يكشنبه ۸ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۸۱
در شهر
Front Page

شمابا بازار گل جديد موافقيد؟
بلي ، خير!
گزارشي از درون يك بازار گل ديرپا كه قرار است جايش را به بازار تازه اي بدهد در شرايطي كه بازار عنوان« پايانه بين المللي گل» را يدك خواهد كشيد ، گل فروش ها چندان موافق جابه جايي به نظر نمي رسند
هنوز در محلي كار مي كنيم كه زمستانش پر از گل و لاي و تابستان زيرگرماي خورشيد است. ما مجبوريم با اين شرايط محصولات خود را عرضه كنيم و هر روز كلي ضايعات داشته باشيم
014463.jpg
شهرزاد عبديه 
هنوز در محلي كار مي كنيم كه زمستانش پر از گل و لاي و تابستان زيرگرماي خورشيد است. ما مجبوريم با اين شرايط محصولات خود را عرضه كنيم و هر روز كلي ضايعات داشته باشيم
شهرزاد عبديه 
مملكت گل و بلبل، كشور مهمي در بازار جهان گل نيست. در شرايطي كه عده اي همين شرايط گل و بلبلي را عامل اصلي اين اتفاق مي دانند، عده اي نيز نبود يك پايانه مجهز گل و گياه را از عوامل عقب ماندگي صنعت گل ايران مي دانند.
پايانه اي كه قرار است با پسوند بين المللي در احمدآباد مستوفي اسلامشهر احداث شود. اما مثل هميشه مخالفان وموافقان ۵۰-۵۰ در اين طرف و آن طرف طرح ايستاده اند و نظر مي دهند.
مهدي ضيايي، باغدار است. او سال ۴۴ وارد صنف گل و گياه شده، كسي كه ۴ سال مديريت بازار گل را در كارنامه گلي(!) خود دارد. ضيايي در حال حاضر در قسمت گياهان آپارتماني و گياهان زينتي بيروني غرفه دار است. او در مورد كارش مي گويد: صنف ما هميشه در زمره مشاغل محبوب بوده و هست، اما متاسفانه هرگز يك محل مناسب براي توزيع گل وگياه نداشتيم. حدود ۳۰ سال است پيشكسوتان اين صنف به دنبال يك محل خوب و مناسب مي گردند تا جوابگوي صنف ما باشد، اما هنوز نتوانسته اند محل مورد نظر را پيدا كنند. اولين ميدان گلي كه احداث شد ميدان گل ها (ميدان محلاتي) وسط اتوبان شهيد محلاتي بود. بعد از آن شهرداري منطقه ۱۴ اين محل را به صورت موقت به اعضاي ما تحويل داد و در ازاي آن هر ماه مبلغي به عنوان خودياري از ما دريافت مي  كرد. در سال ۶۷ به دليل مشكلاتي كه وجود داشت توليدكنندگان گل و گياه يك شوراي محلي در مسجد محل تشكيل دادند و اين شورا بعدها پايه اصلي اقدامات اين صنف شد.
ضيايي كه خود جزو موسسان شورا بوده است در ادامه مي گويد: سال ۶۹ شورا به شركت مجتمع پخش و توليدكنندگان گل،گياه، نهال و بذر تبديل و كارهاي قانوني جهت ثبت شركت آغاز شد. در سال ۷۰ با خريد زميني به مساحت ۷۶ هزار متر در خيابان خاوران نرسيده به سه راه سيمان، بازار گل امام رضا راه اندازي شد. اين شركت تا امروز به عنوان يك بازوي قوي در صنف گل و گياه به رفع احتياجات توليدكنندگان پرداخته است و همواره سعي كرد بي توجهي هاي اتحاديه را رفع كند. بازار اما رضا رشد كرد تا اينكه به دليل اختلاف بين اتحاديه و شركت بازار به دو قسمت تقسيم شد. طرفداران اتحاديه به بازار گل شهيد محلاتي آمدند و بقيه كه بيشتر از توليدكنندگان اصلي بودند در بازار اما م رضا ماندند، به اين ترتيب بازار گل به دو قسمت تفكيك شد. ما در تمام اين سال ها سعي كرديم تفرقه ها را از بين ببريم و دوباره بازار گل را يكي كنيم كه متاسفانه نشد! تمام تفرقه ها بين مسوولان است و در بين اعضا هيچ مشكلي وجود ندارد.
ضيايي در زمينه خريد زمين احمدآباد مستوفي مي گويد: مسوولان اتحاديه، زميني بزرگ در احمدآباد مستوفي خريدند و با كمك و دعوت از مسوولان دولتي و مملكتي كار كلنگ زني آن را شروع كردند ولي چون حمايت اعضا را ندارند، نمي توانند كاري از پيش ببرند. خواست بيشتر ما اتحاد و استقرار همه در زميني است كه متعلق به خودمان است تا به اين شكل بتوانيم خودمان براي صنفمان تصميم بگيريم. او عقيده دارد هنوز بعد از ۳۰ سال همان جايي است كه اول بوده. «هنوز در محلي كار مي كنيم كه زمستانش پر از گل و لاي و تابستان زيرگرماي خورشيد است. ما مجبوريم با اين شرايط محصولات خود را عرضه كنيم و هر روز كلي ضايعات داشته باشيم در صورتي كه با يك برنامه ريزي درست و دقيق مي توان از هدر رفتن اين همه زحمت و سرمايه جلوگيري كرد. هزينه راه اندازي پايانه احمدآباد مستوفي ميلياردها تومان است، در حاليكه اگر زمين شركت يعني بازار امام رضا را بسازند، نيازي به گرفتن وام براي خريد زمين احمدآباد مستوفي و پرداخت هزينه هاي اضافي نبود يالااقل همه با هم متحد شوند و با فروش بازار امام رضا با سرمايه خودشان محلي را خريداري و راه اندازي كنند. با وجود اين تفرقه ها و با گرفتن قرض و وام از ارگان هاي مختلف تا سال هاي سال پايانه احمدآباد مستوفي راه اندازي نخواهد شد و بعد هم بازدهي نخواهد داشت، به خصوص اگر در آن زمان بازار امام رضا در خيابان خاوران داير باشد.»
ضيايي در پايان آرزوي همه را اتحاد دو بازار عنوان مي كند و مي گويد: تنها در اين صورت است كه وضعيت گل و گياه دركشور رونق خواهد گرفت.
يك سمت بازار گل شهيد محلاتي بلوار كوثر قرار دارد و يك سمت، پاركينگ بازار، بقيه همه زمين هاي بايري است كه به حال خود رها شده اند. وارد بازار كه مي شوي بوي گل و گياه و لطافت هوا را حس مي كني. اول از همه سوله هاي گل هاي شاخه بريده توجه ات را جلب مي كند، وارد سوله ها كه مي شوي آنقدر رنگ هاي مختلف و عطرهاي مست كننده اطرافت را احاطه مي كند كه ناخودآگاه كنار هر غرفه مدتي به تماشاي زيبايي اين گل ها مي ايستي. گل هاي شاخه بريده در دسته هاي ۲۵ تايي يا ۵۰ تايي به فروش مي رسند و قيمت ها تفاوت فاحشي با قيمت مغازه ها دارد. مي گويند قيمت گل و گياه با توجه به فصل، روز، مناسبت و كسادي بازار متغير است. اينجا همه نوع گلي هست در هر طرح و رنگي كه دلت بخواهد. از مريم، رز، ليليوم و آنتريوم گرفته تا پرنده بهشتي!دم يكي از غرفه ها كه عطر گل هاي مريم اش فضا را پركرده مي ايستم و از تغيير محل بازار مي پرسم. مجتبي حسني كه اين شغل را از پدر به ارث برده و حدود ۱۰ سال است در بازار شهيد محلاتي به كسب و كار مشغول است، با خوشرويي در حاليكه در صدايش اندكي موج اعتراض حس مي شود، مي گويد: آنجا خيلي دور است، حالا من به خانه ام نزديك هستم ولي احمدآباد مستوفي وسط بيابان است و شما فكرش را بكنيد صبح خيلي زود بايد بيدار شوي و با حالت خواب آلوده اين همه مسافت را رانندگي كني تا به بازار برسي.
مجتبي حسني مي گويد: تغيير محل بازار روي قيمت گل شاخه بريده، تاثيري ندارد، فقط سختي كار كسبه بيشتر مي شود و كارش ركود مي كند.
رضا عسگري يكي ديگر از غرفه داران با قاطعيت و خيلي محكم مي گويد: تغيير بازار اصلا به سود ما نخواهد بود، اگر قرار است محل بازار تغيير كند جايي داخل شهر باشد، خيلي بهتر است. احمدآباد مستوفي خارج شهر است. همسايه ما گاوداري است و بقيه همه بيابان برهوت. در آن محل هرگز هيچ خانه داري ديده نخواهد شد و اين يعني ورشكستگي ما زيرا مردم بخش بزرگي از مشتريان ما هستند.
عسگري معتقد است با تغير محل بازار به احمدآباد مستوفي حداقل پنج سال بايد ضرر بدهند تا بازار شكل بگيرد و بعد هم باز سود چنداني به آنها برنخواهد گرداند.
فرامرز الله ياري كه نزديك ما ايستاده و هفت سال است در اين بازار كار مي كند وارد بحث مي شود و مي گويد: بيشتر خريداران ما شهروندان هستند گل فروش كمتر از ما خريد مي كند و بيشتر مايحتاجش را از باغدار تامين مي كند رفتن به احمدآباد مستوفي يعني از دست دادن مشتري.
محوطه عرضه كننده گياهان آپارتماني سرپوشيده و مملو از گياهان سرسبز و زيباست كه طراوت را به انسان  القا مي كنند نزديك در ورودي مردي ميانسال ايستاد و با خوشرويي به مشتريان جواب مي دهد.
اكبر محمدي مي گويد: دو سال پيش هم كلنگ زدند و همين بحث ها بود ولي گويا اين بار ديگر واقعي است.
او در ادامه مي افزايد: اي كاش هرچه سريع تر پايانه بين المللي راه اندازي شود زيرا در اين صورت فقط مغازه داران مشتري مي شوند. و خانه دار بايد از مغازه خريد كنند و مغازه دار از عمده فروش ولي حالا شهروند مستقيما از ما خريد مي كند.
او كه وجود يك پايانه را براي انبار كردن و صادرات گل و گياه ضروري مي داند. اظهار مي كند: جمع شدن عمده فروش ها به نفع همه ماست. ايران كشور چهار فصل است و اگر ما امكانات مناسب داشته باشيم مي توانيم در تمام فصول همه نوع گياهي را با قيمت خوب عرضه كنيم.
مردم
قسمتي از بازار گل و گياه هم به فروش ظروف و گلدان هاي سفالي و حصيري و انواع كاكتوس و گل هاي خشك اختصاص دارد. يكي ازخانم  هايي كه سخت مشغول انتخاب كاكتوس هاي مختلف است مي گويد: من زياد به بازار گل نمي آيم. در مجموع بازار خوبي است و قيمت هايش مناسب است.
او كه ساكن تهران نو است و هرچه گشته نتوانسته گل هاي مناسبي براي باغچه خانه اش پيدا كند مي گويد: متاسفانه برخي از گل ها خيلي پلاسيده و بي روح شده اند مثلا من هرچه دنبال ياس و رز و محمدي خوب و سرزنده گشتم پيدا نكردم.
اما فروشنده يكي از مغازه هاي عرضه كننده لوازم حصيري وچوبي در حالي كه حسابي كلافه است و مي خواهد هرچه زودتر از دست ما راحت شود مي گويد : شهروند و خانه دار آدم را خسته مي كنند هر روز يك طرح و ايده دارند و بعد ازكلي چانه زدن و ايستادن دم مغازه يك سبد مي خرند. در حالي كه اگر بازار به احمدآباد مستوفي برود ديگر از شهروند خبري نيست و ما مي توانيم با اعصابي راحت تر جنس هايمان را به صورت عمده به مغازه دار عرضه كنيم.
دوازده ميليارد هزينه
غلامرضا محمدولي عضو هيات مديره توليد كنندگان گل و گياه مي گويد: سال ها پيش قرار شد يك پايانه مادر در شهر تهران در سطح تهران ساخته شود. طرح و برنامه هايي ريخته شد و نقشه ها و پرفرم هايي آماده شد. ابتدا محلي را درخيابان شهيد عراقي براي اين منظور در نظر گرفتند كه به علت كمبود جا شهردار وقت محل را مناسب ندانست بعد از آن چندين زمين براي محل پايانه معرفي مي شد كه هر كدام بنا به عللي رد شدند. بالاخره چند سال قبل زميني در احمدآباد مستوفي خريداري و در زمان آقاي كلانتري و زير كشاورزي كار كلنگ زني زمين انجام گرديد. در طي اين سال ما با كمك و همكاري سازمان و ارگان هاي دولتي مانند شهرداري و وزارت كشاورزي و غيره توانستيم جواز، اجازه ساخت و تغيير كاربري براي محل پايانه بگيريم. ساخت اين پايانه با امكانات كامل و تجهيزات مدرني كه ما مد نظر داريم سال ها طول مي كشد و به هزينه اي بالغ بر دوازده ميليارد تومان نياز است قسمت عمده  اين هزينه ها با كمك اعضا و نيز ارگان هاي دولتي تامين مي شود و كارگزار احداث اين پايانه شركت پايا گل است.
نائب رئيس شركت پاياگل در زمينه تجهيزات پايانه بين المللي مي گويد: حدود ۳۰ هزار مترمربع براي ساختمان اداري و تشكيلاتي در نظر گرفته شده است و پايانه به سالن هاي صادرات، دفاتري براي تمامي اعضا توليد كننده فعال در بازار، مهمانسرا، سالن حراج، سالن ارتباطات خارجي دفتربسته بندي، دفتر هواپيمايي ، بانك، محل مسكوني براي كساني كه شب در پايانه اقامت دارند و سردخانه مجهز خواهد شد.
غلامرضا محمدولي كه يكي از مسوولان بازار گل شهيد محلاتي نيز هست در مورد علت مخالفت و نگراني بازاريان و توليد كنندگان معتقد است: خيلي از مخالفان دلال ها هستند و بقيه به دليل وجود بازار امام رضا هراسناكند خود من هم اگر قرار باشد. بازار امام رضا در محل كنوني اش باقي بماند و فقط كسبه بازار شهيد محلاتي به پايانه منتقل شوند. در صف مخالفان قرار خواهم گرفت، اما به ما قول داده شده هر دو بازار بعد از تاسيس پايانه بين المللي ادغام شوند.
او معتقد است در صورت ادغام بازارها ديگر مشكلاتي از قبيل مسافت راه و ... بازاريان را آزار نخواهد داد و همه با كمال ميل به احمدآباد مستوفي خواهند رفت.
در حال حاضر دو بازار گل فعال در تهران وجود دارد كه بزرگان آن به گفته خودشان درگير مشكلا ت حيدري ، نعمتي اند.

خدمات
جمع آوري ميني بوس هاي آلاينده
014466.jpg
از بغل اين اتوبوس ها و ميني بوس ها كه رد مي شويد و دود سياهي را مي بينيد با خودتان مي گوييد:« كسي نيست كه اين ماشين هاي دود زا را جمع كند؟» اما اينطور نيست، هستند دستگاه هايي كه با اين ماشين هاي دودزا برخورد مي كنند . مثل مجريان طرح جامع كاهش آلودگي. مجيد شفيع پور مجري طرح جامع كاهش آلودگي دراين باره مي گويد:«تاكنون حدود يكصد دستگاه ميني بوس با سوخت گاز طبيعي در تهران جايگزين ميني بوس هاي فرسوده شدند. تاكنون طرح جمع آوري ۸۰۰ دستگاه ميني بوس فرسوده از ۱۶ خرداد امسال در تهران اجرا شده است. همچنين كاهش مصرف سوخت گازوئيل، كاهش آلودگي هوا و آلاينده دي اكسيدگوگرد از مزاياي مهم اين طرح است. ضمنا هم اكنون ۵هزار دستگاه اتوبوس شركت واحد در تهران حدود۱۵۰۰ دستگاه از سوخت گاز طبيعي استفاده مي كنند. در صورت توسعه و احداث جايگاه هاي توزيع سوخت گاز طبيعي در تهران تا پايان امسال تعداد اتوبوس هاي گاز سوز در تهران به ۲۵۰۰ دستگاه افزايش پيدا مي كند. همچنين ثبت نام از مالكان موتورسيكلت هاي فرسوده همچنان ادامه دارد و سازمان محيط زيست تا پايان شهريور ۱۰ هزار دستگاه موتور سيكلت استاندارد به متقاضيان تحويل مي دهد.
فكر مي كنيد با اين كارها آلودگي تهران كاهش پيدا مي كند. اصلا فكر مي كنيد چند درصد آلودگي اين پايتخت مربوط مي شود به موتورسيكلت ها و ميني بوس ها. به گفته مسوولان ذي ربط، بيش از ۵۰ درصد ماشين هايي كه در سطح شهر تهران تردد مي كنند از استاندارد لازم برخوردار نيستند. حالا خودتان قضاوت كنيد.

كار
دردسرهاي نسخه هاي مكانيزه
014472.jpg
تكنولوژي هميشه هم همه را خوشحال نمي كند. البته زماني خوشحال مي كند كه همه چيزش جور باشد. وقتي اعضاي انجمن داروسازان اصفهان در يك گردهمايي به مكانيزه شدن ارايه نسخ دارو اعتراض مي كنند لابد دليل دارد.
دكتر محمدرضا شانه ساز عضوهيات مديره انجمن داروسازان اصفهان مي گويد:« اگر سازمان هاي بيمه گر نسخ مهر ماه داروخانه ها را به صورت دستي نپذيرند و خواستار دريافت اطلاعات نسخ بر روي ديسك باشند، نشاندهنده آن است كه قرارداد داروخانه ها با اين سازمان لغو شده است.
وي يادآور مي شود: در اين صورت داروخانه ها نخواهند توانست نسخ سازمان هاي بيمه گر را پذيرش كنند و كليه نسخ با نرخ آزاد تحويل بيمار مي شود.
به گفته وي درصورت بروز اين وضعيت بيمه شدگان بايد پس از پرداخت  تمامي وجه دارو به سازمان هاي بيمه گر مراجعه كرده و مابه التفاوت قيمت دارو را دريافت كنند.
وي معتقد است كه دادن۲۵فقره اطلاعات به رايانه در مورد هر نسخه براي داروخانه ها ۱۵۰ تومان هزينه در بر دارد و داروخانه ها نمي توانند راسا اين هزينه و صرف وقت را متقبل شوند.
اين در حالي است كه داروخانه ها بايستي براساس ضرب العجل زماني اعلام شده از سوي سازمان هاي بيمه گر، رايانه و سخت افزارهاي لازم براي اين كار را نيز فراهم كنند.

خارجي
ركورد بازگشت افاغنه
014460.jpg
هر روز به آمار افغانه ايران كه در حال بازگشت به سرزمينشان هستند اضافه مي شود. مردم ايران از اين بازگشت خوشحالند چراكه هم آوارگي و دربه دري آنها - افغان ها - به پايان مي رسد.
نادر فرهاد، سخنگوي كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان در افغانستان مي گويد: «از ابتداي سال جاري ميلادي تاكنون ۳۱۰ هزار مهاجر افغان از ايران به كشورشان برگشتند. در مقايسه با سال گذشته، تعداد افرادي كه از ايران آمدند افزايش يافته و اكنون ۲۳۵ هزار نفر با كمك كميساريا و ۷۵ هزار نفر به صورت خودانگيخته به افغانستان بازگشتند، همچنين تعداد كل افرادي كه از ايران و پاكستان به افغانستان برگشتند در سال جاري به ۶۰۳ هزار نفر مي رسد كه نسبت به سال گذشته روند بازگشت از هر ۲ كشور افزايش يافته است. هر روز ۴ هزار نفر به افغانستان برمي گردند و انتظار داريم اين تعداد در ماه هاي آينده بيشتر شود. پيش بيني مي شود با پايان تعطيلي مدارس در ايران و آغاز فصل كشت پاييزي، اين آمار در روزهاي آينده به بالاترين حد خود برسد.»
فرهاد، به آمار ديگري هم اشاره مي كند. او مي گويد: «تابه حال ۱۴ هزار نفر آواره داخلي هم به خانه هاي خود مراجعت كردند. براي ساماندهي آوارگان به رقمي بالغ بر ۱۲۲ ميليون دلار نياز است كه تاكنون ۱۰۹ ميليون دلار توسط كشورهاي كمك كننده تامين شده است.»

رفاه
از اتوبوس كولردار چه خبر؟
014478.jpg
نوشتن گزارش هاي ميداني هم براي خودش حكايتي دارد. يك بار مي نويسيم و مردم تماس مي گيرند كه اين گزارش ها خوب است و بارديگر تماس مي گيرند كه شما در نوشتن فلان گزارش اين آيتم ها را فراموش كرديد.
چندي قبل گزارشي تهيه كرديم از راه اندازي اتوبوس هاي كولردار شركت واحد در مسير ميدان امام حسين - ميدان آزادي. در اين گزارش گويي آيتم هايي فراموش شده كه يكي از خوانندگان ايرانشهر به آن اشاره مي كند. وي مي گويد: «كولردار بودن اتوبوس شركت واحد كاري است نو و در عين حال حركتي است در جهت رفاه مردم. ولي زماني كه حتي اكسيژن كافي براي نفس كشيدن وجود ندارد، (به دليل اجتماع بيش از حد مسافران در اتوبوس)، نه تنها كولر كارساز نيست كه گرماي زيادي مسافران انتهايي اتوبوس را كلافه مي كند. آنها هم مجبور مي شوند پنجره ها را باز كنند كه در اين صورت هواي خنك داخل اتوبوس - هرقدر هم كه كم باشد - از اين پنجره ها خارج مي شود. گرفتن يك بليت ۲۰ توماني براي قشري كه از درآمد كافي برخوردار نيستند، در جاي خود خوب است اما توجه داشته باشيد همين اتوبوس در خط تجريش - بازار با كرايه ۳۰۰ تومان كار مي كند. يك بار كه سوار اين اتوبوس شدم نه از ازدحام خبري بود نه از گرما. حالا دو راهكار بيشتر باقي نمي ماند؛ يا بايد كرايه مسير امام حسين - ميدان آزادي را هم افزايش داد يا اينكه تعداد اين اتوبوس ها را زياد كرد. در همان گزارش نوشته بوديد كه قرار است تا چند وقت ديگر اتوبوس هاي بيشتري در اين خطوط و ساير خط هاي تهران به كار گرفته شوند. تابستان هم تمام شد و از اين افزايش خبري نيست!»
باور كنيد اطلاعات ما هم در حد همان گزارش بود. اما اين كه چرا تا الان براي به كارگيري اتوبوس هاي ديگري، تمهيدي به كار گرفته نشده، ما مقصر نيستيم. فقط اميدواريم ورود اتوبوس هاي كولردار با فصل سرما مصادف نشود.

خدمات
رياضيدانان ايراني
014475.jpg
ايران جزو بهترين هاي دنيا در رشته رياضي است و اين گفته مديركل انجمن رياضيات استرالياست. البته هرساله با موفقيت دانش آموزان و دانشجويان ايراني در المپيادهاي مختلف علمي، ثابت شده است كه ايراني ها تا چه حد در عرصه علوم پايه مي توانند موفق باشند، اما متاسفانه المپيادها و موفقيت دانش آموزان و دانشجويان ايراني تبديل به محلي براي غرزدن نوابغ جوان ايراني شده است، درست مثل فوتباليست هايي كه يك باشگاه خارجي را براي ادامه فعاليت انتخاب مي كنند. بنا به برخي آمار، ۸۰ درصد اين افراد در داخل كشور ماندگار نمي شوند و سر از كشورهاي پيشرفته درمي آورند.
پرفسور پيتر تايلر، مديركل انجمن رياضيات استراليا مي گويد: ايران در رشته رياضي به عنوان ۵ يا ۱۰ كشور برتر دنياست و اين به خاطر تاريخ كهن و تمدن قديمي اين كشور است.
البته اين پرفسور استراليايي تاكيد كرده است كه هدف از برگزاري المپيادهاي علمي قدرداني و ايجاد رقابت و افزايش سطح علم است نه شناسايي افراد نخبه.
هرساله المپيادهاي مختلفي در رشته هاي مختلف علوم پايه ازجمله رياضيات، فيزيك، شيمي و كامپيوتر برگزار مي شود كه دانش آموزان و دانشجويان ايران همواره جزو نفرات برتر اين مسابقات هستند، اما اكثر آنها از كشور خارج مي شوند به طوري كه اين موضوع به يك پديده درايران تبديل شده است.

تحقيقات
افتخارات بيمه
014481.jpg
اين اصلا درست نيست كه براي ترغيب شهروندان جهت گرفتن دفترچه هاي بيمه تامين اجتماعي از روش هاي آماري استفاده كنيم. اما چاره اي نداريم كه بگوييم ۴۰ ميليون نفر در مراكز درماني تامين اجتماعي درمان شده اند. اين ۴۰ ميليون نفر يعني تقريبا دو سوم جمعيت كشور كه به نوعي براي سازمان تامين اجتماعي غرورآفرين است.
فقط در سال گذشته نزديك به ۶۵۰ هزار نفر در مراكز درماني تامين اجتماعي گرگان بستري شدند و نزديك به ۱۳۰ هزار زايمان در اين مركز انجام شده است.
روز به روز توجه به خدمات اجتماعي در كشور فراگير مي شود و اكنون اين سازمان به ۷۵ بيمارستان و ۳۰۰ واحد درمانگاهي و با بيش از ۱۰ هزار تخت فعال به شهروندان خدمت ارايه مي كند.
بهزاد مقدم يادآور شد: ۳۵ هزار نفر در بخش درماني و اداري سازمان تامين اجتماعي خدمات پزشكي به بيمه شدگان ارايه مي كنند.
يكي از بيمارستان هاي استان گرگان، بيمارستان ۱۵۰ تختخوابي حكيم سيد اسماعيل جرجاني، در زميني به مساحت ۸۰ هزار متر مربع و بناي ۱۷ هزار متر مربع از سوي سازمان تامين اجتماعي در شهر گرگان احداث شده است. براي راه اندازي بخش اورژانس اين بيمارستان نزديك به ۵ ميليارد ريال هزينه شده است. به گفته وي اين بخش داراي ۶ تخت بوده كه يك تخت آن ايزوله است. اين بيمارستان با ۱۵۰ تخت فعال در تيرماه ۸۲ فعاليت خود را آغاز كرد.

ميراث
مصائب كلكسيون دارها
014469.jpg
اوصاحب مجموعه بزرگي از اشياي تاريخي است و بسيار نگران حفظ ونگهداري از كلكسيون هاي شخصي است كه به دليل بي توجهي مسوولان در معرض خطر قرار گرفته است. تاكنون هم فريادها براي ساماندهي مجموعه هاي تاريخي و ميراث فرهنگي به كسي بر نخورده است. سيد حسن موسوي، صاحب يك مجموعه بزرگ از اشياي تاريخي است كه از نداشتن فضا و مكان دايمي و نگهداري غير اصولي كلكسيون هاي شخصي ميراث تاريخي و فرهنگي گله مند است.
وي در سومين نمايشگاه بين المللي جهانگردي و صنايع وابسته در شهر مي گويد:« تشويق حمايت و در اختيار قرار دادن امكانات و فضاي دايمي براي مجموعه داران اشياي تاريخي موجب جلوگيري از قاچاق و خروج غير مجاز آن از كشور است.
او كه ۳۷ سال از عمرش را صرف جمع آوري اشياي تاريخي كرده است، يادآور مي شود: با وجود اينكه مكان نگهداري ثابتي براي اين مجموعه عظيم فرهنگي و تاريخي در اختيار ندارم اما دهها شيء آن به صورت موزه سر گردان نگهداري مي شود.
وي برخي از موضوعات اين مجموعه را شامل تكامل چاپ در گذر زمان ، روشنايي، ابزار دخانيات، ريسندگي و بافندگي، روزنامه نگاري، تمبر، ظروف، انواع سنگ ها و لوازم آرايشي معرفي مي كند.
به گفته وي برخي از اشياي مجموعه از قبيل سنگ ها در جهان بي نظير است لذا قابل قيمت گذاري نيست.

اصناف
نرخ هاي واقعي براي پزشكان واقعي
014484.jpg
فكر نكنيد كه وقتي درس خوانديد و پزشك شديد و يك مطب در باكلاس ترين نقطه شهر زديد حالا همه چيز تمام است. نه، اينطور نيست. اگر پاي درد دل پزشكان بنشينيد و كمي هم انگيزه مادي براي پزشك شدن داشته باشيد قطعا در رشته تحصيلي آينده خود در دانشگاه تجديد نظر مي كنيد.
اولين مشكل پزشكان بيكاري است و وزير بهداشت معتقد است كه رفع مشكل اشتغال آنها فقط در گرو واقعي شدن نرخ تعرفه هاي خدمات پزشكي است.
پزشكيان معتقد است كه نرخ فعلي تعرفه پزشكان كمتر از ميزان واقعي آن است و لازم است كه با نظر كارشناسان افزايش يابد.
اين امر موجب شده است كه پزشكان انگيزه لازم را براي ارايه خدمات پزشكي به ويژه درمناطق محروم نداشته و رغبت چنداني براي رفتن به اين مناطق نشان ندهند. وزير بهداشت مي گويد: در صورتي كه هزينه هاي واقعي خدمات پزشكي در سطح جامعه تامين شود اشتغال براي مجموعه كادر پزشكي فراهم شده و اين امر بستر لازم را براي اجراي طرح پزشك خانواده نيز فراهم خواهد كرد.
با وجود اينكه در سال جاري نرخ تعرفه هاي پزشكان عمومي ۲۰ درصد افزايش پيدا كرده است، اما وزير بهداشت معتقد است كه به دليل وجود هزينه هاي زياد هنوز اين رقم با رقم داخلي تعرفه ها فاصله دارد.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |
|  سفر و طبيعت  |   طهرانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |