يكشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۹۴
هنر
Front Page

نشستي درباره هويت و آموزش در موسيقي
موسيقي فاخر موسيقي نظام مند
007725.jpg

ثريا اميني
نشست تخصصي «هويت و آموزش در موسيقي» دوم خرداد ماه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار شد.در اين نشست الهه شيخ الاسلامي مدرس موسيقي،  دكتر هومان اسعدي عضو هيأت علمي دانشگاه تهران در حوزه پژوهش هنر، دكتر سيد حسن ميثمي مدرس دانشگاه، دكتر علي زاده محمدي روانشناس پژوهشهاي باليني، دكتر ساسان فاطمي پژوهشگر و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران و فريد سلمانيان معاون مركز موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به بررسي هويت و آموزش در موسيقي پرداختند. در ابتداي اين نشست دكتر اسعدي بااشاره به عوامل موجود در خصوص هويت موسيقي و آموزش آن گفت: براي سنجش اين محورها مهمترين اولويت ، سنجش هويت موسيقي در نوع ايراني آن است كه موضوعات فراواني را تحت پوشش خود قرار داده است. وي افزود: در پژوهش و بررسي ادبيات موسيقي با دو نوع رويكرد مواجه مي شويم: رويكرد متن گرايانه كه با توجه به تعريف ساختار گرايانه به عنوان متن نظير نحوه سازماندهي اصوات به گونه زيبا شناختي آن است كه اين نگرش از ديد موسيقي شناسي قومي مورد اعتراض قرار گرفت.
اسعدي دليل اين امر را در باور اين موسيقي شناختي قومي دانست و اظهار داشت بر طبق اين ديدگاه چند ركن مهم در تعريف موسيقي ناديده انگاشته مي شود در حالي كه موسيقي سيستمي از نشانه هاي صوتي حاصل از حوزه فرهنگ و ايده هاي انساني كه سازنده و دريافت كننده آن نيز محسوب مي شود به شمار مي آيد. در اين ميان برخي آن را مي سازند و گروهي ديگر آن را دريافت مي كنند.
وي ادامه داد: نگرش نوع دوم در خصوص سيستم و فرهنگ موسيقايي است كه همان سيستم اصوات، ريتم ها، فرمها و ساختار شناختي آن است. قابل توجه آن كه فرهنگ موسيقايي فقط مشتمل بر اصوات نيست بلكه رفتارها، باورها، ديدگاهها و پندارها و حتي اشيايي كه در ساختن و پروراندن فرهنگ و موسيقي نقش دارند را در برمي  گيرند و به آن شكل مي دهد. اين نوع باورها، پندارها، گرايشات، فرهنگ و چگونگي تأثيرگذاري آنها بر روي اصوات موسيقي شناسي مورد مطالعه و تحقيق قرار مي گيرد. اين پژوهشگر خاطر نشان كرد: از آنجا كه هويت با فرهنگ در ارتباط است مي توان از زاويه موسيقي شناسي وارد شد و با توجه به هويت در موسيقي كه بخشهاي بسياري را در بردارد بايد به مفهوم رايج آن در ميان مردم تأكيد نشود. هويت توجه به اصل، ريشه، سنت، كلمات و گفتمان در چارچوب قوم، نژاد، زبان، دين و مرزهاي جغرافيايي است.
اين استاد دانشگاه با اشاره به انواع مختلف موسيقي در حوزه هويت موسيقي ايراني يادآور شد: انواع موسيقي كلاسيك، رديف دستگاهي، موسيقي شهري و موسيقي مردمي در تمام مناطق مختلف ايران و در ميان توده هاي مردم وجود دارد كه لالايي ها، مطربها و موسيقي هاي مختلف سنتي از اين جمله به شمار مي رود. البته نبايد از اين نكته غافل شد كه دو ركن «مردمي بودن» و «كلاسيك» در موسيقي سنتي يا مردم پسند از تأكيد بيشتري برخوردار است. از سوي ديگر حفظ هويت به يك چالش مهم و جدي در جريان موضوع جهاني شدن تبديل شده كه از اين ميان چندين گرايش فكري پاي به عرصه وجود گذاشته است.
اين عضو هيأت علمي دانشگاه تهران با بيان سه نظريه موجود در قبال جهاني شدن در حوزه هاي پنج گانه موسيقي كه شامل آموشي، نظري (بهره گيري از هويت شناسي، تئوري هاي موسيقي در روند موسيقايي وپيرامون آن)، روانشناختي، جامعه شناسي، اقتصاد و مديريت مورد تحقيق و جست وجو قرار داد و افزود: ديدگاههاي سنت گرايانه يكي از آنها است كه بر حفظ اصالت ها با نگرش انجمادي تأكيد دارد به گونه اي كه مانع از تحرك و پويايي فرهنگ و موسيقي مي شود كه نگران كننده نيز هست.
وي در خصوص رويكرد غرب گرايانه اين نظريه اظهار داشت: اين رويكرد بيانگر تسليم شدن در برابر روند جهاني شدن است و هدف آن سوق دادن موسيقي ايراني و مردمي به سوي موسيقي اروپايي است.
وي نظريه سوم را نيز همسو با رويدادهاي جهاني با حفظ و ترويج پويايي و فعال كردن سنت دانست و ادامه داد: اين عقيده با تأكيد بر هويت و فرهنگ گذشته پايه ريزي مي شود كه البته پويايي نيز در بخشي از سنت موسيقي كشور به طور وضوح وجود دارد.
دكتر اسعدي در بخش پاياني سخنان خود بيان كرد: حفظ ميراث موسيقايي شاخه هاي مختلف دارد، در نظر اول پژوهش محسوب نمي شود. اما ثبت و گردآوري آن به معني حفظ ميراث موسيقايي، زيربناي تمام پژوهش ها به شمار مي رود. بديهي است كه اگر روايات، راويان كنوني موسيقي يعني استادان موسيقي به همراه موسيقي شفاهي از بين برود بخش بزرگي از گنجينه موسيقي ايران نابود خواهد شد.
در ادامه دكتر علي زاده محمدي ديگر سخنران اين همايش به بررسي هويت و آموزش در موسيقي پرداخت و گفت: اين امر زواياي مختلفي دارد و پديده اي چند متغيره به حساب مي آيد. از منظر و جنبه فردي يعني جايگاه روان عصب شناختي آن بايد وارد شد، هر چند كه هويت موسيقايي و هويت در موسيقي از پيشينه بنيادي برخوردار است. از اين راه و نيز با توجه به اين دو موضوع به ساختارهاي بنياني و شهري مي توان نزديك شد. اين مقولات، مقولات همگاني هستند و هويت با رشد آدمي به لحاظ عصبي و زيستي پيوند ناگسستني دارد.
وي همچنين تأكيد كرد، اگر انسان اوليه در محيطي بدون محرك و با توجه به وجود ظرائف عصب شناختي و مغزي و قابليت هاي آن قرار مي گرفت، پديده هاي موسيقايي از جمله حركات، رقص، آواز و به طور كلي تظاهرات موسيقي را از خود نشان مي داد. مغز گرايش زيستي به موسيقي دارد و زمينه هاي زيستي و رواني آن در دوره هاي تحول و رشد، گرايش هاي عصب شناختي و موسيقي را فراهم مي كند.
اين پژوهشگر روانشناس با اشاره به پژوهشهاي انجام شده در خصوص گرايش هاي مختلف و محركهاي مغزي يادآور شد: نتايج اين تحقيقات خالص نيست اما مي توان گفت محركهاي مغزي به سوي سازماندهي ها، گرايشها و سبكهاي مختلف تمايل دارد زيرا احساسات و قابليت هاي فراوان ذهني در رشد طبيعي اسكان دارد. اگر چه هويت در روانشناختي در نظر اول ثابت نشان مي دهد اما در حقيقت جاري، متغير و فعال به شمار مي آيد.
عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اين كه حس خودپنداري و حفظ آن در شرايط بيولوژيكي و زيستي مرحله به مرحله تغيير مي كند، تصريح كرد: اين حس از رويكرد روانشناختي در شرايط متفاوت نيازمند سازگاري،تطابق و تعادل جويي مناسب با آن و نيازهاي مربوطه است و از نظر فرهنگي حفظ ميراث و از ديد تاريخي و باستاني حفظ قوميت ها و مليت ها را در برگرفته و پديده اي پويا است كه به تغيير و تحول نيازمند است. اگر چه اين تغيير و تحولات اساسي همراه با توليد اضطراب و ترس همراه خواهد شد و از سوي ديگر خود پندارهاي شخصي و ملي اگر تعادل مناسبي نيابد دچار دوگانگي، بيگانگي و اختلالات ديگر مي شوند.
دكتر زاده محمدي در ادامه تصريح كرد: تغييرات بيش از حدي كه خارج از رشد طبيعي فرهنگ موسيقايي انجام مي شد و توقف هايي كه موسيقي با آن مواجه مي شود، سبب خيزش رشد به شكل دروني و فرهنگي در جامعه بدون ايجاد بستر مناسبي براي رشد موسيقي خواهد شد. موسيقي به گونه اصواتي به شكل الگوهاي صوتي (ترواره هاي صوتي) در مغز ايجاد مي كند كه مهمترين و در عين حال ساده ترين عنصر آن دو «نت» است كه با فاصله خاص از يكديگر ايجاد الگوي صوتي مي كند. هر چند كه گاهي يك نت نيز مي تواند الگوسازي كند. وي افزود: از طرف ديگر اين الگوها مي تواند به شكل كوتاه و بلند توليد شوند و در حالتي كه اصوات كوتاه هستند مانند محيط كم سروصدا كه پيچيدگي هاي صوتي كم دارد و رودرروي افراد از اين محيط به محيط هاي پرسروصدا مشكل ساز و آزاردهنده خواهد شد.
اين پژوهشگر در بخش ديگري از سخنان خود تأكيد كرد: موسيقي نسبت به مقوله هاي ديگر هنري مثل نقاشي مقوله اي زودرس است. به همين دليل برخي از موسيقيدانان در سنين بسيار پايين مي توانند از پردازش هاي خوب موسيقايي برخوردار نشوند. افرادي نيز هستند كه با وجود سواد ناكافي نت هاي موسيقي و اصوات را به خوبي مي شناسند و با كمترين اطلاعات اوليه مي توانند موسيقي مناسبي ارائه دهند.
در ادامه نشست فريد سحانيان گفت: هويت شناسي دغدغه كساني است كه به نحوي به فطور و خلاقيت انديشيدند. در نوآوري و خلاقيت آنچه كه مورد محك قرار مي گيرد هويت خواهد بود كه هويت دو قوم، قبيله ملت در نگاه اول سنگ نوشته ها، آثار باستاني، ظروف سفالين و خشتهاي خام كهن را در بردارد. وي در ادامه افزود: به نظر مي رسد موسيقي ديداري در اين ميان سخنان ناگفته بسياري دارد. بنابراين كار گروه پژوهش هنر نيز ساماندهي اولويت هاي پژوهشي است و انديشه وران و پژوهشگران ظرائف موسيقي و نكات پنهان و مهم آن را بايد بيابند و درخصوص هويت و با تكيه بر آن بيان كنند.
معاون مركز موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: شايد نگاه به خشت خام، جغرافياي فرهنگي و قبيله اي را نشان دهد اما شنيدن موسيقي آن حوزه مي تواند خاستگاه و زادگاه آن را تبيين كند. موسيقي از ظرفيت هاي بسيار بالايي در بيان هويت برخوردار است. اما متأسفانه با توجه به تغييرات و تحولات رسانه هاي جمعي اين بخش از ظرفيت موسيقي مكتوم مانده است و اگر در حيطه آموزش بخش مورد نظر مورد ملاطفت و توجه كافي قرار گيرد، بسيار مقبول خواهد افتاد.
007728.jpg

اين كارشناس جامعه شناسي در بخش ديگر از سخنان خود با اشاره به تنوع و تراكم اقوام گوناگون در ايران افزود: تاكنون اين اقوام به شكل مستقل مي زيستند و ۱۴ نوع موسيقي نواحي توسط پژوهشگران اين عرصه تدوين شده است. ميزان تعامل هاي اين اقوام در حوزه موسيقي در خور و قابل توجه است و جالب اينكه اين تعاملات با حفظ هويت موسيقايي خرده فرهنگ ها همراه بوده و ارتباط متقابل ميان آنها انجام  پذيرفته است. وي افزود: همچنين در ادبيات اين گونه موسيقي كلماتي درباره مفاهيم متعالي و بزرگ نيز مشاهده مي شود. اين واژگان شباهت بسياري به زبان مادري، هويت ملي آنها دارد كه با توجه به گوناگوني اين اقوام به طور مشترك ديده مي شود.
اين پژوهشگر عرصه موسيقي همچنين بيان كرد: كساني كه علاقه بسياري به حفظ موسيقي نواحي و سنتي دارند، نگراني ها و اضطراب هاي موجود درخصوص هويت و نسلهاي بعدي را بيش از پيش در آنان افزون مي كند. يكي از نكات حساس كه بايد مورد پژوهش و مطالعه جدي قرار گيرد چگونگي انتقال حساسيت و ضرورت تكيه بر هويت و پويايي آن به نسل امروزي و جوان است.
وي افزود: برخي اوقات انگاره ها و فرضيات پيشين فرهنگي اين نسل با روحيه روانشناختي آنان بسيار متناقض به نظر مي رسد. به همين منظور يكي از اولويت ها در اين باره چگونگي ايجاد پيوند ميان توان نسلها با پديده متقن هويت است و بايد اين رگه هاي موسيقي را در سلسله مراتب آموزشي و مواد آنها ثبت و ابلاغ كرد و اينكه سهم و نقش اين مقاطع آموزشي اعم از آكادميك و غيرآكادميك چيست.
سلمانيان با اشاره به نقش رسانه ها در اين تحول و پويايي تأكيد كرد: قالب موسيقايي رايج در ايران بر سه عنصر ساز، زبان و ملودي متكي است. تمامي اقوام ايراني براساس ساختمان ذهني، شرايط اقليمي جغرافيايي و ويژگيهاي خود، ساختمان سازي دارند كه بعد مجهول آن تعيين و تفكيك ساختاري ايراني و خارجي به شمار مي آيد.
وي افزود: مفاهيم و مضامين در ادبيات نواحي مختلف ايران از تنوع خاصي برخوردار است. در كنار داستان ها و افسانه هايي كه در كتاب هاي كهن و قديمي وجود دارد، حافظ خواني، بيدل خواني و امثال آن توسط موسيقي هاي نواحي اصالت يافته اند.
وي همچنين ادامه داد: اين نوع موسيقي نگاه بسيار هدفمند، نظام مند و مهم به ادبيات فاخر دارد و ضمن رعايت هويت فرهنگي خود رويكردهايي به مفاخر ملي و موسيقي سنتي نشان مي دهند.
سلمانيان با اشاره به اهميت اين نوع شعار و موسيقي در اين طيف از فرهنگ ها گفت: اين آثار در برگيرنده مقوله هايي از جمله مام بزرگ (وطن)،  ايران بزرگ، مفاخر كهن و تاريخ اقوام ايراني است كه رگه هاي آن در برابر تند باد حوادث اجتماعي و سياسي محفوظ مانده است.
وي تصريح كرد: نگاه كلي به آثار مذكور مي تواند سرآغاز راهي براي يافتن چگونگي تقيد اقوام ايراني به قوميت خودشان قلمداد شود. شاخصه اي كه باعث رشد، ركود و پويايي در بخش موسيقيايي و تغيير و تحول آن مي شود. وي همچنين با بيان فرضيه هاي اوليه پيرامون اشعار و ترانه هاي مردم و نوع نگرش به ايده آل ها و الگوهاي ادبياتي اظهار داشت: هر گروه و قومي سعي كرده است كه نگاهي والا و فاخر نسبت به ادبيات خود داشته باشد. اما نكته مهم اينجاست كه در ربع قرن اخير بايد ديد سياست هاي هنري و فرهنگي اعم از سنتي و علمي به منظور شفافيت، پررنگ سازي و پالايش موسيقي گام برداشته و يا خنثي  سازي و حتي تخريب را دستور را خود قرار داده است.
اين پژوهشگر از ديگر ويژگي هاي موسيقي را نواحي تشابهات ساختمان موسيقايي ميان بخش هاي مختلف نواحي ايران به شكل رمزگونه دانست و گفت: موسيقي بختياري، كردي و ترك با وجود تنوع داراي ساختمان مشابه هستند.
سلمانيان در پايان سخنان خود تأكيد كرد: با دنياي بيگانه از طريق موسيقي بهتر مي توان سخن گفت و بايد تلاش كرد تا مطالعاتي جدي و تحقيقات بسياري انجام گيرد و با همگرايي يا گونه هاي متفاوت موسيقي تكيه بر هويت در سير تحول و مدرنيسم ساختار و چارچوب راه انتخاب شود.
در ادامه دكتر ساسان فاطمي به بررسي در خصوص فرهنگ موسيقي پرداخت و گفت: در مورد موسيقي علاوه بر اصول، ساختار و مسائل متنوع آن حواشي نيز وجود دارد كه فرهنگ موسيقي را مي سازد و به عبارت ديگر موسيقي به شكل فرهنگ ساز در مي آيد. وي افزود: در خصوص هويت موسيقايي بايد به حفظ مسائل فني و ساختاري آن و همچنين به بعد فرهنگي و فرهنگ  سازي آن در امر آموزش توجه شود. وي ادامه داد: از نظر بعضي پژوهشگران، موسيقي سنتي يا كلاسيك ايران از نظر فرهنگي جنبه هاي رازورزانه و عرفاني دارد و فرهنگي است كه اين نوع موسيقي را ساخته است. وي افزود: بنابراين در آموزش اين موضوع بايد مورد تأمل فراوان قرار گيرد. زيرا در ساختن فرهنگ دخالت مي كند. در حالي كه برخي ديگر بر اين باور هستند كه اين خصيصه مي تواند ابعادي از موسيقي ايراني و نه لزوماً ويژگي ذاتي و دروني موسيقي مورد توجه قرار گيرد. دكتر فاطمي با اشاره به جنبه هاي مختلف فرهنگي پيرامون موسيقي اظهار داشت: آنچه در خصوص سيستم موسيقايي و آموزش آن ضرورت دارد اين است كه در مؤسسات موسيقي نظام ريتم و مسائل فني و به طور كلي ويژگي هاي موسيقي آن طور كه بايد انتقال پيدا نمي كند يا به نحو مطلوبي منتقل نمي شود. وي افزود: گرايش هاي ويژه اي در اين خصوص وجود دارد كه از جمله نظريه برتري سيستم مستقيم موسيقايي غرب است. برخي اين سيستم را نظامي پيشرفته و علمي مي دانستند كه بايد براساس آن آموزش موسيقي انجام مي پذيرفت. اين جريان فكري از قرن ۱۹ تا كنون در ايران رواج دارد.
وي همچنين يادآور شد: با اين حال برخي از پژوهشگران غربي كه نسبت به موسيقي اقوام ديگر تمايلي  نشان نمي دهند بر اين باور هستند كه براي شناخت و بررسي آثار موسيقيايي ملل بايد نگاه غربي زدوده شود و با تكيه بر ترمينولوژي و اطلاع شناسي به آنها نگريسته شود.
دكتر فاطمي در خصوص تغييرات به وجود آمده در سيستم هاي آلات ساز با توجه به نگرش غربي گفت: تا حدود ۵۰ سال پيش صداي زير، «پايين» و صداي كلفت يا بم در «بالا» قرار داشت اما با ورود بينش هاي غربي، مكتب هاي سازي ايراني از آنها الگوبرداري كردند و زيبايي شناسي هويت، دچار خدشه شد. اين نوع تفكر، علمي بودن تئوري هاي موسيقي غربي و قطعيت اجراي آن را يادآور مي شد.
اين عضو هيأت علمي دانشگاه تهران با تقسيم بندي دانشگاه هاي كشور در عرصه تئوري هاي موسيقي خاطرنشان كرد، برخي از مراكز آكادميك و هنرستاني كشور، مصرانه نوع غربي و بعضي ديگر نوع غير غربي را ترويج مي دهند، اما نكته حائز اهميت اين است كه به عنوان اولويت مهم پژوهشي بايد، ويژگي هاي آموزشي و موسيقي كلاسيك در بعد رسمي متجلي، مورد پژوهش قرار گيرد و در طيف گسترده نمايان شود و در تحقيقات از منابع و مراجع اصيل مناسب و مطمئن استفاده شود.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |