بادبزن دستي
گرماي ۳۰ تا ۴۰ درجه داخل واگن هاي قطار شهري را فعلاً تحمل كنيد شايد در آينده متوليان مترو تهران فكري به وضعيت سرمايش داخل واگن ها بكنند.
خوب وقتي اين همه آدم، توي واگن هاي كوچك مي نشينند، معلوم است كه چه گرماي جهنمي ايجاد مي شود!
البته متوليان مترو هم دست روي دست نگذاشته اند، معاون پشتيباني شركت قطارهاي درون شهري در گفت وگويي مفصل با راديو تهران اظهار اميدواري كرده كه به دنبال عقد قرارداد با شركت هاي ايراني است تا بتواند معضل گرماي داخل واگن ها را حل و فصل كند. به گفته ايشان گرماي تابستان و ازدحام مسافران در واگن ها موجب بروز مشكلاتي شده است . از يك طرف مي توان به ايشان حق داد كه مسافران گرمازده تهراني، زيادي عجول هستند، بنابراين بهتر است شهروندان كمي صبر كنند تا مذاكرات خريد كولر صورت گيرد، شايد تا آن زمان هم گرماي تابستان تمام شده، اما پيشنهاد مي كنيم تا خريد و نصب كولرها، چند هزار تا بادبزن دستي خريداري كنند و در ايستگاه هاي مترو پخش كنند، به هر حال فن آوري سرمايش بومي سريع تر نتيجه مي دهد.
دود كنده
يك زن بي سواد بنگلادشي در سن ۸۴ سالگي آموزش در دبستان را آغاز كرد. به دنبال اين اقدام چهار زن سالخورده ديگر نيز به تاسي از فاطمه خاتون به مدرسه رفتند.
اي كاش بِي سوادهاي كشور نيز همت اين مادربزرگ ها را داشتند، آن وقت ديگر مسئولان نهضت سوادآموزي اين قدر حرص و جوش سوادآموزي بيسوادان را نمي خوردند. به گفته معاون نهضت سوادآموزي پس از اين همه تبليغ و التماس كردن براي بيسوادان تازگي ۳۰ هزار نفر با سواد شده اند.
البته باز همين مسئولان پيش بيني كرده اند كه شايد در سال ۸۳ با افزايش شش درصد، ميزان باسوادي كشور به ۸۵ درصد برسد. اگر متوليان سوادآموزي بتوانند چند تا از اين مادربزرگ هاي با انگيزه را در دهات و شهرهاي كوچك بسيج كنند شايد ميزان باسوادي از پيش بيني هاي آنان نيز فراتر رود. كه از قديم گفته اند دود از كنده بلند مي شود.
ديزي به جاي كباب
اين روزها معلوم نيست چه اتفاقي رخ داده كه متوليان بهداشت، حفاظت از محيط زيست و ساير نهادهاي رسمي و غيررسمي حسابي به خورد و خوراك مردم گير داده اند. يك عده از كارشناسان محيط زيست با بلندگو اعلام مي كنند ايها الناس ماهي نخوريد، اخيراً هم كارشناسان چشم بادامي اداره بهداشت محيط و مواد غذايي هنگ كنگ اعلام كرده اند كه مصرف بيش از اندازه كباب ذغالي باعث افزايش مواد سرطان زا مي شود. با اين اوصاف آدم نمي داند چه نوع غذايي را مصرف كند، يك بار با ضرس قاطع كارشناسان بهداشتي، اعلام مي كنند كه چاي پررنگ نخوريد، فرداي آن روز با كلي يافته علمي و تحقيق مي گويند بياشاميد ضرري ندارد. از آنجا كه معلوم نيست در آينده حداقل نزديك كارشناسان چشم بادامي حرفشان را پس بگيرند، توصيه مي كنيم اگر توان خريد گوشت پيدا كرديد با كباب ذغالي، گوشت و خودتان را خداي ناخواسته حرام نكنيد يك ديزي درست و حسابي بار كنيد كه هم غذاي ملي ماست و هم مقوي و بي خطر.
سيب زميني يا پياز
بخش كشاورزي از راهبرد مشخصي برخوردار نيست و كشاورزان در تأمين نهاده هاي كشاورزي با مشكل روبرو هستند. اين حرف ها را يك كشاورز روستايي نگفته، بلكه يكي از كارشناسان كشاورزي بيان كرده است. البته فقدان راهبرد براي توليد محصولات كشاورزي را طي اين سال ها همه با گوشت و پوست خود لمس كرده اند چرا كه همه ساله كشاورزان يك بار سيب زميني مي كارند و از پياز غافل مي شوند به نحوي كه همه متضرر مي شوند، سال ديگر آن قدر پياز مي كارند كه همه مردم از يافتن يك كيلو سيب زميني مشعوف مي شوند.
از اين رو بايد گفت كه هميشه بخش كشاورزي با تمام طرح ها و برنامه ريزي ها، همچنان از فقدان راهبرد توليد رنج برده است، پس بهتر است كارشناسان كشاورزي روستازادگان زحمتكش را به خود واگذارند شايد اوضاع بهتر از اين شود. كشاورزان اگر دانش و سرمايه كافي براي مكانيزه كردن زراعت و اجراي ده ها طرح متنوع كشاورزي را ندارند، حداقل دانش سنتي كاشت و برداشت و شناخت اجمالي از نياز مردم و بازار دارند.
oتكذيب يا تأييد
چند روز پيش در همين صفحه جامعه در بخش اخبار كوتاه و گويا به ماجراي ابقا يا استعفاي مدير مركز هنرهاي نمايشي حوزه هنري پرداختيم، فكر نمي كرديم روابط عمومي حوزه هنري پس از تكذيب خبر استعفاي مدير كل مركز هنرهاي نمايشي، خبر انتصاب دكتر كشن فلاح را در همان منصب به اطلاع رسانه ها رسانده است.
در مسائل داخلي حوزه هنري دخالت نمي كنيم ولي بايد به اين نكته توجه كرد كه تنگناهاي مالي،عدم انسجام دو حوزه در برنامه ريزي و نهايتاً ناهماهنگي در عرصه مديريتي مي توانست براي مدير قبلي مشكل آفرين باشد و بي ترديد همين مشكلات براي مدير جديد نيز خطرآفرين است. بنابراين توصيه مي شود قبل از آنكه مدير جديد اقدام به مكاتبه، گلايه و استعفا نمايد همين مسائل سه گانه را از طريق كدخدامنشي حل كنند. ضمناً دوستان روابط عمومي حوزه هنري هم قبل از ارزيابي صحت و سقم ماجراي ابقا يا استعفا دست به تكذيب و تأييد ماجرا نزنند. ما هم براي مدير جديد آرزوي موفقيت و صبوري بر مشكلات سه گانه مي كنيم.
حيوانات ولگرد
۲۶۲ قلاده سگ ولگرد در شهرستان دماوند اتلاف شد. به گفته مسئولان شهرداري دماوند، رودهن و كيلان براي اتلاف هر قلاده سگ ولگرد ۲۰هزار ريال هزينه شده است. اگر متوليان شهري رودهن، كيلان و دماوند متوجه مي شدند كه به تازگي از وجود همين جانوران، براي پيش بيني وقوع زلزله مي توانند استفاده كنند، بي ترديد به پرداخت چنين هزينه اي دست نمي زدند و به راحتي دور از چشم انجمن هاي حمايت از حيوانات، با همكاري مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران يك قرارداد درست و حسابي براي كشف زمان زلزله مي بستند. در اين صورت نه تنها بودجه شهرداري براي به كارگيري شكارچي، و تهيه فشنگ و تفنگ تلف نمي شد بلكه سگ ها به عنوان كاشفان زلزله به مؤسسه دامپزشكي صادر مي شدند و چه بسا بابت هر قلاده سگ مبلغي هم نصيب شهرداري مي شد.
گذشته از اينها به نظر مي رسد كه زيان هاي بهداشتي ناشي از كشتار اين حيوانات به مراتب بيشتر از وجود آنها است و بايد روش هاي
مناسب تري براي حل مشكل پيدا كرد.