سه شنبه ۱۷ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۸۹
زيبـاشـهر
Front Page

هنر، سينما و معماري
درباره فيلم يك ديوانگي سازنده، مستندي در مورد معماري فرانك گري
015200.jpg
نينا شاهرخي 
در سال 1986 كه فرانك گري(Frank Gehry( مسووليت طراحي خانه پيتر لويز(Peter Lewis( را در كلولند(Cleveland( پذيرفت، وجودش همچنان نقطه روشني در زمينه در حال رشد معماريآزمايشي آمريكايي بود.
طراحي خانه هاي عجيب و غريب براي كارفرمايان ثروتمند تنها نقطه اتكا براي تمرينات گري بود، روشي نه چندان اخلاقي براي بال و پر دادن به ايده هاي هنري اش! پروژه، 9 سال متوقف شد، خانه حومه شهري با هزينه۵ ميليون دلاري، با شور و شوق مهار نشدني كارفرمابه پيش مي رفت. تلاش هاي 9 ساله گري در تسريع پروژه، استعداد باارزش او را به ديدي هنرمندانه و مبتكرانه تبديل كرد.
مستند يك ديوانگي سازنده، سير تكامل طرح خانه لويز را در حين جست وجوي دگر ديسي شگفتآور كارهاي اين هنرمند شرح مي دهد. از سوي ديگر فيلم راه پر پيچ و خمي را در مورد دو مرد متفاوت به تصوير مي كشد، مرداني كه مانند دو بيگانه با مشاركت اجباري شروع كردند و در انتها دو دوست و همكار شدند!
يك ديوانگي سازنده، مستند 1 ساعته به كارگرداني تام بالTom Ball((و برايان نف (Brian Neff( و به نويسندگي جفري كيپ نيس(Jeffery Kipnis( يكي از چندين فيلم مستند زنده معماري است كه سال گذشته در موزه هنرهاي مدرن روي پرده رفت.
كيپ نيس كه مطمئنا ماجراجو ترين متصدي معماري در آمريكاست، ادعا مي كند كه خانه لويز محل پرورش فرم هاي خمي ده از روي خواسته هاي نفساني است كه گري در افكار عمومي بعد از اتمام پروژه موزه گوگنهايم بيلبايو اسپانيا در سال 1997 در افكار عمومي جا انداخته است.
هربرت ماس چمپ(Herbert Muschamp( در نيويورك تايمز مي نويسد: من اعتقادي مبني بر صحت اين قضيه ندارم. سياليت پيش از اين وارد فرهنگ واژگان آقاي گري شده بود، در واقع زماني كه او طرح هاي چراغش را كه بر اساس مدل ماهي و مار طراحي شده بود در اوايل دهه 80 به نمايش گذاشت، در يك ديوانگي سازنده، اولين فيلمش، آقاي كيپ نيس مسايل مهمتري از شجره نامه فرم ها را فاش مي كند. او تولد ايده طرح را به تصوير مي كشد كه آقاي گري را به سمت موقعيت رهبري در حرفه اش، راهنمايي كرده است.
يك ديوانگي سازنده، سير تكامل 10ساله پروژه ساخته نشده خانه پيتر لوئيس را محور قرار داده است! فيلم تغيير شكل خارق العاده كارهاي معمار كه در طول زمان پروژه اتفاق افتاده است را تعقيب مي كند و بر معناي هنري و مفهوم فرهنگي ايده هاي طراحي كه از خانه لويز سرچشمه گرفته است تمركز مي كند.
فيلم قصد نشان دادن اينكه اثري داهيانه را مي سازد ندارد.آقاي كيپ نيس به شدت بر استعاره وشباهت تكيه مي كند: موج هاي اقيانوس ، پرندگان در حال پرواز و وراي همه اينها، موسيقي كلاسيك.
اين فيلم به ما آقاي گري و گروه كوچكي از حاميان او (از جمله آقاي كيپ نيس ( را نشان مي دهد كه احساس مي كنند راه آنها در ادامه آنچه اولريخ بك (Ulrich Beck(، جامعه شناس آلماني،مدرنيته دوم نام نهاده بوده است. اين مفهوم ، سرشار از اميد به رهايي از تباهي غير قطعي است.

درآمدي بر حفظ ميراث معماري
ميراث معماري ما نمايانگر تلقي گذشتگان ما و تبلور فلسفه و عملكرد آنان در طول تاريخ است. در عصر حاضر، اين بناها، تنها آثاري هستند كه فضا و شكل اين تلقيات را بيان مي كنند
015202.jpg
سيد عليرضا قهاري 
هم اكنون نياز به يك برنامه جامع و استراتژي كلان به حفظ ميراث معماري كشور احساس مي شود. اگر بخواهيم بقاي آنچه برجاي مانده را تضمين كنيم، معرفي و اجراي اين برنامه بسيار ضروري است 
گنجينه هاي هنر معماري، به جاي مانده از قرون و اعصار، از چنان اعتبار و حيثيتي برخوردارند كه توجه و حفاظت از آنها به طور مستمر از اهداف مهم مراكز فرهنگي در سراسر جهان بوده است. اميد مي رود در كشور ما نيز با داشتن سابقه تاريخي ممتد (و دراختيار داشتن بسياري از اين گنجينه ها( به ارزش واقعي آن توجه شده و ميراثي را كه نبوغ نسل هاي پيشين را به نمايش مي گذارد، پاس بداريم. اگرچه حفظ ميراث يك تمدن، كاري آسان نيست ولي اگر بخواهيم هويت خود را حفظ كنيم و از آن به عنوان پلي به سوي آينده بهره مند شويم، چنين امري بس ضروري است.

ميراث معماري ما نمايانگر تلقي گذشتگان ما و تبلور فلسفه و عملكرد آنان در طول تاريخ است. در عصر حاضر، اين بناها، تنها آثاري هستند كه فضا و شكل اين تلقيات را بيان مي كنند. بسياري از آثار معماري، حتي آنانكه قابل بهره برداري نيستند، از آنجايي كه تاريخ گذشته را با خود به همراه دارند، داراي ارزش اند. اين مكان ها يادگار حكومت ها و مردمي هستند كه قرن ها پس از محو ايشان حضور داشته و اين حضور به پايان سرنوشت آنان محدود نشده است. در ايران بيش از چند دهه نيست كه علاقه به شناخت فرهنگ پيشينيان گسترش يافته و با توجه به معماري و بناهاي تاريخي، شكل سازمان يافته به خود گرفته است. به نظر مي رسد دولت ها از ارزش آثار معماري باقيمانده آگاه شده و توجه دارند كه ازبين رفتن آنها فقدان غيرقابل جبران نه تنها براي خود كه براي همه بشريت خواهد بود.
ميراث معماري، به طور پيوسته و رو به تزايدي در معرض خطرات ناشي از بي توجهي ها، تخريب هاي عمدي (به منظور يافتن گنج يا مرمت ناشيانه يا احداث بناي جديد و...(، فرسايش و تاثير عوامل جوي و انواع آلودگي هاي محيطي قرار دارد. حتي گردشگري و بازديد مردم وقتي به طور اصولي نباشد، موجب تشديد تخريب اين آثار مي شود. به همين دليل حفظ آنها نياز به آگاهي و مشاركت فعالانه همگي داشته و محدود به بخش يا افرادي خاص نمي شود.
آثار معماري كه در گوشه و كنار كشور، امروزه مورد شناسايي قرار مي گيرند، تنها گنجينه هايي نيستند كه شايسته حفاظت اند، بلكه بسيارند ابنيه اي كه اگرچه با مفاد آئين نامه هاي ميراث فرهنگي مطابقت ندارند، ولي در زمان و مكان خود بخشي از تاريخ به شمار رفته و الگو و سبك معماري عصر خود را بيان مي دارند و با تفسير و بررسي آنها، گوشه هاي ناشناخته از تاريخ، روشن تر مي شود. حفاظت از اين آثار كه اگر مورد شناسايي و توجه قرار نگيرند، دراثر جبر تحولات محو مي شوند نه تنها به عنوان يادگارهاي باارزش تاريخي ضرورت دارد، بلكه براي سنجش و درك هويت يك ملت واجب است. با ارايه تعريف جديدي از مفهوم ميراث كه دربرگيرنده مفاهيم فراگير و تازه تري از تاريخ و فرهنگ است.شناخت و معرفي اين آثار مي تواند در ابعاد وسيع تري تاثيرگذار باشد. يك گنجينه فرهنگي ممكن است ساختماني كوچك يا دورافتاده يا عمارتي در حد بناهاي باشكوه و فاخر تخت  جمشيد باشد. همه اينها تعلق به تاريخ و ميراث معماري ما دارند. ابنيه مخروبه روستاي خرانق (يزد( به همان ميزان به شناخت تاريخي دوره اي از زندگي مردم ما كمك مي كنند كه بناي كاخي برجاي مانده از دوره صفويه. شناسايي و حفاظت از ميراث معماري در گرو همكاري و همراهي جامعه است و نمي تواند محدود به وظايف يك سازمان باشد. بايد اقداماتي صورت گيرد كه علاقه و توجه مردم به تاريخ و دستاوردهاي مادي آن قوت گيرد و اين مقوله با ارزش در نيازهاي روزمرگي گم نشود.
هم اكنون نياز به يك برنامه جامع و استراتژي كلان به حفظ ميراث معماري كشور احساس مي شود. اگر بخواهيم بقاي آنچه برجاي مانده را تضمين كنيم، معرفي و اجراي اين برنامه بسيار ضروري است.
درك مسوولانه از تاريخ و فرهنگ و نيز تجزيه و تحليل پويا و مستمر، مسووليت هاي متوليان ميراث را افزايش خواهد داد. اما جز اين نمي توان به آينده اي روشن و موفقيت در حفظ آنچه داريم اميدوار بود. يك برنامه جامع بلندمدت در كنار برنامه ها و اقدامات حفاظتي مقطعي مي تواند همبستگي و تداوم امر حفاظت را شكل دهد. تدوين اين برنامه نياز به ايجاد نگرشي نو نسبت به حفظ ميراث معماري و انديشه معماران در طول تاريخ دارد و براي تحقق اين امر از يك طرف مي بايست پيوندي صميمانه ميان هنرشناسان، معماران، صاحب نظران علوم انساني و پژوهشگران تاريخ پديد آيد و از طرف ديگر عامه مردم را با آموزشي فراگير به حفظ هويت فرهنگي خود علاقه مند كرد. امروزه به حفاظت از بناهاي تاريخي به عنوان امري انتزاعي و جدا از نيازهاي روزمره زندگي نگاه مي شود و توجه جامعه به اين مقوله اگر هم وجود داشته باشد، در مراحل و اولويت هاي بعدي و غيرضروري زندگي است. به همين دليل است كه اين يادگارهاي پرارزش و بي همتا اگر در معرض انهدام هم قرار گيرند، تنها افسوس كساني را برمي انگيزد كه بر ارزش اين آثار واقف اند و معمولا با سكوت افكار عمومي روبه رو مي شود. تا زماني كه حفاظت از ميراث معماري از محدوده امري حرفه اي و تخصصي (به معناي عام( بيرون نيايد و با مردم عادي درباره آن گفت وگو نشود، اين امكان كه بتواند جايگاه شايسته خود را بيابد بسيار ضعيف است. براي اين كار نخست بايد حساسيت و سپس همبستگي جوانان كه اكثريت نسل امروزي را تشكيل مي دهند برانگيخت و سپس ساير آحاد جامعه را با مفاهيم و ارزش هاي آن آشنا كرد. در اين راه وسايل ارتباط جمعي و رسانه ها بهترين نقش را مي توانند برعهده گيرند.
تجديدنظر در نگرش و تاكيد بر مسايل فرهنگي، به ويژه در حوزه ميراث معماري در محيط هاي آموزشي و دانشگاهي امري ضروري است. معماران ما و نيز محافل آموزشي داراي شناختي محدود و سطحي از اين مقوله اند و زماني كه موضوع پرداختن به آن مطرح مي شود، به صورتي گذرا و غيرعلمي و حتي بدون بررسي تاريخي از كنار آن مي گذرند.
دو ضرورت مبرم وجود دارد، يكي لزوم تجزيه و تحليل مجدد تاريخ معماري ايران است كه كار دانشوران و روشنفكران در زمينه ذات شناسي معماري، تاريخ شناسي و جامعه شناسي تاريخي است و ديگري ضرورت دستيابي به ديد متفاوتي نسبت به حفاظت است. پيدايش ديدي جديد نسبت به تاريخ و به ويژه تاريخ معماري ايران، لاجرم پيامدهاي عمده در تمام زمينه ها، ازجمله آينده معماري خواهد داشت.
ضرورت هاي عمده را مي توان اين گونه بيان كرد:
۱. اتخاذ استراتژي كلان و تهيه طرح جامع و بلندمدت براي حفاظت از آثار معماري به نحوي كه كليه ابعاد تاثيرگذار در امر ميراث را دربرگيرد. اجراي اين طرح ضرورتا نياز به آموزش همگاني و بسيج فعالانه نيروهاي مردمي دارد، اما در وهله نخست چنين برنامه اي مي بايست از محدوده هاي زماني فعلي فراتر رفته و نگرشي جامع در قالب برنامه هاي درازمدت به حفظ ميراث داشته باشد.
۲. بررسي و تجديدنظر در آئين نامه ها و قوانين حفاظت ابنيه معماري. در اين زمينه مي توان از صاحب نظران خواست تا تعريف جديدي از ميراث معماري ارايه كنند كه مي بايست مورد حفاظت قرار گيرند، به ويژه حفاظت از ابنيه و مجموعه هايي كه در حال حاضر خارج از آئين نامه هاي ميراث فرهنگي قرار دارند، اما هركدام به نحوي بيانگر تاريخ و الگوي ساخت در زمان خود هستند.
۳. ايجاد كميته هاي مشترك منطقه اي به منظور همكاري در سطح منطقه براي حفاظت از ميراث معماري بين كشورهايي كه داراي فرهنگ، باورها و تكنيك هاي معماري مشترك در دوره هاي مختلف تاريخي بوده اند، تا بتوان از آنچه به عنوان ميراث مشترك فرهنگي ياد مي شود، حفاظت كرد. جغرافياي تاريخ ما، منطقه وسيعي از جهان امروز را دربر مي گيرد و آنچه از اين معماري، در كشورهاي مختلف برجاي مانده، تعلق به تاريخ معماري ما دارد.
۴. انتشار اطلاعات درباره ميراث معماري در رسانه ها به نحوي كه نگرش در حفاظت را تقويت كند. اين كار همراه با آموزش همگاني در ميان نوجوانان و جوانان و تشكيل نهادهاي مدني، كميسيون هاي محلي و ناحيه اي ميراث (متشكل از متوليان ميراث فرهنگي، شوراهاي محلي و مراكز آموزشي و فرهنگي( به نوعي مشاركت همگاني در امر حفاظت از آثار معماري خواهد انجاميد.
۵. ايجاد صندوق حمايت از ابنيه تاريخي و تخصيص بودجه لازم براي پيشگيري از ويراني آن، (اعم از آثاري كه تحت پوشش سازمان ميراث فرهنگي قرار دارند يا ندارند(. اين صندوق از محل كمك هاي مردمي، سازمان هاي غيردولتي، بخش خصوصي، بانك ها و نيز تخصيص اجباري درصدي از درآمد شهرداري ها و اوراق مشاركت ملي تامين خواهد شد.

منشور توسعه پايدار
015192.jpg
فردا چهارشنبه 18 شهريور ماه، كارگاهي تحت عنوان كارگاه تخصصي تدوين مي شود توسعه پايدار بم در محل وزارت مسكن و شهرسازي برگزار مي كند؛ اين كار گاه در دو نشست به ترتيب به مفاهيم پايداري و تجربيات جهاني در زمينه پايداري محيط زيست و عوامل كالبدي و اقتصادي و تحليلي از توسعه پايدار و ساختار پايداري اجتماعي و فرهنگي و روانشناختي بم خواهد پرداخت.
انتظار مي  رود اين نشست حايز نتايجي بسيار پربار پيرامون مبحثي نسبتا نو در توسعه شهر ها و به خصوص شهر بم باشد. شخصيت هايي نام آشنا در حوزه شهر سازي، برنامه ريزي شهري و طراحي شهري چون دكتر بهزاد فر، دكتر محرم نژاد، دكتر كياني، دكتر مثنوي، دكتر شادي طلب و ... از اعضاي نشست هاي فردا خواهند بود.

پيزا فرو نمي ريزد
015198.jpg
از زماني كه برج پيزا از محور عمودي منحرف شد به نوعي به عنوان سمبل كشور ايتاليا در آمد ولي اين همه ماجرا نبود؛ كج شدن اين برج در طول 800 سال گذشته همواره نگراني هايي را از خطر فرو ريختن آن به دنبال داشته است....
كارشناسان مرمت در ايتاليا مي گويند كه توانسته اند 300 سال ديگر به عمر برج كج پيزا (Pizza( اضافه كنند.
رئيس كميته حفاظت از برج پيزا ميكله جاميولكوفسكي در اين مورد مي گويد: روند دايمي كج شدن اين برج فعلا متوقف شده و از سپتامبر 2003 تا كنون هيچ حركتي نداشته است. در حال حاضر اين ساختمان به اندازه نيم درجه نيز به وضعيت قايم نزديك تر شده و براي اولين بار پس از گذشت هشت قرن به وضعيتي پايدار و ثابت رسيده است....

مسابقه معماري بم
015204.jpg
مسابقه طراحي ساختمان شهرداري، شوراي شهر و تالار شهر بم در حالي در هفته گذشته به كار دريافت آثار پايان داد كه هرگز پاسخي از سوي برگزاركنندگان آن به سوال متخصصان پيرامون جزئيات برنامه فيزيكي و طراحي مورد درخواست و تناقض هاي موجود در شرح اين رقابت داده نشد. دكتر عباس اسماعيلي، رياست شوراي شهر بم، ضمن تاييد مسايل موجود در اين رقابت چنين اطمينان دادند كه: ...نهايتا تصميم گيرنده اصلي ما هستيم، اگر به تشخيص كارشناسان شوراي شهر و شهرداري طرح هاي ارايه شده در حد و اندازه هاي هويت شهر بم و جايگاه آن به عنوان يك شهر ثبت شده جهاني نباشد، ما وظيفه داريم كه عقلاني عمل كرده، يا مسابقه را تجديد كنيم يا اينكه با تصميم مقتضي بهترين كار را براي ساخته شدن آنچه كه براي شهر بم مناسب است انجام دهيم....

كنگره دانشجويان معماري
015196.jpg
چهارمين كنگره دانشجويان معماري و شهرسازي كشور، كه مقرر بود بعد از چند بار به تعويق افتادن، شهريورماه امسال در قزوين و توسط دانشگاه آزاد قزوين صورت گيرد اين ماه نيز برگزار نخواهد شد؛ نخستين كنگره دانشجويان معماري و شهرسازي كشور، سال 76 در اصفهان برگزار شد و تاكنون به ترتيب در سال اين همايش دانشجويي بوده اند. حسين سلطانزاده رياست دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه آزاد اسلامي قزوين كه خود پژوهشگري صاحب نام در عرصه معماري و شهر سازي و صاحب ده ها عنوان كتاب و مقاله در اين حوزه بوده، مبدع روش هايي بديع در وادي آموزش معماري است، انتظار مي رود در مقام رياست دانشكده برگزار كننده چهارمين كنگره دانشجويان معماري و شهرسازي ايران، قبول مسووليت كرده بيش از اين دانشجويان و پژوهشگران جوان را در انتظار نگذارند.

يادداشت
آموزش؛ چالش اساسي در توسعه معماري 
معماري را به جرات مي  توان مرتبط ترين هنر با زندگي مردم و تاثيرگذارترين آنهادر جهت بازنمود فرهنگ عامه و الگوهاي ساختاري آن در هر دوره دانست؛ اين همه معماري را در هر دوره از تاريخ ملي هر قوم و ملت و كشور به آيينه تمام نمايي براي انعكاس كليتي قابل بررسي و قضاوت از فرهنگ، تفكر و ناخودآگاه ملي تبديل مي  كند.
در اين بين و علي الخصوص در صد سال اخير آنچه بيش از همه اهميت مي  يابد، تبديل معماري از يك هنر- صنعت با روش آموزش استاد و شاگردي (Workshop( به يك عرصه بارويكرد آموزش مدار است؛ در سه دهه اخير با افزايش روزافزون مراكزي در اين وادي (آموزش معماري( مواجهيم.
در كل مي  توان حساسيت ها و اهميت موجود در حوزه آموزشي معماري را در در ده مورد خلاصه كرد:
۱( رويكردها و غايت ها 2( محتوا 3(روش و برنامه  4( پژوهش 5(مديريت آموزشي۶( استادان و معلمان 7( دانشجويان و دانش پژوهان 8( امكانات آموزشي 9( ارتباط آموزش با جامعه و صنعت كاربردي 10(كارفرمايان و سرمايه گذاران.
در ايران در 3 دهه گذشته تقسيم بندي ها و مرزبندي ها به لحاظ گرايش ها و اهداف در عرصه آموزش معماري به سهولت قابل تشخيص بود، دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران با روش هاي مدرسه بوزارفرانسه شكل گرفته و در حال كار بود و در نتيجه نوع برخوردي ميان- رشته اي با ساير هنرهاي تجسمي برقرار بود، بعضي ديگر از دانشكده ها پيش رويكرد مهندسي يا طراحي و برنامه ريزي شهري و ... داشتند.
مع الاسف آنچه در ادامه رخ داد و علي الخصوص در 30 سال گذشته تاريخ آموزشي معماري در ايران عملا مشهود بود، نوعي اغتشاش و بي  برنامگي در خط مشي، محتوا و اطلاعات و سرفصل هاي آموزشي، عدم تدوين يك روش متحد، ضعف مديريت آموزش و... بود.
نمي  توان انكار كرد كه براي تغيير و بهينه سازي كيفيت آموزش معماري، لازم به نظر مي رسد، بازپردازش تجربه هاي حرفه اي در اين وادي و نيز انتقال و دريافت تجربيات و نظريات موجود از ساير كشورها انجام شود؛ ديگر وقت آن است كه كمي جدي تر به اين معضل پرداخته شود...
پي نوشت: آموزش معماران، سلطانزاده، حسين، دفتر پژوهش هاي فرهنگي، تهران، 1379 .

نگاه منتقد
بم، عرصه اي نو براي آزمايش و خطا!
نقدي بر روش هايي كه توسط نهاد هاي تصميم گير، در بازسازي بم اعمال مي شود ...
بهرام هوشيار يوسفي 
يكبار در زيباشهر در مقاله اي به قلم كمال يوسف پور به مسوولان محترم (به خصوص وزارت مسكن و شهرسازي( متولي بازسازي بم گوشزد كرديم كه، سرعت در بازسازي، خود در مواردي مانع استفاده از فرصت ها شده، مسوولان و برنامه ريزان بايد نهايت تلاش خود را به كار بندند كه اهداف بلندمدت و فرصت هاي توسعه دستخوش اهداف و مسايل كوتاه مدت قرار نگيرند؛ تجربه نشان داده است رعايت مهمترين مولفه هاي يك طراحي اصولي چه به لحاظ تك بنا ها و چه در كليت يك شهر، در اغلب موارد به دليل تسريع در فرآيند بازسازي و عدم مطالعه كافي به دست فراموشي سپرده مي شود. نتيجتا آنچه عملا اتفاق مي افتد عدم لحاظ كردن الگوها و استانداردها و همچنين عدم دقت دراعمال توسعه اقتصادي و به خصوص اجتماعي در كنار بازسازي و توسعه اجتماعي شهر است و نهايتا آينده اي پر از ابهام براي شهري است كه مي توانست به لحاظ بازسازي نزديك به صد در صد نمونه اي از شهر ايراني- اسلامي باشد....
متاسفانه ارايه طرح هاي عجولانه توسط متوليان مسكن و شهرسازي و نيز راه و ترابري و ... (يا به عبارت ديگر وزارتخانه هاي مربوطه( در چند ساله اخير به امري رايج تبديل شده است؛ نمونه هاي بسياري در اين مورد وجود دارد: از طرح فروش متري مسكن تا طرح هاي سامان دهي اسكان غير رسمي و حركات نمايشي در افتتاح طرح هاي غير استاندارد و.... گويي مديريت دولتي در اين حوزه قصد درس گرفتن از تجارب گذشته را ندارد. اين روند در مهمترين عرصه ساخت و ساز به لحاظ آبروي بين المللي كشور، يعني بازسازي شهر تاريخي بم نيز هم اكنون در آغاز راه شكلگيري اين دور باطل است....
اخيرا متولي بخش دولتي در بازسازي شهر بم، با ارايه راهكاري عجيب در حال شروع امر بازسازي (بهتر است بگوييم ساخت دوباره( حدود 7 تا 10 هزار واحد مسكوني براي كاركنان دولت در بم است؛ اين متولي با تاسيس (يا پيشنهاد تاسيس( يك شركت مهندسان مشاور و تفويض اختيارات مشاور مادر (يا مدير طرح تام الاختيار( از طريق اين مشاور اقدام به انتخاب 13 شركت ديگر مشاور براي طراحي واحد هاي مسكوني كرده است. در اينجا قصد ورود در بحث نحوه انتخاب اين 13 مشاور (كه بيشتر با سليقه مشاور مادر و ملاك هاي مديريت اين مشاور صورت گرفته( نيست، بلكه نحوه مراحل طراحي مد نظرند است؛ تمامي مشاوران در فرصتي محدود (چيزي كمتر از 3 ماه( ملزم به ارتباط گيري با مالكان زمين ها (بيش از 400 مالك براي هر مشاور( و ارايه فرم نظر خواهي و نياز سنجي به هر مالك و نهايتا جلب رضايت هر مالك به صورت جداگانه هستند! دكتر بهروز منصوري از مديران يكي از شركت هاي مشاور دعوت شده براي بازسازي، در اين مورد مي گويد: ... در حالي كه به ما محدوديت طراحي 100 تا 120 متر مربع براي هر بنا داده شده، معمولا خواسته هاي عجيبي از طرف اهالي در فرم هاي نظرخواهي مطرح است؛ يكي مي گويد خانه اي 400 متري دوبلكس مي خواهد، ديگري خانه اي 80 متري با 6 اتاق (!( ... وضعيت عجيبي است و ما مجبوريم در كمتر از 3 ماه تمام جزئيات را از طراحي معماري تا سازه و برق و تاسيسات ارايه كنيم.... به نظر مي رسد كه مساله نظر خواهي از مالكان بمي بيشتر نمايشي باشد تا امري جدي و اجرايي كه البته با توجه به سرعت عمل موجود در كل ماجرا بار تخصصي در محل ساخت بنا ها بيشتر به دوش دانشجويان معماري داوطلب است (كه ارزان ترين نيروي نيمه تخصصي موجود هستند( تا نيروهاي متخصص و با تجربه اجرايي...
در اين بين متولي دولتي، فاز مطالعاتي (يا فاز صفر طراحي( را نيز از روند طراحي حذف كرده و بيشتر به ارايه محدوديت هايي در مصالح و ارتفاع بنا ها و ... به عنوان معيار هاي طراحي اكتفا كرده است؛ البته ما به طرزي خوش خيالانه (!( ساخت مجدد شهر بم را فرصتي براي تجلي انديشه هايي نو با اقتباس از تاريخ و جايگاه شهري با ويژگي هاي بم و در كنار ارگي تاريخي با قدمتي بيش از 2000 سال مي دانستيم و انتظار داشتيم كه بم در آينده نقطه ظهور هويت معماري و شهرسازي ايراني-اسلامي با رويكردي نوين در فن آوري ساخت و نهايتا الگويي مناسب براي شهر اسلامي در جايگاه جهاني باشد.... شواهد و قراين چندان اميدوار كننده نيست.
در انتها بار ديگر ميگوييم : بم نه آزمايشگاهي براي آزمايش و خطا و نه جولانگاهي براي تجربه اندوزي مديران تازه كار و نه صحنه نمايشي براي ژست هاي سياسي است ... بم ديگر حتي تنها به ما ايرانيان تعلق ندارد؛ بم شهري جهاني است كه برخوردي در حد و اندازه هاي جهاني را مي طلبد .... بم را دريابيم.

معماري و فرهنگ
015194.jpg
در آخرين شماره فصلنامه معماري و فرهنگ (منتشره شده توسط دفتر پژوهش هاي فرهنگي( مي خوانيم: كنكاشي پيرامون معماري مجازي، خانه اي براي خدايان، گفت وگوي طبيعت با طبيعت، تعاملات معماري جهان و ايران در دو دهه اخير، روانشناسي ادراك فضا،پردازش گياهان باغ در نگراگري ايراني، طراحي فضاي سايت برج ايفل و ...
معماري و فرهنگ جزو معدود مجلات تخصصي در حوزه معماري است كه در 17 شماره خود توانسته است به خوبي دو حوزه مرتبط و متعامل فرهنگ و معماري را با زباني ويژه به چالش بنشيند.
جالب ترين ويژگي اين نشريه تشكيل تحريريه آن از معماران و دانشجويان معماري نسل اخير است. اين شماره در 190صفحه منتشر شده است.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |   زيبـاشـهر  |
|  سفر و طبيعت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |