دولت جديد اسپانيا، تازه بر سر كار آمده، اما از همين شروع هم گام هايي متفاوت برداشته و نگاه هاي بسياري را به خود جلب كرده است. خروج سربازان اسپانيايي از عراق از يك سو و چيدمان كابينه خوسه لوئيس رودريگس ساپاترو - نخست وزير جديد - نيز از سوي ديگر، نشان از تفاوتي عميق در سياست هاي دولت سوسيالست جديد در مقايسه با دولت قبلي دارد.
چهره اي كه ساپاترو از خود به نمايش مي گذارد، چهره مردي خواهان تساوي است. از شانزده وزير دولت او دقيقاً نيمي زن و نيمي مرد هستند، در حالي كه خوسه ماريا آسنار - نخست وزير سابق - تنها يك چهارم پست ها را به زنان داده بود. برخي از وزارتخانه هاي مقدم تر و حساس تر (آموزش و پرورش، مسكن و...) نيز به زنان سپرده شده اند.
هيچ كس بهتر از ماريا ترسا فرناندس دلاوگا، دولت جديد اسپانيا را به نمايش نمي گذارد. او زني است ريزنقش، اما اراده اي آهنين دارد. ساپاترو مدام تاكيد داشت كه به كابينه اي مجرب نيازمند است كه در زمينه سياسي آرام و محتاط حركت كند. مارياترسا اهل والنسيا است و ۵۴ سال سن دارد. تمامي ويژگي هايي كه ساپاترو از آن حرف مي زد، در درونش جمع شده است. رشته اصلي اش حقوق بوده و مي توان گفت عهده دار مهم ترين نقش - پس از نخست وزير - در دولت جديد است.
ساپاترو كه مدام از تساوي سخن مي گفت، براي انجام وعده هايش از فمينيزه كردن فضاي سياسي شروع كرد. مجلس نمايندگان از اين پس ۱۲۶ كرسي زنانه (از مجموعه ۳۵۰ كرسي) خواهد داشت. حالا ديگر اسپانيا مي تواند به خود ببالد كه سياستي مشابه كشورهاي اسكانديناوي به نمايش گذاشته است.
البته انتخاب ماريا ترسا دلاوگا فراتر از اين حرف هاست. درواقع انتخاب او فقط در جهت ايجاد تساوي در سيستم سياسي نبوده است. او ويژگي هاي منحصربه فردي دارد كه هر نخست وزيري را جلب مي كند. ماريا كه همچنان مجرد است، بهترين فرد ممكن براي هدايت و رهبري يك گروه است و قدرت امر و نهي كردن و مديريت فوق العاده اي دارد. وظيفه او اين است كه همه وزرا را هماهنگ كند. پس از پايان دوره فرانكو، او اولين زني به شمار مي رود كه نايب رئيسي يك دستگاه دولتي را به دست مي گيرد.
در عمل او شخصيت شماره دو دولت است و با اين سمت علاوه بر هماهنگ كردن وزرا، قدرت و نفوذ بسياري نيز بر آنها خواهد داشت. البته اعمال قدرت او فقط شامل حوزه اقتصادي نمي شود، چرا كه پدرو سولبس، كميسر سابق اروپا براي اين منظور در نظر گرفته شده است. اين زن ريزجثه، با آن صورت پرچين و چروكش هميشه لباس هايي زيبا به تن مي كند و همين ويژگي باعث شده به راحتي در انظار ظاهر شود و سمت سخنگوي دولت بودن را هم به خود اختصاص دهد. او به شدت فمنيست است و براي همين هم ازدواج نكرده بسياري از اعضاي حزب سوسياليست بر اين انتخاب ساپاترو خرده مي گيرند و مي گويند خشونت و سختگيري اين زن باعث مي شود مردم به او علاقه اي نشان ندهند و او هرچند بسيار لايق و با تجربه است، ممكن است محبوبيت دولت نزد افكار عمومي را به شدت كاهش دهد. اما ساپاترو بيش از هر چيز به ويژگي هاي مثبت او تكيه كرده است. ظرفيت او براي كار خارج از قدرت افراد عادي است. تجربه اش در داخل دولت بسيار بالاست و در هر مرحله اي از زندگي به طور سالم و درست به رقابت پرداخته است.
ويكتوريا پرگو، تحليلگر روزنامه الموندو مي نويسد: «دلاوگا بهترين ستوني است كه ساپاترو مي تواند به آن تكيه كند. در شرايطي كه توفان سياسي به راه افتد، اين زن نه تنها به او خيانت نخواهد كرد، بلكه همواره در پشت او سكان كشتي را به دست مي گيرد و آخرين كسي خواهد بود كه از كشتي بيرون مي رود.»
دستگاه قضايي
اين «سوپر وزير» ۲۰ سال است كه در عرصه سياسي فعاليت مي كند و با وجود اين نزد بسياري از مردم اسپانيا شخصيتي ناشناخته است. دليل اصلي اين جريان هم اين است كه او هيچ علاقه اي به شهرت و درخشش رسانه اي ندارد. در زندگي خصوصي اش بسيار عفيف و باحياست و از نظر سياسي هم غالباً پست هاي در سايه را ترجيح مي دهد.
تحصيلات حقوقي و قضايي اش را در بارسلونا به پايان رساند. در اين زمينه به هيچ وجه وابسته به حزب سوسياليست نبود. سال ۱۹۸۲ و در دولت اول فليپه گنسالس توانست به عنوان رئيس كابينه در وزارت دادگستري به كار مشغول شود و ۱۱ سال بعد نيز دبير كل دادگستري شد.
دلاوگا بين سال هاي ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ عضو محترم شوراي صاحب منصبان قضايي بود و در اين مدت با اين كه سختي هاي بسياري را متحمل شد، اما سر خم نكرد: وقتي برخي امتيازاتش لغو شدند، با خشم شخصيت هاي قضايي روبه رو شد، رسوايي هايي سسيد (سرويس هاي اطلاعاتي سابق)، مسئله گال (گروه ضد تروريست وابسته به دولت سوسياليست) و همه و همه خاطرش را آزرده كردند. در بيشتر اين بحران ها مسئوليت اصلي به دوشش نبود، اما فشار زيادي تحمل كرد و اين مسئله باعث شد كه علاوه بر كار قضايي به فعاليت هاي ديگري رو كند.
از سال ۱۹۹۳ به بعد حزب سوسيال به اپوزيسيون تبديل شد. ماريا ترسا دلاوگا نيز با سرسختي به كار ادامه داد و اين بار در درون گروه پارلماني متمركز شد. در اينجا بود كه سرسختانه نشان داد قدرت سازماندهي اش فوق العاده است. ساپاترو با توجه به تجربه كار حزبي در كنار او مي گويد: «او بسيار خوب كار مي كند و هرگز هم چيزي از من نخواسته است.» مسلماً همين ويژگي باعث شده كه نخست وزير جديد او را به سايران ترجيح دهد.
سهيلا قاسمي