شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۳ - - شماره ۳۴۷۳
دانشجو-۳
Front Page

نگاهي به پايگاه اطلاع رساني اداره كل دانشجويان خارج
شتاب نكنيد
000927.jpg
اشاره : ظرفيت محدود دانشگاه هاي كشور در جذب دانشجو و جمع كثير مشتاقان تحصيل در دوره هاي آموزش عالي موجب شده تا همه ساله و همه روزه بخشي از اين داوطلبان سمت و سوي اهداف آموزشي خود را دانشگاه هاي خارجي انتخاب كنند و به قصد عزيمت، از هر تلاشي فروگذار نكنند.
اداره كل بورس و امور دانشجويان خارج كشور وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در راستاي ساماندهي مقوله اعزام دانشجو به خارج از كشور و اطلاع رساني هرچه بهتر به داوطلبان تحصيل در دانشگاه هاي خارجي، به ارائه خدماتي در مركز اطلاع رساني و كتابخانه تخصصي خود پرداخته است.
آنچه در پي مي آيد پرسش و پاسخي است با سيد شهرام ابهري، مدير مركز اطلاع رساني و كتابخانه تخصصي وزارت علوم كه با هم مي خوانيم.
* آيا وزارت علوم كتاب و يا سايت براي اطلاع رساني به داوطلبان تحصيل در خارج از كشور دارد؟
- بله. كتاب «نظام ارزشيابي» به منظور آشنايي اين داوطلبان با چگونگي تحصيل در كشورهاي خارجي توسط اداره كل دانش آموختگان معاونت دانشجويي تدوين شده و همه ساله بازنگري و تجديد چاپ مي شود و داوطلبان مي توانند به سايت اداره كل بورس و امور دانشجويان خارج
(www. IRANSCHOLARSHIP.NET/INFO)
مراجعه و اطلاعات كتاب را در بخش مركز اطلاع رساني و كتابخانه تخصصي مطالعه كنند. البته توصيه ما اين است كه تمام دانشجويان قبل از عزيمت به يك كشور خارجي، اطلاعات مختلف را در خصوص اعتبار و وضعيت علمي و آموزش دانشگاه مورد نظر خود گردآوري كنند.
* در سايت يادشده، مجموع اطلاعات بر دو محور اصلي طبقه بندي شده. محور اول در خصوص دانشجويان بورسيه وزارت و مراحل مختلفي كه بايد طي كنند است و معرفي ادارات تابعه اداره كل و شرح وظايف آنها و محور دوم در خصوص تمامي دانشجوياني است كه مايل به ادامه تحصيل در خارج از كشور هستند. در اين بخش اطلاعات بسيار خوب و مدوني جمع آور شده است.
- در بخش مركز اطلاع رساني و كتابخانه تخصصي سايت، اطلاعات كامل و طبقه بندي شده اي در خصوص اعتبار دانشگاه هاي خارج كشور، كتابخانه تخصصي با آدرس اينترنتي سايت دانشگاه هاي جهان، كتابخانه مجازي، آزمون هاي تخصصي، اطلاعات اخذ ويزاي دانشجويي، اتاق گفت وگو (كه روزهاي زوج بين ساعت ۱۰ تا ۱۲ برقرار است)، آدرس هاي مفيد و دوره هاي مشترك وجود دارد.
* آيا مرجعي داريد كه داوطلبان ادامه تحصيل در خارج بتوانند با مراجعه به آن به طور كامل با وضعيت دانشگاه هاي خارجي مثلاً از طريق كاتالوگ آنها آشنا شوند؟
- در معاونت دانشجويي، مركزي تحت عنوان مركز اطلاع رساني و كتابخانه تخصصي وجود دارد كه علاوه بر ارائه خدمات مشاوره تحصيلي در اين مركز، كاتالوگ دانشگاه هاي كشورهاي مختلف گردآوري شده و به صورت رايگان جهت استفاده عموم مردم در دسترس آنها قرارمي گيرد.
در اين مركز امكان استفاده از خدمات كامپيوتري هم براي مراجعان وجود دارد كه به دليل محدوديت هاي موجود، براي استفاده دانشجويان بورسيه وزارت علوم، دانشجويان شاغل به تحصيل در دانشگاه هاي كشور، دانشجويان شاغل به تحصيل در خارج كه براي تعطيلات به ايران مي آيند، اعضاي هيأت علمي دانشگاه هاي دولتي و آزاد و دانشجويان اعزام به هزينه شخصي و مشموليني كه در لباس مقدس سربازي هستند، مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
* توصيه و پيشنهاد شما به اين افراد چيست؟
- پيشنهاد ما به والدين اين است كه در چنين مواقعي، با اتكاء بر تجارب خود، از شتاب زدگي و بي برنامگي فرزندان جلوگيري كنند تا بدون محاسبات قبلي از كشور خارج نشوند. توصيه بعدي هم به قشر جوان جامعه است. حتماً قبل از هر كاري اطلاعات خود را از دانشگاه و كشور محل تحصيل كامل كنند. به ويژه اين كه از سطح اعتبار آن دانشگاه به خوبي آگاه شوند.
مشاهده شده خيلي از جوانان مطالب و موضوعات در خصوص ادامه تحصيل در خارج را صرفاً از زبان دوستان و همكلاسي ها شنيده اند و خود در اين امر بدين مهمي تحقيق و مطالعه نكردند و مشاهده شده برخي عزيزان حتي زماني كه براي مشاوره تحصيلي و كسب اعتبار دانشگاه مراجعه مي كنند تصور مي كنند ظرف چند روز مي توانند عازم خارج از كشور شوند و تصور مي كنند گرفتن پذيرش و ويزاي تحصيلي مانند رزرو هتل در داخل كشور است، در حالي كه اين موضوع نياز مبرم به پيش فرض ها و مدارك علمي و سوابق دانشجويي دارد كه در چند روز و چند هفته خلاصه نمي شود.

خواندن رشته هاي عجيب
رامين شيرواني
ماجرا از آنجا شروع شد كه يك روز با دوستم از دانشگاه برمي گشتيم. سوار اتوبوس شديم. در بين راه اتوبوس شلوغ شد و در يكي از ايستگاهها، پيرمردي سوار اتوبوس شد و كنار صندلي ما سرپا ايستاد.من هر چه اصرار كردم كه پيرمرد، جاي من بنشيند قبول نكرد و ... خلاصه من و دوستم كمي خودمان را جمع و جور كرديم تا جايي باز شد و پيرمرد هم در كنار ما نشست.
كلي تشكر كرد و كم كم سر صحبت باز شد و در لابه لاي صحبت هايش پرسيد كه: «دانشجوي چه رشته اي هستيد؟» و ما هم با افتخار گفتيم:«زبان انگليسي »پيرمرد در مزاياي زبان انگليسي فصلي پرداخت و آخر سر گفت:«خوب شد يادم آمد راستي معني لغت فلان چه مي شود؟» راستش لغتي كه پيرمرد پرسيد بسيار مهجور بود و اصلاً به گوشم نخورده بود گفتم: «نمي دانم.» دوستم هم نمي دانست. چند ثانيه بعد پيرمرد لغت ديگري پرسيد كه از اولي هم مهجورتر بود. من و دوستم كمي به هم نگاه كرديم و گفتيم: «معني اش را نمي دانيم.» چند ثانيه بعد لغت ديگري... و خلاصه پيرمرد هي تند و تند از ما لغت مي پرسيد و ما هم كه تا چند لحظه پيش سر خوش از تعريف هاي پيرمرد از رشته تحصيلي مان بوديم، كم كم رنگ و رويمان پريد و به من و من افتاديم. لغاتي كه پيرمرد مي پرسيد به قدري عجيب و غريب بود كه من از او پرسيدم: «شما مطمئن هستيد كه اين لغات «انگليسي» است. گفت: «بله». اين «بله» را چنان گفت كه يعني بي سوادي خودت را توجيه نكن.
آخر سر فهميديم لغاتي كه مورد نظر ايشان است احتمالاً  مربوط به يك سري اصطلاحات كامپيوتري است و وقتي من خواستم به او بفهمانم كه من از اصطلاحات كامپيوتري چيزي نمي دانم، با قيافه اي حق به جانب گفت: «شما كه دانشجوي انگليسي هستيد بايد راجع به همه چيز اطلاعات داشته باشيد و هر اصطلاح انگليسي راجع به هر چه باشد را بلد باشيد و ...» بدبختانه ول كن نبود و هي تند و تند از ما لغت مي پرسيد. ديديم چاره اي نيست، هنوز چند ايستگاه به مقصد مورد نظرمان مانده بود كه از اتوبوس پياده شديم و نفس راحتي كشيديم. فرداي همان روز يكي از اقوام به من زنگ زد و گفت: امشب مي تواني به خانه ما بيايي؟ گفتم: «چشم». شب وقتي به آنجا رفتم ديدم از اقوام ديگر آن خانواده هم چند نفري آنجا هستند. خلاصه صحبت از اين در و آن در شد و آخر سر يك كاتالوگ قطور انگليسي كه مربوط به يك دوربين فيلمبرداري پيشرفته ديجيتالي بود جلويم گذاشتند و گفتند: «بخوان ببينيم اين دوربين چطوري كار مي كند؟» فكرش را بكنيد من كاتالوگ را ورق مي زدم و حداقل ۱۰ نفر به من نگاه مي كردند. سكوت سنگيني حكمفرما شده بود كه بالاخره يكي سكوت را شكست و پرسيد: «لطفاً كاتالوگ را بخوانيد و بگوييد كه باتري اين دوربين چطوري شارژ مي شود؟» همانطور كه كاتالوگ را ورق مي  زدم گفتم: «والله...» كه ديگري  پرسيد: «مي شود بگوييد اين دوربين چطوري تله يا زوم مي كند؟»
... كه باز يكي راجع به سه پايه دوربين چيزي پرسيد و ... و من هاج و واج وسط اين جماعت گير كرده بودم و خودم را لعنت مي  كردم كه اصلاً  چرا به اينجا آمده ام؛ توي بد مخمصه اي افتاده بودم كه خوشبختانه صداي خانم خانه كه همگي را دعوت به شام كرد مرا نجات داد و بعد از شام، به بهانه اين كه امشب جايي كار دارم و بايد حتماً  بروم و ان شاءالله سر فرصت مي آيم و كاتالوگ را كاملاً برايتان ترجمه مي كنم و ... از آنجا فرار كردم.
سه روز بعد از اين ماجرا، يكي از دوستانم به خانه ما آمد. ۱۰ صفحه  متن انگليسي جلويم گذاشت و گفت: «پسرخاله ام دانشجوي پزشكي است و اين متن مال اوست و براي پس فردا صبح، آن را ترجمه شده مي خواهد .»گفتم:«چي هست؟» گفت:«نمي دانم. فكر مي كنم يك مقاله پزشكي است.» نگاهي گذرا به متن كردم و فهميدم كه متن راجع به سلولهاي عصبي مغز و كاركرد نرون هاي عصبي و قسمت هاي مختلف بصل النخاع و ... است. خوب البته اين كليت متن بود ولي هر چه مي خواندم نمي توانستم متن را بفهمم چرا كه اين مقاله پر بود از اصطلاحات پزشكي كه من از آنها سر در نمي آوردم. ماجرا را به دوستم گفتم. با دلخوري نگاهي كرد و گفت: پس تو چي توي آن دانشگاه ياد گرفتي؟ و هر چه برايش توضيح دادم كه بابا!  اين مقاله يك متن ساده و روان معمولي نيست. يك مقاله تخصصي است و پر از اصطلاحات پزشكي، كه من نمي فهمم و حتي اگر با استفاده از يك ديكشنري تخصصي پزشكي هم آن را ترجمه كنم قطعاً  يك ترجمه تحت اللفظي خواهد بود و بدون ارزش علمي خواهد بود، نپذيرفت و همه توضيحات من را توجيه بي سوادي ام قلمداد كرد گفت: «من را بگو كه كلي جلوي پسر خاله ام قيافه گرفتم كه دوستم، سه سوت اين را برايت ترجمه مي كند.» خلاصه متن را با عصبانيت برداشت و قهر كرد و رفت.خلاصه در طول دوران تحصيل و اين چند سال فراغت از تحصيل، بارها و بارها از اين اتفاقات برايم افتاده است كه من فقط به چند مورد كوچك آن اشاره كردم وگرنه بارها اتفاق افتاده است كه از تو توقع دارند يك فيلم زبان اصلي را كه مستندي است درباره نحوه غذايابي مرجان هاي دريايي كه در اعماق اقيانوس اطلس زندگي مي كنند، ببيني و همزمان برايشان ترجمه كني .

بازتاب
ازدواج هاي دانشجويي اقدامي عاشقانه
ياسر مرادي
درباره مطلب «ازدواج هاي دانشجويي، خوب اما آگاهانه» در شماره قبل همشهري دانشجو، لازم ديدم كه نكاتي را مختصراً ابراز كنم:
- در اين مطلب علت ازدواج دانشجويي را خلاءهاي عميق عاطفي، وجود بحران هاي مضاعف، ناكامي هاي عاطفي دانسته و دانشجويان را متهم به احساسي تصميم  گرفتن نموده است. در حالي كه طي تحليلي صحيح در اين مقوله، به هيچ وجه نبايد دانشجويان را افرادي مجزا از كل جامعه بپنداريم. آسيب هاي ذكر شده در تمامي جواناني كه قصد ازدواج دارند وجود دارد اما با توجه به درك بالاي اجتماعي دانشجويان، ضريب اينگونه آسيب ها در ميان دانشجويان بسيار كمتر است و اينكه بخواهيم اين گونه امور را مختص دانشجويان و ازدواج هاي دانشجويي بدانيم، ضمن اينكه ساير مشكلاتي كه در اين مقاله براي دانشجويان پس از ازدواج، تبيين شده است تمامي افراد جامعه و زوج هاي جوان را تهديد مي كند.
- نگارنده مطلب با توجه به عدم برخي امكانات به نقل از نظرات كارشناسي آقاي قرايي مقدم، امر ازدواج دانشجويي را غيرعقلايي معرفي مي كند. در پاسخ به اين كارشناس محترم كه يكي از احاديث متعدد از ائمه معصومين را مي توان يادآور شد كه ازدواج نكردن به علت عدم اطمينان نسبت به وضعيت مالي و معيشتي در آينده، را معصيت مي دانند و يا آيات قرآني كه در آن خداوند رازق و كريم وعده تأمين زندگي را بعد از ازدواج به مردم داده است.
نكته قابل توجه ديگر تبيين و تعريف نوع جديدي از ازدواج با نام «ازدواج دانشجويي» است كه با ساير ازدواج ها كمي متفاوت است. در ازدواج دانشجويي اصل بر ساده زيستي است كه در دوران موقتي براي زوج هاي جوان تجويز مي شود. البته بماند كه برخي از زوج ها اين الگوي سازنده اسلامي را براي ادامه زندگي شان در سالهاي بعدي هم برمي گزينند. البته اين گونه سختي ها، جوانان را براي روزهاي آينده «آبديده تر» مي كند.
در ازدواج دانشجويي، خانواده عروس از داماد، ماشين، خانه، شغل ثابت يا درآمد بالاي ماهيانه نمي خواهند چرا كه همه اميدوارند بعد از پايان درس زوج هاي دانشجو به اين امتيازات. دست مي يابند در حالي كه در ازدواج هاي عادي تمامي شرايط فوق الذكر بايد كاملاً موجود باشند.

جيك جيك نامه
۶ توصيه دانشجويي در روزهاي تابستاني
۱- به جاي آنكه در اين يك ماه باقيمانده هي بگوييد: لعنتي! پس كي تابستان تمام مي شود، بهتر است براي كاربردي ساختن واژه ادب، جملات ديگري چون: بگو ببينم عزيزم،  كي از اينجا مي روي؟! بكار ببريد.
۲- به جاي اينكه در طول روز نقشه بكشيد و به اين فكر كنيد كه هنوز قسمت هاي زيادي از شهر محل تحصيل تان توسط شما بازديد نشده و بايد پس از بازگشايي دانشگاه به همراه همكلاسي هايتان(!) به آنجا برويد، بنشينيد تارهاي عنكبوت جزوه هاي ترم پيش را بشماريد.
۳- به جاي خنديدن به كلاس هايي كه در طول ترم گذشته هپولي كرده ايد، به اين فكر كنيد كه تا به حال تو مغزتون، چقدر علم واقعي ريخته ايد.
۴- به جاي احساس خوش تيپي در مقابل آنهايي كه رتبه هاي بدي براي كنكور آورده اند، به روزهاي بعد از فارغ التحصيلي بيانديشيد و تصور كنيد اگر مدرك آنها در يك آتش سوزي از بين برود با كدام سواد مي خواهيد ليسانس تان را ثابت كنيد.
۵- به جاي به كار بردن واژه هاي نامعلوم حوصله ام سررفته و يا دلم براي دوستهايم تنگ شده، بهتر است برويد و آب توي هاون بريزيد و به خودتان تبريك بگوييد به خاطر اين همه برنامه ريزي كه براي اوقات فراغتتان كرده ايد.
۶- به جاي فحش دادن زير لب به نكته هاي اين ستون،  آن را برايمان mail كنيد، تا ما هم جوابش را برايتان بفرستيم!!!
jikjikname@yahoo.com

با ما تماس بگيريد
استادان و دانشجويان،مي توانند با مطالب، ديدگاه ها، گزارش ها و حتي مصاحبه هاي خود ياريگر صفحات همشهري دانشجو باشند.با تماس خود ما را سرافراز كنيد.
تلفن: ۲۰۴۹۵۰۹-نمابر : ۲۰۵۸۸۱۱ - روابط عمومي:۲۰۴۵۳۲۰
نشاني اينترنتي:
Daneshjoo@Hamshahri.org
Daneshjoo@Hamshahri.net

|  دانشجو-۲  |   دانشجو-۳  |   دانشجو-۴  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |