عكس: گلناز بهشتي
سرش پايين بود با دمپايي هاي زردرنگي كه به پا داشت، بازي مي كرد. همان موقع مادرش از راه رسيد و شروع به ناله و نفرين كرد:«آخه پسرجان چي كم داري؟ من كه با بدبختي دارم كار مي كنم تا تو خفت نكشي، چرا اين كار رو كردي؟»
پسرك كه علي نام داشت بدون اينكه سرش را بالا بگيرد زير لب چيزهايي را زمزمه مي كرد. قد و قواره ريز نقشي داشت. شلوار مشكي و بلوز آستين كوتاه چهار خانه به تن داشت. موهايش به اندازه اي كوتاه بود كه به نظر مي رسيد به سربازي رفته است اما تنها۱۵ سال داشت. در چهره شيطون و بي قرارش ياگاهي در نگاهش غمي سنگيني مي كرد.
بعد از مدتي حرف زدن كنار پاي پسر ۱۵ ساله اش نشست. او به اتهام سرقت راديو ضبط خودرو دستگير شده و به دادگاه اطفال آورده شده است. مادر از زندگي علي۱۰ ساله مي گويد:«سه ساله بود كه همسرم در يك سانحه تصادف مرد. من با بدبختي و كار كردن در خانه هاي مردم او را بزرگ كردم حالا كه بزرگ شده و بايد به من كمك كند، دزدي مي كند.» داديار عالي پور پسرك را صدا مي زند تا بازجويي هاي مقدماتي را از وي آغاز كند.
در بازجويي هاي مختلفي كه از علي صورت مي گيرد، وي با توجه به قانون مجازات اسلامي به يك سال زندان محكوم شده و با دستور قاضي پرونده روانه كانون اصلاح و تربيت مي شود.
نكته قابل توجه در اينگونه حوادث و جرايم كه مختص نوجوانان است، مجازاتي است كه كودكان يا نوجوانان به خاطر ارتكاب جرم به آن محكوم مي شوند. در جامعه ما هنوز قانون مدوني براي مجازات كودكان و نوجوانان به تصويب نرسيده است و هر مجرم زير ۱۸ سال طبق قانون مجازات اسلامي محاكمه و به مجازات مي رسد.
اين در حالي است كه بازپرس علي اميري - رئيس شعبه يك بازپرسي دادسراي اطفال - در اين باره عقيده دارد: به رغم تشكيل دادسراي ويژه اطفال و نوجوانان زير ۱۸ سال در نوع و ميزان مجازات براي نوجوانان با افراد بزرگسال تفاوتي نيست و از لحاظ قانوني فرد نوجوان مانند يك بزرگسال بايد مجازات شود. به طور مثال اگر نوجواني سرقتي را مرتكب شود همان مجازاتي را بايد متحمل شود كه يك سارق بزرگسال.
وي ادامه مي دهد: اين مساله از لحاظ منطقي و عقلي صحيح نيست و با هدف قانونگذار كه اقدام به تشكيل دادگاه هاي اطفال كرده و در واقع قصد ارفاق به مجرمان نوجوان را داشته، مطابقت ندارد. بازپرس اميري يادآور مي شود، البته لايحه اي در خصوص ميزان مجازات نوجوانان در دست تهيه و تقديم به مجلس است كه نشانگر اقدام مثبتي در اين خصوص است، هرچند كه بر پيش نويس آن ايراداتي اساسي وارد است. اين در حالي است كه طي دو ماه گذشته اين لايحه به طور دقيق در دادسراي ويژه اطفال و نوجوانان تجزيه و تحليل و نظرات و پيشنهادات در جهت رفع ايراد بيان شده است.
وي مي افزايد: با توجه به وضعيت روحي و اخلاقي نوجوانان به لحاظ عاطفي، برخورد و مجازات هاي خشن و سنگين تاثير بسيار نامطلوبي در آنها دارد باتوجه به اينكه آنان در سني هستند كه شخصيتشان در حال شكل گيري است، نسبت به افراد بزرگسال آسان تر اصلاح و تربيت مي شوند و مجازات هايي كه ضمن تنبيه نشانگر اصلاح فرد مجرم باشد، بيشتر نتيجه مي دهد. تجربه نشان داده بسياري از نوجوانان كه براي اولين بار مرتكب جرم مي شوند، بعد از مراجعه به دادسراي نوجوانان و دادگاه اطفال با نصيحت و تذكر به خطراتي كه ارتكاب اين جرايم براي آنها دارد پي مي برند و شاهد مراجعات بعدي آنها به علت ارتكاب تكرار جرم نبوده ايم.
از سوي ديگر مسعود عالي پور (داديار دادسراي اطفال) هم مي گويد: خوشبختانه بازپرس ها و داديارهايي كه در اين دادسرا كار مي كنند، علاوه بر اينكه ملاحظات شخصي دارند، مسايل تربيتي و روانشناسي را نيز رعايت مي كنند و از مواد قانوني چون تعليق مجازات بسيار استفاده مي كنند. اما مساله اينجاست كه بنا به قانون، قاضي بايد طبق مصوبات مجلس شوراي اسلامي عمل كند. به طوري كه طبق قانون، افراد زير ۱۵ سال از مسووليت كيفري مبرا هستند و قانون، مجازات خاصي برايشان درنظر نگرفته است.
وي ادامه مي دهد: همانطور كه براي نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال دادسراي خاص تشكيل شده است بايد مجازات هاي خاص هم براي اين دادسراها درنظر بگيرند و متاسفانه در اين خصوص مشكل قانوني وجود دارد. هرچند قدم هايي در اين خصوص برداشته شده ازجمله طرح جديد قانون مجازات اطفال و نوجوانان كه گام بسيار مثبتي در اين راه است.
داديار مجتمع قضائي اطفال به اشكالات اين طرح اشاره كرده و مي گويد: در طرحي كه براي قانون مجازات اطفال تهيه شده است، اشكالاتي وجود دارد كه رياست دادسرا، داديارها و بازپرس ها در جلسات متعددي كه داشته اند، اشكالات را بررسي كرده و راهكاري براي حل آن درنظر گرفته اند.
وي مي افزايد: طبق قانون اگر يك نوجوان ۱۵ ساله مرتكب عمل خلافي شود همانطور با او رفتار مي شود كه با يك شخص بزرگسال بايد رفتار شود. زيرا هرچند ما دادسرا و دادگاه ويژه اطفال و نوجوان داريم اما قانون مجازات مناسب با بزهكاران وجود ندارد.
وي مشكل بعدي سر راه دادسراي اطفال را به موقع تصويب نشدن قوانين ذكر كرد و مي گويد: متاسفانه قوانين كشور ما به موقع تصويب نمي شود، معمولا مجرمان اول دست به عمل مجرمانه مي زنند و جامعه صدمات زيادي از اين بابت متحمل مي شود، سپس مسوولان تصميم مي گيرند قانونگذاري كنند. مثلا درخصوص معضل دختران فراري، جامعه بسيار متضرر شده اما چون فرار از خانه جرم نيست، نمي توان اين افراد را زنداني كرد و قانوني هم براي پيشگيري از اين معضل وجود ندارد. ازطرفي ابزارهاي لازم تربيتي هم پيش بيني نشده است و دختران و پسران فراري، بي خانمان مي مانند و نه جايي براي نگهداري آنها وجود دارد و نه بودجه و تسهيلاتي كه بتوان از آن استفاده كرد.
وي در پايان تصريح مي كند: قوانيني كه براي كودكان و نوجوانان درنظر گرفته مي شود بايد قوانيني باشد كه در جهت تربيت آنها باشد و نه اينكه از آنان مجرمي حرفه اي بسازد. عبدالصمدخرمشاهي وكيل پايه يك دادگستري در اين زمينه عقيده دارد: ازطرفي، مدتي است ايران به كنوانسيون حقوق كودك پيوسته و آن را امضا كرده است و از طرف ديگر در قانون مجازات اسلامي كودكان و نوجوانان زير ۱۸ سال به عنوان اطفال محسوب مي شوند، اما اگر دختر ۱۷ ساله اي جرمي را مرتكب شود از آنجايي كه فرد ۱۵ ساله بالغ محسوب مي شود بنابراين داراي مسووليت كيفري است. اين در حالي است كه طبق كنوانسيون حقوق كودك، ما در قانون مجازات اسلامي با تعارض فاحشي روبه رو هستيم كه مي بايستي در تلاش براي رفع اين تعارض باشيم.
وي در ادامه بيان مي كند: ما مي بايستي در قانون مجازات اسلامي خود وضعيت موجود را مشخص كنيم. وقتي اطفال و نوجوانان مرتكب جرم مي شوند، پس از تعيين مجازات به كانون اصلاح و تربيت فرستاده مي شوند، حتي اگر مرتكب قتلي شوند به قصاص (اعدام) محكوم مي شوند.
اگر تصور ما از كودكان افراد زير ۱۸ سال هستند، مطابق دستاوردهاي علمي صورت گرفته بايد با اين افراد با توجه به روحيه خاص آنان برخورد شود. چرا كه روحيه آنان زنگار نگرفته و همچنان آسيب پذيري كودكانه خود را دارد. از سويي قانونگذار و قاضي دادسراي اطفال بايد با روانشناسي كودك نيز آشنايي داشته باشد و از طرفي سن مسووليت پذيري كودك مشخص باشد. من به عنوان يك حقوقدان معتقدم مي بايستي سن قانوني كودك و نوجوان براساس كنوانسيون حقوق كودك همان ۱۸ سال باشد.