«تد» براي رسيدن به كويرهاي ايران راه سختي را پشت سر گذاشته. او مي گويد: من براي يك سري مطالعات صحرايي به افغانستان رفتم، مجبور شدم ريش هايم را بلند كنم
در اين سفرهايي كه به ايران داشته ام به اين نتيجه رسيده ام گونه هاي زيادي در ايران وجود دارد كه هنوز شناسايي نشده و يا اگر هم شناسايي شده به اسم گونه هاي ديگر شناخته شده است
معصومه صفايي
پروفسور تئودور پاپنفوس يكي از بزرگترين خزنده شناسان دنيا ، ۳۰ آوريل پس از پشت سر گذاشتن مراحلي نه چندان راحت وارد ايران شد تا تحقيقاتش را بر روي خزندگان ايران ادامه دهد.
پروفسور تئودورپاپنفوس يكي از اساتيد دانشگاه بركلي كاليفرنيا است. ۱۸ سال است كه تحقيقات خود را بر روي خزندگان خاورميانه آغاز كرده است و تاكنون قزاقستان، چين، تركمنستان، ايران و تركيه را در برنامه كاري خود مورد بررسي قرار داده است. او ۵ سال است كه به ايران مي آيد. اولين بار سال ۷۸ به دعوت مهندس هوشنگ ضيايي متخصص پستانداران و نويسنده كتاب راهنماي صحرايي پستانداران ايران به ايران آمد. تاكنون ۴بار به ايران سفر كرده و در تمام گشت وگذارها تيمي از دانشجويان علاقه مند او را همراهي كرده اند.
پرفسور «تئودور پاپنفوس» كه بچه ها او را «تد» خطاب مي كنند درباره دانشجويان همراهش مي گويد: «من در ابتدا اصلاً فكر نمي كردم كه در ايران هم كساني باشند كه به صورت تخصصي روي حيات وحش و به خصوص خزندگان كار كنند اما حالا بعد از چند باري كه به ايران آمدم در سفرها از همراهي علاقه مندان و دانشجويان برخوردار شدم. مي بينم كه پتانسيل هاي بسيار بالايي در بچه ها است به طوري كه اگر زمينه فعاليت و كار براي آنها ميسر شود در آينده از محققان برجسته خواهند شد.»
«تد» اين بار بيشتر غرب ايران را مورد بررسي قرار داده است او سفرش را از «توران» آغاز كرده و در طول اين مدت طبس، نايبند، بيرجند، منجيل، كرمانشاه، سيستان و بلوچستان را مورد بررسي قرار داده است. اما چرا اين مناطق؟ او مبناي كار خود را كتاب سوسمارهاي ايران اندرسون قرار داده و با توجه به پراكندگي هاي ذكر شده گونه هاي مختلف در سطح كشور به اين مناطق سفر كرده، از نمونه هاي موردنظر زنده گيري مي كند و با مطالعه بر رويDNA ، در واقع تحقيقات تكميلي را انجام مي دهد.
«تد» در اينباره مي گويد: « در اين سفرهايي كه به ايران داشته ام به اين نتيجه رسيده ام گونه هاي زيادي در ايران وجود دارد كه هنوز شناسايي نشده و يا اگر هم شناسيايي شده به اسم گونه هاي ديگر شناخته شده است اما مطالعات ژنتيكي نشان مي دهد، اين گونه ها، گونه هاي جدايي هستند. »
اما مهمترين قسمت اين سفر كه مي توان گفت انگيزه اصلي «تد» از حضور در ايران بوده است، سفر به «ايرانشهر»، واقع در استان سيستان و بلوچستان سرزميني خشك كه به دليل خشكسالي هاي اخير به ندرت جنبده اي را مي توان در آن يافت. مهندس هانيه غفاري يكي از همراهان «تد» در سفر اخير (سفر به ايرانشهر) مي گويد: «در سفر به ايرانشهر به جز ۳گونه خزنده هيچ موجود زنده اي در صحرا نديديم. حتي يك ملخ يا يك مورچه در طول ۴ روزي كه اينجا بوديم فقط يك عقرب ديدم. يكي از محيط محيط بانان منطقه مي گويد: «در اين منطقه ۷ سال است باران نباريده و به همين دليل ۹۰ درصد حيات وحش اينجا از بين رفته است دو هفته پيش هم جنازه يك پلنگ كه به دليل خشكسالي مرده بود را پيدا كرديم.»
در بيرجند هم اين طور كه مي گويند وضع بهتر از ايرانشهر نبوده و تمام چشمه ها و آبگيرها خشك خشك است.
و ما اصل مطلب «چرا ايرانشهر». حدود يك سال پيش در يك سفر تحقيقاتي مهندس هادي فهيمي، از محققان حيات وحش به همراه مهندس جوكار در جاده ايرانشهر به طرف بمپور، لاشه سوسماري از جنس اسكينك را پيدا مي كنند كه حضور آن تنها از خوزستان گزارش شده بود. اما اين گونه اين بار در فاصله حدود ۸۰۰ كيلومتري زيستگاه قبلي يعني در بيابان هاي سيستان رويت مي شود. مهندس فهيمي مي گويد: «در ۸ كيلومتري ايرانشهر به طرف بمپور در اطراف يك كوير ماسه بادي گونه اي از سوسمارها را ديدم كه احتمالاً باد آن را به وسط دشت كشانده بود فكر كرديم حتماً اين گونهScincus Scincus Conirostris يعني اسكينك ايراني است كه به آن ماهي ماسه بلانفرد هم مي گويند كه در كتاب سوسمارهاي ايران محدوده پراكندگي آن به خوزستان محدود بوده اما حالا ما آن را در سيستان و بلوچستان يافته بوديم. البته اين گونه مرده بود و تا حدودي پوست بدنش هم جدا شده بود و به درد مطالعات ژنتيكي نمي خورد من اين قضيه را از طريق پست الكترونيكي براي پروفسور «تد» شرح دادم.» و تيم خزنده شناس ايراني به همراه دو خزنده شناس امريكايي يعني پروفسور تئودور پاپنفوس و دكتر جيم پرهام به دنبال يك گونه احتمالاً جديد «اسكينك ايراني» راهي ايرانشهر مي شوند.
در اطراف ماسه بادي بوته اي مي يابند كه سوراخ هاي زيادي اطرافش هست و ردي شبيه رد اسكينك به اين شكل ....به وفور در حاشيه آن به چشم مي خورد تله كار گذاشته مي شود و همگي هشت ساعت تمام در گرما به انتظار مي نشينند اما هيچ خبري نمي شود حتي تعدادي از بچه ها بدون امكانات شب را در كنار تله به صبح مي رسانند. اما هيچ خبري از اين خزنده نمي شود با بررسي بيشتر مشخص مي شود كه اين رد مربوط به يك جونده است نه خزنده. رد اين جونده شبيه اسكينك با همان رد دم و دست و پا ولي جاي دست و پاها بزرگتر است كه به دليل قديمي بودن رد، جاي دست و پاها كمي با شن پر شده و كوچكتر به نظر رسيده بود اما بعد از تلاش هاي بسيار نمونه اي از يك اسكينك به تله افتاد كه متاسفانه به دليل گرماي شديد بعد از ۱۰ دقيقه مرد و اجازه تحقيقات دقيق تر را به محققان نداد و در نتيجه هنوز مشخص نيست كه اين گونه همان گونه موجود در خوزستان است يا يك گونه جديد.
البته در حاشيه اين سفر گونه اي ديگر به نامCytropodion Iongipes Iongipes گكوي انگشت دراز نيكولسكي زنده گيري شد كه آخرين بار در شمال خراسان رويت شده بود و مهندس پرويز بختياري آن را براي نخستين بار در اطراف طبس مشاهده و زنده گيري كرد اما متاسفانه نمونه گم شد! ولي بعد ۲نمونه ديگر از اين گونه مجدداً زنده گيري و براي بررسي بيشتر به تهران منتقل شد.
پس از بازگشت اين تيم به تهران، موسسه اكوتورايران سميناري را ترتيب داد تا نتايج تحقيقات تئودور پنفوس و جيم پرهام در آن ارايه شود.
اين سمينار با حضور جمعي از محققان، دانشجويان و علاقه مندان محيط طبيعي روز چهارشنبه هفته گذشته در سالن اجتماعات موزه دارآباد برپا شد. در اين نشست بعد از صبحت هاي مهندس ضيايي پيرامون طبيعت ايران جذابيت ها و پتانسيل هاي و نيروهاي به كار گرفته نشده در شناسايي طبيعت ايران «شهر» نتايج تحقيقاتش را ارايه داد. او با بيان سابقه كاري خود درخاورميانه،ابراز داشت كه وابستگي عميقي به اين كشورها پيدا كرده و به نتايج بسيار جالبي در زمينه زيستگاه ها و پراكندگي گونه ها رسيده است او مي گويد: «اگر كوهي در يك منطقه باشد در واقع زيستگاه هاي متفاوتي را تشكيل مي دهد، به طوري كه گونه هايي كه در يك طرف كوه هستند با گونه هاي طرف ديگر كاملا متفاوتند، چرا كه هيچگونه ارتباط ژنتيكي با هم ندارند.» او به وسيله مطالعاتDNA ، وابستگي هاي ژنتيكي گونه هاي مختلف يك خانواده را پيدا كرده و نمودارهاي اين وابستگي ها را در اين سمينار ارايه داد، البته تاكيد كرد كه نتايج تحقيقاتش هنوز كامل نشده و فكر مي كند گونه هاي جديدي را پيدا كرده كه هنوز از آن اطمينان ندارد.او ابراز اميدواري كرد كه اگر سال آينده هم بتواند به ايران بيايد نتيجه تحقيقاتش را ارايه خواهد داد.
او براي رسيدن به كويرهاي ايران راه سختي را پشت سر گذاشته است، سه سال درانتظار ويزاي ورود بوده و بالاخره اين ويزا را يك آژانس آمريكايي برايش تهيه كرده است. او در اين رابطه مي گويد: «من به خاطر علاقه اي كه به كارم دارم سختي ها را تحمل مي كنم، مثلا من وقتي براي يك سري مطالعات صحرايي به افغانستان رفتم، مجبور شدم ريش هايم را بلند كنم.»
كمي هم درباره دكتر جيم پرهام بگوييم. خزنده شناسي كه دكتراي خزنده شناسي دارد. او فوق دكترايش را در زمينه لاك پشت ها مي گذراند و نظريه اي ارايه داده كه براي اثبات اين نظريه به ايران سفر كرده است و به همراه پرفسور «تد» ايران را گشته است. او در صحبت هاي خود در سمينار چنين مي گويد:« لاك پشت هاي زميني ايران در حال حاضر سه گونه هستندarudnyiz testudo graeca.،Testudo greaca horshildy Testudo graeca evecra كه در منجيل ، كرمانشاه و بيرجند ديده مي شوند.
به نظر من اين سه گونه كاملا متفاوتند و يعني لاك پشت هاي زميني ايران، سه گونه ديگرند كه با كامل شدن تحقيقاتم از طريق بررسي هايDNA در دانشگاه بركلي و احتمالا اثبات اين نظريه حتما آن را ارايه خواهم داد.» در اين صورت رده بندي لاك پشت هاي زميني ايران به طور كامل تغيير خواهد كرد. جيم اولين باري است كه به ايران آمده است، او اين نظريه را از روي مطالعات ديرينه شناسي كه در دوره فوق ليسانس به آن پرداخته است، ارايه داده. او در پايان صحبت هايش ايران را كشوري زيبا و پر از دانش هايي كه آن را نشناخته ايم ، دانست و ابراز اميدواري كرد كه باز هم سال آينده بتواند به ايران سفر كند.
در پايان اين سمينار پرسش و پاسخ صورت گرفت و تك تك اعضاي اين تيم تجربيات خود را ارايه كردند. تئودور پاپنفوس و جيم پرهام جمعه ۳۰ مي به كشورشان بازگشتند.