محمد جباري 
ساندويچي كوچك هر لحظه پر وخالي مي شود. در داخل جا براي ايستادن نيست. بايد به زحمت خودت را به جلوي پيشخوان برساني و سفارش بدهي و بعد به خيل آدم هايي بپيوندي كه مشغول گاز زدن به ساندويچ ها هستند. به در و ديوار ساندويچي نگاه مي كني و به دنبال دليل براي شلوغي اين ساندويچي مي گردي. هيچ چيز نظرت را جلب نمي كنند به جز قيمت ساندويچ ها: كوكو ۲۷۰ تومان،  كتلت ۲۷۰ تومان، فلافل ۲۷۰ تومان و نوشابه ۸۰ تومان.
اينجا «ساندويچ سعدي» است اين را روي تابلوي قديمي بالاي مغازه نوشته اند و زير آن هم نوشته اند: كوكو، كتلت، همبرگر. ساندويچي ۵۲ ساله اي كه سال هاي زيادي است براي افراد حوالي خيابان جمهوري نام آشنايي است. از طرف خيابان سعدي به سمت ميدان بهارستان كه بروي و دستفروشي و شلوغي هاي پياده رو را پشت سربگذاري به اين ساندويچي پررونق مي رسي. ظاهر مغازه خيلي قديمي است شايد تنها تفاوت آن با سال هاي قبل سنگ هاي مرمر روي ديوار باشد. از يخچال هاي رنگارنگ و ميز و صندلي هاي خوشگل هم خبري نيست.
ساندويچي سعدي سال هاست با اين ريخت وقيافه ميزبان آدم هايي است كه دوست دارند پول كمتري خرج ناهار خود بكنند و چيز قابل قبولي هم بخورند. بيشتر مشتريان اين ساندويچي را كارگران خيابان جمهوري تشكيل مي دهند. نيت مرحوم محسني هم كه اين ساندويچي را ۵۲سال  پيش ايجاد كرده همين بوده است يعني جايي كه قشر كم درآمد هم بتوانند راحت سير شوند.
قديم ترها كه گوشت ارزان بوده همبرگر هم در اينجا فروخته مي شد ولي بعد از مدتي تنها به كوكوسبزي و كتلت محدود شد و الان هم حدود ۷ ماه است كه فلافل به فهرست آنها اضافه شده و البته در كنار همه اينها نوشابه.
كوكوسبزي اينجا خيلي معروف است. به قول كارگر قديمي ساندويچي، كوكوسبزي اينجا فرمول خاصي دارد كه خيلي ها آن را دوست دارند. مهدي الله وردي بيست سال است كه در اين ساندويچي مشغول به كار است و الان صندوق دار ساندويچي است. البته زياد سن آقا مهدي را بالا فرض نكنيد. او تنها ۳۰ سال دارد و از ۱۰ سالگي در اين ساندويچي كار مي كرده است يعني زماني كه حتي دستش به پيشخوان هم نمي رسيد و ساندويچ ۱۲ تومان بوده ونوشابه ۳تومان.
او حتي يك لحظه هم سرش خلوت نمي شود. مرتب پول ها را مي گيرد و ساندويچ تحويل مي دهد. ساندويچ سعدي سال ها پيش از آن كهFast food در ايران رايج شود، به اين شيوه كار مي كرده اين ساندويچي شلوغ هست ولي صف ندارد سيني ها پر از ساندويچ پشت سر هم از زيرزمين بالا مي آيد و جاي خالي روي پيشخوان را پر مي كند و ساندويچ هاي داغ سريع دست مشتري مي رسد. حتي يك دقيقه هم تلف نمي شود يكFast food داغ درست و حسابي!
ظهر است و اوج شلوغي ساندويچي، هر كسي به زور جايي براي خوردن پيدا مي كند و ظرف سس هم دست به دست مي شود. ساندويچ هاي سعدي شما را ياد قديم ها مي اندازد. البته قديم ها يعني چند سال پيش آن زماني كه هنوز نان باگت و نان فانتزي فراگير نشده بود نان ساندويچي هاي آن موقع را يادتان است؟ ساندويچي سعدي هنوز ازهمان نان ها استفاده مي كند و ساندويچ ها را لاي كاغذ مي پيچد. تنها چيز مدرن اين مغازه، دستگاه نوشابه ساز آن است كه نوشابه ليواني به مشتريان مي دهد.
بعد از نوش جان كردن يك ساندويچ با نوشابه و پرداخت ۳۵۰ تومان و خداحافظي با آقاي مهدي از مغازه خارج مي شويم در اين فاصله چند خانم هم براي خريد ساندويچ به داخل آمدند و ساندويچ هايشان را گرفتند و رفتند. پياده روهاي جمهوري هنوز شلوغ است كمي آن طرف تر ساندويچي هاي نسبتا مدرن شهر قرار دارد و ميزها و صندلي هاي خالي و مشتري هاي گاه به گاه. ساندويچي هايي كه ساعت ۱۱-۱۰ صبح به زور باز مي شوند ولي ساندويچ سعدي از ۷ صبح باز است و ميزبان آدم هايي كه كوكوسبزي اينجا را به جاي صبحانه مي خورند.
ساندويچ سعدي رنگ و روي اين ساندويچي ها را ندارد رنگ و روي اين ساندويچي  را در چهره آدم هايي مي توان ديد كه با رضايت به ساندويچ هايشان گاز مي زنند.

در صورتي كه بازديد كننده حرفه اي نمايشگاه باشيد، اين مطلب كمك زيادي به شما نخواهد كرد، چون خودتان به زير و بالاي نمايشگاه وارد هستيد و پاتوق ها و محل هاي استراحت را خوب بلديد.
در غير اين صورت وقتي با چند كيسه پر از كتاب دنبال جايي دنج براي نشستن مي گرديد سيب زميني سرخ كرده  داغ را از دكه خريده ايد و مي خواهيد يك گوشه بنشينيد و بخوريدش اين چند پيشنهاد شايدتا حدي كارتان را راه بيندازد.
مسجد
جلوي مسجد نمايشگاه با آن معماري پست مدرنش يكي از جاهايي است كه مي شود نشست و چيزي خورد و استراحتي كرد. دو طرف حوض جلوي مسجد چمن هايي كاشته اند كه جان مي دهد براي لم دادن و ورق زدن كتاب  هاي تازه اي كه خريده ايد، تازه مي  توانيد آبي به سر و صورت تان بزنيد حالتان جا بيايد. دست شويي هم كه همان بغل هاست.
يكي از ويژگي هاي مسجد نمايشگاه اين است كه تقريبا از همه نقاط نمايشگاه مي شود مناره اش را ديد. بنابراين بهترين جا براي قرار گذاشتن با رفقا و بر و بچه هاست. دوستانتان هر چقدر هم كه ناشي و دست و پا چلفتي باشند نمي توانند مسجد را گم كنند و به اين ترتيب اگر همديگر را گم كرديد يا خواستيد موقتا از هم جدا شويد مي توانيد قرارهايتان را همين جا كنار حوض مسجد بگذاريد.
توي مسجد هم از نماز خواندن مي شود مدتي نشست و در فضاي خنك و آرامش بخش اش قدري استراحت كرد فقط مواظب كفش هايتان باشيد.
استخر آب
نمايشگاه، يك ميدان بزرگ اصلي دارد كه بيشترين حجم  اش را يك استخر آب گرفته. يك طرف اين استخر پر از صندلي هايي است ك مثل صندلي هاي استاديوم آزادي آنهارا كنار هم چيده اند از اين قسمت در نمايشگاه معمولا براي مراسم افتتاحيه، اختتاميه، اهداي جوايز و اينطور چيزها استفاده مي شود اما در شرايط عادي (مثل همين روزها) اين صندلي ها مي توانند استراحتگاه خوبي باشند. زير سايه باني كه بر صندلي ها سايه انداخته از گرماي آفتاب دور خواهيد بود. و تازه آب توي استخر و فواره هاي معركه هوا را خنك تر و دلپذيرتر مي كند. نهار خوردن روي اين صندلي ها خيلي مزه مي دهد و اين را هم نبايد فراموش كرد كه اينجا به تمام نقاط اصلي نمايشگاه (به جز نمايشگاه مطبوعات) به اندازه كافي نزديك است. اگر روي رديف هاي بالاي اين صندلي ها بنشينيد، ديدن نمايشگاه و آدم هايي كه اين طرف و آن طرف مي روند و اكثرشان دارند از زندگي حداقل در اين لحظات لذت مي برند مي  تواند جالب باشد. تماشاي جماعت از بالا، معمولا آن بخش تئوري پرداز و فيلسوف وجود آدم را فعال مي كند.
محوطه هاي چمن
چمن توي نمايشگاه زياد است اما بعضي از محوطه ها دنج ترند و بيشتر ويژگي هاي پاتوق را دارند. يكي از آنها تپه اي است درغرب نمايشگاه جايي بين نمايشگاه مطبوعات و كتاب روي تپه كه تمامش با چمن فرش شده، رنگ هايي گذاشته اند كه مثل پله شما را به بالاي تپه هدايت مي كند. اين جا پوشش گياهي نسبتا پيچيده اي هم دارد و براي گذراندن وقت استراحت جاي مناسبي است.
پشت سالن مبنا، همان جايي كه در خروجي اين سالن قرار دارد و كمي آن طرف ترش ديوار نمايشگاه است، يك نوار نسبتا طولاني چمن در حاشيه  مسير اصلي وجود دارد كه بيشتر اوقات خلوت است. اينجا هم مي توانيد با خيال راحت زير درخت ها بنشينيد و پايتان را دراز كنيد. محوطه هاي چمن پشت سالن هاي مطبوعات را هم فراموش نكنيد. پيش از آنكه رديف  ماشين هاي پارك شده شروع شوند و كمي آن طرف تر از سالن شماره۱ اين محوطه با درخت ها و نيمكت هايش مي تواند پاتوقي براي استراحت يا قرار گذاشتن باشد.
آش رشته
قبول كنيد كه خوردن آش درحالي كه تا كيلومترها فقط سيب زميني سرخ كرده به چشم مي خورد خيلي حال مي دهد و حول و حوش سالن مبنا جايي هست كه در ازاي ۵۰۰ تومان يك كاسه آش رشته تحويل شما مي دهد. براي اينكه فكر نكنيد داريم براي اين غرفه تبليغي، چيزي مي  كنيم جاي دقيق اش را اينجا نمي گوييم. خودتان بگرديد پيدايش كنيد فقط اين نكته را بدانيد كه اين غرفه ميز و صندلي براي نشستن دارد وغذاهاي ديگري مثل كباب و جوجه هم سرو مي كند اما آدم كه براي خوردن چلوكباب به نمايشگاه نمي رود، مي رود؟
اينها فقط چند تا از پاتوق هاي قابل ذكر نمايشگاه هستند. اين محوطه بزرگ و پيچ در پيچ پر از جاهاي دنجي است كه بعضي هايشان تصادفي جلويتان سبز مي شوند و بعضي ها را هم بايد گشت و پيدا كرد. بعد از گشت و گذار توي سالن ها و خريد كردن در همهمه جلوي غرفه ها استراحت در يكي از اين پاتوق ها جزو لذت هاي نمايشگاه است.

پدركشي!
آقاي علوي ضمن تشكر به خاطر چاپ مطلبي درباره خشونت فيلم ها در سينما و تلويزيون و تاثير آن بر بينندگان، ماجرايي را درباره پسر خود تعريف كرده اند. پسر كوچك ايشان تحت تاثير يك سريال تلويزيوني، وقتي پدرش عروسك او را به بيرون اتاق پرت كرده و باعث ناراحتي آقا پيمان كوچولو شده به طرف آشپزخانه رفته و به دنبال چاقو تا پدرش را بكشد! البته اين قضيه با كمي نوازش و قربان صدقه و جملاتي درباره واقعي نبودن فيلم هاي تلويزيوني ختم به خير شد.
آقاي علوي بهتر است كمي بيشتر مواظب باشند و از دست زدن به عروسك هاي آقاپيمان خودداري كنند!
جاده را به خاطر داشته باش 
آقاي حسين پور ضمن نقل دو حادثه تصادف در رودهن و فشم، از اينكه در جاده پردست اندازي مثل جاده فشم رانندگان با سرعت بالا حركت مي كنند شكايت كرده و گفته اند: «شما يك بار هم شده آرام همانند يك انسان رانندگي كنيد با ۵۰ يا ۶۰ كيلومتر، ببينيد و لذت ببريد از آهوان بالاي كوه و از مرغان ترانه خوان. بشنويد زمزمه رودخانه خروشان را».
آقاي حسين پور از رانندگان خواسته اند با كاهش سرعت و دقت در رانندگي از حوادثي مثل تصادفات بالا جلوگيري كنند.
برج سياه؟
خانمي در تماس با روزنامه نسبت به برخورد بد مسوولان برج ... با او و فرزندانش اعتراض داشت.
او كه روز سه شنبه به همراه دو فرزندش براي خوردن غذا به اين برج مراجعه كرده بود، پس از سوار شدن به آسانسور و ۴۰ دقيقه گير افتادن در آن، نسبت به اين وضعيت اعتراض مي كند كه با برخورد بد مسوولان و كاركنان برج...مواجه مي شود.
«در اعتراض به اينكه چرا آسانسور نگهبان ندارد و كسي مسوول رسيدگي به اين موضوع نيست، دو سه نفر از كاركنان اين برج به من فحاشي كردند و وقتي با پليس ۱۱۰ تماس گرفتند، آنها من را به دادسرا براي تنظيم شكايت ارجاع دادند.»
از مسوولان برج... مي خواهيم كه به اين موضوع رسيدگي كنند.
تلفن ها خراب است 
يكي از خوانندگان حسابي از دست تلفن هاي ايرانشهر شاكي بودند. البته ايشان از طريق ديگري شكايت خود را به ما رساندند. چون تلفن هاي ايرانشهر چند روز است دچار مشكل شده و حتي تا چند ساعت قطع است و در نتيجه ارتباط بين مخاطبان و ايرانشهر با مشكل مواجه شده. ضمن پوزش از همه كساني كه در اين روزها موفق به تماس تلفني نشده اند و به اين اميد كه اين مشكلات به زودي حل شود تا خوانندگان اين همه پشت خط هاي تلفن منتظر نمانند.
پيشنهاد
خانم آزيتا نوري ۳۲ ساله تماس گرفتند و درباره مطالب «اين زن خودكشي كرده است» كه دو روز پيش در صفحه حوادث چاپ شده بود از همكاران اين صفحه اطلاعات بيشتري مي خواستند. ايشان كه خودشان هم بارداربودند پيشنهاد كردند آدرس يا شماره تماس با افرادي نظير آن خانم در اختيار شهروندان قرار بگيرد تا بشود به افرادي نظير آنها كمك كرد.
از پيشنهاد كمك تان متشكريم.
گارانتي 
در مورخه ۱۱/۹/۸۲ پس از اينكه گوشي موبايل اينجانب با مارك موتورولا مدل ۷۰ V(كه چند ماهي از خريد آن بيشتر نمي گذشت) ايراد پيدا كرد به شركتي كه مدعي گارانتي اين گوشي بود به نام شركت آريان ارتباط مراجعه كردم و پس از پذيرش گوشي توسط مغازه ديگري به نام آفتابگردان كه به اصطلاح بخش تعميرات ايشان بود، رسيدي به من دادند. تاكيد داشتند كه قطعات گوشي در ايران موجود نبوده و مشغول واردات قطعه مورد نظر از كشور دبي هستند.
بعد ازآنكه ظاهرا قطعات موجود نبوده است در جواب پيگيري هاي اينجانب اعلام كردند كه چون گوشي قبلا توسط افراد ديگري باز شده از گارانتي خارج و از عهده ما خارج است. در صورتي كه به هيچ عنوان اين عمل انجام نشده بود و هيچ تعميري بر روي اين گوشي صورت نگرفته بود.
همچنين به پيوست يك برگ تصوير نامه اي كه اينجانب براي اين به اصطلاح نمايندگي ارسال كرده ام و جوابي كه ايشان در ذيل همين نامه براي من مرقوم فرموده اند و تصوير برگه گارانتي اين شركت و رسيدي كه به من داده بودند، به حضور ارسال مي شود.
اكنون سوال من از اين آقايان اين است:
۱-چه كسي جوابگوي مبلغ از دست رفته من و امثال من است؟
۲-اگر پشت گوشي باز شده بود پس چرا بعد از گذشت پانزده روز به اين نتيجه رسيده ايد؟
۳-وقتي يك نوع گوشي موبايل فاقد لوازم يدكي است چرا بايد در بازار ايران به فروش رسيده و حتي گارانتي شود و منظور از اين گارانتي چيست؟

جواد رسولي 
سينما
امروز بليت سينماها نصف قيمت است. بنابراين اگر فيلمي را نشان كرده ايد كه ببينيد اماهنوز فرصت نشده، امروز مي  تواند موقع مناسبي باشد.
در سالن ناصرخسرو جهاددانشگاهي دانشگاه تهران امروز اين فيلم ها به نمايش در مي آيد: ساعت۱۴ فيلم ربه كا كه استاد هيچكاك آن را سال ۱۹۴۰ ساخته، ساعت۱۶ كاپيتان هوراشيو به كارگرداني رائول والش كه محصول سال ۱۹۵۱ و دوبله است و بالاخره ساعت ۱۸ مي توانيد آخرين ساخته لارس فون تريه يعني داگ ويل را تماشا كنيد كه بازيگرهايي مثل نيكول كيدمن و پل بتاني در آن بازي كرده اند.
در سينما تك موزه هنرهاي معاصر دوره مررو آثار فرد زينه مان همچنان ادامه دارد. امروز ساعت ۴۰:۱۶ فيلم از  اينجا تاابديت به نمايش در مي آيد؛ فيلمي كه زينه مان سال ۱۹۵۳ ساخته و مدتش ۱۱۸ دقيقه است.
كتاب
اگر كوچكترين علاقه اي به هنر سينما داريد يا دوست داريد با ويژگي هاي اين سينما و تاثيراتي كه بر فرهنگ و جامعه هنر گذاشته آشناشويد. بد نيست سراغ كتابي برويد با عنوان «سينماي فراگير هنر: روايت يك تغيير فرهنگي». نويسندگان اين كتاب دوهندي به نام هاي كي موتي گوكوسينگ و وي مال ديساناياكه هستند. آنها در فصل هاي مختلف كتاب در «مشخصه هاي سينماي فراگير هند»،« سينما و جامعه در هند»،«مذهب و قوميت در سينماي هند» ، «زن در سينما» و ... مفصل ابعاد گوناگون اين سينما را مورد بررسي قرار داده اند. كتاب را كي كاووس زياري ترجمه كرده و نشر رادان در ۳۱۴ صفحه و به قيمت ۲۸۰۰ تومان آن را منتشر كرده است.
نمايشگاه
از امروز نمايشگاه مجسمه، نقاشي و نقش هاي برجسته محسن وزيري مقدم در موزه  هنرهاي معاصر افتتاح مي شود. در اين نمايشگاه آثار اين هنرمند با سابقه مرور مي شود. او از سال ۱۳۲۶ تا سال ۸۱ فعاليت هاي هنري اش را ادامه داده و نقاشي هاي شني ، نقش هاي برجسته آلومينيومي و مجسمه هاي متحرك از آثار شاخص او به شمار مي روند. محسن وزيري مقدم متولد سال ۱۳۰۳ در تهران است و تا به حال آثارش در نمايشگاه هاي مختلفي در كشورهاي ايتاليا، آلمان ، انگلستان و برزيل به نمايش درآمده است.
نگارخانه
نگارخانه سبك (گاندي شمالي ، پلاك ۹، واحد۲) امروز و دو روز آينده ميزبان نقاشي هاي خانم حميده استاد علي اكبر حجار است. در نگارخانه الهه (خيابان آفريقا، گلفام، شماره ۴۷) مي توانيد از نمايشگاه نقاشي هاي عباس سارنج و داود مظفري ديدن كنيد. در ضمن امروز آخرين روز اين نمايشگاه است. نمايشگاه عكس شهاب الدين عادل امروز و فردا هم در نگارخانه نياوران (انتهاي پاسداران، مقابل پارك نياوران، فرهنگسراي نياوران) برپاست. ضمنا اينجا مي توانيد از نمايشگاه چيدمان و هنرهاي مفهومي ايوان كوزاريچ، هنرمند كروات هم ديدن كنيد.
فرهنگسرا
جشنواره فرهنگ ايران زمين از ديروز شروع شده. فرهنگسراي اقوام هم يكي از جاهايي است كه بخش هايي از جشنواره  در آن برگزار مي شود. فيلم، عكس، موسيقي، نمايشگاه صنايع دستي و سياه چادر اقوام و ... از جمله برنامه هايي است كه در اين فرهنگسرا اجرا خواهدشد. اگر سري به اينجا (خيابان ابوذر، خيابان سجاد جنوبي، ميدان بهاران) بزنيد مي توانيد در برنامه  ها شركت كنيد.
سالمنداني كه دوست دارند در نمايشگاه «يادگارهاي جواني» شركت كنند فقط تا فردا فرصت دارند آثارشان را به فرهنگسراي سالمند بفرستند. در اين نمايشگاه ديدني قرار است يادگارهاي دوران كودكي و جواني سالمندان كه بيش از ۵۰ سال قدمت دارند همراه آثار هنري آنان به نمايش در آيد. صندوقچه، كتاب  هاي خطي، قرآن هاي قديمي، شمعدان، سجاده، كليد، قفل، عكس و چيزهايي از اين دست از جمله اين اشياي قديمي هستند. نمايشگاه به زودي درنگارخانه آبي فرهنگسراي سالمند برپا خواهد شد.
تلويزيون
امروز بعد از ظهر تكرار مجموعه هاي آشتي  كنان (شبكه ۳- ساعت ۴۰:۱۳) ، ميهماني شوم( شبكه يك، ساعت ۱۵) و پزشك دهكده (شبكه۲، ساعت۱۴) پخش مي شود. اگر جمعه آنها را از دست داده ايد، مي توانيد تماشايشان كنيد. ساعت ۱۹ شبكه تهران يك قسمت ديگر از سريال تكراري ولي دوست داشتني كاراگاه شمسي و دستيارش مادام را پخش مي كند. مركوري هم امشب ساعت ۲۱ از شبكه ۲ پخش مي شود. يك سريال جديد هم از امشب مي توانيد تماشا كنيد به نام «تب سرد». در اين مجموعه شهاب حسيني و حميد گودرزي بازي مي كنند و ساعت ۳۰:۲۰ از شبكه ۳ پخش خواهد شد. جذاب ترين برنامه امشب هم نقطه چين است. اگر خيلي پايه بوديد و تا آخر شب بيدار مانديد، ساعت ۱۰:۱ بامداد يكشنبه يك قسمت از مجموعه فكر پليد از شبكه يك پخش مي شود. آنهايي هم كه به موسيقي سنتي علاقه مندند برنامه آواز ايراني را از شبكه ۴ از دست ندهند. اول هفته خوش بگذرد.

خانم ها اين خبر مخصوص شماست. اگر به موسيقي آن هم از نوع سنتي اش علاقه داريد، خوب است بدانيد كه قرار است گروه ياران با اجراي هنرمند قديمي خاطره پروانه يك برنامه موسيقي ويژه خانم ها در روز بيست و يكم ارديبهشت ماه و در تالار وحدت برگزار كند. اين برنامه را بنياد خيريه فيروزنيا با همكاري تالار وحدت برگزار مي كند. براي تهيه بليت آن مي توانيد با شركت هاي فرهنگي دارينوش، ققنوس و يا صوت و تصوير پايتخت تماس بگيريد. ولي اگر هم حوصله ايستادن در صف هاي طولاني را نداريد مي توانيد با شركت پخش گلچين تماس بگيريد تا اين شركت براي شما كار را راحت كرده و بليت ها را در محل مورد نظرتان تحويل دهد.

دفتر ارتباطات رسانه اي موزه سينما با هدف ايجاد ارتباط مستقيم هنرمندان سينما با بازديدكنندگان نمايشگاه كتاب، قرار است تا پايان نمايشگاه هر روز يكي از سينماگران صاحب نام كشور را براي حضور در اين نمايشگاه دعوت كند.
شما هم اگر دوست داريد با سينماگران و هنرمندان مورد علاقه تان از نزديك ملاقات كنيد، مي توانيد ضمن بازديد از هفدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب به غرفه موزه سينما واقع در سالن ۷ غرفه ۳۸ هم سري بزنيد.بازيگران، كارگردان ها و عوامل مختلف سينما در روز هاي باقيمانده نمايشگاه به اين غرفه مي آيند و بازار امضا گرفتن داغ است.

از امروز فيلم «شيرهاي دست دوم» در سالن كوچك حوزه هنري به نمايش در مي آيد. اين فيلم محصول سال ۲۰۰۳ است و آن را تيم مك كانيلز كارگرداني كرده است.مايكل كين، رابرت دووال و هيلي جوئل آزمنت از جمله بازيگران اين فيلم هستند. مايكل كين را در جشنواره فجر سال گذشته با «آمريكايي آرام» در تهران ديده بوديم و هيلي جوئل آزمنت هم همان پسرك دوست داشتني فيلم «حس ششم» و «هوش مصنوعي» است كه لابد تا به حال ديگر بزرگ شده است.
براي ديدن فيلم در حوزه هنري بايد عضو برنامه هاي آن باشيد و در صورتي كه اطلاعات بيشتري براي عضويت بخواهيد با تلفن ۸۸۰۹۵۱۳ تماس بگيريد.