يكشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۸۷
در شهر
Front Page

فرهنگ ترافيك درتهران
رانندگي يا رقص باله
ميروسلاوبلاژويچ سر مربي اسبق تيم ملي فوتبال كشورمان گفته بود راننده هاي شما عجيب و غريبند. انگار كه خيابان محلي است براي رقص باله 
مردم قوانين راهنمايي و رانندگي را مي دانند چون آن را خوانده و امتحان داده اند، اما آن را به كار نمي برند، چون اولا ضرورتي براي آن نمي بينند و ثانيا مجازات هاي جرايم رانندگي نسبت به ساير كشورهاي دنيا كم تر است
007848.jpg
اصولا ما ايرانيان در استفاده از بوق اتومبيل مطلقا امساك نمي كنيم. در هر شرايطي با ساير رانندگان و حتي عابران پياده از ادبيات بوق استفاده مي كنيم 
همه آنهايي كه به تهران سفر مي كنند جملگي معتقدند كه «فقط تهراني ها مي توانند در تهران رانندگي كنند» .از جمله ميروسلاوبلاژويچ سر مربي اسبق تيم ملي فوتبال كشورمان كه گفته بود راننده هاي شما عجيب و غريبند. انگار كه خيابان محلي است براي رقص باله. البته منظور ايشان لايي كشيدن برخي از رانند ه هاي ماجراجوست.
يك روز وقتي پسر بلاژويچ تصميم مي گيرد كه به جاي راننده ، پدر را به باشگاه فوتبال برساند در ميانه مسير از تصميم خود منصرف شده آرام در گوشه اي پارك كرده و گريه مي كند!
حالا باور كرديد كه فقط تهراني ها در تهران مي توانند رانندگي كنند. تصورش را بكنيد شخصي كه با عينك دودي در پشت شيشه دودي اتومبيلش با سرعت تمام ويراژ مي دهد، در واقع تمايل خود را به قانون شكني بي آنكه شناخته شود نشان مي دهد.
تردد باسرعت بالاعادتي است كه به صورت فرهنگ در ميان رانندگان ايراني درآمده است.
هزينه عشق ماشين
فكر نكنيد كه ما با صنعتي شدن و رسيدن به رفاه و آسايش مخالفيم وقتي كه مي خواهيم هزينه هاي روحي و رواني «عشق ماشين» را علاوه بر هزينه هاي نقدي و جسمي آن بازگو كنيم. اين تكه آهن دوست داشتني كه يكي از بزرگترين صنعت بشري را به خود اختصاص داده است اكنون نيز به معضلي بزرگ در روابط انساني تبديل شده است. صنعت خودرو ديگر اختصاص به طبقه اي خاص ندارد و حسرت سوار شدن بر ماشين هاي بوقي گذشته نيست. خودرو اكنون از يك كالاي لوكس و رفاهي به يك كالاي حياتي در زندگي اجتماعي انسان ها تبديل شده است.
اتومبيل، ابتداي تولد به عنوان يك وسيله سرگرمي و نمايش تشخيص در ميان مردم باب شد.
در جامعه صنعتي ۱۵۰ سال قبل اختراع اتومبيل ناشي از ضرورت بود جامعه اي با منابع متعدد و مكمل و پويايي ناشي از صنعت كه به وسايل ارتباطي سريع و قابل اعتماد نياز داشت. كالاها بايد حمل مي شدند، مديران بايد به محل كار خود مي رسيدند و كارگران و كارمندان بايد به سرعت در يك زمان مشخصي به يك مكان مشخص مي رسيدند.
اتومبيل به صورت هاي گوناگون كاميون ، اتوبوس، آمبولانس و سواري درآمد، اما حالا اتومبيل جاي خود را در جوامع كشاورزي نيز باز كرده است. پيشه وري كه مغازه اش جنب خانه است و چند كوچه با عرض دو سه متر بخش عمده اي از دنياي فيزيكي وي را تشكيل مي دهد در تهيه بالاترين مدل خودرو چنان حرص و طمعي به خرج مي دهد كه شايد يك شهرنشين چنين ولعي نداشته باشد.
ادبيات بوق 
در جامعه منظم صنعتي از آنجا كه اتومبيل به عنوان وسيله سريع حمل و نقل مورد استفاده قرار گرفت مقرراتي نيز در جهت اين امر وضع شد كه مورد پذيرش آحاد جامعه قرار گرفت زيرا مبناي نياز واقعي آنان بود اما در جامعه اي مثل ايران اتومبيل نه بر حسب نياز واقعي بلكه ناشي از تفنن وارد شد و قوانين راهنمايي و رانندگي نيز به نظر عموم خيلي ضرورت نداشت.
در جوامع صنعتي گاهي رفتارهايي از رانندگان ديده مي شود كه حاكي از فرهنگ ويژه رانندگي آن جوامع و يا به عبارت صحيح تر ناشي از بي فرهنگي در رانندگي است.
مثلا حتما شما در خيابان ديده ايد كه وقتي دو نفر آشنا سوار بر اتومبيل هاي خود يكديگر را در خيابان مي بينند در حال رانندگي در وسط خيابان توقف كرده و شروع به قربان صدقه رفتن هم مي كنند و كاري هم به ماشين هاي پشت سري كه دست خود را از روي بوق برنمي دارند، ندارند.
اصولا ما ايرانيان در استفاده از بوق اتومبيل مطلقا امساك نمي كنيم. در هر شرايطي با ساير رانندگان و حتي عابران پياده از ادبيات بوق استفاده مي كنيم. چه اينكه بخواهيم راننده يا عابر پياده اي را متوجه حضور خود كنيم و چه اينكه بخواهيم براي احتياط بيشتر به آنها هشدار بدهيم. برايمان فرقي هم نمي كند كه در كجاي شهر باشيم. مقابل بيمارستان، مجاور مناطق مسكوني و حتي نزديك ظهر و يا شب كه مردم به استراحت مي پردازند.
حتي هنگام شادي به ويژه در مراسم عروسي نيز كاروان هاي حمل عروسي و داماد با پخش بوق هاي ممتد و يا ريتميك نهايت شادي خود را به نمايش ساير شهروندان بي گناه مي گذارند.
مهندس صيانت كارشناس ترافيك مي گويد: «زماني كه كاربرد يك وسيله بر مبناي واقعي آن شكل نگيرد طبعا قوانين مربوط به آن هم مورد بي اعتنايي واقع مي شود. مردم قوانين راهنمايي و رانندگي را مي دانند چون آن را خوانده و امتحان داده اند اما آن را به كار نمي برند چون اولا ضرورتي براي آن نمي بينند و ثانيا مجازات هاي جرايم رانندگي نسبت به ساير كشورهاي دنيا كم تر است.»
يكي از ويژگي هاي فرهنگ ترافيك ما ايرانيان قدرت تصميم  گيري آني در حين رانندگي است. حتما براي خود شما هم پيش آمده كه در طول رانندگي ناگهان تغيير مسير داده و گردش به سمت چپ و يا راست كنيد. اگر هم خيلي قانونمند باشيد در آخرين لحظه يك اشاره اي هم به چراغ راهنما مي كنيد. خود شما هم هرگز نمي توانيد پيش بيني از رفتار راننده جلويي خود داشته باشيد. او هم ممكن است بدون هيچ علامتي ناگهان به سمت راست و يا چپ بپيچد، در ميانه خيابان توقف كند و يا حتي بي توجه به اتومبيلي كه پشت سر او قرار دارد با دنده عقب حركت كند!
شما حتما در خيابان رانندگاني را ديده ايد كه براي رساندن فرزندشان به مدرسه، خريد و يا احوالپرسي با آشنايي كه در پياده رو ديده ايد اتومبيل خود را دوبله پارك كرده يا جلوي معابر و پاركينگ ها متوقف شده اند. (البته با كمبود فضاي پارك و پاركينگ اين عمل چندان دور از ذهن به نظر نمي رسد). اين بي اعتنايي به حقوق شهروندان از سوي كساني صورت مي گيرد كه كسي حقوق آنان را رعايت نكرده است. در واقع نظم در رانندگي بازتابي از نظم و ترتيب فكري و رفتاري افراد است.
حق تقدم 
داخل صف اتوبوس منتظر ايستاده بود كه بعد از ۱۰ دقيقه يك اتوبوس پر از راه رسيد، جواني خارج از صف به داخل اتوبوس پريد. در مقابل حيرت حاضران با لحن داش مشتي گفت: «حال كرديد چطور سوار شدم.» پاسخ شنيد: «سوار شديد اما به حق ديگران كه پيش از شما بودند اعتنا نكرديد.» گفت: «اي آقا، آنقده حق مارو خوردن كه اگه تا آخر دنيا هم حق بقيه را بخوريم باز طلبكاريم.» نتيجه اخلاقي اين حكايت يعني اگر با ما محترمانه رفتار نشود يعني با آنان محترمانه رفتار نشده است. فرهنگ ترافيك ريشه در فرهنگ خانوادگي هر فرد دارد نبايد انتظار داشت كودكي كه تحت تعليم و تربيت صحيحي واقع نشده در فرهنگ اجتماعي نيز به درستي عمل كند مگر با زور!
فربد خدايي روانپزشك معتقد است: «مردم كاري را انجام مي دهند كه برايشان پاداش داشته باشد و يا به علت انجام ندادن آن مجازات شوند. زماني كه مردم مي بينند كه عده اي با قانون شكني سريع تر به خواسته  هايشان مي رسند و مجازات هم نمي شوند آيا تعجبي دارد دريابيم آنان كه پايبند مقررات هستند، به عنوان افراد بي عرضه مورد تمسخر قرار مي گيرند؟»
بيماري هاي ترافيكي 
عموما رانندگاني كه در تردد خيابان ها تخلف مي كنند يكديگر را بيمار خطاب مي كنند. آنها نمي دانند كه واقعا بيمارند. دكتر خدايي معتقد است: كسي كه اتومبيل شاسي بلند و يا شبيه آن را براي رانندگي درخيابانهاي اسفالته شهر انتخاب مي كند تمايل به ابراز قدرت و بالاتر بودن از ديگران را به شكلي پوشيده ابراز مي كند. رانندگي سريع و خطرناك و زير پا گذاشتن مقررات راهنمايي و رانندگي از ويژگي هاي مبتلايان به مانيا و اختلال هاي شخصيتي ضداجتماعي است. تمايل به جلب نظر ديگران به وسيله اتومبيل هاي غيرعادي با رنگ هاي غيرمرسوم و صداي غرش اگزوز و بوق هاي گوش خراش از مشخصات شخصيت هاي هيستريونيك است. مبتلايان به شخصيت خود شيفته، طالب اتومبيل هاي گرانقيمت و مجلل هستند. شخصيت هاي پارانوئيد شيشه هاي دودي و پرده كركره را براي اتومبيل خود بر مي گزينند تا داخل آن ديده نشود. افرادي كه در معرض فشارهاي رواني زياد هستند مستعد تصادفات رانندگي مي شوند. رانندگي بي مبالات يكي از مظاهر سرخوردگي است.

باور كنيد
۱۴=۱-۱۷
007854.jpg
چندي پيش در يكي از اخبار آماده بود كه ثروتمندان آلماني درآمدي ۵ برابر فقرا در آلمان دارند. تا اينجاي ماجرا چيز عجيب و غريبي رخ نداده است، وقتي كه پاي مقايسه در ميان مي آيد آن وقت دلت مي سوزد.
در همين تهران خودمان با طول و عرضي بسيار كوچكتر از كشور آلمان فاصله فقير و غني از منطقه يك تا منطقه ۱۷ از زمين است تا به آسمان.
در آخرين تحقيقاتي كه صورت گرفته است نشان مي دهد سرانه تفريح غني ترين منطقه تهران ۴۴ برابر فقيرترين منطقه است.
منطقه يك به عنوان غني ترين و منطقه ۱۷ به عنوان فقيرترين منطقه شهرداري به لحاظ سرانه هاي مختلف خدماتي مشخص شدند.
جمعيت منطقه يك در سال ۷۵، ۲۴۹ هزار نفر بوده است كه اين رقم در سال ۸۱ به ۲۷۹ هزار نفر رسيده و جمعيت منطقه ۱۷ در سال ۷۵ حدود ۲۲۷ هزار نفر بوده كه در سال ۸۱ به ۲۶۴ هزار نفر رسيده است.
جالب اينجاست كه تراكم ناخالص افراد ساكن در منطقه يك، در هر هكتار ۷۵ نفر است، درحالي كه در منطقه هفده ۳۲۱ نفر بيش از ۴ برابر منطقه يك است.
درحالي كه فضاي اختصاص يافته به طور متوسط به هريك از ساكنان منطقه يك تهران حدود ۵۵ مترمربع است به ساكنان منطقه ۱۷ تهران كمتر از ۳ مترمربع اختصاص پيدا كرده است.
البته سايه اين موضوع برسر همه امكانات شهري كه دراختيار شهروندان قرار مي گيرد نيز افتاده است چراكه سرانه فضاي آموزشي منطقه يك تهران ۶۴/۱ مترمربع است درحالي كه اين رقم براي ساكنان منطقه ۱۷ به ۵۵/۰ مترمربع مي رسد.سرانه فضاي درماني در منطقه يك ۷۴/۱ مترمربع است درحالي كه در منطقه ۱۷ به ۱۲/۰ مترمربع مي رسد. فضاي تفريحي در منطقه يك تهران ۲۱/۲ مترمربع و در منطقه ۱۷ به ۰۵/۰ مترمربع مي رسد. فضاي ورزشي نيز در منطقه يك تهران ۵۸/۰ مترمربع و در منطقه ۱۷، ۱۷/۰ مترمربع است، فضاي سبز منطقه يك نيز ۸۰/۶ مترمربع است درحالي كه در منطقه ۱۷ به ۳۰/۱ مترمربع مي رسد.
البته با اختلاف درآمدهايي كه بين ساكنان اين دو منطقه وجود دارد به نظر مي رسد اختلاف فراوان بين عدد و رقم هاي اين دو منطقه نيز چيز طبيعي باشد. چراكه به اصطلاح هركس به اندازه جيب خود مي كند.
گرچه از قديم و نديم هم گفته اند تن آدمي شريف است به جان آدميت اما از همان قديم هم فقر را نكوهش كرده اند چراكه بسياري از مشكلات اجتماعي نيز از فقر آغاز مي شود.البته در منطقه يك نيز مناطقي وجود دارد كه از لحاظ فقر و كمبود امكانات در تهران بدون شبيه در ديگر مناطق است.
اما الحمدالله منطقه ۱۴ تهران به لحاظ سرانه خدمات در وضعيت متوسطي قرار دارد.
جمعيت اين منطقه در سال ۷۵، ۳۹۱ هزار و در سال ۸۱ به ۴۵۰ هزار نفر افزايش يافته و درحال حاضر تراكم ناخالص متوسط منطقه ۲۵۴ نفر در هر هكتار است و به ازاي هر نفر نيز ۹۴/۱۶ مترمربع است.
سرانه فضاي آموزشي در اين منطقه ۶۲/۰ مترمربع، فضاي درماني در حد صفر، فضاي ورشي ۰۳/۰ و فضاي سبز ۸۲/۱ مترمربع برآورد شده است. به هيچ عنوان قصد سياه و سفيد و تقسيم شهروندان به ثروتمند و فقير يا نكوهش ثروت نداريم. اما پشت پرده حكايت از نامتوازن بودن امكانات در پايتخت دارد.

معلم ها اميدوار باشند
هفته آينده مي آيد
007851.jpg
اگرچه مدت زيادي از آخرين تحصن معلم ها درادارات آموزش و پرورش تهران نمي گذرد، اما مسوولان علي رغم دادن وعده هايي طلايي، هنوز هم به آنها عمل نكرده اند. هنوز هم برخي معلم ها به دانش آموزان، سر كلاس پيشنهاد كلاس هاي خصوصي (تقريبا اجباري) مي دهند و...
اما طرح ارتقاي شغلي معلم ها - احتمالا - در هفته آينده ابلاغ مي شود. مرتضي حاجي وزير آموزش و پرورش افزايش انگيزه معلمان با اجراي طرح ارتقاي شغلي و تشويق آنها به ابتكار و خلاقيت را در بهبود كيفيت آموزش بسيار موثر مي داند و مي گويد:« اين طرح هم اكنون در حال بررسي است و پيش بيني مي شود هفته آينده از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي ابلاغ شود.» اين «هفته آينده» همان هفته اي است كه در تحصن هاي قبلي هم به معلمان آموزش و پرورش وعده داده شد اما آنها نه تنها افزايش حقوق نداشتند، بلكه همچنان چشم انتظار رسيدن آن «هفته آينده» هستند. ضمنا وي اشاره مي كند كه مجبور است از بين گزينه هاي هزينه كامل تحصيل، بخشي از هزينه يا تحصيل رايگان، هر سه را انتخاب كنند زيرا مدارس غير انتفاعي، نمونه مردمي و عادي با اين شيوه ها اداره مي شوند اما پرداخت كمك مالي والدين به مدارس بدون رضايت اوليا به هيچ وجه جايز نيست اما از والدين انتظارداريم در حد توان با كمك هاي خود آموزش و پرورش را ياري دهند.
شنيديد كه مي گويند عالم بي عمل مثل زنبور بي عسل است. مصداق بارز اين ضرب المثل را مي توان در اين جمله ديد:« ۶۳ هزار و ۲۰۰ كلاس درس پس از پيروزي انقلاب اسلامي توسط خيرين ساخته شده است» وزير آموزش و پرورش - مرتضي حاجي - در جشنواره خيرين مدرسه ساز اين خبر را اعلام مي كند. اين در حالي است كه هنوز مشكل مالي معلمان حل نشده و پابرجاست تا جايي كه در ماه هاي اخير بارها ديده شد كه كلاس هاي درس بدون حضور معلم ها تشكيل مي شد و بعد از دقايقي بچه ها با فراغ بال به بازي در حياط مدرسه مي پرداختند. اماكلاس درس ساخته مي شود، آن هم كلاسي بدون معلم.
مرتضي حاجي، هفته گذشته نيز از استخدام تعداد زيادي از معلمان حق التدريس خبر داد. پس ازآنكه معلم ها بارها اعلام كردند در صورت عدم پرداخت حق و حقوقشان سر كلاس هاي درس حاضر نمي شوند، حالا در خبري ديگر از سوي وزير آموزش و پرورش اعلام مي شود كه بايد تعداد مدارس غير انتفاعي را افزايش داد! وي مي گويد:« مدارس نمونه مردمي از ديگر انواع مشاركت مردم در امر تعليم و تربيت است. ۵/۶ درصد مدارس كشور غير دولتي هستند كه اين رقم چندان چشمگير نيست. در همين راستا لايحه تبديل مدارس غير انتفاعي به غير دولتي، به تصويب رسيده است.
با احياي مجدد مدارس نمونه دولتي نيز كه به تصويب رسيده، بخشي از هزينه تحصيل دانش آموزان توسط اوليا پرداخت مي شود. گل بود، به چمن نيز آراسته شد. والدين به دنبال مدارسي هستند كه معلمهايش براي تدريس به دانش آموزان دلسوزي كنند و صد البته هزينه كمتري بپردازند. در مدارس غير انتفاعي كه همه هزينه هاي تحصيل توسط اوليا دانش آموزان پرداخته مي شود. در مدارس دولتي هم اين هزينه به شكلي ديگر جبران مي شود. معلم چون به لحاظ مالي تامين نيست ، براي دانش آموز كلاس هاي خصوصي اجباري مي گذارد و اين هزينه با تدريس در خانه دانش آموزان تامين مي شود. اين روش در مدارس نمونه مردمي هم ديده مي شود در حالي كه مشكل اصلي همچنان پابرجاست. يعني عدم تامين مالي معلمان.
حاجي اما در بخشي ديگر از سخنانش به نكته جالبي اشاره مي كند، مي گويد:« سرمايه گذاري در آموزش و پرورش بايد افزايش يابد، به همين منظور مجبوريم بين سه مقوله پرداخت هزينه كامل، بخشي از هزينه يا تحصيل رايگان، هر سه را انتخاب كنيم چون مدارس غير انتفاعي، نمونه مردمي و عادي با اين روش ها اداره مي شوند.

تهران اصلاح مي شود
شايد شما هم بعضي اوقات با خودتان فكر كرده ايد كه اصلاح تهران هيچ چاره اي نداشته باشد.اما با اين حال مسوولان شهر مثل بنده، غيرمعقول فكر نمي كنند زيرا به منظور بهسازي و ساماندهي بخشي از شبكه ارتباطي درون شهري و تسريع در تردد شهروندان و افزايش سرانه هاي خدماتي و سطح سرويس معابر، ۴ طرح ترافيكي در شمال تهران توسط شهرداري منطقه يك در حال اجرا است. اصلاح هندسي بزرگراه ارتش (حد فاصل ميني سيتي و لشگري) به منظور كاهش تصادفات و افزايش ضريب ايمني تردد در معابر شمال تهران، تعريض و ايمن سازي خيابان دكتر حسابي با هدف روانسازي ترافيك عبوري و ايمن سازي عبور دانش آموزان و عابران، اصلاح هندسي تقاطع بوسني وهرزگوين حسابي به منظور ساماندهي حركت خودروها و احداث پل هوايي عابر پياده لشگري - اوشاني به منظور تامين و ارتقاي ايمني عابران پياده است.اگر شهرداري منطقه يك، يك پارك هم در همين حوالي دكترحسابي، بوسني هرزگوين ايجاد كند، نورعلي نور مي شود.

اتوبان تهران - قم روشن مي شود
تاريكي اتوبان قم - تهران دردسرساز شده است، از اين رو قرار است اعتبار لازم جهت روشنايي اين اتوبان تا پايان امسال تامين شود.
البته قرار است روشنايي ۵ كيلومتر از اتوبان تا ۲۵ تيرماه راه اندازي شود.گرچه به نظر مي رسد اتوبان تهران- قم، اتوبان عريضي است كه بايد تلفات رانندگي كمي داشته باشد، اما اين اتوبان يكي از پرحادثه ترين اتوبان هاي كشور است. علت تامين اعتبار آن نيز كاهش تصادفات جاده اي در شب عنوان شده است.اعتبار كل پروژه مذكور از محل اعتبارات وزارتخانه اي راه و ترابري و نيرو تامين خواهد شد.گرچه تا زمان تامين اعتبار و پس از آن به مرحله اجرا درآمده اين طرح زمان زيادي مانده است و هيچ بعيد نيست به خاطر تاريكي اتوبان مذكور در شب حوادث رانندگي ديگري نيز به اين دليل رخ دهد، اما جاي شكرش باقي است كه در كنار صادرات برق كشور به فكر روشن كردن اتوبان هاي تاريك هم افتاده ايم.

حكم تخليه مدرسه ها
اينكه دانش آموزهاي مدرسه ها هم مشمول حكم تخليه شوند و دفتر و دستكشان را به خيابان بريزند از طنزهاي روزگار ماست.
اما اين خبر را رئيس آموزش و پرورش گفته است كه ۱۲۳ مدرسه استيجاري در استان تهران حكم تخليه گرفته اند كه از اين تعداد شرايط ۱۸ مدرسه بحراني است.
از قرار معلوم هيچ مدرسه اي هم براي جايگزيني اين ۱۸ مدرسه وجود ندارد و اين مدارس بايد الزاما خريداري شود، در غير اين صورت با شرايط حادي مواجه خواهد شد.
به گفته مسوولان، خريد ۱۸ مدرسه به اعتبار حدود ۵/۳ ميليارد تومان نياز دارد كه اميد است با ياري خيرين و مالكان مدارس اين مشكل رفع شود.
۳۳ درصد كلاس هاي استيجاري ۴۰۰ مدرسه كشور در شهر تهران وجود دارد كه تعدادي از مدارس سال گذشته خريداري و يا جايگزين شده است.

پرداخت ويژه
در حالي كه خانه پرستاران و جمعيت پرستاران كشور خبر از تجمع در روز پرستار داده اند، بنا به پيشنهاد سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و تصويب هيات وزيران به منظور افزايش انگيزه و كارايي پرستاران و متصديان شاغل دسته بهداشت و درماني وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي فوق العاده خاصي تحت عنوان فوق العاده ويژه به اين افراد تعلق مي گيرد.
اين فوق العاده ويژه بر اساس عواملي مانند كيفيت خدمات، نظم و انضباط كاري، تصدي وظايف تخصصي در زمينه بهداشت، درمان و رسيدگي به بيماران و سختي شرايط كار، تجربه و طي دوره هاي آموزشي مورد نياز و ساير عوامل موثر ديگر طبق ضوابطي كه به تصويب شوراي امور اداري استخدامي كشور مي رسد، است.البته به نظر مي رسد چنين تسهيلات مشروطي نتواند از تجمع پرستاران جلوگيري كند.

مهارت يادگيري
اينكه مي گويند سيستم آموزشي كشور ما با مشكلات زيادي روبه روست و بايد تغييرات اساسي در آن صورت گيرد حرفي است كه بسياري از كارشناسان به آن معتقدند.حالا بگذريم از امكانات محدودي كه در مدارس ما وجود دارد.مدارس كشور ما بيشتر به آموزش محتوا مي پردازند و به مهارت هاي يادگيري دانش آموزان توجهي نمي شود.البته اين نظريك عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي است.با فرارسيدن فصل امتحانات لازم است خانواده ها شرايطي را فراهم كنند تا دانش آموزان با آرامش امتحانات خود را سپري كنند. خانواده ها براي بالابردن عملكرد دانش آموزان در زمان امتحانات بايد روحيه آنها را تقويت كرده و با استفاده از فرصت باقي مانده براي يادگيري دروس فرزندان خود برنامه ريزي كنند.دانش آموزان نيز بايد با يادگرفتن مهارت و مرور درسهاي گذشته خود پيش روند. زيرا بسياري از دانش آموزان نمي دانند كه چگونه درس بخوانند تا به موفقيت هاي لازم دست پيدا كنند.

پيش سند خانه
پيش سند خانه ها به گفته شهردار قرار است تا مشكل كلاهبرداري در امر خانه هاي پيش فروش را به زودي رفع كند.اخيراً مشكلات فراواني در زمينه پيش فروش واحدهاي مسكوني به وجود آمده كه باعث شده در حق شهروندان نيازمند به مسكن از سوي انبوه سازان اجحاف شود.چندي پيش بود كه در پروژه خانه هاي پيش فروش اركيده در شهرري پيمانكار هزار واحد مسكوني را به ۴ هزار نفر پيش فروش كرد كه مشكلات فراواني را براي خريداران به وجود آورد.شهردار تاكيد كرده است باتوجه به توسعه انبوه سازي در جامعه مي بايست درجهت صيانت از حقوق مردم اقداماتي صورت بگيرد.با تهيه اين طرح پيش سند به عنوان نقش كنترل پيش فروش واحدهاي مسكوني تعيين مي شود يعني به تعداد واحدهايي كه در ساختمان اجازه ساخت و ساز داده مي شود يك سند نيز ارايه مي شود.مالك موظف است اين پيش سند را قبل از عقد قرارداد تحويل خريدار دهد زيرا بدون اين پيش سند معاملات غيررسمي و فاقد اعتبار است.

|  تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |   سفر و طبيعت  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |