|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سن قانوني براي استعمال دخانيات
به راستي چه چيزي در پس اين بلاي جانسوز وجود دارد كه هر روز صدها ميليون نفر از خورد و خوراكشان مي زنند تا چند نخي از آن را تهيه كنند؟ از احوال مردم عادي كه بگذريم، تكليف آن متخصص قلبي كه پس از سخنراني يك ساعته درباره اين زهرمار مرگ آور، به حياط مي رود و يك سيگار چاق مي كند، چيست؟ البته مطلب امروز هيچ ارتباطي به فوايد خطرناك و مضرات دوست داشتني دخانيات ندارد، بلكه مربوط است به يك نظرسنجي كه به تازگي در انگليس انجام شده است.
نتيجه اين پژوهش نشان مي دهد كه از هر 5 شهروند، 4 نفر بر اين عقيده بودند كه بايد سن مجاز براي كشيدن سيگار از 16 به 18 سال افزايش يابد. به نظر اين افراد بالارفتن سن مجاز باعث مي شود نوجوانان وقت بيشتري داشته باشند تا تصميم بگيرند سيگار بكشند يا نه. البته گروه قليلي از شركت كنندگان هم با انتخاب سن 21 موافق بودند.
دوسوم از مردم بر اين باور بودند كه مجازات والديني كه به فرزندانشان پيش از رسيدن به سن قانوني سيگار مي دهند، كافي نيست و بايد به شدت افزايش يابد. 93 درصد هم به برخوردجدي با عاملان فروش به كودكان راي دادند. نيمي از راي دهندگان موافق بودند كه قيمت سيگار افزايش يابد. سه چهارم از افراد نيز فعاليت فرهنگي را كارساز دانستند. وزير بهداشت كشور انگليس هنوز هيچ اشاره اي به تغيير سن قانوني استفاده از سيگار نكرده است ولي از تغيير آيين نامه استعمال دخانيات در اماكن كاري از جمله باشگاه ها و كافه ها خبر داد. جزئيات اين اصلاحات پاييز امسال به صورت رسمي در روزنامه سلامت عمومي (وابسته به وزارت بهداشت انگليس) چاپ خواهد شد.
|
|
|
خوآن مارتين راضي از تهران رفت
|
|
اديب وحداني - در ايران خوآن مارتين ناآشنا نيست، چون به كمك يكي دو مغازه فروشنده كتاب هاي كمك آموزشي موسيقي، كتاب هاي او در تيراژ بالا تكثير و پخش شده است و طبعا هر كس كه به سراغ ساز گيتار مي رود ناگزير اسم مارتين را مي شنود، حتي اگر بخواهد سبك ديگري را بنوازد، نوازنده هايي مثل مارتين در سراسر دنيا مي توانند به سراغ يكي دو رويه براي ادامه كارشان بروند. آنها يا مي توانند عموم مردم را مخاطب خود بگيرند يا به سراغ آدم هاي خاص بروند كه كار را خوب بلدند و مي خواهند جلوه و اجراهاي ديگري از هنر را شاهد باشند. مارتين گروه دوم را هدف قرار داده است و به اين ترتيب عمده كنسرت هاي او با استقبال مخاطبان كم اما جدي مواجه مي شود. اما كنسرت هاي او در فضاي باز مجموعه سعدآباد با استقبال خيلي خوبي مواجه شد. حدود۷ هزار و۵۰۰صندلي ( براي مجموع سه شب اجرا) كاملا پر شده بود و بليت هم با قيمت بالاي 10 هزار تومان به فروش مي رسيد.
همچنين تعدادي از CD هاي اصل آقاي مارتين كه در حاشيه اجرا به فروش مي رسيد در چند دقيقه اول پس از شروع فروش تمام شد. تمام اينها خوآن مارتين را به شدت شگفت زده كرد و او مرتب از مردم تشكر مي كرد. حتي به وقت نواختن يك آهنگ كه درباره دوره اداره اسپانيا توسط مسلمانان بود، خوآن مارتين آن آهنگ را به مردم تقديم كرد. با توجه به بي تعارف بودن اكثر هنرمندان جهان، مي شود گفت مارتين، راضي تهران را ترك كرد.
|
|
|
اسطوره كونگ فو در بوسني
بروس لي، هنرمندي كه در سن 32 سالگي درگذشت، قبل از آنكه بتواند شهرت خود را سراسر آمريكا ببيند. فيلم هاي مشت هاي خشم، اژدها وارد مي شود، ارتباط چيني و بازگشت اژدها كه در سال هاي 72 و 73 ميلادي توليد شد، جاي ويژه اي را در ميان آثار گروه هيجاني و رزمي به خود اختصاص دادند. قرار است مجسمه اين اسطوره كونگ فو در ميدان اسپانيايي شهر موتسار در بوسني نصب شود!
