چهارشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۹۰
وقتي در شمال تهران بودم
انگار در هاليوود قدم مي زدم
اين خود تهران است كه هر روز بيشتر و بيشتر فربه مي شود و ظرف دو دهه گذشته جمعيت آن دوبرابر شده و به بيش از ۱۴ ميليون ساكن دايمي رسيده است
015280.jpg
همين چندي پيش، (بي.بي.سي) به مناسبت انتخابات مجلس شوراي اسلامي خبرنگارانش را به گوشه گوشه ايران فرستاد تا تصويري چندوجهي از جنبه هاي گوناگون زندگي ايرانيان به دست مخاطبانش دهد.

سالها است تهران به عنوان يكي از آلوده ترين شهرهاي جهان انتخاب مي شود و روزبه روز در اين رده بندي شوم بالاتر مي رود

اين گزارش ها كه در قسمتي تحت عنوان (كارت پستال هايي از ايران) چاپ شد در مجموع از سنت هميشگي بي بي سي در القاي ظريف افكار خاص سياسي به كمك گزارش ظاهرا بي طرفانه در امان نماند اما به هر حال گزارش هاي اين دستگاه كهنسال خبرپراكني بريتانيا بهانه خوبي شد تا نگاهي بيروني به ايران و پايتختش داشته باشيم. اگرچه اين تصوير، بازتابي روشن و كامل نيست.

ظاهرا خبرنگار بي بي سي در ابتداي ورود خود با حساب اينكه ديگر در همه بانك هاي ايران خدمات ارزي انجام مي شود انتظار داشته كه به سرعت دلارهاي خود را به ريال تبديل كند اما او مجبور شد براي تبديل كردن تنها ۲۰۰ دلار، دو ساعت انتظار ديوانه كننده را پشت سر بگذارد تا در بخش مهمي از گزارشش به انتقام از معطلي مذكور بپردازد!: (درايران براي همه چيز بايد فرم پركنيد، از خريدن خانه گرفته تا شب تولد يك بچه، مهم نيست چه مي كنيد مهم اين است كه اول فرم ها را پر كنيد. تازه اين همه ماجرا نيست و بعد از پركردن شكم اين هيولاي كاغذي بايد ساعت ها در راهرو بنشينيد يا توسط كارمندان حق به جانب از اتاقي به اتقاق ديگر پاس داده شويد.) به عقيده او اين امر ناشي از تنزل سطح كارايي در اين قشر است: (چاره اي نيست جز اين كه كمبودها را در پشت كاغذها پنهان كرد. فرآيندي كه طي آن كارمندان قسمتي از كاغذهاي خود شدند و از نيروي متخصص به راهنماي فرم پركردن تغييرشكل يافتند.)
خصوصي سازي 
در كشورهايي چون ايران كه يك دوره ميان مدت اقتصاد كاملا دولتي را تجربه كرده اند، نمي توان چندان به موفقيت سريع خصوصي سازي اميدوار بود. همين خبرنگار بي بي سي پس از ديدن خانه هاي مناطق شمالي ايران ابراز حيرت كرده و آنان را ثروتمنداني دانسته كه از رهگذر خصوصي سازي سالهاي اخير ايران بيشترين سود را نصيب خود كرده اند: (از مركز شهر كه وارد چنين مناطقي مي شويد تصور مي كنيد اينجا يك دنياي ديگر است. بعضي از محله ها بيشتر به هاليوود شباهت دارند تا شمال تهران.)
اين طبقه نوظهور كه نسبتا گسترده ولي نسبت به مجموع جمعيت كشور درصدي بسيار ناچيز هستند به وضوح به عصر اقتصاد دولتي و دهه ابتدايي پس از انقلاب ايران تعلق ندارند. چرا كه اقتصاد دولتي محدودتر از آن است كه چنين طبقه گسترده اي را شكل دهد.
آنچه خصوصي سازي ايران را عقيم مي سازد و امكان توسعه همه اقشار جامعه را از آن مي گيرد باقي ماندن ردپاي دولت و حضور پررنگ مقام هاي حكومتي در جريان خصوصي سازي است. درواقع سياست كاستن از نقش دولت در فعاليت هاي اقتصادي به صورت يك فرزند ناقص الخلقه درآمده و چارچوب تنگ دولتي امكان تحرك لازم را از بخش خصوصي گرفته است. شايد يكي از قابل لمس ترين بخش هاي اين رويارويي چارچوب دولتي با محتواي خصوصي خود بخش فن آوري اطلاعات و مهمترين تجلي آن، (اينترنت) باشد.
كافي نت ها
آنچه شامه تيز خبرنگاران بي .بي . سي را به سوي وضعيت اينترنت در ايران كشاند خبر تاسيس كافي نت هايي از سوي بسيج بود. هدف از چنين اقدامي مهياساختن فضايي براي دسترسي خانواده هاي مذهبي تر به اينترنت اعلام شد.
كافي نت ها به سرعت در سراسر ايران گسترش مي يابند و شهرهاي ديگر استان ها نيز از قافله تهران بزرگ در اين زمينه چندان عقب نماندند. در حال حاضر تخمين زده مي شود ۷ ميليون ايراني به اينترنت دسترسي داشته باشند كه در كل خاورميانه بي نظير است، اما اگر دقت كنيم كه به اين ترتيب از هر ۱۰ايراني تنها يك نفر توان دسترسي به فن آوري روز را دارد، متوجه مي شويم هنوز اين اعداد آمار قابل قبولي نيستند. رايانه و تمامي جنبه هاي مربوط به آن چون نرم افراز، سخت افزار و خدمات شبكه همگي خودكفاترين بخش خصوصي ايران محسوب مي شود، ولي كم كم گسترش اين بخش، دولت را هم وارد آن ساخته است.
چت كردن و استفاده از تلفن اينترنتي مرسوم ترين كاربردهاي كافي نت ها در ايران هستند، اما آنچه بيش از همه خبرنگار بي .بي . سي را بر سر ذوق آورد،وفور سخت افزارها و نرم افزارهاي قاچاق در ايران بود كه در غرب به بهايي بسيار گزاف تر به فروش مي رسند.
آلودگي هوا و ترافيك 
(ساعت ها بود كه پشت يك چراغ قرمز گير افتاده بوديم. ناگهان راننده تاكسي متقاعد شد ديگر هر چقدر تحمل به خرج داده كافي است و تصميم گرفت از سمت ديگر خيابان و خط عبور ماشين هاي روبه رو به پشت چراغ برود. به محض انجام اين حركت با اتوبوس مقابل شاخ به شاخ شد. هر دو راننده از ماشين بيرون پريدند و فريادزنان مسابقه بوكس را آغاز كردند!)
آمد و شد اتومبيل ها در ايران حقيقتا خارج از كنترل است. بيش از ۳ ميليون ماشين در خيابان هاي شهري كه از اساس هم طراحي مدرني نداشته، تردد مي كنند و جايي كه پليس نباشد همه قانون شكني را وظيفه خود مي دانند.
مشكل ريشه اي تر از آن است، كه با طراحي شهري يا فرهنگ رانندگي حل شود. اين خود تهران است كه هر روز بيشتر و بيشتر فربه مي شود و ظرف دو دهه گذشته جمعيت آن دوبرابر شده و به بيش از ۱۴ ميليون ساكن دايمي رسيده است. اغلب ساكنان شهرهاي اقماري تهران بزرگ كه طي روز به پايتخت وارد مي شوند را هم بايد به اين عدد عظيم اضافه كرد. تهران بزرگ، آنقدر بزرگ نيست كه توان چنين گسترش روزافزوني را داشته باشد و زيرساخت هاي لازم براي خدمات دهي به همه اين آدم ها را ندارد. طي سال هاي اخير مسوولان شهري طرح هاي ترافيكي متعددي را اجرا كرده اند كه به رغم كوشش بسيار، به سبب برجاي ماندن مشكل اصلي همچنان ناكام مانده اند. وقتي مترو تهران پس از سال ها انتظار صبورانه افتتاح شد و حمل ونقل موفقيت آميز بيش از ۶۰۰ هزار مسافر در روز را آغاز كرد، بسياري به بازشدن گره هاي حمل و نقل در شهر اميدوار شدند، اما مشكل باز هم برجاي خود باقي ماند.
مترو تهران در كامل ترين شكل خود هم كه باشد مي تواند رفت و آمد بخشي از شهروندان را تسهيل كند، اما ازدياد جمعيت و رواج فرهنگ خودروهاي تك نفره و پرهيز از سوارشدن بر وسايط نقليه عمومي سبب شد مترو هم در بازكردن اين گره كور ناكام بماند.
همين ترافيك بسياري از مشكلات جانبي را هم به همراه مي آورد كه آلودگي هوا يكي از آنها است. سالها است تهران به عنوان يكي از آلوده ترين شهرهاي جهان انتخاب مي شود و روزبه روز در اين رده بندي شوم بالاتر مي رود. كمتر روزي است كه در زير اين پتوي ضخيم تيره اي كه بر سر شهر كشيده شده حلق و چشمتان دچار سوزنش نشود. پيرمردان، كودكان و بيماراني كه براثر همين آلودگي هوا دچار ايست هاي تنفسي حاد مي شوند بايد ساعت ها در انتظار آمبولانس هايي بنشينند كه پشت همان ترافيك سمج گرفتار شده اند.
در انتظار هواي تازه 
علاوه بر شمار خودروها، كيفيت آنها هم مزيد علت آلودگي است. پايان پيكان پايان آلودگي نيست. علاوه بر خودروي سابقا ملي كه هنوز در خيابان هاي شهر به حيات خود ادامه مي دهد، بسياري از اتومبيل هاي توليدي امروز شهر هم در توليد آلاينده ها دست كمي از پيكان ندارند. جغرافيا و اقليم تهران هم اين وضعيت را تشديد كرده است. باوجود حصاري از كوه ها به دور اين شهر كه خود در دره واقع شده، تهران بي شباهت به ديگي با معجون گازهاي سمي نيست.

تهران بدون شك شهري است زيبا اما هركس برداشت خودش را دارد. بستگي دارد از كدام زاويه نگاه كني. كارت پستال انگليسي اما چندان زيبا نبود، گرچه ما به نگاه سختگيرانه احتياج داريم.

مردم
بازتاب گزارش
015282.jpg
قرار نيست در اين صفحه از سينما چيزي بنويسيم؛ اين كه (دن كورلئونه) يا پدرخوانده چه كسي بود و چه كار كرد. ولي تيتر گزارش روز دوشنبه - ملاقات با پدرخوانده - دو بازتاب متفاوت داشت. فردي با دفتر تحريريه ايرانشهر تماس گرفته و خود را فوق ليسانس مديريت صنعتي معرفي مي كند. بعد مي گويد: (پدرم سال ها درس خوانده و در حال حاضر فوق تخصص جراحي مغز و اعصاب است و در بيمارستان دي جراحي مي كند. خودش را مي كشد تا بتواند از راه حلال زندگي را اداره كند. آن وقت در روزنامه... آگهي استخدام با ۴۸۰ هزار تومان چاپ مي شود. شما كه همه چيز را نوشتيد. بقيه واقعيت ها را هم مي نوشتيد تا بقيه هم بدانند كه در اين آگهي ها چه ترفندهايي به كار رفته. من خودم به يكي از اين آگهي ها زنگ زدم. وقتي گفتم كه حقوق ۴۰۰ هزار توماني مي خواهم، منشي مربوطه گفت كه اصلا از اين خبرها نيست. فقط براي جلب مشتري اين آگهي را داديم.)
خانمي هم تماس گرفتند و داستان جالب تري را عنوان كردند. او مي گويد: (چند روز پيش براي پيداكردن كار رفتم به يكي از اين شركت ها. منشي اين شركت كه مردي جوان بود گفت ما به خانم ها حقوق ۴۰۰ هزار توماني نمي دهيم. مگر اين كه روزي يك دستگاه كامپيوتر براي ما بفروشند.)
حالا اين كه چنين شركت هايي چگونه و با چه ترفندي به كار خود ادامه مي دهند، معلوم نيست. حتي نمي دانيم با چه ضوابطي اقدام به درج آگهي مي كنند. فقط اميدواريم درج گزارش هايي اينچنيني باعث شود تا حدودي مردم نسبت به عملكرد اين شركت ها آگاه تر شوند.

نكته
پيشكشي براي صادق
015290.jpg
صادق ۹ ساله را به خاطر داريد كه دچار بيماري سندرم داون بود و دو خواهر و برادر بزرگتر از خود و مبتلا به همين بيماري داشت؟ تصوير زندگي صادق كوچولو كه در خانواده اي رنج كشيده بزرگ شده بود، مادر مهربان و دلسوزش را آزرده خاطر كرد. مادري كه وقتي از ۱۷ سال صبر و سكوت براي بزرگ كردن سه فرزند كم توان ذهني اش مي گويد، معصومانه اشك مي ريزد و مي گويد: (من هرگز نه با مرفين و نه با هيچ داروي ديگري كودكانم را ساكت نكرده ام.)
او از ۱۷ سال آبروداري و سكوت دربرابر مشكلاتش مي گويد و يادآور مي شود كه در اين مدت با كمك همسرش و به تنهايي بدون كمك هيچ سازمان خيريه يا رفاه اجتماعي، هر سه فرزند ناسازگارش را بزرگ كرده است.
مادر صادق زن شريف و صبوري است كه در فقدان يك سازمان هدفمند تامين اجتماعي، يكه و تنها ۳ كودك كم توان ذهني را بزرگ مي  كند و حتي نامه او به رهبر معظم انقلاب كه منجر به دستور صريح ايشان براي پيگيري وضعيت اين خانواده شده بود، نتوانست سازمان نيم بند بهزيستي كشور را تكاني بدهد.
(به هر تقدير ما از اين خانواده محترم صميمانه پوزش مي خواهيم.) اين ادعاي رئيس بخش مركز... بود.

آموزش
سرچشمه مي خشكد
015278.jpg
فقط جامعه ايران نيست كه از قرص هاي اكستازي عاصي شده است، بلكه اين قرص ها از كنترل خود اروپا و آمريكا كه منبع توليد اين قرص ها هستند نيز خارج شده است.
به همين دليل است كه پليس اروپا با يك بسيج عمومي، افتاده است به جان باندهاي توزيع كننده اين كالاي زيان آور. ظاهرا جوانان اروپايي نيز روز به روز بيشتر اكس مي زنند و به قول كارشناسان فن، به سمت قرص هاي روانگردان روي مي آورند.
پليس متحد اروپا كه( يورو پول ) نام دارد از متلاشي شدن يك شبكه قاچاق قرص هاي روانگردان در سه كشور بلژيك، لهستان و هلند خبر داد. به گزارش شبكه خبري يورو نيوز در پي كشف مقاديري قرص روانگردان، كارت هاي اعتباري جعلي و گذرنامه هاي سرقتي در بلژيك، دستگاه قضائي اين كشور، پليس اروپا را از اين موضوع با خبر كرد.
پليس اروپا نيز با بسيج عوامل ارتباطي خود در همه كشور، عضو و با تجزيه و تحليل اطلاعات جمع آوري شده توانست اين گروه را شناسايي و متلاشي كند.
پليس اروپا اعلام كرد كه كارخانه قرص هاي روانگردان در هلند بوده است و ازطريق لهستان و بلژيك به ديگر مناطق اروپا قاچاق مي شود.
شايد با كوركردن منابع قاچاق اين كالا تا حدودي ورود قرص هاي روانگردان به ايران كنترل شود.

آي تي
پول الكترونيكي به بازار مي آيد
015276.jpg
وسواسي ها كه نگران تاخوردگي و پارگي اسكناس هاي خود هستند، به خصوص آن دسته از رانندگان تاكسي كه به خاطر جرخوردن گوشه يك اسكناس ساعت ها با مسافر بحث مي كنند، ايضا برعكس بدانندبه زودي نوع جديدي از پول به بازار مي آيد كه نه جر مي خورد، نه پاره مي شود و نه با آن مشكل پول خرد پيدا مي كنيد. نصرالله جهانگرد، دبير شوراي عالي اطلاع رساني و نماينده ويژه رئيس جمهوري در فن آوري اطلاعات گفته: پول الكترونيكي تا پايان سال دراختيار مردم قرار خواهد گرفت. وي افزود: مهم ترين اقدام عرصه فن آوري اطلاعات در سال جاري، تحقق خدمات پول الكترونيك در به كارگيري خدمات كارت پول است.
وي گفت: استفاده از پول در بخش هاي تجاري و اقتصادي از مهم ترين اهداف شوراي عالي اطلاع رساني در سال ۸۳ است. به گفته دبير شوراي عالي اطلاع رساني، در جلسه اي با حضور رئيس جمهوري توافق شد تا پايان امسال مقدمات ارايه خدمات انواع كارت پول در كشور فراهم شود. به همين منظور كميته كاري با حضور مسوولان بانكي و زير نظر وزير دارايي پيگيري كارها را به عهده دارد و تاكنون استاندارد انواع كارت ها، استاندارد انواع ماشين هاي ATM و استانداردها و ضوابط مربوط به مشاركت بخش خصوصي در اين عمليات ازطرف بانك مركزي تهيه و ابلاغ شده است. با اين حساب تا پايان سال، كارت هاي خوش تراش و زيبا جاي اسكناس هاي پاره را خواهد گرفت.وقتي در شمال تهران بودم انگار در هاليوود قدم مي زدم 
اين خود تهران است كه هر روز بيشتر و بيشتر فربه مي شود و ظرف دو دهه گذشته جمعيت آن دوبرابر شده و به بيش از ۱۴ ميليون ساكن دايمي رسيده است

شهرستان
يك دانشگاه ديگر
015286.jpg
ما كه مي گوييم اينهمه از نبود امكانات در شهرهاي كوچك گله نداشته باشيد، اما كسي به خرجش نمي رود. شاهد آنكه، در بيشتر شهرهاي كوچك، دانشگاه هاي جور واجوري تاسيس شده كه امكان تحصيل دانشجويان اين شهرها را بدون جابه جا شدن از شهري به شهر ديگر فراهم مي كند. از آن گذشته اگر درصد بالايي از دانشجويان اين شهرها از شهرهاي ديگر بيايند، به نوعي اشتغالزايي شده است.
يك دانشگاه ديگر در ساوه راه اندازي شد. مهندس (دانش راهداري) مدير عامل و رئيس هيات مديره دانشگاه علمي - كاربردي ساوه گفت: (اين دانشگاه با هدف تربيت دانشجويان و ارتقاي سطح علمي وفني آنها ونيز آموزش پرسنل شاغل در واحدهاي صنعتي شهرستان ساوه داير شده است.
وي افزود: دانشگاه جامع علمي -كاربردي ساوه به دو روش پودماني  وترمي دانشجو مي پذيرد كه پذيرش دانشجو به روش پودماني بدون كنكور و با توجه به محل اقامت و نيز احراز شرايط لازم و نيز انجام مصاحبه از مهرماه امسال صورت مي گيرد.
به گفته وي اين واحد دانشگاهي در اولين سال فعاليت خود در دوره هاي فوق ديپلم و در رشته هاي مكانيك با گرايش ساخت و توليد ماشين افزار، مكانيك باگرايش تعميرات مكانيكي و همچنين حسابداري با گرايش صنعتي، دانشجو مي پذيرد. ظرفيت پذيرش دانشجو در هررشته در حال حاضر ۷۰ نفر است و رشته مكانيك فقط دانشجوي پسر مي پذيرد.

خارجي
ملكه زيبايي شترها
015284.jpg
واعجب از اين آدميزاد. انسان ها گويا از سر حيوانات دست بردار نيستند.
مسابقات ملكه زيبايي اسب ها، گربه ها، سگ ها و احتمالا بوزينه ها كم بود، به تازگي در كشورهاي عربي مسابقه اي براي انتخاب زيباترين شتر برگزار شده است.
اينكه معيار و ملاك زيبايي دراين موجود خدا چه مي  تواند باشد و آيا اساسا مي  توان يكي را زشت و ديگري را زيبا دانست، بماند.
اما جالب آنكه بدانيد يك ماده شتر مصري گوي سبقت را در اين مسابقه از بقيه ربود.
خبرگزاري سوريه گزارش داده، (صبحه) ماده شتر مصري در نظرسنجي باشگاه شترسواري سينا، درميان شترهاي شركت كننده دراين مسابقه به عنوان ملكه زيبايي شترها برگزيده شد. در اين مسابقه ۵۰ شتر از كشورهاي عربي شركت داشتند.
همچنين در حاشيه اين مراسم، هشتمين جشنواره مسابقات شترسواري در شهر عريش مصر نيز برگزارشد. صبحه ماده شتر زيباي مصري در صحراي سينا زندگي مي كند. به اين ملكه ۵ هزار پوندي مصري، معادل ۹۰۰ دلار جايزه تعلق گرفت.
ما كه اين شتر را نديده ايم، لابد ويژگي هاي خاصي براي انتخاب او به عنوان زيباترين شتر وجود داشته است.

آمار
سلامت اخلاقي نوجوانان ايراني
015288.jpg
آفرين به جوانان و نوجوانان ايراني كه با اين همه مشكلات و كمبودهايي كه دارند به لحاظ اخلاقي سرآمد جوانان دنيا هستند. البته تعريف از خود نباشد ما كه خودمان جوان هستيم خوب مي دانيم كه درست زندگي كردن در تنگنا چقدر مشكل است.
حتي نوجوانان بزهكار ما هم كه از زندان آزاد مي شوند در مقايسه با استانداردهاي جهاني كمتر مرتكب اعمال مجرمانه مي شوند.
شايد دليل اينكه بزهكاري درميان نوجوانان ايراني كمتر از ميانگين جهاني است، اين باشد كه مذهب درميان جوانان و نوجوانان ايراني ريشه زيادي دارد كه به نوعي نيرويي بازدارنده براي ارتكاب اعمال خلاف است.
قهرماني، مديركل فرهنگي و هنري سازمان زندان ها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور مي گويد: براساس آمار سازمان زندان هاي كشور، افراد پايين تر از ۱۸ سال كمتر از استانداردهاي جهاني در مراجع قضائي محكوم شده اند و بالاترين آمار زندانيان را افراد بين ۲۴ تا ۳۵ سال تشكيل مي دهند.
به هر حال، كسب يك موقعيت برتر جهاني درمورد سلامت نسبي اخلاقي درميان جوانان و نوجوانان ايراني دليل نمي شود كه آنها را در همين شرايط سخت زندگي تنها بگذاريم. زيرا مذهب نيز تا نقطه اي مي تواند بازدارنده باشد والا هر شخص نيز نقطه جوشي دارد.

جوانان
خدمت سربازي هم به حساب مي آيد
015292.jpg
از قديم كارمندان مرد دولت، به محض استخدام خيالشان راحت بود، با دو سال سابقه كار به خدمت دولت در مي آيند. چه خدمت سربازي جزو سال هاي كاري آنان محسوب مي شد.
اما كارگران تحت پوشش سازمان تامين اجتماعي چنين مزيتي نداشتند. به تازگي معاون فني و درآمد سازمان تامين اجتماعي گفته در زمينه نحوه احتساب خدمت سربازي به عنوان سوابق بيمه اي و نيز چگونگي احتساب سوابق در ماده ۱۰ قانون تنظيم و تسهيل نوسازي صنايع كشور، پيگيري هاي لازم از سوي سازمان تامين اجتماعي به عمل مي آيد تا ابهامات موجود در قوانين مصوب، باهماهنگي مراجع ذي صلاح حقوقي رفع و راه حل اجراي صحيح قوانين هموار شود. با اين حساب احتمالا دو سال خدمت سربازي كارگران مرد جزو سوابق بيمه اي آنان محسوب خواهد شد. اما مشكلات جامعه كارگري تنها محاسبه سال هاي سربازي نيست. هنوز چگونگي بازنشستگي كساني كه در مشاغل سخت و زيان آور مشغول به كارند در بسياري از موارد مورد سوال كارگران است.
 (فرخ ملكوند) درباره كارگران با مشاغل سخت و زيان آور گفته: نظر كلي سازمان تامين اجتماعي در مورد قانون بازنشستگي در مشاغل سخت و زيان آور، اجراي دقيق و كامل قانون مصوب مجلس است. در عين حال بر اين باور هستيم نبايد شرايطي ايجاد شود كه كارگران واجد شرايط بازنشستگي در مشاغل سخت و زيان آور به دليل پاره اي ابهام ها يا محدوديت هاي ايجاد شده، در عمل قادر به استفاده از اين قانون نباشند.

يك معادله، دومجهول
دو روز با تاكسيمتر
رانندگان تاكسي، تاكسيمترها را روشن كردند، اما مسافران حاضر نيستند كرايه اي بيش از كرايه معمول را بپردازند. معادله تاكسيمتر حالا دومجهول پيدا كرده، مسافر و راننده. اگر تاكسيراني از پس راننده ها بر بيايد، چه كسي مي تواند يقه مسافرها را بگيرد؟
015298.jpg
عليرضا كيواني نژاد
امروز روز تولد تاكسيمتر است. به هر راننده برگه اي مي دهيم كه در آن استفاده اجباري از تاكسيمتر قيد شده. اين دستور صريح رياست سازمان تاكسيراني است 
)تولدتاكسيمترها مبارك( اين جمله بازرسي است كه با يك شاخه گل مريم و برگه ابلاغيه سازمان تاكسيراني مبني بر اجباري بودن تاكسيمترها، به استقبال راننده ها مي رود. آرام در حضور مسافران به آنها مي گويد كه لطفا از تاكسيمتر استفاده كنيد.

اگرديديد كسي از اين قانون سرپيچي كرده، فقط كافي است شماره ماشينش را به بازرسان سطح شهر يا روابط عمومي سازمان تاكسيراني بدهيد. مطمئن باشيد برخورد ساده اي با او نمي شود.
امروز يكشنبه است 
باورش مشكل بود. وقتي مي ديديم آنها بدون هيچ ترس و واهمه اي، تاكسيمترهايشان را خاموش كرده و به گفتن همان جملات قديمي براي دريافت كرايه، اكتفا مي كنند. سوار تاكسي كه مي شويم، انتظار داريم صدايي را بشنويم.
-بيپ
015304.jpg

اين يعني صداي روشن شدن تاكسيمتري كه قرار است تا پايان مسير مثل يك چرتكه، حساب كرايه را داشته باشد. با هزار مصيبت و مشكل سرمان را اين طرف و آن طرف مي كنيم تا بتوانيم صفحه ديجيتال تاكسيمتر را ببينيم، اما خبري از تاكسيمتر نيست البته تاكسيمتر كار مي كند اما وظيفه سازماني اش در تاكسي نشان دادن وقت است!
بازهم بايد پول پرداخت و ما كرايه قبلي را با فرمول سابق مي پردازيم. حالا ساعت ۳۰: ۸ روز يكشنبه است. همان روزي كه روي تلكس از آن به عنوان روز آغاز به كار تاكسيمترها در تهران ياد شده است.
زير پل چوبي به مقصد ميدان انقلاب سوار تاكسي مي شويم. عده كمي از مسافراني كه سوار و پياده مي شوند، به تاكسيمتر توجه دارند. شايد آنها هم مي دانند كه هيچ يك از راننده هاي تاكسي از اين وسيله استفاده نمي كنند. به ميدان فردوسي كه مي رسيم خانم نسبتا ميانسالي يادش مي افتد كه بگويد:) آقاي راننده، چرا از تاكسيمتر استفاده نمي كنيد؟( راننده، اول به صاحب سوال نگاه مي كند. بعد با ريشخند مي گويد:) اگر قرار باشد ما از اين تاكسيمتر استفاده كنيم به آخر خط نرسيده يا شما مرا مي زنيد يا من بايد با بقيه مسافرها هم درگير شوم. وروديه تاكسي را ۷۵ تومان تعيين كردند. اگر در مسير به ترافيكي برنخوريم. كرايه شما تا انقلاب مي شود ۲۰۰ تومان يعني ۱۰۰ تومان كمتر از چيزي كه الان مي گيريم. براي ما نمي صرفد.(
راديو پيام ساعت۹صبح را اعلام مي كند. راننده ادامه مي دهد:) همين اخبار راديو چند روز است كه مي گويد استفاده از تاكسيمتر اجباري مي شود. حالا اگر ما در ترافيك گير كرديم و كرايه شما شد ۴۰۰ تومان، پول را كه نمي دهيد، هيچ، مي گوييد كرايه عادي ميدان امام حسين - انقلاب، ۳۰۰ تومان است. تاكسيمتر را هم روشن كردي و تازه ۱۰۰تومان هم اضافه مي گيري؟( بعد هم مي گويد كه اگر ناراحت هستيد، مي توانيد پياده شويد.
خانم ميانسال لبخند مي زند. لبخندي كه حاكي از تسليم شدنش در برابر صحبت هاي راننده تاكسي است.
ميدان انقلاب به سراغ خطي هاي كرج مي رويم. آنجايي كه هم سمند زردرنگ ديده مي شود و هم پرايد. راننده هاي سمند زردرنگ از آوردن نام تاكسيمتر ترسي ندارند چون اين وسيله اصلا در ماشين آنها تعبيه نشده. پس اين رانندگان خوشبخت از همين حالا خود را از هياهوي استفاده از تاكسيمتر كنار كشيده اند. مسير را به سمت خيابان كارگر شمالي ادامه مي دهيم، پياده. در ابتداي اين خيابان همهمه اي است. خطي ها فرياد مي زنند. زندگي آنها هم بدون تاكسيمتر جريان دارد.
- ما تاكسيداران خطي، از تاكسيمتر استفاده نمي كنيم. كرايه ما ثابت است بنابراين همين اول كار با مسافر طي مي كنيم و اگر دوست داشت سوار مي شود. تاكسيمتر براي تاكسي هايي است كه به همه جاي شهر سرك مي كشند.
اين را راننده اي مي گويد كه در خط انقلاب-سيدخندان كار مي كند.
يك نفر راهنمايي مي كند: )بايد جلوي يكي از همان تاكسيمترهاي نارنجي را بگيريد.(
ساعت ۱۲ ظهر است. حتي يك مورد به تورمان نخورده. از ميدان انقلاب يك راست آمده ايم ميدان ونك. ضلع جنوبي ميدان دو دستگاه رنوي بازرسي سازمان تاكسيراني توجه ما را به خود جلب مي كند. كمي جلوتر مي رويم. يكي از بازرسان، هر تاكسي عبوري را متوقف مي كند و يك شاخه گل مريم يا گلايل به او مي دهد. به علاوه يك برگه سفيد كه روي آن مطلبي تايپ شده. اول فكر مي كنيم او به تمام راننده ها تذكر لساني مي دهد، ولي نه. اين طور نيست. او مي گويد: )امروز روز تولد تاكسيمتر است. به هر راننده برگه اي مي دهيم كه در آن استفاده اجباري از تاكسيمتر قيد شده. اين دستور صريح رياست سازمان تاكسيراني است.( اين بازرس، حتي به راننده هاي سمند زرد رنگ هم يك شاخه گل مي دهد. براي ما كه از خيابان انقلاب تا ونك را با تاكسي آمده و حسرت ديدن يك تاكسيمتر روشن به دلمان مانده، اين لحظه ايست تاريخي. درست مثل مهاجمي كه با يك پاس گل با دروازه بان تك به تك مي شود.
- چطور شد از تاكسي متر استفاده كرديد؟
راننده، با خونسردي آب پرتقال ميل مي كند، مي گويد: )گفتند از تاكسيمترهايتان استفاده كنيد، ما هم تابع امر هستيم. به نظرم اگر بقيه هم از اين تاكسيمترها استفاده كنند، هيچ اتفاقي نمي افتد ولي مشكلات زيادي سد راه است. مثلا بايد مشكل پشت ترافيك ايستادن و كرايه اضافي ثبت شدن را حل كرد. ضمنا هنوز مشكل بيمه ما حل نشده هنوز مشكل وام تعميراتي كه قول داده بودند، رفع نشده و ما نه بيمه هستيم و نه وام مي گيريم.( يعني اينكه اينها خيلي به تاكسيمتر ربط دارد!؟
كمي آن طرف تر از اين تاكسي، مردم همچنان مشغول نگاه كردن به مراسم توزيع گل هستند. كسي جلو نمي آيد و علت كار را نمي پرسد. فقط يك خانم آن هم براي گرفتن يك شاخه گل مريم جلو مي رود. وقتي به او گل مي دهند و علت اين كار را نيز متوجه مي شود، مي گويد: )انصافا ما كه نديديم كسي از تاكسيمتر استفاده كند(.يكي از بازرسان هم در جوابش مي گويد: )اگر شما با اين مسايل روبه رو شديد فقط شماره پلاك آن تاكسي را به ما بدهيد. مطمئن باشيد پيگيري مي  كنيم و اگر او براي ۴مرتبه اين خلاف را مرتكب شود، امتيازش را باطل مي كنيم.( اما يادتان باشد استفاده از تاكسيمتر از روز دوشنبه اجباري است و شما تازه متوجه مي  شويد كه خبر تلكس به نقل از روابط عمومي سازمان تاكسيراني، يك روز زودتر مخابره شده است. گرچه همه روزنامه ها يكشنبه را به عنوان روز اول اعلام كرده بودند، اما روز اول حكم دستگرمي را دارد!
و امروز دوشنبه 
امروز دوشنبه است. از ميدان انقلاب به مقصد ونك درحركتيم. اين بار با تاكسي هاي عادي، نه خطي. چشممان روشن. بالاخره تاكسيمترها به كار افتادند. وقتي سوار مي  شويم و در را مي  بنديم، صدايي مي  شنويم.
- بيپ.
البته گوش تيزي مي  خواهد. از راننده مي  پرسيم كه چطور راضي شد تاكسيمترش را روشن كند؟ )ديروز فهميديم كه استفاده از اين وسيله اجباري شده. اگر يك نفر هم پيدا شود كه شماره ما را به مسوولان سازمان بدهد، خوبيت ندارد و از كار و زندگي مي  افتيم.( به تقاطع خيابان هاي حجاب و بلواركشاورز مي  رسيم. ترافيك صبحگاهي اين مسير مثل هميشه سنگين است. انگار سرنوشت از پيش تعيين شده اي در حال رقم خوردن است. وقتي كيف مبارك را براي حساب كردن كرايه از جيب خارج مي  كنيم به نظر همان ۱۵۰ تومان هميشگي سهم راننده است. درحاليكه ترافيك سنگين تر از آن است كه با سبز و قرمز شدن يكباره چراغ راهنمايي، سبك تر شود، به كرايه لحظه به لحظه اضافه مي  شود. بالاخره به ميدان وليعصر مي  رسيم. اما كرايه به ۲۲۵ تومان افزايش پيدا كرده. نه. راننده تاكسي كاملا خرسند است، اما هيچ يك از مسافران اين مبلغ را نمي  پردازند. راننده تاكسي مي  گويد: )اشكال ندارد. همان ۱۵۰ تومان را بدهيد. ولي اگر از فردا هيچ راننده تاكسي ، تاكسيمتر را روشن نكرد، اعتراض نكنيد و شماره اش را برنداريد. نه ما مي  خواهيم از شما پول اضافه بگيريم و نه شما راضي به ضرر ما باشيد.(
بعد هم برگه ابلاغيه سازمان تاكسيراني را نشان مي  دهد كه در آن قيد شده استفاده از اين وسيله، اجباري است.
- راه اندازي تاكسيمترها براي ما هزارتومان هزينه داشتند. اين هزار تومان ارزشي ندارد ولي فكرش را بكنيد كه ما در روز با چند نفر بايد سروكله بزنيم و كرايه بگيريم؟
يك مسافر مي  گويد: )آقاي راننده ممنون.( و خداحافظي مي  كند. به قول اسكار وايلد انسان پس از يك شام خوب از سر تقصيرات همه مي  تواند بگذرد، حتي از تقصيرات مادرزنش. گاهي يك ۷۵ تومان چه ها كه نمي  كند!

015294.jpg

او اولين كسي است كه روز يكشنبه، تاكسيمترش را روشن كرده يا حداقل ما او را به عنوان اولين نفر مي  شناسيم. راننده نمونه!

015300.jpg

حتي تاكسي داراني كه سمند زرد رنگ دارند، گل دريافت مي  كردند و ابلاغيه سازمان تاكسيراني را . ولي مساله اينجاست كه اين تاكسي ها نه تاكسيمتر دارند و نه حتي جايي براي نصب اين دستگاه! به جلو داشبورد خوب و با دقت نگاه كنيد.

015306.jpg

اول فكر كرديم اتفاق خاصي افتاده كه به هر تاكسي يك شاخه گل مي  دهند. ولي بعد متوجه شديم به هر راننده اي كه گل مي  دادند، مي  گفتند: )تولد تاكسيمتر مبارك(.

015296.jpg

تقريبا ساعت ۱۰ صبح است. اما اين راننده تاكسي روز يكشنبه، تاكسيمترش را روشن نكرده بود. مي  گفت: )چه فايده اي دارد؟ نه مسافرها كرايه را قبول مي   كنند نه براي ما صرف دارد.(

015302.jpg

اين برگه اي كه مي  بينيد، همان ابلاغيه سازمان تاكسيراني است. باور كنيد اين بار قضيه فرق دارد. اگر تاكسي داران و راننده تاكسي ها از تاكسيمتر استفاده نكنند، مطابق قانون با آنها برخورد مي  شود. مي  بينيم و تعريف مي  كنيم

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |