ميراث خبر: هليا اسمي كه براي نخستين بار در ايران به وسيله نادر ابراهيمي، در كتاب بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم به كار رفت، ساخته خلاقيت نويسنده آن است، ريشه تاريخي ندارد و با اين حال ميان مردم، به عنوان اسمي زنانه، رواج يافته است.
نادر ابراهيمي، كه در سال هاي اخير به دليل بيماري، خانه نشين شده است، نام هليا را سال ها پيش، در مسافرتي از تهران به اصفهان خلق كرد.
فرزانه منصوري، همسر نادر ابراهيمي درباره چگونگي شكلگيري اين اسم زنانه در ذهن نويسنده رمان آتش بدون دود، گفت: سال ها پيش، نادر ابراهيمي در حالي كه با اتوبوس از تهران به اصفهان سفر مي كرد، شروع به بازي و در هم ريختن واژه الهي كرد تا بتواند از دل آن نامي خوش آهنگ و متفاوت بسازد. پس از مدتي، واژه خودساخته هليا را از به هم ريختن حروف واژه الهي ساخت و در داستان بلندش بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم به كار برد. مدت ها بعد نادر ابراهيمي متوجه شد كه واژه هليو در لاتين قديم به معني خورشيد است.
پس از انتشار كتاب، اين اسم در ميان مردم رواج زيادي پيدا كرد و جزو نام هاي ايراني محسوب شد. منصوري مي گويد: بارها پيش آمده است كه خوانندگان داستان بار ديگر... تماس گرفته اند و ضمن جوياشدن معني اين اسم، گفته اند كه مي خواهند اسم دخترشان را هليا بگذارند.
با اين كه هم اكنون اسم هليا درميان مردم رواج يافته است، اما در هيچ يك از فرهنگ  نام هاي رايج در بازار كتاب، اين اسم ديده نشده است.
در فرهنگ هاي آواي نام هاي ايران زمين نوشته پري زنگنه، فرهنگ جامع نام هاي ايراني نوشته محمد حاجي زاده و فرهنگ جامع نام هاي ايران زمين نوشته اسماعيل هيرمندنيا، اسم هليا ذكر نشده است.
در اين فرهنگ ها، نزديك ترين اسم هاي لاتين به هليا، اسم هاي هلن، هلنا و هلينا است.

عليرضا آشوري-اگر بخواهيم براي هر گونه خاص سينمايي يك سمبل معرفي كنيم، شايد براي ژانر كمدي، برخي ها چاپلين را معرفي كنند و برخي از باستركيتون نام ببرند يا در ژانر نوآر همفري بوگارت، جيمز كاگني و ادوارد جي رابينسون مي توانند به تنهايي نماد و سمبل باشند ولي در گونه فيلم هاي رزمي سمبل و نماد بي ترديد بروس لي خواهد بود. بروس لي اولين كسي بود كه توانست پاي فيلم هاي رزمي آسيايي را به هاليوود باز كند و خود با بازي در فيلم هاي مشهور و پرفروشي چون اژدها وارد مي شود، رئيس بزرگ و خشم اژدها، فصل جديدي در گونه سينماي رزمي گشايد. فيلم هاي بروس لي برخلاف ساير فيلم هاي رزمي تا حدود زيادي از جنبه طراحي حركات رزمي و مبارزات واقعي تر به نظر مي رسند و كمتر تماشاگر را احمق فرض مي كنند. بعد از بروس لي، جكي چان ظهور كرد كه از صلابت مردانه و خشونت افسارگسيخته مبارزات بروس لي بي بهره بود، ولي اين كمبودها را با چابكي و لودگي خاص خود جبران كرد. جكي چان، هم اكنون به رغم سن و سال بالا جزو ستارگان محبوب هاليوود به حساب مي آيد. در عين حال، بازيگران غيرآسيايي چون ژان كلود ون دام، چاك نوريس، دولف لانگرن، مايكل داديكف و... در عرصه فيلم هاي رزمي ظهور كردند كه جز ژان كلود ون دام كه توانست خود را تا سطح متوسط هاليوود بالا بكشد، بقيه هيچگاه نتوانستند خود را مطرح كنند.

تنها رزمي كار آمريكايي كه شهرت و اعتباري براي خود دست و پا كرده، استيون سيگال است كه نه به خاطر قدرت فيلم ها كه به خاطر نوع خاص مبارزات فيلم هايش كه از ورزش آيكيدو مي آيد به اعتبار فراتر از همتايانش دست يافته است. روال فيلم هاي هاليوودي فعلا اينگونه است كه بازيگران آمريكايي برحسب نوع فيلم، مدتي تحت آموزش هاي رزمي قرار مي گيرند و در فيلم ها از اين فنون استفاده مي كنند كه بهترين نمونه، سه گانه ماتريكس است و حواشي خاص خودش.
درحاليكه سينماي رزمي آسيا همچنان در مسير توليد آثار بسيار ضعيف و مبتذل گام برمي دارد، ظهور يك ستاره جهاني امري بعيد به نظر مي رسد. چويون فت و ميشل يووه  كه به هاليوود آمدند و هيچكدام نتوانستند جاي پاي خود را محكم كنند و دوباره سر كار خودشان بازگشتند، اما در اين بين، حساب جت لي جداي از بقيه است. اين ووشوكار بسيار كوتاه قامت چيني، متولد 1963 در پكن تنها بازيگري است كه بعد از بروس لي توانسته است خاطره فيلم هاي استثنايي او را در ذهن تماشاگران زنده كند. جت لي از معدود )شايد تنها) بازيگران فيلم هاي رزمي است كه سابقه حضور در مسابقات را دارد. جت لي هم مثل همتايانش از فيلم هاي كم مايه و بي مايه چيني و هنگ كنگي كار خود را آغاز كرد ولي فرم خاص مبارزات او كاملا متفاوت با ساير بازيگران چيني و هنگ كنگي بوده و هست. قدرت بدني فوق العاده و انعطاف بدني استثنايي جت لي در ميان بازيگران فيلم هاي رزمي ضرب المثل است. شهرت و محبوبيت لي به اضافه ويژگي هاي رزمي او، باعث شد تا ريچارد دانر او را براي بازي در نقش منفي فيلم اسلحه مرگبار 4 به هاليوود دعوت كند. از همانجا فرم ويژه فيلم هاي هاليوودي جت لي شكل گرفت. اين فيلم محملي است تا جت لي قدرت رزمي بي بديل خود را به رخ تمام قهرمانان فيلم بكشد. در سكانس هاي نبرد لي با مل گيبسون و دني گلاور، او به شكلي تحقيرآميز اين ستارگان بزرگ را خرد و خمير مي كند. دو فيلم بعدي لي يعني رومئو بايد بميرد و بوسه اژدها گرچه هر دو در مقياس هاليوود اكشن هايي معمولي محسوب مي شوند، ولي تماما به صحنه تاخت وتاز جت لي بدل شدند. جت لي كه در اين دو فيلم نقش مثبت را برعهده دارد، ديگر به هيچكس و هيچ چيز رحم نمي كند. در رومئو بايد بميرد، او در مبارزه هاي همزمان با چندين آدمكش سياهپوست، نه به قصد فرار از مهلكه كه انگار به قصد تحقير همه آنها را نقش زمين مي كند. اين ويژگي خاص فيلم هاي جت لي را فقط و فقط در آثار بروس لي به ياد مي آوريم، يعني قهرماني كه هنگام مبارزه حريفانش را از هر جهت تحقير مي كند.
جت لي بازيگر بسيار بدي ست، چهره اش كاملا بي احساس است و به سنگ بيشتر شباهت دارد ولي در دل نبردهاي متعدد و بي نظير او اين ويژگي ها محلي از اعراب ندارد.
سال 2002 جت لي در معتبرترين فيلم دوران كاري اش يعني قهرمان، ساخته فيلمساز بزرگ چيني ژانگ ييمو ظاهر شد.
ييمو با بهره گيري از چهره سنگي و سرد و بازي خشك و بي روح جت لي، بهترين بازي دوران كاري لي را تصوير كرد. جت لي در قهرمان در نقش جنگجويي سياهپوش، بي رحم و بي احساس ظاهر مي شود كه دروغ مي گويد و حقه مي زند تا امپراتور را به قتل برساند. كيفيت چشم نواز قهرمان و كارگرداني عالي ييمو اين فيلم را به اثري برتر در تاريخ فيلم هاي رزمي - حماسي تبديل كرده است. بعد از گذشت 2 سال، قهرمان به تازگي در آمريكا روي پرده رفته و با استقبالي دور از انتظار مواجه شده است. جت لي در فيلم هايش خاطره بروس لي بزرگ را زنده كرده است. او بي ترديد تنها ستاره جهاني سينماي رزمي در دنياست.

در حاليكه همه دنيا در شوك گروگانگيري خونين روسيه به سر مي  برد، برخي از روزنامه هاي تخصصي روسيه و حتي برخي از روزنامه هاي اجتماعي روز يكشنبه از پوشش خبري ماوقع يكي از تلخ ترين اتفاقات امسال خودداري كردند، عكس صفحه اول روزنامه ها را مي  بينيد.
در آمريكا بيشتر روزنامه ها سه محور اصلي براي اخبار خود برگزيدند. اولي طبعا همان قضيه روسيه بود و دومي انتخابات رياست جمهوري آمريكا و حملات سخت ديك چني به سياست هاي دفاعي جان كري. اين حمله دقيقا در زماني صورت مي  گيرد كه بيش از نيمي از سخنراني هاي انتخاباتي جورج دبليو بوش به تضمين امنيت آمريكا و محدود كردن تروريسم در سراسر دنيا مربوط مي  شود. موضوع سوم، رسيدن توفان فرانس به سواحل كاليفرنياست، به اين ترتيب مي  توان عنوان روزنامه هاي آينده كاليفرنيا را حدس زد:بازتاب اعتراض مردم به گرانفروشي فروشندگان وسايل تعمير خسارات ناشي از توفان.

قاتلي حرفه اي كه به راحتي آب خوردن جان قربانيان خود را مي گيرد و براي اطمينان از مرگ آنها تير خلاصي را نيز در مغزشان شليك مي كند، نقشي است كه تام كروز در آخرين فيلم سينمايي خود بازي كرده است. تام توانست يك بار ديگر در فيلم وثيقه )Collatral) بينندگان زيادي را به نقش آفريني خود جذب كند. بازي قوي و چهره دلنشين اين مرد موجب شده است كه صدها هزار نفر را به جمع علاقه مندان خود وارد كند اما علاوه بر خصوصيات فوق، مردمداري اين هنرپيشه، نام او را موضوع گفت وگو در هر محفل سينمايي كرده است. هفته گذشته وثيقه، براي اولين بار در لندن اكران شد. در اين نمايش، بازيگر محبوب هاليوود نيز حضور داشت كه باعث شد بسياري از تماشاچيان به جاي تمركز روي فيلم به او توجه كنند! او سپس از پايان فيلم به مدت سه ساعت در جمع دوستانه طرفدارانش حاضر شد و با آنها به گفت وگو پرداخت.

روز به روز به تعداد آلماني هايي كه در كشورهاي ديگر اروپا تقاضاي گواهينامه رانندگي مي كنند، بيشتر مي شود.
اصل روي آوردن مردم آلمان به گواهينامه ساير كشورهاي اروپايي، مشكلات اداري و كاغذ بازي و مدت فراگيري رانندگي در آلمان است، در حاليكه چنين بوروكراسي در كشورهاي ديگر عضو اتحاديه وجود ندارد و متقاضيان به سرعت گواهينامه دريافت مي كنند. در حال حاضر 7نوع گواهينامه در آلمان قابل قبول است. ازجمله گواهينامه هاي قبل از ايجاد آلمان آزاد، گواهينامه هاي ايالت زارلند، گواهينامه هاي خاكستري سال هاي 50 و گواهينامه هاي صورتي است.
جمع كساني كه در آلمان داراي گواهينامه رانندگي هستند، 49 ميليون نفر تخمين زده مي شود.

چند خواننده و گروه موسيقي موفق اروپايي و آمريكايي به منظور جمع آوري كمك مالي براي آوارگان سودان، آلبومي را منتشر كردند. آلبوم ترانه هايي براي سودان قطعه هاي ويژه اي ا ز گروه ها و خوانندگاني چون اش، REM و ديويدگري را در بر مي گيرد. اين آلبوم كه 14 ترانه دارد توسط Oxfam موسسه خيريه بين المللي پخش مي شود. تمام هنرمندان و شركت هاي صفحه پركني كه در انتشار آلبوم ترانه هايي براي سودان كمك كرده اند، از بسياري از منافع و درآمدهاي خود چشم پوشي كردند. از بهاي چهارده دلار و نيمي اين آلبوم، نزديك به 9 دلار آن مستقيما صرف كمك به آوارگان دارفور مي شود. موسسه Oxfam مي گويد با فروش هر يك آلبوم مي توان براي 15 آواره، آب آشاميدني سالم تهيه كرد.

سازمان هاي حمايت از مصرف كنندگان آلمان به كليه كساني كه در نظر دارند از اينترنت اتومبيل بخرند، هشدار داد كه به چنگال كلاهبرداران اروپايي نيفتند.
در اين بيانيه آمده است كه بعضي از فروشندگان اتومبيل  در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در وهله نخست شماره حساب خود را در بانك وسترن اونيون مي دهند و از خريدار مي خواهند كه پول را به حساب مزبور واريز كند، اما قبل از تحويل ماشين كليه پول را از حساب برداشت مي كنند و سپس بدون تحويل ماشين ناپديد مي شوند.
به هر حال دنيا خيلي هم آرمانشهر نيست. اينجا و آنجا هم ندارد!

فروش دوربين هاي شكاري و دوربين هاي ديجيتال تازگي ندارد اما به تازگي اين دو وسيله با يكديگر تركيب شده اند.
برخي از شركت ها دوربين هاي ديجيتال با رزلوشن بالا را با دوربين  هاي دو چشمي شكاري تركيب كردند تا بتوان در لحظه اي كه شيء يا موجود موردنظر را نزديك مي كنيد بتوانيد از آن عكس هم بگيريد.
از اين وسيله كه دوربين دو چشمي ديجيتال نامگذاري شده است مي توان براي ثبت تصاوير رخدادهاي ورزشي،طبيعت و دورنماهاي زيبا استفاده كرد.
تنظيم شاتر و نور در اين دوربين به طور خودكار صورت مي گيرد و قابليت اتصال به رايانه اينترنت را نيز دارد.

سال هاي دهه 90 ميلادي، دوران پرتنشي براي صنعت هوانوردي چين بود. در آن مدت، بارها هواپيماهاي خطوط هوايي اين كشور ربوده شده و وضعيت امنيت سفرهاي هوايي به شدت متزلزل شد. پس از سلسله اي از اين اتفاقات، استفاده از ماموران امنيتي گارد پرواز در هواپيماهاي چين متداول شد و با وقوع حادثه 11 سپتامبر تشديد يافت. باوجود تمام تدابيري كه در زمينه بالابردن سطح حفاظت پروازها انجام شده است، هر سال چندين حادثه مشكوك به هواپيماربايي! در تاريخ اين كشور ثبت مي شود. در ماه فوريه امسال، هواپيمايي كه به مقصد تايوان در پرواز بود توسط مردي ربوده شد اما پس از گفت وگوي يك ساعته گارد پرواز، اين مرد از اقدام خود صرف نظر كرد و هواپيما فرودآمد. شش ماه بعد، مردي در يك پرواز از پكن به چانگشا فرياد زد كه مي خواهد هواپيما را بربايد. بلافاصله هواپيما فرود اضطراري كرد و به محاصره افراد پليس درآمد. درنهايت مشخص شد كه اين مرد اصلا مسلح نبوده و تنها از فشار هاي خانوادگي بيماري رواني رنج مي برده است. پنج شنبه هفته گذشته، هواپيمايي در فرودگاه پكن آماده پرواز به سوي گانگژو بود. يكي از مسافران مرتبا از مهمانداران مي پرسيد كه مقدار سوخت هواپيما چقدر است و پرسنل در جواب اظهار بي اطلاعي مي كردند. آقاي كان هم كه اعصاب درست و حسابي نداشت پس از چندبار سوال كردن و جواب بي ربط شنيدن عصباني شد و گفت: بهتر است به من پاسخ بدهيد چون اگر ندانم چقدر سوخت در هواپيماست، نمي توانم تصميم بگيرم بعد از ربودن، هواپيما را كجا ببرم. پليس فرودگاه از قضيه مطلع شد و به سرعت 126 نفر مسافر اين هواپيما را براي پيشگيري از خطرات احتمالي پياده كرد. پس از بازرسي كامل هواپيما هيچ شيء مشكوكي پيدا نشد و به هواپيما اجازه مجدد براي پرواز داده شد. به گفته سخنگوي پليس، اين مرد 47 ساله در زمان بازجويي بسيار هيجان زده بود ولي هنوز انگيزه او از اين كار مشخص نشده است.
خب اين هم گزارشي از هواپيماربايان حرفه اي چيني و حوادث هوايي اين كشور. پس اگر روزي در يك پرواز بين المللي حضور داشتيد و يك مسافر چيني تهديد كرد كه هواپيما را خواهد دزديد، پشتي صندلي خود را عقب ببريد و با خيال راحت بخوابيد زيرا اين هم يك شوخي به سبك هواپيماربايان چيني است!

تام هنكس هنرپيشه اي زبردست كه تابه حال در نقش هايي چون پسري فلج، گانگستر، سرباز جنگ، مامور اف. بي. آي، زندانبان و... ميليون ها نفر را به پاي پرده هاي سينما كشيده است، گذشته چندان درخشاني ندارد. او در دوران كودكي به مغازه ها مي رفته و در زماني مناسب يكي از اجناس را كش مي رفته است.
البته هم اكنون تام به هيچ كودكي توصيه نمي كند تا مانند او، دزدي كند ولي به نظر مي آيد ديدن تام هنكس در نقش دزد مغازه هم خالي از لطف نباشد.
گروه نجات كاميوني 
دو راننده كاميون در اتوبان پيرمردي را هنگام رانندگي با صندلي چرخدار مشاهده كرده و وي را با به كارگيري تاكتيك خاص مجبور به توقف كردند.
دو راننده ياد شده اين فرد را به پليس اتوبان بردند و در آنجا معلوم شد كه وي 89 ساله است و قدرت تمركز خود را هنگام رانندگي در شهر از دست داده و در نتيجه وارد اتوبان شده است.
اين پيرمرد كه در گوشه اي از شهر برلين در انزوا زندگي مي كرد اينك دو دوست خوب دارد كه از تنهايي درش كرده اند. او مي گويد: خوب شد زنده ماندم!
بهترين كافي نت ها انتخاب شدند
اين روزها از هر خانواده متوسط ايراني حداقل يك نفر كارشناس فرستادن نامه هاي الكترونيكي است! سيستمي كه تا ده سال پيش، هيچ مفهومي براي مردم نداشت، اكنون هر روز دست كم يك ربع ساعت وقت بسياري از جوانان را به خود اختصاص مي دهد. از سال ها پيش در كتاب هاي ادبيات فارسي مدارس، آئين نگارش نامه تدريس مي شود و هريك از افراد باسواد يك بار هم كه شده انشايي با عنوان نامه اي به يك دوست نوشته اند، با توجه به اينكه مي خواهيم كشور خود را همچنان به روز نگه داريم، بد نيست قوانين نگارش نامه هاي الكترونيكي را هم به كتاب هاي درسي اضافه كنيم! چه مي شد اگر يك روز موضوع انشاي بچه ها اي ميلي به يك كودك آفريقايي تعيين مي شد؟! البته با وجود ضعف سيستم آموزشي در اين زمينه، افراد زيادي كه تا ديروز در نوشتن چهار خط نامه مشكل داشتند اكنون به غول هاي نگارش اي ميل تبديل شده اند.
در گسترش سيستم پست الكترونيكي، عوامل مختلفي دخيل بوده است كه يكي از مهمترين آنها پيدايش كافي نت هاست؛ محل هايي كه علاقه مندان مي توانند با پرداخت مبلغي حدود هزار تومان، يك ساعت از اينترنت استفاده كنند. نخستين اينترنت كافه در شهر لندن گشايش يافت. از زمان افتتاح سايبركافه تاكنون ده سال مي گذرد و براساس آماري كه شركت ياهو منتشر كرده است، در حال حاضر بيش از 20 هزار كافي نت در 171 كشور جهان فعال است. سه شنبه گذشته به مناسبت دهمين سالگرد افتتاح اولين كافي نت در لندن، برگزيدگان اين حرفه! توسط ياهو انتخاب شدند. جايزه عجيب ترين محل كافي نت به برين واش  ، خشكشويي  در سانفرانسيسكو اعطا شد و باشگاه فلگماتيك داگ واقع در ميدان سرخ مسكو مقام راحت ترين و مجلل ترين كافي نت را به خود اختصاص داد. در اين مراسم كافه كرو در برايتون به عنوان بهترين در انگليس شناخته شد و جايزه دورافتاده ترين كافي نت هم به مركز سرمايه گذاري بين المللي در تيمباكتوي ليما!! رسيد. براي انتخاب اين اماكن گروهي از داوران از بيش از هزار كافي نت نامزد در بيش از 111 كشور جهان بازديد كردند.

ايلكر ايلماز ممكن است بتواند يك ركورد جهاني را به نام خود ثبت كند. او كارگر ساختماني 28 ساله اي است كه در استامبول زندگي مي كند. چهارشنبه هفته گذشته ايلكر مقداري شير را در دست خود ريخت و آن را با بيني بالا كشيد. او سپس با دست بيني خود را گرفت و ازراه چشم چپ شير را تا فاصله 795/2 متري به بيرون پاشيد. او گفت: از اينكه نام تركيه را در كتاب ركوردها ببينم خوشحال مي شوم حتي اگر براي پاشيدن شير باشد!
ايلكر به خاطر اختلال در غده اشك قادر به انجام چنين كاري است، البته موسسه جهاني ركوردهاي گينس اعلام كرد هنوز هيچ مدرك معتبري در اين زمينه دريافت نكرده است و پيگيري ها همچنان ادامه دارد. ايلكر سال ها قبل وقتي با دوستانش شنا مي كرد متوجه شد كه آب از چشمانش به بيرون مي پاشد. او به چشم پزشك مراجعه كرد و دكتر تشخيص داد كه بافت تحتاني چشم او با بافت بيني او در ارتباط است.