وسلين گاتالو نويسنده اي از قوم كروات است كه بروس لي را يك قهرمان بين المللي مي داند. او براي نخستين بار پيشنهاد داد كه مجسمه لي به عنوان نماد وفاداري، دوستي، مهارت و عدالت در شهر نصب شود.
او اميدوار است با اين اقدام دامان شهر از آثار ننگين دوران جنگ هاي قومي پاك شود و بار ديگر صلح و صفا، گرمابخش دل شهروندان شود. همسر بروس لي، ليندا، هم براي مراسم پرده برداري از مجسمه درماه نوامبر امسال دعوت شده است.
|
|
|
جشنواره فيلم لندن
چهل و هشتمين جشنواره فيلم لندن بيستم اكتبر آتي با نمايش فيلم (ورا دريك) اثر مايك لي آغاز به كار مي كند و در 4نوامبر با نمايش فيلم (عاشق هوكابي ها هستم) اثر ديويد. ا. راسل به كار خود پايان مي دهد.
ورا دريك با حضور ايملدا استانتون ماجراي زني خيابانگرد در دهه 50 لندن را روايت مي كند كه حرفه اش سقط جنين است. عاشق هوكابي ها هستم نيز جديدترين ساخته ديويد راسل انگليسي است كه پيشتر با فيلم سه پادشاه به شهرت و اعتبار رسيده بود.
اين فيلم يك كمدي فيلسوفانه از زوجي كارآگاه است كه به حل مشكلات و مصائب موكلان خود مي پردازند.
جودلاو، نائومي واتس و داستين هافمن در اين فيلم - كه از اول اكتبر در آمريكا اكران مي شود - حضور دارند.
جزئيات بيشتر پيرامون اين جشنواره 25 روزه به زودي اعلام خواهد شد.
|
|
|
تاجر ونيزي آل پاچينو
فستيوال فيلم ونيز به عنوان يك رخداد هنري در تقابل با سينماي هاليوود شناخته شده است، اما از هنرمنداني كه دست كم تكه اي از شهرتشان را مديون هاليوود هستند نيز كم بهره نمي برد. آل پاچينو، تيم رابيز، كيت وينسلت و جاني دپ به رغم وجود شايعات متعارف دوباره درسلطه هاليوود بودن اين فستيوال، امسال در اين رخداد مهم 11 روزه شركت مي كنند.
شايد در ايران جمله (بودن يا نبودن) پرسش اين است از معدود گفته هاي شكسپير باشد كه از پرده سوم نمايشنامه هملت به ياد مردم مانده است، اما در دنياي انگليسي زبان، خبرهايي درباره شكسپير هميشه اولويت دارند و اقتباس سينمايي آل پاچينو از (تاجر ونيزي) شكسپير خبر مهم فستيوال ونيز امسال است. پاچينو كه شهرت خود را مديون فيلم هاي متعدد مهمي مانند (صورت زخمي)، (پدرخوانده) و... است در باره بازسازي خود از اين نمايشنامه به بي. بي. سي جهاني گفت: در تئاتر، شما نمايشنامه را همانطور كه اجرا مي شود مي بينيد و كلمه ها را مي شنويد اما در يك فيلم شما اين امكان را پيدا مي كنيد كه نماهاي نزديك را ببينيد، شاهد پويايي صحنه باشيد و برش هاي خوبي را ببينيد.
|
|
|
تروريست در كافي شاپ
|
|
جاكارتا - تروريستي كه محكوم به حبس ابد است در يك كافي شاپ واقع در يك مجتمع تجاري در جاكارتا ديده شد. (علي عمران) كه به خاطر نقشش در يك بمب گذاري در يك كلوپ شبانه كه منجر به كشته شدن 202 نفر شد به حبس ابد محكوم شده است، در حال نوشيدن قهوه در (استارباكز) در مجتمع تجاري (پلازا) ديده شد؛ جايي كه مسايل امنيتي با شدت بيشتري پيگيري مي شود. سرتيپ (گوريس مير) كه مسوول پرونده بمب گذاري بالي است، به همراه تني چند از محافظان مسلح، بعد از اينكه متوجه حضور خبرنگاران اطراف كافي شاپ شدند، ايمران را به سرعت از آنجا خارج كرده و او را با ماشين از آنجا دور كردند. سخنگوي پليس كه اين حادثه را تاييد نكرده بود، صبح پنج شنبه بعد از افشا شدن اين خبر در روزنامه ها به اين مساله اعتراف كرد و البته قهوه خوردن ايمران در كافي شاپ را جزو پيگيري پرونده او دانست. به گفته سخنگوي پليس تا زماني كه پرونده باز است امكان بررسي هر موضوعي وجود دارد. در مورد اينكه چرا ايمران به كافي شاپ برده شده نيز بايد گفت: (اين نظر مسوول پرونده بوده و هيچ ايرادي ندارد.) اين بمب گذاري ها كه به گروهي در ارتباط با القاعده نسبت داده مي شود و رهبر گروه (ابو باكار بشير) تحت بازداشت پليس است. 30 نفر از بازداشت شدگان اين پرونده - پرونده بمب گذاري هاي بالي - به اين مساله اعتراف كردند كه محل انتخاب بمب گذاري را به خاطر نفرت شديدشان نسبت به غربي ها و منافع آنها انتخاب كردند.
|
|
|
مشتي خون در ازاي چند ضربه مشت
چند ساعتي است كه هوا كاملا تاريك شده است. جمعيت زيادي براي برگزاري ميهماني به مناسبت آغاز فصل مسابقات فوتبال آمريكايي در محوطه پاركينگ جلوي دانشگاه ايالتي كاروليناي شمالي گرد آمده اند، جو پرهياهويي بر پاركينگ حاكم است و جاي سوزن انداختن هم نيست. از دوردست ماشيني تيره رنگ به پاركينگ نزديك مي شود. درون خودرو ( توني هرل) جانسون 20 ساله رانندگي مي كند و برادرش (تيموتي واين) 22 ساله در كنارش نشسته است. آنها پس از نوشيدن مقدار زيادي مشروبات الكلي حسابي لا يعقل هستند و آنقدر صداي موسيقي را بلند كرده اند كه حتي صداي يكديگر را نمي شنوند. ماشين به پاركينگ نزديك مي شود و توني جمعيت زيادي را مي بيند كه شادمان دورهم جمع شده اند. او بدون اينكه از سرعت خود بكاهد، درون پاركينگ مي پيچد. جمعيت با تعجب به برادران جانسون نگاه مي كنند. نگاهي پر از ناسزا و خصومت. ناگهان دو نفر از بين جمعيت به سوي ماشين مي دوند و توني را از شيشه بيرون مي كشند. توني كه تنها موهاي بورش در تاريكي شب قابل تشخيص است، به شدت كتك مي خورد و دست آخر در انبوهي از زباله ها رها مي شود. تيموتي از ماشين پياده مي شود، فرياد مي كشد و دو غريبه را تهديد به انتقام مي كند. او برادر نيمه جان خود را از درون آشغال ها برمي دارد و به درون ماشين مي برد. پس از چند دقيقه تيموتي بازمي گردد و با عصبانيت از جمعيت سراغ آن دو نفر را مي گيرد. پسركي آندو را به تيموتي نشان مي دهد و... بنگ... بنگ. جيسون، دختري 32 ساله به سوي محل تيراندازي مي دود. او لباسش را از تن درمي آورد تا جلوي خونريزي آن دو مرد را بگيرد، اما براي يكي از آنها خيلي دير شده است. مردك دو سه نفس مقطع مي كشد و... . مرد دوم روي دستان خونين جمعيت به درون آمبولانس منتقل مي شود. ساعتي بعد او هم در بيمارستان جان مي دهد.
اين داستاني تكان دهنده بود از آنچه يكشنبه همين هفته در محوطه دانشگاه ايالتي كاروليناي شمالي (NCSU) رخ داد. محلي كه صدها دانشجو آغاز رقابت هاي بين دانشگاهي و نيز آغاز سال تحصيلي جديد را جشن گرفته بودند. برادران جانسون به جرم قتل درجه اول (كوين مك كان) 23 ساله از شيكاگو و ستوان دو نيروي دريايي، (برت جانسون هارمن) 23 ساله اهل پارك ريج كه البته هيچ كدام دانشجو نبودند، دستگير شدند.
جلسات محاكمه اين برادران از سه شنبه آغاز شد و همچنان ادامه دارد. چيزي كه در پس اين ماجرا جروبحث هاي زيادي را به وجود آورده است، آزادي فروش اسلحه در برخي ايالت هاي آمريكاست. مطمئنا اين حادثه دلخراش آن هم در آغاز ترم جديد تحصيلي دانشگاه، اثري منفي در ذهن تمام دانشجويان NCSU باقي خواهد گذاشت.
|
|
|
دكه
امن و امان در دنياي خبرهاي داغ سياسي
بالاخره پس از چند روز، در صفحه اول روزنامه هاي جهان، از اخبار جنجال برانگيز بين المللي خبري نيست. اكثر روزنامه هاي ايالات متحده خسارات به جامانده از توفان فرانسس فلوريدا را بازتاب داده اند.
البته در برخي از روزنامه هاي اروپايي و آمريكايي ردپايي از حادثه غم انگيز گروگانگيري كودكان در روسيه ديده مي شود، اما نكته جالب اينجاست كه در روزنامه هاي روسيه خبري از گروگانگيري به چشم نمي خورد. فشارهاي زياد اتحاديه اروپا و مردم روسيه بر دولت اين كشور باعث شده است كه سران روس سياست ايزولاسيون خبري را در مورد گزارش هاي واقعه اخير در پيش
|
|
|
پذيرايي در مجلس با پنير
در فوايد پنير اگر كتاب ها هم تحرير شود باز حق مطلب به جا نيايد. پنير خوراكي مغذي و معدن كلسيم و به عقيده برخي عامل سفاهت است. اما اضافه بر تمام اين كرامات، خصيصه ديگري نيز در پنير وجود دارد و آن، ابزار ابراز عشق و علاقه دروني است به محبوبي كه از عمق جان عزيز است.
البته تا چندي پيش اين مهم برعهده گوجه فرنگي گنديده بود كه با نوآوري پل تيلر،- مردي از بلاد استراليا- پنير جايگزين آن شد. پل در يك سخنراني تبليغاتي در شهر تويد ريور شركت كرده بود. در اين مراسم جناب جان هاوارد، اول وزير (نخست وزير) مملكتي خطابه مي فرمودند كه ناگهان هدف كيسه پنيري قرار گرفت و از رايحه دل انگيز آن سرمست شد. پل از سُياست اقتصادي هاوارد و لري آنتوني (از اعضاي شوراي محلي) به شدت ناراضي بود و در توجيه عمل خود خطاب به اول وزير گفت: (به عنوان نماينده طبقه كارمند شهر تويد، من اين پنير را به شما تقديم مي كنم، زيرا تاريخ مصرف شما و همكارتان به پايان رسيده است و بايد به زودي دنبال كار تازه اي بگرديد.)
|
|
|
حمله با بيل مكانيكي
سيدحسين غضنفري-كاتوليك ها در محله آردوين بلفاست انگلستان (ايرلندشمالي) به وسيله بيل مكانيكي مورد حمله قرار گرفتند. ساعت يك بامداد بود كه (كافه) آتش گرفت و صدماتي به آن وارد شد. در اين حمله كه به گفته مقامات محلي توسط پروتستان ها صورت گرفته، به كسي آسيبي وارد نشد. به گفته پليس در زمان حمله، چندين نفر در (كافه) بودند كه موفق شدند سالم از آنجا فرار كنند. جمعيتي هم كه بعد ازحمله در آن اطراف تجمع كرده بود با كمك پليس و نمايندگان گروه هاي مردمي پراكنده شدند. اين اتفاق در شمال بلفاست رخ داد كه دشمنان ديرين؛ كاتوليك ها و پروتستان ها، در نزديكي هم زندگي مي كنند. شهردار قبلي بلفاست لرد مارتين مورگان، پروتستان هاي افراطي را كه طرفدار دولت انگلستان هستند مسوول اين حادثه ناميده و هدف آنها را كشتن افراد كاتوليك دانست. (هيچ شك ندارم كه اراذل و اوباش لوپاليست مسوول اين حادثه هستند. آنها مي خواهند تنش بين كاتوليك ها و پروتستان ها را بالا ببرند، من از كاتوليك ها مي خواهم آرام باشند و خونسردي خود را حفظ كنند و احتمالا كاتوليك هاي متعصب بلفاست مي گويند: (چشم آقاي شهردار)!
|
|
|
گفت وگو با حبيب زرگرپور
دستيار جرج لوكاس
|
|
نادر شاكرين-كامران پسري 16 ساله است كه تقريبا تمام ساعات روز را پشت كامپيوتر بازي مي كند. او در بين بچه هاي مدرسه كاملا اسم در كرده است چون هر بازي اتومبيلراني را كه در بازار مي آيد، قبل از هر كس مي خرد و تمام مي كند. امروز صبح كامران به همراه دوست صميمي اش افشين به مجتمع پايتخت( واقع درخيابان ميرداماد) سري زد. او بعد از دو ساعت بالا و پايين رفتن از پله ها و سرك كشيدن توي مغازه هاي مختلف بالاخره جديدترين نرم افزار اتومبيلراني را پيدا كرد. كامران به سرعت خود را به خانه رساند تا كشف جديدش را بررسي كند CD. را در رايانه گذاشت و آن را بر روي دستگاهش نصب كرد. پس از چند لحظه قسمت نمايشي بازي شروع شد.
كامران علاقه دارد هميشه اين دموها را كامل تماشا كند تا خود را حسابي براي مبارزه گرم كند. ماشين هاي اسپرت يكي يكي بر روي صفحه ظاهر مي شدند و بين تصاوير آنها نام تهيه كنندگان بازي نمايش داده مي شد. هنوز پنج، شش صحنه نگذشته بود كه چشمان كامران كاملا گرد شد.
(مدير هنري ارشد گروه جلوه هاي ويژه سه بعدي، حبيب زرگرپور) او با خود انديشيد كه حتما اين نام يك طراح عرب است اما نه، عرب ها كه (گاف) و(پ) ندارند! يعني امكان دارد حبيب يك ايراني باشد؟!
حبيب زرگرپور، يكي از غول هاي پويانمايي رايانه ايست. او كه در سمت مدير هنري ارشد شركت هنرهاي الكتريكي (EA) كار مي كند، يكي از آن ايرانياني است كه همچنان افتخار نام ايراني را پاسداري مي كند.در كارنامه افتخارات زرگرپور دستياري كارگردان مشهور آمريكايي جرج لوكاس(كمپاني( ILM مي درخشد.
چطور وارد اين صنعت شدي؟
خب، همه چيز با كارهاي برادرم سهيل آغاز شد. او در ورتيگو در يك شركت تصويرسازي رايانه اي كار مي كرد. البته اين موضوع به سال 1985 بر مي گردد. شركت او در ونكور چندان مشهور نبود. من سعي مي كردم به او در طراحي ماشين هاي اسپورت مدل كمك كنم و رفته رفته فهميدم كه تصويرسازي رايانه اي به زودي چنان از نظر فني پيشرفت مي كند كه تمام صنعت توليد آثار سرگرم كننده را تسخير مي كند. حقيقتا اين همان انگيزه نيروبخش من براي حضور در كالج طراحي مركز هنر در پاسادناي كاليفرنيا بود. وقتي كه ماشين مدل سه بعدي قرمز رنگ من در (سيگراف)، ظاهر شد يقين پيدا كردم كه در چه زمينه اي از تخصص خود استفاده خواهم كرد.
در اوقات فراغت خود چكار مي كني؟
من عاشق اين هستم كه بنشينم و فيلمي را كه سرشار از جلوه هاي ويژه است تماشا كنم و هميشه سعي مي كنم نقاطي را كه جلوه هاي رايانه اي كاملا واضح و آشكار است تشخيص دهم. اين كار بزرگي است كه ترفندهاي بصري به راحتي درلابه لاي فيلم پنهان شوند به طوري كه بيننده نفهمد اين صحنه ها، جلوه هاي ويژه هستند و ازآنها بگذرد. به جز اين قدم زدن در دنياي واقعي بيرون هم براي من مثل يك كلاس آموزنده است. با اين كار ديد تازه اي از سازه ها پيدا مي كنم، چه اين سازه ها دست ساز باشند و چه طبيعي. من به اشياء و چگونگي تشكيل سايه ها بر روي آنها در شرايط مختلف آب وهوايي دقت مي كنم. اين دقيقا همانجايي است كه روح زندگي وارد تصاوير مي شود. البته هنگام طراحي مدل ها، اين جزئيات را ناخودآگاه وارد كارم مي كنم.
آينده را براي جلوه هاي بعدي چگونه ارزيابي مي كني؟
هوش مصنوعي در شبيه سازي پويا مانند متحرك سازي جمعيت به حدي پيشرفت مي كند كه بسيار پيچيده و غيرقابل پيش بيني خواهد شد. درضمن رويه طراحي اين سيستم ها سرعت زيادي پيدا خواهد كرد. به طوري كه هزينه و چارچوب زماني اين كارها به طور چشمگيري كاهش مي يابد.
براي جواناني كه مي خواهند وارد اين كار شوند چه توصيه اي داري؟
انديشه و ديد خود را به روي نتيجه كار باز كنيد. خيلي درگير جزئيات فني نشويد. وقتي روي مراحل مختلف متمركز مي شويم بسياري كارها خيلي سخت به نظر مي رسند. بنابراين، اين روش موجب مي شود كه ذهن شما در تله سرگيجه آور كارهاي فني گير نيفتد و راه هاي ساده تري براي رسيدن به جلوه موردنظر پيدا كند. گاهي آنچنان در پيچيدگي هايي گرفتار مي شويم كه فراموش مي كنيم اصل كار چقدر ساده است.
تو در چند زمينه مشكل جلوه هاي سينمايي درگير بوده اي؟ كداميك را مهمترين مبارزه خود تلقي مي كني و چطور تو و تيم تو بر آن فائق آمديد؟
سوال خوبي است. بزرگترين كار تركيب (گردباد) با جلوه هاي آب بود. اصولا، يكي از سخت ترين كارها ايجاد جلوه هاي ويژه براي نمايش آب است. در پروژه (توفان كامل)، اين مشكل با ورود توفان دريايي به معادله، ده ها برابر سخت تر شد. به جز امواج غلتان، ما بايد امواج كوچك يك متري طراحي مي كرديم كه بر فراز موج هاي 27 متري تشكيل مي شدند. بعد هم كه نوبت ذرات مه و قطرات ريز آب بود كه در برخورد موج ها به هر كجايي ايجاد مي شدند. با استفاده از دانش كليدي جان اندرسون، كسي كه قبلا در دانشگاه وسيكانسين - مدسيون استاد علوم جوي و اقيانوسي بود، ما تمامي جلوه ها را از ابعاد موج هاي عظيم گرفته تا ابعاد مولكولي ذرات آب طراحي كرديم.
به نظرت چه نقصي در نرم افزارهاي سه بعدي وجود دارد ؟
فكر مي كنم پويانمايي حركات طبيعي ذرات هميشه در حد اعلام به عهده كاربر بوده است و اگر هم برنامه اي براي اين كار وجود داشته، هميشه از يك نويسنده ديگر خريداري كرده ايم. نرم افزارهاي سه بعدي امروزي قابليت مدلسازي هر چيزي را كه بتوانيد تصور كنيد دارند. ولي هنوز توانايي طرح پويانمايي هاي طبيعي و غيرقابل پيش بيني كه خودبه خود گسترش پيدا مي كنند مانند آب و آتش در محيط كار رايانه امري دور از دسترس به نظر مي آيد.
يك روز كاري معمولي در (هنرهاي الكتريكي) (EA) براي تو چگونه است؟
من روزم را با روشن كردن (ماشين هيولا)يم شروع مي كنم. بعد به دنبال انتهاي كارهاي روز قبل مي گردم و سعي مي كنم دوباره از همان نقطه شروع كنم. به عنوان كارگردان ارشد هنري EA، تمام مراحل پيشرفت كار گروهم را از نزديك كنترل مي كنم. من به همه جا سركشي مي كنم و هركجا امكان اصلاح وجود داشته باشد به اعضاي گروه گوشزد مي كنم، بعد نزد رايانه ام برمي گردم و سهم خودم را در اجراي طرح انجام مي دهم. گاهي اوقات هم قبل از آغاز كارها با افراد تيم ملاقات مي كنم تا بتوانم پيشرفت ها و مشكلات تكنيكي را گزارش كنم.
|
|
|