سه شنبه ۲۳ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۳۶
رانده شدن به سوي خط فقر
بازار كار بسيار محدود است و درحقيقت برنامه اي براي بهره برداري  از نيروي جوان كشور وجود ندارد و آن ها را از كسب درآمد ب-راي اداره  زندگي خود در سطح حداقل هم  محروم كرده است
004338.jpg
«خط فقر» از واژه هايي بود كه طي يك دهه گذشته به گوش مردم عادي رسيد و اكنون از فرط تكرار بدل به معيار آشنايي شده است.
برنامه ريزان اقتصادي معيارهاي مختلفي را براي تعيين جايگاه افراد خانواده ها در مقايسه با اين خط تعريف مي كنند.
شما و خانواده شما در كجاي اين خط قرار داريد؟
شايد در حال حاضر در شرايط چندان نامطلوبي قرار نداشته باشيد، ولي تورم دائمي شما را به سوي اين خط سوق مي دهد و حفظ شرايط مالي خانواده در جايگاهي قابل قبول دشوارتر از هميشه شده است .

خط فقر شديد
در ادبيات اقتصادي دو نوع خط فقر تعريف شده است. اول، خط فقر شديد كه برابر با درآمد سرانه كمتر از روزي يك دلار است. كساني كه زير يك دلار در روز درآمد دارند زير خط فقر شديد به سر مي برند.
محمدرضا واعظ مهدوي، معاون امور اجتماعي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور با اشاره به گزارش توسعه انساني سال ۲۰۰۳ خاطرنشان كرده است: جمعيتي از ايران كه زير اين «خط فقر شديد» قرار دارند كمتر از ۲ درصد كل جمعيت كشور هستند. او مي گويد: «محاسبات انجام شده نشان مي دهند ۲/۱ درصد جمعيت ايران زير اين خط فقر شديد به سر مي برند و اگرچه اين جمعيت در مقايسه با جمعيت ۱۵ درصدي زير خط فقر شديد برخي كشورها ميزان پاييني به شمار مي رود، ولي به هر حال در ايران حدود ۷۲۰ هزار نفر را دربر مي گيرند.»
اين اشخاص كساني هستند كه خانوارهاي آن ها فاقد هرگونه درآمدي به شمار مي روند. زن هايي كه شوهر ندارند و شغلي هم ندارند. فرزنداني كه يتيم شده اند و درآمدي هم ندارند. بخشي از اين افراد در حال حاضر تحت پوشش نهادهاي حمايتي، سازمان بهزيستي كل كشور، كميته امداد حضرت امام(ره)، هلا ل احمر و ساير انجمن هاي خيريه به سر مي برند. پوشش دادن جمعيت زير خط فقر شديد در برنامه چهارم جزو دستور كار دولت است.
خط فقر نسبي 
خط فقر دوم، خط فقر نسبي به شمار مي رود و شامل افراد يا خانوارهايي مي شود كه ميزان درآمدشان كمتر از نصف ميانه درآمدي است. در اين شاخص، ميانه درآمدي در گروه ها و دهك هاي مختلف محاسبه مي شود. كساني كه كمتر از ۵۰درصد اين ميانه درآمد دارند، اصطلا حاً دچار فقر نسبي هستند و درآمد آن ها براي تأمين مناسب نيازهاي زندگي شان كفايت نمي كند.
اين افراد و خانوارها لزوماً دچار فقر تغذيه نيستند و دچار فقر شديد تلقي نمي شوند، اما از سطح نسبي متناسب حداقل رفاه نيز برخوردار نبوده و در معرض آسيب قرار دارند. معاون امور اجتماعي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مي گويد: «اين جمعيت در شرايط فعلي در ايران حدود ۱۶ درصد برآورد مي شوند.»
سياست هاي دولت
دولت سه گروه سياست براي پوشش خط فقر ذكر كرده كه به قرار زير هستند:
اول: پوشش كامل جمعيت زيرخط فقر شديد
دوم: سياست تأمين اجتماعي براي پوشش كساني كه بين خط فقر شديد و خط فقر نسبي قرار دارند و يارانه ها و تأمين اجتماعي شرايط بهتر زندگي را براي آن ها فراهم مي كند.
سوم: سياست هايي كه معطوف به توزيع عادلانه درآمدها هستند.
اگر بيكار هستيد
آن چه برخي از خانواده ها را به زير خط فقر كشيده، بيكاري افراد آن يا تني چند از آنان است. رئيس مركز آمار ايران نرخ بيكاري تا نيمه سال پيش را ۸/۱۱ درصد اعلا م كرده بود و شاخص هاي اين امر به قرار زير اعلا م شده بودند:
- ۵/۲۶ درصد بيكاران در گروه سني ۲۴-۱۵ سال قرار دارند.
- ۳/۹۶ درصد بيكاران باسواد هستند.
- ۷/۳ درصد بيكاران بيسواد هستند.
- از ۳/۹۶ درصد باسوادان حدود ۱۵ درصد داراي تحصيلات عالي دانشگاهي هستند.
- نرخ بيكاري زنان ۲/۲۱ درصد است.
در كنار همه اين ها كابوس ورود ۹ ميليون جوياي كار به بازار كار در پنج سال آينده و ۳ ميليون بيكار كنوني خودنمايي مي كند كه هزاران خانواده را درگير خواهد كرد.
خانواده ها از آمادگي خود براي انجام فعاليت هاي مختلف حرف مي زنند و آماده هستند به مدد تخصصي كه دارند از زير آن چه خط فقر خوانده مي شود بگريزند ولي راهي به بازار بسيار محدود شده كار نمي يابند.
«مهدي.ب» كه همسرش فوت كرده داراي سه فرزند پسر ۱۷ تا ۲۵ ساله است. پسران او در زمينه هاي فني كار كرده و چرخ  مالي خانواده را به سختي جلو مي برند. او مي گويد: « دو پسر من كار مي كنند. يكي برقكار است و ديگري مكانيك و سومي كاري به دست نياورده. اما كار آن ها دائمي نيست و دائماً مجبور به جست وجو براي يافتن محلي براي به كارگيري توانايي خود هستند. خانواده چهار نفري ما درآمدش زير ۲۰۰ هزار تومان است و به سختي خود را اداره مي كنيم. اما چرا سه نفر جوان كه سرشار از شوق و انرژي هستند و حاضر به انجام هر كار فني هستند به چنين بن بستي برخورد كرده اند؟
آن چه او مي گويد ديدگاه اكثر كساني است كه حوالي خط فقر حركت مي كنند. اين كه بازار كار بسيار محدود است و درحقيقت برنامه اي براي بهره برداري از نيروي جوان كشور وجود ندارد و آن ها را از كسب درآمد براي اداره زندگي خود در سطح حداقل هم محروم كرده. بنابراين در دايره بسته اي به سر مي بريم.
حسن برازجاني پور مي گويد: «دو سال است خدمت نظام وظيفه را تمام كرده ام و به هر دري مي زنم كاري به دست نميآورم. بيست ساله هستم ولي درآمدم صفر است. بنابراين در همه زمينه ها به خانواده ام وابسته هستم. جواناني مثل من پرشمار هستند، اما نمي دانند به كدام سو بروند. همه ما نه تنها زير خط فقر؛ بلكه در نقطه صفر به سر مي بريم.»
اگر نمي توانيد با تورم بجنگيد
مسأله اصلي خانوارها ناتواني در مبارزه با تورم فزاينده است. گزارش «شاخص هاي توسعه جهاني سال ۲۰۰۳» نشان مي داد متوسط نرخ تورم ساليانه ايران طي سال هاي ۲۰۰۰-۱۹۹۰ در يك دهه ۲۶ درصد بوده يعني نرخ تورم ايران از صدويك كشور جهان بيشتر است. براي مقايسه مي توان به نرخ تورم سوئد با ۹/۱ درصد، كويت با ۲ درصد، اردن با ۷/۳ درصد و هند با ۱/۹ درصد اشاره كرد. در اين زمينه سه كشور عمان با ۱/۰ درصد و عربستان سعودي با يك درصد خودنمايي مي كنند.
نكته اين است نرخ رشد اقتصادي ايران خصوصاً طي سال هاي اخير با دستيابي به ميزان حدود ۶ درصد ظاهري مطلوب دارد ولي تأثير آن نه در رونق فعاليت هاي اقتصادي و اشتغال محسوس است و نه معيشت عمومي خانواده ها.
افزايش ساليانه نرخ بنزين خانوارها را به بند كشيده است و در برابر ده يا ۱۵ درصد افزايش قيمت از اين ناحيه در سطوح خرد تا حدود ۳۰ درصد آن ها را تحت فشار قرارمي دهد.
علي رضايي كه فقط يك فرزند دارد و صاحب آپارتمان كوچكي هم هست و درآمدش به طور متوسط ماهي ۳۰۰ هزار تومان به شمار مي رود، مي گويد: «به نظر مي رسد خانواده ما دور از خط فقر به سر مي برد ولي همه مي دانيم ۳۰۰ هزار تومان رقم بالايي براي زندگي در تهران نيست و اگر وضع به همين منوال بگذرد تا ۵ سال آينده حدود ۱۵۰ درصد يا حتي ۲۰۰ درصد نرخ تورم رسمي نسبت به سال پايه ثبت خواهد شد و ما و خانوارهايي مثل ما هم به زير خط فقر رانده مي شوند.»
رضا امان زاده پور كه او هم صاحب آپارتماني است و فقط يك فرزند دارد درآمد ماهيانه حدود ۴۰۰ هزار توماني اش را طي دو سال اخير براي ادامه زندگي در تهران ناكافي مي داند و مي گويد: « هر ساله قيمت بنزين و خدمات افزايش يافته و قيمت عمومي كالا ها بالا  مي روند. در حقيقت خانوارهايي مثل ما كه ظاهراً در حاشيه امنيت به سر مي بريم، سال به سال به سوي خط فقر رانده مي شويم و اين از سفره هر سال كوچكتر شده خانواده ما پيدا است.»
اين امر؛ يعني رانده شدن به سوي خط فقر، در زندگي بازنشستگان و مستمري بگيران بسيار عيان است.
«محمد.ك» مي گويد: مستمري من پس از سي سال خدمت ۱۵۰ هزار تومان است و اين رقم طي دو سال اخير عملا ً قدرت خريدي ندارد وهزاران نفر مثل من نه سال به سال كه روزبه روز به سوي خط فقر كشيده شده ايم. من نمي خواهم بگويم پستم چه بوده و در چه سمتي قرار داشته ام ولي بپذيريد روزگاري براي كشورم و مردمم با سربلندي و صداقت خدمت كرده ام و نه تنها در شأن خودم؛ بلكه در شأن كشور نيست كه افرادي مثل من اين چنين درگير مسائل روزمره مالي شويم و حتي توانايي هزينه اياب و ذهاب براي ديدار فرزندان خود را نداشته باشيم و همه اين ها ناشي از تورم فزاينده است.»
نكته اين است معضل پايين بودن قدرت خريد مردم با افزايش دستمزدها هم حل نمي شود و اگر دستگاه هاي نظارتي هم به وظيفه خود عمل نكنند بر هزينه خانوارها به ويژه كاركنان دولت كه جزو اقشار داراي درآمد ثابت هستند افزوده مي شود.
زماني كه دريافتي ها افزايش مي يابند، حجم پول بيشتري به بازار تزريق مي شود و با افزايش دستمزدها، قدرت خريد مردم تقويت شده و در نتيجه تقاضا براي خريد كالا  هم افزايش مي يابد.
آن چنان كه در نهايت مترادف با افزايش قيمت ها و گراني و تورم است.
اگر نان نبود
نان در سبد غذايي خانواده ايراني مهم ترين ماده غذايي به شمار مي رود كه از نظر اقتصادي هنوز محصولي جايگزينش نشده. دولت سال گذشته ميليارد ها تومان يارانه براي نان پرداخته و اگر اين رقم را نپردازد تعداد بيشتري از مردم به سوي خط فقر رانده مي شوند. دولت در سال گذشته براي هفت قلم كالا  حدود ۲۹ هزار ميليارد ريال يارانه پرداخت كرده كه ۷۰ درصد اين اعتبار به آرد و گندم تعلق دارد. در حقيقت اگر خانوارها قيمت واقعي نان را بپردازند بسياري از آن ها در منگنه مالي بيشتري قرار مي گيرند.

صداي مصرف كننده
برخورد ناپسند با ارباب رجوع 
به يكي از شعب تامين اجتماعي مراجعه كردم، برخورد بسيار ناپسندي از كاركنان اين شعبه ديدم. چرا بايد با ارباب رجوع چنين برخوردي شود در حالي كه آنها پشت ميز نشسته اند و وظيفه دارند كار مردم را راه بيندازند.
ارباب رجوع گله مند
تقاضا از راهنمايي و رانندگي 
اداره راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي تهران بزرگ طرحي را در محدوده خيابان هاي فردوسي، سعدي و لا له زار به اجرا گذاشته كه موجب رواني ترافيك اين خيابان ها شده كه از اين بابت از ايشان تشكر مي كنيم، ولي اجراي اين طرح موجب شده كه اهالي كوچه هاي اطراف اين خيابان ها به خاطر پارك دوبله اتومبيل ها و تردد بيش از حد موتورسيكلت ها ديگر آسايش نداشته باشند. لذا از مسؤولين محترم تقاضاي چاره انديشي در اين مورد را داريم.
اهالي كوچه ميرشكاري 
{چاولين مشكلا ت پاركبان 
روز پنجشنبه ۱۸/۴/۸۳ ساعت ۴۰/۱۸ در خيابان وليعصر در حال پارك اتومبيلم بودم. اين محل مشمول طرح جديد كارت پارك است و من براي گرفتن آن به پاركباني كه آنجا قدم مي زد، مراجعه كردم. ايشان گفتند تعدادي كارت پارك داشتم كه تمام شده است و اشكالي ندارد كه براي مدت كوتاهي اينجا پارك كنيد. به اعتماد حرف ايشان اتومبيلم را در آن محل پارك كردم و وقتي كه پس از حدود ده دقيقه برگشتم ديدم پليس در حال جريمه كردن اتومبيل من و ديگر اتومبيل هايي است كه به همين ترتيب پارك كرده بودند.
موضوع را با پليس مربوطه در ميان گذاشتم كه برخورد بسيار بدي با من كرد و فكر مي كرد من دروغ مي گويم. وقتي كه خود آقاي پاركبان هم آمد و پليس موضوع را متوجه شد بازهم قبول نكرد. به هر حال آقاي پليس و پاركبان با همديگر درگيري لفظي پيدا كردند و پليس به بنده هم فحاشي كرد و بالاخره با اين كه پليس فهميد تقصير پاركبان بوده كه اطلاعات اشتباه در اختيار من و ديگران گذاشته است، حاضر نشد حتي غذرخواهي كند و ظاهراً اين نبودن كارت پارك بهانه اي شد براي جريمه كردن.
دكترعلي وفايي 
تشكر از شهرداري 
تشكر از شهرداري منطقه ۷ به دليل اين كه سروساماني به خيابان شهرستاني واقع در ميدان امام حسين(ع) داده اند.
كامران كابلي 
اتوبوس پرماجرا
در تاريخ ۱۸/۴/۸۳ از ميدان هفتم تير با يكي از اتوبوس هاي شركت واحد به مقصد پايانه محلاتي در حركت بوديم كه راننده چندين بار خارج از ايستگاه اتوبوس را متوقف مي كرد و دوباره به راه خود ادامه مي داد با اعتراض مسافران آنها را تهديد به بازگشت به ايستگاه مبدا‡ كرد و بعد از مدتي اعلام كرد كه مسافران بايد پياده شوند چراكه تصادف كرده ايم جالب اين جاست كه هيچ يك از مسافران متوجه اين تصادف نشدند اما مجبور به پياده شدن بودند. بالاخره معلوم نشد كه علت تخليه اتوبوس چه بوده، با اين اوصاف آيا مردم مي توانند به حمل و نقل اتوبوس هاي شركت واحد اعتماد كنند؟
جمعي از ناظران اين واقعه 
گيلاس بدنم كم شده 
ميوه هاي تابستاني قيمت هاي فضايي دارند، مانند گيلا س ۱۵۰۰ تومان، زردآلو ۱۲۰۰، هلو ۱۱۰۰ تومان و ... كه اين قيمت ها خارج از توان مالي مردم است. مدتي پيش به پزشك مراجعه كردم، پزشك گفت گيلاس بدنت كم شده بايد تقويت كني.
يك شهروند
۲۶۰ هزار تومان براي تغيير نام 
براي واگذاري حواله كاميونت كروس به ايران خودرو ديزل مراجعه كرديم اما براي تغيير نام تقاضا كننده ۲۶۰ هزار تومان دريافت كردند.
حسيني 
تقاضاي تأسيس سازمان نظارت گارانتي 
گارانتي به معني خدمات رايگان پس از فروش براي مدت زماني است كه شركت توليد كننده تعيين كرده است؛ اما برخي شركتها بعد از فروش محصولات به تعهدات گارانتي عمل نمي كنند. چه خوب بود براي صلا حيت گارانتي توليد كنندگان سازمان نظارت گارانتي تأسيس مي شد.
بشيري 
بارها نوشتيم، اما پاسخي ندادند
بارها در صداي مصرف كننده از طرف ساكنين منطقه ۷ بخصوص محدوده مصلي، خيابان عرب علي مطرح شد كه از نبود ميدان ميوه و تره بار شكايت دارند. اما پاسخي از طرف مسؤولين دريافت نشد.
ساكنين منطقه ۷
{چمرخصي مساوي با اخراج
كاركنان آموزشگاه راهنمايي و رانندگي، از ۷ صبح تا ۲۰ مشغول به كار هستند. اما از امكاناتي مانند بيمه و حقوق مكفي برخوردار نيستند و حتي يك ساعت مرخصي مساوي با اخراج كارمند است.
كارمندان آموزشگاه راهنمايي و رانندگي 
شهركهاي چيتگر ميدان ميوه و تره بار ندارد
شهركهاي واقع در چيتگر در مورد تهيه موادغذايي با مشكل فراواني روبه رو هستند. ساكنين اين شهرك ها به ميدان ميوه و تره بار نياز دارند. لطفاً مسؤولين به اين مورد رسيدگي كنند.
اهالي شهرك هاي چيتگر
تشكر از روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق شمال شرق تهران
بدين وسيله مراتب تشكر و قدرداني خود را از تلاشگران روابط عمومي آن اداره جهت پيگيري در مورد نصب چراغ هاي روشنايي معابر روشنايي چشمه هاي پايين واقع در محدوده مهرآباد رودهن اعلا م مي داريم.
از طرف اهالي چشمه هاي پايين 
خطهاي شلوغ 
اتوبوس هاي ميدان وليعصر به بهارستان و جنتآباد شمالي و جنوبي به مترو صادقيه شلوغ و پر از جمعيت است. از شركت واحد تقاضا داريم در صورت امكان تعداد اتوبوس ها را افزايش دهند.
مسافران شركت واحد

به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران:
امسال هزينه اي بابت پر كردن اوقات فراغت نخواهيد پرداخت
آذر ديوسالار
تفريح به عنوان يكي از هزينه هاي تقريباً غيرقابل برنامه ريزي، براي خانواده هاي ايراني به حساب ميآيد چرا كه مردم كشور ما گاه اصلا ً براي تفريح برنامه اي ندارند و خيلي اتفاقي و ناگهاني تصميم مي گيرند دست به كار شوند البته اين موضوع به اين دليل است كه قيمت ها در نوسان و هزينه ها غيرقابل پيش بيني هستند و نمي توان براي تفريح برنامه ريزي كرد. گاهي هم در بسياري مواقع آن قدر موارد انتخاب محدود است كه خانواده ها خصوصاً قشر متوسط جامعه جز يكي، دو حق انتخاب گزينه اي ديگر ندارند، بنابراين هزينه اي براي تفريح كنار گذاشته نمي شود. البته معنا و مفهوم تفريح هم در كشور ما و فرهنگ ما قابل بررسي است.
در فصل تابستان پدران و مادران، بيش از هر وقت ديگر، نگران تفريح فرزندان خود هستند. امكان ايجاد شرايطي كه فرزندان يك خانواده بتوانند در فضايي سالم با كمترين هزينه ها تفريح كنند چندان ساده نيست اما چند سالي است كه شهرداري تهران در اين باره به ياري خانواده ها آمده و خيالشان را از اين بابت راحت كرده است. امسال هم به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، در فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ، كتابخانه ها و ... برنامه هاي ويژه اي از جمله تورهاي سياحتي، كلاس هاي آموزشي، اردوهاي داخل و خارج از شهر، مسابقات ورزشي، تله كابين، جشن بادبادك ها و ... پيش بيني شده است.
اين برنامه ها در چهار محور تربيت بدني، تفريحي و گردشگري، فرهنگي هنري تربيتي و علمي فني حرفه اي براي جوانان و نوجوانان طراحي شده اند.
تعداد برنامه هاي نهضت تابستاني سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران به بيش از دو هزار عنوان مي رسد و مهم ترين مسأله اين است كه همه اين برنامه ها رايگان هستند.
ممكن است برخي فرهنگسراها در طول سال براي اجراي برنامه هاي خود شهريه دريافت  كرده باشند اما برنامه هايي كه در فصل تابستان و تحت عنوان نهضت تابستانه اجرا مي شوند را كاملا ً رايگان ارائه مي كنند.
هزينه هاي نهضت تابستاني و اين برنامه ها، مصوب شهرداري و شوراي شهر تهران است و برخي از هزينه هاي آن هم با همكاري اسپانسرها فراهم شده است.
علاقه مندان به شركت در اين كلاس ها مي توانند به فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ و ديگر اماكن فرهنگي مرتبط با سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در محله خود رجوع كنند. ليست كامل اين برنامه ها نيز در ويژه نامه  روز دوشنبه ۱۵ تير در روزنامه همشهري به چاپ رسيده بود كه در سايت اينترنتي روزنامه همشهري نيز قابل دستيابي است.
با اين اوصاف تابستان امسال براي بچه هاي تهران مي تواند تابستاني سرشار از نشاط باشد؛ البته براي سازمان فرهنگي، هنري شهرداري تهران هم همينطور.
همچنين خانواده ها هم نه تنها ديگر دغدغه چنداني براي برنامه ريزي اوقات فراغت بچه ها ندارند، به لحاظ هزينه ها هم آسوده خاطر خواهند بود.

گوناگون
بازارچه لوازم خانگي
|  بازارچه لوازم خانگي  |   گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |