ايستاده در صف طولا ني خودرو ها
وقتي ما با ترافيك كنار ميآييم
معضل ترافيك شهر تهران ميراثي است كه به دليل اشتباهات متعدد ساليان گذشته كه ريشه در مصرف گرايي داشته به نسل كنوني رسيده است
|
|
تورج نادري
شايد شما هم احساس كرده باشيد كه زمان در تهران سريع تر از شهرهاي ديگر مي گذرد. بر اساس تحقيقات به عمل آمده بسياري از مردم اظهار مي كنند كه در شهرهاي كوچك به همه امور خود مي رسند و در عين حال وقت زياد مي آورند اما در شهرهاي بزرگ همواره با كمبود وقت مواجه هستند و چنين مي نمايد كه زمان در اين شهرها با سرعت بيشتري مي گذرد. نظرسنجي ها نشان مي دهد كه تمركز جمعيت در شهر بزرگ تهران از نظر شهرنشينان چندان مطلوب نبوده ولي با تمامي مشكلات موجود از نظر بسياري از شهروندان سكونت در كلانشهر تهران به دلايل مختلف از قبيل تعدد فرصت هاي شغلي و فعاليت هاي فرهنگي اجتناب ناپذير است.
محيط شهرهاي بزرگ عموما به دليل تعدد اتفاقات و پيشامدهايي كه در طول شبانه روز براي فرد رخ مي دهد ضرب آهنگ سريعي پيدا مي كند، پديده اضطرار زماني و كمبود وقت نيز جزو لاينفك كلانشهرها به شمار مي رود.
به طور كلي زندگي در شهرهاي بزرگ مستلزم تبعيت از برنامه زمانبندي دقيق است، حال آنكه ماهيت زندگي شهري، موانع عيني و پيش بيني ناپذيري را بر سر انجام چنين برنامه زمانبندي دقيقي به وجود مي آورد. سنگيني و كندي پيش بيني نشده ترافيك از موارد بارزي است كه موجب تنش شده و تجربه اضطرار زماني يا تعجيل به دليل نگراني از انجام نشدن به موقع كارها را باعث مي شود. از طرفي به دليل اينكه يكي از دلايل عمده اضطرار زماني شهروندان ريشه در تلاش براي كسب درآمد براي گذران زندگي خود و خانواده است، تاخير در رسيدن به محل كسب و كار يا از دست دادن فرصت هاي شغلي يا قرارداد هاي اقتصادي به دليل معطل ماندن در ترافيك شهري به شدت روي روان فرد تاثير گذاشته و وي را دچار استرس مي كند.
يكي ديگر از دلايل اضطرار شهري و تعجيل در حمل و نقل، قرار گرفتن شهروند در محيط پرتنش، شلوغ، آلوده و آزاردهنده خيابان ها و بزرگراه هاي شهر است. بنابراين حداكثر تلاش خود را به كار مي بندد تا براي خلاصي از بار رواني ناشي از اين همه ازدحام و عوامل آزاردهنده خود را به محيط آرام و ساكني برساند. بنابراين قرار گرفتن يك چنين فردي در ترافيك كند و طولاني از آستانه تحمل پذيري رواني وي خارج است. حال فكر مي كنيد شهروندان كلانشهرهاي كشور به ويژه تهران با اين وضعيت چه بايد بكنند و كدامين راه را بايد برگزينند؟
افرادي كه در شهرهاي بزرگ زندگي مي كنند وضعيت رواني خود را به طور خودكار و طبيعي با شرايط زندگي شهري تطابق مي دهند و به نوعي با محيط زندگي سازش پيدا مي كنند. انطباق تدريجي سازوكار بدن انسان با آلودگي هواي شهرها، نمونه اي از اين انطباق پذيري است. اين انطباق باعث مي شود كه واكنش هاي آني مانند قرمز شدن و آب ريزش چشم در هواي آلوده شهرها در فرد بروز نكند اما افزايش بيماري هاي مزمن و مهلك تنفسي از نتايج دراز مدت اين انطباق پذيري است.
حال افراد موجود در كلانشهرها نيز مي توانند با شرايط سخت طاقت فرساي حمل و نقل درون شهري تطابق پيدا كنند اما به هر حال اين انطباق پذيري براي آنان خوشايند و مطلوب نخواهد بود.
عدم رضايت شهروندان از محيط زندگي آنها مي تواند واكنش هاي مختلفي را به دنبال داشته باشد:
۱- تلاش براي تغيير محيط به منظور ايجاد تناسب بين ويژگي هاي محيطي و نياز عيني يا ايد ه آل ذهني شخص.
۲- تلاش براي انطباق با محيط.
۳- كاهش تعلق مكاني و گسست از محيط كه نوعي پشت كردن و «نه» گفتن به شرايط محيط زندگي وي است.
گسست و جدايي از محيط زندگي نامطلوب و همچنين انطباق پذيري واكنش خطرناكي محسوب مي شود كه بايد بسيار مورد توجه قرار گيرد. فردي كه ساعت ها در ترافيك بوده هنگامي كه به منزل مي رسد نه تنها محيط خانه براي وي آسايش را به همراه نميآورد بلكه با كوچكترين تلنگري از حالت طبيعي خارج شده و محيط خانواده را نيز پر تنش مي سازد. رشد بالاي مشاجرات خانوادگي و آسيب هاي رواني افراد در كلانشهرها مويد اين گفته است.
سازش با تنش ناشي از وجود ترافيك و يا جدا شدن از جامعه شهري چه به صورت خروج از شهر و محل زندگي، چه به صورت انزوا و گوشه نشيني و عدم فعاليت اجتماعي به دليل گرفتار شدن روزانه در چنبره ترافيكي شهر تهران در هر صورت به شدت مخرب بوده و جامعه شهري تهران را به صورت بحراني ترين حالت خود درآورده است به طوري كه اكثريت شهروندان در حالت آستانه تحريك قرار داشته و در طول شبانه روز دچار بي خوابي هاي مكرر و فرسودگي و خستگي مفرط ناشي از عدم تردد روان در سطح شهر به هنگام فعاليت روزانه خود هستند كه بايد نرخ بالاي افسردگي شديد ميان شهروندان تهراني را نيز به موارد فوق افزود.
چه بايد كرد؟
در حل مشكل ترافيك شهر تهران بايد تمام عناصر با يكديگر هماهنگ باشند. در واقع بايد گفت همگرا شدن تمام عوامل شهري در حل مشكل ترافيك شهر تهران به شدت مورد لزوم است.
همگرا و هماهنگ شدن ميان تمام عناصر شهري بايد صورت پذيرد مانند پياد ه ها، دوچرخه سواران، خودروسواران و احداث بزرگراه ها، ساكنان و كسبه حاشيه معابر، كارخانه هاي خودروسازي و فضاي سبز حاشيه اي بزرگراه ها همگي داراي خصوصيات و خواسته هايي هستند كه بي توجهي به آنها نابساماني و ناهماهنگي را در كل سيستم و ساختار معابر شهري پديد مي آورد.
ليكن در حال حاضر عدم توجه به عوامل شهري و نابساماني در تمامي عناصر شهري مشكل ترافيك را به كلاف سردرگمي تبديل كرده است. مثال بارز دوگانگي در حمايت از گسترش حمل و نقل عمومي از يكسو و توليد و تبليغ روزافزون استفاده از اتومبيل شخصي از سوي ديگر است.
فريدون دژدار در اين خصوص مي گويد:
«مهم ترين تحولي كه بايد صورت گيرد اين است كه ما بايد اول تصميمات بزرگ بگيريم و بعد سياست گذاري و اقدام كنيم، راهبردهاي حمل و نقل را نه تعريف كرده ايم و نه به دنبال آن بوده ايم، به همين دليل از يك سو پس از انقلاب سال ها اتوبوسراني گسترش يافت. فقط در تهران ۴۰ كيلومتر خط ويژه يك طرفه طراحي و اجرا شد كه مسافت نسبتا زيادي است و از سوي ديگر ديده مي شود كه ۶۰ درصد صنايع ما را اتومبيل سازي تشكيل مي دهد. يعني اگر اتومبيل سازي محدود شود صنعت اين كشور مي خوابد. اين تصور هم وجود دارد كه براي همه اتومبيل هايي كه توليد مي شود بايد خيابان هم ساخته شود تا در آن حركت كنند. به طور مثال درلندن اگر كارگران سيستم حمل و نقل عمومي دست از كار بكشند و مردم بخواهند با اتومبيل هاي خود به سر كار بروند تمام خيابان هاي اين شهر بسته خواهد شد. اين امر نشان مي دهد كه در آنجا مساله به نوعي حل شده است. داشتن اتومبيل به معناي سوار شدن و با آن تك و تنها سركار رفتن نيست. تهيه اتومبيل آنجا بسيار ارزان است ولي اتومبيل سواري بسيار گران درمي آيد. ليكن در ايران ما اتومبيل توليد مي كنيم و بلافاصله هم يا خيابان جديد مي سازيم يا خيابان ها را تعريض مي كنيم.
وقتي ما جايگاه حمل و نقل عمومي را در يك تابلو راهبردي تعيين مي كنيم، اين با كاري كه ۲۰ سال پيش مي كرديم و فقط گفتيم حمل و نقل عمومي بايد تقويت شود فرق مي كند. امروزه تقويت حمل و نقل عمومي مي تواند يكي از سياست هاي بارز ترافيك شهري باشد. اما راهبرد اصلي هنگامي شكل مي گيرد كه عوامل مختلفي مثل ميزان توليد صنعتي خودرو، ميزان معابر و مسيرهايي كه مي توانيم و مجاز هستيم در شهر احداث كنيم و مقدار مصرف انرژي و بنزين با يكديگر متناسب و هماهنگ باشد.
پايان ماجرا
آنچه مشخص است معضل ترافيك شهر تهران ميراثي است كه به دليل اشتباهات متعدد ساليان گذشته كه ريشه در عادات رفتاري و مصرف گرايي صرف داشته به نسل كنوني رسيده است. مديران كنوني نمي توانند اين معضل ۴۰ ساله را يك شبه حل كنند. براي حل مشكل ترافيك شهر تهران ابتدا بايد خود شهروندان پيشقدم شده عادات رفتاري گذشته خود را اصلاح كنند. در حال حاضر بهترين مكان براي اتومبيل هاي شخصي همان پاركينگ هاي خانه است طرح زوج و فرد كردن ترددخودروهاي شخصي هر چند با مشكلات عديده اي روبه رو است حتي مشكلات عديده اي را نيز پديد مي آورد ولي گام مهمي در جهت عملياتي كردن تفكر جديد حاكم بر سيستم حمل نقل درون شهري دنيا به شمار مي رود. اميد است كه اجراي اين طرح از سوي مديران شهري مقطعي نباشد بلكه با تعميم آن از تردد بي دليل خودروهاي شخصي به شدت جلوگيري شود. همكاري تك تك شهروندان با مديران شهري در حل مشكل ترافيك شهر تهران بسيار ضروري است با انجام اين مهم مي توانيم متضمن سلامت رواني جسماني خود آيندگان باشيم.
منبع:
۱-محمدسالاري راد،ماهنامه شهرداري ها شماره ۳۶ ص ۳۰
۲Predict and provide-
۳- ماهنامه شهرداري ها شماره ۳۶، ص ۵۰
۴Predict and prevent-
۵- به نقل از مصاحبه ناصر برك پور با دكتر فريدون دژدار، ماهنامه شهرداري ها،شماره ۳۶.
۶- دكتر راضيه رضازاده،فصل نامه مديريت شهري، شماره ۹، زمان، سرعت و ضرباهنگ زندگي شهري.
|