چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۳
انديشه
Front Page

دايرة المعارف موعود آخرالزمان
000543.jpg
اسماعيل شفيعي سروستاني مدير مؤسسه موعود و سردبير ماهنامه موعود در گفت وگو با خبرگزاري «مهر» خبر از تدوين مجموعه پنج جلدي جامع ترين كتابشناسي تحليلي مهدويت كه دربرگيرنده شرح كامل كتب مربوط به مباحث فرهنگي مهدويت است داد.
تا كنون سه جلد اول از مجموعه پنج جلدي جامع ترين كتاب شناسي تحليلي مهدويت كه در برگيرنده شرح كامل كتب مربوط به مباحث فرهنگي مهدويت است توسط موسسه موعود آماده چاپ شده است كه اين سه جلد، تقريبا به سه هزار صفحه مي رسند . كار مطالعاتي اين مجموعه تا كنون حدود ۲ سال به طول انجاميده است و ۳۵ محقق در آن دست اندركار هستند. «دايره المعارف موعود آخرالزمان» نيز كتاب ديگر در دست چاپ موسسه موعود است كه در حال حاضر در مرحله تدوين و آماده سازي مقالات است كه در ۱۴ جلد به چاپ خواهد رسيد.
وي افزود : جداي از اين كتب و نشريات ، «موسسه موعود» مجموعه اي از نشست ها، همايش ها و نمايشگاهها در سرتاسر سال برگزار كرده است كه تاكنون ۱۵۰ نمايشگاه و نزديك به ۷۰ نشست مهدوي در تهران و شهرستانها و اكثرا در مجامع دانشگاهي و دانشجويي برگزار شده است.
مباحث ديگري كه در حوزه نشر كتاب در موعود به آنها پرداخته شده است مباحث صرفا مطالعاتي و نظري هستند، مانند كتاب « استراتژي انتظار» ، «در پگاه جمعه با دعاي ندبه» و «پيشگويي ها و آخرالزمان» .بخشي از كتابها نيز درباره مباحث مياني ، تاريخي ، فرهنگي و شرح حال هستند، مانند كتاب «شناخت زندگي بخش» و بخش ديگر كتبي هستند كه در حوزه مطالعات اجتماعي - سياسي وارد مي شوند و در واقع در برگيرنده مباحثي هستند كه مهدوديت و موعود گرايي را در نسبت با حوادث جاري مورد مطالعه قرار مي دهند كه تا كنون ، پنج عنوان كتاب از اين مجموعه آماده چاپ شده اند . كتاب هاي «مملكت رب » و «مسيح يهودي و فرجام جهان»، «پروتستانتيزم، پروتان ها و مسيحيت صهيونيستي» و «آمريكا و مسيحيت صهيونيستي» از اين جمله اند.
وي افزود: موسسه موعود باعث شده است كه مهدويت و موعود گرايي ، از بستر تاريخي صرف خارج شود و اين امكان را ايجاد كرده است كه مهدويت با زبان روز وارد ميدان شود و از طرف ديگر با ورود به چالش هاي موجود آسيب شناسي كرده است و خطرات و مخاطراتي كه از قبل اين موضوع ممكن است كيان سرزمين هاي اسلامي و شيعي را تهديد كند را مورد بررسي، مطالعه و نقد قرار داده است.
مدير موسسه فرهنگي موعود، درباره كتبي كه از زبان هاي خارجي به فارسي در حوزه آخرالزمان ، مهدويت و منجي گرايي، توسط اين موسسه ترجمه شده اند گفت: «رهبري بر فراز قرون» كتابي است نوشته شهيد «محمد باقر صدر» كه از عربي به فارسي ترجمه شده است. كتاب «پيشگويي ها و آخرالزمان » كه غرب ، سينماي غرب و منجي گرايي در غرب را مورد بازپرسي قرار مي دهد را ترجمه و منتشر كرده ايم و بصورت مشخص در نقد و بررسي جريان «مسيحيت صهيونيستي» ، كتاب «مجموعه مقالات مسيح يهودي و فرجام جهان » اثر «رضا هلال» از عربي به فارسي ترجمه شده است و كتاب «مملكت رب»، اثر «جرجي كنعان» نويسنده لبناني نيز از عربي ترجمه شده است .

رويداد انديشه
000528.jpg

همايش «گفت وگوي علم و دين: مفهوم انسان و مباحث كاربردي»
گروه علم و دين مركز ملي تحقيقات علوم پزشكي كشور همايش «گفت وگوي علم و دين: مفهوم انسان و مباحث كاربردي» را ارديبهشت ماه سال آينده برگزار خواهد كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، گروه علم و دين مركز ملي تحقيقات علوم پزشكي كشور با هدف ضرورت وجود نظامي هماهنگ و منسجم از مفاهيم حيات، انسان و تكامل حقيقي فرد و جامعه در راستاي تبيين مفهوم واقعي سلامت و برنامه ريزي ارتقاي سطح سلامت فرد و جامعه همايش ۴ روزه اي را در ارديبهشت ماه سال ۸۴ برگزار خواهد كرد.
محورهاي ارائه مقالات در بخش اول، نظريه هاي علمي، فلسفي و الهياتي در مورد منشأ حيات؛ آفرينش و تكامل، حيات و هدفمندي، تبيين حيات و ويژگي هاي حيات در جهان طبيعت، فعل خدا در امر پيدايش و تكامل حيات، بررسي نظريه -داروينيزم - داروينيزم نوين، مفاهيم ظهور ناگهاني، فيزيكاليزم غيرتقليل گرا و ديگر مباحث و نظريه هاي علمي تعريف حيات و مقايسه با ديدگاه اسلامي و در بخش دوم، روانشناسي و دين، محور نظريه هاي انسان در فرهنگ اسلامي كه شامل انسان در منابع اصيل اسلامي (قرآن و حديث)، انسان در فلسفه اسلامي، انسان در كلام اسلامي،  انسان در حقوق اسلامي،  انسان در اخلاق و عرفان اسلامي،  انسان در حكمت متعاليه، انسان در ديدگاه دانشمندان معاصر اسلامي، محور تحقيقات و نظريه هاي موجود در روانشناسي اسلامي شامل نظريه هاي روانشناسي، نظريه هاي مشاوره، نظريه هاي شخصيت و رشد، نظريه  روان درماني، علم النفس و روانشناسي اسلامي، محور روانشناسي، روان درماني و اسلام، روان درماني و بهداشت روان در منابع اسلامي و همچنين تحقيقات ميداني معنويت-تجربه ديني و روانشناسي اسلامي محور مقالات در دو بخش مذكور است.
موضوعات مكتب روانشناسي اسلامي،  مطالعات تطبيقي و روانشناسي اسلامي،  روانشناسي اسلامي و مفهوم بين المللي سلامت روان، در سمينارها، كارگاه ها و ميزگرد بخش دوم مورد بحث و بررسي قرار مي گيرند.
محورهاي ديگري كه در مقالات اين همايش ارائه خواهد شد، شامل روانشناسي در پرتو مكالمه ميان اديان، چالش هاي روان شناسي ديني در قرن ۲۱ مشتمل برموضوعات نظريه پردازي، علوم اعصاب، تحقيقات شعور و آگاهي و فلسفه ذهن، روانشناسي مذهب،  نگاهي به آينده؛ مشكلات و راهكارها است. در بخش سوم اين همايش ميزگردها و كارگاه هايي برگزار مي شود.

تازه هاي اديان در غرب

مقدمه اي كوتاه بر كتاب مقدس در اديان جهان
Scripture in the World Religions:
A short Introduction, Harold Coward, Oneworld(1988, 2000), xvi+222pp.
«مقدمه اي كوتاه بر كتاب مقدس در اديان جهان» از سلسله كتاب هايي است كه انتشارات «وان ورد آكسفورد» منتشر كرده است. اين سلسله كتابها به صورت موجز و مختصر براي ناآشنايان با سنتهاي ديني جهان فراهم آمده است و مي تواند مفيد فايده واقع شود.
«مقدمه اي كوتاه بر كتاب مقدس در اديان جهان» شامل هفت بخش است و هر بخش به چند فصل تقسيم مي شود. مؤلف اين كتاب، كتب مقدس شش دين(يهوديت، مسيحيت، اسلام، آيين هند و، سيك و بودا) را مورد نقد و بررسي قرار داده است. مؤلف بحث مي كند كه اين كتب چگونه و به چه قصدي شكل گرفتند و چه فرايندي را از سر گذرانده اند و در حال حاضر به چه صورتي هستند. سپس از هر كتاب مقدس نمونه هايي مي آورد تا خوانندگان بيشتر با تعاليم آنها آشنا شوند. حتي تفاسيري كه بر اين متون نوشته شده اند هم از قلم نيفتاده اند.
هارولد كاوارد مدير بخش مطالعات اديان و جامعه شناسي در دانشگاه ويكتورياست. وي نويسنده و ويراستار حدود چهل كتاب است و در زمينه آيين هندو، فلسفه و مطالعات تطبيقي اديان چهره شناخته شده اي است. او عضو انجمن سلطنتي كانادا هم هست.
الهيات رامانوجه: واقع گرايي و دين
The Theology Of Ramanuja: Realism and Religion, C.J.Bartley Routledge, Curzon, 2002, xiii+185pp.
اثر مهم و اساسي «الهيات رامانوجه» نخستين اثري است كه با توجه به بافت ديني و سنت فلسفي رامانوجه در پي فهم انديشه هاي اوست و نيز تنها اثري است كه مشخص مي كند كه رامانوجه در پردازش انديشه هاي خود به سلف بلافصل خود «يامونه» مديون بوده است.
در اصل رامانوجه از مخالفان «يامونه» به شمار نمي رود بلكه از جمله كساني است كه بايد ريشه افكارش را در آثار يامونه يافت. چنين تحقيقي توانسته گوشه اي تاريك و مبهم از تاريخ تفكر كلاسيك هند را برملا سازد و سهمي بزرگ در مطالعات برجسته سنت هند داشته باشد.
«الهيات رامانوجه» متشكل از پنج بخش مبسوط است كه عبارتند از: برخي از ابعاد مابعدالطبيعه ادويته، معرفت شناسي و مابعدالطبيعه واقع گراي رامانوجه، الهيات آفاقي، تفاسير «مهاواكيه: تت توم اسي»و تفاسير «مهاواكيه: ستيم جنانم انن تم برهما»
«دكتري بارتلي» معلم فلسفه در دانشگاه ليورپول است و در دانشگاه منچستر به تدريس زبان سنسكريت و پالي مشغول است.
تهيه وتنظيم:سعيد كريمي

اخلاق سياسي
000546.jpg

اشاره: نسبت اخلاق و سياست از ديرباز مورد توجه بشر بوده و هنوز هم موضوع جالب توجهي براي پژوهشهاي فكري- فلسفي به شمار مي آيد. در اين مقاله سعي شده تفكيك هايي كه به منزله تمهيدات لازم براي هر بحث از نسبت اخلاق و سياست هستند ارائه شوند.
سياست را علم تقسيم و تكثير قدرت نام نهاده اند. علم سياست بنا دارد با توجه به قواعد و قوانيني كه از ساختار سياسي - اجتماعي به دست مي آورد با كمترين هزينه و خسارت، قدرت را عادلانه و عاقلانه تقسيم كند. به همين جهت و با توجه به همين نكته مي توان ادعاي ارسطو را بهتر درك كرد كه علم سياست را برترين علم به حساب مي آورد. اگر بدانيم كه عوامل و علل دخيل در قدرت فراوانند و مولفه هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و تاريخي بسياري در آن نقش ايفا مي كنند ، مي توان پي برد كه چه دشواريها و موانعي بر سر راه علم سياست رخ مي نمايد و اين علم تا چه اندازه براي شناختن قدرت، مبادي و تبعاتش به نگاهي ژرف نيازمند است.
از سوي ديگر ، سياست علمي نتيجه محور است و به چيزي جز سامان مقوله اي مهم و پرمخاطره چون قدرت نمي انديشد. اين علم اگر بتواند از مضرات فراوان و دامنه دار قدرت از طريق پخش آن بكاهد رسالت خود را انجام يافته مي داند و بدان راضي و خشنود است. با اين تعبير از سياست، مشخص است كه تفاوت و تمايزي ميان علم سياست و حكمت سياسي از يكسو و سياسي كاري از سوي ديگر وجود دارد. سياسي كاري چيزي جز غوطه ور شدن در سودانگاري و نتيجه انگاري صرف براي رسيدن به اهداف و خيالهاي سطحي و مقطعي نيست در حالي كه حكمت سياسي ، انديشه و مشي و مرامي را ماند كه به وضوح و به وفور قواعد و قوانين گستره سياست را مي شناسد تا اهداف خود را بهتر و بيشتر مهيا سازد.
تذكار اين نكته ضروري است كه در زبان پارسي هم به مانند زبان انگليسي هنگامي كه از سياست سخن به ميان مي آيد دو معنا برداشت مي شود. معناي اول - همان طور كه ذكر آن رفت - علم سياست است. سياست در اين تلقي به علمي گفته مي شود كه به توزيع و تكثير قدرت مي انديشد. تلقي ديگر از سياست به عمل سياسي پيوند مي خورد. يعني سياستمداران با تكيه بر حكمت و انديشه سياسي، عملي سياسي را دامن مي زنند. پس هنگامي كه از اخلاق سياسي سخن به ميان مي آيد تفكيك اين دو مقام ضروري است و بايد مشخص شود كه منظور از سياست، عملي سياسي است و يا به علم سياست توجه و تفطن داريم.
هنگامي هم كه از اخلاق سخن به ميان مي آيد دو برداشت برجسته است : گاهي از اخلاق علم و فلسفه اخلاق را مراد مي گيريم كه يا به ما مي گويد چه بايد انجام دهيم ( علم اخلاق) يا گزاره هاي اخلاقي را تحليل مفهومي مي كند ( فلسفه اخلاق) . در اين مقام البته رويكردهاي گوناگوني را شاهد هستيم. هم سودگرايي را مي بينيم و هم وظيفه انگاري و فضيلت محوري و هم تلفيق آنها را. اخلاق از سوي ديگر به هنجارها و منش هايي توجه دارد كه ما در مقام عمل بدانها توسل مي جوييم.
هنگامي كه خواهان تعيين نسبت ميان اخلاق و سياست هستيم مشخص كردن آنكه از اخلاق چه مفهومي در ذهن داريم و سياست را به چه مفهومي اطلاق مي كنيم ضروري است. بايد معين شود كه آيا پرسش از نسبت اين دو به رابطه عمل سياسي و عمل اخلاقي نظر دارد يا نسبت علم سياسي و عمل اخلاقي يا برعكس علم اخلاق و عمل سياسي را پيش روي خود قرار مي دهد يا اينكه رابطه علم اخلاق و علم سياست را به عنوان پرسش مطرح كند. هر يك از اين چهار حالت را كه در نظر بگيريم تلقي و برداشت ما از اخلاق سياسي را به راه متمايزي خواهد برد.
الف. رابطه علم اخلاق و علم سياست رابطه اي عادي ميان دو علم است و همان طور كه بسياري از علوم - بخصوص علوم انساني - نسبتي نزديك و تودرتو با يكديگر دارند اين دو علم هم داد و ستدهاي زيادي با يكديگر دارند.
ب. هنگامي كه علم سياست، عمل اخلاقي را مورد بررسي قرار مي دهد به تأثيرات هنجارهاي اخلاقي در تقسيم و تكثير قدرت مي انديشد و سوداي آن را دارد كه از آن اعمال، بهترين نتايج را حاصل كند.
ج. در مقامي كه علم اخلاق، عمل سياسي را مورد كاوش قرار مي دهد ، هنجارهاي سياسي از جهت ميزان اخلاقي بودن و اخلاقي نبودن ، درست يا نادرست بودن و فضيلت و رذيلت بودن مورد توجه است. اين مقام البته مقامي است كه در آن مناقشه و مباحثه اندك نيست و همين باعث شده است كه عده اي بر اين گمان باشند كه ميان اخلاق و سياست تناسب و ارتباطي نمي تواند باشد. پرسشها و سئوالات بسياري در اين حوزه مشاهده مي شوند: آيا هنجارهاي سياسي مي توانند فضيلت محور باشند؟ علم سياست تا كجا و چگونه مي تواند جلوي ابزارانگاري سياسي را بگيرد ؟ آيا در حوزه سياست مي توان اخلاقي ماند و اخلاقي بود؟ همه اين پرسشها در تيررس انديشه عالم اخلاق قرار دارد تا بدانها پاسخ گويد.
د. مقام ديگر، مقام نسبت عمل اخلاقي و عمل سياسي است. در اينجا ما بايد به حوزه روانشناسي و انسانشناسي پاي بگذاريم و پديدارشناسانه مشخص كنيم كه يك سياستمدار اخلاق گرا و يا اخلاقي سياست پيشه چگونه و با چه مكانيسمهايي اين دو حوزه از انديشه و پيشه بشري را در خود هضم مي كند و صحت و سقم اين چيستي و كيفيت از چه قرار است؟ واضح است كه ديدار اين دو حوزه در وجود بشر عاري از كشمكش و تعارض نيست.
باري اگر از نسبت اخلاق و سياست سخن به ميان مي آيد تفكيك اين مقامها ضروري است. در اينجا البته قصد آن نداشتيم كه موضعمان را نسبت به موضوع پرمناقشه اخلاق سياسي روشن كنيم .تنها خواهان مشخص كردن اين نكته بوديم كه آنكه پا بدين حوزه مي گذارد پيشاپيش بايد تقسيم اين مقامها را جدي بگيرد.
منبع: خبرگزاري مهر

|  اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   سياست  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |