سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۳
سياست
Front Page

گفت و گو با مهندس محسن يحيوي نماينده آزاده مجلس شوراي اسلامي
سالهاي جدايي
مرحوم ابوترابي درد كشيده بود و رنج و محنت آزادگان راحتي بعد از اسارت از نزديك لمس مي كرد. بعد از برگشتن هم تمام تلاشش اين بود كه در خدمت اين عزيزان باشد. ايشان عمده وقتش در سفر بود، با آزادگان در دورترين نقاط كشور ملاقات مي كرد و درصدد رفع مشكلات آنها برمي آمد
مهدي قمصريان
001668.jpg
عكس : عطا طاهركناره

گذر زمان بعضي موضوعات را به ورطه فراموشي مي سپارد هر چند كه پراهميت باشند، البته اين به شرطي است كه همه جوانب موضوع خود نيز به نوعي تغيير يافته باشند. ۲۶مرداد سالگرد ورود آزادمرداني است كه سال ها در زندان هاي رژيم بعث در زير شكنجه و آزار و اذيت صداميان مقاومت كردند تا روزي به وطنشان بازگردند و سند زنده و گوياي تاريخ مظلوم انقلاب شكوهمند اسلامي باشند. امروز پس از سال ها آزادگان هنوز از كمبود امكانات و تسهيلات و برخي مشكلات روزمره از طرفي و كارشكني يا بي تفاوتي عده اي مسئولين از طرف ديگر گله مند هستند ، هر چند كه آنان هيچگاه خود را طلبكار ندانسته و نمي دانند.
يكي از مديران اجرايي كشور كه در ابتداي جنگ تحميلي به همراه مهندس محمدجواد تندگويان وزير نفت شهيدمان و عده اي ديگر از همراهان به اسارت مزدوران بعثي درآمدند، مهندس محسن يحيوي بود كه سابقه نمايندگي در دوره هاي چهارم و پنجم مجلس شوراي اسلامي را دارد، او هر گونه توطئه در حادثه اسارت وزير نفت و همراهان وي را رد كرد. اين عضو جامعه اسلامي مهندسين و نماينده مردم بروجرد در مجلس هفتم همچنين در بخش ديگري از سخنانش با تأكيد بر ضرورت پيگيري حقوق و مطالبات آزادگان اظهار اميدواري كرد در مجلس هفتم وي و دوستانش بتوانند گام هايي مثبت در اين جهت بردارند.گفت وگوي مارابا ايشان در ادامه مي خوانيد.

* آقاي يحيوي شما در چه تاريخي و به چه صورت به اسارت دشمن بعثي اسير شديد؟
بنده به اتفاق شهيد بزرگوار مهندس جواد تندگويان وزير نفت وقت و عده ديگري از معاونين و مسئولين در محلي كه امروز پل ذوالفقاريه واقع است با نيروهاي دشمن مواجه شديم. پس از درگيري مختصري كه بين ما و مزدوران بعثي ايجاد شد من كه به همراه مهندس تندگويان، مهندس بوشهري و دو تن از محافظين در خودروي اول بوديم، به اسارت دشمن درآمديم اما خوشبختانه بقيه خودروها توانستند با استفاده از فرصت پيش آمده خود را از مهلكه برهانند.
* آيا اين نظريه (شائبه) را كه عده اي معتقدند شما در يك دام از پيش برنامه ريزي شده گرفتار شده ايد تأييد مي كنيد؟
- خير، بنده با جمع بندي تمام جوانب و اطلاعاتي كه موجود است اين موضوع را به شدت رد مي كنم، چرا كه خود بنده روزهاي قبل با توجه به مسئوليتي كه داشتم تقريباً هميشه از اين مسير عبور مي كردم و هيچ مشكلي وجود نداشت. و ظاهراً عراقي ها درست شب قبل از آن روز توانسته بودند در يك حمله منطقه را تصرف كنند. دليل ديگر اين است كه در هنگام اسارت آنها هيچ توجهي به هويت اصلي ما نداشتند، بلكه بعدها در مراحل مختلف بازجويي پي بردند كه اسرا وزير نفت، معاونان و محافظان وي هستند.
* برخورد دشمن پس از آنكه شما را شناخت چگونه بود؟
- البته برخورد آنها چند مرحله داشت: ابتدا وقتي متوجه شدند وزير نفت و معاونينش را به اسارت درآورده اند به گمان اينكه لقمه چربي گيرشان آمده ما را از بقيه اسرا جدا كرده و بعد از انتقال به بصره تحت الحفظ ما را به بغداد منتقل كردند. در بغداد ما را يكسر به سازمان امنيت عراق برده و بازجويي ها آغاز شد. در بازجويي ها گاهي وعده و وعيد بود كه شما بياييد در اينجا عليه نظام فعاليت كنيد و در مقابل از اقامت و امكانات ويژه در هر نقطه دنيا برخوردار شويد، وقتي با مقاومت اسرا روبرو شدند شروع به تهديد كردند. از اين مرحله هم كه مأيوس شدند شروع كردند به آزار و اذيت و شكنجه.
* نمونه اي از اين آزار و اذيت و شكنجه ها را ذكر كنيد.
- خوب ما بعد از بازجويي هاي اوليه تا ۲ سال در سلول انفرادي بوديم؛ يك سلول ۳*۲ كه نور بسيار كم داشت و از نظر بهداشت بسيار نامناسب بود. تا مدت ها ما را از بردن در هواي آزاد منع مي كردند. زماني هم كه بعد از ۵۶۰ روز ما را براي هواخوري بردند ما را داخل يك فضاي ۲۰۳۰، متري وارد كردند تا مثلاً هوا بخوريم. يادم هست مراسمي بود كه ما اسم آن را گذاشته بوديم «كتك خوران» و آن مراسم هم اين بود كه ما را مي بردند و پس از بستن چشم ها و دست ها چند نفري بر سر ما مي ريختند و ما را آن قدر با سيم، كابل و باتوم مي زدند تا خودشان خسته شوند. وقتي به سلول برمي گشتيم معمولاً يك يا چند تا از ناخن هايمان افتاده بود، از طرفي شدت درد به حدي بود كه تا يك هفته فقط چهاردست و پا راه مي رفتيم و موقع خواب مجبور بوديم كه به روي شكم بخوابيم. همين شكنجه ها بود كه موجب شد تا آزاده سرفراز مهندس تندگويان در زير شكنجه شربت شهادت نوشيد.
* آقاي يحيوي! آيا قضيه شهادت شهيد تندگويان به طور كامل مشخص و پيگيري شد؟
- شهيد تندگويان تا مدتي در سلول مجاور ما بود و ما از طريق صداي قرآن و دعا از حال يكديگر با خبر مي شديم تا اين كه مدتي صداي ايشان قطع شد، وقتي سؤال كرديم گفتند ايشان در جاي بهتري هستند و حالشان خوب است. پس از آزادي از اسارت و بازگشت به وطن ما هم مانند بقيه منتظر بازگشت ايشان بوديم ولي پس از تأخير محسوس و پي گيريهاي وزارت خارجه مطلع شديم ايشان به شهادت رسيده است. ما باور نكرديم و قرار شد به عراق برگرديم تا از قضيه مطمئن شويم. در آنجا جلسات متعددي داشتيم، در نهايت قرار شد كه قبر شهيد را به ما نشان دهند. البته اول قبر ديگري را به ما نشان دادند ولي بعد از تحقيق مشخص شد به ما دروغ گفته اند ما هم گفتيم جسد متعلق به خودتان!  در نهايت در آخرين لحظات قبل از مراجعت ما قبر اصلي را به ما نشان دادند و ما جسد را تحويل گرفتيم.
* آيا پيكر ايشان قابل شناسايي بود؟
- بله كاملاً  قابل شناسايي بود چون آنها جسد را موميايي كرده بودند. البته اجزاي فاسد شدني بدن را در آورده بودند. شايد علت اين كار اين بود كه آنها پيش بيني مي كردند كه روزي چنين وضعي پيش بيايد لذا اقدام به اين كار كرده بودند.
* نقش اعضاي منافقين در زندانها و اردوگاههاي عراقي چه بود؟
- در يك جمله بايد بگويم كه منافقين در قبال امتيازاتي كه از صدام گرفته بودند تمام و كمال خود را در اختيار رژيم بعث گذاشته بودند. صدام هم نهايت استفاده را از اين گروه تروريستي كرد. البته خود من برخورد شخصي با آنها در دوره اسارت نداشتم ولي نمونه هاي فراواني را از زبان مرحوم ابوترابي شنيدم مانند دستكاري نامه ها، شركت در بازجويي ها، شكنجه اسرا و كارهاي ديگري كه منافقين براي زير فشار قرار دادن اسرا مرتكب آنها مي شدند.
* آيا پس از مراجعت آزادگان جامعه و دولت توانستند توقعات اين قشر رنجديده را مرتفع كنند؟
- من در اينجا بايستي از دولت وقت سپاسگزاري كنم براي اين كه پيش از برگشتن اسرا، لايحه اي به مجلس ارائه و در آنجا تصويب شد كه تقريباً  از جوانب مختلف از آزادگان و خانواده هاي آنان حمايت مي كرد. اگر چه اين قانون كاستي هايي داشت ولي عمده مشكل ما در مرحله اجراي اين قانون در مورد آزادگان عزيز است، اين مشكل هم در سطوح پايين اجرايي بيشتر رخ مي نمود، ولي در سطح كلان به گمان من تلاشهاي فراواني صورت گرفت تا بتوانند اين مشكلات را رفع كنند.
* با اين اوصاف آيا آزادگان از وضع موجود راضي هستند؟
- البته روحيه ها متفاوت است، نمي توان همه روحيه ها را با يك معيار ارزيابي كرد ولي خوب اكثريت قريب به اتفاق آزادگان وقتي به كشور برگشتند خودشان را طلبكار نمي دانستند و حتي آنها سعي كردند با تلاش و كوشش مضاعف خود نبودن چند ساله خود را جبران كنند.الحمدلله خوب هم توانستند در جايگاههاي اجتماعي حضور پيدا كنند و توانستند توفيقات زيادي هم بدست آورند. عرض من به اين معناست كه ايشان اكثراً سعي كردند خودشان مشكلاتشان را رفع كنند و با مناعت طبع از پس كاستيها برآيند.
* آيا اين بزرگواري آزادگان پاسخ مناسبي را از طرف جامعه و مسئولان در پي داشته است؟
- از طرف مردم و جامعه كه البته اقبال شايان توجهي به اين عزيزان شد كه قابل انكار نيست، اما در مورد مسئولين و كارهايي كه انجام شده يا نشده، آنها كه متصدي رسيدگي به امور آزادگان بوده اند خود بايد پاسخگو باشند.
* احساس مي شود حضور افراد پيگير و دلسوزي در رأس امور رسيدگي به آزادگان مثل مرحوم ابوترابي لازم است. نظر شما چيست؟
- حرف شما درست است به چند دليل، يكي اين كه خود مرحوم ابوترابي درد كشيده بود و رنج و محنت آزادگان را لمس مي كرد. بعد از برگشتن هم تمام تلاشش اين بود كه در خدمت اين عزيزان باشد. ايشان عمده وقتش در سفر بود، با آزادگان در دورترين نقاط كشور ملاقات مي كرد و درصدد رفع مشكلات آنها برمي آمد. هيچ كس واقعاً  نمي تواند نقش آن مرحوم را در اين جايگاه به طور كامل انجام دهد.
001671.jpg

* آقاي يحيوي شما به عنوان يك آزاده بحث اخير تلفيق بنيادهاي پيگير امور ايثارگران، جانبازان، آزادگان و خانواده شهدا را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- بايد منتظر بمانيم تا ببينيم چطور عمل مي كنند. خوب نارضايتي از ستاد آ زادگان خيلي زياد بود. شايد دليلش هم اين بود كه در سابق مسئولين امور كساني نبودند كه مشكلات واقعي آنها را درك كنند. يكي از مواردي را كه مرحوم ابوترابي هم پيگير بود همين مطلب بود كه كار آزادگان بايد دست خود آنها باشد. در حال حاضر هم كه مديريت اين بخشها متمركز شده بايد منتظر بمانيم و ببينيم كه آيا مي توانند كارآمدتر و مفيدتر از گذشته عمل كنند يا خير؟
* به نظر شما عمده مشكل آزادگان و راه حل مشكلاتشان چيست؟
- باز هم عرض مي كنم زماني كه مجري يك قانون معتقد به آن است فلذا به عنوان يك تكليف در پي اجراي آن است.اما نه زماني كه كسي تنها به عنوان يك وظيفه كاري صرف به آن نگاه مي كند. يكي خود را متعهد مي داند ولي ديگري تعهدي احساس نمي كند. اينجاست كه عرض مي كنم اگر مجريان از همان قشر و طبقه  باشند طبيعتاً با اعتقاد و تعهد و خيلي راحت تر كار مي كنند تا افراد ديگر، يعني كساني باشند كه دردها را بشناسند و در صدد رفع آنها برآيند نه اين كه اين كار را هم مثل بقيه كارها فقط يك امر اداري بدانند.
* شما در بين سخنان خود اشاره به نقص قانون نيز كرديد. آن مشكل را چگونه بايد برطرف كرد؟
- قانون هرچند كه از بعضي جهات نواقصي دارد ولي از نظر من مي تواند پاسخگوي نيازهاي ما باشد، البته به شرطي كه اين قوانين درست پياده شود كه اگر چنين مي شد بسياري از نارضايتي ها اتفاق نمي افتاد. بسياري از آزادگان را سراغ داريم كه در سختي و با مشكلات فراوان وفات كردند و كسي به درد آنها نرسيد. حتي با ترتيبي كه رهبر معظم انقلاب اتخاذ فرمودند مؤسسه اي با نام «موسسه اقتصاد خودكفايي آزادگان» به وجود آمد كه متأسفانه اين مؤسسه هم از راه خود منحرف شد به اين معنا كه عوض آن كه هدفش بيشتر حل مشكلات آزادگان باشد بيشتر به امور اقتصادي و تجاري پرداخت و كمتر عايدي از اين مؤسسه و مؤسساتي شبيه اين عايد آزادگان شد.
* عده اي براين باورند كه هنوز ما در زندان هاي عراق اسير جنگي داريم. نظر شما چيست؟
- بنده يقيناً عرض مي كنم كه ما مفقودالاثر يا اسير جنگي زنده در عراق نداريم چرا كه اگر وجود داشت امروز پس از بين رفتن حكومت سابق يقيناً آن عده ناراضي كه وجود داشتند و دارند و از وجود اين اسرا با خبر بودند ما را مطلع مي كردند ولي چنين نشد و من به هيچ وجه اعتقاد ندارم كه آزاده اي در قيد حيات داشته باشيم. مگر كساني كه بعد از جنگ در سال هاي اخير گرفتار شده باشند كه آنها هم زنداني هستند و جزء اسراي جنگي به حساب نمي آيند.
* آيا مجلس شوراي اسلامي ظرفيت تشكيل كميسيوني با عنوان ايثارگران را دارد؟
- تعريف كميسيون ها و نحوه فعاليت آنها در مجلس مشخص است. البته ما در دوره هاي قبل گروه (فراكسيون) نمايندگان رزمنده داشتيم، در اين دوره هم اين فراكسيون تشكيل شده و مطمئناً با تشكيل جلسات به پيگيري امور اين عزيزان پرداخته مي شود.
* شما به عنوان يك نماينده آزاده فكر مي كنيد امروز بهترين راه براي مقابله با توطئه استكبار چيست؟
- ببينيد عملكرد استكبار و در رأس آن آمريكا و اسرائيل نسبت به ايران كار تازه اي نيست و اگر فكر كنيم كه آنها دست از سر نظام اسلامي برمي دارند خوش خياليست. منتها هر وقت مردم انسجام خودشان را نشان دادند و در پشت سر رهبري و نظام قرارگرفتند دشمن سرجايش ميخكوب شد. البته آنها هميشه به دنبال بهانه مي گردند، امروز هم بهانه آنها بحث انرژي هسته اي است، چرا كه دست يابي ما به اين توانايي با وجود همه محروميت ها و محدوديتها آنها را وحشت زده كرده است. ولي ما بايد بدانيم كه اين امور تازگي ندارد و ما بايد بدون ترس و با اقتدار در مقابل آنها بايستيم. به نظر من مجلس ششم اين گونه نبود و متأسفانه عده اي از دوستان ما در مجلس ششم يا مرعوب بودند و يا به نقشي كه بايستي در مقابله با ترفند دشمنان ايفا كنند نمي پرداختند و برعكس گاهي جبهه داخلي را تضعيف مي كردند. تجربه به ما ثابت كرده كه هرگاه مانند چند سال اخير در ميان نيروهاي انقلاب رخنه اي به وجود بيايد و چراغ سبزي به دشمنان نشان داده شود آنها هم تهديداتشان را شديدتر اعلان مي كنند و حتي اگر بتوانند علني از سرنگوني نظام اسلامي حمايت كنند چيزي كه در اين ۲۵ سال كم شاهد آن نبوده ايم.
* به نظر شما طرح زود هنگام انتخابات رياست جمهوري و كانديداي آن از طرف نيروهاي دوم خرداد چه ثمراتي يا اهدافي را به دنبال دارد؟
- بعضي اتفاقات در زمان انتخابات يا نزديك به آن طبيعي است. همه گروه ها و نيروهاي فعال صحنه سياسي كشور براي به دست آوردن اين موقعيت تلاش مي كنند چهره هايي را پشتيباني و معرفي كنند تا بتوانند آراي عمومي را جلب نمايند. از طرفي مردم هم به اين نتيجه رسيده اند كه در مورد رئيس جمهور فقط به فرد اكتفا نكنند بلكه به نيروهاي پشتيباني كننده او هم توجه مي كنند. نكته اي كه گاهي خود گروه هاي سياسي با افراط و تفريط از كنار آن با غفلت مي گذرند. مثلاً در همين دو دوره اخير رياست جمهوري ما مي ديديم كه هرگاه رئيس جمهور حرفي مخالف با سياست هاي گروه هاي دوم خردادي مي زد فوراً رئيس جمهور را مورد انتقاد قرار مي دادند و بعضي اوقات هم اين تضاد حادتر شده و پروژه «عبور از خاتمي» را مطرح كردند.
* به نظر شما مردم طرف چه كسي را مي گيرند؟
- مردم از جناح هايي حمايت مي كنند كه به نظرشان موجه اند، علاوه بر اين كه برنامه هاي مشخص و مفيدي براي رسيدن به اهداف خود داشته باشند.
* آيا اصول گرايان در انتخابات رياست جمهوري هم توفيقي به دست خواهند آورد؟
- بستگي به عملكرد مجلس و توقعات مردم از مجلس دارد و البته بستگي به چهره اي كه انتخاب مي شود البته اين چهره، چهره مجهولي براي مردم نيست چرا كه ما رجال سياسي مخفي نداريم. همچنين همان طور كه عرض كردم مردم به نيروهاي پشتيباني كننده چهره ها نيز بسيار توجه مي كنند در اينجاست كه اهميت عملكرد ما و دوستان همفكرمان بيشتر آشكار مي شود.

نگاه امروز
انتظار آزادگان از ما

رئيس  مجلس  شوراي  اسلامي گفت : انتظار آزادگان  از مجلس  هفتم  ادامه  حقيقي راه  امام  خميني  (ره )، اطاعت  از مقام  معظم  رهبري  و دفاع  از ارزشهاي  انقلاب  اسلامي است .
غلامعلي  حدادعادل  در همايش  آزادگان ،ذخاير انقلاب  ، افزود: ما نمايندگان  مجلس  به  آزادگان  قول  مي دهيم  مدافع  ارزشهاي  آنهاباشيم .
نمايندگان  تلاش  خواهند كرد به  وظايف  قانوني  خود نسبت  به  ايثارگران و آزادگان  عمل  كنند.
وي  تأكيد كرد: حضور آزادگان  شناخته  شده ، محترم  و بزرگوار درمجلس  هفتم حكايت  از اين  رويه  كاري  مجلس  دارد.
رئيس  مجلس  همچنين  با گراميداشت  ياد و خاطره مرحوم  سيد علي  اكبرابوترابي  فرد سيد آزادگان  گفت : مرحوم  ابوترابي  مظهر آزادگي  و آزادگان بود، وي  اين  مقام  را در سايه  عبادت  خداوند كسب  كرد.
حدادعادل  خطاب  به  آزادگان  شركت كننده  در همايش  گفت : هنگامي كه  در جمع شما هستيم ، عطر انقلاب  را استشمام  مي كنيم  و بي اختيار ياد و خاطره  امام راحل  (ره ) در ذهن  متبادر مي شود.
وي  يادآور شد: حسرت  ديدار امام  راحل  بر دلهاي  شماباقي  مانده  و مي توان گفت  حسرت  ديدار شما نيز در دل  امام  (ره ) باقي  ماند.
رئيس  مجلس  با بيان  اين كه  آزادگان  گنجينه  بجاي  مانده  از دوران  هشت سال  دفاع  مقدس  هستند، گفت : آزادگان  يادآور ارزشهاي  حماسي  دوران  هشت  سال دفاع  مقدس  هستند.
شما برادران  صلابت  فولاد را با لطافت  روح  درهم  آميخته ايد.
حدادعادل  افزود: حضور آزادگان  در ايران اسلامي نداي  ايثار وازخودگذشتگي را يادآوري  مي كند، آزادگان  شهداي  بالقوه  جنگ  تحميلي  هستند كه  امروز درجامعه  حضور بالفعل  دارند.
آزادگان  نشان  دادند كه  ايراني  تن  به  ذلت  نمي دهدو از كشور اسلامي دفاع  مي كند و تسليم  دشمن  نمي شود.
وي  خطاب  به  آزادگان  تصريح  كرد: ملت  بزرگ  ايران  با داشتن  فرزنداني همانند شما به  تمامي اهداف  و آرمانهاي  انقلاب  اسلامي خود مي رسد.
رئيس  مجلس  شوراي  اسلامي همچنين  اظهار داشت : امروز آزادگان  و قشرهاي فداكار جامعه  در پشت  سر رهبر معظم  انقلاب  در مقابل  توطئه هاي  دشمنان ايستاده اند.
حدادعادل  با تأكيد براين  مطلب  كه  اين  ندا و شعار همه  مسلمانان  است ، به  حوادث  اخير در شهر مقدس  نجف  اشاره  كرد.
وي  گفت : مردم  عراق  براي  دفاع  از اسلام ، تشيع  و عتبات  عاليات ، در زيربمبارانهاي  هواپيماهاي  آمريكايي  پاي  پياده  خود را به  شهر مقدس  نجف رسانده اند.
وي  با بيان  اين كه  آنان  براي  پيروزي  اسلام  ايستاده اند، افزود: مردم مسلمان  عراق  همان  سخن  سيدالشهدا را كه  هرگز زير بار ظلم  نمي رويم ، را برزبان  دارند.
رئيس  مجلس  اظهار اميدواري  كرد كه  با گسترش  اين  روحيه  بيداري  درمسلمانان ، جهان  اسلام  مجد و شايستگي  خود را دوباره  پيداكند و ملت  مسلمان به ويژه  در عراق  از شر و سلطه  جنايتكاران  رهايي  يابد.

نگاه
آبادگران و فرهنگيان

غلامرضا كمالي پناه- دبير دبيرستان
بي ترديد يكي از علل و عوامل مهمي كه موجب از هم گسيختن شيرازه گروههاي موسوم به اصلاح طلبان شد و در كلام بيشتر برجستگان فكري و سياسي اين گروهها نيز منعكس گرديد، غفلت و بي توجهي آنان از ساماندهي نيروها و طرفداران خويش در ميان اصناف و اقشار گوناگون جامعه بود. صد البته بي توجهي به خواسته ها و مسائل اقشار مختلف جامعه به ويژه قشر گسترده و فرهيخته فرهنگيان را مي توان از مهمترين عوامل فروپاشي اين گروهها به شمار آورد. زيرا وقتي بر مسند لجام گسيخته قدرت سوار شدند و از باده پيروزي خراب گشتند، جز خويشتن و نزديكان فرصت طلب خويش هيچ كس و هيچ چيز ديگري را نديدند و نفهميدند.
اگر هر يك از اقشار گوناگون جامعه نظير فرهنگيان، كارگران، دانشجويان، طلاب، بازاريان، وكلا و ... را به رودخانه عظيم و مواجي تشبيه كنيم كه به درياي وسيع و بي كران جامعه مي پيوندند، براي عبور موفقيت آميز از اين رودخانه ها و وصال به مقصد پيروزي كه در آن طرف هر رودخانه و ايضاً تمام رودخانه هاست، قطعاً بايد پل ارتباطي مستحكم و عريضي ايجاد گردد؛ وگرنه امواج خروشان غافلان را در كام خويش فرو خواهند برد و چون خس و خاشاكي بي ارزش در گوشه اي پرت و گمنام از ساحل مبدأ خواهند افكند. كمااينكه بر سر اصلاح طلبان آمد.
واقعيت اين است كه فرهنگيان طيف گسترده يا شايد گسترده ترين طيف فرهيختگان جامعه را شكل مي دهند و اگر آنان را مؤثرترين گروه در ايجاد ارتباط و پايگاه  سازي در ميان مردم قلمداد كنيم، گزافه گويي نكرده ايم. بنابراين اگر معلم تخم يأس، بدبيني و نفرت بكارد، ميوه اش تلخ و كشنده و اگر بذر اميد، احترام، اعتماد و عشق به مردم و جامعه و نظام و مسئولان را در زمين روح و ذهن آنان بيفشاند، ثمره اش پيشرفت، نشاط، قانون پذيري، نظم پذيري، حس اعتماد و احترام خواهد بود. من حيث المجموع معلمان و قشر فرهنگي «شاه پل» ارتباطي نظام و مسئولان با جامعه خواهند بود. به همين سبب ضرورت دارد به اين قشر توجه ويژه اي شود. مع الاسف اصلاح طلبان در دوره اقتدار خويش، چندان توجهي به خواسته هاي معلمان و مسائل حاد آنان نكردند.اعتراضات به حق آنان را نتيجه تحريكات جناح رقيب به شمار آوردند. به همين سبب هم اقدام مناسب و مؤثري در جهت حل مسائل فرهنگيان از خود نشان ندادند. اين بي اعتنايي و تحقير نيز از طرف فرهنگيان بي پاسخ نماند. آنان در جمع خويش، در كلاس درس، در مجالس گوناگون، در اتوبوس و در هر جا كه گوشي را منتظر شنيدن يافتند، كم لياقتي دولت و مجلس را فرياد زدند. در انتخابات اخير شوراي شهر و مجلس هفتم يا خود را از صندوق هاي رأي كنار كشيدند و يا رأي خويش را به نفع رقيب به صندوق انداختند.
اكنون آبادگران آمده اند. حقاً عملكرد قابل قبولي را از خويش در شوراي شهر و شهرداري ارائه داده اند. گفتار و كردار خويش را بر حل مشكلات اساسي مردم متمركز كرده اند. در همين راستا طرح هماهنگ پرداخت حقوق ها را به تصويب رسانده اند. همان چيزي كه خواسته عمده فرهنگيان بود. اكنون معلمان شريف در انتظار عملي شدن اين طرح به سر مي برند و البته نگرانند كه آيا اين طرح واقعاً عادلانه به مرحله اجرا مي رسد يا اينكه عده اي با توجيهات و سفسطه گري هاي هدفدار خويش باز آن را به انحراف مي كشانند؟ باري، فرهنگيان منتظرند ببينند كه آبادگران چه خواهند كرد. آيا از سرگذشت غم انگيز و عبرت آموز اصلاح طلبان درس خواهند گرفت؟

|  اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |