كلا س هاي كنكور، گران تر از هزينه دانشگاه!
نه، توانايي پرداخت هزينه هاي كنكورراندارم
پديده كلا س هاي كنكور
وقتي رقابت ها فشرده مي شوند - هر رقابتي - شركت كنندگان در آن طبعاً سعي مي كنند خود را براي مبارزه آماده تر كنند. پديده كلا س هاي كنكور تازه نيست و تاريخچه آن به سال هاي پيش از انقلا ب و اوايل دهه ۱۳۵۰ برمي گردد ولي با افزايش تعداد شركت كنندگان - همان ۵/۱ ميليون نفر - بازار اين كلا س ها رونق بيشتري يافت و از آنجا كه همه محصلين توانايي آن را ندارند خود را از طريق آموزش دبيرستان ها و كتب درسي آماده شركت در كنكور كنند؛ به اين كلا س ها روي ميآورند.
|
|
اين همان رقابت فشرده و تنگاتنگ است.
اين است مبارزه براي شكستن ديوار بلند كنكور و رسيدن به دنيايي كه آرزوي خيلي از جوان ها و والدين شده.
در كنكور امسال بيش از ۵/۱ ميليون نفر شركت خواهند كرد. رقابت آنها تا چه حد برابر است؟
آيا كساني كه خانواده هاي آنها توانايي پرداخت هزينه هاي بالا ي كلا س هاي كنكور و معلمان مختلف را داشته اند امكان بيشتري براي قبولي دارند؟
برگزاري كنكور نه تنها عملكرد مدارس و كيفيت تدريس را تحت الشعاع قرار داده بلكه تأمين هزينه كلا س هاي كنكور را براي خانواده ها بدل به مسأله اساسي كرده.
جامعه ما جوان است و جوانان در وهله اول به تحصيل و كسب دانش و سپس كار نياز دارند. نمي توان حضور آنها را انكار كرد. شهرها به تصرف جوانان درآمده و تهران سرآمد حضور پررنگ و برجسته آنها است.
از اين شرايط جامعه با عنوان «پديده جواني» هم ياد مي شود كه طول مدت آن توسط كارشناسان ۱۵ سال تعيين شده و هم اكنون پيامدهاي مختلفي را براي جامعه ما به وجود آورده. يكي از اين پيامدها بلندتر شدن سد كنكور است و جوانان در تلا ش ورود به دانشگاه، خانواده هاي خود را بيش از گذشته در فشار مالي قرار داده اند تا در آزمون سراسري با آمادگي بيشتري شركت كنند.
با اين جوانان چه كنيم؟
در حال حاضر بيش از ۵/۱ ميليون نفر در دانشگاه هاي دولتي و آزاد به عنوان دانشجو مشغول به تحصيل هستند. اين بدين معني است كه با در نظر گرفتن جمعيت ۷ ميليوني در گروه سني ۲۵-۱۸ سال حدود ۱۸ درصد جوانان در اين طيف سني پا به دانشگاه گذاشته اند و بيش از ۸۰ درصد جوانان ما پشت دروازه كنكور مي مانند و طعم تحصيلا ت عاليه - هر چه هست - را نمي چشند. از سوي ديگر آمارها نشان مي دهند سالا نه حدود ۵/۱ ميليون نفر از فارغ التحصيلا ن دبيرستان ها در آزمون ورودي دانشگاه ها به رقابت مي پردازند. اما اين ارقام در مقايسه با آن چه انتظار ما را مي كشد ناچيز است چراكه بررسي هاي انجام شده خاطرنشان مي كند در سال هاي آينده جمعيت متقاضي ورود به دانشگاه بيشتر هم ( با اين جوانان چه كنيم؟)
نكات كليدي ارائه شده توسط «سازمان ملي جوانان» در زمينه هاي تحصيلي و آموزشي هم به قرار زير است:
- ۳۳ درصد جمعيت ايران گروه سني ۲۵-۱۵ سال را تشكيل مي دهد و درآمارگيري نمونه اي از ۲۰۰۰ نفر در تهران بيش از ۹۵ درصد دانشآموزان، علا قه مند به ادامه تحصيلا ت عاليه هستند.
هر چند ظرفيت آموزش عالي كشور در ده سال اخير ۵ برابر شده ولي تعداد داوطلبان كنكور نيز در همين مدت نزديك به ۳ برابر افزايش يافته. بنابراين هنوز فاصله بسيار عميقي بين امكانات آموزشي ما و جوانان مشتاق تحصيل ما وجود دارد و «كنكور» چه بخواهيم و چه نخواهيم مبارزه سخت و بيرحمانه اي را شكل داده كه رهايي از آن براي مشتاقان تحصيل محال است.
طرح جديد كنكور
آزمون سراسري امسال تغييري نخواهد كرد و مثل گذشته برگزار مي شود، اما لا يحه اصلا ح كنكور در مجلس شوراي اسلا مي در حال بررسي است و گفته مي شود احتمالا ً كنكور در سال هاي بعد با شيوه جديد «دو مرحله اي» برگزار مي شود.
كليات اين طرح به قرار زير است: كارنامه موفقيت آزمون دروس عمومي دو سال اعتبار دارد.
داوطلب مي تواند پس از كسب نتيجه قبولي اين دروس، فقط در آزمون دروس اختصاصي با همتايان خويش به رقابت بپردازد.وآزمون عمومي حداقل دو بار در سال برگزار خواهد شد.
دانش آموزان مي توانند از سال سوم دبيرستان نيز در آزمون سراسري شركت كنند.
گفته مي شود امتحان سال آخر دبيرستان بخشي از كنكور خواهد بود و تفكيك دروس عمومي و اختصاصي نه تنها به افزايش دقت آزمون نظر دارد بلكه در پي كاهش فشار روحي و ذهني بر جوانان درگير كنكور است. مسأله اي كه در مورد دو مرحله اي شدن كنكور مطرح مي شود نياز بيشتر جوانان به كلا س هاي كنكور خواهد بود. به نظر مي رسد اين دو مرحله اي شدن منبع درآمد بيشتري براي مؤسسات كنكوري خواهد بود و خانواده ها بايد هزينه هاي بيشتري در اين زمينه بپردازند. چرا كه دامنه حضور در آزمون ها افزايش يافته (از سال سوم دبيرستان).
در حقيقت هر چند برنامه ريزان مسؤولين در پي ساماندهي بيشتر به معضل «آزمون سراسري» هستند ولي رقابت فشرده به قوت خويش باقي خواهد ماند و اكثر خانواده ها چاره را در به كار گيري معلمين خصوصي و رويكرد به كلا س هاي كنكور مي بينند كه اين امر هر چند لزوماً حتماً «كارساز» نيست ولي «قابل درك» است.
رقابت كلا س هاي كنكور هم افزايش يافته و بازاريابي هاي آنها در سال هاي اخير وارد عرصه هاي نويي شده. حكايت كلا س هاي تضميني، اشاره به نام معلمين و به رخ كشيدن نام قبول شدگان پس از كنكور جاي ويژه اي يافته اند. در حال حاضر بسياري از خانواده ها در كنار اشاره به مدارس فرزندان خود از كلا س هاي كنكور آن هم ياد مي كنند.
اما اين هشدار تا چه حد كارساز است؟
همه خوب مي دانند امكان قبولي در كنكور براي اكثر داوطلبان در كلا س هاي ويژه تحت نظر اساتيد و معلمين مناسب افزايش مي يابد. هر چه باشد صرفنظر از داوطلباني با هوش بسيار بالا ، آنهايي در كنكور به موفقيت مي رسند كه از مزاياي اساتيد و معلمين خوب برخوردار بوده اند. به همين دليل حقيقت اين است كه مبارزه براي ورود به دانشگاه در شرايط برابري برگزار نمي شود و خيلي ها به مدد كلا س هاي ويژه، معلمين خوب و البته خرج بيشتر توسط خانواده هايشان از بسياري از همتايان خود جلو مي افتند.آنچنان كه بسياري از والدين را به تحمل فشار مالي بي حصري وادار كرده و آنها از همه چيز خود زده اند تا شايد فرزندشان از ديوار بلند كنكور عبور كند، ولو آنكه سوي ديگر ديوار هم بهشتي كه تصورش را مي كنند وجود نداشته باشد.
|