ياسر مرادي
همزمان با ميلاد حضرت امام علي (ع)
در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولين دوره مجلس شوراي اسلامي افتتاح شد.
چون در آن زمان هنوز آيين نامه
داخلي مدوني در دست تهيه نبود
براساس آيين نامه پيشنهادي مصوب شوراي انقلاب اولين هيات رئيسه سني
به رياست يدالله سحابي در همان
تاريخ تشكيل شد.
عملكرد مجلس اول
همزمان با ميلاد حضرت امام علي (ع) در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولين دوره مجلس شوراي اسلامي افتتاح شد.
چون در آن زمان هنوز آيين نامه داخلي مدوني در دست تهيه نبود براساس آيين نامه پيشنهادي مصوب شوراي انقلاب اولين هيات رئيسه سني به رياست يدالله سحابي در همان تاريخ تشكيل شد.
اولين گام براي رسميت بخشيدن به مجلس جهت قانونگذاري و تصويب لوايح و طرحها، بحث و بررسي پيرامون اعتبارنامه هاي نمايندگان بود.
اين اقدام با دردسرهايي همراه بود. با همه فراز و نشيبها عاقبت در ۲۰ خرداد ۱۳۵۹ اعتبارنامه هاي تصويب شده نمايندگان از مرز ۱۸۰ نفر گذشت و برابر با قانون اساسي مجلس رسميت يافت.
با اين اتفاق، نمايندگان رسما كار خود را با انتخاب شش عضو حقوقدان شوراي نگهبان شروع كردند كه با انتخاب اين افراد، شوراي نگهبان نيز رسميت يافت و به دنبال آن مجلس نيز اعتبار قانونگذاري پيدا كرد.
همگان مي دانستند كه چالش اصلي ميان مجلس و رئيس جمهور بر سر انتخاب نخست وزير خواهد بود.
بني صدر با رندي سعي در جلب نظر امام و بيت ايشان براي بهره برداريهاي سياسي داشت و به همين خاطر مرحوم احمد خميني را به عنوان نخست وزير پيشنهاد كرد كه مورد قبول امام واقع نشد.
بني صدر در اقدام بعدي مصطفي مير سليم سرپرست شهرباني كل كشور و از اعضاي حزب جمهوري اسلامي را به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي كرد كه عليرغم حدس و گمانهاي اوليه مبني بر موافقت اكثريت نمايندگان مجلس با مير سليم او موفق به كسب آراي لازم نشد.
علي اكبر ولايتي ديگر نامزد پيشنهادي بني صدر براي تصدي نخست وزيري بود كه او نيز موفق به جلب نظر مجلس نشد.
در نهايت تصميم گرفته شد تا كميته منتخب نمايندگان و شوراهاي انقلاب و رئيس جمهور براي تعيين نامزد نخست وزير اقدام كنند و اين كميته در مورد محمدعلي رجايي به توافق رسيد.
جالب اينجاست كه عليرغم عدم عضويت محمدعلي رجايي در حزب جمهوري اسلامي، وي با آراي نسبتا بالايي در مجلس موفق به كسب راي اعتماد شد.
كار انتخاب وزرا در كابينه محمدعلي رجائي با كندي پيش مي رفت و عليرغم وعده رئيس جمهور مبني بر عدم دخالت در تصميم گيري نخست وزير براي انتخاب اعضاي كابينه بجز وزراي كشور و دفاع، عملا با انتخاب بيش از ۱۴ وزير موافقت نكرد و اولين كابينه دولت با همين تعداد وزير كار خود را آغاز كرد. چرخ اجرايي اداره كشور به كندي در حال چرخش بود و نمايندگان مجلس براي اينكه روند امور براي پيشبرد اهداف كابينه دولت تسهيل شود، تصويب لايحه دو فوريتي تعيين سرپرست براي سه وزارتخانه امور اقتصادي و دارايي، امور خارجه و بازرگاني را در دستور كار قرار دادند. نمايندگان ملي گرا موافقتي با بررسي طرح مذكور در مجلس نداشتند و به همين خاطر جلسه را ترك كردند.
نمايندگان مخالف بني صدر انتقادات تند و تيزي عليه او مطرح كردند و در نهايت ۱۷۷ نفر به بي كفايتي او راي دادند .
از ديگر اقدامات مهم نمايندگان مجلس بحث و بررسي براي روشن شدن تكليف گروگانها و كارمندان سفارت آمريكا بود.
دانشجويان در اين خصوص شرط و شروطهايي داشتند و بني صدر عليرغم همراهي هاي اوليه در اواسط دوران رياست جمهوري خود بشدت از عملكرد دانشجويان انتقاد مي كرد.
در نهايت امام وارد صحنه شدند و تصميم گيري در مورد نحوه رسيدگي به وضعيت گروگانها را به مجلس واگذار كردند.
از حوادث مهمي كه ضربه اي سخت بر پيكر مجلس وارد ساخت، واقعه هفتم تير و شهادت ۲۷ نفر از نمايندگان در حادثه بمب گذاري دفتر حزب جمهوري اسلامي بود.
برخي از نمايندگان نيز در اين حادثه جراحات شديد برداشتند و وضعيت نامساعد آنها مانعي براي حضورشان در مجلس بود و وضعيت بگونه اي بود كه امكان از رسميت افتادن مجلس نيز وجود داشت اما با توجه به شرايط حساس سياسي تمامي تلاش نمايندگان بر اين قرار گرفت كه از رسميت نيافتن مجلس جلوگيري كنند.
از ديگر اتفاقات اين دوره حمله نظامي عراق به ايران و شروع جنگ هشت ساله بود.
رفع غائله بني صدر و انزواي جريان ملي گراي مجلس شوراي اسلامي موقعيت را براي بروز تنشهاي سياسي و جناحي نمايندگاني كه حسب مقتضيات روز دست به ائتلاف زده بودند و سعي مي كردند كه اختلافات درون گروهي خود را با محور قرار دادن رقابت هاي سياسي با جريان مخالف نظام به طور موقت سرپوش بگذارند، فراهم كرد.
اين اختلافات زماني فرصت خودنمايي بيشتري پپدا كرد كه كابينه ميرحسين موسوي در خصوص حل معضلات اقتصادي تدابيري اتخاذ كرد.
كابينه موافق دولتي كردن بازرگاني و كنترل تجارت خارجي بود و آن را مطابق با اصل ۴۶ قانون اساسي مي دانست اما مخالفان اين مسئله را دخالت دولت در فعاليت بازار مي پنداشتند و اعتقاد داشتند كه دولت بايد فعاليت خود را انجام دهد و بازرگاني و اقتصاد را به بازار بسپارد.
در مجموع بي تجربگي نمايندگان و نداشتن سابقه كار پارلماني و صرف وقت و نيرو براي جبران اين نقيصه و نداشتن آيين نامه مناسب براي مجلس آزاد و پرتحرك از جمله نقاط ضعف مجلس اول بود كه برخي از ضعفها به جهت برداشتن گام اول در جهت تحقق مردمسالاري اجتناب ناپذير بود.
با اين وصف، مجلس اول ۶۲۵ جلسه علني و ۱۵ جلسه مخفي داشت و در مجموع ۸۰۴ لايحه و طرح در مجلس مورد بررسي قرار گرفت و ۳۶۵ لايحه و طرح به تصويب رسيد.
عملكرد مجلس دوم
اصرار ميرحسين موسوي بر ادامه سياستهاي اقتصادي دولت و ابرام منتقدان مبني بر تغيير اين سياستها درنهايت منجر به شكل گيري جرياني در مجلس و برخي از گروههاي سياسي شد كه معتقد به كناره گيري ميرحسين موسوي و جايگزيني فردي همسو و همفكر با آنان بودند.
در ۵ مهر ماه ۶۴ نمايندگان طي نامه اي از امام در مورد انتخاب نخست وزير و دولت جديد، درخواست ارشاد كردند و امام در پاسخ گفتند: با تشكر از حضرات آقايان اينجانب چون خود را موظف به اظهار نظر مي دانم به آقاياني كه نظر خواسته اند از آن جمله جناب حجت الاسلام مهدوي و بعضي آقايان ديگر، عرض كردم آقاي مهندس موسوي را شخص متدين و متعهد و در وضع بسيار پيچيده كشور، دولت ايشان را موفق مي دانم و در حال حاضر تغيير آن را صلاح نمي دانم.
با انتشار اين پاسخ معلوم شد نظر امام ادامه فعاليت ميرحسين موسوي است و بنابراين در ۱۹ مهر ۶۴ رئيس جمهور وي را به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي كرد و در ۲۱ مهر ۶۴ او موفق شد براي سومين بار متوالي با راي اكثريت نمايندگان و با كسب ۱۶۲ راي موافق از مجموع ۲۶۱ راي از مجلس راي اعتماد بگيرد.
در ۱۷ آذر ۶۴ بعد از برگزيدن آقاي حسينعلي منتظري به عنوان قائم مقام رهبري دويست نفر از نمايندگان مجلس اين انتخاب را به وي تبريك گفتند.
در يكم اسفند ۱۳۶۴ اصابت موشك به هواپيماي مسافربري باعث شد ۴۴ تن از جمله فضل الله محلاتي نماينده امام در سپاه و هشت تن از نمايندگان مجلس به شهادت برسند.
از وقايع مهم ديگر در اين دوره مجلس،سفر مك فارلين مشاور امنيت ملي رونالد ريگان رئيس جمهور آمريكا به ايران بود.
فاش شدن جزييات اين سفر توسط هاشمي رفسنجاني ظاهرا برخي از نمايندگان را قانع نكرد.
به همين خاطر در ۲۵ آبان ۶۵ هشت تن از نمايندگان مجلس از جمله جلال الدين فارسي، سيدمحمد خامنه اي و مرتضي فهيم كرماني پيرامون سفر مك فارلين و ارتباط با آمريكا سئوالاتي از علي اكبر ولايتي وزير خارجه جمهوري اسلامي مطرح و آن را تقديم هيات رئيسه مجلس كردند، اما با توجه به موضعگيري امام در اين مورد، نمايندگان مجلس نيز سئوال خود از وزير امور خارجه را پس گرفتند.
از ديگر اتفاقات مهم اين سالها، دستگيري باند مهدي هاشمي بود و ۱۲۵نفر از نمايندگان مجلس نيز در يكم دي ماه ۱۳۶۵ با ارسال نامه اي به وزارت اطلاعات قدرداني و از موضعگيري امام و قائم مقام رهبري سپاسگزاري كردند.
زمينه شكل گيري مجمع تشخيص مصلحت نيز در همين دوره فراهم گرديد،با عنايت به اينكه اختلاف سليقه ميان نمايندگان مجلس و اعضاي شوراي نگهبان زياد بود و اين مساله باعث معطلي بسياري از طرحها و لوايح مصوب مجلس شوراي اسلامي مي شد، براي رهايي از اين بن بست مسئولان نظام با ارسال نامه اي به امام در اين مورد چاره جويي كردند و امام نيز در پاسخ با تشكيل مجمع تشخيص احكام حكومتي موافقت كردند.
فهرست مصوبات مجلس در دوره دوم سال دوم تصويب ۶۷ طرح و لايحه و رد ۱۶ طرح، سال سوم نيز تصويب ۷۰ طرح و رد ۲۰ طرح ولايحه و در سال چهارم در مجموع ۱۴۰ مصوبه و رد ۱۶ طرح و لايحه بود.
مجلس دوم مرزبندي بين گروههاي سياسي معتقد به نظام را مشخص تر كرد و از اين پس بود كه جريانهاي رقيب براي بدست گرفتن اكثريت مجلس تلاش گسترده اي را درانتخابات بعدي صورت دادند.
عملكرد مجلس سوم
جناح چپ براي اولين مرتبه پس از انقلاب در سومين دوره مجلس شوراي اسلامي حائز اكثريت كرسي هاي نمايندگي شد.
در دوره هاي گذشته اگر چه اكثريت مجلس با اعضاي حزب جمهوري اسلامي يا وابستگان به اين جريان سياسي بود و جناح حامي دولت نيز از جمله اين افراد به شمار مي آمد اما بروز اختلافات و شكاف هايي در رأس جامعه روحانيت مبارز و حزب جمهوري اسلامي به تاسيس مجمع روحانيون مبارز انجاميد.
در ۱۷ خرداد ۶۷ هيات رئيسه دايمي مجلس شوراي اسلامي با حضور هاشمي رفسنجاني، مهدي كروبي، حسين هاشميان، مرتضي كتيرايي، عبدالواحد موسوي لاري، سبحان اللهي، بيات، عزيزي، منتجب نيا، الويري و دوزدوزاني تشكيل شد.
طليعه كار نمايندگان مجلس با حادثه ناگوار سقوط هواپيماي مسافربري ايران توسط ناوگان آمريكايي و شهادت ۲۹۰ نفر از سرنشينان آن مواجه بود كه محكوميت هاي داخلي و خارجي فراواني را در پي داشت.
حادثه ديگر قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوري اسلامي ايران بود.
در ۳۰ تير ۶۷ ميرحسين موسوي طي نامه اي ۲۱ تن از وزراي كابينه خود را براي اخذ راي اعتماد به مجلس معرفي كرد و از اين تعداد در ۲۲ شهريور۷ ۱۳۶ ، ۱۸ نفر از وزرا راي اعتماد گرفتند.
مجلس سوم بيش از مجالس دوره هاي قبل در مورد عملكرد هيات دولت و وزرا اعلام نظر كرد وحساسيت نشان داد.
طي اين دوره سه وزير از سوي مجلس مورد استيضاح قرار گرفتند.
بهزاد نبوي به عنوان اولين وزير مورد استيضاح در اين دوره مطرح شد، كه موفق به كسب راي اعتماد شد.
ايرج فاضل وزير بهداشت و درمان دومين وزيري بود كه استيضاح شد ، كه وي به عنوان اولين وزير استيضاح شونده كه موفق به كسب راي اعتماد نشده بود دولت را ترك كرد.
محمد علي نجفي نيز سومين وزيري بود كه طعم استيضاح را چشيد .
در ۲۷ فروردين ۶۸ نيز ۱۶۶ نفر از نمايندگان با ارسال نامه اي به حضور امام خواستار موافقت ايشان با اصلاح قانون اساسي شدند.
امام نيز در پاسخ به اين نامه ضمن موافقت با درخواست نمايندگان،شوراي بازنگري قانون اساسي را متشكل از مشكيني، طاهري، خرم آبادي، مومن، هاشمي رفسنجاني، اميني، آيت الله خامنه اي، موسوي اردبيلي، موسوي خوئيني، محمدي گيلاني، خزعلي، يزدي، امامي كاشاني، جنتي، مهدوي كني، آذري قمي، توسلي، كروبي، عبدالله نوري، ميرحسين موسوي و حسن حبيبي تعيين كردند.
نمايندگان مجلس نيز حسين هاشميان، عباسعلي عميد زنجاني، اسدالله بيات، نجفقلي حبيبي و هادي خامنه اي را به عنوان نماينده منتخب خود تعيين كردند.
در مجموع مجلس سوم در سال اول ۵۷ طرح و لايحه مصوب داشت ،علاوه بر اين ۱۳ طرح و لايحه در مجلس شوراي اسلامي پس از بحث و بررسي رد شد.
در دومين سال از دوره سوم ،مجلس چند مصوبه داشت كه شامل ۱۸ لايحه و ۳۳ طرح مي شد.
۲۶ فقره طرح و لايحه به تصويب نرسيد.
مجلس در سال سوم مجموعا ۴۹ مصوبه داشت كه شامل ۲۳ لايحه و مابقي طرح بوده علاوه بر اين ۲۶ لايحه و طرح نيز رد شد.
۸۹ مصوبه نيز حاصل عملكرد مجلس شوراي اسلامي در سال چهارم بود كه شامل ۴۵ لايحه و مابقي طرح مي شد، ۲۶ طرح و لايحه نيز مورد تصويب قرار نگرفت.
عملكرد مجلس چهارم
از مهم ترين تحولات مجلس چهارم را مي توان عادي سازي روابط ايران در سطوح بين المللي با ساير كشورها دانست. ناطق نوري نيز به عنوان رئيس مجلس توانست نقش خود را در اين راستا به خوبي ايفا كند. بعد از پايان جنگ تحميلي و روي كارآمدن دولت هاشمي رفسنجاني، جامعه ايران فضاي جديدي را تجربه مي كرد. تغيير سياست هاي اقتصادي، روي آوردن به اقتصاد بازار آزاد، تشويق و ترغيب سرمايه گذاران براي فعاليت اقتصادي و فراهم آوردن تسهيلات لازم براي شركت هاي خصوصي و غيره از برنامه هايي بود كه دولت تكنوكرات هاشمي رفسنجاني دنبال مي كرد.
تغيير سياست هاي اقتصادي، اداري و اجرايي دولت، ذائقه سياسي مردم را هم دگرگون كرده بود. در اين دوره ديگر شعارهاي طيف چپ جذابيتي نداشت. شعارهاي جديد با اقبال عمومي مواجه شده و در دل مردم اميدواري هايي براي بهبود وضعيت اقتصادي و تأمين امنيت اجتماعي و رسيدن به يك رفاه نسبي ايجاد كرده بود.
واكنش تند و پرخاشگرانه جريان چپ در مجلس سوم عليه برنامه هاي دولت نيز در سطح جامعه بازتاب خوبي نداشت و برداشت عمومي اين بود كه نمايندگان اين جريان سياسي با چنين موضع گيري هايي مانعي براي تحقق شعارها و وعده هاي دولت هاشمي رفسنجاني هستند.
همان گونه كه انتظار مي رفت تركيب نمايندگان مجلس تغيير كلي پيدا كرده بود و جامعه روحانيت مبارز و تشكل هاي همسو، اكثريت پارلمان جديد را به دست آورده بودند. مجمع روحانيون مبارز و متحدانش كه با شكست بسيار سنگيني روبه رو شده بودند فراكسيون كوچكي را در مجلس چهارم تشكيل دادند كه توسط مجيد انصاري تنها نماينده عضو مجمع روحانيون مبارز رهبري مي شد. شكست جريان چپ به گونه اي بود كه حتي مهدي كروبي دبير كل مجمع روحانيون و رئيس مجلس سوم نيز از راهيابي به مجلس بازماند.
علاوه بر تهران در ساير شهرستان ها نيز بسياري از عناصر وابسته به جريان راست موفق به راهيابي به مجلس شوراي اسلامي شدند. در پي اين شكست، نيروهاي اصلي اين جريان ضمن مقصر قلمداد كردن رقيب با تكدر خاطر كم كم گوشه انزوا اختيار كرده و تا مدت ها سياست سكوت را بر فعاليت سياسي ترجيح دادند.
آنها اگرچه در مواضع رسمي خود، نظارت استصوابي شوراي نگهبان را عامل اصلي شكست در انتخابات معرفي مي كردند اما به واقع خود نيز به اين واقعيت مهم پي برده بودند كه جايگاه مردمي خود را از دست داده و شعارها و برنامه هاي آنها براي جامعه اي كه به دنبال تغيير و تحول بود جذابيتي ندارد.
نيروهاي خط امام(ره) به عنوان متحدان مجمع روحانيون نيز براي معرفي نامزدهاي خود مردد بودند و در اظهار نظرهاي رسمي، اصرار شوراي نگهبان بر اعمال نظارت استصوابي و رد صلاحيت هاي نامزدهاي منسوب به طيف چپ در هيأتهاي اجرايي و نظارت را به عنوان دليل اصلي ترديد خود براي ورود به صحنه رقابت ذكر مي كردند.
اما برخلاف همه پيش بيني ها و در حالي كه جناح راست بي رقيب مي نمود، اين جريان سياسي با يك شوك انتخاباتي مواجه شد و آن هم ورود برخي از وزرا و معاونان كابينه هاشمي رفسنجاني به عرصه رقابت هاي انتخاباتي بود.
اين جمع ۱۶ نفره كه بعدها عنوان «كارگزاران سازندگي» را براي خود برگزيد با انتشار بيانيه اي اعلام موجوديت كرد. اسماعيل شوشتري، عيسي كلانتري، رضا امرالهي، عطاء الله مهاجراني، اكبر تركان، محمد هاشمي، محسن نوربخش، محمدعلي نجفي، غلامحسين كرباسچي، مصطفي هاشمي طبا، بيژن نامدار زنگنه، محمدرضا نعمت زاده، غلامرضا فروزش، محمد غرضي، غلامرضا شافعي و مرتضي محمدخان از جمله تكنوكرات هاي كابينه هاشمي رفسنجاني بودند كه تصميم گرفته بودند با راه اندازي يك جريان سياسي به مصاف جامعه روحانيت مبارز و گروه هاي همسو با آن بروند. جناح راست و دولت اگرچه تاكنون در برابر جناح چپ متحد بودند اما با عنايت به سياست هاي اقتصادي دولت هاشمي رفسنجاني در دوران سازندگي و برخي سياست هاي فرهنگي كارگزاران دولت كه واكنش هاي فراواني را در ميان محافل مذهبي برانگيخته بود به تدريج ميان برخي از كارگزاران دولتي و جناح راست شكاف ايجاد شد.
اين چالش بر سر مسأله شهرداري تهران و اقدامات غلامحسين كرباسچي نمود بيشتري پيدا كرد. بسياري از نيروهاي جريان راست، اقدامات شهردار تهران را برنمي تافتند و آن را نشانه اي از بي توجهي به قانون، توجه به تجمل و ظواهر فريبنده و دوري از ارزش هاي اسلامي و ديني و معنوي مي دانستند.
انتشار بيانيه ۱۶ نفر از وزرا و معاونان هاشمي رفسنجاني كه در آن عملكرد مجلس چهارم مورد نقد جدي قرار گرفته بود موج مخالفت ها را عليه اين اقدام در جريان راست برانگيخت.
با انتشار بيانيه ۱۶ نفره كه در اوايل با عنوان «تكنوكراتها» شناخته مي شدند بسياري از شخصيت هاي جامعه روحانيت مبارز و تشكل هاي همسو به مخالفت با آن برخاستند.
اما تندترين واكنش ها از سوي علي موحدي ساوجي صورت گرفت. وي ضمن تهديد به استيضاح وزراء اعلام كرد اگر اين نحوه عمل به مجموعه هيأت وزيران برسد، راهي جز استفاده از اختيارات قانوني خود نداريم و حتي اگر احياناً رئيس جمهوري از اين گروه حمايت كند، احتمال راي عدم كفايت به رئيس جمهوري نيز وجود خواهد داشت. در ادامه اين اظهار نظرها با توجه به محتواي بيانيه «۱۶ نفره» كه در برگيرنده انتقاداتي نسبت به عملكرد مجلس چهارم بود واكنش نمايندگان مردم جالب توجه بود. در بيانيه اي كه به همين مناسبت انتشار يافت، ۱۵۰ نفر از نمايندگان مجلس تصريح كردند: «امضاكنندگان بيانيه ۱۶ نفره حرمت شكني كردند و بايد عذرخواهي كنند. اين آقايان با كوته نظري اعلام كرده اند كه دوران بلوغ و رشد و كمال مجلس با رياست جناب آقاي هاشمي رفسنجاني سپري شده است. امضا كنندگان بيانيه ۱۶ نفره كه مشروعيت خود را از مجلس گرفته اند به بهانه دفاع از سازندگي چنين جسارتي را به مجلس روا داشته اند كه در تاريخ چهار دوره قانونگذاري، مجلس چهارم در امر كارشناسي سازمان يافته با هيچ دوره اي قابل مقايسه نيست.»
حجم فشار وارده بر كارگزاران زياد بود و امضاكنندگان بيانيه ۱۶ نفره با توجه به نامه ۱۵۰ نفر از نمايندگان مجلس، نامه اي خطاب به مقام معظم رهبري نوشتند و از ايشان ارائه نظر خواستند. حضرت آيت الله خامنه اي نيز اعلام كردند: «مجلس محترم شوراي اسلامي پس از دوراني كه آقايان بدان اشاره كرده اند، همچنان روند كمال و رشد را ادامه داده و بعد از اين هم ان شاءالله ادامه خواهد داد و تكيه بر يك دوره خاص اهانت به مجلس و دوره هاي بعدي محسوب نمي شود.»
با اين پيام تا حدودي اطمينان خاطر به اردوي كارگزاران اجرايي بازگشت و پس از اين با طمأنينه بيشتري مسير رقابت سياسي را پيمودند.
اين تشكل در آستانه برگزاري انتخابات پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي اقدام به معرفي نامزدهاي مورد نظر خود كرد. براساس فهرست منتشر شده، به نظر مي رسيد كارگزاران سازندگي قصد داشت با گنجاندن برخي از چهره هاي مشهور جريان راست در فهرست انتخاباتي خود، رفتاري متعادل و توأم با ملايمت با جريان راست در پيش گيرد. براي اين كه در آتيه زمينه براي وحدت نظر با اين جريان براي بهره برداري هاي سياسي فراهم آيد.
جناح چپ با دقت نظاره گر اين اتفاقات بود و با احتياط قضايا را دنبال مي كرد. در نخستين اظهار نظر، صادق خلخالي ضمن ارزيابي وضعيت سياسي كشور گفت: اكثر نمايندگان دوره چهارم مجلس شوراي اسلامي به سبب ناتواني در مهار گراني و تورم نمي توانند به مجلس پنجم راه پيدا كنند. وي نمايندگان فعلي مجلس (دوره چهارم) را عامل گراني دانست. به اعتقاد خلخالي طرح ها و لوايحي در مجلس مورد تصويب قرار مي گرفت بي آن كه تبعات آن در جامعه مورد بررسي قرار گيرد. اما جالب آن كه وي امكان حضور تكنوكرات ها يا كارگزاران دولتي را در مجلس پنجم نيز امري بعيد دانست.
عملكرد مجلس پنجم
اكثريت كرسي هاي مجلس پنجم شوراي اسلامي مانند دوره گذشته در اختيار جناح موسوم به راست قرار گرفت.
اقليتي كه در مجلس پنجم ظهور پيدا كرد با ائتلاف نمايندگان همسو با مجمع روحانيون مبارز و كارگزاران سازندگي به صورت موثر در تصميم گيريهاي خانه ملت شركت مي كردند.
رسيدن به پيروزي براي جناح راست در انتخابات رياست جمهوري با توجه به شرايط پيش آمده و چند دستگي جناح مقابل محتمل به نظر مي رسيد و حتي در برخي از محافل نيز شنيده شد كه در خصوص كابينه در صورت پيروزي ناطق نوري تصميم گيري شد و نامزدهاي تصدي وزارتخانه ها مشخص شدند.
اما در ۷ بهمن ۷۵ مطبوعات خبر پذيرش نامزدي رياست جمهوري توسط سيدمحمد خاتمي را منتشر كردند.
اين اختلاف نظرها در آستانه انتخابات به اوج خود رسيد و در روز دوم خرداد ۷۶ سيدمحمد خاتمي با ۲۰ ميليون راي به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد.
عليرغم اينكه بيشتر انتقادها متوجه عطاءالله مهاجراني و عبدالله نوري به عنوان دو وزير پيشنهادي بود اما عليرغم راي پايين نمايندگان به اين دو وزير پيشنهادي، ۲۲ نامزد معرفي شده خاتمي موفق به كسب راي اعتماد از مجلس شوراي اسلامي شدند.چرا كه مجلس بناي ناسازگاري با دولت را نداشت. اما روندي كه عبدالله نوري در پيش گرفت مخالفتهاي زيادي را برانگيخت.
درنهايت مجلس با ارسال نامه اي به امضاي ۳۱ نماينده خواستار استيضاح وزير كشور شد.
بالاخره مجلس شوراي اسلامي در دويست و يكمين جلسه خود در ۳۱ خردادماه ۷۷ عبدالله نوري وزير كشور را استيضاح كرد.در نهايت بعد از اعلام راي گيري از مجموع ۲۵۶ راي ماخوذه ۱۳۷ نفر به عزل وزير كشور و ۱۱۷ نفر به ابقاي او راي دادند و راي ۱۱ نفر نيز ممتنع اعلام شد.
عملكرد عطاءالله مهاجراني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با لحاظ قرار دادن شعار تسامح و تساهل در عرصه فرهنگي نگرانيهاي فراواني را براي جناح راست در مجلس شوراي اسلامي در پي داشت. تمهيداتي كه وي از قبل براي كسب راي اعتماد مجدد تدارك ديده بود سبب شد با آرامش و طمأنينه و اطمينان خاطر بيشتري قدم به صحن علني مجلس گذارد و با دفاعي كه مبني بر آرايه هايي از استدلال، تاريخ، روايت و حديث بود توجه نمايندگان را براي كسب راي اعتماد جلب كند.
ضعف استيضاح كنندگان براي طرح مسايلي كه عمدتا حول محور، اعطاي مجوزهاي پي در پي وزارت ارشاد در عرصه چاپ و نشر دور مي زد نتوانست زمينه ساز بركناري مهاجراني باشد.
نهايتا در ۱۱/۲/۷۸ مهاجراني از مجموع ۲۶۳ راي مأخوذه، راي ۱۳۵ نماينده مخالف استيضاح را به خود اختصاص داد و ۱۲۱ نفر نيز موافقت خود را با استيضاح و عدم اعتماد مجدد به او اعلام كردند و در نتيجه وي در سمت وزير فرهنگ و ارشاد ابقاء شد.
اتفاق مهم و شومي كه نمايندگان در دوره پنجم فعاليت مجلس شوراي اسلامي با آن مواجه بودند پديده قتلهاي زنجيره اي بود.
مجلس شوراي اسلامي ضمن موضعگيريهاي متعدد و ابراز انزجار از وقوع چنين حوادثي كميته اي را براي تحقيق و تفحص پيرامون قتلهاي زنجيره اي مامور كرد.
به هرحال فشارهاي موجود باعث شد قربانعلي دري نجف آبادي وزير اطلاعات از سمت خود استعفا دهد و خاتمي نيز علي يونسي را به عنوان نامزد براي بدست گرفتن وزارت اطلاعات به مجلس معرفي كرد.
متعاقب اين وقايع سلسه اي، حوادث كوي دانشگاه ۱۸ تير پيش آمد و نمايندگان مجلس را به واكنش واداشت و نظير بسياري از اتفاقات مشابه ،اين حادثه مستمسكي براي دعواهاي سياسي و جناحي شد و مدتي جو عمومي جامعه را متشنج كرد.