سه شنبه ۹ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۲۲
آمريكايي ها خيلي زود در تله امنيتي عراق گرفتار شدند
خطاهاي محاسباتي آمريكا
009846.jpg

مقامات تشكيلات ائتلاف در درون منطقه سبز به سر مي برند و از آن خارج نمي شوند . برمر تنها مقامي است كه از اين منطقه خارج مي شود و در بغداد گشت مي زند؛ با جليقه ضدگلوله و در ميان كارواني از خودروهاي زرهي
آمريكايي ها نفوذ آيت الله سيستاني را دست كم گرفته بودند
و سرانجام ناچار شدند طرح بوش را به دليل مخالفت آيت الله تغيير دهند
عراق كه داراي بزرگترين منابع نفت و آب منطقه است در نتيجه ناكارآمدي تشكيلات ائتلاف اكنون واردكننده بنزين و آب شيرين است
* حمله به نظاميان و  غيرنظاميان در عراق اكنون به ۴۰ مورد در روز رسيده است
* ۸۵ درصد عراقي ها اعتمادي به تشكيلات ائتلاف ندارند
واشينگتن پست
ترجمه : نيلوفر قديري
مديريت مستقيم آمريكا در عراق ظاهراً تا فردا رسماً پايان مي يابد و اين در حالي است كه آمريكا نتوانست بسياري از اهداف و وعده هاي اعلام شده اش را براي تبديل اين كشور به يك دموكراسي با ثبات، عملي كند. گفت وگو با مقامات بلند پايه عراقي و آمريكايي و نگاهي به اسناد و مدارك داخلي تشكيلات اشغال اين موضوع را كاملاً آشكار مي سازد. اداره ۱۵ ماهه عراق كه ابتدا با اهداف بلند پروازانه آغاز شد به دليل وجود برخي اشتباهات بدون نتيجه پايان يافت. اگر بخواهيم شروعي براي اين اشتباهات نام ببريم بايد از اختصاص ناكافي منابع آغاز كنيم و با سوء برداشت و تعبير و عدم درك مناسب از سياست، مذهب و جامعه عراق اشغال شده، ادامه دهيم.
لري دياموند يكي از كارشناسان برجسته مؤسسه هوور در دانشگاه استنفورد كه مشاور تشكيلات اشغال در عراق بوده است، مي گويد: ما نتوانستيم اين كار را درست انجام دهيم. وقتي به گذشته نگاه كنيد بدون شك به اين نتيجه مي رسيد كه فرصت بي سابقه اي را از دست داده ايم.
از نظر بغداد، اشغال از يك همكاري خوش بينانه ميان آمريكايي ها و عراقي ها به رابطه اي درهم شكسته از سرخوردگي و نااميدي تبديل شده است. كارشناسان و متخصصان آمريكايي در زمينه بازسازي نيز از عراقي هاي ناشكر گلايه دارند. ساكنان يكي از محله هاي بغداد كه بهار گذشته با كنسروهاي سرد و آب پرتغال از نيروهاي
آمريكايي استقبال مي كردند اكنون هنگام عبور وسايل نقليه نظامي نفرين و دشنام مي دهند. چند هفته پيش مردان جوان اين منطقه روي تانك آمريكايي كه در اثر انفجار بمب دستي به آهن پاره اي تبديل شد پايكوبي كردند و آن را آتش زدند.
از بسياري جهات بايد گفت اشغال، وضعيت اشغالگران را بيشتر از اشغال شدگان تغيير داد و متحول كرد. عراقي ها همچنان با خاموشي هاي پي در پي، قطعي گاز، بيكاري و آينده مبهم سياسي روبه رو هستند كه با ورود اولين تانك هاي آمريكايي به بغداد شروع شد. اما مقامات آمريكايي كه زماني در خاك عراق سفر مي كردند تا به عراقي ها نشان دهند مشغول مأموريت خود هستند اكنون به دليل وجود خطر حملات خمپاره اي و موشكي پشت ديوارهاي سيماني با پوشش سيم خاردار محصور شده اند. عراقي هايي كه به ديدار آنها مي روند بايد دو فرم هويت از خود نشان دهند و سه بار هم مورد جستجو و بازرسي قرار گيرند.
تشكيلات موقت ائتلاف، نهاد آمريكايي كه عراق را اداره مي كرد، به چندين موفقيت از دوران فعاليت خود اشاره مي كند. نزديك به ۲۵۰۰ مدرسه تعمير شده، سه ميليون كودك واكسينه شده اند، ۵ ميليون دلار وام در ميان شركت هاي كوچك توزيع و ۸ ميليون كتاب درسي چاپ شده است. اسكناس هاي جديد جاي اسكناس هاي با تصوير صدام حسين را گرفته اند. شوراهاي محلي در همه شهرها و استان ها تشكيل شده و دولت موقت وعده برگزاري انتخابات در ژانويه آينده را داده است.
در بسياري از مسائل مهم و قابل توجه، تشكيلات اشغال نتوانسته به اهدافش دست يابد.
تعداد نفرات ارتش عراق اكنون يك سوم تعدادي است كه مقامات آمريكايي وعده آن را داده بودند. ۷۰ درصد افسران پليس، آموزش نديده اند. بهار امسال وقتي درگيري و خشونت سراسر كشور را فرا گرفت بسياري از سربازان و افراد پليس از انجام وظايفشان سرباز زدند چون نيروهاي آمريكايي آنها را تجهيز نكرده و در ميان آنان اعتماد سازي نكرده بودند.
نزديك به ۱۵ هزار عراقي براي كار روي پروژه هايي كه با بودجه كمك ۶/۱۸ ميليارد دلاري آمريكا انجام مي شود، استخدام شده اند. اما قرار بود تا زمان پايان اشغال، با اين بودجه ۲۵۰ هزار عراقي به كار گرفته بشوند. تا اول ژوئن، ۸۰ درصد اين بودجه كمكي كه پائيز گذشته در كنگره تصويب شد هنوز هزينه نشده بود.
تأمين برق هنوز در حدود چهار هزار مگاوات باقي مانده و فقط ۹ ساعت در روز برق اكثر خانه هاي بغداد را تأمين مي كند. اين در حالي است كه پل برمر حاكم آمريكايي عراق وعده داده بود توليد برق را به ۶ هزار مگاوات تا اول ژوئن افزايش دهد.
نظام سياسي در حال ظهور عراق نيز با اهداف اوليه آمريكا مغايرت هايي دارد. مقامات آمريكايي برنامه ريزي كرده بودند تا زماني كه عراقي ها قانون اساسي دائم خود را بنويسند و انتخابات دموكراتيك برگزار كنند، به عنوان يك قدرت اشغالگر در اين كشور بمانند. اما برمر اكنون عراقي ها را با يك قانون اساسي موقت و يك دولت موقت و رئيس جمهوري كه انتخاب اول دولت بوش نبوده، ترك مي كند.
تشكيلات موقت ائتلاف كه حداكثر سه هزار كارمند داشت روز ۳۰ ژوئن (۹ تير) منحل مي شود. نيروهاي نظامي به رهبري آمريكا كه از ۱۳۸ هزار نيروي آمريكايي و ۲۳ هزار نيرو از ديگر كشورها تشكيل شده، در عراق باقي مي ماند و مي تواند بدون تصويب و تأييد دولت موقت عمليات انجام دهد. مديريت پروژه هاي بازسازي و ديگر اقدامات غيرنظامي توسط سفارت جديد آمريكا انجام مي شود.
در جريان اشغال، روابط ميان تشكيلات موقت ائتلاف و نظاميان رفته رفته تيره شده بود. سربازان، غيرنظاميان را به خاطر عدم بازسازي سريع كشور كه مي توانست اوضاع را آرام كند، سرزنش مي كردند و غيرنظاميان هم نظاميان را به خاطر عدم تأمين كافي امنيت و فراهم نكردن فضاي مناسب براي بازسازي مقصر مي  دانستند. از نظر بسياري از مقامات بلند پايه در بغداد، كمبود نيروي نظامي آمريكا در عراق باعث شد كه وضعيت امنيتي از كنترل خارج شود. حملات به نيروهاي نظامي و غيرنظاميان خارجي اكنون به بيش از ۴۰ مورد در روز رسيده است و به اين ترتيب از ماه ژانويه سه برابر شده است. ترور رهبران سياسي عراق و خرابكاري عمدي لوله هاي نفت و تأسيسات برق اين كشور اكنون به امري عادي تبديل شده است.
تشكيلات موقت ائتلاف در آستانه انحلال خود براي اكثر عراقي ها به نماد ناتواني آمريكا تبديل شده است. نظرسنجي اخيري كه توسط دولت آمريكا در عراق انجام شده نشان مي دهد، ۸۵ درصد پاسخگويان اعتمادي به اين تشكيلات ندارند. انتقاد از اين نهاد در ميان آمريكايي ها كه در دوران اشغال در عراق فعاليت مي كردند نيز شنيده مي شود. آنها كارمندان ستادي CPA را كه از حاميان آتشين تهاجم به عراق بودند اما مهارت هاي بازسازي و تجربه حضور در خاورميانه را نداشتند، سرزنش مي كنند و مقصر مي دانند. تنها عده معدودي از اين كارمندان ستادي مي توانند به زبان عربي صحبت كنند.
در منطقه حفاظت شده مركز بغداد كه قصر محصور مقر CPA در آن واقع است، اين احساس وجود دارد كه «مأموريت كامل نشده است.» يك مقام بلند پايه CPA مي گويد:  «آيا ما واقعاً كاري كه لازم بود را انجام داديم؟ وعده داده بوديم كه چه كاري انجام دهيم؟ هيچ كس باور نمي كند كه ما كارمان را انجام داده ايم.»
009849.jpg

عده زيادي از مقامات فعلي و سابق CPA، مقامات دولت آمريكا و عراقي هايي كه با CPA كار مي كنند با اين نظر موافقند. بسياري اصرار دارند كه نامشان برده نشود چون طبق قوانين و مقررات، آنها كه براي CPA كار مي كنند از گفت وگو با خبرنگاران بدون تأييد دفتر روابط عمومي CPA منع هستند. برمر هفته گذشته در مصاحبه اي گفت: عراق بعداز اشغال به طور اساسي تغيير كرده است. او گفت، CPA عراق را در مسير حركت به سوي يك دولت دموكراتيك و اقتصاد آزاد بعد از سه دهه ديكتاتوري بي رحمانه سوسياليستي قرار داده است.
او گفت: از بزرگترين دستاوردهايش كاهش نرخ ماليات در عراق، ليبرال كردن قوانين سرمايه گذاري و كاهش تعرفه هاي وارداتي است. برمر اعتراف كرد كه قادر نبوده همه آن تغييرات وعده داده شده را در نظام سياسي و اقتصادي عراق اعمال كند، تغييراتي چون خصوصي سازي صنايع دولتي، افزايش توليد برق و كاهش خشونت و درگيري. او در سخناني كه بي پرده ترين انتقاد از خود و روند كارش به حساب مي آمد، گفت CPAدر آموزش نيروهاي امنيتي عراق بيش از حد به تعداد و كميت تأكيد كرد به جاي آنكه به كيفيت توجه داشته باشد.
او گفت: وقتي به عقب نگاه مي كنيم مي بينيم كارهاي زيادي مانده است. برمر گفت: وقتي در روز ۱۲ مه ۲۰۰۳ وارد بغداد شد از آنچه ديد حيرت زده شد. نيروهاي پليس سر كارشان نبودند. دو نيروگاه برق پايتخت به سختي كار مي كردند. ساختمان هاي غارت شده دولتي نيمه ويران بود. شخصيت هاي برجسته تبعيدي كه با هدف اداره دولت بازگشته بودند تمايلي به تقسيم قدرت با عراقي هايي كه در زمان حكومت صدام در كشور باقي مانده بودند نداشتند.
برمر و كارمندانش در حالي كه تهديد جدي براي كار آنها وجود نداشت، تلاش براي بازسازي عراق را از صفر شروع كردند و به جاي تكيه بر كارهاي عمراني كوتاه مدت وارد مسيرهاي بلند مدت سياسي و امنيتي شدند. آنها اعلام كردند كه پيش از تحويل حاكميت، عراقي ها بايد چندين هدف سياسي را محقق كنند. به جاي بازسازي ارتش عراق تصميم گرفتند نيروي دفاعي جديد از پايه بسازند. برمر مشاورانش را به بازسازي وزارتخانه هاي دولتي هدايت كرد و از اصلاحات گسترده اقتصادي بازار آزاد حمايت نمود. او به نشانه بريدن از گذشته با صدور دستوري بسياري از اعضاي حزب بعث صدام حسين را از شركت و حضور در دولت منع كرد.
بسياري از مقامات كنوني و سابق CPA مي گويند، تصميمات مهم برمر با واقعيت هاي عراق در تضاد بود و بيشتر تصميمات يك فاتح نظامي به نظر مي رسيد. منتقدان درون CPA همچنين برمر را به خاطر تلاش براي پيشبرد يك برنامه اقتصادي محافظه كارانه همچون كاهش ماليات و تجارت آزاد به جاي ارائه خدمات اوليه سرزنش مي كنند.
علي رغم برنامه هاي گسترده و نتيجه گيري خود برمر كه عراق به چند ده ميليارد دلار پول براي بازسازي نياز دارد، متخصصان CPA هيچ منبعي براي تأمين بودجه پروژه هاي خود و ايجاد اشتغال محلي در ماه هاي بعداز جنگ نداشتند. به جاي آن به دو شركت آمريكايي هاليبرتون و بكتل تكيه كرده بودند كه برنده قراردادهاي بزرگ براي بازسازي زير ساخت هاي عراق شده بودند.
CPA همچنين با كمبود نيروي باتجربه نيز روبه رو بود. تعداد معدودي متخصص كارآمد از وزارت خارجه و سازمان هاي غيردولتي در CPA حضور داشتند. اما اكثر استخدام هاي CPA توسط كاخ سفيد و دفتر پرسنل پنتاگون انجام مي شد. پست ها هم به افرادي مي رسيد كه ارتباطاتي با دولت بوش يا حزب جمهوريخواه داشتند.
كار بازسازي بازار سهام بغداد كه هنوز گشايش نيافته، در ماه سپتامبر به يك جوان ۲۴ساله سپرده شد كه در كاخ سفيد دنبال كار مي گشت. يك مقام بلند پايه CPA مي گويد: «عامل گزينش، وفاداري بود نه تجربه.» در آخر تابستان وقتي انفجارهاي پي در پي بغداد را تكان مي داد و حملات روبه افزايش بود، برمر و مشاورانش تصميم گرفتند از سطح انتظارات بلند پروازانه خود كم كنند. طرح هاي خصوصي سازي از دستور كار خارج شد و به جاي آن كار آموزش و نظارت بر افسران پليس عراق آغاز شد. به فرماندهان نظامي دستور داده شد هر تعداد كه مي توانند نيرو استخدام و مسلح كنند. كاخ سفيد و CPA كه با مخالفت هاي رهبران مذهبي عراق و سياستمداران ناشكيباي اين كشور روبه رو شدند، مسير را تغيير داده و قول دادند قدرت را پيش از تدوين يك قانون اساسي دائم واگذار كنند. اما برمر همچنان به بازسازي متعهد ماند. او به كنگره رفت و درخواست بودجه كمكي اضافي كرد.
خطاهاي محاسباتي اقتصادي
نيروگاه برق الدوره در جنوب بغداد قرار بود الگويي از تلاش آمريكا براي بازسازي عراق باشد. اين نيروگاه در جنگ سال ۱۹۹۱ بمباران شد و بعد هم مورد غفلت دولت صدام قرار گرفت و نمي توانست بيش از يك چهارم ظرفيت حقيقي خود برق توليد كند. به همين دليل بغداد با خاموشي هاي طولاني روبه رو بود.
009843.jpg

بعداز آنكه متخصصان CPA تابستان گذشته اين تأسيسات را تحويل گرفتند، وعده دادند آن را احيا كنند. شركت هاي روسي و آلماني براي بازسازي به خدمت گرفته شدند و اين نيروگاه درصدر فهرست پروژه هاي اولويت دار قرار گرفت و قرار شد تا شش هزار مگاوات برق توليد كند. برمر اميدوار بود هرچه توليد برق بيشتر شود، اقتصاد و زندگي روزانه بهبود يافته، خشونت كاهش يابد و عراق باثبات شود.
امروز نيروگاه الدوره يك الگو هست اما الگويي از اينكه چگونه تلاش هاي آمريكا براي بازسازي از اهداف خود بازماند.
پيمانكاران آلماني به دليل بيم از امنيت خود گريختند. روس ها هم بعد از دو مورد حمله به همكارانشان از اين كار منصرف شدند. در داخل اين تأسيسات همه قطعات از هم جدا شده است. تكنسين هاي عراقي سردرگم در نيروگاه مي چرخند و سيگار مي كشند و منتظر راهنمايي هستند. در اتاق توربين روي ديوار نوشته شده: «زنده باد مقاومت». CPA مي خواست كه نيروگاه الدوره تا اول ژوئن بيش از ۵۰۰ مگاوات برق توليد كند اما در بهترين شرايط فقط ۱۰۰ مگاوات توليد كرده است. ناكامي در راه اندازي نيروگاه الدوره و ديگر نيروگاهها در كنار حملات خرابكارانه به خطوط برق خاموشي ها را تشديد كرده است. وضعيت ديگر خدمات هم بهتر از اين نيست. تلاش براي راه اندازي نيروگاههاي آب و پالايشگاههاي نفت هم بسيار عقب تر از برنامه است و عراق را كه دومين ذخائر بزرگ نفت دنيا و دو رودخانه بزرگ دارد وادار كرده بنزين و آب شيرين وارد كند. حملات اخير به منابع سوخت و خطوط انتقال نفت، ذخائر را خالي كرده است. چندين تن از مقامات CPA مي گويند دولت بوش هزينه هاي بازسازي را دست كم گرفته بود. دولت در برنامه ريزي هاي جنگي اش ۹۰۰ ميليون دلار به بازسازي اختصاص داده بود، اين درحالي است كه گزارش هاي سازمان ملل و سازمان هاي غيردولتي از نيازي بسيار بيشتر از اين رقم خبر مي داد. در ماه هاي اوليه اشغال بودجه اضافي ۱/۱ ميليارد دلار توسط كاخ سفيد وعده داده شد. اما دولت بار ديگر از كنگره درخواست چند ميليارد ديگر كرد. اگرچه بودجه كمك
۶/۱۸ ميلياردي براي بازسازي عراق در ماه نوامبر در كنگره تصويب شد اما دفتر پنتاگون بسيار كند بودجه را تخصيص مي دهد. تا اول ژوئن نزديك به ۷/۳ ميليارد دلار از اين بودجه هزينه شده است. بسياري از طرح هايي كه بودجه دريافت كرده اند يا متوقف شده اند و يا كارشان به كندي پيش مي رود؛ چرا كه شركت هاي غربي به دليل شدت حملات به غيرنظاميان كارمندان خود را از عراق بيرون كشيده اند.
مقامات CPA مي گويند اگر پول سريع تر مي آمد و هزينه مي شد، CPA مي توانست حسن نيت خود را نشان دهد و شايد اين حملات كمتر مي شد.
با دير شروع شدن كار، CPA در يك تله امنيتي گرفتار شد. بيش از دو ميليارد از اين بودجه صرف استخدام محافظان خصوصي براي پيمانكاران، خريد تجهيزات و سلاح و ايجاد مراكز امن براي آنها شده است.
از آنجا كه بسياري از ۲۳۰۰ طرحي كه قرار است از بودجه ۶/۱۸ ميليارد دلاري وعده داده شده تأمين شود، پروژه هاي بزرگ ساخت و سازي هستند كه بايد با مشاركت كارگران خارجي انجام شود نه خود عراقي ها، تقويت و رشد اقتصاد محلي كه CPA اميدوار بود و وعده آن را داده بود به همراه نخواهد داشت.
خطاهاي محاسباتي امنيتي
روز ۴ آوريل وقتي شبه نظاميان مخالف اشغال به مقر پليس در شهر رافدين حمله كردند، افسران داخل ساختمان وحشت زده شدند. بسياري، مواضعشان را ترك كردند و به خانه هايشان گريختند. اين شبه نظاميان از اعضا ارتش المهدي بودند، نيروي نه چندان آموزش ديده اما به شدت مسلحي كه به رهبري مقتدي صدر فعاليت مي كند. نيروهاي آمريكايي روزنامه او را تعطيل كردند و يكي از معاونان ارشد او را دستگير نمودند. طرفداران صدر نيز ساختمانهاي دولتي را در شهرهاي مقدس شيعه جنوب عراق و در شهرك صدر اشغال كردند. اين شبه نظاميان در عمليات هاي خود با مقاومت چنداني روبه رو نشدند.
يكي از افسران پليس عراق كه يونيفرمش شامل شلوار جين و يك پيراهن آبي رنگ رفته است مي گويد: تيراندازي به سوي اين افراد اشتباه است. اگر كسي به من حمله كند و اصولي داشته باشد كه من هم به آن معتقد باشم،  به سوي او تيراندازي نمي كنم.
فروپاشي پليس و واحدهاي دفاع شهري در مقابله با نيروهاي صدر، مقامات CPA را شگفت زده كرد. آنها انتظار داشتند كه نيروهاي دفاعي عراق اين درگيري را خاموش كنند. چند روز بعد وقتي واحدي از ارتش جديد عراق به جاي اطاعت از دستورات براي كمك به تفنگداران آمريكايي در جنگ با مهاجمان سني در خيابان هاي فلوجه، از دستورات سرپيچي كرد، CPA بيشتر تعجب كرد.
برمر و مقامات بلندپايه CPA به اين نتيجه رسيدند كه روند ايجاد يك نيروي امنيتي جديد در عراق با مشكل جدي روبه رو شده است. تصميم گرفته شد تا آنجا كه ممكن بود نيروهاي سابق به خدمت فراخوانده شوند اما حتي اين كار هم كمك جدي نكرد و فقط هزاران تن از افراد نه چندان آماده كه عده اي حتي با مهاجمان در ارتباط بودند وارد نيروي پليس شدند. اكنون از نزديك به ۹۰ هزار پليس مشغول به كار بيش از ۶۲ هزار نفر هنوز هيچ تمرين و آموزشي نديده اند.
اما رهبران سياسي عراق و بسياري از مقامات CPA اكنون مي گويند مشكلات امنيتي چيزي بيش از آموزش پليس است. حقيقت آن است كه نظاميان آمريكايي با تعداد سربازي بسيار كمتر از آنچه براي حفظ نظم و امنيت و حفاظت از مرزهاي كشور مورد نياز باشد وارد عراق شدند. مشكل كمبود نيرو با تصميم انحلال ارتش عراق تشديد شد. به اين ترتيب نه تنها ارتش آمريكا از دهها هزار نيروي مسلح يونيفورم پوش خالي شد بلكه ارتشي از سربازان بيكار به صف مهاجمان به مواضع نيروهاي اشغالي پيوستند.
خطاي بزرگ ديگر مقامات عراقي و آمريكايي،  اين بود كه تجهيزات پليس و نيروهاي دفاع شهري به اندازه كافي تأمين نشد. در ايستگاه پليس رافدين فقط نيمي از ۱۴۰ افسر پليس هفت تير داشتند.
نزديكي كه نيروهاي پليس اين پايگاه امروز نسبت به صدر احساس مي كنند نشان مي دهد هنوز نمي توان به مقاومت پليس عليه اين نيروها اميدوار بود. روزهاي جمعه نيروهاي اين پايگاه تصوير مقتدي صدر را به لباس خود سنجاق مي كنند.
در ماه آوريل وقتي نظرسنجي هاي داخلي CPA نشان مي داد ۸۰ درصد عراقي ها ديدگاه مثبتي نسبت به مقتدي صدر دارند، CPA بايد در پي يك راه حل سياسي مي بود. حداقل اين كه استراتژيست هاي CPAو فرماندهان نظامي آن بايد درمي يافتند كه بسياري از افسران امنيتي از صدر طرفداري مي كنند.
خطاهاي محاسباتي سياسي
از آغاز اشغال، تلاش آمريكا براي تغيير نظام سياسي عراق با چالشي جدي از ناحيه آيت الله سيستاني رهبر عالي رتبه شيعه اين كشور روبه رو شد. اين روحاني بسيار باثبات تر از مقتدي  صدر است. ناتواني CPA در مقابل او موجب دادن امتيازاتي شد كه تا مدت ها بعد از ترك عراق توسط برمر اين كشور را تحت تأثير خود قرار مي دهد. آيت الله سيستاني روحاني ۷۰ ساله است كه در شش سال گذشته در شهر نجف در انزوا به سر برده است. او ميليون ها پيرو و طرفدار دارد و بانفوذترين رهبر اكثريت شيعه عراق محسوب مي شود.
هيچ يك از سياستمداران شيعه عراقي تمايلي به عبور از او ندارند.
موضع سيستاني صريح بود: عراقي ها، نه آمريكايي ها، بايد آينده سياسي اين كشور را تعيين كنند. در ژوئن ۲۰۰۳ او با صدور يك فرمان مذهبي خواستار آن شد كه قانون اساسي عراق توسط نمايندگان منتخب نوشته شود. اين خواسته در تضاد مستقيم با طرح انتقال سياسي دولت بوش براي عراق بود.
برمر و مقامات اطراف او ابتدا نفوذ اين فرمان او را دست كم گرفتند و تصور كردند كه رهبران سياسي شيعه عراق مي توانند سيستاني را به تغيير موضعش متقاعد كنند. تا اينكه در ماه نوامبر برمر دريافت، راهي براي متقاعد كردن سيستاني نيست و طرح بوش كه در آن گروهي منصوب قانون اساسي را مي نوشتند، بايد تغيير كند بعد از چند نشست با عجله در كاخ سفيد، برمر از طرح جدي انتقال قدرت در ۱۵ نوامبر خبر داد. در طرح جديد از تدوين قانون اساسي دائم و برگزاري انتخابات تا پيش از انتقال قدرت،  خبري نبود. به جاي آن شوراي حكومتي عراق متشكل از ۲۵ عضو به انتخاب برمر مسئول تدوين قانون اساسي موقت شد. قرار شد دولت موقت هم به صورت توافقي تشكيل شود.
هيچ كسي به خود زحمت نداد بنشيند و درباره جزييات كار با سيستاني گفت وگو كند. چند روز بعد او بار ديگر با طرح جديد مخالفت كرد و در نتيجه چند تغيير ديگر هم ايجاد شد. يكي از اين تغييرات اين بود كه بوش مجبور شد از اخضر ابراهيمي بخواهد دولت موقت را انتخاب كند. در آخر برمر آن گزينه اي را كه مي خواست در منصب رياست جمهوري نديد. عدنان پاچه چي كانديداي مورد نظر او بعد از تهديد سياستمداران شيعه به عدم همكاري با او كنار كشيد و ابراهيمي، غازي ياور را كه يك شيخ قبيله اي بدون تجربه حكومتي است به اين سمت انتخاب كرد.
سيستاني با قانون اساسي موقت هم مخالفت كرد. كردها كه از سال ۱۹۹۱ در يك منطقه خودمختار زندگي مي كنند در بندي از قانون اساسي تأكيد كرده بودند از حق وتوي خود درباره زبان قانون اساسي دائم دفاع مي كنند. اما چون شيعيان ۶۰ درصد و كردها فقط ۲۰ درصد جمعيت عراق را تشكيل مي دهند، سيستاني نگران آن بود كه اقليت نبايد حق رد خواسته هاي اكثريت را پيدا كند. برمر كوتاه نيامد. اگر اين بند از ميان مي رفت، كردها خشمگين مي شدند. برمر اعضاي شيعه شوراي حكومتي را متقاعد كرد كه قانون اساسي موقت را امضا كنند و به اين ترتيب اين مخالفت مهم آيت الله سيستاني به جايي نرسيد.
وقتي دولت بوش قطعنامه اي به شوراي امنيت ارائه كرد كه حاوي نوعي تأييد قانون اساسي موقت بود، سيستاني به سرعت بيانيه اي صادر كرد و گفت: قانون اساسي موقت را شورايي غيرمنتخب تحت اشغال نوشته و اكثر مردم عراق آنها را رد مي كنند.
اما وقتي در قطعنامه اشاره به قانون اساسي موقت حذف شد، رهبران كرد خشمگين شدند. دو مقام بلندپايه كرد عراق در نامه اي به بوش تهديد كردند كه از دولت موقت كناره  مي گيرند.
اين اختلاف نشان مي دهد كه شيعيان و كردها بايد خود اختلافاتشان را حل كنند. يكي از راههاي پيشنهادي اين رهبر شيعه كنار گذاشتن قانون اساسي موقت و تدوين يك قانون جديد است. اين نتيجه اي شرم آور براي دولت بوش خواهد بود چرا كه اين سند يكي از معدود دستاوردهاي مهم CPA است.
رهبران عراقي و ديپلمات هاي خارجي، CPA را به خاطر اين كه زودتر از اين نفوذ سيستاني را جدي نگرفتند، مقصر مي دانند. مقامات بلندپايه CPA مي گويند برمر متوجه قدرت سيستاني بود اما مشكل اين بود كه نمي توانست با او ارتباط برقرار كند؛ چرا كه سيستاني از ديدار با هر شخصيتي از طرف CPA خودداري مي كرد. فقط پيام هاي اين شخصيت ها از طريق سياستمداران شيعه به اطلاع او مي رسيد.
بعضي در CPA مي گويند بهتر است عراقي ها خود اين اختلافشان را بر سر قانون اساسي موقت بعد از ۳۰ ژوئن حل كنند، اما عده اي ديگر مي گويند تشكيلات اشغال بايد اطمينان حاصل كند سندي دارد كه مورد حمايت سيستاني است.
خارج از دسترس
زندگي در منطقه سبز عنوان منطقه به شدت حفاظت شده امنيتي محل استقرار تشكيلات CPA در بغداد، هيچ شباهتي با زندگي در ديگر نقاط اين شهر ندارد. اين منطقه هميشه برق دارد. اتوبوس هاي پرزرق و برق مدام مسافران را اين طرف و آن طرف مي برند. كافه ها هم تا پاسي از شب باز هستند. تلاشي براي رعايت عرف و اصول اسلامي در اين منطقه صورت نمي گيرد. در رستوران ها مشروبات الكلي ديده مي شود و زنان هم حجاب ندارند. فهرست غذايي پيشنهادي براي كارمندان CPA غذاهايي همچون چيزبرگر است گويي اين منطقه، اصلاً ربطي به عراق ندارد.
نيروهاي آمريكايي و اعضاي CPA براي اين كه پايشان را از منطقه سبز بيرون بگذارند و وارد منطقه قرمز يعني كل عراق شوند بايد حتماً  به تجهيزات نظامي و ضدگلوله مجهز شوند كه اين هم فقط به مقامات بلندپايه محدود مي شود. كارمندان رتبه پايين يا بايد در داخل مجموعه بمانند و بيرون نيايند يا اين كه در قالب يك كاروان امنيتي بيرون بيايند.
CPA عراقي ها را براي مذاكرات و نشست ها به داخل مجموعه مي برد، اما عدم ارتباط با خارج از اين منطقه موجب شده كه آمريكايي ها منزوي شوند. بسياري از آنها، از خارج از اين منطقه هيچ دركي ندارند. عوامل سيا به جاي گشت در شهر و برقراري تماس با مردم در بارهاي مجهز خود در مجموعه به صرف نوشيدني مي پردازند. كارمندان CPA به جاي خريد در شهر به فروشگاه هاي منطقه سبز مي روند.
تماس محدود با عراقي  ها در خارج از منطقه سبز موجب شده كه مقامات CPA به نظرات كساني متكي باشند كه توسط برمر براي خدمت در شوراي حكومتي انتخاب شده اند. وقتي ابراهيمي از CPA خواست جزئياتي درباره چند عراقي كه براي مناصب دولت موقت در نظر گرفته ارائه كند، او به يكي از نزديكانش گفته بود، از اينكه اطلاعات آنها (آمريكايي ها) واقعاً آنقدر كم است متعجب شده است.
تنها مقام CPA كه بيشتر از همه در شهر گشت مي زند خود برمر است كه با كارواني از محافظان شخصي به همراه هلي كوپتر يا وسيله نقليه ضد گلوله حركت مي كنند.
تمايل برمر به گشت در شهر و ۱۸ ساعت كار در روز موجب شده كه در داخل CPA براي او احترام خاصي قائل شوند. مهمترين انتقادي كه درون اين تشكيلات نسبت به او وجود دارد اين است كه او نتوانسته به اندازه كافي ديپلمات با تجربه در زمينه خاورميانه جمع كند. در روزهاي پاياني عمر CPA بسياري از مقامات خشمگين و عصبي شده اند. بعضي، فرماندهان نظامي را به خاطر عدم درخواست نيروي بيشتر براي برقراري ثبات در كشور مقصر مي دانند. مقامات نظامي هم نيروهاي CPA را به وقت تلف كردن در ۲۵۸ اتاق مقر CPA متهم مي كنند. عده اي از عوامل پروژه هاي بازسازي در عراق، رابطه ميان مقامات نظامي و غيرنظامي آمريكا در عراق را بدترين نوع خود توصيف مي كنند.
مشكل عمده ديگر در بروكراسي اشغال اين بود كه كارمندان جوان تنها به خاطر وفاداري به دولت بوش مافوق مسن ترهاي وزارت خارجه آمريكا و انگليس منصوب شده بودند.
ديپلمات ها همچنين دفتر ارتباطات استراتژيك را در تلاش براي انتشار و انتقال اطلاعات به عراقي ها ناموفق مي دانند. اين دفتر به جاي تأسيس يك تلويزيون تماماً خبري كه با ديگر شبكه هاي عربي رقابت كند، كانالي را تأسيس كرده كه برنامه هاي كودك و آموزش آشپزي مصري را پخش مي كند. اما حتي درون اين دفتر هم اين حس وجود دارد كه اشغال به اندازه كافي خوب عمل نكرده است.
در جاي جاي مجموعه CPA، احساس تأسف و پشيماني حس مي شود. مشاور ارشد برمر مي گويد: «احساس مي كند فرصتي مهم از دست رفته است. ما روياي بزرگي در سر داشتيم و فكر مي كرديم مي توانيم آن را عملي كنيم، اما به وعده هايمان عمل نكرديم.»

سياست
اقتصاد
انديشه
ايران
علم
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |