مساله اي كه به شدت در كنگره به چشم مي آمد حضور بسيار گسترده جراحان و حضور بسيار كم و نزديك به صفر دانشجويان رشته هاي پزشكي بود
عليرضا آشوري
عكس: هادي مختاريان
يكي از عكس هايي كه عكاس ايرانشهر انداخته است به نظرمي رسد ، اين دختر كوچولو شغل آينده اش را از حالا انتخاب كرده است،«جراحي»!
دكتر پرويز سيار را كه مي شناسيد؟ همان جراج معروف وخوش اخلاق كه در عين حال كارشناس داوري هم هست وهرچند وقت يكبار در برنامه ۹۰ به نقد و تحليل مسايل داوري مي پردازد. دكتر سيار درباره كيفيت كنگره اعتقاد داشت كه چنين كنگره هاي متمركزي كه تمام رشته هاي جراحي را در برمي گيرد براي بازآموزي و آشنايي جراحان با نكات و پيشرفت هاي جديد مي تواند بسيار مفيد واقع شود، چون هر جراح حداكثر قادر است در يك مدت معين دو يا سه ژورنال علمي را مطالعه كند، ولي از طريق چنين كنگره هايي مي تواند خيلي سريع با مقدار زيادي روش جراحي جديد آشنا شود.
دكتر سيار اذعان داشت كه جدا از مقالاتي كه به دوره نكات قديمي مي پردازد برخي از مقالات و تحقيقات جديد، بسيار جذاب و عالي بوده اند.
با دكتر سيار درباره محل برگزاري كنگره صحبت كرديم. او هم تاكيد داشت كه برخي از سالن ها واقعا كوچك و ناراحت كننده هستند و چه بهتر كه در آينده فكري براي حل اين مشكلات انديشيده شود. وقتي كه با دكتر سيار صحبت مي كرديم بسياري از همكاران ايشان مي آمدند و اغلب اولين چيزي كه مي گفتند اين بود كه «آقاي دكتر» چه عجب غير از تلويزيون شما را ديديم. دكتر سيار اعتقاد داشت كه اين مقوله فوتبال از زندگي اش جدا شدني نيست حتي داخل پوشه مخصوص جامعه جراحان او يك روزنامه ورزشي به چشم مي خورد.
يكي از نكاتي كه در كنگره امسال خيلي به چشم مي خورد بحث حالا شايد قديمي اما همچنان داغ بيمارستان ايرانمهر بود. اغلب مي شد جراحان معروف و مشهور را ديد كه دسته دسته ايستاده اند و درباره اين مساله با هم صحبت مي كنند. عمده بحث ها هم عمدتا به اين نتيجه ختم مي شد كه حتي اگر پزشك يا بيمارستان در اين قضيه مقصر هم باشد كه البته بسياري از جراحان چنين اعتقادي نداشتند، باز هم نبايد بدين ترتيب با آبرو و جايگاه علم پزشكي در كشور بازي شود. به خصوص كه داوري ها و اظهارنظرهاي يك طرفه برخي مسوولان هنوز هم كه هنوز است ادامه دارد، حتي در يكي از سخنراني ها يكي از جراحان، ابتداي سخنراني خود با صراحت اين قضيه را پيش كشيد و از داوري هاي يك طرفه كه باعث بر هم خوردن حرمت حرفه مقدس پزشكي مي شود انتقاد كرد.
جراحي هميشه آخرين و شايد تنها راه حل درماني باشد ولي در عين حال جراحي هميشه تهاجمي ترين روش درماني بوده و هست. اما همين روش تهاجمي و عوارض درماني آن در بسياري از موارد تنها راه نجات بيمار محسوب مي شود و كسي كه مي خواهد سلامتي دوباره خود را بازيابد ناچار است عوارض جراحي را هم بپذيرد.
بيست و هشتمين كنگره جامعه جراحان ايران از روز شنبه تا چهارشنبه در سالن همايش هاي رازي دانشگاه علوم پزشكي ايران برگزار شد. در اين كنگره نيز مثل كنگره هاي قبلي تمام رشته هاي جراحي همزمان و با هم شركت داشتند و در يك سالن و ۱۱ اتاق مختلف به ارايه مقالات ارايه شده پرداختند. گويا روند كنگره هاي رايج علمي پزشكي ايران اينگونه است كه الزاما هر سال همان اعضاي كنگره قبلي و به عبارت صحيح تر همان اعضاي تشكيل دهنده هيات رئيسه گرداننده كنگره باشد. اين نكته شايد با توجه به تجربه و عملكرد مديران قبلي، كمكي براي بهتر برگزار كردن كنگره جديد باشد ولي اگر به شما هر شب چلوكباب برگ مخصوص هم بدهند بعد از مدتي دلتان را مي زند. به نظر مي رسد ايجاد تنوع در رياست هر كنگره مي تواند به جذابيت كنگره كمك كند و از ديد علمي هم ايجاد تغيير و تحول در رياست هر كنگره به طور موضوعي با درگير كردن تعداد بيشتري متخصص و محقق در امر برگزاري و سياستگذاري افق علمي تازه اي را براي علاقه مندان باز مي كند به خصوص كه اين كنگره امر مهمي مثل جراحي را پوشش دهد كه دستيابي به تازه هاي علمي و مسايل به روز مي تواند براي درمان بيماران امري حياتي و براي جراحان يك واجب كامل تلقي شود.
به هر حال در كنگره اخير جراحان ايران باز هم همان گروه قبلي و آشناي قديمي رياست كنگره را بر عهده داشتند، دكتر ايرج فاضل به عنوان رياست جامع جراحان، دكتر كاظم عباسيون به عنوان دبير اجرايي، دكتر سياوش صحت به عنوان دبير علمي و دكتر مريم پوررضا به عنوان خزانه دار كار اصلي هدايت اين كنگره را بر عهده داشتند. در اين كنگره مقالات مربوط به ۱۴ رشته جراحي، به اضافه بيهوشي، پرستاري و راديوتراپي سرطان در يك كنگره به طور همزمان ارايه مي شد. از بعد علمي اغلب شركت كنندگان عقيده داشتند كه امسال كنگره بهتري را شاهد بوده اند و اغلب به حضور ميهمانان خارجي كنگره اشاره مي كردند كه جذابيت فراواني را براي كنگره بيست و هشتم فراهم كرده بود. اما از سويي ديگر برخي از جراحان هم اعتقاد داشتند كه امسال هم مثل سال هاي قبل اكثريت مقالات مروري بر آن چيزهايي بود كه همگي مي دانستند و بارها در كنگره هاي مختلف درباره آنها بحث شده بود. البته يك جراح عمومي اعتقاد داشت «همين تك و توك مقالات جديد و سخنراني خارجي هم مي تواند مفيد واقع شود و بهتر است از اين كنگره هاي ايراني توقع نداشته باشيم.»
دكتر كاظم عباسيون در مورد كيفيت علمي و اجرايي كنگره اظهار مي كرد: «هيات اجرايي نبايد درباره كيفيت كنگره اظهارنظر كند. به هر حال ما تمام سعي خودمان را كرده ايم.»
يك مساله مهم تخصيص فضاي كافي براي اين همه رشد مختلف و متفاوت بود. پانل برخي از رشته ها مثل جراحي عمومي اغلب در سالن اصلي و بزرگ مركز رازي برگزار شدند ولي پانل هاي اكثر رشته ها در اتاق هايي كوچك با صندلي هاي ناراحت و شرايطي ناخوشايند برگزار شد. دكتر صحت اعتقاد داشت كه همين فضا براي رشته هاي مورد نظر كفايت مي كند. او گفت: «بر مبناي آمارهاي سال هاي قبل مي دانستيم كه هر رشته چقدر استقبال كننده دارد. بر همين اساس رشته ها را تقسيم كرديم.» البته حرف دكتر صحت به ميزان قابل ملاحظه اي صحيح بود ولي اتاق هاي اختصاص يافته براي برخي از رشته ها مثلا پرستاري يا جراحي فك و صورت به حدي تنگ و تاريك بود و صندلي هايش آنقدر بد بودند كه اغلب حاضرين بعد از مدت كوتاهي از نشستن روي صندلي خسته مي شدند. دليل هم واضح بود. صندلي هاي چنين اتاق هايي از نوع همان صندلي هايي است كه در مجالس عروسي ميهمان ها را گوش تا گوش دور هم مي نشانند و طبيعتا براي يك همايش علمي سطح بالا و سنگين و حضور پزشكان و جراحان معتبر ايران اصلا انتخاب مناسبي به شمار نمي رود. به هر حال اين سوال همچنان وجود داشت كه اصلا فلسفه برگزاري همزمان اين تعداد رشته جراحي و غيرجراحي چيست؟ دكتر صحت پاسخ مي دهد: چون تمام رشته هاي جراحي به هم پيوسته اند و عملا هم به هم ربط دارند.
اين حرف من نيست بلكه تمام منابع جراحي مهم دنيا هم همين را مي گويند. يك جراح قفسه سينه بايد حين كار از سر و گردن بيمار هم حفاظت كند و بر عكس بنابراين تمام رشته هاي جراحي به هم پيوسته و وابسته هستند.» اين استدلال البته از لحاظ علمي صحيح است ولي به هر حال محدود كردن مقالات و فضاي عمده رشته هاي جراحي، به بهانه آمار سال هاي قبل و پيوستگي رشته هاي جراحي چندان جالب به نظر مي رسد. يكي از جراحان متخصص زنان و زايمان اعتقاد داشت: «بهتر است تفكيكي براي رشته ها وجود داشته باشد. يا اگر هم قرار است همه با هم مقالات خود را ارايه كنند دست كم فضاي بيشتري را براي رشته هاي مختلف در نظر بگيرند تا حجم ارايه مقالات هم بالاتر برود و استقبال بيشتر شود.»
مساله ديگري كه به شدت در كنگره به چشم مي آمد حضور بسيار گسترده جراحان و حضور بسيار كم و نزديك به صفر دانشجويان رشته هاي پزشكي بود. خيلي به ندرت پيش مي آمد كه در ميان خيل جراحان مشهور و معروف مملكت، دانشجويي را ببينيد كه براي استفاده از سخنراني ها به مركز رازي آمده باشد، در حالي كه به نظر مي رسيد با توجه به جذابيت فراوان جراحي دانشجويان پزشكي بايد استقبال بيشتري از اين كنگره به عمل مي آوردند. يك دليل اين مساله شايد به قضيه معروف و مشهور قبولي رشته هاي تخصصي پزشكي مرتبط باشد. جراحي كار پزشكان عمومي يا حتي متخصص نيست. فقط كساني حق جراحي دارند كه در اين رشته هاي تخصصي تحصيل كرده باشند. بنابراين جراحي براي پزشكان عادي يا حتي متخصص غيرجراح كمتر جذابيت دارد. از سوي ديگر ميزان علاقه مندي دانشجويان براي امتحان دادن و ادامه دادن رشته هاي جراحي به دليل طولاني بودن رشته، استرس وحشتناك و بسيار بالاي جراحي و بسياري دلايل ديگر علاقه مندي دانشجويان را به رشته جراحي گيريم در بسياري از رشته هاي آن كاهش داده است. در حال حاضر به نظر مي رسد جراحي گوش و حلق و بيني و ارتوپدي از مقبوليت بسيار بيشتري بين شركت كنندگان رشته هاي تخصصي برخوردار است.
اما هر چقدر كه دانشجو در كنگره كمياب بود، تا دلتان بخواهد جراحان مشهور و معروف فراوان بود. جراحاني كه خداي ناكرده فقط در اتاق عمل يا برنامه هاي سيما ممكن بود آنها را ديده باشيد.
اما به لحاظ اجرايي اين كنگره هم مثل تمام كنگره هايي كه در ايران برگزار مي شود مشكلات فراواني داشت، اين اشكالات اجرايي از همان مسير ورودي سالن رازي شروع مي شد.
حال توجه كنيد به سالن ها و تعداد مقالاتي كه به اين دو رشته اختصاص يافته بود. رشته گوش و حلق و بيني كه اصلا در برنامه چاپي مفصل و معماگونه كنگره ناپديد شده بود.
اگر به سالن رازي رفته باشيد مي دانيد كه مسير منتهي به اين سالن از كنار مسير مربوط به بيمارستان ميلاد مي گذرد. فلش تابلويي كه مثلا قرار بود محل برگزاري كنگره را مشخص كند راهي را نشان مي داد كه به بيمارستان ميلاد منتهي مي شد. وقتي هم كه راه را يافته، وارد سالن رازي مي شديد تازه آن وقت بايد معماي غامض و بسيار پيچيده برنامه كنگره را حل مي كرديد. اول اينكه پيدا كردن محل اتاق ها يا به زعم برگزاركنندگان تالارها دست كمي از يافتن تالار اسرار در كتاب هري پاتر نداشت. بعد هم اينكه گرچه برنامه هاي هريك از رشته ها به ترتيب از هم تفكيك شده بود، ولي يكمرتبه وسط برنامه يك رشته، با برنامه سالن اصلي روز قبل مواجه مي شديد كه هيچ ربطي به هم نداشتند طراحان اين برنامه عجيب حداكثر سعي خود را در هر چه پيچيده كردن آن بكار گرفته و در عين حال در هر صفحه اي مدام يادآوري مي كردند كه روز اول كنگره در سالن اصلي چه خبر است! آن وقت برنامه ارايه مقالات جراحان گوش و حلق و بيني اصلا در برنامه وجود نداشت و به جاي برنامه جراحي چشم، تومورهاي سرطاني را گنجانده بودند! به هر حال بنظر مي رسد طراحان اين برنامه مي توانند اوقات فراغت خود را با طرح جدول هاي پيچيده به خوبي پر كنند.
نمايشگاه محصولات پزشكي هم كه جزو لاينفك چنين كنگره هايي است با حضور ۱۷ شركت در همان سالن رازي برگزار و با استقبال قابل توجهي هم روبه رو شد.
رسم كنگره هايي نظير كنگره جامعه جراحان ايران اينست كه در خاتمه آن معمولا راي گيري براي انتخاب هيات مديره جديد براي اغلب رشته ها صورت مي گيرد. جدا از انتخاب مجزاي هركدام از انجمن ها، انتخابات كلي جامعه جراحان ايران هم صورت گرفت. نام كانديداهاي هر رشته وكد آنها روي در و ديوار خودنمايي مي كرد و كم مانده بود پوستر و تراكت تبليغاتي آنها به ديوار چسبانده شود! اما نكته بسيار جالب اينجا بود كه انتخابات دوره جديد جامعه جراحان ايران صرفا با جايگزيني دو نفر نماينده صورت گرفت و بقيه همان اعضاي قبلي بودند. يك جراح عمومي در اين زمينه مي گفت: معلوم نيست چرا انتخابات برگزار مي شود؟ هر سال كه همان آدم هاي قبلي انتخاب مي شوند. انگار جراح ديگري در اين مملكت وجود ندارد. به هرحال هيات رئيسه جديد يا قديمي جامعه جراحان تقريبا در نيمي از پانل ها حضور داشتند و هر صفحه اي از برنامه را باز مي كردي نام اعضاي هيات رئيسه در يكي از پانل ها ديده مي شد.
بعيد مي دانم نتيجه انتخابات جامعه جراحان و رشته هاي جراحي براي مردم جذابيتي داشته باشد. آنهايي كه خيلي علاقه دارند مي توانند به سايت انجمن جراحان ايران مراجعه كنند!
يك روايت شخصي از روز آخر...
روز آخر كنگره يعني چهارشنبه ۲۳ارديبهشت ماه واقعا روز عجيبي بود، نگارنده كه مسوول تهيه گزارش از كنگره جامعه جراحان بودم متاسفانه مراسم افتتاحيه را از دست دادم، ولي طي روز سه شنبه و حتي چهارشنبه صبح فكر مي كردم كه كنگره اي با اين همه دبدبه و كبكبه قطعا بايد اختتاميه داشته باشد، بنابراين طبق روال كار مطبوعاتي تصميم گرفتيم تا همان روز آخر و زمان اختتاميه عكس هاي مربوط به كنگره را تهيه كنيم. نگارنده حتي گفت وگو با مسوولان اصلي برگزاري كنگره را به روز آخر موكول كرد. صبح چهارشنبه وقتي خود را به عنوان خبرنگار روزنامه همشهري به آقاي دكتر صحت معرفي كردم به نظر رسيد آقاي دكتر كمي تا قسمتي سگرمه هايشان در هم رفت. وقتي كه تحصيلات دندانپزشكي خود را نيز ضميمه شغل خبرنگاري كردم گرفتگي چهره ايشان كمي بيشتر شد، ولي به هرحال با لحني كمي تند و كنايه آميز سوالات بنده را پاسخ دادند. وقتي از ايشان پرسيدم كه مشكلات شما براي برگزاري كنگره چه بود؟ خيلي سريع جواب دادند مشكل من اين سوالات بيخودي است كه از من مي پرسي و فورا ناپديد شدند. بنده هم بنا بر حفظ حرمت و كسوت به روي مبارك خودم نياوردم. خلاصه در همان حين آقاي دكتر سيار را ديدم و صحبت هاي گرم ايشان باعث شد تا قضيه دقايقي قبل از ذهنم پاك شوند. پس از آن بود كه ناگهان متوجه شدم اختتاميه اي در كارنيست! يعني چه؟ مگر ممكن است؟ بله ممكن بود. كنگره، اختتاميه نداشت. سرظهر با كلي مصيبت با دفتر ايرانشهر تماس گرفتم و خواستم فورا يك عكاس به سالن رازي بفرستند.
|
|
نگارنده با همراهي عكاس تا به حال ۵-۴ كنگره علمي را پوشش خبري داده و هميشه بدون دردسر عكس و خبر را تهيه كرده بوديم. شايد هم كنگره هاي قبلي، ما را بد عادت كرده بود ولي هرگز برايمان پيش نيامده بود كه غير از كارت خبرنگاري چيزي از ما بخواهند كه تازه خيلي وقت ها آن را هم نمي خواستند خلاصه آقاي مختاريان مشغول عكس گرفتن شدند كه يكمرتبه دكتر صحت پشت سرما پديدار شدند: آقاي همشهري چيكار مي كني؟ من و هادي نگاهي بهم كرديم. معلوم بود كه داريم چه كار مي كنيم. دكتر صحت ادامه داد: شما مجوز براي عكاسي داريد؟! مجوز؟چه مجوزي؟ دكتر صحت پافشاري كرد شما بايد مجوز داشته باشيد و گرنه حق عكاسي از سالن را نداريد. گفتيم كه ما خبرنگاريم و كارت خبرنگاري داريم و با اين كارت براحتي مي توانيم از هر همايش و كنگره اي گزارش تهيه كنيم، تازه اين كنگره كه يك كنگره عمومي است، ولي آقاي دكتر زير بار نمي رفت كه حتي مجلس هم از عكاسان خبري مجوز نمي خواهد. آدم وارد كاروانسرا هم كه مي شود بايد اجازه بگيرد و بعد هم رو به هادي مختاريان گفتند: شما پزشكي؟ و پاسخ منفي هادي باعث شد تا دكتر صحت قاطعانه بگويد: پس اصلا نبايد وارد سالن ها بشوي. اگر دكتربودي حالا يك حرفي! من و هادي دست از مجادله برداشتيم و هر دو مثل بچه آدم از سالن رازي آمديم بيرون.
به هر حال اين مساله باعث شده تابنده شخصا قدر كنگره هاي قبلي و روساي آنها را بدانم چرا كه دست كم اگر مرا تحويل نمي گرفتند جلوي كار ما را هم نمي گرفتند،آنهم با اين وضع عجيب.
اين هم يكي ديگر از عكس هاي قاچاقي ولي به نظر مي رسد بقيه عكاس ها مشكلي نداشته اند!