سه شنبه ۹ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۲
نگاهي به سوخت هاي جايگزين و خودروهاي آينده
وقتي نفت تمام شود...
سوخت هاي دورگه، سوخت هاي هواي فشرده و سوخت هاي ديگر در راهند. آيا انرژي خورشيدي از بن بست موجود رها خواهد شد؟
موتورهايي كه با هيدروژن كار مي كنند، چيزي مضرتر از بخار آب رها نمي سازند، اما هنوز راه درازي باقي است
010590.jpg
با تمام شدن منابع نفتي جهان ، بشر از هم اكنون بايد به فكر سوخت جايگزين باشد.
ترجمه: رضا غفاريان طوسي
با افزايش روز افزون بهاي سوخت و ترس از پايان يافتن ذخيره هاي نفتي جهان، ظرف ۵۰ سال آينده اتومبيل هاي بنزين سوز كم كم جاذبه  خود را از دست مي دهند. بااين حساب اتومبيل هاي آينده چگونه خواهند بود و با چه سوختي كار خواهند كرد؟
در جريان آخرين بحران نفت دردهه ۱۹۷۰ بود كه سازندگان موتور به طور جدي به فكر پيداكردن جايگزين براي سوخت هاي نفتي افتادند. خودروهاي برقي براي مدت كوتاهي مورد توجه قرار گرفتند، اما خيلي زود به سبب مشكلات متعددشان- قدرت كم، سرعت پايين، سنگيني و گراني دوباتري و...- از مد افتادند. اكنون با اوج گيري دوباره بهاي نفت، محدوده انتخاب اتومبيل هاي جايگزين وسعت بيشتري يافته است.
سوخت سلولي
ايده سوخت سلولي (Fuel cell) از سال ۱۸۴۰ پديد آمده و هنوز هم از اعتبار برخوردار است. استفاده از سوخت سلولي فقط به معني برخورداري از موتور آرام تر و بي ضررترنيست- اين سوخت ها احتراق دروني ندارند- بلكه اگر موتور با هيدروژن كار كند، چيزي مضرتر از بخار آب توليد نمي كند.
با اين وجود وعلي رغم ميليون ها دلار سرمايه گذاري در راه تحقيق و توسعه، هنوز موانعي جدي بر سر راه است. ذخيره كردن هيدروژن مايع كار آساني نيست، سلول ها خيلي آهسته گرم مي شوند و كارآيي آن كمتر از موتورهاي بنزيني است به علاوه در پروسه تهيه اكسيژن از آب، مقدار زيادي انرژي (سوخت فسيلي ) مصرف مي شود و آلوده كننده نيز هست.
پرفسور گارل رايز، متخصص صنعت اتومبيل، مي گويد حداقل ۱۰ سال كار دارد كه به فرآيند مطلوبي در سوخت سلولي دست يابيم:« كمپاني جنرال موتورز ميليون ها دلار صرف فن آوري سوخت سلولي كرده اما هنوز دستاورد شاخصي كسب نكرده، از جمله اينكه قيمت اين موتورها بايد تا ۸۰ درصد كاهش يابد تا بتواند با موتورهاي بنزين سوز رقابت كند.»
دو رگه ها
اتومبيل هايي با دو نوع موتور و سوخت بارها موضوع بحث و حتي فيلمسازي در هاليوود نيز بوده است. ستارگاني چون بيلي كريستال، هريسون فورد و سوزان ساراندون در صحنه هايي، سوار بر تويوتايي كه نيرو را از موتور بنزيني به موتور الكتريكي منتقل مي كند، ديده شده اند. نتيجه اين انتقال نيرو، افزايش كارآيي سوخت فسيلي است.
اما تا رسيدن به موتورهاي دورگه اقتصادي كه از نظر قيمت بتوانند با موتورهاي معمولي رقابت كنند و قابل ارايه به بازار باشند، راه درازي باقي است. به علاوه كارآيي موتورهاي دورگه تقريبا معادل موتورهاي ديزل است. در انگلستان موتورهاي دورگه اي كه تركيبي از بنزين و سوخت هاي گازي كم تصعيد را مثل گاز مايع استفاده مي كنند مشهورترند. شوخي به نظر مي رسد، اما در سال هاي اخير سرو كله اتومبيل هايي كه با هوا كار مي كنند در شهرهاي مختلفي در سراسر دنيا پيدا شده است. در واقع، اين اتومبيل ها با استفاده از هواي فشرده حركت مي كنند و مخترع آن، گاي نگره فرانسوي، عقيده دارد كه كاملا فاقد آلودگي هستند. هوا در تانك هاي مخصوصي فشرده و ذخيره مي شود و به هنگام آزاد شدن هوا، اتومبيل مي تواند تا مسافت ۱۲۰ مايل را با سرعت حداكثر ۷۵ مايل در ساعت حركت كند. در حالي كه اين ايده به كاهش آلودگي در شهرهايي چون مكزيكوسيتي و كيپ تاون كمك كرده با اين وجود منتقدان مي گويند به هر صورت براي فشرده سازي هوا، الكتريسته لازم است و توليد الكتريسته نيز آلودگي هاي خاص خود را دارد.
يك جايگزين ظاهرا مجاني و بسيار پرسروصدا، يعني انرژي خورشيدي، نيز نتوانست فراگير شود و علاقه به آن هنوز در حد پژوهش باقي مانده و از آن فراتر نرفته است.
دكتر جاسينتامك درلوت، پژوهشگر مركز فن آوري جايگزين در انگلستان مي گويد: بي  گمان انرژي خورشيدي مي تواند بسيار مورد توجه باشد، اما محدوديت هاي خاص خود را نيز دارد. مثلا در انگلستان، به طور كلي آفتاب وجود ندارد كه كسي به فكر ساختن خودروهاي خورشيدي بيفتد.
يك ايده عجيب 
در سال هاي مياني دهه ۱۹۵۰، يك كشاورز، هارولد بيت، دستگاه عجيبي اختراع كرد. اين دستگاه قادر بود مدفوع احشام را تجزيه و آن را به متان تبديل كند. اتومبيل، كاميون و تراكتور او با همين گاز تقريبا مجاني كار مي كرد. با وجود اينكه ايده بيت هيچ وقت جدي گرفته نشد، اما بسياري معتقدند كه كار او راهگشاي جست وجو و يافتن راهكارهايي تازه براي استفاده از ظرفيت ها و قابليت هاي بسيار فراوان طبيعت به منظور توليد سوخت ارزان و فراوان است.
دانشمندان هم اكنون طي يك پروژه آزمايشي ۱۰۰ هزار پاوندي در انگليس در پي توليد بيواتانول از خاربن هاي اسكاتلندي هستند. بيواتانول قبلا در فرانسه مورد استفاده قرار گرفته و بنزين تركيبي با اتانول به مصرف سوخت اتومبيل ها مي رسد و در برزيل به سبب فراواني غلات، از سبوس ذرت براي توليد اتانول و استفاده از آن در سوخت خودروها استفاده مي شود.
در بريتانيا، عده اي از رانندگان كه از روغن خوراكي، يك سوخت بيولوژيكي ديگر استفاده مي كردند به اتهام سرباز زدن از پرداخت ماليات دستگير شدند. اما تعدادي از شركت هاي تجاري مشغول تهيه همين سوخت ها به صورت قانوني هستند كه كاملا مي تواند جايگزين ديزل شود و در آشپزخانه همه رستوران ها وجود دارد.
مارتين بروك، از مركز سوخت هاي بيولوژيك انگليس، مي گويد: «موتور ديزل اساسا طوري طراحي شده كه با روغن بادام زميني كار كند. بعضي ها فكر مي  كنند موتورهاي بيوديزل بوي آشپزخانه (روغن داغ) را در همه جا متصاعد مي كنند ولي اين طور نيست و فقط چنانچه بيني خود را به اگزوزنزديك كنيد بوي آن را حس مي كنيد. زماني فرا مي رسد كه رانندگان از ديدن كارهاي لئوناردو داوينچي احساس آرامش و تسلي خاطر خواهند كرد و آن زماني است كه منابع سوخت در آستانه تمام شدن باشند.
در ميان اختراعات مهم بشر، اختراع داوينچي كه مي توان آن را اولين ماشين خودرو جهان ناميد، مثال زدني است. ارابه ساخت داوينچي با نيروي فنرهايي كه در جهت مقابل حركت مورد نظر راننده عمل مي كردند، كار مي كرد. يك سيستم ترمز ساده هم براي اين ارابه خودرو طراحي شده بود.
اگر لئوناردو اولين خط توليد ونمايشگاه اتومبيل را در قرن پانزدهم به راه مي انداخت، بي شك امروز تاريخ سفر كاملا متفاوت مي بود! پرفسور پائولو گالورني كه سرپرستي تيمي از مهندسان را كه روي طرح هاي تفصيلي داوينچي در رابطه با ساخت خودرو كار مي كنند به عهده دارد، مي گويد: «ماشيني كه مورد نظر داوينچي بوده بسيار پرقدرت و نيرومند است. اگر اين ماشين با چيزي تصادف مي كرد مي توانست خسارات جدي وارد سازد. حيف كه داوينچي فرصت پيدا نكرد، شايد هم بقيه اجزا و عوامل زمانه او مناسب اين اختراع عظيم نبود...»
منبع: B.B.C

ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
010587.jpg
دكتر ريموند ديتمارس
قسمت چهل وسوم 

جيم كمي عبوس به نظر مي رسيد، چون مي خواست بازي كند، اما ميمي انگار با لبخندي به لب نگاهم مي كرد و منتظر بود ببيند چه چيزي نشانش خواهم داد. آنها قبلا صرفا از طريق مشاهده - نه تعليم - چيزهاي مختصري ياد گرفته بودند.
در اين حال، دانشمندان از پنجره به داخل زل زده بودند و همه چيز را زير نظر داشتند. به آرامي دور اتاق به قدم زدن پرداختم و به ترتيب، يك كار و بعد كار ديگري را انجام دادم كه پيش از آن هيچ يك از دو اورانگوتان آن حركت را نه از من ديده و نه خودشان انجام داده بودند. شير آب را باز كردم و گذاشتم چند لحظه اي آب به داخل سينك بريزد، سپس آن را بستم. بعد مقداري آب روي زمين پاشيدم و با پارچه آن را خشك كردم.
تمام مدت، جيم عبوس نشسته و تظاهر مي كرد كه نگاه نمي كند. بر عكس، ميمي، شش دانگ حواسش به من بود. جاروي دسته بلند را برداشتم وچند بار به زمين كشيدم.چكش را برداشتم و يك ميخ به زمين كوبيدم. مهره اي را با آچار شل كردم و بعد آن را با انگشت درآوردم.بعد از آنكه هر كار را چندين بار انجام دادم به اورانگوتان ها گفتم كه آزادند و مي توانند هر كار دلشان خواست بكنند:
«خيلي خب، پاشو جيم، تو هم پاشو ميمي. دور و بر را نگاه كنيد، ببينيد چيزي هست كه دوستش داشته باشيد.»
ميمي پايين پريد و يكراست به طرف شير آب رفت و آن را باز كرد. تشنه نبود، اما هيجان ريزش آب را دوست داشت. اول كار نمي توانست شير را باز كند، گرچه خوب به ياد داشت كه من به طرف شير رفته و با دستم كاري روي آن انجام داده بودم كه به ريزش آب از شير انجاميده بود. وقتي با دست زدن به اطراف شير آب، هيچ اتفاقي نيفتاد با بي صبري شروع به سر و صدا كرد و وقتي ناگهان آب از شير جاري شد، از شدت شادي جيغ كوتاهي از گلويش كنده شد.در اين حال، جيم به طرز معني داري همه چيز را اغماض مي كرد تا آنجا كه انگار داشت به من مي گفت: «بعد از آنكه آن همه وقت من را وادار كردي روي صندلي بنشينم و نگاهت كنم، حالا انتظار داري آنقدر سرحال باشم كه برايت نمايش اجرا كنم!»
اين لجبازي جزو طبع اورانگوتان هاست. با آگاهي از اين واقعيت، به سادگي حضور جيم را ناديده گرفتم و شروع به صحبت كردن با ميمي و تاييد كارهاي او كردم. مي دانستم به زودي حسادتش تحريك خواهد شد.

محيط زيست
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  محيط زيست  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |