پنجشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۸۴
۳۶۹ مدرسه دولتي متخلف بودند!
هنوز هم پول مي گيرند
«اگر شهريه را نپردازيد فرزند شما ثبت نام نمي شود.» اين جمله را مدير يكي از مدارس منطقه... به يكي از والدين گفته است 
مرتضي حاجي - وزير آموزش و پرورش - نيز تخلف مدارس تهران را قبول مي كند و در اين باره مي گويد: «۳۶۹ مدرسه تخلف كردند كه مطابق قانون با آنها برخورد مي شود»
عليرضا كيواني نژاد
«از ما شهريه مي گيرند، مدرسه هم دولتي است ولي كاري از دستمان بر نمي آيد.»اين حرف اكثر والدين است كه در مراجعه به مدارس با آن روبه رو مي شوند. با وجود اعلام مسوولان آموزش وپرورش مبني بر غير قانوني بودن اين كار، هنوز هم در تعدادي از مدارس اين روند ادامه دارد. حتي اعلام ۳۶۹ مدرسه متخلف از سوي وزير آموزش وپرورش هم مي تواند دليلي بر اين مدعا باشد. اما در ظاهر اين شهريه ها همان كمك هاي مردمي هستند كه برايشان سقف تعيين مي شود و به ظاهر پرداختشان هم اجباري است!
هر كاري هم مي كنند، نمي توانند از زير بار پرداخت شهريه به مدارس دولتي شانه خالي كنند. اين همان سريال نخ نماي پرداخت شهريه هاست كه تنها آغازي دارد وبدون پايان، همچنان ادامه پيدا مي كند. مدارس دولتي، بالا و پايين شهر براي خود قانوني وضع كردند كه البته اين قانون نانوشته از سوي مسوولان آموزش و پرورش كاملا تخلف محسوب مي شود، اما نه يكسال كه چند سال است تن دادن به اين قانون جزو لاينفك ثبت نام دانش آموزان در مدارس است.
- كمك هاي مردمي اشكالي ندارد ولي اگر براي آن سقف تعيين كنند، واژه شهريه به آن اطلاق مي شود كه كاملا مغاير است با قوانين وزارت آموزش و پرورش.
014847.jpg
عكس ترئيني است.

اينها بخشي از صحبت هاي راهپيما است، يكي از دست اندركاران وزارت آموزش وپرورش كه وقتي مطلع مي شود يكي از مسوولان آموزش و پرورش برازجان در گفت وگويي با يكي از خبرگزاري ها عنوان كرده مسوولان آموزش و پرورش بخش نامه اي را به مدارس فرستادند و از آنها خواستند كه شهريه ثبت نام را از اوليا دريافت كنند، با در نظرگرفتن تمكن مالي آنها.
او وجود اين بخشنامه را نيز تكذيب مي كند و مي گويد: «چنين چيزي امكان ندارد. گرفتن شهريه توسط مدارس دولتي، هر سال با شروع فصل پاييز و ثبت نام دانش آموزان سوژه اي است كه فكر مسوولان متوجه آن مي شود. مشكل از آن جا شروع شد كه تعدادي از مدارس دولتي اقدام به گرفتن شهريه كردند. كمك هاي مردمي، پول هايي هستند كه اوليا با رضايت خود به مدارس مي دهند. بعضا نيز انجمن اوليا و مربيان مدارس در جلسات درون مدرسه اي، هزينه هايي را تصويب مي كنند. اين هزينه ها كه توسط اوليا پرداخت مي شود را نمي توان كمك مردمي ناميد.» اما چند سالي است كه گرفتن شهريه روند ديگري پيدا كرده است.
- اگر شهريه را نپردازيد فرزند شما ثبت نام نمي شود.
اين جمله را مدير يكي از مدارس منطقه... به يكي از والدين گفته است. اين فرد كه در آژانس اتومبيل كرايه مشغول به كار است مي گويد:« دو دختر دارم دختر اولم، كلاس پنجم است و ديگري در همان مدرسه كلاس اول. چند روز پيش نامه اي را به دست همسرم دادند كه روي آن نوشته شده بود مبلغ ۶ هزار تومان را به حساب... واريز كنم. آن هم نه براي ثبت نام كه براي خريد لوازم التحرير. وقتي به مدرسه مراجعه كردم كه بگويم اين لوازم را خودم تهيه مي كنم گفتند اگر اين مبلغ را نپردازيد دختر شما را ثبت نام نمي كنيم. سال گذشته هم دختر بزرگم را از صف خارج كردند و گفتند هنوز ۱۰ هزار تومان شهريه اول سال را نپرداختي. من در يك اتاق ۱۲ متري درافسريه زندگي مي كنم با ماهي ۱۷۵ هزار تومان قسط. چطوري بايد از پس اين مبالغ كه تمامي هم ندارند برآيم.»
آقاي اسلامي، نيز درمراجعه به دبستان بشارت درمنطقه ۱۷ با چنين جمله اي روبه رو شده است او مي گويد:« دخترم به كلاس دوم دبستان مي رود. يكي ازمسوولان مدرسه گفته براي ثبت نام بايد ۱۵ هزار تومان بپردازيد.» او رسيد اين مبلغ را نيز به همراه ندارد، چون به او گفته شده مبلغ مذكور را به شماره حساب بانك... واريز كند.
مسوولان آموزش و پرورش امسال هم با معرفي كميسيون نظارت بر تخلفات مدارس، گرفتن شهريه را تقبيح مي كنند اما هنوز هم هستند مدارسي كه به نحوي از انحا اين كار را ادامه مي دهند. راهپيما در اين باره مي گويد: «پرسيدن اين سوال كه مردم درصورت مشاهده اين تخلفات به كجا مراجعه كنند، قديمي شده. بارها اعلام كرديم كه مردم به كميسيون هاي نظارت كه در ادارات آموزش و پرورش مناطق مشغول به كارند، شكايت كنند. حتي در بعضي از مناطقي كه مدارسي سابقه اين كار را نيز داشتند، چند هيات نظارت جداگانه تشكيل شده تا انحصارا آن مدارس را زير نظر بگيرند. اما مساله اين جاست كه تعدادي از اوليا با حضور در مدارس، گرفتن شهريه را تاييد مي كنند و اين تاييد به اطلاع سايرين نمي رسد. مثلا گفته مي شود براي كلاس هاي آموزشي و فوق برنامه كه طي سال برگزار مي شود، مبالغ تعيين شده اي دريافت شود. ديگر در اين موارد كاري از دست ما برنمي آيد. اين موارد را به پاي تخلف در آموزش و پرورش نگذاريد.»
مرتضي حاجي - وزير آموزش و پرورش - نيز تخلف مدارس تهران را قبول مي كند و در اين باره مي گويد: «۳۶۹ مدرسه تخلف كردند كه مطابق قانون با آنها برخورد مي شود.»
همچنين گرفتن پول بابت تسهيلاتي كه قرار است در آينده به اولياي دانش آموزان داده شود، زاويه ديگري است براي گرفتن شهريه. فرضا گفته شده چون در آينده قرار است براي مدارس سرويس درنظر گرفته شود، از الان بايد شهريه را جلو جلو بپردازيد.
اما اشاره به اين نكته نيز پر بيراه نيست كه سرويس مدارس هم در قالب طرح «ساماندهي سرويس مدارس» توسط شهرداري تهران انجام مي گيرد و هزينه اي روي دست والدين نمي گذارد. دكتر احمدي نژاد شهردار تهران در اين باره مي گويد: «اين طرح ابتدا به صورت آزمايشي و تنها براي كسب نتيجه در منطقه ۲ شهرداري اجرا مي شود. براساس اين طرح، شهرداري تهران با همكاري آموزش و پرورش نسبت به شناسايي مسيرهاي تردد دانش آموزاني كه از وسايل حمل و نقل عمومي استفاده مي كنند، اقدام كرده و سرويس هايي را در اختيار آنها قرار مي دهد. هدف از اجراي اين طرح در وهله اول، امنيت جاني دانش آموزان است.»
پس يادتان باشد بابت اين گونه طرح ها نيز نبايد هزينه اي بپردازيد. اين هزينه ها را پرداخت مي كنيد و بعد مي گوييد از شما شهريه گرفتند. آخرين شيوه اي كه براي گرفتن شهريه مطرح شده است، گرفتن پول كتاب هاي درسي است. حداقل مي دانيم كه كتب درسي مقطع دبستان به صورت رايگان دراختيار دانش آموزان قرار مي گيرد. اما در بعضي از مدارس تهران بابت كتب درسي مبلغي دريافت مي شود. اين درحالي است كه حتي هفته گذشته طي مصوبه اي كه به تمام مدارس ابلاغ شد، گرفتن كتاب هاي درسي در پايان سال نيز ممنوع است چون هزينه اين كتب توسط دولت پرداخت مي شود بنابراين هيچ مدرسه اي نيز نمي تواند بابت دراختيار گذاشتن آنها پولي دريافت كند.
اما همان پدري كه راننده آژانس است، مي گويد: «۶ هزار تومان بابت كتاب از من گرفتند. بعد هم در طول سال لوازمي را مي خواهند كه بيشتر جنبه تجملي دارد. مثلا فلان دفتر كه روي آن نقاشي شده يا مداد رنگي و آبرنگ. من منكر تعليم و تعلم نيستم ولي نمي دانم معني واژه «تحصيل رايگان» - اين روزها - چيست؟ از دختر بزرگم نيز پول كتاب مي گيرند. اگر قرار باشد براي كتابي كه دولت هزينه آن را مي پردازد، پول بدهم پس چه فرقي با تحصيل در دوره راهنمايي و دبيرستان دارد؟!»
داستان گرفتن كمك مردمي - با سقف يا بدون سقف كه آن را شهريه بناميم - همچنان ادامه دارد. تعدادي از مدارس پول مي گيرند و دليلشان هم اين است كه ما «نمونه مردمي» هستيم. تعدادي هم به شيوه هاي ديگر پول مي گيرند و مي گويند: «در مدارس بالاي شهر والدين حداقل ۵۰ هزار تومان مي دهند. شما چرا براي پرداخت ۶ هزار تومان مثل اسفند روي آتش، بالا و پايين مي پريد؟»
بازهم مي گوييم ولي به نظر مي رسد با اين گفتن ها از مرز كليشه اي بودن هم فرسنگ ها مي گذريم. اما اشكالي ندارد. اگر با مواردي اينچنيني روبه رو شديد، يكراست برويد سراغ كميسيون نظارت بر تخلفات مدارس، همين.

صعود ۱۴ هزار نفره به قله
توچال با هلي كوپتر
باران نيمه شب همه صعود كنندگان را غافلگير كرد و به تلا ش و تقلا  وا داشت
فرهود آرشين 
014874.jpg
صعودكنندگان از پنج نقطه روي يك هلال به سمت قله حركت كردند و در اينجا به هم رسيدند.
عكس: هادي مختاريان 

هفت صبح نشده بود كه رسيديم پادگان. قرارمان راس ساعت هفت بود. دو فروند هلي كوپتر ام- ۱۷ در فاصله صدمتري هم خاموش نشسته  بودند. خبرنگاران شبكه  هاي تلويزيوني هم رسيدند، با دوربين هاي فيلمبرداري و ميكروفن  و دم و دستگاه. قله توچال روبه روي همه ما در شمال ساكت و آرام ايستاده بود.
هدف و حاشيه هدف، خود او بود. صعود چهارده هزار نفري به قله توچال از پنج مسير هفت ساعت بود كه شروع شده بود. لندكروز با بار كيسه هاي نايلوني سنگين و كند نوار مارپيچ راه را پشت سر گذاشت و كنار هلي كوپتر توقف كرد. چهارده هزار نفر سپاهي و بسيجي رفته بودند قله را دسته جمعي فتح كنند و در خلال راه مسير را بروبند و پاك و پاكيزه تحويل دهند. راننده لندكروز نمونه اي از كيسه هاي نايلوني را نشان خبرنگاران داد و گفت ديشب بخش عمده اين كيسه ها را بچه هايي كه مي  رفتند بالا با خودشان بردند. روي كيسه سبز درشت نوشته شده بود: پاكسازي محيط زيست وظيفه ملي است و زيرش اضافه شده بود : صعود چهارده هزار نفري ۷ و ۸ شهريور ۱۳۸۳- قله توچال- ويژه حمل زباله هاي مناطق كوهستاني شمال تهران- حوزه مركزي سپاه (كميته بهداشت). وسط كيسه هم طرح تيره يك قله بود؛ بيشتر شبيه قله دماوند كه برفگير بود و مثل باقي قله ها نشانه اي از انتظار بود و صبر.
فتح قله
صعودكنندگان از پنج نقطه روي يك هلال به سمت قله حركت مي  كردند، نقشه راهنماي ارتفاعات شمال تهران را هم به همراه داشتند. نقطه اول پارك جمشيديه، كلكچال و خط الراس توچال. مسير دوم دربند، سربند، دره شيرپلا، توچال. صعود گروه سوم از ولنجك شروع مي  شد و بعد ايستگاه تله كابين و توچال. مسير چهارم از دركه شروع مي  شد، بعد پلنگ چال، بعد ايستگاه پنج تله كابين و عاقبت توچال. نقطه شروع حركت پنجم هم امامزاده داوود بود تا قله بازارك و خط الراس توچال. براي هر پنج مسير هم دو راهنما و كوهنورد تعيين شده بود. همه اين اطلاعات را كسي به ما داد كه گرمكن سفيد و سبز تن كرده بود و به كوهنوردي علاقه نشان مي  داد. مسير پارك جمشيديه بدترين وطولاني ترين مسير است. مسيري كه اگر به سر كسي بزند در زمستان انتخابش كند بايد تا دندان آماده و مهيا باشد، آن هم به خاطر طولاني بودن راه و سرمايي كه دم به دم حلقه محاصره را تنگ تر مي  كند. اين جمله هاي آخري را پيش از اينكه بخواهيم سوار هلي كوپتر شويم بلندبلند كنار گوشمان گفت. سروصداي موتور هلي كوپتر و گردش قدرتمند باد نمي  گذاشت صدا به صدا برسد. وقتي هلي كوپتر بلند شد قله توچال و كوه هاي اطرافش در قاب گرد پنجره جا گرفت. كسي كه براي ما از اين صعود مي  گفت، مي  خواست چيزي بگويد. اين را از باز و بسته شدن دهانش مي  شد فهميد. اما درباز و دو دريچه گشوده هلي  كوپتر نمي  گذاشت كلمه ها به گوش برسند. بايد بيخ گوش هم حرف مي  زديم: «بچه هاي تامين محل، از غروب ديروز توي مسير مستقر شدند. صعودكنندگان هم از يك بامداد يكشنبه با كوله پشتي و بند و بساط از پنج مسير راه افتاده اند.» حالا آن پايين مسيرها باريك و ناچيز به نظر مي  رسد. ياد كيسه هاي پاكسازي مي  افتيم: كيسه ها را با پرواز بعدي مي  آورند پخش مي  كنند. قرار است بعد از برنامه صعود در ازاي تحويل دادن هر كيسه پر زباله كه كوهنوردان مي  آورند يك كارت بگيرند و يك شماره. شماره ها در قرعه كشي صندوق  قرض الحسنه شركت مي  كنند.
ما حالا پشت توچال هستيم؛ بالاتر از دماوند. از اين بالا آدم ها هيبتي دو ميلي متري دارند در مقابل كوه  عظيم. پرچم هاي رنگين در مسيرها پيداست؛ زرد، سبز، نارنجي. چند جا ستون پخش و پراكنده دود را مي شود ديد كه در آسمان نخ نخ مي شوند. رد آدم ها توي دره و ميان كوه پيداست. گروه صوت ستاد مشترك سپاه هم با تجهيزات توي هلي كوپتر نشسته اند. آنها براي برنامه اختتاميه مي  آيند؛ برنامه اي كه در پايان صعود براي ساعت ۱۱ روي قله تدارك ديده شده است. دستگاه هاي آمپلي فاير، بلندگو و ميكس همراهشان است. باد مي   پيچد و سرماي هوا را در اين ارتفاع به رخ مي   كشد؛ به نظر مي رسد بيش از ۱۵هزار پا ارتفاع داشته باشيم. همه از سرما مي    لرزند و دست ها را ميان پا گرفته اند. ملخ  هلي كوپتر به هوا شلاق مي كشد. حالا ايستگاه هفت توچال پيداست و بعد قله. هلي كوپتر دور مي   زند و براي فرود جايي گودافتاده را ميان حلقه كوه انتخاب مي   كند. به زمين نزديك مي   شويم. پروپوش بوته هاي سبز از زور گردش ملخ سر جاي خودشان به رعشه افتاده اند.
آدم اينجا تنهاست 
هنوز داريم مي  لرزيم كه يك نفر به دو مي  آيد طرفمان. روي پرچم نوشته شده يا مهدي ادركني. روي يك تخته سنگ بزرگ، توي دل يك گودي دو كف دست آب جمع شده و نور خورشيد را منعكس مي  كند. كنار همان تخته سنگ براي دو سه پرسش و پاسخ كوتاه فرصت هست. علي احمدي بسيجي است: از طريق فرماندهان و فعاليت شبكه پنج صدا و سيما مطلع شدم كه بچه ها مي  آيند توچال. ديروز، شنبه، بچه ها جمع شدند توي نمازخانه. آقاي قرائتي براي همه صحبت كرد و بعد هم كتاب هديه داد. ساعت هشت شب هم با اتوبوس آمديم دركه.
معلوم است كه از مسير شماره چهار راه افتاده اند. اهل اسد آباد همدان است. مي  گويد: ساعت دوازده و نيم شب بود كه راه افتاديم. يك چراغ قوه نظامي به فانسقه اش آويزان است و يك قمقمه آب. ادامه مي  دهد: حدود شش، هفت ساعت كوهپيمايي داشتيم. پوتين هايش غرق غبار و خاك است. مي  گويد: قبل از پنج صبح به ايستگاه پنج تله كابين رسيديم. خستگي در كرديم و دوباره زديم به راه براي ايستگاه هفت. ساعت هفت و نيم نشده ايستگاه هفت بوديم. بعد هم قله را فتح كرديم. ساعت هشت هم صبحانه خورديم: چاي و كيك. داشتم چاي را تمام مي  كردم كه صداي هلي كوپتر را شنيدم. دويدم برسم به شما. مي  پرسيم به شما كيسه پاكسازي داده اند؟ از توي جيب پيش سينه اش كيسه سبزرنگي را درمي آورد، مي گويد توي مسير آشغال نبود، شايد هم به خاطر تاريكي نديديم. علي احمدي سال ۶۶ در شلمچه بوده، خاطراتي هم از تنگه مرصاد دارد. اينها را وقتي مي گويد كه ما به سرنيزه اش اشاره مي كنيم و از آن دوران مي  پرسيم. از تخته سنگ دور مي               شويم و خداحافظي مي كنيم. وقتي برمي گرديم پشت سر را نگاه مي كنيم، مي بينيم دولا شده و دارد كيسه سبز را پر مي كند. دور و برما فاصله به فاصله ظرف هاي يك بار مصرف، كنسروهاي خوراك و لوبيا افتاده. عكاسمان مي گويد: اينها كه زباله نيست؛ توي مسير را نديده اي. زباله  آنجاست. عكاس ما كوهستان را دوست دارد.
راه مي  افتيم برويم سراغ جمعيت پاي قله. اول چادر پست امداد به چشم مي  آيد. بعد كوهنورداني كه زيردل آفتاب كوله ها را گذاشته  اند زير سرشان و روي تخته سنگ هاي زمين سنگلاخ خوابيده اند.
هواي صاف و پاك، آرامش كوهستان و زمينه قهوه اي كوه و دشت. يك نفر ما را صدا مي  زند. جلو مي  رويم و مي  فهميم دوربين و كاغذ و قلم ما را لو داده است. مي  گويد از مسير ولنجك آمده اند. درباره دررفتگي  مچ پاي يكي از افراد گردان مي  گويد و اينكه بچه هاي امداد كوهستان در پنج گروه اين صعود را پوشش داده اند. بعد اصرار مي  كند اين شعر را از سهراب سپهري بخواند: دشت هايي چه فراخ/ كوه هايي چه بلند/ در گلستانه چه بوي علفي مي  آيد/ آدم اينجا تنهاست/ و در اين تنهايي سايه ناروني تا ابديت جاري است/ به سراغ من اگر مي  آييد/ نرم و آهسته بياييد...
و بعد همين دكلمه را به آواز مي  خواند. صداي بدي ندارد.
014877.jpg

باران هاي نيمه  شب 
همين كه ابر جلو خورشيد مي  ايستد سرما مجال پيدا مي  كند. ياد گرماي كلافه كننده آن پايين مي  افتيم؛ گرماي شهر. باد كه ميآيد دور قله مي چرخد و مي پيچد و كاغذ و لفاف كيك و اين جور چيزها را برمي دارد توي هوا مي تاباند. قرار است صعودكنندگان در مسير برگشت زباله ها را جمع كنندو تن قله ساكت و منتظر توچال را بروبند. حالا مقدمات مراسم اختتاميه فراهم مي شود. گروه موزيك با ترمپت و طبل و دهل از ايستگاه آخر تله كابين پايين ميآيند. سرود ملي جمهوري اسلامي ايران نواخته مي شود و توي كوه مي پيچد. يك نفر كه از كنار ما ر د مي شود، بلندبلند به دوستش مي گويد اينجا آفتاب غروب كند يخ مي زني.
ميان جمعيت مردي را كه كوله پشتي ده، دوازده كيلويي روي دوش اش است و چاي مي  خورد مي  بينيم. روي سينه پيراهن آبي اش نوشته شده نيروي دريايي سپاه پاسداران. خودش مي  گويد مسووليت فني تيم «ندسا» را به عهده دارد. ناوسالار يكم است و شمرده شمرده حرف مي  زند: بچه ها معمولا پنج صبح از خانه حركت مي  كنند تا با سرويس به محل كارشان برسند. ديروز، شنبه، تا دو بعد ازظهر سركار بودند. بعد از آن هم بحث آمادگي و تجهيز براي صعود پيش آمد. ساعت يك بامداد ديشب هم صعود شروع شد. پيش بيني باران شديد راهم نكرده بوديم. ساعت سه صبح باران گرفت. تا بخواهيم بجنبيم و بادگير بپوشيم، همه خيس شدند. وقتي رسيديم ايستگاه پنج براي نماز، هوا سردتر شده بود. البته خوشبختانه اكثر بچه ها آمدند و صعود كرديم. اما بچه ها خسته اند. خيلي هاشان رمق ندارند پياده برگردند.
ياد آن تخته سنگ مي  افتيم و آن دو كف دست آب و تصوير انعكاس نور خورشيد. ادامه مي  دهد: بين ما پزشك هست كه به بچه هاي آسيب ديده رسيدگي مي  كند. همين طور بايد بگويم كه جانباز نابينا سرتيپ دوم پاسدار محمود رضايي قهرمان وزنه برداري نابينايان در آتلانتا هم با ما بود. ايشان دوبار صعود به دماوند داشتند با من. صعود به تفتان و سبلان و سه بار هم صعود به سهند. ايشان تمام ارتفاعات تهران را همراه ما بوده اند.
آن سوتر كسي سرش را روي كوله اش گذاشته و روي خرده سنگ ها دراز كشيده كه آستين لباسش از آرنج خالي است. نقاب كلاهش را روي پيشاني داده و خستگي راه را در مي  كند. توي آمبولانس نجات كوهستان هم روي بيني و دهان يك نفر ماسك اكسيژن گذاشته اند. باقي جمعيت در رفت و آمدند. صعود ۱۴ هزار نفري كه با رمز حضرت علي  ابن ابي طالب(ع) شروع شده بود دوازده ظهر يكشنبه پايان يافت. هلي كوپتر كنار قله بال مي  چرخاند و مي  خواست ما را برگرداند.

زاويه ديد
از جهان اسطوره  تا دنياي جديد
ماني راد
يك 
نزد ما كوه سمبل ايستادگي و استقامت است. سمبل استواري و ستبري است. شايد اين باور ما راه به گذشته هاي دوري مي برد؛ روزگاري كه آزادگان و جنگجويان در كوه ها پناه مي   گرفتند و به مبارزه با بي عدالتي و ظلم مي پرداختند. عظمت كوهستان بر ديدگان هر انسان رنگي از فروتني مي زند. شايد آناني كه روزگاري در كوه ها پناه مي جسته اند و بر فراز جلگه ها به آرامي روزگار مي گذرانده اند، درس هاي استقامت و پايداري را آموخته اند. در بسياري از اسطوره ها همواره كوه ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. كافي است سري به جهان باستان بزنيم، جايي كه زئوس از كوه المپ رخ مي  نمايد يا اشوه زردشت از آرارات نزول مي  كند يا حضرت محمد (ص) از كوه نور. ما همواره به كوه ها نه تنها به عنوان پديده اي جغرافيايي نگاه كرديم بلكه در آن نشاني از عظمت و بزرگي جسته و يافته ايم. باري كوه ها به ديدگان ما بزرگ ايستاده اند؛ بزرگ و بس عظيم.
دو
آنان كه پنجه در پنجه صخره ها به آرامي قدم از زمين مي  كنند و از سينه كش كوه بالا مي  روند و دست در دست كوه ها زور مي  آزمايند، صبر و تواني بسيار دارند. در جهان جديد ديگر هيچ خدا يا ابر انساني از كوه فرود نمي  آيد، بلكه اين انسان عصر جديد است كه مجهز به وسايل و ادوات، پنجه در پنجه كوه مي  اندازد و سعي در تسخير آن دارد. انسان جديد در هيات كوهنورد، راه قله ها را در پيش مي  گيرد و اگرچه سختي راه بسيار است، اما با اراده و صبري بسيار، قدم به قدم درس مقاومت و پايداري مي  آموزد و راه  مي  سپرد و به قله مي  رسد و تازه بر بلندي ستيغ كوه، جهان را كوچك مي  يابد و خرد و اين شايد نقطه آغاز همه آموزه هاست؛ نقطه شروع آموختن.
سه 
شايد پاكسازي و تميز كردن كوه يك بهانه است، اما ۱۴ هزار نفر جمع شده اند تا قله توچال را فتح كنند. ۱۴ هزار نفر قرار است كه در مسير فتح قله، كوه را از آلودگي پاك كنند و تميز. همه چيز مهياست. در ذهنمان نه مفاهيم باستاني شكل مي   گيرد و نه تعبيري امروزي از كوهنوردي. ما قرار است از بالاترين نقطه، كوهستاني را ببينيم كه از آلودگي پاك مي  شود. اما با حضور عده اي خبرنگار خارجي و داخلي، همه چيز رنگي ديگر مي  گيرد. پرواز بر فراز كوه هاي شمال تهران در يك صبح زود روز يكشنبه و...

جهانشهر
014880.jpg

نوسازي مناطق تجاري دبي توسط شهرداري دبي 
نوسازي بافت ها و به روز كردن امكانات شهري، لازمه حفظ استانداردهاي يك شهر مطرح در سطح جهاني است.
عبدالله عبدالرحيم، رئيس معاونت طراحي و نوسازي شهرداري مي گويد: «توسعه مراكز تجاري در شهرهاي ديره و بردبي از اهميت بسزايي براي حفظ شاخص هاي تجاري و اجتماعي برخوردار است.» براساس طرحي كه شهرداري اجرا مي كند، بافت جديدي همخوان با زمينه اجتماعي و عرف معماري شهر در حال ايجاد است. يكي از اهداف مهم اين طرح جذب تجار، سرمايه گذاران و خريداران بيشتر در منطقه مركزي و اقتصادي شهر است. به گفته عبدالرحيم، پيش از طراحي، پژوهش هاي وسيعي در زمينه شناسايي نمادهاي معماري مركز تجاري و امكانات بالقوه اي كه در آينده به آنها نياز پيدا مي شود، صورت مي گيرد.
براي ايجاد اين امكانات، قوانين جديدي براي ساخت و ساز و كنترل فعاليت هاي شهرسازي در اين منطقه وضع خواهد شد. با اجراي اين قوانين، بازده شبكه راه ها افزايش مي يابد و زمين هاي باز براي ايجاد فضاهاي مناسب فعاليت هاي تجاري،  استفاده خواهد شد. تحقيقات روي اين طرح در سه فاز مختلف متمركز است. فاز اول بررسي ها، به وضعيت فعلي حاكم بر منطقه همچون جمعيت شناسي شهري و محيط شناسي توجه دارد. در اين فاز، اطلاعاتي نيز درمورد مشاغل موجود در بافت تجاري كه در حال حاضر فعال هستند جمع آوري مي شود. فاز دوم به بررسي داده هاي فاز اول مي پردازد كه با استفاده از آنها اولويت هاي اساسي و راه حل هاي معضلات موجود فعلي و مشكلات احتمالي آينده مشخص مي شود. فاز نهايي شامل تنظيم چارچوب هاي كلي طرح شهرسازي منطقه است. در اين فاز، سازمان هاي مختلف دولتي براي تصويب و اجراي قوانين، تعيين جهت رشد شاخص هاي تجاري و همكاري با شهرداري وارد عمل مي شوند. عبدالرحيم به دنبال تصويب قوانيني كاربردي است كه براساس آن مشاركت بخش هاي خصوصي و مالكان غيردولتي در ساخت و ساز قطب تجاري افزايش يابد كه درنتيجه به شكوفايي اقتصادي سايت كمك زيادي مي كند. تا به حال نقشه هاي رايانه اي زيادي براي اين محوطه طراحي شده است و قوانين جديد هم آخرين مراحل اجرايي شدن را پشت سر مي گذارند.
014883.jpg

كشورهاي آمريكاي لاتين و مبارزه با اسكان غيررسمي 
به منظور مقابله با اسكان غيررسمي، انجمن حكومت هاي محلي كشور كانادا با حكومت هاي محلي كلانشهرهاي آمريكاي لاتين اقدام به برگزاري يك گردهمايي كرد.
در چند سال اخير شهرهاي كشور كانادا به ويژه كلانشهرهاي اين كشور شاهد جريان روزافزون اسكان غيررسمي مهاجران در حومه شهرهاي كانادا بوده اند.
با توجه به افزايش روزافزون حجم مهاجرت به كشور كانادا و اسكان در اطراف شهرهاي كانادا به ويژه كلانشهرهاي اين كشور، انجمن حكومت هاي محلي كانادا نگران پيدايش اين شهرك هاي مهاجرنشين در اطراف شهرهاي اين كشور شده است.پيدايش شهرك هاي مهاجرنشين خودرو در اطراف شهرهاي كانادا مديريت شهري اين شهرها را با مشكلات بسيار زيادي روبه رو مي  سازد بويژه كه افراد ساكن در اين شهرك ها براي كسب درآمد و يافتن شغل به داخل شهرها هجوم آورده و شهرها را به لحاظ اجتماعي و تفاوت شرايط فرهنگي دچار تضاد خواهند ساخت بويژه اينكه عدم كنترل مديريت شهري روي اين شهرك ها باعث جرم خيز شدن اين مناطق نيز خواهد شد.
از آنجايي كه كلانشهرهاي منطقه آمريكاي لاتين نيز دچار چنين معضلي هستند و تقريبا روند پيدايش شهرك هاي مهاجرنشين در شهرهاي كشور كانادا از الگوي پيدايش اسكان غيررسمي در كلانشهرهاي آمريكاي لاتين پيروي مي  كند، به همين منظور انجمن حكومت هاي محلي كشور كانادا اقدام به برگزاري گردهمايي با مديريت شهري كلانشهرهاي آمريكاي لاتين كرده كه در اين گردهمايي شباهت ها و تفاوت هاي فرهنگي و اقليمي شهرك هاي خودرو مهاجرنشين اين شهرها مورد بررسي و با مناطق اسكان غيررسمي در حومه شهرهاي كانادا مورد مطابقت قرار گرفت.
همچنين تاثير اقتصاد آزاد و جهاني بر روند مهاجرت و جست وجوي اشتغال افراد در كشورهاي صنعتي بويژه كانادا نيز مورد ارزيابي قرار گرفت. تفاوت زياد فرهنگي و اجتماعي ميان ساكنان داخل شهرها و مناطق اسكان غيررسمي حومه شهرها نيز از جمله مواردي بود كه در اين همايش روي آن تاكيد ورزيده شد.
كمك كشور كانادا به كلانشهرهاي آمريكاي لاتين به منظور ايجاد اشتغال و مبارزه با فقر شهري از جمله دستاوردهاي اين همايش بود زيرا بسياري از مهاجران به كشور كانادا از تبعه هاي كشور آمريكاي لاتين هستند كه به منظور برخورداري از اشتغال و رفاه شهري اقدام به مهاجرت به كشور كانادا كرده و در اطراف شهرهاي بزرگ و صنعتي اين كشور سكني مي  گزينند.

رفاه
۴۵ ميليون نفر در آمريكا بيمه نيستند
014850.jpg
اينقدر سنگ بيمه را به سينه نزنيد. اصلا بيمه بودن يا نبودن مساله مهمي نيست. مهم اين است كه بعد از ۳۰ سال كار كردن، باز هم احتياج داشته باشيد كه كار كنيد. اينجاست كه بودن يا نبودن مهم مي شود. مساله اين است.
روزنامه لس آنجلس تايمز درباره بيمه نشدگان آمريكايي مي نويسد: «در سال ۲۰۰۳ تعداد افرادي كه در آمريكا از خدمات بيمه برخوردار نبودند  ، بالغ بر ۴۵ ميليون نفر بوده كه اين تعداد ۶/۱۵ درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند. افراد بيمه نشده در اين كشور در سال ۲۰۰۲ نيز ۶/۴۳ ميليون نفر را تشكيل مي دادند كه اين تعداد ۲/۱۵ درصد از جمعيت آمريكا را دربر مي گرفت.» براساس اين گزارش بيشترين درصد افراد فاقد خدمات بيمه درماني در سال ۱۹۹۸ اعلام شده كه طي آن ۴/۱۶ درصد از جمعيت امكان بهره مندي از خدمات بيمه درماني را نداشتند. اين روزنامه در ادامه مي نويسد: «دولت آمريكا براي سال آينده ميلادي ۷/۴۰۱ ميليارد دلار را به هزينه هاي نظامي اختصاص داده كه اين ميزان ۷ درصد از بودجه اين كشور را شامل مي شود.»
شايان ذكر است در ايالات متحده ۳ ميليون نفر بي خانمان زندگي مي كنند و بودجه سال آينده آمريكا براي ساماندهي به وضعيت اين افراد با يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار كسري مواجه است.
حالا باز هم بگوييد بيمه نيستيم. اشكالي ندارد كه الان ۴۵ ميليون نفر در آمريكا بيمه نيستند. مشكلي به وجود آمده؟

شهرستان
بهترين پدر بزرگ و مادربزرگ دنيا
014853.jpg
كودكان زنجاني تصميم گرفته اند تا فهرستي از مهربان ترين پدر بزرگ ها و مادربزرگ هاي دنيا را تهيه كنند. به ابتكار اين بچه ها در اقدامي  نمادين از ميان ۱۰۰ نفر از شخصيت هاي مورد علاقه خود، ۲۰ نفر را به عنوان مهربان ترين پدربزرگ ها و مادربزرگ هاي دنيا برگزيدند.
هدف كودكان از تهيه اين فهرست، انزجار از جنگ و خونريزي و گسترش صلح و دوستي در دنيا است.
در اين فهرست نام استاد محمود فرشچيان و دهقان فداكار از ايران ،نلسون ماندلا از آفريقاي جنوبي، پله از برزيل، الن دلون و ميشل پلاتيني از فرانسه، ماهاتير محمد از مالزي، جين سيمور بازيگر نقش دكتركوئين، جي كي رولينگ نويسنده هري پاتر و روان اتكينسون«مستربين» از انگليس، جيانگ زمين از چين، پاوروتي و روبرتو بنيني از ايتاليا، ديتر هالر وردن ذيدي و اتور هاگل مربي فوتبال از آلمان، آميتا باچان از هند، بيل گيتز و ريموند تاملينسون پديدآورندگان سيستم عامل ويندوز و پست الكترونيكي از آمريكا، كوفي عنان دبير كل سازمان ملل متحد و پيتر جكسون كارگردان فيلم ارباب حلقه ها از نيوزلند ثبت شده است.
براساس فراخوان بچه هاي زنجاني از اول سپتامبر (ديروز)، كودكان سراسر جهان باشركت در يك نظر سنجي اينترنتي، از ميان فهرست ۲۰ نفره، يك نفر را به عنوان مهربان ترين پدر بزرگ يا مادربزرگ دنيا را انتخاب خواهند كرد.
اين نظرسنجي از طريق اينترنت تا ۱۰ روز ادامه دارد ومهربان ترين پدر بزرگ يا مادربزرگ دنيا، دهم سپتامبر معرفي مي شود.

اجتماعي
تهران در صدر تصادفات
014856.jpg
مهر-مشاور وزير راه و ترابري گفت : استان تهران پر سانحه ترين استان كشور است ۵۳۰ فقره تصادف منجر به فوت و جرح توسط وسايل نقليه عمومي در۴ ماه نخست سال جاري رخ داده است كه استان تهران با بالاترين ميزان تصادفات، پر سانحه ترين استان كشور به شمار مي رود.
استان تهران۸/۲۰ درصد از مجموع تصادفات وسايل نقليه عمومي را به خود اختصاص داده كه از لحاظ ميزان تصادفات اين استان به انضمام استان هاي گيلان، خراسان، مازندران و اصفهان با ۹/۱۰، ۸/۸، ۱/۸ و ۸/۶ درصد از كل تصادفات پرسانحه ترين استان هاي كشور محسوب مي شوند. بر اساس اين گزارش تعداد كشته شدگان سوانح جاده اي بر اثر تصادم وسايل نقليه عمومي طي ۴ ماه نخست سال جاري ۲۷۰ نفر است همچنين بر اثر ۵۳۰ مورد تصادف ، ۱۲۰۴ نفر هم مجروح شده اند كه به استناد گزارش پليس راه در ۲۹۹ مورد، وسيله نقليه عمومي مسافربري مقصر شناخته شده و ۲۳۱ فقره تصادف ديگر نيز بر اثر خطاهاي خودروهاي سواري، شرايط محيطي و عوامل ديگر رخ داده است.
مشاور وزير راه و ترابري ، استان هاي اردبيل و چهارمحال بختياري را بدون تصادف منجر به فوت و جرح در ۴ ماه نخست سال جاري برشمرد و تصريح كرد: متاسفانه آمار تصادفات در راههاي استان فارس ۷۱ درصد افزايش يافته است. وي بيشترين آمار تصادفات جاده اي و تلفات انساني را مربوط به خودروهاي سواري و ميزان تصادفات در بخش ناوگان مسافربري كشور با نظارت وزارت راه و ترابري رو به كاهش دانست و گفت: هم اكنون طرحهاي ارتقاي سطح ايمني عبور و مرور، ايمن سازي محوطه جلوي پاسگاه هاي پليس راه، آموزش مسايل ايمني و ترافيك، تجهيز پاسگاه ها و گشت هاي پليس راه به دستگاه هاي پيشرفته كنترل ترافيك در حال اجرا است.

فن آوري
يك دستبند براي مجرمان
014859.jpg
اين خبر يك عده را به خنده مي اندازد و موجبات گريه عده ديگري را هم فراهم مي كند؛ اين دو گروه يعني نيروي انتظامي و سارقان و خلافكاران. خانم فاطمه چذايي دانش آموز اراكي براي نخستين بار در كشور نوعي دستبند شوك دهنده براي جلوگيري از فرار زندانيان و مجرمان به هنگام جابجايي ساخت. او كه محصل سال سوم دبيرستان است در اين باره مي گويد: «اين دستبند از چهار قسمت كنترل دستبند، گيرنده و مبدل ولتاژ تشكيل شده كه هنگام دستگيري و يا جابجايي مجرمان، دستگاه گيرنده و مبدل ولتاژ به همراه كيف به كمر مجرم و دستبند به دستان وي نصب مي شود و فرستنده يا كنترل در اختيار مامور قرار دارد كه درصورت فرار مجرم با فشاردادن دكمه كنترل و وارد آوردن شوك الكتريكي به مجرم از فرار وي جلوگيري مي كند. در اين دستگاه دو كيت الكتريكي، ترانس و چهار باطري ۹ ولتي به كار رفته است. ترانس مبدل، ولتاژ اين باتري ها را تا ۱۵۰ ولت با آمپر پايين افزايش خواهد داد. براي طراحي اين دستگاه ۱۱۰ هزار ريال هزينه كردم.»
اين هم از يك اختراع كه شده بلاي جان متهمان و خلافكاران. فقط اميدواريم هزينه توليد انبوه اين دستبند دراختيار اين دانش آموز خلاق قرار گيرد و از او به اندازه كافي حمايت شود تا در آينده او و امثال او به سمت چنين كارهايي بيشتر تمايل نشان دهند.

خارجي
وام دانشجويان چيني
014862.jpg
كمتر دانشجويي بوده است كه در دوران دانشجويي وام دانشجويي دريافت نكرده باشد. خودمانيم گرفتن وام دانشجويي و خرج كردن آن خيلي لذتبخش است اما دريغا كه اين مبلغ آنقدر نيست كه بتوان روي آن حساب ويژه اي باز كرد.
وام دانشجويي البته فقط به دانشگاه هاي ما محدود نمي شود. دولت چين تصميم گرفته است تا ميزان وام دانشجويان چيني را افزايش دهد.
دولت چين به بانك هاي اين كشور دستور داد ميزان وام دانشجويان فقير را افزايش دهند.
البته در كشور ما تفكيكي ميان دانشجويان فقير و غني وجود ندارد و مسوولان كشور بنا را گذاشته اند بر اينكه همه دانشجويان فقير هستند.
دولت چين اما براي اينكه نشان دهد مساله پرداخت وام دانشجويي شوخي نيست، بانك هاي اين كشور را تهديد كرده است در صورت اجرا نكردن اين دستور با آنها برخورد مي شود. برخي از بانك هاي چيني اخيرا به دليل ناتواني دانشجويان در بازپرداخت وام از اعطاي آن به ساير دانشجويان خودداري كردند. البته دولت چين نيمي از سود وام اعطايي به دانشجويان را پرداخت مي كند. شماري از فارغ التحصيلان به علت پيدا نكردن كار، از بازپرداخت وام عاجز ماندند. دولت چين سال پيش در پي  افزايش هزينه هاي تحصيل، وام هايي را براي پرداخت به دانشجويان در نظر گرفته است.

حمل و نقل
جابجايي زائران با اتوبوس
014865.jpg
موضوع اين است كه رفتن و برگشتن به مشهد هم هميشه راحت نيست، چون امكان دارد نه بليت هواپيما گيرتان بيايد و نه بليت قطار. آن وقت است كه در گرماي نفس گير تابستان كارتان به اتوبوس مي افتد. در اين صورت معلوم نيست كه با زهم هوس سفركردن به سرتان مي زند يا نه! جمشيد عليپور مديركل پايانه هاي حمل و نقل استان خراسان در اين باره مي گويد: «۲هزار و ۵۰۰ دستگاه اتوبوس جابجايي مسافران و زائران شهر مشهد را در پايان تعطيلات تابستاني امسال برعهده دارند. درصورت نياز، ۵۰۰ دستگاه ديگر نيز براي جابجايي مسافران و زائران به تعداد فوق اضافه مي شود. پيش بيني مي شود حدود يك ميليون و ۵۰۰ هزار زائر و مسافر در شهريورماه امسال وارد شهر مشهد مي شوند. در شهريورماه سال گذشته يك ميليون و ۳۰۰ هزار مسافر و زائر وارد مشهد شدند. چنانچه مسافران از رانندگان گلايه داشته باشند، مي توانند نام شركتي را كه از آن بليت تهيه كردند به پايانه مسافربري اعلام كنند. ضمنا پليس راه هم درصورت شكايت مسافران با رانندگان متخلف برخورد مي كند.» پس سعي كنيد تا مي توانيد از چند ماه قبل برويد دنبال بليت قطار و اگر احيانا پولتان رسيد، بليت هواپيما. انصافا اتوبوس سواري و مسافرت با آن سخت است. حال مي خواهد اين اتوبوس مدل «كنكورد» باشد يا هر چيز ديگري. چند ساعت نشستن يكجا روي يك صندلي و تكان نخوردن اصلا و ابدا كار راحتي نيست چه برسد به اينكه مثلا فاصله تهران تا مشهد چيزي در حدود ۱۴ ساعت است و اين زمان كمتر شما را از حالت استانداردش خارج مي كند.

مردم
عاقبت خودروهاي فرسوده
014868.jpg
مدت هاست موضوع تعويض خودروهاي فرسوده مطرح شده است، اما ما بالاخره نفهميديم ماجرا به كجا كشيده شد.
ايران خودرو و سايپا كه مجري طرح تعويض خودروهاي فرسوده هستند، آنجور كه بايد و شايد به وعده هاي خود درمورد تعويض خودرو پايبند نيستند.
مثلا افرادي كه پروانه كسب يا شغل دولتي ندارند مشمول طرح تعويض خودروي فرسوده نمي شوند.
ازطرفي راهنمايي و رانندگي نيز گفته است از اول آذرماه جمع آوري خودروهاي فرسوده آغاز مي شود.
فراموش نكنيم اكثر اين خودروهاي فرسوده دست افرادي است كه شغل اصلي آنها رانندگي است درحاليكه نه فيش حقوقي دارند و نه پروانه كسب و از سوي ديگر نياز آنها به ماشين بيش از هر قشر ديگري است، چون محل كسب درآمد محسوب مي شود. پس بايد فكري به حال اين افراد كرد.
طوقاني، كه خود راننده يك شركت است، در اين مورد گفت: ماشين من مدل ۵۰ است. از طرف ايران خودرو اعلام شد كه بايد از سند آن يك سال بگذرد تا مشمول طرح تعويض خودرو شوم، اما حالا كه يك سال گذشته است مي گويند چون من فيش حقوقي يا پروانه كسب ندارم مشمول طرح تعويض خودرو نمي شوم. حالا شما بگوييد درصورتي كه قرار باشد خودروهاي فرسوده جمع آوري شود امثال من چه كار بايد بكنند؟

آموزش
كارشناسي ارشد جهاد دانشگاهي راه افتاد
014871.jpg
اسمش دانشگاه است، اما نه از جنس آزاد، ولي مي  گويند - آنهايي كه در اين دانشگاه درس مي خوانند - هزينه اش اگر بيشتر از دانشگاه آزاد نباشد، كمتر نيست.
حميدي رئيس موسسه آموزش عالي جهاد دانشگاهي مي گويد: «آموزش عالي جهاد دانشگاهي به همراه واحدهاي مستقل و شعبه هاي تحت پوشش خود در ۳۰ رشته دانشجو مي پذيرد كه ۱۷ رشته در مقطع كارشناسي و ۲۳رشته در مقطع كارداني خواهد بود. هم اكنون ۶ هزار و ۶۰۰ دانشجو تحت پوشش موسسه آموزش عالي جهاد دانشگاهي به تحصيل مشغول هستند. ۳ هزار و ۸۰۰ دانشجو در گروه هاي هنر،علوم پايه، انساني و فني و مهندسي فارغ التحصيل شدند.»
در ضمن اگر تا الان فكر مي كرديد كه جهاد دانشگاهي، كارشناسي ارشد ندارد، از حالا به بعد بدانيد اين مقطع تحصيلي نيز در اين دانشگاه تاسيس شده است. حميدي در اين باره مي گويد: «اين برنامه در قالب مصوبه هيات امناي موسسه براي تصويب در شوراي گسترش وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري به اين شورا ارسال شده است. در صورت موافقت شورا در نخستين مرحله، رشته هاي كارشناسي ارشد مديريت فرهنگي و مديريت پژوهش در تهران راه اندازي خواهد شد.» البته اگر شما جزو آن دسته داوطلباني باشيد كه كارتان به اين دانشگاه ها مي افتد بايد شهريه قابل توجهي بپردازيد ولي اگر به اصطلاح جيبتان پر است، مشكلي نخواهيد داشت.

اعداد اساسي
۱۶۸۶
روزبه روز به حجم خودروهاي اتوبان ها و خيابان هاي تهران افزوده مي شود، بسياري از خودروها تك سرنشين هستند و اگر آدم كمي حساس باشد بعد از چند دقيقه راندن در خيابان ها از چنين وضعي حرص مي خورد؛ اتومبيل شخصي وسيله اي است كه براي كوچكترين امور شخصي به كار گرفته مي شود و وقتي ماشين دارها سوار ماشين هايشان مي شوند، خيابان ها بايد قرق آنها باشد. بگذريم، بارها تكرار كرده ايم كه تا اتوبوس و مترو خدمات مناسب و كافي ندهند، بهانه ماشين دارها جور است.
اما با اين وضع فرهنگ استفاده از خودرو و با اين افزايش تعداد خودروها در تهران آيا چنين روالي ادامه پيدا مي كند؟ معاون مطالعات سازمان حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران مي گويد كه سرعت تردد خودروها در معابر تهران ۱۷ درصد كم شده است، يعني اينكه ديگر اين خيابان ها جواب نمي دهد. اما عدد قابل توجه ديگر، مربوط به مسافت بزرگراه هاي تهران است. در حال حاضر ۲ ميليون و ۸۰۰ هزار خودرو در تهران وجود دارد كه يك ميليون و ۶۰۰ هزار خودروي آن فعال است درحاليكه شهر ظرفيت ۵۰۰ هزار خودرو را دارد. به گفته اسفنديار صديقي، حتي با اين فرض كه سالانه فقط ۳۰۰ هزار خودرو وارد پايتخت شود و سرعت ۲۰ كيلومتر بر ساعت ثابت باشد تا هفت سال ديگر يكهزار و ۶۸۶ كيلومتر بزرگراه ۸ بانده نياز خواهيم داشت. به عبارت ديگر بايد تا سال ۱۳۹۰ سالانه به طور متوسط ۱۹۸ كيلومتر بزرگراه در تهران احداث شود.
روشن است كه يكهزار و ۶۸۶ كيلومتر اتوبان، معادل ۴۹ ميليون متر مربع سطح معبر تا هفت سال ديگر محقق نمي شود. بنابراين يك راه ديگر مي ماند، آن هم اينكه خودروها در پاركينگ خانه ها بماند و فقط براي سفرهاي برون شهري بيرون بيايد. احداث سالي ۱۹۸ كيلومتر اتوبان حتي اگر ازنظر زماني امكانپذير باشد، با تمام بودجه شهرداري محقق نمي شود. بنابراين ميزان خودخواهي شهروندان در استفاده از خودروي شخصي است كه تعيين  كننده مي شود.

مرمت ۶ اثر در ليست شهرداري
014886.jpg
خانه هاي دكتر شريعتي، استاد معين، شهيد بهشتي، شهيد چمران، سپهبد امير احمدي و همچنين برج طغرل در شهر ري شش اثري هستند كه مسووليت نگهداري و ساماندهي آنها درحوزه اختيارات و برنامه هاي شهرداري قرار دارد. شوراي شهر اخيرا طرحي در دست بررسي دارد كه به موجب آن براي مرمت و بهسازي اين شش اثر، اعتباراتي تعلق مي گيرد.
رسول خادم، رئيس كميسيون فرهنگي شوراي اسلامي،  مي گويد: « اين آثار تحت نظارت كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مرمت مي شوند. برنامه هايي براي ساماندهي و توجه بيشتر به بناهاي شاخص تاريخي تهران در نظر گرفته شده كه مرمت اين آثار در دسته اين برنامه هاست.»
بودجه تخصيصي براي مرمت آثار از محل بودجه سال ۸۳ يا ۸۴ شهرداري تامين خواهد شد اما شوراي شهر در اين باره بايد تصميم نهايي را بگيرد. خادم مي گويد: «اقداماتي براي تهيه متمم هاي بودجه سال ۸۳ شهرداري در شوراي شهر در حال انجام شدن است. مي توان اعتبارات اين آثار را نيز در اين متمم ها گنجاند اما اگر تامين اعتبارات از اين محل ميسر نباشد به طور حتم در بودجه سال ۸۴ شهرداري گنجانده خواهد شد.»

بازسازي بقاع متبركه كرج
014889.jpg
مردم كرج، امامزاده محمد، امامزاده طاهر، امامزاده ابراهيم سپهسالار و امامزاده حسن (ع) را خوب مي شناسند. علاوه براين بقاع متبركه ۷ بقعه متبركه ديگر هم در اين شهرستان وجود دارد كه مردم براي نذورات و ساير اعتقادات مذهبي به آنها مراجعه مي كنند.
اداره اوقاف و امور خيريه شهرستان كرج حالا تصميم گرفته است كه اين بقاع متبركه را مرمت كند كه اين امر در پي تهيه طرح مطالعاتي و جامع بازسازي مكان هاي متبركه موجود در اين شهرستان از سال ۸۰ صورت مي گيرد. عليرضا بروجي، رئيس اداره اوقاف كرج مي گويد: «اولويت هاي عمراني ۱۱ بقعه متبركه كرج در طرح، پيش بيني شده و براي ۴ بقعه نيز ۱۵ ميليارد ريال از محل نذورات، هداياي مردم و خيرين هزينه شده است. »
ساخت زائرسرا، فضاهاي فرهنگي، محوطه سازي، احداث شبستان ها، آيينه كاري، كاشيكاري، گنبد و گلدسته ها، هم سطح سازي قبور شهيدان، توسعه فضاي سبز و محل بازي كودكان از جمله فعاليت هاي عمراني صورت گرفته در بقعه هاي متبركه اين شهر است. پس از بازسازي و مرمت بقاع متبركه، طرح توسعه اين مكان هاي مقدس براي اجراي برنامه هاي فرهنگي و مذهبي و رفاه حال زائران آغاز مي شود.

رابطه كولر و سوخت ماشين
014892.jpg
ترافيك تهران هر روز بدتر مي شود. دغدغه هاي حل اين معضل شهري باعث شده است تا بررسي هايي براي حل اين مشكل صورت گيرد.
در جديدترين مطالعات صورت گرفته، استفاده از كولر در راهبندان به عنوان عاملي در افزايش مصرف سوخت عنوان شده است. بررسي هاي اوليه حاكي از آن است كه استفاده از كولر خودرو مي تواند بيش از ۲۰درصد مصرف سوخت خود را افزايش دهد كه اين ميزان در خودروهايي كه توان كمتري دارند بيشتر است.
استفاده بجا و مناسب از تهويه و كولر خودرو مي تواند تا حد زيادي مصرف سوخت را كاهش دهد. به عنوان مثال، استفاده از كولر در سراشيبي نه تنها نقش چنداني در افزايش مصرف سوخت ندارد، بلكه سرعت اضافي و خطرناك خودرو را نيز مي گيرد. گفتني است، تجهيز خودروهاي فرسوده و قديمي به كولر به علت عدم طراحي اوليه، علاوه بر وارد كردن صدمات شديد به موتور خودرو، مصرف سوخت را به طور غيرمتعارفي افزايش مي دهد.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
دخل و خرج
سفر و طبيعت
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  عكاس خانه  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |