جمعه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۳۶۴
index
كابينه جديد اسپانيا
پست هاي حساس در دست زنان
003435.jpg
دولت جديد اسپانيا، تازه بر سر كار آمده، اما از همين شروع هم گام هايي متفاوت برداشته و نگاه هاي بسياري را به خود جلب كرده است. خروج سربازان اسپانيايي از عراق از يك سو و چيدمان كابينه خوسه لوئيس رودريگس ساپاترو - نخست وزير جديد - نيز از سوي ديگر، نشان از تفاوتي عميق در سياست هاي دولت سوسيالست جديد در مقايسه با دولت قبلي دارد.
چهره اي كه ساپاترو از خود به نمايش مي گذارد، چهره مردي خواهان تساوي است. از شانزده وزير دولت او دقيقاً نيمي زن و نيمي مرد هستند، در حالي كه خوسه ماريا آسنار - نخست وزير سابق - تنها يك چهارم پست ها را به زنان داده بود. برخي از وزارتخانه هاي مقدم تر و حساس تر (آموزش و پرورش، مسكن و...) نيز به زنان سپرده شده اند.
هيچ كس بهتر از ماريا ترسا فرناندس دلاوگا، دولت جديد اسپانيا را به نمايش نمي گذارد. او زني است ريزنقش، اما اراده اي آهنين دارد. ساپاترو مدام تاكيد داشت كه به كابينه اي مجرب نيازمند است كه در زمينه سياسي آرام و محتاط حركت كند. مارياترسا اهل  والنسيا است و ۵۴ سال سن دارد. تمامي ويژگي هايي كه ساپاترو از آن حرف مي زد، در درونش جمع شده است. رشته اصلي اش حقوق بوده و مي توان گفت عهده دار مهم ترين نقش - پس از نخست وزير - در دولت جديد است.
ساپاترو كه مدام از تساوي سخن مي گفت، براي انجام وعده هايش از فمينيزه كردن فضاي سياسي شروع كرد. مجلس نمايندگان از اين پس ۱۲۶ كرسي زنانه (از مجموعه ۳۵۰ كرسي) خواهد داشت. حالا ديگر اسپانيا مي تواند به خود ببالد كه سياستي مشابه كشورهاي اسكانديناوي به نمايش گذاشته است.
البته انتخاب ماريا ترسا دلاوگا فراتر از اين حرف هاست. درواقع انتخاب او فقط در جهت ايجاد تساوي در سيستم سياسي نبوده است. او ويژگي هاي منحصربه فردي دارد كه هر نخست وزيري را جلب مي كند. ماريا كه همچنان مجرد است، بهترين فرد ممكن براي هدايت و رهبري يك گروه است و قدرت امر و نهي كردن و مديريت فوق العاده اي دارد. وظيفه او اين است كه همه وزرا را هماهنگ كند. پس از پايان دوره فرانكو، او اولين زني به شمار مي رود كه نايب رئيسي يك دستگاه دولتي را به دست مي گيرد.
در عمل او شخصيت شماره دو دولت است و با اين سمت علاوه بر هماهنگ كردن وزرا، قدرت و نفوذ بسياري نيز بر آنها خواهد داشت. البته اعمال قدرت او فقط شامل حوزه اقتصادي نمي شود، چرا كه پدرو سولبس، كميسر سابق اروپا براي اين منظور در نظر گرفته شده است. اين زن ريزجثه، با آن صورت پرچين و چروكش هميشه لباس هايي زيبا به تن مي كند و همين ويژگي باعث شده به راحتي در انظار ظاهر شود و سمت سخنگوي دولت بودن را هم به خود اختصاص دهد. او به شدت فمنيست است و براي همين هم ازدواج نكرده بسياري از اعضاي حزب سوسياليست بر اين انتخاب ساپاترو خرده مي گيرند و مي گويند خشونت و سختگيري اين زن باعث مي شود مردم به او علاقه اي نشان ندهند و او هرچند بسيار لايق و با تجربه است، ممكن است محبوبيت دولت نزد افكار عمومي را به شدت كاهش دهد. اما ساپاترو بيش از هر چيز به ويژگي هاي مثبت او تكيه كرده است. ظرفيت او براي كار خارج از قدرت افراد عادي است. تجربه اش در داخل دولت بسيار بالاست و در هر مرحله اي از زندگي به طور سالم و درست به رقابت پرداخته است.
ويكتوريا پرگو، تحليلگر روزنامه الموندو مي نويسد: «دلاوگا بهترين ستوني است كه ساپاترو مي تواند به آن تكيه كند. در شرايطي كه توفان سياسي به راه افتد، اين زن نه تنها به او خيانت نخواهد كرد، بلكه همواره در پشت او سكان كشتي را به دست مي گيرد و آخرين كسي خواهد بود كه از كشتي بيرون مي رود.»
003438.jpg

دستگاه قضايي
اين «سوپر وزير» ۲۰ سال است كه در عرصه سياسي فعاليت مي كند و با وجود اين نزد بسياري از مردم اسپانيا شخصيتي ناشناخته است. دليل اصلي اين جريان هم اين است كه او هيچ علاقه اي به شهرت و درخشش رسانه اي ندارد. در زندگي خصوصي اش بسيار عفيف و باحياست و از نظر سياسي هم غالباً پست هاي در سايه را ترجيح مي دهد.
تحصيلات حقوقي و قضايي اش را در بارسلونا به پايان رساند. در اين زمينه به هيچ وجه وابسته به حزب سوسياليست نبود. سال ۱۹۸۲ و در دولت اول فليپه گنسالس توانست به عنوان رئيس كابينه در وزارت دادگستري به كار مشغول شود و ۱۱ سال بعد نيز دبير كل دادگستري شد.
دلاوگا بين سال هاي ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ عضو محترم شوراي صاحب منصبان قضايي بود و در اين مدت با اين كه سختي هاي بسياري را متحمل شد، اما سر خم نكرد: وقتي برخي امتيازاتش لغو شدند، با خشم شخصيت هاي قضايي روبه رو شد، رسوايي هايي سسيد (سرويس هاي اطلاعاتي سابق)، مسئله گال (گروه ضد تروريست وابسته به دولت سوسياليست) و همه و همه خاطرش را آزرده كردند. در بيشتر اين بحران ها مسئوليت اصلي به دوشش نبود، اما فشار زيادي تحمل كرد و اين مسئله باعث شد كه علاوه بر كار قضايي به فعاليت هاي ديگري رو كند.
از سال ۱۹۹۳ به بعد حزب سوسيال به اپوزيسيون تبديل شد. ماريا ترسا دلاوگا نيز با سرسختي به كار ادامه داد و اين بار در درون گروه پارلماني متمركز شد. در اينجا بود كه سرسختانه نشان داد قدرت سازماندهي اش فوق العاده است. ساپاترو با توجه به تجربه كار حزبي در كنار او مي گويد: «او بسيار خوب كار مي كند و هرگز هم چيزي از من نخواسته است.» مسلماً همين ويژگي باعث شده كه نخست وزير جديد او را به سايران ترجيح دهد.
سهيلا قاسمي

نظاميان عراقي به هموطنان خود شليك نمي كنند
003444.jpg
نيره محمودي
از قرار معلوم قرار نيست مشقت هاي سربازان عراقي به اين زودي ها به پايان برسد. نظاميان عراقي كه تصور مي كردند با سرنگوني حكومت صدام و دستگيري وي ديگر دوران بدبختي شان به سر مي آيد، حالا از چاله درآمده و در چاه افتاده اند. بسياري از نظاميان ارشد عراقي توانستند پس از تهاجم آمريكا به عراق با سرپيچي از دستورات صدام و خيانت به او سقوط بغداد و شهرهاي كليدي اين كشور را جلو بيندازند، اما به نظر مي رسد كه اكنون تاوان آن را مي پردازند.
دو هفته پيش برخي شاهدان عيني از تنبيه برخي از سربازان عراقي توسط نيروهاي آمريكايي در پايگاه نظامي «تاجي» در نزديكي شهر فلوجه خبر دادند. «قيس الدليمي» يكي از اين شاهدان است. وي كه يكي از مقاطعه كاران در پروژه بازسازي عراق توسط شركت هاي آمريكايي است در مورد وضعيت سربازان گردان دوم در اين پايگاه نظامي گفت: «از ديدن ۳۰ سرباز با پاي برهنه و با لباس هاي زير در اين پايگاه بسيار تعجب كردم.» وقتي دليمي از يكي از افسران آمريكايي در اين مورد سؤال كرد وي در پاسخ گفته بود كه اين سربازان عراقي به خاطر نافرماني تنبيه شده اند. دليمي مي گويد: «من ۱۰ سال در ارتش عراق خدمت كرده ام، اما هرگز چنين صحنه اي نديده ام.»
يكي ديگر از شاهدان به نام «صباح مجيد» نيز تعداد ۷۰ سرباز را كه با پاي برهنه و تقريباً لخت از پايگاه تاجي اخراج شده بودند، ديده است. مجيد گفت كه همراه با چندتن از محلي ها به كمك آنها رفته و به ۱۸ تن از آنها لباس و غذا داده است. سربازان گفتند كه از ارتش عراق اخراج شده اند و به گفته آمريكايي ها ديگر نبايد اميدي به بازگشت داشته باشند.
ماجرا در هفته اول ماه آوريل آغاز شده بود. نظاميان آمريكايي كه قصد داشتند طرح مهار قيام هاي محلي توسط نيروهاي عراقي را به هر ترتيب ممكن به اجرا درآورند، با افزايش تنش ها در فلوجه و «شولا» در شمال غرب بغداد، فرصت را غنيمت شمرده و اولين گروه از آنان را به اين مناطق اعزام كردند. اين طرح در واقع در راستاي برنامه آمريكا براي واگذاري قدرت عراق به عراقي ها به اجرا درمي آمد. اين ماموريت به گردان دوم از ارتش جديد عراق كه در مجتمع نظامي تاجي در شمال غرب بغداد آموزش داده شده بودند، واگذار شد. ۶۲۰ مرد اين گردان در واقع اولين سربازاني بودند كه پس از شروع عمليات بازسازي عراق پس از جنگ به استخدام درآمده بودند. براساس برنامه اعلام شده پس از افزايش تنش ها در منطقه شولا كه دستگيري يكي از نزديكان صدر جرقه آن را زده بود، اين افراد به قصد كنترل شورشيان وارد اين منطقه شدند. «خادم الزبيده» يكي از اين سربازان در مورد نحوه سرپيچي خود و همقطارانش از دستورات افسران آمريكايي مي گويد:  «افسران آمريكا با ترديد دستور دادند كه به جمع شورشيان شليك كنيم. اين در حالي است كه قبلاً  به ما نگفته بودند كه بايد با مردم كشور خودمان در شولا بجنگيم. اگر اين مطلب را قبلاً به ما اطلاع مي دادند، هرگز داوطلب استخدام در ارتش جديد عراق نمي شديم.» الزبيده مي افزايد: «بسياري از سربازان از انجام دستور شليك سر باز زدند و اسلحه هايشان را گذاشتند و گريختند.» «حميد تميمي»، يكي ديگر از سربازان گردان دوم مي گويد:  «برخي از سربازان حتي اسلحه هايشان را به سوي نيروهاي آمريكايي گرفته و شروع به شليك كردند. آنها در همين حال شعار زنده باد صدر و پدرش را سر مي دادند. اين در حالي بود كه برخي ديگر از سربازان كه كرد بودند، در كنار نظاميان آمريكايي ماندند.»
حيدر الملكي، ۲۶ ساله كه در اين جريان جراحات مختصري برداشت نيز در اين مورد گفت:  «در ابتدا نيروهاي آمريكايي تلاش كردند تا سربازان عراق را وادار به شليك كنند، اما هنگامي كه بسياري از آنان سر باز زدند، به سوي آنان آتش گشوده و حتي از ساير سربازان عراق خواستند به سوي دوستان خود كه از دستور سرپيچي كرده اند، شليك كنند.» به هر حال پس از آن كه آمريكايي ها طرح كنترل درگيري ها توسط نيروهاي عراقي را شكست خورده يافتند، با اندك باقي مانده اين نيروها به پايگاه ناجي برگشته و قرار شد تا سربازان خاطي تنبيه شوند.
به عقيده افسران ارشد ارتش عراق كه وظيفه آموزش نيروهاي نظامي جديد اين كشور را به عهده دارند، پليس ضدشورش يا نيروهاي امنيتي بايد در چنين ماموريت هايي به كار گرفته شوند. «سرهنگ دخليل محمود»، يكي از اين افسران مي گويد: «هيچ عراقي اي از چنين ايده اي استقبال نمي كند. ارتش بايد بر روي تهديدات خارجي متمركز بوده و براي دفاع از مرزهاي كشور به خدمت گرفته شود.»
جورج بوش، رئيس جمهور آمريكا در كنفرانس مطبوعاتي كه دو هفته پيش برگزار شد، جمله اي گفت كه به نظر مي رسد با توجه به اوضاع حاكم در عراق بيشتر به يك شعار شبيه است. او گفت:  «روزي امنيت عراق توسط مردم عراق و به دست خودشان تامين خواهد شد.» مرحله اول در چنين طرحي اين است كه نيروهاي آمريكايي حاضر در عراق بتوانند در استخدام سربازان جديد عراقي در اين كشور توفيق حاصل كنند. بخش اعظم اين سربازان بايد با شيعيان عراق تامين شود. با توجه به درگيري هاي اخير در فلوجه، نجف، كربلا، بصره و ناصريه كه طرف عمده درگير شيعيان بودند، اين مرحله عملاً در حال حاضر شكست خورده است. اما مرحله دوم اين است كه آمريكايي ها بتوانند نيروهاي آموزش ديده تازه نفس را به مواجهه با مردم كشورشان در درگيري ها ترغيب كنند، تجربه گردان دوم ارتش جديد عراق نشان داد كه اين مرحله نيز نافرجام خواهد ماند. شايد توجه كردن به توصيه افسران عراقي در به كارگيري نيروهاي امنيتي غيرنظامي و يا پليس ضدشورش براي توفيق يافتن در اين مرحله كارسازتر باشد.
برگرفته از نيوزويك

خبر
اسب هاي صلح تركمن در سراسر دنيا
003441.jpg

صفرمراد نيازف، رئيس جمهور تركمنستان به منظور تقويت صلح و درك متقابل در سراسر جهان، اسب هاي اصيل و زيبايش را براي انجام مسابقه به پنج قاره جهان مي فرستد. اسب هايي كه از آنها سخن مي گويد از نژادي بي نظير هستند كه در همه دنيا طرفدار دارند.نيازف در ديدار با ديپلمات هاي خارجي در اين باره گفت: «اجازه دهيد از اين اسب ها در جهت صلح بين الملل و آشتي استفاده كنيم. اجازه دهيد زيبايي اي را كه همه چشم ها را خيره مي كند به نمايش بگذاريم. زادگاه و رنگ پوست مردم هرچه باشد فرقي نمي كند،  در نگاه همه آنها اين اسب ها زيبا هستند.»نيازف كه اين ديپلمات ها را براي جشن روز اسب تركمن ـ يكي از صدها جشني كه خودش پس از رسيدن به رياست جمهوري برگزار مي كند ـ دعوت كرده بود گفت خوشحال مي شود چنين اسب هاي اصيلي را در راه خدمت به ديپلماسي كشورش به كار گيرد. او همچنين گفت: خوشحال مي شود تعدادي از آنها را به رهبران بزرگ جهاني از جمله جيانگ زمين چيني، جان ميجر بريتانيايي و فرانسوا ميتران فرانسوي و دو رهبر روس يعني بوريس يلتسين و ولاديمير پوتين هديه كند.
اختلاف بر سر اجاره سفارت آمريكا در مسكو
آمريكايي ها سالانه كمتر از سه دلار براي اجاره ساختمان باشكوه سفارتخانه شان در مسكو پول مي پردازند و روسيه در تلاش است هرطور شده براي جبران اين مسئله ۹ ميليون دلار از آنها پول بگيرد.
به گزارش آژانس اينترفاكس، انعقاد قرارداد و تثبيت اجاره «خانه اسپاسو» در سال ۱۹۸۵ صورت گرفت. پس از سقوط اتحاد جماهيرشوروي و سقوط ارزش روبل به ميزان ۹/۹۹ درصد اجاره ساختمان به ۵/۲ دلار در سال كاهش يافت.
خانه ويلايي اسپاسو در مركز مسكو قرار دارد. سال ۱۹۱۴ تاجري ثروتمند اين بناي باشكوه را براي خودش ساخته بود، اما در سال ۱۹۱۷ بلشويك ها، آن را مصادره كردند و بعد هم در سال ۱۹۳۳ سفارت آمريكا شد. اين بنا با گنبدهاي بي نظير و سالني كه ۲۵ متر طول دارد، يكي از باشكوه ترين عمارت هاي روسيه به شمار مي رود.
003450.jpg

بي احترامي به بودا ممنوع
مقامات مذهبي تايلند از توليد كنندگان لباس هاي زير و مايو خواستند از چاپ عكس بودا برروي محصولات خود جلوگيري كنند.
دفتر بودائيسم ملي اعلام كرد با ارسال نامه اي از توليد كنندگان آمريكايي خواسته از توليد مايوهاي مدل جديد خود با تصوير بودا دست بردارند، چرا كه اين كار توهيني به اعتقادات مذهبي آنها به شمار مي رود.
اين دفتر در نامه خود آورده است: «اين كار شما بسيار نامناسب است و دشنامي به سنت هاي بودايي محسوب مي شود. كارخانه شما بايد توليد اين محصول و همچنين تبليغات خود را متوقف كند.» گفته مي شود يك كارخانه آمريكايي كه هيچ شعبه اي در تايلند ندارد در توليد مايوهاي چندتكه و رنگارنگ جديد خود از تصاوير بودا استفاده كرده بود.
قبرسي هاي آشتي ناپذير
003447.jpg

كوفي عنان از مدت ها پيش طرحي را براي وحدت دو قبرس ارايه كرده بود و تمام هدفش اين بود كه ترك ها و يوناني هاي اين كشور را زير پرچمي به رنگ هاي آبي (سمبل يونان)، زرد (به معناي وحدت) و سرخ (سمبل تركيه) جمع كند. پرچم فعلي جمهوري ترك در شمال قبرس كه در سال ۱۹۸۳ جدا شد و فقط تركيه آن را به رسميت مي شناسد سفيد و سرخ است و بر رويش ستاره و هلالي همانند پرچم تركيه به چشم مي خورد.
قبرس در سال ۱۹۷۴ پس از حمله ترك ها كه براي سركوب كودتاي يوناني هاي قبرس صورت گرفته بود به دو قسمت تقسيم شد. يوناني ها در آن زمان خواهان الحاق كشورشان به يونان بودند.
مقامات ترك شمال قبرس سال هاست پرچم بزرگي را بر روي كوهي در مجاورت بخش يوناني نشين رسم كرده اند. اين پرچم كه ۵/۱۱۲ مترمربع است سمبلي است كه نشان مي دهد قبرسي هاي ترك، تحت رهبري رئوف دنكتاش به هيچ وجه پرچم سازمان ملل را قبول ندارند و نمي خواهند با يوناني ها متحد شوند. روز شنبه نظرسنجي اي  صورت گرفت تا مردم دو بخش به وحدت راي دهند. ترك ها كه به شدت مخالف اين كار بودند مي گفتند:  «تا زماني كه زنده ايم اجازه نمي دهيم پرچم مان از روي اين كوه پاك شود.»

عاقبت صدام بودن
آزاده افتخاري
پس از حمله نيروهاي آمريكايي به عراق و سقوط سريع صدام حسين و به دنبال آن دستگيري او خبرهاي متفاوت و گاه حيرت آوري از بيوگرافي و سرنوشت او منتشر شد.
در اين ميان روزنامه ها و رسانه ها كوشيدند تا هرچه بيشتر به اين شايعات دامن بزنند و شايد نماي اين جريانات نشانگر اين واقعيت بود كه كسي دستگيري صدام را باور نمي كند.
اكنون نيز با گذشت چند ماه از دستگيري او و نزديك شدن زمان دادگاه، اخبار متعددي در مورد صدام به گوش مي رسد. همسر او پذيرفته است كه در مقابل دريافت مبلغ كلاني خاطرات خود را از زندگي با صدام و فرارش از عراق منتشر كند و فرزندان او نيز هركدام بارها با رسانه ها مصاحبه كرده اند ولي در اين ميان دو خبر تقريباً متناقض از خود صدام توجه همگان را جلب كرده است.
اولين خبر اين كه صدام حسين، رئيس جمهور پيشين عراق پس از مطالعه كتابهاي قانون در سلولش تصور مي كند كه در دادگاه تبرئه شده و خواهد توانست مانند يك مرد آزاد در خيابان قدم بزند.او توسط قانون جديدي كه اخيراً در آمريكا به تصويب رسيده است به عنوان يكي از رهبران معدود كشورهايي كه جسارت ايستادن در برابر آمريكا را دارند متهم شده است. صدام و وكيل او معتقدند اين منطقي نيست قانون  هايي كه در يك كشور به تصويب مي رسند در كشور ديگر نيز پذيرفته شوند.
دونالد رامسفلد وزير دفاع  آمريكا مي گويد: «ما اين لعنتي (صدام حسين) را گرفته ايم و مي دانيم كه براي سال ها اجازه بازگشت نخواهد داشت.»
خبر دوم هم اين كه صدام  حسين ادعا مي كند خودش نيست و برادر دوقلوي صدام است. شخصي كه گمان مي رود كسي جز صدام حسين ديكتاتور سابق عراق نيست ادعا مي كند برادر دوقلوي صدام است و مدت ها گم شده بوده است. اين سخنان درست در زماني مطرح مي شوند كه همه جهانيان خود را براي دادگاه صدام آماده مي كنند و هريك نيز شكايتي عليه وي تنظيم كرده اند. صدام يا شخصي كه گمان مي رود صدام است، مي گويد اين برادر من بوده كه در شش سالگي سر پرندگان را از بدن جدا مي كرده. او مي گويد من و برادر دوقلويم در سال ۱۹۳۸ از مادر زاده شده ايم و آنها اشتباهاً مرا دستگير كرده اند و صدام هنوز در جايي ديگر آزادانه زندگي مي كند.
گفته مي شود كه تست DNA در مشخص كردن هويت دوقلوهاي همسان موثر نيست.دونالد رامسفلد با شنيدن اين ادعاها مي گويد: «ما به هر صورت او را گرفته ايم و اگر اين شخص ادعا مي كند برادر صدام است صدام را هم مي گيريم و به اين ترتيب جاي شكي باقي نمي  ماند.»

يادداشت
چرا بلر كري را دوست ندارد
محمد كاظمي
برخي عقيده دارند كانديداي دموكرات و اميدوار انتخابات رياست جمهوري آمريكا بدون حمايت و پشتيباني رهبران اروپايي شانس زيادي براي پيروزي ندارد.بسياري از سياستمداران اروپايي نيز به كري علاقه مند هستند. كري مي گويد: «اگر روش من را نمي پسنديد،روش هاي ديگري نيز دارم.» آنها اين طرز نگرش كري را با سياست هاي جدي و خشك بوش مقايسه مي كنند و تنها شهامت ابراز عقيده واقعي خود را به صورت صريح ندارند. هرچه به زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري آمريكا نزديك تر مي شويم از تعداد رهبران اروپايي كه عليه بوش و يا در طرفداري از كري سخن مي گويند، كاسته مي شود. پس از جنگ انتخاباتي سال ۲۰۰۰ آمريكا، برخي از سياستمداران اروپايي صراحتاً اعلام كردند وجود بوش در پست رياست جمهوري آمريكا اشتباه است. وزير خارجه بلژيك، لوئيس مايكل، پس از پيروزي بوش گفت: «مي گويند بوش پيروز شده، اين يك بي شرمي است.»
هيچ دليلي وجود ندارد كه تصور كنيم اين بار اوضاع متفاوت خواهد بود. برخي از سياستمداران و حقوقدانان اروپايي اعلام كرده اند از هر كانديدايي به جز جورج بوش حمايت خواهند كرد. تنها چند ماه قبل وزير دفاع بلژيك طي يك سخنراني عنوان كرد: اگر من يك آمريكايي بودم قطعاً به دموكرات ها راي مي دادم. اخيراً نيز وزير امور خارجه پيشين انگليس رابين كوك گفته است: «به خاطر خود آمريكا و تمام جهان اميدوارم جان كري پيروز شود.» در ميان تمامي رهبران اروپايي تنها يك نفر است كه همچنان از حمايت صريح جان كري سرباز مي زند. اين رهبر نخست وزير انگليس توني بلر است. با نگاهي گذرا به سياست ها و برنامه هاي او مي توان متوجه شد كه او در بسياري ازجهات با جان كري در تضاد است.
البته اين تفاوت ها در مقابل اختلاف نظرهاي عميق آنها در رابطه با جنگ عراق هيچ هستند. وقتي كه هوارد دين كانديداي ضد جنگ آمريكا عقايد دموكراتيك خود را بيان كرد بلر كوشيد تا هرچه بيشتر ميان خود و دموكرات ها فاصله بيندازد. به نوشته گاردين، روزنامه جناح چپ انگلستان، بلر به دنبال پيروزي جمهوريخواهان است. ولي وقتي كه كري از دموكرات ها پيروز شد تحليلگر روزنامه نيويورك تايمز تام فريدمن پيروزي او را پيروزي دموكرات هايي خواند كه مانند بلر فكر مي كنند؛ دموكرات هايي كه فقط ضد جنگ هستند و مانند بلر به ترور فكر مي كنند. مشاور بلر صراحتاً پيروزي كري را پيروزي اهداف مشترك توصيف كرد. ولي آنها در مورد عقايد جديد ضدجنگ كري بسيار نگران هستند. او مي كوشد تا سرمايه خود را خارج از مخالفت با جنگ عراق و آينده آن پايه گذاري كند. پيروزي كري در ماه نوامبر در كنار پيروزي حزب سوسياليست ضدجنگ در انتخابات استراليا ممكن است به خارج شدن بلر از تنگنايي كه به دليل حمايت از جنگ غرب عليه عراق در آن گرفتار شده است كمك كند. زيرا ادامه اين روند مي تواند به پايان يافتن دوران نخست وزيري بلر و در نتيجه پايان يافتن تلاش انگليس براي جنگ عليه ترور بينجامد.
روابط خاص بين انگليس و آمريكا يك نيروي جلو برنده در ائتلاف جهاني براي مبارزه با تروريسم است و اگر همچنان قوي باقي بماند ، هيچ دليلي وجود ندارد كه در عزم غرب براي بازسازي عراق دچار شك شويم. ولي اگر جان كري بر جورج دبليو بوش غلبه كند روابط خاص بين دو كشور تا حد زيادي در سطح كيفي دچار اختلال مي شود. نقش ميان شركاي آن  سوي درياي آتلانتيك غرب نيز مي تواند بر روي مبارزه با شبكه القاعده تاثيرگذار باشد. جنگ عليه ترور مي تواند بدون حمايت فرانسه و آلمان نيز ادامه پيدا  كند ولي بدون اتحاد آمريكا و انگليس چنين امري تحقق نمي يابد.

جهان
ايران
هفته
چهره ها
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  چهره ها  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |