سيامك قليچ خاني: استقلال در سالي كه گذشت دچار تحولات و حوادث بي شماري شد. طبيعت فوتبال با حادثه و هيجان عجين است و نمي توان استقلال اين فصل را بدون تحول و گذر از اين مرحله استثنا دانست.
عنوان كردن فاكتورهاي برجسته اين فصل استقلال از جهاتي مهم است - اگرچه جام حذفي هنوز از فصل قبل باقي مانده و در جريان است - اما نمي توان آن را در يك مقاله و حتي يك صفحه گنجاند. شايد در درجه اول بيانگر تحول كلي نباشد و بايد بپذيريم فوتبالي كه استقلال با امير قلعه نويي ارايه داد هرگز قابل مقايسه با فوتبال حرفه اي، غني و پربضاعت در سطح اول جهان نيست، اما فوتبال استقلال در فصل گذشته بنا به آمار و ارقام موجود گامي به جلو و تكامل برداشته و پس از چندين سال بي برنامگي، بالاخره به اهداف نيمه كلان خود رسيده است تا آينده را بهتر طرح ريزي كند و بدعت سالمي بر جاي بگذارد.
اين ادعا به ويژه آنگاه از اهميت تعيين كننده و استراتژيك بيشتر و برتري برخوردارمي شود كه بر اساس آن - يعني بر پايه نگاهي انتقادي و نه عيب جويانه و غرض ورزانه به عملكرد گذشتگان - طرح هاي نو براي اين فصل و آينده ديده مي شود، بر اين اصل و با توجه به آنچه كه در سال ۸۲ و ۸۳ بر استقلال گذشت و در حال گذر است، پاسخ كوتاه و گوياي ادعاي بالا، يعني كوتاه ترين و در عين حال، گوياترين پاسخ اين است:
موفق و اميدواركننده 
در بعد مربيگري و هدايت فني نيز شواهد بارزي در دست داريم كه تمامي آنها نشانه عبرت گرفتن از عملكرد غلط مربياني بوده است كه عملكردشان مشخص و قابل پخش - و البته غيرقابل دفاع - است.
از اين رو مي توان گفت استقلال قلعه نويي، سال تحول، سال واقع بيني، سال واقع گرايي و سال آغاز جهش را به خوبي طي كرده است، بدون آنكه عوام فريبي كرده باشد.
راهي هم كه امير رفت كاملا واضح و مشخص بود. او «تدابير ضد تدبير» را كه به جان استقلال افتاده بود خنثي كرد. همان تفكري كه من برترينم، پيروزي فقط از آن من است، در شكست ها همه مقصرند جز من، همه متهم هستند غير از من و هر لحظهX« »ها عليه من توطئه مي كنند ... اين «تدابير ضد تدبير»، همه زمينه ساز مسير نزولي فوتبال استقلال بود.
براي قلعه نويي آرامش در مربيگري، احترام به تمام مجموع تيم و ... حتي در زماني كه در كلاس مربيگري بايرلوركوزن زير نظر كريستف دام زودتر از تمام مدعيان علم و دانش در مربيگري، كارنامه قبولي گرفت اصل بود و مشخص. و حالا كه استقلال با كمترين حاشيه، حداقل هزينه، كمترين پشتوانه و ... در هر بازي ۶۰ هزار تماشاگر را به ورزشگاه مي كشاند، به نايب قهرماني مي رسد، پنج بازيكن در حد تيم ملي اميد، اميني فر، طالب لو، صادقي، لطفي و انصافي تحويل مي دهد داود سيدعباسي كه سال گذشته به عنوان بازيكن مازاد به نفت فروخته شده بود راه به تيم ملي مي يابد، سامره و عنايتي بعد از دو سال رنگ پيراهن تيم ملي را مي بينند و ... براي اين مدل استقلال چه لفظي مي توان به كار برد آيا غير از موفق و اميدواركننده.
و اكنون در دوران آرامش استقلال، چه كساني در صدد جنجال و به هم زدن آرامش استقلال هستند آيا آن «تدابيرضدتدبير» دوباره به كار گرفته شده و هيولاي درون آبي اين بار در قامت آنهايي كه ظاهري فريبنده دارند، خود را نشان مي دهد؟ مدعيان امتحان پس داده چه مي گويند؟

آنتونيو باندراس بازيگر اسپانيايي كه در دهه ۱۹۸۰ با بازي در آثار فيلمسازان مطرح اسپانيايي پا به عرصه سينما گذاشت، خيلي زود به خاطر جذابيت هاي ظاهري اش جذب هاليوود شد.
او در فيلم هاي تجاري موفقي همچون آدمكش ها در كنار استالونه حضور يافت. اما بدون شك نقشي كه او را به يك بازيگر نمونه اي سينما تبديل كرد، «دسپرادو» ساخته رودريگز بود. فيلم و شخصيتي كه گويا براي باندراس خلق شده بود. در ادامه اين فيلم نيز در روزي روزگاري در مكزيك در كنار جاني دپ بر آن نقش حالا كلاسيك شده جاني دوباره بخشيد.
باندراس در قسمت دوم انيميشن «شرك» جاي يكي از شخصيت هاي اين كارتون محبوب صحبت مي كند. اين بازيگر اسپانيايي يكي از محبوب ترين چهره هاي سينماي اروپا است. از فيلم هاي مطرح او در سال هاي اخير مي توان به «گناه اوليه» و «زن افسونگر» اشاره كرد.

عليرضا آشوري- به نظر مي رسد كارگردان باتجربه و همه فن حريف آلماني بالاخره پس از سال ها كار، تازه به مرتبه اي شايسته و در خور دست يافته است و اين شهرت و اعتبار به مدد اسطوره شاعر نابيناي يوناني، هومر، به دست آمده است.
وولفگانگ پيترسون آلماني از بسياري جهات به يك اروپايي جان سخت ديگر اما بسيار معروف تر از خودش شباهت دارد يعني به ريدلي اسكات؛ به لحاظ شهرت و اعتبار البته اين دو نفر با هم قابل مقايسه نيستند اما از جهت تبحر فني و توانايي كار كردن در گونه هاي پرتحرك سينمايي شباهت هاي غيرقابل انكاري با هم دارند.
اين  آلماني ۵۳ ساله كارش را از تلويزيون آلمان آغاز كرد و بعد از ساختن ده ها فيلم تلويزيوني، با ساختن دومين فيلمش در سال ۱۹۸۱ به نام زيردريايي يكباره نامش بر سر زبان ها افتاد. زيردريايي در چندين رشته نامزد دريافت اسكار شد و پاي پترسون خيلي زود از تلويزيون آلمان به هاليوود باز شد و هاليوود كه هميشه با آغوش باز از استعدادهاي اروپايي استقبال مي كرد سريعا اين آلماني را جذب كرد.
داستان بي پايان كه از سيماي ايران هم به نمايش درآمد ساخته اوست و تبحر فوق العاده اش را كارگرداني فيلم هاي عظيم و صحنه هاي حماسي نشان مي داد. گرچه فيلم هاي بعدي اش تا سال ۲۰۰۰ يعني روي خط آتش با شركت كلينت ايستوود، شيوع با بازي داستين هافمن و هواپيماي رياست جمهوري با بازي هريسون فورد فيلم هاي متوسطي بودند اما همگي با فروش هايي بالا و استقبال قابل توجه در گيشه مواجه شدند.
پترسون پولساز و محبوب گيشه در سال ۲۰۰۰ در بازگشت به فيلم دريايي قبلي اش كه او را به شهرت جهاني رسانده بود، توفان كامل با بازي جورج كلوني را ساخت كه شايد بعد از حدود ۱۹ سال دومين فيلم او بود كه جدا از استقبال عمومي با نظر مثبت منتقدان هم روبه رو شد.
پترسون كه از هواپيماي رياست جمهوري تا توفان كامل ۳ سال فيلم نساخته بود تا ۴ سال بعد از آن هم فيلمي را روانه اكران نكرد تا همين چند روز قبل كه تروا با هياهوي تبليغاتي فراوان با بازي برادپيت، ارلاندو بلوم، اريك بانا و پيتراتول به نمايش درآمد و در عرض هفته اول به فروش خيره كننده ۴۸ ميليون دلار دست يافت. فيلم در جشنواره كن نيز با استقبال فوق العاده اي روبه رو شده و از همه مهم تر اينكه منتقدان نيز همگي فيلم را ستوده اند.
اكنون پترسون و برادپيت ستارگان روز سينماي آمريكا هستند. اصلا بعيد نيست كه در فهرست اسكاري هاي امسال نام اين دو نفر را به عنوان شانس هاي اصلي بردن جايزه ببينيم. آكادمي  بارها ثابت كرده كه علاقه عجيبي به فيلم هاي حماسي دارد. گلادياتور را به خاطر بياوريد. شايد امسال وولفگانگ پترسون با افتخاري حتي بزرگ تر هم روبه رو شود.

به گزارش خبرگزاري رويتر، پيكره مومي آدولف هيتلر، صدراعظم جنگ آفرين آلمان نازي و بر پاكننده جنگ جهاني دوم كه جنجالي بزرگ در آلمان و ساير كشورهاي اروپايي بر پا كرد، به برلين بازگردانده شده و با اقبال عمومي مواجه شده است.
اين پيكره در موزه خصوصي خانم اينا ولشتات به نمايش درآمد.
كمتر از دوماه پس از گزارش خبرگزاري ها از موزه خصوصي او، شكايات فراوان و سر و صداي زياد باعث شده صاحب ملك او را اخراج كند. ولشتات اعلام كرد كه ساختمان جديدي اجاره كرده و موزه اش را دوباره براي عموم گشوده است. ولشتات كه در روسيه متولد شده و در جريان محاصره لنينگراد توسط نازي ها همه وحشت و رنج هولناك جنگ را درك كرده مي گويد: همه كساني كه از موزه ديدن مي كنند آن را به واقع ديدني، درك كردني و جالب مي يابند و بيشتر سروصداها توسط كساني ايجاد شد كه اصلا نمايشگاه را نديده بودند.
در اين موزه تنديس هاي مومين همه چهره هاي دشمن -آدولف هيتلر، ژوزف استالين، فرانكلين روزولت، وينستون چرچيل و ... وجود دارد. ازديگر چهره هاي اين موزه، كنت دراكولا (خون آشام معروف)، لولو فراري( هنرپيشه فرانسوي) و ديوژني (فيلسوف يونان باستان ) است.
علي رغم گذشت حدود ۶۰ سال از سقوط رايش سوم، دولتمردان آلمان هنوز از هرگونه يادآوري آن دوران يا ارايه آثار هنري مربوط به هيتلر و اطرافيان او به شدت پرهيز مي كنند و هنرمندان آلماني در پي آنند كه اين سد را بشكنند.
ولشتات متهم شد كه به قوانين ضد فاشيسم آلماني بي اعتنايي كرده، قوانيني كه استفاده از نمادهاي نازي و نشان هاي دوران هيتلر را ممنوع ساخته است.

مرتضي كاخي، محقق و منتقد ادبي، چاپ دوم كتاب «صداي حيرت بيدار» را روانه بازار خواهد كرد. اين كتاب مجموعه مصاحبه هاي مهدي اخوان ثالث شاعر در گذشته معاصر است. نخستين چاپ كتاب صداي حيرت بيدار كه مجموعه اي از مصاحبه ها و گفت وگوهايي است كه در زمان حيات اخوان با وي انجام شد، همزمان با افتتاح انتشارات زمستان در سال ۱۳۷۰ چاپ و منتشر شد.
انتشارات زمستان كه زيرنظر خانواده اخوان ثالث اداره مي شود، يك سال پس از مرگ وي براي جلوگيري از تحريف و مشكلاتي كه در ارتباط با انتشار آثار اين هنرمند ممكن بود پيش بيايد، به چاپ اشعار و نوشته هاي شاعر زمستان اقدام كرد.
كتاب «زمستان» اخوان كه مجموعه ي از شعرهاي اوست و به چاپ بيستم رسيده است با تيراژ بيش از ۶۰ هزار جلد در صدر آثار منتشر شده او قرار دارد.
اخوان كه شاهنامه را به انتها رساند و با انتشار مجموعه شعر «آخر شاهنامه» اوضاع اجتماعي دوران خود را به قلم سرود در سال ۱۳۰۷ متولد شد و با چاپ مجموعه شعرهاي بسياري چون «از اين اوستا»، «ارغنون»، «در حيات كوچك پائيز» برگي از ادبيات ايران زمين را ورق زد و سرانجام در سال ۱۳۶۹ زندگي را بدرود گفت و در كنار شاعر حماسه سراي شاهنامه فردوسي در شهر توس آرميد.

امير مهنا-قطب الدين صادقي از زماني كه وارد ايران شد بيكار ننشسته است. تدريس، نوشتن و كارگرداني تئاتر و حضور در يكي دو سريال و فيلم از فعاليت هاي او محسوب مي شوند.
صادقي ظاهرا ذهنيت خاصي را در حوزه تئاتر دنبال مي كند. گرچه حرف و حديث هاي زيادي درباره شيوه كاري اين كارگردان تحصيلكرده تئاتر بر سر زبان هاست اما به اين راحتي ها نمي شود نوآوري ها، دغدغه ها و ايجاد فرم هاي او در صحنه را ناديده گرفت.
قطب الدين صادقي تاكنون تلاش كرده چيزي به الفباي تئاتر بي سامان اين كشور اضافه كند حالا اين كه موفق بوده يا نبوده و شاگردانش تا چه اندازه از تئوري هاي او پيروي كرده و مي كنند حكايتي جداگانه است.
آنگونه كه پيداست اين كارگردان به شعور تماشاگرش احترام مي گذارد، او تمام تلاش خود را به كار مي گيرد تا تماشاگر راضي از سالن بيرون برود. چند اجراي موفق تاكنون حاصل كار اين كارگردان بوده. كارگرداني كاري چون «نيرنگ هاي اسكاپن» اثر ماندگار مولير هنوز هم در ذهن اهل تئاتر زنده است.
شايد از دل همين كار بود كه چند بازيگر تلويزيوني و تئاتري كشف و معرفي شدند. هيجان، سرعت و ميزانسن هاي اصولي هرگز از فضاي كار مولير كم نياورد. كاري پرتحرك با فضايي پيچيده در مساله اي عرفاني چون «ببر ديوانه، مرد فرزانه» نشان داد كه صادقي مي تواند پيوندهاي صحنه اي گوناگون را در هم كولاژ كند.
اين كار كه ظاهرا در اجراي خارج كشور هم موفق بوده كاري است كه حدود نود درصد از تماشاگران از آن راضي هستند.
صادقي به خاطر به دنيا آمدن در محيطي موسيقي خيز و عرفان خيز يعني ديار بزرگ كردستان ظاهرا تاكنون نتوانسته خود را از آن فضا و تاثيراتش نجات بدهد. اغلب كارهاي او معمولا پيچيده در ذهنيتي عرفاني هستند. برداشت هايي كه او از كتاب هاي عرفاني كهن كرده و به صورت نمايش اجرا كرده است توانسته اند موفقيت هايي را به دنبال داشته باشند.
نمايش «سيمرغ ، سي مرغ » يا همان كنفرانس پرندگان كه بر اساس حال و هواي منطق الطير عطار كار شد نشان از قابليت بالاي نمايشي آثار عرفاني ايران داشت. البته ظاهرا آقاي صادقي كمي دير به فكر اجراي اين نمايش افتاد چون قبل از آن انگليسي ها اين كار را كرده بودند، به هر حال قطب الدين صادقي تاكنون توانسته اقبال خوبي در فضاي تئاتري كشور پيدا كند.
قطب الدين صادقي شايد يكي از چهره هاي اين روزهاي تئاتر كشور باشد. چون فعلا نمايش «پرومته در زنجير» را روي صحنه دارد و نمايشي به نام «دخمه شيرين» را از پانزده خرداد به روي صحنه خواهد برد. علاوه بر اين ظاهرا مشغول تمرين نمايش «عادل ها» اثر آلبر كامو هم هست.

فرهاد فرجاد
جك بلك در كينگ كونگ
جك بلك به بازيگران پروژه جديد پيترجكسون، كينگ كونگ پيوست. وي كه ميهمان جشنواره فيلم كن است، در جمع خبرنگاران، خبر حضورش در كينگ كونگ را تاييدكرد وگفت: خيلي ها مرا به جكسون شبيه مي دانند كه شايد درست باشد. او از طرفداران پرو پاقرص يكي از فيلم هاي قديمي من به نام «اوج وفاداري» است و من هم سال ها از هواداران او بوده ام.
ستاره فيلم « مدرسه راك» معقتد است پسر پيترجكسون در ترغيب پدرش به دعوت از او در پروژه موثر بوده است.
بلك همچنين يك پروژه انيميشن را پيش روي دارد كه درآن بناست به جاي يك كوسه، كنار بزرگاني چون رابرت دنيرو ، آنجلينا جولي و ويل اسميت صحبت كند.
به تصوير كشاندن ستم 
يوسف شاهين، كارگردان ۷۸ ساله مصري، در فيلم جديد خود به نام «الكساندريا نيويورك» دوربين را به سمت سياست هاي ابلهانه آمريكا درحمايت از اسرائيل و ناديده انگاشتن حقوق مسلمانان چرخانده است. وي كه از بزرگترين كارگردانان سينماي عرب است، خشم خود را نه متوجه مردم آمريكا كه بر دولتمردان اين كشور عنوان كرده است.
الكساندريا نيويورك، داستان يك بالرين نيويوركي را بازگو مي كند كه در مي يابد پدرش مصري تبار است، اما از آنجا كه دنياي عرب همواره مورد ستم اسرائيل و آمريكا قرار گرفته، وي اصالت خود را مخفي نگاهداشته است.
تروا درصدر
برادپيت و همكارانش در پروژه حماسي«تروا» مي كوشند تا جايگاه نخست در جدول فروش ماه مي را كماكان نگاه دارند. فيلم تا هفدهم مي، ۶/۴۵ ميليون دلار فروخته است و پس از آن فيلم هاي نوجوان پسند تا رده دهم جدول نشسته اند.
زنان و مردان سينمارو به ميزان يكسان تروا را به تماشا نشسته اند. دن فلمن، مدير توزيع كمپاني برادران وارنر مي گويد: همه جذب تم حماسي و اكشن فيلم شده اند.
جوايز جهاني بدلكاران 
زنان و مرداني كه جان خود را به خطر مي اندازند تا فيلم ها واقعي تر جلوه كنند، شايد تنها يك دلخوشي داشته باشند و آن، جوايز جهاني بدلكاران است كه ماه مي هر سال برگزار مي شود.
امسال در مراسم روز يكشنبه، شانزدهم مي، توني آنجلوتي و مارك واگنر، جايزه بهترين مبارزه را براي شمشيربازي معروف فيلم «دزدان دريايي كارائيب: نفرين مرواريد سياه» دريافت كردند.
جايزه بهترين صحنه اتومبيل نيز به يك تيم ۱۰ نفره از رانندگان مجرب در فيلم «پسران بد:۲» رسيد.
«پل اليوپلوس» و «تانواي ريد» به خاطر شيرجه هاي زيباي خود در فيلم «>The Rundown جايزه بهترين اثر بدلكاري را دريافت كردند.
عنوان «بهترين بدلكار مرد» نيز از ميان ۴ بدلكار فيلم يادشده به اين دو رسيد.
دبي اوانس هم به خاطر بخش دوم ماتريكس، بهترين بدل كار زن شناخته شد و كينو ريوز به خاطر سه گانه ماتريكس جايزه بهترين ستاره فيلم هاي اكشن سال را گرفت.
جاناتان موستاو، كارگردان بخش سوم ترميناتور هم جايزه بهترين كارگردان فيلم هاي اكشن سال را دريافت كرد. آرنولد شوارتزينگر، ستاره ترميناتور و فرماندار فعلي ايالت كاليفرنيا به عنوان ميهمان در اين مراسم سالانه حضور داشت.