نگاهي به عنصر «زيبايي» در رمان «زمان هيچ گاه براي موشها متوقف نمي شود» نوشته: مايكل هوآي، ترجمه الهام اخوان ذاكري
هميشه در زمان جاري
|
|
علي الله سليمي
واژه «زيبايي» از جمله مفاهيم انتزاعي است كه تعاريف مختلفي پيرامون آن ارائه شده است، گستردگي معنايي اين واژه باعث شده تعابير مختلف خود را به اين واژه نزديك نمايند. در اين رهگذر ارائه يك مفهوم واحد از اين واژه فراگير كاري بس دشوار است. «زيبايي» را مي توان در دنياهاي مختلفي جستجو كرد. اما يكي از دنياهاي سرشار از اين عنصر خيال انگيز جهان ادبيات است، كه در شاخه هاي مختلف آن رگه هايي از اين واژه تحسين برانگيز به وفور يافت مي شود.
در ميان گونه هاي مختلف ادبي، ساختار روايتي «رمان» يكي از محمل هاي تراوش انواع زيبايي ها در قالب كلمات است. كلماتي كه با شيوه هاي گوناگون چينش، گونه هاي متنوعي از زيبايي ها را به نمايش مي گذارند. در همين رهگذر رمان «زمان هيچ گاه براي موشها متوقف نمي شود» نوشته مايكل هو آي، با ترجمه الهام اخوان ذاكري قابل توجه است كه اخيراً چاپ سوم آن توسط نشر ايران بان در بازار كتاب توزيع شده است.
در كتاب « زمان هيچگاه براي موشها متوقف نمي شود» محوريت موضوعي داستان با همان واژه آشناي «زيبايي» است. گويي نويسنده تدبيري انديشيده است تا بار ديگر زيبايي هاي جهان را به رخ بكشد. زيبايي هايي كه بشر امروز از درك آنها در بسياري از موارد عاجز گشته است.
مايكل هوآي اين نويسنده چيره دست آمريكايي، اين بار از عنصري به نام داستان، براي بيان مفاهيمي انتزاعي همچون «عشق» و «زيبايي» سود جسته است.
ساختار روايتي رمان به شيوه قصه در قصه است و در آن با پيشروي مخاطب در طول روايت كليت رمان، گره هاي داستاني يكي پس از ديگري گشوده مي شود و چشم انداز كلي داستان به شكلي انسجام يافته نمايان مي شود.
نويسنده شيوه قصه پردازي فراواقعي (سوررئاليستي) را براي بيان داستان خود برگزيده است و عمده ترين وجه مشخص اين انتخاب گزينش شخصيت هاي حيواني براي جهان داستاني كتاب است.
ماجراهاي داستاني كتاب در دنياي حيواني (موشها) اتفاق مي افتد. اما اعمال و رفتار اين شخصيت هاي حيواني، كاملاً شبيه رفتار واعمال انساني است. به عبارت ديگر پس زمينه و بستر فراهم شده براي جهان داستاني، كاملاً منطبق با دنياهاي انساني است، فقط نوع شخصيت ها تعويض شده است.
شخصيت محوري رمان «هرماكس تانتاموك» ساعت ساز يك شهر امروزي است. اين موش ساعت ساز مشتريهاي فراواني دارد كه آنها نيز از اجتماع موشها انتخاب شده اند از جمله دوشيزه لينكا پرفلينگر كه موش ملوسي است و به شغل خلباني اشتغال دارد. ديگر شخصيت هاي داستاني كتاب نيز از جامعه موشها انتخاب و اعمال و رفتار انساني به آنها سپرده شده است.
شايد يكي از علل چنين انتخابي به تنوع و تازگي در روايت مربوط باشد كه كمتر چنين انتخابي از جانب نويسندگان صورت مي گيرد مگر در موارد ويژه كه نويسندگان براي بيان مفاهيم سمبليك و استعاري و در مواردي نمادين به چنين شخصيت هاي غير انساني متوسل مي شوند. مايكل هوآي در ابتداي داستان طرح و توطئه محكمي را انتخاب مي كند. هرماكس تانتاموك موش تنهايي است كه از پس ديداري كوتاه با خانم لينكا پرفلينگر به نوعي شيفته و علاقه مند اين موش زيبا مي شود. بر اثر اتفاقاتي كه پيش مي آيد ديدار دوباره لينكا فلينگر با هرماكس تانتاموك به تأخير مي افتد. در اين فاصله خانم «توكامرتسلين» يكي از همسايه هاي آقاي هرماكس تانتاموك كه عرضه كننده لوازم زيبايي و بهداشتي ميلانيوم است به هرماكس تانتاموك يادآوري مي كند كه از درك زيباييهاي پيرامون عاجز گشته و بهتر است در اين باره تجديد نظري بكند.
تانتاموك بعد از شنيدن اين حرفها راجع به خودش سخت به فكر فرو مي رود و نهايتاً براي چاره انديشي در اين باره به سراغ موش ديگري مي رود به نام «مرين» كه سابقه دوستي چندين ساله با تانتاموك دارد و حرفهاي آزاردهنده راجع به خودش را در قالب سؤالي از مرين مي پرسد: «مرين مي تواني حقيقتي را بگويي؟ آيا فكر مي كني كه من قدرت حس و درك زيبايي ها را دارم؟» (ص ۴۵)
همين سؤال كليدي در ادامه پاسخ هاي متنوعي را در پي دارد كه كليت رمان «زمان هيچ گاه براي موشها متوقف نمي شود» را شكل مي دهد.
مايكل هوآي، در اين كتاب با روشي نوين تلاش كرده تا جنبه هاي گوناگون زيبايي معنوي و زيبايي موجود در پيرامون انسان ها را با زباني ساده به خوانندگان همه گروه هاي سني منتقل كند و توجه انسان ها را به جزئيات محيط زندگي شان معطوف سازد.
به عقيده نويسنده انسان معاصر در امواج و تلاطم زندگي روزمره امروزي از بسياري از زيبايي هاي پيرامون خود غافل است. او انسان را در اين گير و دار سرزنش نمي كند. بلكه راههاي بازشناخت زيبايي هاي فراموش شده را دوباره به انسانهاي عصر حاضر يادآوري مي كند. الهام اخوان ذاكري مترجم اين كتاب با دقت در ريزه كاريهاي نثر مايكل هوآي توانسته آن نثر آهنگين و شاعرانه نويسنده را به زيبايي منعكس كند تا از عظمت زيبايي هايي كه نويسنده مد نظر داشته كاسته نشود. با مرور كتاب حاضر مخاطب به انديشيدن دوباره درباره درك زيبايي هاي اطرافش واداشته مي شود. مخاطب به اين انديشه دست مي يابد كه بايد نگاهي تازه به اشياي پيرامون خود داشته باشد. همچنين رفتارها و اعمال اطرافيان را با بينشي جديد بسنجد.
«زمان هيچ گاه براي موشها متوقف نمي شود» اشاره استعاري به استمرار زيبايي ها در گستره بي نهايت است و اينكه زيبايي پايان ندارد.
|