دوشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۸۸
آموزش شامپانزه اي
015144.jpg
بسياري از افراد در هنگام عصبانيت به كشيدن سيگار روي مي آورند. اين كار علاوه بر عدم ايجاد آرامش زياد يا احساس سبكي، صدمه زيادي به سيستم تنفسي، عروقي، گوارشي و... مي زند. ديگر همه شما در زمينه مضرات سيگار استاد شده ايد پس بيش از اين، موضوع شكافته نمي شود. اما در باغ وحش ژنگژوي چين شامپانزه اي 13 ساله به نام فيلي! زندگي مي كند. اين شامپانزه عاشق همنوع نر خود شد كه 15 سال از او بزرگتر بود. خب عاقبت ازدواج هاي با فاصله سني زياد هم كه مشخص است. آن دو از هم جدا شدند و فيلي به شدت افسرده شد. او در گذشته اداي بازديدكنندگاني را كه سيگار مي كشيدند در مي آورد اما ظاهرا پس از اين ضربه روحي به كشيدن سيگار معتاد شده است. به نظر مي رسد براي مبارزه با اين بلاي خانمان سوز در سطح جهان، علاوه بر آموزش مردمي به آموزش شامپانزه اي هم نياز باشد.

جنجال بليتي كه دزديده شد
015146.jpg
خوش شانسي و بدشانسي مفاهيمي است كه بسياري ازمردم آنها را مصلحت گونه به كار مي گيرند. به داستان زير توجه كنيد:
پسري۱۵ ساله از يك بقالي در اورنسكولدسويك (شهري درشمال شرق سوئد) يك بليت بخت آزمايي به سرقت برد. وقتي پسرك به خانه رسيد و روي بليت را تراشيد، متوجه شد كه كارت او همان تركيب ايده آل را براي بردن جايزه يك ميليون دلاري داراست. پاتريك نايگرن مدير فروشگاه توانست پس از بازبيني نوار دوربين مداربسته مغازه اش ، هويت پسر را شناسايي كند. او به خانه پسرك رفت و بليت بخت آزمايي را پس گرفت. سپس پا تريك به پليس مراجعه كرد و همه چيز را شرح داد. او با وكيلي تماس گرفت تا به او كمك كند مبلغ جايزه را براي خودش بردارد. جالب اينجاست كه شركت فروشنده اوراق هم كه ديد اوضاع بدين منوال است از خدا خواسته اعلام كرد كه نه مغازه دار صاحب جايزه يك ميليون دلاري است و نه پسرك. توجيه آنها چنين بود كه براساس قانون تا زماني كه برگه ها ازمغازه خريداري نشده است، مالكيت آنها در دست شركت بخت آزمايي است. در اين مورد خاص هم چون كسي اين بليت را از مغازه نخريده است، جايزه براي شركت محفوظ است. نكته جالب اينجاست كه احتمال برنده شدن اين جايزه يك به 3 ميليون است، يعني از بين هر 3 ميليون برگه تنها يكي داراي جواب درست است. حال تصور كنيد كه احتمال دزديده شدن اين بليت چقدر كمتر است و با تمام اينها پسرك آنقدر خوش شانس بود كه اين برگه را بر دارد و آنقدر بد شانس بود كه آن را نخرد.

كوبي پوزش خواست
015148.jpg
امروز عدالت به شدت مخدوش شده است و تمام صدمات حاصل از آن متوجه شير زن جواني شده كه عميقا ضربه خورده است. اين قسمتي از حرف هاي وكيل زني 20 ساله است كه يكسال قبل توسط كوبي برايان مورد سوء استفاده قرار گرفته است. كوبي، بسكتباليستي 26 ساله است كه افتخارات زيادي را در تيم لس آنجلس ليكرز به خود اختصاص داده است. او تابستان پارسال سه روز براي تعطيلات به منطقه ويل رفته و در هتلي اقامت گزيده بود كه اين زن جوان در آنجا كار مي كرد. در صورت اثبات گناهكاري كوبي، او به پرداخت 750 هزاردلار جريمه و تحمل۲۰ سال حبس محكوم مي شد، اما كوبي با اقدامي هوشيارانه در نامه اي از اين زن معذرت خواهي كرد. زن جوان هم كه بسيار تحت فشار رسانه ها بود و دوبار هم به مرگ تهديد شده بود، تصميم گرفت با كوبي مصالحه كند و در دادگاه حضور پيدا نكند.

بشقاب پرنده اسباب بازي
شهر را به هم ريخت
015150.jpg
رويت بشقاب هاي پرنده در آسمان از موضوعاتي است كه هر از چند گاهي توجه رسانه ها را به خود جلب مي كند. زاچ استن فيلد، پسر 16 ساله اي اهل جكسون شهري در جنوب شرقي ايالت ميسوري است كه روزي متوجه پرواز بشقاب پرنده اي بر فراز خانه اش شد. او بلافاصله دوربين فيلمبرداري خود را برداشت و از اين شيء عجيب تصويربرداري كرد.
فرداي آن روز اين خبر مطلب اول روزنامه ساوت ايست ميسورين شد و جنجالي را در شهر جكسون به پا كرد. وقتي ادوارد مور اين خبر را خواند به شدت بهت زده شد، زيرا او روز گذشته به همراه همسرش چري در اردوي تفريحي كودكان كه توسط كليساي شهر برگزار مي شد، شركت كرده بود و براي سرگرمي بچه ها، بشقاب پرنده اسباب بازي اي را به هوا پرتاب كرد. اين مدل از بشقاب پرنده ها با گاز هليوم پر مي شود تا با استفاده از فشار گاز، وسيله به چرخش درآمده و پرواز كند. ادوارد كه مي خواست بچه ها را حسابي خوشحالي كند مقداري اضافي از گاز هليوم به بشقاب پرنده تزريق كرد كه باعث شد اين اسباب بازي بسيار بيشتر از آنچه تصورش مي رفت پرواز كند و توسط مردم شهر با مشابه واقعي اش اشتباه گرفته شود. خلاصه پس از گذشت 4 روز از نگراني مردم شهر جكسون مشخص شد تمام اخبار در مورد شيء پرنده اشتباه بوده است، اين شهر مثل قبل امن و امان است.

خبرسازي فرمول جديد ندارد
دنياي عادي عادي عادي 
015152.jpg
نادر شاكرين- زماني در دوره هاي آموزش خبرنگاري، مثالي مشهود بود: سگي كه يك مرد را گاز مي گيرد، خبر خوبي نيست ولي مردي كه يك سگ را گاز مي گيرد، موضوع خوبي است. اما اكنون با پيشرفت وسايل ارتباطي در زندگي بشر، آنقدر خبرهاي عجيب و غريب مي شنويد كه ديگر بسياري از موضوعاتي كه در گذشته روزنامه نگاران به دنبال شكارش بودند، بي اهميت شده اند. خالي از لطف نيست كه به برخي از اخباري كه زماني بسيار پرطرفدار بوده اند ولي اكنون تنها براي پركردن صفحات روزنامه ها به كار مي روند نگاهي بيندازيم.
۱- بسته اي كه مشكوك به بمبگذاري بود، خالي بود.
۲- دزدي برگه هاي شناسايي خود را در محل ارتكاب به جرم باقي گذاشت.
۳- گفت وگوي صلح به نزاعي خونين انجاميد.
۴- سارقي در حين فرار، سوار بر ماشين پليس شد.
۵- نامزد انتخاباتي كه قبل ها فوت كرده بود، برنده شد.
۶- مردي در مراسم ختم خود شركت كرد.
۷- شكارچيان يكديگر را هدف قرار دادند.
۸- مسوول موسسه كفن و دفن به اشتباه جنازه ها را تدفين كرد.
۹- معتادي به خاطر جنس نامرغوب به پليس شكايت كرد.
۱۰- كارشناسي در حال آموزش مسايل ايمني يك تفنگ، خود را هدف قرار داد.
۱۱- گرم شدن جهان به خاطر گاز متان توليد شده توسط حيوانات.
۱۲- سارقي در لوله شومينه گير افتاد.
۱۳- خلافكاري در صحنه جرم خوابش برد.
۱۴- خانواده اي فرزندش را در استراحتگاه جاده اي جا گذاشت.
۱۵- فردي كه براي گرفتن گواهينامه رانندگي امتحان مي داد با ايستگاه راهنمايي و رانندگي تصادف كرد.
۱۶- آتشي به خاطر كشيدن سيگار در كنار دستگاه توليد اكسيژن آغاز شد.
۱۷- دزدان بنزين براي تشخيص عمق مخزن از فندك استفاده كردند.
۱۸- آتش نشاني كه تمايل زيادي به آتش افروزي داشت.
۱۹- انتخابات محلي در نهايت با پرتاب سكه به پايان رسيد.
۲۰- مردان ژاپني به خاطر كار زياد خودكشي مي كنند.
۲۱- راننده خشمگين با اتومبيلش به درون مغازه رفت.
۲۲- دزدي كه براي فرار، از تاكسي و اتوبوس شهرداري استفاده مي كند.
۲۳- به علت بي توجهي، سگي با تفنگ صاحبش را كشت.
۲۴- قوانين كنترل سلاح در مدارس، زيبا و بدون كاربرد.
۲۵- فيلمبرداران آماتور، در اتاق هاي خواب دوربين مخفي نصب مي كردند.
۲۶- سارق اتومبيلي كه رانندگي بلد نبود.
۲۷- خلافكاري كه از دست پليس در مي رفت، به رودخانه پريد و خفه شد.
۲۸- شوهري به دنبال همسرش رفت، با وجود اينكه زن قصد جانش را كرده بود.
۲۹- قاضي، نوجواني را به گوش كردن به موسيقي سنتي و كلاسيك محكوم كرد.
۳۰- راننده اي كه با مردي تصادف كرد، در حاليكه جنازه مرد به شيشه جلو چسبيده بود از محل گريخت.
۳۱- سارقي جا پايش را در برف تا دم در خانه باقي گذاشت.
۳۲- يك ژاپني براي كارفرماي سابقش مزاحمت تلفني ايجاد كرد.
۳۳- خلافكاري، چك دزديده شده را در همان شعبه اي به حساب خواباند كه صاحب آن در آنجا كار مي كرد.
۳۴- موتورسوار كهنسالي يك خروجي را اشتباه پيچيد و براي روزها گم شد.
۳۵- در اوج گرما، مادري فرزندش را در ماشين تنها گذاشت.
۳۶- مردي براي فرار از پليس سوار بر ماشيني شد كه تنها 15 كيلومتر در ساعت سرعت داشت.
۳۷- تركيب ژن ژله ماهي با حيوانات ديگر براي ايجاد گونه هاي درخشان.
۳۸- فردي كه با ماشين پليس قلابي خودروها را متوقف مي كرد يك پليس واقعي را نگه داشت.
۳۹- پدري فرزند خردسالش را براي چند روز در خانه رها كرد.
مطمئنا اگر هر روز به صفحات حوادث سري بزنيد بسياري از مطالب بالا را خواهيد ديد. زندگي است ديگر، چه مي شود كرد!

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
مهمانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  مهمانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |