لا له ميراسكندري 
هفت سال طول كشيد تا حكم دادگاه خون هاي آلوده صادر شد و معلوم نيست چند سال قرار است طول بكشد تا حكم اجرا شود؟ زمان صدور حكم، خود به اندازه كافي براي غير قابل جبران بودن بسياري از خسارات طولاني بود. اميدواريم زمان اجراي حكم حداقل اينقدر طول بكشد كه به بازماند ه هاي اين فاجعه قد بدهد وكار به وراث نكشد.
حدود۲ ماه از صدور حكم و غرامات ميليوني مي گذرد و تازه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كشور و سازمان انتقال خون در لوايح جداگانه اي تقاضاي تجديدنظر در حكم پرونده بيماران هموفيلي و تالاسمي را مطرح كرده اند.
البته جالب است بدانيد كه بهانه وزارت بهداشت براي شانه خالي كردن از اين اتهام چيست:«محكوم له ها ازبيماران هموفيلي و مصرف كنندگان فرآورده هاي خوني و فاكتورهاي انعقادي هستند و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نه توليد كننده فاكتورهاست و نه وارد كننده (توجه كنيد!) زيرا مستقيما هيچ فاكتور و دارويي وارد نكرده است لذا علي الاصول ادعاي مطروحه هيچگونه ارتباطي با وزارتخانه ندارد.»
احتمالا نكته را گرفته ايد. وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي متولي اصلي صدور مجوز براي هرگونه دارو يا فاكتور وارداتي است. اين وزارتخانه آزمايشگاه هايي دارد به نام رفرانس كه كيفيت فرآورده هاي وارداتي را معلوم مي كند و اگر احيانا امكانات كافي براي تعيين كيفيت هر كدام از اين فرآورده ها را نداشته باشد از سازمان هاي ذي صلاح كه در اين مورد خاص سازمان انتقال خون است، كمك مي گيرد.
پس اگر تا به حال نكته را نگرفته ايد حالا ديگر حتما متوجه شده ايد كه مسوول مستقيم ورود اين فاكتورها همين دو ارگان نامبرده هستند كه اتفاقا راي دادگاه هم (گرچه با تاخير) همين امر را تاييد مي كند. ولي سياست انكار از طرف متهمان هنوز ادامه دارد.
از طرفي كميسيون اصل ۹۰ مجلس شوراي اسلامي، سه شنبه گذشته با هدف تحقق درخواست بيماران مبني بر اجراي حكم پرونده بيماران آلوده به ويروس با دعوت از مسوولان اسبق و فعلي سازمان انتقال خون ايران و وزارت بهداشت، گفت وگوهايي را در رابطه با پيدا كردن راهكاري براي پايان دادن به پرونده هموفيلي ها آغاز كرد.
در ادامه نامه بيماران آلوده به ويروس توسط خون و فرآورده هاي خوني، كميسيون اصل ۹۰ مجلس هفتم، نمايندگان بيماران شاكي پرونده را به كميسيون دعوت كرده و با آنها به گفت وگو پرداخت. محور اين گفت وگوهاپيشنهادهاي ارايه شده از طرف نمايندگان شكات پرونده مبني بر گردن نهادن به حكم صادره از سوي دادگاه در مورد حقوق ۹۷۴ نفر از شاكيان پرونده است.
متاسفانه واقعا نمي توان پيش بيني كرد كه كدام اقدام پيروز مي شود، درخواست تجديدنظر محكومان يا تلاش هاي كميسيون اصل ۹۰؟

گاه نامه هايي از طرف خوانندگان محترم به دست ما مي  رسد كه بي  هيچ توضيح و توصيفي حرف هايي را با ما در ميان مي  گذارند كه نيازي به قضاوت ندارد. اين نامه را عينا به چاپ مي  رسانيم شايد كه موثر افتد.
به نام خدا
مادري هستم داغدار فرزند ۱۱ ساله ام و اكنون ديگر چيزي ندارم كه نگران آن باشم. اين اعتراض نامه را مي  نويسم فقط از باب درد و بيدار كردن وجدان مسوولين وزارت بهداشت و درمان تا شايد زين  پس تدابيري اتخاذ كنند تا چنين دردهاي واقعي هرگز تكرار نشود.
فرزندم پس از تزريق واكسن سرخك طرح ملي واكسيناسيون دچار سرماخوردگي و تب شد و من با مراجعه به پزشك متوجه علايم مشكوكي در او شدم و با انجام آزمايش هاي لازم در مورد فرزندم تشخيص سرطان خون از نوع AML دادند. نمي  دانم در كشور ما جان يك انسان چقدر ارزش دارد. خلاصه مرا به مركز طبي كودكان بيمارستان... كه (بخش مربوطه ) به سرپرستي خانم... اداره مي  شد معرفي كردند. بيمارستاني در پايتخت و به قول معروف مركز درماني سرطان كه از بهترين و مدرنترين امكانات براي درمان اين بيماري لاعلاج برخوردار است، مركزي كه هم محل آموزش است و هم درمان، اما امروز فاقد كمترين امكانات بهداشتي، مركزي كه محل توليد سوسك مي  باشد، واقعا در كدام كشور جهان مركز درماني با چنين وضع بدي وجود دارد.
فرزند من طبق تشخيص مركز تحت شيمي درماني قرار گرفت و به ما هشدار دادند به علت از بين رفتن فاكتورهاي خوني و مختل شدن سيستم دفاعي بدن فرزندم مي  بايست نهايت دقت را در رعايت بهداشت او داشته باشيم اما بيمار مرا در اتاقي سه تخته كه تعداد عيادت كنندگان در هر نوبت بسيار زياد بود و وجود سوسك فراوان، بستري كردند آيا امكان مبارزه با اين حشرات موذي در اين مراكز وجودندارد و يا اينكه بهداشت بيماران اين قدر بي  اهميت است كه به اين موضوع توجهي نشد؟ آيا كودك ۱۱ ساله اي كه دچار چنين بيماري هولناكي است و در زير باران داروهاي شيميايي قرار گرفته نبايد ايزوله گردد كه لااقل اگر از سرطان در امان نيست از ديگر بيماري ها در امان بماند؟
من به عنوان مادر و همراه بيمار شايد روزي ۲۰ بار دست هايم رامي شستم ولي آيا مي  توانستم جلوي انتقال آلودگي عيادت كنندگان بيماران هم اتاقي را بگيرم هر شخصي كه از بيرون مي  آمد بدون آگاهي از اين وضعيت، ويروس ها و ميكروب هاي فراواني را به همراه خود مي  آورد و حتي بعضا با سرما خوردگي داخل مي  شدند. فرزندم ده روز تحت درمان قرار گرفت و سپس ترخيص شد. اما بلافاصله و پس از دو شب به علت تب شديد به درمانگاه مركز طبي مراجعه كرديم جايي كه اگر انسان سالم وارد شود حتما بيمار باز خواهد گشت چرا كه با كثرت مراجعه كنندگان و وجود انواع بيماري ها مقاوم ترين بدن دوام نمي  آورد چه رسد به بدن ناتوان فرزند من كه در اثر شيمي درماني بدنش دفاعش را از دست داده  بود، تا جايي كه مجبور شدند او را بستري كنند اما در اتاقي چهارتخته كه اين بار وضع بدتر از دفعه قبل بود، بدن او مجددا دارو گرفت و مرخص شد وباز با فاصله كمي با وضعي وخيم تر به مركز مراجعه كرديم، اين بار به علت مصرف دوز بالاي دارو او را ايزوله كردنداما اتاق ايزوله از نظر آلودگي بدتر از اتاق هاي عمومي بود اينجا ديگر داخل يخچال هم سوسك وجود داشت اما كاري نمي  شد كرد، تا اينكه از بخت بد ما تعطيلات نوروز فرارسيد من خود مي  دانم كه پزشكان نيز نياز به استراحت و تفريح دارند اما آيا سيستم درماني نبايد طوري برنامه ريزي شود كه جان انسان هاي بي  گناه به خطر نيفتد؟
پنج روز اول عيد يك متخصص خون در بيمارستان نبود و ما را به امان خدا رها كردند و رفتند پس از ۵ روز جناب آقاي دكتر... مرحمت نمودند و با بي  رغبتي كامل به عيادت فرزند بيمار من آمدند و از پشت شيشه او را ديدند در طول تعطيلات به طور دايم بخش ها با يكديگر ادغام مي شدند و در اين جابه جايي ها كمترين توجهي به شرايط دشوار او و رعايت بهداشت او نمي      شد تا جايي كه به علت نبودن ماسك پرستاراني كه كمي تعهد داشتند مقنعه خود را به جاي ماسك، جلوي صورت مي گرفتند بله در همين ايام متوجه شدم كه سفيدي چشمان فرزندم به شدت زرد شده است بعد دكتر... پزشك كشيك تشخيص قطع آنتي بيوتيك را دادند قرار بود پس از ۲۴ ساعت نوع دارو تغيير كند اما اين تاخير تا ۴۸ ساعت طول كشيد داروي تجويز شده با قيمت بسيار بالا از بازار ناصرخسرو تهيه شد اما افاقه نكرد و فرزندم در آغوش مرگ رفت.
پس از مطالعه پرونده متوجه شدم يكي از علت هاي مرگ را ابتلا به هپاتيت ذكر كرده اند در صورتي كه در طول درمان سرطان نامي از هپاتيت برده نشد يا من متوجه نشدم كه به علت از بين رفتن سيستم دفاعي بدن به هپاتيت مبتلا شده است ياعدم رعايت بهداشت در بيمارستان يا نبود پزشك متخصص بر بالين وي.
من نمي  دانم چند كودك پس از او قرباني خواهند شد؟ از شما مسوولان استدعا دارم به وضعيت بيمارستان ها رسيدگي كنيد چرا بيمار سرطاني قبل از مرگ به علت سرطان بايد از عارضه هپاتيت بميرد؟
آيا فقط امكانات كار مي كند يا اگر مسووليت كاري همراه با وجدان انساني در بين اين گروه از پزشكان و پرستاران بود باز هم اين اتفاق مي افتاد؟(پزشك معالج فرزند من خانم دكتر.... بودند كه در اوايل نوروز در مسافرت بودند) آيا نبايد در تعطيلات براي اين مشكلات چاره اي انديشيد و سوگندي كه پزشكان ياد مي كنندچه ضمانت اجرايي دارد؟ مراكزي به اين مهمي نبايد از جهت وجود سوسك ايمن باشد و يا چه امكاناتي جهت نگهداري بيماران هپاتيت وجود دارد؟(البته اگر بتوانند تشخيص بدهند) چه كسي به نداي من و پرسش من پاسخ مي دهد كه فرزندم چگونه به هپاتيت آلوده شد؟ شما رابه خدا قسم مي دهم بيماران را به چشم فرزندان خودتان نگاه كنيد آيا اين انصاف است كه تاوان بي توجهي و عدم وجدان كاري كاركنان مركز درماني را مادراني چون من با از دست دادن جگر گوشه هايشان بپردازند؟
بله متاسفانه فرزند من قبل از فوت به علت عارضه اصلي، گريبانگير اين سهل انگاري و بي توجهي ها، آن هم در پايتخت شد.

به زودي زنان قادرند طول عمر باروري خود را محاسبه كنند. به اين ترتيب مي توانند قبل از اينكه ساعت بيولوژيكي آنها از كار بايستد براي بچه دار شدن خود برنامه ريزي كنند. يائسگي معمولا در سنين ۵۰ سالگي رخ مي دهد، ولي براي بعضي حتي زودتر، مخصوصا اگر شخص در بچگي يا بزرگسالي تحت شيمي درماني سرطان قرار گرفته باشد. مدت زمان دقيق قابليت باروري به تعداد فوليكول هاي حاوي تخمكي بستگي دارد كه در تخمدان باقي مي مانند.
دانشمندان اعلام كردند كه راهي به دست آورده اند تا تعداد تخمك هاي داخل تخمدان را به كمك دستگاه هاي سونوگرافي معمولي اندازه گيري كنند. يك آناليز كامپيوتري و رياضي، مي تواند سال هاي باروري پيش روي زن مورد نظر را به دست آورد،
يعني مي توان فهميد ساعت بيولوژيكي يك زن چقدر سريع حركت مي كند وچه هنگام متوقف خواهد شد.
اين تكنيك مخصوصا براي زناني كه شيمي درماني كرده اند، مفيد است، چون شيمي درماني بر تخمدان ها اثر گذاشته و تعداد فوليكول ها را كاهش مي دهد. اين روش براي زناني كه به علل خانوادگي يا شغلي خواهان تاخير در تولد كودك خود هستند، هم مفيد است. البته به طور كلي اين روش به درد تمام زناني كه دوست دارند بدانند چند سال ديگر قابليت باروري دارند، مي خورد، در حال حاضر اين تكنولوژي در اكثر كشورهاي غربي وجود دارد و در بخش هاي جراحي عمومي و كلينيك هاي باروري هم قابل استفاده است و مسلما مي تواند اولين قدم در برنامه ريزي داستان زندگي باشد.
كساني كه قرار است مثلا در ۴۰ سالگي يائسه شوند بايد ۱۰ سال زودتر به فكر بچه دار شدن بيفتند، مثلا به جاي ۳۷ سالگي در ۲۷ سالگي بچه دار شوند.
گرچه يائسگي خط آخر باروري است، ولي وجود تخمك به تنهايي تضمين كننده حاملگي نيست. در سنين بالا مثلا ۴۰ سالگي، ممكن است سقط جنين هايي پشت سر هم اتفاق بيفتد و علت آن هم عدم جايگزيني مناسب تخمك بارور شده در رحم است.
يك زن با تمام تخمك هايي كه تا آخر عمر خواهد داشت متولد مي شود. يك جنين دختر ۵ماهه بيش از ۵ ميليون تخمك دارد كه قبل از زايمان كمترهم مي شود.
در سنين حدود ۳۷ سالگي، يك زن حدود ۲۵ هزار تخمك دارد، كاهش اين تخمك ها همينطور ادامه دارد تا به تعداد يك هزار عدد مي رسد و در اين هنگام يائسگي آغاز مي شود.
تخمدان ها با كاهش تعداد تخمك ها، كوچك شده و جمع مي شوند، به اين ترتيب با اندازه گيري حجم تخمدان مي توان تعداد تخمك هاي باقيمانده را به دست آورد.
در حال حاضر دانشمندان سعي دارند، سن شروع يائسگي را از روي تعداد تخمك هاي موجود هنگام تولد، به دست آورند.
منبع: گاردين

دكتر پرويز زرين بخش 
غده تيروئيد كه در جلو گردن قرار دارد، هورمون تيروئيد را ترشح مي كند كه تنظيم كننده متابوليسم (سوخت و ساز) است. ممكن است ترشح زياد (پركاري) و ترشح كم (كم كاري) تيروئيد داشته باشيم كه در هر دو صورت مي تواند اختلال بينايي ايجاد كند.
علايم پركاري تيروئيد شامل خستگي، تندي ضربان قلب، كاهش وزن، عدم تحمل گرما، نازك شدن موها و اسهال مي تواند باشد.
كم كاري تيروئيد باعث خستگي، كندي ضربان قلب، يبوست و افزايش وزن است.
علايم چشمي بيماري هاي تيروئيد:
حالت خيره چشم ها و خستگي چشم ها از اولين علايم است.
ورم پلك ها و بافت هاي اطراف چشم نيز از نشانه هاي زودرس است. ورم چربي طبيعي اطراف چشم مي تواند چشم را به جلو براند و حالت برجستگي چشم را ايجاد كند. ميزان جلوآمدگي چشم متفاوت است و مي تواند يك طرفه يا دوطرفه باشد. ورم عضلات اطراف چشم مي تواند ايجاد دوبيني كند. در موارد شديد، قرنيه (قسمت شفاف جلو چشم) ممكن است زخم شود، يا عصب چشم صدمه ببيند و بينايي از دست برود.
آيا ممكن است با طبيعي بودن آزمايش هاي تيروئيد باز هم علايم چشمي تيروئيد ظاهر شود؟
بلي، جلوآمدن چشم و ساير علايم تيروئيدي چشم حتي با آزمايش هاي طبيعي تيروئيد، ممكن است ايجاد شود، هرچند كه اغلب بيماران با علايم چشمي، سطوح غيرطبيعي هورموني در خون دارند.
چگونگي درمان 
هنگامي كه به پركاري تيروئيد مشكوك شديم آزمايش هاي هورموني تيروئيد بررسي شده و درمان مناسب انتخاب مي شود. پس از درمان ممكن است علايم چشمي همچنان پيشرفت كند درحالي كه آزمايش هاي تيروئيد طبيعي شده است.
در مرحله فعال كه ممكن است ۲ سال يا بيشتر طول بكشد بايستي به دقت بيمار تحت نظر باشد تا وضعيت پايدار پديد آيد.
مرحله بعدي شامل اصلاح تغييرات دايمي ناخوشايند بوده كه بعد از مرحله اول باقيمانده است.
در مرحله فعال بيماري چشمي تيروئيد، تلاش براي حفظ سلامت بينايي بيمار انجام مي گيرد. درمان هاي طبي شامل اشك مصنوعي، پماد چشمي، دوزهاي بالاي كورتيزون (استروئيدها)، جراحي هاي كاسه چشم (اوربيت) و پرتو درماني اوربيت چشم ممكن است مورد نياز باشد. در مرحله دوم، درمان تغييرات دايمي باقيمانده ممكن است نياز به اصلاح جراحي براي دوبيني، حالت خيره چشم يا جلوآمدن چشم باشد.

۲ ناحيه از ژن PIK3CA مسوول بعضي از موتاسيون هايي است كه در ۵ نوع مختلف تومور مغزي رخ مي  دهند.دكتر هائي يان دانشمند ارشد، تحقيقاتي كه توسط محققان دانشگاه دوك، جان هاپكينز و اوتا انجام مي  شود اعلام كرد: موتاسيون ژني به طور قابل ملاحظه اي نقش موثري در رشد تومورهاي مغزي دارندPIK3CA . عضو خانواده ژني است كه مسوول ساخته شدن آنزيم هاي تنظيم كننده مولكول هاي چربي است و باعث تحريك رشد، تغيير شكل و حركت سلو ل ها مي  شودPIK3CA . در بيش از ۳۰ درصد سرطان هاي كلوركتال و معده يافت مي  شود و در مقادير كمتر در سرطان ريه هم وجود دارد. تحقيقات اين گروه از دانشمندان نشان داده است كه PIK3CA جهش يافته در تومورهاي مغزي افراد بالغ و اطفال هم يافت مي  شود.كشف رابطه بين PIK3CA جهش يافته و سرطان مغز مي  تواند در بهبود روش هاي درماني و كنترل اين نوع سرطان موثر باشد.

يكي از بزرگترين مشكلات براي كساني كه شب ها در كنار هم مي  خوابند، خرناس كشيدن است. اين مساله كه خواب را به آدم زهر  مي  كند معمولا به علت قرارگرفتن سر در وضعيتي نامناسب اتفاق مي  افتد. ولي خب بالاخره بهترين راه حل براي اين مشكل پيدا شد. دانشمندان استراليا پس از انجام تحقيقات طولاني كشف كردند كه توپ تنيس بهترين درمان است. البته لازم نيست كه توپ را قبل از خواب بخوريد. تنها كافي است كه توپ را به وسيله  بندي مخصوص كه به دور كمر بسته  مي  شود در پشت خود ثابت كنيد. اين توپ موجب مي  شود كه فرد تنها به پهلو بخوابد. البته استفاده از توپ تنيس مزيت ديگري نيز دارد و آن اين است كه از ايست قلبي در خواب جلوگيري مي  كند. گاهي هنگام خوابيدن عارضه اي رخ مي  دهد كه در آن تنفس براي چند ثانيه قطع مي  شود كه نتيجه آن اغلب ايست قلبي است. توپ تنيس احتمال بروز اين حالت را به ۳۰ درصد مي  رساند.

سال ها مسافران هواپيما يا عيادت كننده هاي بيمارستان ها تلفن هاي همراه خود را هنگام سوار شدن به هواپيما و ورود به بيمارستان ها خاموش مي  كردند. علت آن هم اين بودكه به آنهاگفته مي  شد، دستگاه هاي ديجيتالي حساس هواپيما و مانيتورهاي بيمارستان با امواج ماكروويو تلفن همراه تداخل دارند. ولي امروز، آژانس نظارت بر داروها و محصولات مراقبتي بهداشتي (MHPRA) طرحي ارايه كرده كه پاياني بر ممنوعيت استفاده از تلفن همراه در بيمارستان ها خواهد بود و خطوط هوايي ايرباس هم اقدام به نصب گيرنده هايي در هواپيما كرده است كه مثل يك ايستگاه تقويت كننده براي تلفن همراه عمل مي  كند.بر اساس تحقيقات اين موسسه، امواج ناشي از تلفن هاي همراه، هيچ خطر يا تاثير منفي بر دستگاه هاي بيمارستاني ندارد. البته آنها پيشنهاد مي  كنند كه در بخش هاي حساسي مثل ICU، منع استفاده از تلفن همراه ادامه يابد. ولي به نظر مي  رسد، پزشكان به اين ممنوعيت توجهي نداشته باشند. چون همه آنها تلفن همراه دارند و مسلما از آن استفاده خواهند كرد.

ايدز قابل درمان نيست، ولي داروهايي دارد كه استفاده از آنها مانع از پيشرفت بيماري به حالت وخيم و كشنده آن مي شود. البته دارو درماني اين بيماري بسيار گران تمام مي شود ولي خوشبختانه در كشور ما مبتلايان نيازمند به دارودرماني، رايگان درمان مي شوند.
دكتر مرداني، متخصص بيماري هاي عفوني گفت: «با توجه به پرعارضه بودن اين داروها به بيماران توصيه مي شود كه به هيچ عنوان بدون تجويز پزشك متخصص از دارو استفاده نكنند و در صورت مصرف داروي ديگري در كنار داروي ايدز، حتما پزشك معالج خود را مطلع كنند، چون اين داروها با طيف گسترده اي از داروهاي ديگر تداخل دارند و سبب بروز مشكلات در بيماران مي شود.»
اين متخصص تاكيد كرد: اصلاح رفتارهاي پرخطر، دوري از مواد مخدر تزريقي و عدم استفاده از سرنگ مشترك و پايبندي به خانواده در كنترل اين بيماري موثر است.

شير مادر علاوه بر منابع غذايي و تغذيه اي سرشار، انواع آنتي بادي هاي بدن مادر را هم دارا است و به همين علت تغذيه با شير مادر مانند يك گارد محافظتي، كودك را در برابر انواع بيماري ها ايمن مي كند. دكتر فريور، كارشناس اداره كودكان وزارت بهداشت با بيان اينكه ۱۴ درصد كودكان زير يك سال شهري با شير خشك تغذيه مي شوند، گفت: «تغذيه مصنوعي در كودكان خطر بروز آسم، آلرژي و پوسيدگي دندان را افزايش داده و استعداد ابتلا به بيماري هايي همچون اسهال و استفراغ، عفونت تنفسي، مننژيت، عفونت ادراري، سپتي سمي (عفونت در خون)، كم خوني، برفك دهان، اسهال مزمن، كوليت و... را بالا مي برد.» وي افزود: هرچه كودك بيشتر پستان مادر را بمكد به همان نسبت شير بيشتر توليد مي شود، بنابراين يكي از علل توليد كم شير مكيدن ضعيف شيرخوار است كه مي تواند ناشي از وضعيت نادرست پستان يا آغوش گرفتن مادر باشد.

دكتر عليرضا قنادي، متخصص فارماكوگنوزي (گياهان دارويي) در شناسايي تركيبات طبيعي و بررسي آثار اسانس منتخبي از گياهان دارويي ايران روي انقباضات عضله صاف ايزوله رحم به اين نتيجه رسيد كه مصرف زعفران، زرشك و گل ساعتي در زنان باردار خاصيت انقباضي و آويشن شيرازي و زيره سياه خاصيت ضد اسپاسمي دارند. وي با اشاره به اينكه تعدادي از گياهان دارويي سنتي ايران جهت درمان برخي از بيماري هاي توام با حاملگي مصرف مي شوند، گفت: با توجه به اينكه مصرف اين گياهان ممكن است، سبب ايجاد انقباضات نابجاي رحم و بالطبع سقط جنين خود به خودي شود و بالعكس تعدادي نيز آثار مثبت بر حاملگي داشته باشند، پس تحقيق اخير براي شناسايي برخي از تركيبات موثره اين گياهان و نيز بررسي آثار اسپاسموژن يا ضد اسپاسمي اسانس آنها انجام شد كه نكات تازه اي را آشكار كرد.