جواد رسولي 
اگر اين روزها گذرتان به ميدان ونك افتاده باشد لابد متوجه يك تغيير بزرگ شده ايد. تغييري كه باعث شده رفت و آمد آدم ها در پياده روهاي دور ميدان با سرعت و آرامش بيشتري انجام شود. تغيير از اين قرار است كه تمام مغازه هاي فروش اغذيه، آب ميوه وخوراكي دور اين ميدان بسته شده اند. در ضلع شمال شرقي ميدان، ۳مغازه بزرگ و پرمشتري فعلا نمي توانند به كارشان ادامه دهند و در ضلع جنوب غربي هم ۲مغازه تعطيل شده اند.
اتفاقاتي نظير بسته شدن يك مغازه فروش خوراكي و نوشيدني چندان تازه و بي سابقه نيست، اما چيزي كه كنجكاوي را تحريك مي كند، تعطيلي مغازه ها در اين حجم زياد است. شهرداري منطقه ۳ در جريان ماجرا نيست. مسوول روابط عمومي اين شهرداري مي گويد، نه ساماندهي منطقه و نه بخش اجراي احكام ،هيچ كدام اقدامي براي بستن اين مغازه ها انجام نداده اند، بنابراين دليلش را بايد در جايي ديگر جست و جو كنيم. صاحب مغازه صنايع دستي كه فروشگاهش در ضلع جنوب غربي - در كنار دوتا از مكان هاي تعطيل شده قرار دارد - مي گويد: «۶-۵ روز پيش اداره اماكن نيروي انتظامي، آب ميوه فروشي همسايه را تعطيل كرده است. دليلش هم يخچال بزرگ اين مغازه بوده كه بخشي از پياده رو را اشغال كرده و باعث سد معبر شده.» اين موضوع را صاحب فروشگاه ابزار كشاورزي كه در همان سمت ميدان قرا ردارد هم تاييد مي كند.
او مي گويد «يكي از ساندويچ فروشي ها دارد تعميرات مي كند. آن ۲تاي ديگر را هم اماكن به علت تجمع مشتري ها در پياده رو و يخچالي كه مزاحم رفت و آمد مردم است تعطيل كرده. روي شيشه و ديوارهاي اين مغازه ها هيچ اعلاميه اي به چشم نمي خورد كه دليل بسته بودن آنها را توضيح دهد. با حذف شدن اين ۳ مغازه از رديف فروشگاه هاي ضلع جنوب غربي ميدان ونك، پياده روي اينجا به وضوح خلوت تر شده است.
اما دليل تعطيلي فروشگاه هاي سمت مقابل يعني همان ضلعي كه بين خيابان حقاني و وليعصر قرار دارد چيز ديگري است. يكي از كاركنان آب ميوه فروشي اي كه در سمت ديگر خيابان حقاني - نزديك ايستگاه اتوبوس رسالت - قرار دارد، مي گويد: «تمام مغازه هاي اين ضلع از ميدان را بازرسان بهداشت بسته اند.» او مي گويد اين بازرسان مدام به مغازه هاي فروش خوراكي و نوشيدني در اين منطقه سر مي زنند تا كيفيت محصولات و شيوه تهيه آنها را كنترل كنند و مي گويد چند بار هم به مغازه آنها آمده اند و بعضي چيزها را كنترل كرده اند. به همين دليل هم آنها مجبورند خيلي چيزها را رعايت كنند و در ضمن حق فروش سيگار هم ندارند.
فروشگاه هاي داخل بازار ونك هم اين قضيه را تاييد مي كنند. آنها هم از مراقبت دقيق بازرسان بهداشت مي گويند و اينكه حتي ظرف هاي غذا هم كاملا بررسي مي شوند.
اخطاريه هايي كه روي شيشه هاي مغازه هاي تعطيل، چسبانده شده همه چيز را توضيح مي دهد. اين اخطاريه ها از طرف دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي صادر شده اند، يعني همان جايي كه بازرسان را براي بررسي وضعيت بهداشت مراكز فروش مواد غذايي به نقاط پرجمعيت منطقه شمال تهران مي فرستد. در اين اخطاريه ها ۴ مورد ذكر شده كه هر كدام مي توانند دليل تعطيلي مغازه هاي، ضلع شمال شرق ميدان باشند. استعمال دخانيات توسط متصديان و كارگران اماكن در حين كار، نصب نكردن تابلوهاي هشدار دهنده مبني بر ممنوعيت استعمال دخانيات، تدارك نديدن محل ويژه براي مشترياني كه از دخانيات استفاده مي كنند، فروش سيگار به افراد زير ۱۸ سال و بالاخره عرضه دخانيات بدون مجوز عامليت قانوني (كه تنها صنف خوار بارفروش و سوپرماركت، مجاز به گرفتن آن هستند) مواردي است كه در برگه اخطاريه ذكر شده و نشان مي دهد كاركنان مغازه ها چندان به آن پايبند نبوده اند.
ميدان ونك به اين ترتيب از وجود فروشگاه هاي موادغذايي و نوشيدني خالي شده است. بعضي از آنها به دليل رعايت نكردن نكات بهداشتي و تعدادي هم به خاطر سد معبر و ايجاد مزاحمت براي عابران پياده تعطيل شده اند.
حالا ديگر در پياده روهاي دور ميدان مي توانيد با دردسر كمتري راه برويد . اين پياده روها ديگر فقط مختص راه رفتن هستند.

ماجراي اين ستون، شبيه نوشتن داستان هاي ۵۰ كلمه اي است. بدون مقدمه چند اتفاق مهم امروز را بخوانيد:
۱- اشعه ايكس گذشته از كاربردهاي پزشكي، اسم قشنگي هم دارد. اين اشعه در سال ۱۸۹۶ در همين روزي كه در آن زندگي مي كنيم، توسط رونتگن، فيزيكدان آلماني كشف شد. رونتگن بابت اين كشف بزرگ جايزه نوبل دريافت كرد.
۲- درست ۶۵ سال پيش در چنين روزي «بارسلون» سقوط كرد. اشتباه نكنيد! منظور سقوط تيم فوتبال بارسلون نيست، ما از جنگ خونيني حرف مي زنيم كه در دسامبر ۱۹۳۹ در اسپانيا به وقوع پيوست. «ژنرال فرانكو» بعد از بمباران وحشتناك بارسلون، وارد شهر شد. انقلابي هاي بارسلون سال هاست كه در حسرت استقلال مي سوزند.
۳- خداحافظ بهار. اين جمله آغاز يك داستان عاشقانه نيست. البته شايد هم باشد، به هر حال بهار تمام شد.
برداشت از يك اتفاق مهم امروز و ربط دادن آنها به يكديگر، برعهده خودتان!

تالار مولوي كه در خيابان ۱۶ آذر و در ساختمان مركزي دانشگاه تهران واقع است، بيشتر اوقات ميزبان نمايش هاي دانشجويي و كارهاي تجربه گرا و آوانگاردي است كه در شرايط عادي نمي توانند در سالن هاي معتبري مثل تئاتر شهر جايي داشته باشند. «اينستاليشن يك تا ۸۳ منهاي ۷» يكي از همين كارهاست كه كامبيز شريف كارگرداني اش كرده است و از امروز در تالار مولوي به اجرا درمي آيد. اين طور كه روابط عمومي موزه هنرهاي معاصر تهران گفته، در اين اثر از نور و صدا همزمان استفاده شده است و نكته عجيب  و جالب اين است كه براي وارد شدن به سالن و تماشاي نمايش حتما بايد لباس مشكي پوشيده باشيد. اجراي نمايش «اينستاليشن يك تا ۸۳ منهاي ۷ تا پنجم تيرماه (يعني تا جمعه اين هفته) و از ساعت ۱۳ تا ۲۰ در تالار مولوي ادامه دارد. اگر اهل تماشاي تئاترهاي خاص و تجربه گرا هستيد اين نمايش مي تواند برايتان فرصت خوبي باشد. در ضمن لباس مشكي را فراموش نكنيد وگرنه راهتان نمي دهند.

هر چيزي كه رشد مي كند، محكوم به فناست؛ ما را گريزي از اين چرخه نيست. همه چيز تمام مي شود. ما تمام مي شويم، اطرافمان هم. هرچه كه از قانون رشد پيروي مي كند تمام مي شود. بهار هم تمام شد؛ دو رويي ذاتي اين فصل را بر واپسين نفس هايش ببخشيد.
دروغ چرا؟ امروز هوا خوب نيست. حتما مي دانيد كه اين «خوب نيست» با  آنچه در مورد پاييز و زمستان گفته مي شود، فرق دارد. امروز خورشيد از دست زمين عصباني است. اين عصبانيت با دماي ۳۶ درجه سانتي گراد روي نقشه تهران فرود مي آيد. دلتان را به دماي پايين امروز هم خوش نكنيد كه در هيچ ساعتي يك درجه هم سقوط نمي كند. وقتي كه خورشيد از آسمان تهران برود، آثار به جا مانده از عصبانيتش براي دلخوري ما از گرماي هوا كافيست. دماي امشب تهران بين ۲۲ تا ۲۴ درجه سانتي گراد نوسان دارد.
امروز هوا گرم است و تحملش دشوار. اما ما كه اصولا آدم هايي احساساتي هستيم، اين گرما را مي توانيم به احترام آخرين روز بهار تحمل كنيم. بهار را به خاطر آخرين روزش دوست داشته باشيم و فراموش نكنيم كه تابستان بي رحم از راه مي رسد!

زيبايي فقط در سطح پوست است و زشتي تا اعماق استخوان فرو مي رود.
ضرب المثل انگليسي 
هوشمندانه تر كار كنيد، نه بيشتر.
پرمودابترا
هركسي مي تواند از روي يك حصار كوچك بپرد.
ضرب المثل استونيايي 
عذاب وجدان، بدتر از مرگ در بيابان سوزان است.
ويكتور هوگو

شب شعر و شب نثر طنز حوزه هنري، ۲ اتفاق جديد پرمخاطب در حوزه هنري اند كه مخاطباني مخصوص به خودشان را پيدا كرده اند. رسم است كه يكشنبه و دوشنبه اول هر ماه مخاطب ها و علاقه مندان جمع شوند تا به ترتيب يك شب شعر و شب نثر طنز بشنوند و از حضور طنزپردازاني مثل استاد منوچهر احترامي و ابوالفضل زرويي نصرآباد و عمران صلاحي و شهرام شكيبا و بسياري ديگر از بزرگان لذت و بهره توام ببرند. چون شب نثر طنز بعد از شب شعر شروع شده بود، معمولا تقدم خودش را حفظ مي كرد، اما اين ماه، اولين يكشنبه ششم تير است و اولين دوشنبه اول تير. اگر طنز و طنزپرداز دوست داريد، اين شب ها را از دست ندهيد.