اولين پايان نامه توسعه كارآفريني در ايران
خانم ها ريسك نمي كنند
زنان ايراني و در واقع آسيايي نسبت به زنان اروپايي از درصد ريسك پذيري پايين تري برخوردار هستند. مثلا زنان بيشتر پس اندازهاي خود را در بانك ها مي گذارند و كمتر آن را به بازار كسب و كار تزريق مي كنند
|
|
سعيده امين
عكس: گلناز بهشتي
شايد كمي دير شده باشد، اما اولين پايان نامه دكترا در مورد توسعه كار آفريني زنان در ايران بالاخره تدوين شد. پروانه گلرد دانشجوي دكتراي مديريت دولتي در جلسه دفاع از پايان نامه خود براي اولين بار در ايران الگويي از كار آفريني زنان ارايه داد تا تمامي عوامل و شاخص هاي توسعه كار آفريني زنان شناسايي و بررسي شود.
قدرت پنهان
از جمعيت ۶۶ ميليون و ۴۸۰ هزار نفري كشورمان، ۳۲ ميليون و ۶۸۵ هزار نفر زن هستند. تقريبا نيمي از آحاد جامعه كه ديگر خانه نشين نيستند،بلكه متقاضياني مهارت ديده و داراي تحصيلات عاليه هستند كه ۶۵ درصد ظرفيت پذيرش دانشگاه ها را به خود اختصاص داده اند . اما سهم اشتغال زنان در كل كشور ۱۳ درصد و نرخ بيكاري سنين ۱۵ تا ۲۴ سال، ۹/۷۱ درصد است. جذب اين سرمايه ملي در سازمان هاي دولتي كه اكثرا با تورم نيروي انساني مواجهند عملي نيست. بنابراين تقويت كار آفريني زنان، يكي از مهم ترين راه حل معضل بيكاري است.
دستيابي به الگوي توسعه كار آفريني زنان اولين اولويت در اهداف اين تحقيق به شمار مي رفت. شناسايي عوامل موثر (فردي، شبكه اي، محيطي، سازماني) بر توسعه كار آفريني زنان، شناخت موانع موجود در سير توسعه كار آفريني و تشويق و ترغيب زنان در آگاهي به توانمندي هاي خود و ايجاد نگرش خلاقانه به منظور راه اندازي كسب و كار مستقل و در نهايت ايجاد نگرش مثبت در آحاد جامعه به فعاليت اقتصادي زنان، از اهداف بعدي انجام اين تحقيق به شمار مي رود.
اولين گام براي انجام تحقيق، طرح سوال اوليه بود. پرسش اصلي اين بود كه الگوي مناسب براي توسعه كار آفريني زنان در ايران چيست؟ عوامل موثر در توسعه كارآفريني زنان كدام است؟ عوامل موثر داراي چه اولويتي هستند و بين عوامل موثر و شاخص هاي توسعه كار آفريني زنان چه ارتباطي وجود دارد؟ همه اينها پرسش هاي فرعي اين تحقيق به شمار مي رفتند.
جامعه آماري كه اين تحقيق از آن استفاده كرده است زناني داراي اين ويژگي هستند: كساني كه كسب و كاري را تاسيس و اداره كرده اند، حداقل يك سال از فعاليت آنها گذشته باشد و تعداد كاركنان آن حداقل يك يا بيشتر باشد و داراي فروش يا سود در محصولات خود باشند. در اين زمينه براي اولين بار يك بانك اطلاعاتي از زنان كار آفرين توسط اين دانشجو ايجاد شد. در اين بانك اطلاعاتي كه براي اولين بار در جامعه آماري كشور تاسيس شده تمام زنان كار آفرين در سراسر استان تهران شناسايي و مشخصات فعاليت آنها ثبت شده است.
اين تحقيق زير نظر دكتر سيد اصفهاني و دكتر احمد پور دارياني انجام شده است
عوامل موثر در توسعه كار آفريني زنان
گلرد پس از ۳ سال فعاليت و تحقيق در مورد كار آفريني زنان و ۶ ماه استقرار در محل هاي مختلف كار آفريني موفق به شناسايي و اولويت بندي عوامل موثر بر كار آفريني زنان شد.
عوامل فردي، عوامل سازماني، عوامل شبكه اي و عوامل محيطي در اين تحقيق بررسي شد. انگيزه ها و ويژگي هاي شخصيتي، عوامل جمعيت شناختي و اهداف جزو عوامل فردي موثر دركارآفريني زنان محسوب مي شود.
در بررسي هايي كه روي انگيزه ها و ويژگي هاي شخصيتي زنان به عمل آمد روشن شد كه نياز اقتصادي، نياز به امنيت، توفيق طلبي، خلاقيت، ريسك پذيري، انعطاف پذيري، استقلال طلبي و تحمل ابهام، تاثير مهمي دركارآفريني زنان دارد اما در بررسي هايي كه كارشناسان خبره به عمل آوردند فقط توفيق طلبي، خلاقيت، انعطاف پذيري و استقلال طلبي مورد تاييد قرار گرفت.
پروانه گلرد كارشناس مديريت معتقد است كه توفيق طلبي در زنان از آنجا است كه زنان نيز مانند مردان به دنبال كسب موفقيت در كار هستند، خلاقيت نيز كه بزرگترين پارامتر ويژگي هاي شخصيتي براي كار آفريني است، انعطاف پذيري نيز مربوط به آن بعد شخصي افراد است كه مي خواهند ميان مسووليت هاي خارج و داخل منزل تعادل برقرار كنند.
به گفته وي با رشد سطح علمي و فكري زنان در دهه هاي اخير ميل به استقلال مالي در زنان نيز افزايش يافته است.
عوامل جمعيت شناختي نيز به عنوان يكي از عوامل موثر در كارآفريني زنان ، سطح تحصيلات، رشته تحصيلي، تجربه قبلي در كارآفريني، مشاركت در كسب و كار، مهارت هاي مديريتي، سن و تعداد فرزندان، وضعيت تاهل و وضعيت اقتصادي در دوران زندگي را شامل مي شود.
گلرد معتقد است كه مهارت هاي مديريتي، تجربه قبلي در كار آفريني و سطح تحصيلات به عنوان عواملي بسيار تعيين كننده تر از موارد مطرح شده مورد تاييد خبرگان قرار گرفته است.
عوامل محيطي
حالا كه به كارگيري IT شاخص مهم توسعه يافتگي است، قطعا فرايند كار آفريني زنان نيز نبايد از اين شاخصه بي بهره باشد. اينكه زنان بتوانند با به كارگيري IT در كسب و كار، كار آفريني را توسعه دهند از عوامل تكنولوژيك كار آفريني محسوب مي شود.
استفاده از تجارت الكترونيك در كسب و كار نه شايد به عنوان يك عامل قطعي اما به عنوان عاملي بسيار مهم مد نظر كارشناسان خبره است.
عوامل سياسي
پروانه گلرد در پايان نامه خود سياست ها و خط مشي دولتي و قوانين را از عوامل سياسي توسعه كار آفريني زنان نام مي برد.
وي مي گويد: «امكانات و تسهيلات مالي براي زنان كار آفرين، تدوين برنامه ۵ ساله توسعه سياسي و اقتصادي كشور در راستاي توسعه كار آفريني زنان، ايجاد و حمايت شبكه اطلاع رساني براي زنان كار آفرين، امكانات و تسهيلات آموزشي براي زنان، قوانين مالياتي و تجاري، تقويت و گسترش تعاوني هاي زنان، تقويت سازمان هاي غيردولتي در حمايت از زنان كار آفرين، ايجاد فرصت هاي شغلي برابر زنان و مردان از شرايطي است كه دولت با تغيير در قوانين و خط مشي هاي دولتي مي تواند به توسعه كار آفريني كمك كند.»
عوامل فرهنگي
فرهنگ عمومي در جامعه ما به دو بخش رسمي و غيررسمي تقسيم شده است. فرهنگ رسمي ما شامل ارزش ها و هنجارهاي منتسب به حكومت عموما تحت سياست گذاري ها و برنامه ريزي سازمان هاي دولتي است، اما فرهنگ غيررسمي معطوف به ارزش هايي است كه به صورت خودجوش توسط افراد جامعه و يا نهادهاي اجتماعي ايجاد شده است. ممكن است در طول زمان اين دو فرهنگ در يك راستا قرار گيرند اما اين موضوع هميشگي نيست.
گلرد عوامل فرهنگي كار آفريني زنان را فرهنگ رسمي مي داند. به اعتقاد وي آموزش هاي جامعه براي كار آفرين شدن زنان توسط صدا و سيما و راديو بسيار موثر است.
مدارس و دانشگاه ها نيز با ترويج شاخصه هاي كار و دانش و فني حرفه اي تاثير به سزايي را دركارآفريني زنان دارند.
رعايت حجاب اسلامي كه در برخي از جوامع مانع رشد كارآفريني زنان تلقي مي شود هيچ گونه محدوديتي را در كارآفريني ايجاد نمي كند.
به هر تقدير مدل نهايي اولين پايان نامه توسعه كار آفريني زنان توسط خانم گلرد توسط استادان مديريت كشور با نمره عالي پذيرفته شد و دكتر نيكومرام معاون پژوهشي دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات با بيان اينكه اين اولين پايان نامه و كار تحقيقي جامع در خصوص زنان كار آفرين است ياد آور شد: زنان ما ۵۰ درصد از جمعيت كشور را تشكيل مي دهند. لذا براي تسريع در امور توسعه حضور زنان بسيار لازم و ضروري است. البته كار آفريني چندين ويژگي دارد كه يكي از آن ريسك پذيري است كه متاسفانه زنان ايراني و در واقع آسيايي نسبت به زنان اروپايي از درصد ريسك پذيري پايين تري برخوردار هستند.
مثلا زنان بيشتر پس اندازهاي خود را در بانك ها مي گذارند و كمتر آن را به بازار كسب و كار تزريق مي كنند.
در زمينه نوآوري و خلاقيت نيز زنان نبايد پيرو باشند و بايد بيشتر پيشتاز باشند.
وي با تاكيد بر تقويت روحيه كارآفريني در سازمان ها و اهالي آن گفت:« وظايف سازمان ها اين است كه كار آفرين تريبت كنند، حتي اگر روزي كار آفرين از مجموعه جدا شده و به عنوان يك رقيب در چرخه اقتصادي قرار گيرد.»
|