سه شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۰۸
فراز و فرود ژرمن ها
008685.jpg
اشكان نعمت پور: «حتي اگر خوب هم بازي نكنند، مثل ديوانه ها براي رسيدن به جام مي جنگند.»
شايد توصيف سون گوران اريكسون از ژرمن هاي هميشه آشفته، بهترين نمودگر اوضاع مجموعه اي باشد كه سر سلسله آن رودي فولر است.
دوباره تورنمنتي مهم فرارسيده و آلمان، با نتايجي ضعيف و شگفت آور، پاي به كارزاري ديگر مي گذارد. آيا واقعاً اوليور كان، ميشائيل بالاك يا ديگر بازيكنان تيم آن چنان تواني را در خود پرورده اند كه ژرمن ها به سوي چهارمين جام اروپايي شان خيز بردارند.
نظم تاكتيكي هميشگي آنها، انگيزه بي كران شان يا آمادگي جسماني ستودني آلمان ها، اصلاً مهم نيست. تنها آنچه هواداران اين تيم را دلواپس داشته، قرعه اي است كه نصيب مجموعه فولر شده: چك، هلند و لتوني كه مي خواهد شگفتي ساز باشد.
از سوي ديگر آلمان، از شرايط خوب اش در جام جهاني هم به دور افتاده و وراي آن ممكن است اقبالي كه در شرق دور حسابي به كارشان آمد، از تيم روي برگرداند. به همين سبب است كه در اين كشور، كسي زياد به فينال فكر نمي كند، فعلاً مهمترين كار صعود است، صعود از مرحله گروهي.
تنها شكست
در دور مقدماتي، آلمان حريفاني بس ساده پيش روي داشت اما در آن برهه، خلأ تنها چيزي كه در آرشيو نمايش هاي شان احساس نمي شد، بازي زيبا و يا پيروزي مقتدرانه بود.
تيم دوم جام جهاني برابر ايسلند، اسكاتلند، ليتواني و جزاير فارو، به چنان تقلايي افتاده بود كه باور نكردني مي نمود.
وراي ديدارهاي رسمي برابر تيم هاي درجه دوي اروپايي، آلمان برابر بزرگان قاره هم در جدال هاي دوستانه، راه به هيچ جايي نبرده است. به واقع، در طول دو سال گذشته، مردان ژرمن، هرگز نتوانسته اند يكي از كشورهاي پرآوازه قاره سبز را به زانو درآورند.
سه شكست حقارت بار سه بر يك مقابل هلند، يك بر صفر برابر ايتاليا و سه بر صفر پيشاروي فرانسه در خانه و تحمل تحقير باخت سه بر يك در اسپانيا را اگر به دو گلي كه مجارستان در كايزرسلاترن به پيشينه شان گره زد، بيفزاييم، از آلمان چيزي بر جاي نمي ماند جز خاطره اي از دسته اي كه روزگاري در جهان يكه تازي مي كرد و حالا، مديران آن به ناله آمده اند تا مطبوعات كشور در جريان برگزاري بازي ها يورو، دست از انتقاد عليه فولر و مردانش بردارند تا مگر آلمان روحيه فروپاشيده اش را بازيابد.
پس از جام جهاني، آلمان نه تنها نشاني از تيمي تراز اول نداشته كه در دفاع متزلزل، در ميانه ميدان كرخت و كم تحرك و در خط حمله دست و پا بسته بوده است.
در اين گيرودار بايد ناآمادگي مردان كليدي تيم را هم به دلواپسي هاي فولر اضافه كرد. ميشائيل بالاك، امسال حتي در بايرن هم ستاره كارساز هميشگي نبود. اوليور كان يا ينس لمان بارها با گاف هاي مضحك شان نشان دادند ديگر قابل اعتماد نيستند و ديگر كاري هم از دست ينس نووتني، مدافعي كه هفده ماه مصدوميت را تجربه كرده،  ساخته نيست.
در خط حمله اوضاع از اين هم بدتر است. فردي بوبيچ، ميروسلاو كلوزه يا اوليور نوي ويل حتي سايه اي از يورگن كلينزمن و يا رودي فولر هم نبوده اند. به واقع،  بوبيچ يا نوي ويل به زحمت در تركيب اصلي هرتابرلين يا لوركوزن روانه ميدان مي شوند و خيلي اوقات سردي نيمكت را لمس مي كنند.
مصدوميت
وقتي به اين زمره سردرگم و پريشان حال، مصدوميت هم افزوده شود، تنها زهرخندي بيهوده مي ماند و يأسي كه از آتيه ژرمن ها در پرتغال بر دل مي نشيند. شايد اگر سباستين دايسلر در اين مسابقات پشت سر دو مهاجم تيم جاي مي گرفت، حداقل فولر از بابت طيف حركتي تيمش به هنگام هجوم خيالي آسوده مي داشت اما بيماري افسردگي دايسلر، بيش از بايرن، براي آلمان زيان آور شد. توبياس رائو، هم تيمي او هم مي توانست در دفاع چپ كارساز باشد اما رائو هم مثل كريستوف متزلدر مصدوم شد تا دو تن از استعدادهاي ناب و جوان از ميان دستان فولر لغزيده باشند.
خبر خوش؟ در بحبوحه مصيبت، شايد بازگشت دي دي  هامان و تورستن فرينگز مرهمي باشد بر التهاب هاي فولر.
انگار مصدوميت براي فرينگز مثمر ثمر بوده و او حالا، بيش از هميشه شبيه لوتار ماتئوس بازي مي كند، هافبكي مبارزه جو و سرسخت، كه چارچوب دروازه رقيبان را خوب مي شناسد.
افزون بر اين دو، مهاجم سابق آلمان مرهون درايت والاي فليكس ماگات هم هست كه جمعي از استعدادهاي جوان و خوش آتيه را در اشتوتگارت پروراند، مرداني كه بارقه اي از اميد را در دل دلبستگان آلمان پديد آورده اند.
تيمو هيلده براند نشان داده كه پس از كنار رفتن كان، هيچ گاه جاي خالي او احساس نخواهد شد. فيليپ لام و آندرياس هينكل در كناره هاي دفاع كم تجربه اما تزلزل ناپذير و پرانرژي بوده اند و كوين كوراني، بازيكني است كه مي تواند در مقاطع حساس، هدايت خط حمله تيم را برعهده بگيرد.
با وجود اين، بايد واقع بين بود. هيچيك از تيم هاي بوندس ليگا طي دو فصل گذشته حتي به مرحله يك چهارم نهايي يكي از دو جام معتبر اروپايي نرسيده اند. بازيكنان تيم ملي، يا فرسوده تر از آن هستند كه بتوانند تجربه شان را بر رقيبان تحميل كنند يا جوان تر از آنند كه بر تجربه سايرين فائق آيند. حالا تنها هدف آلمان، جان به در بردن از دور گروهي است، همين.

گفت وگو با ميشائيل بالاك
خودباوري،رمز موفقيت ژرمن ها
008682.jpg
گروه ورزشي: ژرمن ها تازه در آغاز راه هستند، در نخستين گام، در دور گروهي و مسيري بسيار دراز پيشاروي شان نقش شده، تا مگر با طي آن به سوي بازيابي اعتبار مخدوش شده شان، جبران تمامي تحقيرها در مسابقات دوستانه، گام بردارند. در ميانه دلهره و اميد، مردان آلمان بيش از هر بازيكن ديگري به ميشائيل بالاك دل بسته اند تا شايد ديگر باره، با هنرنمايي هايش، دسته خود را فراتر از سايرين، بر مسند افتخار اروپا بنشاند.
* فكر مي كني كدام يك از هم تيمي هايت در يورو ۲۰۰۴، پرفروغ تر از سايرين خواهد بود؟
- واقعاً تحت تأثير بازي فيليپ لام قرار گرفته ام. او در خط دفاع اشتوتگارت عالي بوده. استعداد لام ستايش برانگيز است، بازيكني كه در اوان حرفه اش به تيم ملي رسيد و مثل يك كهنه سرباز بازي مي كند.
* در آلمان، انتظارات از تيم ملي تا چه حد است؟
- خب، بعضي ها مي گويند به يك چهارم نهايي يا حتي نيمه نهايي مي رسيم و عده اي ديگر هم باور دارند كه در همان دور اول حذف مي شويم.
* رقيبان آلمان در دور اول را چطور ارزيابي مي كني؟
- در گروه خيلي سختي گرفتار شده ايم. هلند كه واقعاً قدرتمند است و چك يكي از بهترين هاي اروپا است. لتوني را هم نبايد فراموش كرد، آنها تركيه را حذف كرده اند. به هر جهت، رسيدن به دور حذفي، براي ما نتيجه اي در خور اعتنا خواهد بود؛ بعد از آن هم هرچه پيش آمد...
* سواي آلمان، كدام تيم مي تواند قهرمان اروپا شود؟
- وقتي فرانسه سال پيش ما را با سه گل شكست داد، بسيار شاداب و پرنشاط به نظر مي رسيد. مجموعه آنها به تنها يك يا دو ستاره بزرگ محدود نمي شود. به تقريب تمام بازيكنان شان كليدي و تأثير گذار هستند.
* خيال نمي كني بازيكنان بزرگ فصل طاقت فرسايي را پشت سرگذاشته اند؟ تعداد بازيها خيلي زياد است.
- شايد برنامه فشرده مسابقات دردسرساز باشد و جانكاه اما بيشتر تيم ها، مالامال از بازيكنان خوب هستند و سيستم چرخشي بر آنان حاكم است.
* كدام مهم تر است: باشگاه يا تيم ملي؟
- اين باشگاه ها هستند كه حقوق بازيكنان را مي پردازند بنابراين در اولويت هستند. اما معنايش اين نيست كه پوشيدن پيراهن ملي، غرورآفرين نيست.
حضور در جام جهاني يا جام ملت ها، دلچسب است، خيلي.
* گروهي معتقدند تو هنوز نتوانسته اي رهبر شايسته اي براي بايرن باشي...
- تنها مي توانم بگويم كه من افنبرگ نيستم. حرف شان را تصديق مي كنم چون من هم شخصيت خودم و هم شيوه بازي خودم را دارم.
* چرا ژرمن ها فكر مي كنند صعود از دور گروهي بايد دشوار باشد؟
- اولين و مهم ترين دليل، مصدومان پرشمار تيم است. متزلدر، فرينگز، نووتني، هامان و دايسلر مدت هايي مديد از تيم به دور بوده اند و هنوز هم چندتايي از آنها خانه نشين هستند.
* كليدي ترين عاملي كه مي تواند به ياري آلمان بيايد تا در پرتغال، سزاوارانه از اعتبارش دفاع كند...
- بايد دوباره اعتماد به نفس مان را به دست بياوريم. اين خودباوري باعث شد كه در جام جهاني ۲۰۰۲ تا فينال پيش برويم.
* اما در جام جهاني، آلمان كمي خوش اقبال بود. در حقيقت، شما به بيش از آنچه استحقاق اش را داشتيد، رسيديد.
- به هيچ وجه، ما شايسته رسيدن به بازي پاياني بوديم. در حال كه خيلي از تيم هاي بزرگ، يك به يك شكست مي خوردند و از جريان بازي ها كنار مي رفتند، ما حريفان مان را به زانو درمي آورديم و در نهايت، به مقام دوم جام هم رسيديم.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
انديشه
ايران
سياست
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |