اكثر دولت هاي جهان براي تعقيب مجرمان، عكس و مشخصات آنها را در ليست سياهي منتشر مي  كنند تا در هر نقطه از كشورشان شناسايي شدند توسط مقامات قضائي دستگير شوند. معمولا اين ليست ها پر است از اسامي جانيان، سارقان و كلاهبرداران اما به تازگي دولت تايوان ليست سياهي منتشر كرده است كه در آن خبري از جنايتكاران نيست. افراد تحت تعقيب در اين فهرست همگي شهرونداني هستند كه نظافت شهري را رعايت نكرده  و در سطح شهر زباله پخش كرده اند. بسياري از طرفداران حقوق بشر، اين اقدام دولت تايوان را ناقض اصول اساسي خود مي  دانند و با ادامه اين طرح به شدت مخالفت مي  كنند. اما توجيه دولت اين است كه حقوق بشر تا زماني اعتبار دارد كه به سلامت جامعه خسارتي وارد نشود. سال گذشته در تايوان ۲۱۹۰۰ برگه جريمه براي متخلفان زباله ساز صادر شد كه مبلغ آنها تا سقف ۲۰۰ دلار هم مي  رسيد.

(ژان آرنتس) افسر پليس اوكلاهاماست. او يك روز در ماشين پليس مشغول گشت زني در محدوده استحفاظي خود بود كه متوجه اتومبيلي مشكوك شد. روي سقف اين خودرو كيسه بزرگ سياهرنگي قرار داشت كه بر اساس قوانين ايالتي تخلف محسوب مي  شود.
ژان به راننده خودرو دستور توقف داد و پس از كنترل مدارك خودرو مشغول بازرسي كيسه شد. درون كيسه يك اسلحه كمري، يك پيپ، تعداد زيادي قرص و مقادير اندكي كريستال سفيد (نوعي ماده مخدر) و ماري جوانا وجود داشت. او راننده و كمك راننده را دستگير كرد و به خودروي خود برد، سپس به ماشين خلافكارها بازگشت تا كاملا آن را بگردد. درون ماشين يك خنجر بزرگ شكاري، يك چاقوي ضامني و يك خط كش ديجيتال پيدا شد. ژان با اطمينان از تشويقي كه خواهد گرفت، متخلفان را به اداره برد و آنها را به جرم حمل مواد مخدر و اسلحه بازداشت كرد.

خبرهاي خانواده اوزبورن در سراسر دنيا معمولا مورد توجه نشريات است، چرا كه اگر يك برنامه مفصل تلويزيوني شبكه ام .تي.وي به زندگي اين چهره استثنايي موسيقي تخصيص يافته است. خبري كه مي خوانيد باعث شد بسياري از طرفداران اين دايناسور فرهنگ دهه هاي ۷۰-۱۹۶۰ سرد بشوند. اوزي اوزبورن محصول دوره اي است كه قهرمان كش بود و بعد از كشته شدن جان لئون و مرگ هاي مشكوك افرادي مانند جيم موريسون، جيمي هندريكس، جنيس جاپلين و... سياهه اي طولاني توليد شد كه سال ها ادامه پيدا كرد و بسياري از بت هاي جوانان دهه ۱۹۷۰ تندتر از دست رفتند. اين مرگ ها عمدتا به خاطر سبك زندگي اين هنرمندان بود. درميان اين هنرمندان اوزي اوزبورن ازدواج موفقي داشت و همسرش به خوبي او را از كوران هاي زندگي يك هنرمند راك بيرون كشيد. اما شارون به سرطان مبتلاست و اوزي هم اخيرا مشكوك به ابتلا به نوع انساني جنون گاوي شناخته شده است.

چند هفته پيش در صفحه (در شهر) مطلبي منتشر شد درباره احتمال وقوع زلزله در كاليفرنيا. اين زلزله را دانشمند بزرگ زلزله شناس، ولاديمير كيليس بوروك پيش بيني كرده بود. او كه سرپرست تيمي از كارشناسان زلزله در دانشگاه كاليفرنيا در لس آنجلس است قبلا به درستي زمين لرزه ۵/۶ ريشتري دسامبر ۲۰۰۳ در كاليفرنياي مركزي و زلزه ۱/۸ ريشتري سپتامبر سال گذشته در جزيره هوكايدو ژاپن را پيش بيني كرده بود. نتيجه بررسي هاي گروه ولاديمير نشان مي  داد كه ۵ سپتامبر در مناطق صحراي موجاوه، پالم اسپرينگ و سن برناردينو در كاليفرنيا زمين لرزه اي با شدت ۴/۶ ريشتر يا بيشتر رخ مي  دهد. البته اين گروه احتمال اين حادثه را ۵۰ درصد اعلام كرده بودند. خب ۵ سپتامبر هم گذشت و اتفاقي نيفتاد.
ولي اگر چنين مي  شد، نام بوروك تقريبا براي هميشه در تاريخ علم زلزله شناسي ثبت مي  شد.

آمريكا سرزمين عظيم الجثه هاست! در اين كشور همه چيز از ساختمان ها و خيابان ها گرفته تا آدم ها و ماشين ها بزرگ هستند. اكنون سال هاست كه مردم آمريكا به ديدن اشياي عظيم عادت كرده اند و به نوعي با آنها احساس آرامش مي  كنند و اين يكي از مشكلاتي است كه بسياري از محصولات اروپايي براي راهيابي به بازار آمريكا با آن مواجه هستند. خودرو (اسمارت) يكي از محبوب ترين ماشين هايي است كه ظرف ۵ سال توانست خيابان هاي اروپا را به تسخير خود درآورد.كوچكي اين خودرو و مصرف كم سوخت آن مهم ترين دلايل جذابيت اين اتومبيل است زيرا قيمت بالاي بنزين و فضاي كم پاركينگ هاي شهري در اروپا از مسايل روزمره اي است كه هر شهروند غربي  با آن مواجه است، ضمن اينكه دغدغه عمده روشنفكران اروپا، الان آلودگي محيط زيست است.
در حال حاضر تقريبا بازار اروپا براي اين محصول اشباع شده است و توليدكنندگان اين خودرو به دنبال آن هستند تا جايي هر چند اندك در بازار آمريكا باز كنند. موانع زيادي كه پيش روي شركت اسمارت قرار دارد، موجب شد اين شركت از فكر صادرات خودرو كوچك خود به آمريكا صرفنظر كند. كوچكي اين خودرو احساس ناامني را به خريداران آمريكايي منتقل مي  كند كه البته خيلي هم غيرمنطقي نيست زيرا اسمارت از ۵ ستاره ايمني تنها توانسته است ۳ ستاره را به خود اختصاص دهد.
استانداردهاي بالاي ايالات متحده هم از مشكلات جدي پيش روي خودروي اسمارت است. توماس هايدمان پس از فروختن كارخانه اتومبيل سازي خود در آمريكا با سرمايه ۵ ميليون دلاري وارد تجارت واردات خودرو شد. تخصص اين مرد تغيير ماشين هاي وارداتي براي تطابق با قوانين ايالات متحده است. توماس قصد دارد با همكاري شركت جي  اند كي (كارخانه خودروسازي در كاليفرنيا) سالانه ۱۵ هزار اسمارت را با وضعيت حاكم تطابق بدهد و در بازار توزيع كند. آزمايش هاي سازمان ملي امنيت حمل و نقل بزرگراهي آمريكا محصول توماس را تاييد كرده است و آخرين خان باقيمانده، آژانس حمايت از محيط زيست است. شركت اسمارت در قالب كمپاني دايملر كرايسلر و مرسدس بنز محصول جديد خودرا كه يك ون كوچك اسپرت (SUV) اسمارت است از چند هفته ديگر در ۶۰ نمايندگي مرسدس در آمريكا توزيع خواهد كرد و اميدوار است فروش خود را به ۳۰ هزار خودرو در سال برساند. اما توماس با سياست شركت اسمارت مخالف است زيرا فكر مي  كند زمان خودروهاي هيولا پيكر به پايان رسيده است و بازار آمريكا بايد تكاني شديد بخورد. او براي خريداري حق اختراع مدل كوچك اسمارت براي توليد در آمريكا ۱۰ ميليون دلار پرداخته است. شركت زپ كه يك توليدكننده خودروهاي الكتريكي است در اين طرح با گروه توماس همكاري مي  كند و آنها اميدوارند كه بتوانند محصول خود را با قيمت ۱۲ هزار دلار براي مدل ساده و ۲۰ هزار دلار براي مدل لوكس به بازار عرضه كنند. اسمارت توماس كمتر از ۵/۲ متر طول دارد و با ميله هاي محافظ در نقاط حساس بدنه تقويت شده است. محصول بزرگتر كارخانه كرايسلر به اندازه تويوتا(۴ (RAV و هوندا (CR-V) است و در كارخانه مرسدس بنز مونت ويل نيوجرسي توليد مي  شود. به هر حال بايد چندماهي صبر كرد تا نتيجه تلاش هر دو گروه مشخص شود اما اگر توماس بتواند در اين رقابت پيروز شود انقلاب بزرگي را در صنعت خودروسازي ايالات متحده بنيانگذاري كرده است و آن چيزي نيست جز توليدخودروهاي نقلي به جاي كشتي هاي چهارچرخ.

نادر شاكرين - (در اين هيچ شكي وجود ندارد كه او و تشكيلاتش از نظر اقتصادي ضربه خورده اند و براي انتقال پول با مشكلاتي مواجه اند اما سازمان القاعده همچنان ظرفيت و توان مالي طرح ريزي و انجام عمليات تروريستي را دارد.)اينها بخشي از سخنان يك مسوول ضد تروريسم آمريكاست كه مايل نبود نامش فاش شود.
تحقيقات اخير كه روي القاعده انجام شده (علاوه بر گزارش كميسيون ۱۱ سپتامبر) نظر رايج را كه ثروت زيادي به اسامه بن لادن به ارث رسيده است و براي عمليات هاي تروريستي بين المللي سرمايه گذاري مي  شود، زير سوال مي  برد. با وجود اينكه اسامه بن لادن فقير نيست، اما صاحب ۳۰۰ ميليون دلار (سرمايه اي كه تصور مي  شد در مالكيت او قرار دارد) هم نيست. گزارش كميسيون ۱۱ سپتامبر نشان مي  دهد كه گروه القاعده راه هاي زيادي براي جذب سرمايه دارد و به راحتي مي  تواند منابع تازه اي نيز براي خود دست و پا كند. چيزي كه در اين گزارش ها به چشم مي  خورد اين است كه منبع اصلي درآمد گروه بن لادن هنوز براي دولت آمريكا مشخص نيست اما مسلم است ثروت شخصي اسامه موجب حمايت مالي چنداني از اين تشكيلات نمي  شود. سازمان سيا بر اساس اطلاعات جمع آوري شده تخمين مي  زند كه قبل از وقوع حادثه يازدهم سپتامبر، القاعده سالانه ۳۰ ميليون دلار هزينه داشته است، بنابراين به نظر مي  رسد در شرايط فعلي كه تدابير امنيتي بسيار افزايش يافته است بار مالي سالانه القاعده از اين مقدار بسيار بالاتر رفته باشد كه وجود سرمايه بن لادن به تنهايي براي اين منظور كافي نيست. بن لادن در يكي از ثروتمندترين خانواده هاي عربستان سعودي به دنيا آمد. او هفدهمين فرزند از بين ۵۲ خواهر و برادر خود است. پس از مرگ پدر اسامه ثروت زيادي بين اعضاي خانواده بن لادن تقسيم شد و تمام فرزندان به افراد ثروتمندي تبديل شدند. اسامه  كه از همان آغاز در فكر افزايش قدرت خود در راس هرم القاعده بود، ثروتش را در افغانستان و سودان سرمايه گذاري كرد. فعاليت هاي اقتصادي او عبارت بود از بانكداري اسلامي، موسسه واردات و صادرات و شركت توليد محصولات كشاورزي، البته سود حاصل از اين كارها آنقدر چشمگير نبود. در سال ۱۹۹۴ حكومت سعودي تابعيت اسامه را لغو كرد و از خانواده بن لادن خواست تا براي سهام او خريداران جديدي پيدا كنند. در نتيجه رئيس القاعده توسط خانواده رانده شد.(كارمن بن لادن) ايراني تبار و از بستگان اسامه بن لادن در سوئيس زندگي مي  كند. او بر اين باور است كه همچنان بسياري از نزديكان از اسامه حمايت مي  كنند و رابطه نزديكي با او دارند.در اوايل سال ۲۰۰۰ مداركي به دست ماموران آمريكايي افتاد كه نشان مي  داد بين سال هاي ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۴ سالانه تنها يك ميليون دلار به دست اسامه مي  رسيده است. بنابراين كاملا منطقي است كه شبكه القاعده براي تامين مخارج خود به منابع ديگري جز ثروت اسامه بن لادن روي آورده است.