پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۱۰
خبرسازان
Front Page

همه چيز عليه بوش
009999.jpg
فرهاد فرجاد - جورج بوش، اين روزها حال و روز خوشي ندارد. همه از چهره هاي هنري مثل مايكل مور، جان بان جوي و مگ رايان گرفته تا چهره هاي سياسي حتي بيل كلينتون عليه او و به نفع جان كري حرف مي زنند. فارنهايت ۱۱/۹، فيلم ضدجنگ مايكل مور، دو ضربه اساسي به بوش وارد كرد: يكي اينكه جايزه نخل طلايي كن را از آن خود ساخت و ديگري آنكه فرصت يافت پيش از انتخابات رياست جمهوري اكران شود. همزمان، موج جديدي از انتشار عكس ها و تصاوير مربوط به توحش سربازان آمريكايي در عراق، به پا خاست و عرصه را بر بوش تنگ تر كرد. اوضاع، اما همانقدر كه بوش را مي آزارد، به همان اندازه جان كري را مسرور و شادمان ساخته است. آخرين خبر اينكه بيل كلينتون، رئيس جمهوري پيشين ايالات متحده تصميم گرفته است كتاب «زندگي من» را كه براساس خاطرات و زندگينامه خود نوشته به نفع جان كري بفروشد. وي خيال دارد در يك تور گسترده گوشه و كنار آمريكا را بچرخد و با تبليغ و فروش كتاب خود، هر آنچه عايدش مي شود را خرج ستاد انتخاباتي جان كري كند.
استيو ريچتي، مشاور سياسي ارشد بيل كلينتون مي گويد: ستاد انتخاباتي جان كري نگران تصميم كلينتون است. آنها مي گويند از چند و چون تصميم كلينتون اطلاع ندارند و نمي دانند او ممكن است در نطق هايش چه بگويد، ولي حقيقت اين است كه كلينتون به جان كري علاقه مند است و فكر مي كند كري مي تواند يك رئيس جمهور خوب و لايق باشد. اين را در قسمت هايي از كتاب هم آورده است. به هر روي، همه ما مطمئنيم كه او مي  تواند موثرترين و مفيدترين نطق ها را به نفع جان كري ايراد كند.
از ديگر سو، تحليل گران دموكرات معتقدند: كمك و پشتيباني كلينتون از كري با ريسك توام است و در وهله نخست مي تواند صداي مخالفان كلينتون را كه در پي ماجراي مونيكا لوينسكي درحد افراطي از او متنفرند، بلند كند. در نتيجه شمار زيادي از آمريكايي ها نسبت به جان كري احساس منفي پيدا مي كنند. عده اي ديگر از دموكرات ها نگاهي بدبينانه تر دارند و مي گويند: ممكن است كلينتون خود در پي ورود به عرصه رقابت باشد. چون يك دوره از زمان رياست جمهوري وي گذشته و مي تواند دوباره نامزد شود. بخشي از اين بي اعتمادي ها به دور پيشين انتخابات و رقابت بين جورج بوش و ال گور باز مي گردد. كلينتون دور قبل از ال گورحمايت كرد، ولي ال گور به او نزديك نشد و تصميم گرفت از او و همسرش هيلاري كه آن روزها براي تقلاي فروش كتابش جوك هم مي ساختند، فاصله بگيرد. نتيجه شكست ال گور و پيروزي جورج بوش بود. دموكرات ها نگرانند مبادا تمام آن اتفاق ها دوباره تكرار شود واينبار جان كري قرباني شود. به هر حال اگر جان كري بخواهد احتياط كند و با حساب تجربه انتخابات قبلي، كلينتون را از خود نرنجاند، بايد جواب مخالفان دموكرات كلينتون را كه اتفاقا كم تعداد هم نيستند بدهد.

اين دادگاه چقدر طول مي كشد؟
010002.jpg
در تب و تاب خونريزي و مبارزه، خبر عجيبي منتشر شد. خبري كه چند ساعت بعد تكذيبش كردند: صدام حسين تا دو هفته بعد براي محاكمه تحويل دولت عراق مي شود.
صدام حسين كه پس از روز تاريخي دستگيري ديگر هرگز تصويري از او پخش نشد، دوباره تمام نگاه ها را به عراق معطوف خواهد كرد. آنجا كه كسي نمي داند ديكتاتور بزرگ دوباره با هيبتي ترحم انگيز و ژوليده روي صندلي متهم خواهد نشست يا با بازيافتن اعتماد به نفس مثل سابق با سبيل پهن و صورتي تراشيده و روغن زده چشم در چشم شاكيان مي دوزد و سخن مي گويد.
گرچه اياد علاوي نخست وزير عراق وقتي اين خبر را اعلام كرد تحكم خاصي روي چند كلمه داشت: «صدام به عراقي ها و دولت عراق تحويل داده خواهد شد» اما از قرار معلوم آمريكا تمايلي به اين كار ندارد و اين در حالي است كه كسي نمي داند شاكيان اين جاني بزرگ چه تعداد هستند واين دادگاه چند ماه طول خواهد كشيد.
راستي در اين دادگاه احتمالي جايي براي ايرانيان در نظر گرفته شده است ؟

رك و پوست كنده مثل ناصر خالقي
010005.jpg
اولين بار مردهاي امروز بچه بودند كه گفتند در شرق با بيل پول درو مي كنند و مردهاي آن روز دسته دسته راهي آن ديار شدند.
دروغ كه نبود. در ژاپن يا كره، مي شد خيلي زود پولدار شد، اما اين خيلي زود، خيلي راحت نبود؛ شرق هر چه بود، بهشت نبود.
سال ها از آن روزها گذشته. حالا كمتر مي شنويم كه مثلا پسر منيژه خانم هم مثل پسر دايي اسفنديار رفته كره كه پولدار بشود. با اين حال هنوز هم مي شنويم و اين هم مساله اي است. ماجرا هنوز به اندازه كافي اهميت دارد كه وزير كار و امور اجتماعي گاهي در صفحه هاي روزنامه ها با حرف هاي تندش خودنمايي كند.
ناصر خالقي كه اصولا رك و پوست كنده حرف مي زند، اينبار بحث انتقال نيروهاي كار به كره را كالبدشكافي كرده است.
«از اين پس نيروهايي كه به شكل رسمي و از طريق كاريابي هاي اعلام شده به كشورهاي ديگر مي روند، در مشاغل مشخصي مشغول به كار مي شوند.»
... و طبق معمول مناسب ترين گزينه براي انتقال نيروي كار، كره جنوبي است. آنها مي دانند كه نيروهاي ايران خوب كار مي كنند و جوانان ايران هم حداقل شنيده اند كه آنجا خوب پول مي دهند؛ نمادي كامل از يك زندگي مسالمت آميز.
«براي انتقال نيروي كار توافق هايي با كره صورت گرفته. متاسفانه توافق ها و قراردادهايي كه در مذاكرات قبلي صورت گرفته، اشكالاتي داشته كه البته بسياري از آنها قابل پيش بيني نبودند. ايراد كار اين بود كه ما تنها پس از اعزام نيرو متوجه نواقص شديم. با اين حال در قراردادهاي جديد مسايل تازه اي در نظر گرفته شده. قراردادها با صنايع بزرگ، متوسط و كوچك كره بسته شده اند و هر دو طرف تعهداتي را قبول كرده اند كه اگر از آن عدول كنند بايد پاسخگو باشند. در صورت بروز هر گونه مشكلي براي كارگران در كره، مرجع پاسخگو دو كشور طرف قرارداد هستند. بسياري از كارها در صنايع بزرگ و متوسط سخت و يا حتي زيان آورند، اما با كارهاي پست و كثيف قابل مقايسه نيستند.»
اين جمله آخر بر مي گردد به ويژگي حرف هاي ناصر خالقي و سليقه كار ايراني ها در كره!

ماجرايي تازه براي برانكو
010008.jpg
تندترين حرف هاي ممكن در زماني بر زبان او جاري شد كه پيش خود فكر كرد جايي در آينده تيم ملي برانكو ندارد. ساعتي پس از آنكه سرمربي تيم ملي در بازي دستگرمي ميان اردويي به جاي مهدوي كياي مصدوم از آرش برهاني استفاده كرد تا او به يقين برسد اعتقادي به او نيست.
محمد دادكان رئيس فدراسيون فوتبال ايران در گفت وگوي خصوصي همواره روي اين نكته تاكيد كرده بود كه تيم ملي در دوره او هرگز روي خوش به بازيكنان خاطي و بداخلاق نشان نخواهد داد و به همين دليل است كه هيچكس عليه تيم ملي و سرمربي آن حرف نمي زند. اما فرهاد مجيدي، ستاره الوصل، پس از ۹۰ دقيقه نيمكت نشيني مقابل اردن و چند بار شش وبش كردن سرانجام به اينجا  رسيد كه بايد تيم ملي را ترك كند چرا كه برانكو درست مثل ميروسلاو بلاژويچ- كه فرهاد مجيدي را يك مهاجم ظريف و نه در حد ساير حمله وران تيم ملي مي دانست- در برنامه هاي خود جايي را براي وي در نظر نگرفته است. اين جمله او كه: «در امارات به من مي خندند». نيز لابد به همين دليل بود. كسي كه از دبي به تهران مي آيد و روي نيمكت مي نشيند.
در عين حال استفاده از لژيونرهاي شاغل در دبي همواره چالشي بي پايان را براي سرمربي تيم ملي رقم زده است. با وجود آنكه سطح ليگ امارات به يقين نازل تر از سطح ليگ ايران است، اولويت با كدام است؟ ملي پوش هاي شاغل در ايران يا لژيونرهاي اماراتي؟ در بازي اردن سطح آمادگي عليرضا نيكبخت واحدي و علي كريمي نشان داد آنها مدتهاست شلاق نخورده اند. در اين شرايط استفاده از مجيدي- همه كاره تيم الوصل - ريسكي بزرگ بود كه برانكو تن به آن نداد: «حتي به من نگفت گرم كنم. تعويض بعدي اش رضا عنايتي بود.»
درست پس از لحظاتي كه مجيدي اين تصميم را گرفته، عده اي تلاش به زدن راي او دارند. اما به نظر مي رسد تمام اين ماجرا به آنجا برسد كه جوي تازه عليه تيم ملي ايجاد شود. خداداد عزيزي، وحيد هاشميان و حالا فرهاد مجيدي، اينجا سر فوتبال ملي را مي برند!

اوديسه عكاسي روي آسمان بنگلادش
در ذهن بيشتر مردم دنيا، بنگلادش كشوري فقير است با جمعيت انبوه و امكانات محدود كه آدم هايش با گرسنگي دست و پنجه نرم مي كنند و مي كوشند تا زنده بمانند. اما حقيقت با اين تصوير فاصله زيادي دارد. يك خلبان نيروي هوايي اين كشور اميدوار است با مجموعه عكس هايي كه در حين پرواز از مناظر زيبايي چون مزارع برنج و نيزارها و تپه هاي سرسبز گرفته، بتواند نظر ديگران را نسبت به كشورش عوض كند و بخشي از واقعيت را به آنها نشان دهد.
نام اين خلبان شريف ساركر است. او اوديسه عكاسي اش را روي آسمان بنگلادش از سال ۱۹۹۶ آغاز كرده و طي پروازهاي تجاري (يعني در پروازهايي كه او مسافر بوده، نه خلبان) عكس هاي زيادي از اين ملت ۱۳۰ ميليون نفري آسياي جنوبي گرفته است.
«اولين باري كه بنگلادش را از اين بالا ديدم، احساس كردم خيلي با چيزي كه ما آن پايين مي بينيم فرق دارد. ديدم كشورم واقعا زيباست و يكي بايد اين زيبايي را به بقيه هم نشان بدهد.»
«من پرواز و عكاسي را با هم انجام نمي دهم. پرواز حرفه من است و عكاسي سرگرمي ام، مي دانم هنگام پرواز، كردن به عنوان خلبان بايد تمام حواسم به وضعيت هواپيما باشد. هيچوقت موقع مسووليت پرواز. عكاسي نمي كنم.»
ساركر سوژه هايش را از همان بالا انتخاب مي كند. او نگاهي به بنگلادش - كه از ارتفاع بالا مساحتي اندازه انگلستان به علاوه ولز دارد - مي كند و به دنبال تصويري زيبا مي گردد تا آن را ثبت كند. بنگلادش پراز رودخانه است و اين رودها در بيشتر عكس هاي او به چشم مي خورند. با اين حال اين كشور هر سال بارها از سوي همين رودخانه هاي زيبا تهديد مي شود. سيل و تندباد گاهي جان صدها هزار نفر از مردم بنگلادش را مي گيرد. ساركر ۳۶ ساله مي گويد بعد از اولين تجربه عكاسي ازداخل هواپيما به اين نتيجه رسيده كه تنها سرگرمي موردعلاقه اش عكاسي است. فهميده ديگر راه برگشتي وجود ندارد و او بايد هزاران عكس از مناظر زادگاهش بگيرد تا افراد بيشتري با اين زيبايي ها آشنا شوند. او اخيرا نمايشگاهي از عكس هايش را در داكا برپا كرد و نامش را «بنگلادش از بالا» گذاشت. مدتي بعد هم در يك نمايشگاه گروهي عكس كه نيروي هوايي آن را به راه انداخته بود، شركت كرد.
«ديدن ساقه هاي برنج كه در شاليزارها تكان مي خورند، نيزارهاي انبوه كه انگار بخشي از محدوده شهرها را شكل مي دهند و روستاهايي كه سايه رديف هاي منظم و زيباي نخل را برخود دارند همگي بخش هايي از طبيعت زيباي بنگلادش  هستند كه تا به حال كسي از اين زاويه به آنها نگاه نكرده است.» عكس موردعلاقه ساركر نمايي است از بناي يادبود قربانيان جنگ در سال ۱۹۷۱ كه منجر به استقلال بنگلادش و جدا شدنش از پاكستان است. نمايي كه انگار از ديد يك پرنده است. ساركر مي گويد: «چيزهايي كه مي شناسيد، وقتي از بالا نگاهشان كنيد، خيلي فرق مي كنند، انگار كه ناشناس اند.»

ميراث قاضي در ميراث فرهنگي
ميراث خبر - نزديك به ۳۰ تابلوي نقاشي پرتره محمد قاضي نقاش نام آشناي معاصر از سوي همسر او به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اهدا شد.
محمد قاضي كه در هنر پرتره سازي جزو برجسته ترين نقاشان ايران به حساب مي آيد بيستم آذر ماه سال گذشته در اثر بيماري درگذشت. پس از درگذشت وي سه تابلوي نقاشي او كه در منزلش و توسط همسرش نگهداري مي شد به سرقت رفت. به همين خاطر همسر وي براي جلوگيري از تكرار اين اتفاق و با اشاره به اين كه هنر محمد قاضي به ملت ايران تعلق دارد، اين تابلوها را به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خواهد سپرد.
محمد قاضي متولد ۱۳۰۳ آثار كم نظيري در پرتره دارد.
قاضي، پرتره هاي متعددي از شخصيت سياسي و هنري دنيا به تصوير كشيده است كه از آن ميان مي توان به پادشاه اتريش، سفير سوئد و سفير شوروي سابق اشاره كرد.

شكست، آغازي بر پيروزي است
دو سال پيش، خانم كارن جوي فاولر رمان نويس آمريكايي تصميم گرفت سري به كتابفروشي محبوبش در كورت مادراي كاليفرنيا بزند و گشت و گذاري در تازه هاي كتاب داشته باشد. در كتابفروشي، چشم فاولر به پوستري خورد كه برق از كله اش پراند: «كلوب كتاب جين آستن.»
فاولر از طرفداران پروپاقرص آستن بود. شادمان از اين كه كتاب جديد آستن را گير آورده است، سراغ مسوول كتابفروشي رفت. هر چند، شادماني اش چندان دوامي نداشت، چون اشتباه كرده بود «كلوب كتاب جين آستن»، عنوان كتاب جديد نويسنده نبود. نااميد و بي حوصله راه خانه را پيش گرفت. در راه بود كه فكري به خاطرش رسيد:
«چرا كتابي را كه دلم مي خواست بخرم، ننويسم؟» نتيجه اين فكر جالب در قالب كتابي با همان عنوان دلخواه فاولر جان گرفت.
كلوب كتاب جين آستن، سرشار از همان طعنه ها و كنايه هاي هميشگي آستن، به همان سياق نوشتاري، توسط انتشاراتG.P.Putnam s Sons به چاپ رسيد. اين كتاب كه چهارمين رمان خانم فاولر به شمار مي آيد، چهار هفته تمام است كه عنوان پرفروش ترين كتاب آمريكا را در فهرست نيويورك تايمز كسب كرده است. فاولر ۵۴ ساله، ساكن محله ديويس كاليفرنيا است و مانند خود آستن، چندان علاقه اي به بيرون زدن از خانه و سرك كشيدن در دنياي غريب بيرون ندارد.
كلوب كتاب جين آستن، كاملا بر جهيده از افكار ادبي و موقر فاولر است. داستان آن چنين رقم مي خورد: شش نفر از خوانندگان كتاب هاي آستن، هرماه در سنترال ولي گردهم مي آيند و درباره نويسنده محبوب شان بحث مي كنند. آنها همزمان، از زندگي رمانتيك خود مي گويند و خود را به نحوي با شخصيت هاي پرداخته شده آستن در كتاب هاي مختلفش مقايسه مي كنند. اين كتاب، عشق و اشتياق به خواندن و انديشيدن را دستمايه اصلي داستان قرار داده است. فاولر دو مدرك تحصيلي دانشگاهي دارد. يك ليسانس علوم سياسي از دانشگاه بركلي كاليفرنيا و ديگري يك فوق  ليسانس علوم سياسي با گرايش به مقوله انقلاب فرهنگي چين، از دانشگاه ديويس كاليفرنيا. وي، ۳۰ ساله بود كه در پي جست وجوي شغل، به فرصت نوشتن برخورد. هر چند دو فرزند خردسال داشت و به يقين در خانه ماندن براي تربيت فرزندان را ترجيح مي داد، اما به ناچار كار در كتابفروشي مركز هنري ديويس را پذيرفت. يك سال گذشت. مجلات، يكي از پس ديگري نوشته هايش را ردمي كردند. همكارانش مدام پيكان انتقادها را به سوي او نشانه مي رفتند. پنج سال ديگر هم گذشت. ولي فاولر قصد تسليم شدن نداشت. سرانجام مجله هليكون، داستان «بومي ها»ي او را خريد. بلافاصله سه داستان علمي- تخيلي ديگر از او نيز مورد قبول مجلات ديگر واقع شد. خود او مي گويد: تا پيش از فروش نخستين داستانم، ۲۰۰ بار با جواب رد مجله ها روبه رو شدم. از آن سال ها ۲۰ سال مي گذرد، ولي معتقدم تنها روحيه سفت و سخت و شكست ناپذيرم بود كه به موفقيتم انجاميد.

كفش هاي ميرزا جردن !
010011.jpg
يك جفت از كفش هاي ورزشي دوران بازي مايكل جوردن ستاره افسانه اي بسكتبال آمريكا كه در ليگ N.B.A به پاي اين بازيكن بي نظير بود در يك حراج از يادگاري هاي بسكتبال در شهر شانگ هاي چين به مبلغ ۲هزار دلار به فروش رسيد. عوايد اين حراج با توافق مايكل جوردن به يك موسسه پزشكي براي درمان كودكان مبتلا به لوسمي (سرطان خون) اختصاص يافت.
در ميان ساير اقلام به فروش رفته يك توپ بسكتبال بود كه مايكل جوردن آن را امضا كرده بود. اين توپ با قيمت يك هزار و ۴۷۳ دلار به فروش رفت.
در اين حراج ۵۷ مورد شامل لباس، كفش و عكس در معرض فروش گذاشته شده بود كه عمده آنها متعلق به مايكل جوردن و كوبي برايانت ديگر ستاره ليگN.B.A بودند. ۱۳۰ هزار نفر در اين حراج شركت كرده بودند.

مولن روژ
سوزن به پاي عروسك بكام 
010014.jpg

خرافات در ميان مردم سوئيس به شدت رواج دارد. اين مطلب را بي دليل خدمت شما نمي گوييم. يك روزنامه در سوئيس براي بازي تيم كشورشان در مقابل انگلستان يك عروسك بسيار بد شكل از ديويد بكام درست كرده اند، تا در روز بازي به همراه روزنامه در اختيار خوانندگان قرار دهند. اين روزنامه از خوانندگان خواسته است تا در پاي اين عروسك سوزن و اشياي ديگري بزنند به نحوي كه پاهاي اين عروسك نابود شود تا به احتمال زياد در بازي مقابل انگلستان، ديويد بكام نيز دچار اين حادثه شود. سردبير روزنامه پر تيراژ سوئيس در توجيه اين كار عجيب مي گويد:«اين يك بازي حساس و مهم هم براي تماشاگران و هم  براي بازيكنان اين تيم است و آنها مي خواهند كه حتما تيمشان پيروز شود.»
چه خبر از جدول پرفروش ها؟
010017.jpg

اين هفته، هري پاتر و زنداني آزكابان، به طور غيرمنتظره اي دچار افت فروش شد و با كاهش ۶۳ درصدي نسبت به هفته گذشته، تنها ۱/۳۵ميليون دلار فروخت. با تمام اينها، هري پاتر هنوز از وين ديزل و ماجراهاي عجيب و غريب رايديك پيش است كه نتوانسته بيشتر از ۶/۲۴ ميليون دلار بفروشد.
شرك۲ و غول سبزش با ۲۴ ميليون دلار فروش، نزديك ترين رقيب رايديك است. فيلم …Stepford Wives” با حضور نيكول كيدمن در اين هفته ۲/۲۲ ميليون دلار فروخت و پس از آن، داستان گربه اي گارفيلد با ۷/۲۱ ميليون دلار، پنجمين پرفروش اين هفته لقب گرفت. افت فروش هري پاتر كه در سينماي آخر بهار امسال، يكه تازي مي  كرد در حالي صورت گرفته است كه فيلم هاي مدعي مثل «درترمينال» با بازي تام هنكس و «دفترچه» با بازي رايان گاسلينگ و جين راولندز هنوز اكران نشده اند (اين دو فيلم تا آخر ژوئن روي پرده مي آيند) دفترچه تم رمانس و درام دارد و پيش بيني مي شود بسياري از سينماروها را پاي گيشه بكشاند.
010020.jpg

مرد عنكبوتي دوباره تار مي تند
شخصيت دوست داشتني كميك هاي مارول، دوباره به پرده سينماها باز مي گردد.
قسمت دوم اسپايدرمن يا مرد عنكبوتي را كمپاني كلمبيا پيكچرز ساخته و سام رايمي كارگرداني كرده است. داستان، از همان تم رويارويي قهرمان دگرگون شده با خطرها و تهديدهاي جورواجورد نيويورك بهره مي گيرد و فقط به جلوه هاي تصويري جديدتري مزين شده است. توبي مگ گاير دوباره در نقش مرد عنكبوتي يا همان پيتر پاركر ظاهر مي شود و همراه او نيز كريستن دانست، جي كي سيمونز، آلفرد مولينا و رزماري هريس در فيلم حضور دارند. «اسپايدرمن»۲ به تهيه كنندگي آوي آراد، از ۳۰ ژوئن اكران مي شود.
ورود بان جوي به عرصه سياست
جان بان جوي، خواننده و آهنگساز سبك  هارد راك گفت: منتقدان با فشارهاي متناوبي كه از رسانه ها به من وارد مي آورند، نمي توانند مانع سخن گفتنم در حمايت از نامزدي جان كري براي رياست جمهوري شوند. دوشنبه شب گذشته، بان جوي در منزل شخصي خود ضيافتي به منظور جلب كمك هاي مالي و كمك به ستاد انتخاباتي جان كري برگزار كرد كه نتيجه آن جمع آوري يك ميليون دلار بود.
در اين ضيافت افزون بر ۳۰۰ نفر از شخصيت هاي موسيقي، سينمايي و تلويزيون مثل مگ رايان، جيمز گاندولفيني و استيو بوسمي، چند نفر از اعضاي كليدي شبكهHBO وNBC حضور داشتند.
كري هم با هليكوپتر از آتلانتيك سيتي رسيد و به ميهمانان گفت: مي دانم خيلي از شما ممكن است عصباني شويد، ولي قصدم از آمدن به ميان شما صرفا جمع كردن پول است. ساعتي بعد، كري با يك ميليون دلار پول نقد جمع را ترك كرد، در حالي كه به ميهمانان اطمينان خاطر مي داد: مطمئن باشيد پولتان را در قمار نباخته ايد، شما سرمايه گذاري مطمئني كرده ايد. اين جورج بوش بود كه پول ها را در قمار باخت!

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   سفر و طبيعت  |
|  عكاس خانه  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |