكل خانواده ما حل شود. »
اسم و آدرس اين خواننده محترم پيش ما محفوظ است.
حل مشكل ترافيك
آقاي اصغر كلاني براي بهبود وضع ترافيك پيشنهادهايي دارند كه چند تا از آنها را مي خوانيم «يكي از عوامل كند كننده ترافيك رفت و آمد به بهشت زهرا براي دفن اموات، مراسم عزاداري و فاتحه خواني است. براي رفع اين مشكل مي توان در چند نقطه تهران (شرق، غرب، شمال) گورستان احداث كرد تا همه مجبور شوند از شمالي ترين نقطه شهر به جنوبي ترين نقطه مسافرت كنند.
ديگر اينكه اماكني كه از لحاظ نوع مسووليت ارباب رجوع زياد دارند، مثل بازار، مجلس، وزارت دادگستري، وزارت دارايي، پزشكي قانوني و... حتي الامكان از مركز شهر به حاشيه انتقال داده شوند. تمركز واحدهاي مختلف يك سازمان در يك محل هم راه ديگري براي جلوگيري از مسافرت هاي درون شهري است، تغيير ساعات شروع و پايان كار ادارات و سازمان هاي مختلف، از رده خارج كردن خودروهاي فرسوده قديمي، تقويت حمل و نقل شهري با به كارگيري اتوبوس هاي مدرن و گازسوز و... از پيشنهادهاي ديگر ايشان براي بهتر شدن اوضاع ترافيك شهر تهران است.
ممنون از پيشنهادهايتان.

اگر در رابطه با نگهداشتن گل ها و گياهان خود و نحوه تكثير آنها مشكلي داريد مي توانيد با اكيپ امداد سبز فرهنگسراي اشراق تماس بگيريد. اين فرهنگسرا با هدف توسعه فضاي سبز شهر تهران و افزايش تعداد سرانه گل و گياه اين طرح را برگزار مي كند. در اين طرح اكيپ هاي كارشناسي متشكل ازگياه پزشك  و مهدس گل وگياه به شما كمك مي كنند رفتار عادلانه اي با گل و گياه هايتان داشته باشيد.
شما هم مي  توانيد براي استفاده رايگان از خدمات مشاوره اي اين طرح به صورت حضوري به آدرس: فلكه دوم تهرانپارس- انتهاي خيابان جشنواره - فرهنگسراي اشراق مراجعه و يا با تلفن هاي ۷۳۲۷۱۱۱ و۷۳۲۷۶۸۶ تماس بگيريد.

«پيشخدمت آوازخوان» نام مشهورترين نقاش هنرمند اسكاتلندي، جك وتريانو است كه با قيمتي بسيار بيش از آنچه انتظار مي رفت در يك حراجي به فروش رسيد.
اين تابلو كه انتظار مي رفت حداكثر با قيمت ۲۰۰ هزار پوند فروخته شود، در يك حراجي به قيمت ۷۴۴ هزار و ۸۰۰ پوند فروخته شد. نكته جالب اينكه قيمت اين تابلو ركورد هر نقاشي اسكاتلندي و هر تابلويي كه تاكنون در اسكاتلند به فروش رفته را شكسته است.
اين در حالي است كه چندي پيش شنيديم يك كپي ناياب از آثار شكسپير در يك حراجي اصلا فروخته نشد!

ماموران دولتي يك زن را به خاطر ثبت نام گاوهايش در انتخابات محلي جريمه كرده اند. سخنگوي شوراي بخش شرقي شهرستان كمبريج كه از اين خانم شكايت كرده بود گفت اين دومين سالي است كه «برندا گولد» سعي در گرفتن راي موافق براي حيواناتش دارد.در انتخابات سال گذشته اين خانم دو گاوش را به عنوان كساني كه با او در يك نشاني زندگي مي كنند ثبت  كرده بود.سخنگوي شوراي شهرستان كمبريج گفت: «خانم گولد فرم انتخابات را طوري كامل كرده بود كه نشان مي داد در نشاني ذكر شده دو ملك مجزا وجود دارد كه خود او در يكي از ملك ها و دو شخص ديگر هم در ملك دوم سكونت دارند. اما مشخص شد كه اشخاص ديگري كه خانم گولد مدعي شده بود كه در ملك دوم زندگي مي كنند، در واقع گاوهايش بودند.»سپس ماموران دولتي خانم گولد را به خاطر دادن اطلاعات نادرست در فرم هاي انتخابات محكوم شناخته و او را ۲۱۰ پوند جريمه كردند.

يك راننده نيويوركي به خاطر تماشاي فيلم درحال رانندگي توقيف شد. شايد بهتر بود اين راننده براي ديدن فيلم موردعلاقه اش تا زمان رسيدن به خانه صبر مي كرد!پليس، «جيني» ۳۵ ساله را پشت چراغ قرمز درحال تماشاي فيلم در ماشين مرسدس بنزش ديده بود. وقتي پليس جيني را متوقف كرد متوجه شد كه فيلم روي يك صفحه تصوير كوچك كه روي زيرسري صندلي ماشين قرار دارد، نمايش داده مي شود. آنها صفحه تصوير ديگري را هم روي لبه روكش صندلي كناري راننده، پيدا كردند.بالاخره جيني به جرم رانندگي با گواهينامه تعليقي، تماشاي تلويزيون درحال رانندگي و رفتار اهانت آميز به پليس متهم شد. همچنين او به جرم دادن نام نادرست به پليس متهم و به دادگاه احضار شد.