يكشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۹۴
پيام هاي بازرگاني و الگوي تغذيه كودكان
تبليغات، چيپس، نوشابه و پفك
كودكان همواره از طرفداران پروپا قرص تبليغات هستند و تحت تأثير مستقيم تبليغات مربوطه قرار دارند.آنها از يك سو غذاهاي اصلي و مورد نياز خويش را كنار گذاشته و از سوي ديگر به مصرف غذاهاي كاذب روي مي آورند.
003660.jpg
پيام بازرگاني تماشايي است.
لبالب از رنگ و موسيقي به علا وه چند كودك دوست داشتني.
آن ها نوشابه مي نوشند و در تبليغ ديگري بسته چيپس بزرگي را در دست مي گيرند.
پيام بازرگاني بعدي به نمايش چند بستني رنگ و آبدار تعلق دارد.
اين سياهه تمامي ندارد و كودكان در معرض بمباران دائمي اين پيام هاي بازرگاني قرار دارند.
تأثير اين صحنه ها بر كودكان چقدر است؟ و چه الگوي تغذيه اي را براي آن ها شكل داده؟
آيا مي توان با اين الگو جنگيد؟
نتايج يك تحقيق
در آخرين فصلنامه پژوهشي دانشكده بهداشت يزد بررسي قابل توجهي روي پيام هاي بازرگاني دو شبكه يك و سه سيما - به عنوان پرمخاطب ترين شبكه هاي موجود - انجام پذيرفته است.
در اين تحقيق پيام هاي بازرگاني شبكه يك و سه طي ۱۸ روز زير ذره بين رفته اند و نتايج زير در آن جلب نظر مي كنند.
از مجموع ۱۳۴ ساعت پيام پخش شده از دو شبكه فقط ۳ ساعت و ۵۰ ثانيه آن مربوط به تهيه غذاهاي بهداشتي و توصيه هاي پزشكي است.
در خلا ل برنامه هاي ويژه بزرگسالان شامل فيلم هاي سينمايي و اخبار ۲ ساعت و ۱۲ دقيقه و ۴۳ ثانيه پيام بازرگاني پخش شده كه فقط ۲۰ دقيقه و ۴۷ ثانيه به غذاهاي سالم و ۵۸ دقيقه و ۲۷ ثانيه متعلق به غذاهاي كاذب بوده.
۷ دقيقه و ۵۵ ثانيه تبليغ در اواسط برنامه كودك و نوجوان پخش شده كه ۴ دقيقه و ۳۵ ثانيه آن متعلق به غذاهاي كاذب است.
طي اين مدت ۳۷۷۲ ثانيه از پيام هاي پخش شده مربوط به غذاهاي كاذب و ۱۱۱۵ ثانيه متعلق به غذاي سالم بوده است.
۶۱۷ ثانيه پيام هاي بازرگاني مربوط به پفك بوده.
۵۱۰ ثانيه پيام هاي بازرگاني مربوط به چيپس بوده.
۵۰ ثانيه پيام هاي بازرگاني به مواد سالم مثل ماست، شير، پنير، كره، دوغ، تخم مرغ و به طور كلي تهيه غذاهاي بهداشتي بوده.
۶۰ ثانيه اختصاص به پخش پيام هاي بازرگاني مربوط به ماهي بوده.
۱۵۰ ثانيه مربوط به غذاهاي كمكي مفيد بوده.
از سوي ديگر در تحقيق مشتركي كه از سوي يونيسف و وزارت بهداشت روي ۸۰۰ هزار كودك ايراني تا ۶ سال انجام شده نشان مي دهد كودكان ايراني دچار كوتاهي قد، كم وزني و لاغري هستند. آن چه كه لزوم پرداختن مسأله «تغذيه» و «سوءتغذيه» در مورد كودكان را ضروري نشان مي دهد و به نظر مي رسد بيش از هميشه بايد اين امر مورد تدقيق قرار گيرد آن است كه الگوهاي تغذيه و مصرف كودكان و نوجوانان چگونه شكل گرفته و آن ها را به كدام سو مي برد.
غذاي كاذب چيست
در تحقيق مورد اشاره از انواع پفك، چيپس، بستني، يخمك، آلوچه، لواشك، نوشابه، شيريني و بيسكويت به عنوان غذاهاي كاذب نام برده شده است.
شايد اين غذاها در زمينه آلودگي هاي باكتري، مشكل كمتري داشته باشند ولي از نظر شيميايي و رنگ هاي طعم دار كه معمولا ً بيش از حد مجاز در آن ها به كار مي رود كاهش اشتها را در نهايت براي مصرف كننده به ارمغان ميآورند و خوردن موادغذايي مناسب توسط شخص را سد مي كنند.
بررسي انجام شده نشان مي دهد بيشترين زمان پيام هاي بازرگاني متعلق به غذاهاي كاذب است و بينندگان به صورت غيرمستقيم از مصرف غذاهاي مقوي و اساسي مثل مواد لبني و سبزيجات فاصله مي گيرند يا اساساً به اين امر ترغيب نمي شوند. بنابراين بايد به پديده غذاهاي كاذب پرداخت، به چيزي كه در فرنگ هم به عنوان « >JUNK FOOD(غذاهاي آشغال) در اشاره به انواع برگرها و نوشابه ها از آن ياد مي شود. يعني موادي كه شكم شما را پر مي كنند بدون آن كه ارزش غذايي مناسبي داشته باشند. آن چنان كه از منظر اقتصادي هم سبد خانواده ها را نشانه مي روند.
در حال حاضر قيمت يك پفك ۷۰ گرمي صد تومان است و يك چيپس ۵۳ گرمي، ۱۵۰ تومان و مقايسه قيمت آن ها با انواع ميوه ها نشان مي دهد خانواده ها مبلغ قابل توجهي را در اين زمينه مي پردازند بدون آن كه كودكانشان موادغذايي مناسبي را مصرف كنند.
چنان كه بيسكويت هاي ويفردار و كرم دار بين ۵۰ تا ۱۵۰ تومان به فروش مي روند كه فاقد هرگونه ارزش غذايي هستند.
كودك، تبليغات، مصرف
در بررسي انجام شده به جايگاه اساسي تلويزيون و برنامه هاي آن در زمينه تغذيه كودكان پرداخته شده. به عقيده محققين مربوطه ،كودكان همواره از طرفداران پروپا قرص تبليغات تلويزيوني هستند. با علا قه به آن ها نگريسته و در بسياري موارد آن ها را به خاطر مي سپرند. به همين دليل تحت تأثير مستقيم تبليغات مربوطه قرار گرفته و از يك سو غذاهاي اصلي و مورد نياز خويش را كنار گذاشته و از سوي ديگر به مصرف غذاهاي كاذب روي ميآورند.
در حال حاضر سوءتغذيه يكي از عوامل اصلي ضعف و ناتواني جسمي گروه هاي آسيب پذير از جمله كودكان و نوجوانان به شمار مي رود. به همين دليل تأثير رسانه هاي جمعي بر رفتارهاي بهداشتي برجسته شده و بايد الگوهاي رفتاري و فرهنگي مصرف اين گروه هاي سني را به صورت جدي زير ذره بين برد. نكته اي كه بندرت مدنظر قرار گرفته و والدين در تاروپود زندگي روزمره كمتر آن را جدي گرفته اند. نتيجه آن كه بچه ها ساعات متمادي را برابر يك جعبه كوچك مي نشينند و در دنيايي دور از حضور پدر و مادر الگوهاي خويش را شكل مي دهند كه تغذيه فقط يك مؤلفه آن به شمار مي رود.شبكه هاي تلويزيوني ما بسان اكثر شبكه هاي تلويزيوني بخشي از هزينه هاي خويش را با پخش پيام هاي بازرگاني تأمين مي كنند. در اين زمينه گروه ويژه اي پيام ها را كنترل كرده و سپس روي آنتن مي فرستند. اما اين كه اين گروه خصايص موادغذايي تبليغ شده را زير ذره بين ببرند در هاله اي از ابهام قرار دارد. همه اين محصولا ت غذايي اعم از نوشابه ها، پفك ها، شكلا ت ها و چيپس ها از وزارت بهداشت جواز مربوطه را براي ورود به بازار دريافت كرده اند و همين امر براي پخش تلويزيوني كافي به نظر مي رسد. درحقيقت وظيفه كنترل كيفي اين محصولات به عهده سازمان ديگري است، نه تلويزيون.
از سوي ديگر به نظر مي رسد معضل اصلي در پخش دائمي اين محصولا ت، كه كارشناسان تغذيه از آن ها با عنوان «غذاهاي كاذب» ياد مي كنند، هم نيست. مسأله اين است تلويزيون در سراسر دنيا الگوهاي ويژه خود را شكل داده، توده هاي وسيع بينندگان را نشانه رفته و تحت تأثير قرار مي دهد. مي توان در اين زمينه به گويش مردم كه تحت تأثير مستقيم تلويزيون است و نمونه هايش در اشاره به برنامه هايي كه در كشور خودمان هر شب روي آنتن مي رود اشاره كرد.
نوع لباس پوشيدن سوي آشكار ديگر نفوذ تلويزيون در جامعه و خانواده ها است كه سرانجام به خوردن و نوشيدن هم مي رسد و كودكان در اين زمينه صف اول را اشغال كرده اند. خانواده ها هر چقدر هم در مورد تغذيه خود وسواس به خرج دهند خواه ناخواه با الگوهاي برآمده از تلويزيون روبه رو خواهند شد و گريزي از اين ورطه نيست. پيام هاي بازرگاني روي علا قه بيننده و ذائقه تأمل مي كنند، روي همان چيپس و شكلات و نوشابه براي كودكان و نوجوانان و طبعاً آن ها را به مصرف بيشتر اين محصولات سوق مي دهند يا سعي مي كنند سوق دهند. بنابراين شايد يگانه ترفند رويارويي با پديده غذاهاي كاذب ساختن فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني باشد كه به صورت ساده و جذابي همان تماشاگران را كه اول، آخر و وسط برنامه ها به مصرف غذاهاي كاذب ترغيب شده اند نشانه رفته و هشدار دهد اثرات مصرف دائمي آن غذاها چه پيامدي دارد و چه بايد كرد. اين امر البته نياز به برنامه ريزي دقيق و اجراي مناسبي دارد و نمي توان طي زمان كوتاهي الگوهاي به شدت رخنه كرده در فرهنگ مصرف را دگرگون كرد يا تغيير داد.
پديده چيپس و نوشابه و ساير اقلام 
كودكان و نوجوانان صف اول مصرف كنندگان چيپس و نوشابه را به خود اختصاص داده اند. اين تركيب نه تنها براي آن ها بدل به عناصر تغذيه روزانه شده؛ بلكه جاي غذاهاي اصلي را هم گرفته است.
بسياري از مادران به خريد دائمي چيپس و نوشابه از بوفه مدارس توسط فرزندانشان اشاره مي كنند و مي گويند اين دو قلم جاي ثابتي در هزينه هاي مربوط به تغذيه كودكانشان يافته.زهرا مرادي، مادر دو نوجوان در اين زمينه مي گويد: دختر ده ساله و پسر دوازده ساله اي دارم كه به طور متوسط روزي ۴۰۰ تومان خرج خريد اجناس بوفه مدرسه شان مي كنند. آن ها بيشترين رقم را براي خريد چيپس و نوشابه مي پردازند.
اين امر سواي آن كه ماهي ده تا ۱۲ هزار تومان هزينه براي ما به ارمغان ميآورد بلكه اشتهاي آن ها را در مصرف سبزيجات و مواد لبني هم كور مي كند. ما خوب مي دانيم بچه ها در اين سن به موادغذايي اصلي نياز دارند ولي آن ها الگوي تغذيه ويژه اي براي خود ساخته اند كه هرچند غلط است ولي مبارزه با آن آسان هم نيست. ما هميشه و همه جا كنار فرزندانمان نيستيم و نمي توانيم فعاليت هاي  آن ها در مدرسه را هم كنترل كنيم.
او در پاسخ به اين پرسش كه «آيا ضرورتي دارد والدين مثلا ً روزي ۴۰۰ تومان به عنوان پول توجهي به فرزندشان بدهند؟ مي گويد: درست مي گوييد، مي توان اين مبلغ را به او نپرداخت و مثلا ً ساندويچ پنير و خيار و سبزي به او داد تا در زنگ هاي تفريح بخورد و اشتهايش هم تخفيف يابد تا سرانجام به منزل بازگردد.
اما مسأله اصلي الگوي تغذيه حاكم بر مدارس ما و روابط بچه ها در اين بستر است. بچه ها معمولا ً در زنگ هاي تفريح يا پيش از آغاز كلا س ها و پس از پايان آن ها به هم نزديك شده و به ارتباط متقابل دور از حضور معلم و مدير مي پردازند. فكرش را بكنيد در حالي كه اكثر دانشآموزان ساندويچي از بوفه مدرسه تهيه كرده يا بستني مي خورند، فرزند من نان و پنيرش را درآورده و به خوردن آن بپردازد. خوردن نان و پنير ايرادي ندارد ولي تك افتادن كودكان و نوجوانان است كه آن ها را هم سويي با جمع دور مي كند. اين امر وجه اجتماعي دارد و از طرف ديگر تأثيرش را روي الگوهاي تغذيه هم نشان مي دهد. يعني فرزند من حتي اگر غذاي مناسب در كيفش داشته باشد، به دليل تفاوت ماهوي آن با غذاي ساير بچه ها هرگز آن را در نياورده و مصرف نمي كند. به همين دليل دو بچه من بارها ساندويچي را كه بسيار مقوي بوده و آن را برايشان تهيه كرده ام دست نخورده به خانه برگردانده اند. به اعتقاد من الگوي تغذيه كودكان و نوجوانان نياز به بازنگري بسيار جدي دارد و والدين نمي توانند شير و ماست را به زور در گلوي فرزندانشان بريزند. مي توانند؟!
يكي از كارشناسان تغذيه در اين زمينه مي گويد: «اكثر خانواده هاي ايراني به الگوي تغذيه كودكانشان بي توجه هستند و البته قيمتش را هم مي پردازند.» او به عنوان مثال باز در اشاره به نشاسته فراوان در چيپس ها مي گويد: «مطالعات اخير در دانشگاه سيدني انجام شده درباره شمار بسياري از كودكان حاكي از اين است ؛كودكاني كه بيش از حد نشاسته مصرف مي كنند با افزايش ميزان هورمون انسولين در خون روبه رو مي شوند و اين امر مترادف با رشد كره چشم بوده و در نتيجه احتمال بروز نزديك بيني در كودكان را افزايش مي دهد.
او در مورد تأثير مصرف دائمي شكلا ت ها هم گفت: شكلا ت ها، چه سياه و چه سفيد، حاوي مقادير فراواني چربي اشباع شده هستند كه با ورود به خون، ميزان كلسترول را بالا  برده و احتمالا  ابتلا  به بيماري هاي قلبي را افزايش مي دهد و همه به اين امر اشراف دارند.
او در مورد عملكرد برنامه هاي تلويزيوني در رابطه با مصرف موادغذايي كاذب توسط كودكان گفت: تلويزيون نه فقط در ايران، بلكه در همه جاي دنيا الگوي تغذيه، به  خصوص الگوي تغذيه كودكان و نوجوانان را تحت تأثير قرار داده. پديده همبرگر در آمريكا اساساً از دهه ۱۹۵۰ شكل مي پذيرد، يعني در دوراني كه تلويزيون وارد زندگي آمريكايي شده است.
همين امر در مورد افزايش مصرف نوشابه ها از اين عصر به بعد جلب نظر مي كند. تلويزيون ما هم خواه ناخواه الگوهاي خود را عرضه كرده واز آن جا كه بندرت تبليغي در مورد رستوران  يا غذاي خاصي انجام مي پذيرد، اساس تبليغات ارائه شده در زمينه موادغذايي به سوي نوشابه ها، چيپس ها، پفك و شكلا ت تمايل يافته. اين تبليغات كه معمولا ً تركيبي از رنگ و موسيقي هستند بيننده را به مصرف سوق مي دهند، خصوصاً كودكان و نوجوانان را.
او در مورد رويارويي خانواده ها و خصوصاً والدين در اين زمينه مي گويد: نمي توان بچه ها را از تماشاي تلويزيون محروم كرد و مثلا ً از تماشاي برنامه هاي كودك و از سوي ديگر نمي توان پديده تبليغ را نفي كرد. همه شبكه هاي تلويزيوني در سراسر دنيا بخش عمده اي از هزينه هايشان را از طريق پخش پيام هاي بازرگاني كسب مي كنند اما شايد بتوان درون خانواده به بازنگري الگوي تغذيه كودكان دست زد و آن ها را به سوي مصرف مواد غذايي كه بدان نياز دارند، سوق داد. بي ترديد بچه ها بسياري از چيزها را از والدين خويش ميآموزند و به اعتقاد من الگوي تغذيه بسياري از والدين هم تركيب درستي ندارد. كافي است به سفره بسياري از خانواده ها بنگريد كه چگونه نوشابه هاي لبالب از موادقندي و رنگ جاي آب گوارا را گرفته.

زرد آلو
003663.jpg
ليلا  آرمان 
شكر پاره يا زردآلو از جمله ميوه هاي بسيار شيرين است. قيسي، آغچه نبات و نوري از خانواده زردآلو هستند. رنگ زرد آن به علت وجود كاروتن است. رسيده اين ميوه بسيار شيرين بوده و كال آن دير هضم است و باعث نفخ مي شود.
اين ميوه سرشار از ويتامين «آ» بوده كه در رشد اطفال نيز مي تواند مؤثر باشد. همچنين داراي ويتامين «ث» و آهن است كه نقش خون سازي دارد؛ البته اگر آن را به صورت رسيده مصرف كنيد.
مغز هسته زردآلو ضدنفخ است و مصرف آن بعد از خوردن زردآلو توصيه مي شود.
اگر ميوه تازه در دسترس نداريد مي توانيد برگه قيسي (قيسي خشك شده) را خيس كرده و استفاده كنيد كه ملين  است.
زردآلو در گرمازدگي مؤثر است. بهتر است در مصرف زردآلو زياده روي نكنيد، زيرا باعث اختلال در هضم و به هم خوردگي روده شده و فرد دچار اسهال مي شود.
مصرف اين ميوه در زنان باردار، افراد كم خون و ورزشكاران سفارش شده است.

بازارچه خوراك
003666.jpg
003669.jpg
003687.jpg
003690.jpg
003684.jpg

بازارچه خوراك
گوناگون
|  بازارچه خوراك  |   گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |