جشنواره اروپايي ادبيات كودك در ايران با هدف تبادل عقايد، تجربيات ميان هنرمندان و به تصوير كشيدن ريشه هاي مشترك فرهنگ هاي متفاوت و روش هاي جديد گفت وگو ميان اروپا و ايران از اول تا هفدهم مهرماه در مركز آفرينش هاي فرهنگي و هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان برگزار مي شود.
مهندس محسن چيني فروشان مدير عامل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در جلسه مطبوعاتي با بيان اين مطلب در جمع خبرنگاران گفت: بيش از 61 نفر نويسنده، تصويرگر و كارشناس از چهار كشور اروپايي اتريش، فنلاند، سوئد و نروژ در اين جشنواره شركت خواهند داشت.
مديرعامل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با بيان اينكه اين جشنواره داراي بخش هاي مختلفي از جمله اجراي نمايش، كارگاه هاي نويسندگي و تصويري، برگزاري سمينار، شبهاي قصه سرايي، نمايش  فيلم و برگزاري نمايشگاه ها است به تشريح هر يك از اين بخش ها پرداخت و گفت: در بخش نمايش 14 نفر در پنج گروه نمايشي از چهار كشور اتريش، فنلاند، سوئد و نروژ و سه گروه از ايران در طول مدت برگزاري اين جشنواره در محل پارك لاله به اجرا خواهند پرداخت و به منظور اينكه بچه ها كه مخاطبان اصلي اين جشنواره هستند بتواند حداكثر بهره برداري از  آن را داشته باشند صبح ها با هماهنگي مدارس و مراكز كانون حضور دانش آموزان رايگان و بعدازظهرها با فروش عمومي بليط استفاده از اين برنامه ها ممكن است.

چند ماه قبل وقتي از خيابان خواجه عبدالله انصاري رد مي شديد، مدخل ورودي به بزرگراه رسالت يا همان خيابان ابوذر از ترافيك بالايي رنج مي برد. بعد مسوولان آمدند ونشستند و به اين نتيجه رسيدند كه مي توانند راه ديگري را براي ورود ماشين ها به بزرگراه رسالت باز كنند. اين كار هم شد، اما باز هم شاهد ترافيك هاي مقطعي در اين مسير هستيم. چرا؟
از كنار رودخانه وسط خيابان كه رد مي شويد، نرسيده  به خيابان شريعتي، باز هم صف اتومبيل ها را به خصوص در ساعات اوليه روز مشاهده مي كنيد، اما اين بار قضيه ترافيك وچراغ قرمز نيست. جريان از اين قرار است كه ماشين ها لحظه شماري مي كنند زير لوله اي بروند كه تانكرهاي  آب، مخزن خود را پر مي كنند. در واقع اينجا تبديل شده به يك كاروش رايگان.
تازه اگر ماشين ها از زير اين آبشار غيرطبيعي فقط عبور كنند، مشكلي نيست. ولي هر ماشيني كه مي رسد، چند بار جلو و عقب مي رود تا حسابي شسته شود. اين طوري هر ماشين 2 تا 3 دقيقه، نظافت مجاني مي شود و ترافيك ماشين ها تا خيابان خواجه عبدالله انصاري قد مي كشد.
پس اگر از مسير جديد خيابان خواجه عبدالله گذشتيد و اين ترافيك سنگين را ديديد، نگران نشويد. ماشين ها به محض اين كه خود را شست وشو دادند، مي روند و بعد از 10 تا 15 دقيقه به سر خيابان مي رسيد.
تازه، چند روز پيش تانكر آب براي رسيدن به اين آبشار، چند دقيقه در صف ايستاد و موجبات خنده رهگذران را فراهم كرد.

اول مهر است و همه چيز آماده براي آغاز سال تحصيلي. چند روز ديگر دانش آموزان بعد از 3 ماه تعطيلي مثل مور و ملخ به بيرون از خانه مي ريزند تا روز اول، مدرسه را با انرژي و نشاط آغاز كنند.
به همين دليل نيز تمام دم و دستگاه هاي اداري و دولتي كشور نيز بسيج شدند تا به بهترين نحو دانش آموزان را براي شروع سال تحصيلي همراهي كنند. از جمله ارگان هاي امدادي كشور سازمان حمل و نقل و ترافيك كشور است. مديرعامل سازمان حمل و نقل ترافيك از فعاليت 50 دستگاه خودروي امداد در بزرگراه ها همزمان با بازگشايي مدارس خبر داد.
كامران حاج نصراللهي گفت: خودروهاي امداد به صورت سيار در بزرگراه ها تردد كرده و در صورت مشاهده بروز نقص فني خودروها، به شهروندان امدادرساني مي كنند.
به گفته وي شهروندان مي توانند در صورت بروز نقص فني خودروي خود در بزرگراه ها با شماره تلفن هايي كه روي بدنه اين خودروها نوشته شده يا با شماره تلفن هاي سازمان حمل و نقل و ترافيك 3-8026090 تماس بگيرند كه در اين صورت با وصل شدن به واحد بي سيم سازمان، نشاني دقيق از آنها گرفته و خودروي امداد بلافاصله به محل اعزام خواهد شد.
وي با برگزاري جلسات پيوسته ستاد مهر شهرداري تهران به منظور انجام برنامه ريزي هاي درون سازماني براي كاهش معضلات ترافيكي و تسهيل در حمل و نقل شهروندان تهراني در اين ايام اشاره كرد و افزود: توزيع بروشورهاي آموزش قوانين و مقررات راهنمايي و رانندگي و نصب 5 هزار تابلوي سرويس مدرسه در مقابل مدارس تهران از جمله اقدامات سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران است.

انگار همين چند روز پيش بود كه روزنامه ها از گراني نان نوشتند. بعد هم نان گران شد و به هر نانوايي كه مراجعه مي كرديد، مي گفتند كه تقصيري ندارند و به خاطر گران شدن آرد، نان هم گران شده.
اما بيرجندي ها با مشكل ديگري مواجه هستند. گراني نان يك طرف و نامطلوب بودن كيفيت آن طرف ديگر. آنها مي گويند:گران شدن نان در روزهاي اخير و عدم تغيير در كيفيت اين ماده غذايي علاوه بر ضرر به جامعه، نارضايتي ما را نيز به همراه داشته است. اين گراني به حدي است كه فكر مي كنيم كم كم جايگاه نان در سبد غذايي خانواده، دچار مشكل مي شود. كيفيت نامطلوب اين نان ها باعث عدم ماندگاري و ايجاد شغلي به نامنان خشكي در جامعه ما شده. مسوولان بايد در كنار افزايش قيمت نان در ارتقاي سطح سلامت و كيفيت نان نيز گام بردارند. گران كردن نان به بهانه افزايش دستمزد كارگر شايد چندان قابل توجيه نباشد. ارايه نان هاي خمير و سوخته از سوي نانوايان و عدم توجه به اعتراض خريداران موجب نارضايتي مردم شده است.عده ديگري از مردم مي گويند:اضافه كردن جوش شيرين براي تخمير نان نيز باعث ايجاد اختلالات گوارشي شده كه فقط براي يك وعده مي توانيم از آن استفاده كنيم. تهراني ها هم در چند نقطه با اين مشكل مواجه هستند. هر جا هم كه مي رويد مي گويند، آرد گران شده و ما بي تقصيريم. راستي شما اصلا متوجه اين قضيه شديد كه نان گران شده؟

سهيلا بيگلرخاني
مقني نابينا تمام سرمايه 20ميليون توماني عمرش را صرف ساخت يك مدرسه كرد تا روزها در سايه ديوار اين مدرسه گوش به آواي كودكان بسپارد
بايد نفوذ كني، حتي به درون پوسته خشكي كه برخي از آدم ها دور خود مي تنند. اين شغل توست. مثل يك مهاجم كه مي خواهد مدافع رو به رو را جا بگذارد، از چپ يا از راست.پيروزي در اين رويارويي لذتبخش است، اما گاه چه طعم تلخي دارد...
۱
به سختي از قالب رسمي مصاحبه بيرون مي آيد، اما توضيح علاقه به فرهنگ كافي نيست. براي ايثار مال، آن هم به اندازه ساخت چندين و چند مدرسه، جرقه اي لازم است. گاهي معجزه سختي هاي دوران كودكي، گاهي نداشتن آنچه كه هميشه آرزويش را داشته اي و گاهي از دست دادن عزيزترين كس، جرقه اي مي شود براي آغاز فصلي نو در زندگي.
۲
سال 1377، جامعه خيرين مدرسه ساز كشور رسما اعلام موجوديت كرد. يعني همان سالي كه ساعات آغازين آن با خاطره از دست دادن پسر و تازه عروسش در ياد خانواده حافظي نقش بست.
۳
پله هاي دفتر محمدرضا حافظي رئيس هيات مديره جامعه خيرين را كه پايين مي آييم، آبدارچي نگران بستني آب شده است كه براي پذيرايي به ما تعارف كرده. دفتر وسيع، ساده و بي پيرايه حافظي درست طبقه بالاي انجمن بروجردي هاي مقيم تهران واقع شده. انجمني كه حافظي رياست آن را بر عهده دارد.سال قبل دو طبقه پايين را خريدم و يكي كردم. حالا سالن بزرگ پايين براي جلسات مورد استفاده قرار مي گيرد. حافظي توضيح مي دهد و هم اينكه هم و غم انجمن ايجاد فضاي آموزشي، فرهنگي، پزشكي و ورزشي براي مردم بروجرد است.
۴
جامعه خيرين مدرسه ساز از 5 سال قبل به شكلي قانونمند ومركب از 28 نماينده از 28 استان كشور، وزير آموزش و پرورش ومعاون عمراني آموزش و پرورش به كار مشغول شد و محمدرضا حافظي از همان ابتدا در سمت رياست هيات مديره جامعه خيرين جاي گرفت. جامعه خيرين با گرد هم آوردن خيرين مدرسه ساز به سرعت به توان بالايي براي مدرسه سازي دست يافت؛ تواني كه در اختيار آموزش و پرورش قرار گرفت تا بتواند امكانات لازم را براي تحصيل كودكان مناطق محروم فراهم آورد.
بسياري از مدارس مناطق محروم كشور تا 6 سال گذشته 4 نوبته بود.بر اين اصل، مردم به ياري دولت شتافتند و در اعتلاي فرهنگ كشور شريك و سهيم شدند. او از 5 سال قبل كه كار مدرسه سازي را شروع كرده، 12 دبيرستان و مدرسه ساخته است.اولين دبيرستان سخت بود. هزينه كردن 200 ميليون تومان براي ساخت يك مدرسه چندان ساده نيست. اما حالا آنقدر به مدرسه سازي خو گرفته ام كه نمي توانم هيچ جا متوقف شوم.تمام خيرين مدرسه ساز هم همينطور.
رئيس جامعه رشد صد درصدي كمك هاي خيرين براي مدرسه سازي را گواهي مي آورد براي عشق خيرين به مدرسه سازي.سال گذشته خيرين 72 هزار ميليارد ريال ايثار كردند و ارديبهشت ماه امسال در جلسه خيرين، ميزان ايثار مردم 176 هزار ميليارد ريال اعلام شد. اين يعني بيش از 110 درصد رشد. پيش بيني مي شود اگر كمك ها به همين منوال باشد، رقم سال آ ينده به 300 هزار ميليارد برسد. در كنار اين كمك ها دولت هم متعهد شده معادل سهم خيرين به اعتبارات عمراني آموزش و پرورش اضافه كند.
۵
نمي تواندلا به لاي سخن گفتن، نامي از دوستان خيرش مانند عليپور نبرد.اين مرد همه زندگي خود را صرف مدرسه سازي كرد و سال قبل كه بيمار شد، حتي مخارج عمل قلبش را نداشت. 72 مدرسه ساخته. از همان ابتدا از يك مقني نابينا مي گويد كه تمام سرمايه 20 ميليون توماني عمرش را صرف ساخت يك مدرسه كرد تا روزها در سايه ديوار اين مدرسه گوش به آواي كودكان بسپارد.براي اين مقني آواز كودكان در حال آموختن بهترين ترانه است.
ماجرا از روزي شروع شد كه جامعه نوپاي خيرين 28 نماينده، 28 استان را به شهر مشهد دعوت كرد و از دل اين نشست، تشكلي قانوني بيرون آمد با 28 دفتر با عنوان مجمع خيرين استان.اعتقاد ما بر اين بوده و هست كه اساس پيشرفت و ترقي و تعادلي در كشور بستگي به فرهنگ كشور دارد. لذا ما به منظور رشد و شكوفايي كشور تصميم گرفتيم به ياري آموزش و پرورش بشتابيم.
حافظي از خودش كمتر مي  گويد و جايي هم كه چند كلامي ناغافل از دهانش بيرون مي  جهد، بعد اصلاح مي  كند كه ننويسيد. مثلا اينكه 36 سال قبل دكتراي مديريت بازرگاني از دانشگاه نيوپورت آمريكا گرفته است.چه اهميتي دارد، خيلي ها دكترا دارند.
۶۸ ساله است. 3 فرزند دارد، دو دختر و يك پسر.پسر ديگرم به همراه خانمش در تصادف از بين رفت. عصاي دستم بود. كارخانه دار است،حافظي. اين را باند و رول هاي چيده شده در تنها بوفه گوشه دفترش ظمي  گويد.به كارهاي توليدي علاقه دارم. يك كارخانه  آردسازي در بروجرد دارم و يك كارخانه توليد باندهاي شكسته بندي در قزوين. اين دومي در دوره جنگ احداث شد و كمك هاي وافري به جبهه ها كرد.
۶
اين سال هاي اخير بخش اعظم زندگي حافظي به مدرسه سازي و مدرسه سازان گره خورده، انگار. تك تك خيرين را به ياد دارد؛ اينكه خيرين از دو هزار آجر تا 150 ميليارد تومان در امر مشاركت در فضاي آموزشي هزينه كرده اند. جامعه خيرين اكنون بيش از 8 هزار عضو خير در سراسر كشور دارد.يكي از اعضاي جامعه با خداي خود عهد كرده تا مرز 150 ميليارد تومان براي ساخت مدرسه بپردازد.او ساكن آمريكا است، تاكنون 22 ميليارد تومان از 150 ميليارد تومان را به شكل دلار به ايران انتقال داده. در 11 سپتامبر منافع آقاي مرداني آذر به خاطر فروريختن برج هاي دوقلو در معرض خطر قرار گرفت. به او توصيه كرديم، عهدش را با خدا نشكند، حتما خدا او را كمك خواهد كرد. مشكلش حل شد و همان سال 4 ميليارد تومان به مدرسه سازي در تهران و 4 ميليارد تومان به مدرسه سازي در آذربايجان اختصاص داد.
مصاحبه به اتمام رسيده، انگار چيزي را فراموش كرده باشد، نام اعضاي هيات مديره را يك به يك بازگو مي  كند تا تشكري كرده باشد، از زحمات آنها:هيات مديره ما 7 نفره است كه من مدير آن هستم. خانم احترام فرنو، آقايان محمدرضا كارگري، دكتر ناصر قفلي، مهندس حسين حريري، برقه اي و محمدحسن عليپور اعضاي هيات مديره هستند. حتي گفتن نام اعضاي هيات مديره او را راضي نمي  كند. از عليپور بيشتر از بقيه مي  گويد. چه او حتي خانه مسكوني خود رابه آموزش و پرورش بخشيده. اما اين باعث نمي  شود خيرين ديگر را از قلم بيندازد.آقاي خيامي، تاكنون 6 ميليارد تومان صرف ساختن 100 دبستان، 18 دبيرستان ويك مجموعه كار دانش كرده است....نمي  دانيد، خدا چه بركتي به مال خيرين مي  دهد. ما مي  خواهيم به افراد متمكن بگوييم، در زمان حيات خود ببخشيد و از اين بخشش لذت ببريد.
به اعتقاد او بخشش درحيات ثمره بيشتري دارد. براي اثباتش مثال مي  آورد كهمردي كه بچه هم ندارد، وصيت كرده بود، پس از مرگش 2 صدم از ثروتش را به آموزش و پرورش ببخشند. اين مبلغ معادل 50 ميليارد تومان است. با اين حال چون تمام ورثه وصيتنامه  را نپذيرفته اند، هنوز پول به دست آموزش و پرورش نرسيده. اين شخص در زمان حياتش نتوانست از پولش بگذرد و لذت بخشش را بچشد.
۷
چند روزي بيشتر به جشن عروسيش نمانده بود كه تصادف كرد. پدر براي پسرخانه هم خريده بود، در خيابان آفريقا. عروس هم با جهيزيه اش آپارتمان را پر كرده بود. درست ساعت سال تحويل، تلفن خانه حافظي زنگ مي  خورد و خبر حادثه همراه توپ هاي تحويل سال نو، خانواده حافظي را مي  لرزاند.اولش براي شادي روح پسرم خانه اش را به آموزش و پرورش بخشيدم. بعد از آن ادامه پيدا كرد. حالا هم من و هم همسرم آرامش يافته ايم.
۸
۵ سال قبل محمدرضا نوه حافظه الصحه طبيب تصميم گرفت مدرسه بسازد. اكنون تمام لحظات زندگيش پر است از برنامه ريزي و خاطرات خيرين.قرار است امسال زنگ مدرسه هاي ساخته خيرين به دست خودشان به صدا درآيد. زمينه فراهم آمده تا خيرين در اداره مدرسه هاي ساخته خود سهيم باشند. مثلا مي  توانند رنگ لباس دانش آموزان را تعيين كنند. طوري كه دانش آموزان اين مدارس از بقيه دانش آموزان متمايز باشند. اينطوري انگيزه خيرين بيشتر مي  شود. اگر اين احساس تقويت شود، قطعا مردم موفق تر از دولت خواهند بود و از دولت در مدرسه سازي پيشي خواهند گرفت.

طي تحقيقاتي كه اخيرا از سوي معاونت فرهنگي و پيشگيري سازمان بهزيستي به عمل آمده است معلوم شده كه قم يكي از موفق ترين استان ها در بهبود معتادان و حفظ آنان از ابتلاي دوباره به مواد مخدر است. معلوم نيست چه عاملي باعث كسب اين موفقيت براي اين شهر شده است، اما شايد در وهله اول به نظر بيايد كه وجود عوامل معنوي و آنچه كه اين شهر را به يك شهر مذهبي تبديل كرده است، موجب بازدارندگي براي گرايش به اعتياد شده است.
دكتر رضا سليقه، معاون امور پيشگيري سازمان بهزيستي قم مي گويد: 70 درصد مراجعان به مركز ترك اعتياد در اين استان بعد از بهبودي با فعاليت هاي اين مراكز به سوي اعتياد بازنگشته اند.وي تصريح كرد: افراد بعد از درمان هاي جسمي به اين مركز مراجعه كرده و با هدف پيشگيري از ابتلاي دوباره به مواد مخدر، تحت نظر مشاوران قرار مي گيرند.وي اظهار كرد: در اين مراكز پزشكان متخصص، دكتر روانشناس و مددكاران براي درمان مراجعان طي دوره درمان كه از 3 تا 6 ماه است فعال هستند.وي با اشاره به تشكيل گروه هاي خودجوش معتادان بهبود يافته براي بررسي مشكلات و راه هاي جلوگيري از اعتياد دوباره افزود: بسياري از معتادان بهبود يافته با عضويت در جمعيتي به نام تولد دوباره كه از 5 سال قبل فعاليت خود را آغاز كرده، تلاش خود را براي مبارزه با مشكلات پيش رو انجام مي دهند.
وي تصريح كرد: در حال حاضر اين جمعيت داراي 3 هزار عضو است كه اقدام به برگزاري كلاس هاي آموزش و برنامه هاي ديگر تفريحي وجلسات براي رفع مشكلات مي كنند.

در همه جاي دنيا تامين رفاه معلولان، يكي از اولويت هاي سياستگذاري هاي شهري و اجتماعي مسوولان كشور است. البته در كشور ما با سابقه 8 سال جنگ تحميلي، اين مهم نه تنها در اولويت نيست، بلكه اساسا از سوي متصديان امر لحاظ نشده است. هنوز در بسياري از ساختمان ها و بناهاي شهري كيفيت رفت و آمد معلولان پيش بيني نشده است. برخي از ساختمان ها نه آسانسور دارند ونه پلكان مورب كه بتوان معلولان را از آن عبور داد.
از طرفي تردد معلولان نيز در سطح شهر بسيار به سختي انجام مي شود، مگر اينكه يك فرد خلاق پيدا شود و هراز چند گاهي اقدام به ساختن خودروي مخصوص معلولان كند كه آن هم به خاطر عدم پشتيباني سازمان هاي مربوطه، موضوع مختومه مي شود.البته اخيرا سازمان بهزيستي قدم هايي را برداشته است. علي اصغر مكارم، معاون توانبخشي سازمان بهزيستي اعلام كرده است كه ماشين هاي ويژه معلولان در 7 استان پرجمعيت كشور به زودي توزيع مي شود.
وي گفته است كه به زودي 200 دستگاه خودروي ويژه معلولان توسط وزارت كشور خريداري شده و به استان ها ارايه خواهد شد.
به گفته وي كميته اي متشكل از بنياد امور جانبازان، وزارت كشور و سازمان امور تاكسيراني تشكيل شده و بحث ماشين هاي ويژه معلولان را پيگيري مي كند.
به گفته وي 35 درصد هزينه اين ماشين ها به صورت نقد و 65 درصد بقيه، توسط وام هاي يارانه اي پرداخت خواهد شد.

يكي از خبرنگاران كه به تازگي از سفر برون مرزي برگشته بود مي گفت:خارجي ها درباره ايران مي گويند كه ايراني ها قدر منابع طبيعي كشورشان را نمي دانند چون يا اطلاعات كافي در اين زمينه ندارند يا متخصص.
در دهه 1970 ميلادي گروهي از پژوهشگران به سرپرستي ويليام سامنر -چهره صاحبنام فن آوري هاي باستانشناسي مدرن - در ايران به حفاري هاي باستانشناسي مشغول بودند. اين گروه درمورد طرح تل مليان پژوهش مي كردند. شهر مليان از مراكز تمدن ايلام است كه قدمت آن به بيش از 3 هزار سال پيش از ميلاد مسيح باز مي گردد. خلاصه اين گروه كلي روي اين مساله كار كردند و مسايل شهري و پيشرفت آنها در اموري مثل كشاورزي را مورد مطالعه قرار دادند. حالا با گذشت چندين دهه دوباره يك گروه باستانشناس به سرپرستيويليام رينولد از كالج دارتموت قرار است اين كاوش ها را از سر بگيرند. رينولد در اين باره مي گويد: بقايايي كه به دست خواهيم آورد از جمله قطعات كوزه، بقاياي جانوري وگياهي و حتي قطعاتي از مواد پارچه مانند است.
حالا دوست داريد حرف آن خبرنگار وطني را كه از همتاي خارجي اش نقل كرده، باور كنيد يا نه؟ متخصصان ايراني هم مي  توانند با استفاده از امكانات و اطلاعات خود دست به چنين اقداماتي بزنند، ولي مساله اينجاست كه در چنين كارهايي- اصولا در ايران- منفعت مالي كه جنبه اصلي كار است، وجود ندارد واين باعث شده ما براي چنين تحقيقاتي دست به سوي ديگران دراز كنيم.

فكر مي كنيد اعتماد يا اتكا به نفس چه تاثيري بر زندگي شما دارد يا اصولا فقدان اعتماد به نفس آيا مضر است يا مفيد؟در نشست كودك و حمايت قانون، مساله اي مطرح شد كه شايد تا به حال به آن كمتر پرداخته شده باشد.ثريا عزيزپناه عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق كودك و مسوول كميته حقوقي اين انجمن، تغيير نگاه به كودك را نيازمند ممارستي دانست كه دستاورد آن به سرعت ديده نمي شود. وي مي گويد:مجموعه شرايطي باعث شد كه در سراسر دنيا نشست هاي متعددي برگزار شود، چون حقوق كودكان همواره نقض شده و اين قشر هميشه اولين گروهي است كه ناهنجاري ها را درك مي كند. ما بايد اين مسايل را به كودكان خود يادآور شويم ولي اگر فقط به كودك آموزش حقوق داده شود با تضاد خانواده ومدرسه مواجه شده و هنگامي كه كودك حقوقش را طلب مي كند در صورتي كه پدر و مادر حقوقش را ناديده بگيرند، راه به جايي نمي بريم. ميزان اعتماد به نفس كودكان ايراني در دنيا از حداقل نيز كمتر است. اما بايد از اين مسوول پرسيد شما با چه معياري در اين جلسه توانستيد اعتماد به نفس كودكان ايراني را بسنجيد؟ فكرمي كنيد آيا حضور تنها چند كارشناس در مباحثي اين چنيني كه عمدتا حالتي تشريفاتي دارد، مي تواند معياري مناسب براي جمع بندي كلي باشد؟

آزاده بهشتي 
لباس هاي يك دستي به تن ندارند. يكي دو نفرشان سر و وضع بهتري دارند پسري كه گوشه زمين با كفش ورزشي اش ور مي رود، آنها را به كناري پرت مي كند و پاي برهنه مي پرد وسط زمين 
زمين خاكي بود، دويدن بچه ها خاك را به هوا بلند مي كرد. همان زمان براي اينكه همسايه ها عصباني نشوند، زمين را آسفالت كرديم حالا همين زمين آسفالت را هم گرفته اند
از اينجا تا جنوب شهر هنوز خيلي راه مانده است. آفتاب وسط آسمان،  بين دود ماشين هايي كه به هوا مي رود،  خاكستري مي تابد. گرماي ظهر تابستان از لابه لاي دود ماشين ها وسط ميدان چشم در چشم هايمان دوخته است كه مي رسيم. راننده به درخواستمان دور ميدان چرخي مي زند. كارگاه ها و مغازه ها بين دود غليظ ماشين و عبور و مرور كاميون ها گم شده اند، آدم ها با گام هايي گاه تند و گاه كند، خيابان را رج مي زنند. دستفروش ها، لابه لاي عبور آدم ها و ماشين ها بساطشان را رها كرده و در پناه سايه باريك پياده رو، چشم انتظار مشتري، به آفتاب ظهر تابستان بد و بيراه مي  گويند.
ميدان شوش، ساعت۱۵:12
مرد آفتاب سوخته، با هيكل لاغر و كشيده و نيمه عريان، وسط پياده رو يله داده بود و بين رفت و آمد رهگذاران هرازگاهي سرش را بالا مي آورد و با ناله چيزي مي گفت. چندقدم آن طرف تر، زني با لباس محلي و مندرس كودك شيرخواره را مقابل پايش روي زمين رها كرده بود و دستش را به سمت رهگذران دراز مي كرد. آدم ها بي تفاوت ازكنار دست هايي كه درپياده رو به سمتشان دراز مي شد عبور مي كردند و هيچ سكه اي روانه پياله مسي و رنگ و رو رفته شان نمي كردند. ميدان را پشت سر مي گذاريم چهره آدم ها در بي تفاوتي زندگي و ولع كسب لقمه ناني بيشتر، موج مي زند. فرياد فروشندگان كه رهگذران را به خريد دعوت مي كنند، مهر تاييد را بر پيشاني اين نقطه از شهر مي كوبد.
بچه ها با گام هاي كوچك از بين آدم هايي كه ترس و تشويشي مبهم از زندگي روزمره در چهره شان نهفته است به شيطنت هاي بچه گانه خود ادامه مي دهند. اين قسمت از شهر سهم آنها از دنيا است كه بي تفاوت ازخاصيت تابستان و گرمايش،  لابه لاي چهره هاي گرفته و خسته آدم بزرگ ها، بدوند و حوصله آنها را سر ببرند.
چند قدم جلوتر از خيابان عريض شوش، بعد از سينما شباهنگ، خانه كودك شوش و چاقوسازي تقي قمه ساز . دو قدم آن طرف تر از مدرسه جواد الائمه، سبزي زرد شده و سوخته درختان خودنمايي مي كند.
كمي آن طرف تر پشت اين همه هياهو وعبور گنگ و گيج آدم ها و ماشين ها لابه لاي بدن مرده و بي روح خانه هاي درهم تنيده پياده روي باريك، عريض مي شود. خانه هاي كج ومعوج را با آدم هايش تنها مي گذاريم و قدم در پياده رويي مي گذاريم كه به چهره  محله نمي آيد.
وصله ناجور نيست، اما فضاي باز و درختاني كه داغ آفتاب بر پيشانيشان مانده است، با خانه هاي كوچك ومتراكم و كوچه هاي باريك و كشيده جور در نمي آيد.
اينجا خبري از موتورسيكلت هايي كه مانند تير از چله كمان رها شده اند نيست. بچه ها در پارك از عبور سريع وتند ماشين ها در امان هستند. كسي اعتراضي به فريادها و جيغ و دادشان نمي كند. حتي پنجره ها هم از شوت هاي  ناشيانه و بي پرواي آنها درامانند. پارك جاي مناسبي است براي بچه  گي. هنوز پارك به آخر نرسيده است كه چند پسر جوان در چمن ها توپ را با دست به هم پاس مي دهند. و توجهمان را به خودشان جلب مي كنند. حوض وسط پارك هرچند عمق چنداني ندارد، اما با كمال ميل آغوش خود را براي تن سياه و شاداب چند بچه، باز كرده و در شادي آبتني ظهر تابستان با آنها سهيم است.
چرخي در پارك مي زنيم. در ضلع شرقي پارك، دو تير دروازه و 40-30 پسر جوان در زمين 700-600 متري از چشممان دور نمي ماند. لباس هاي يك دستي به تن ندارند. يكي دو نفرشان سر و وضع بهتري دارند، اين را از شورت هاي ورزشي سفيد و بلوزهاي آبي كه به تن دارند فهميديم. بعضي ها شلوار گرمكن و زيرپيراهني پوشيده اند، بعضي ها هم بلوز و شلوار معمولي. پسري كه گوشه زمين با كفش ورزشي اش ور مي رود، آنها را به كناري پرت مي كند و پاي برهنه مي پرد وسط زمين.
تا چند دقيقه ديگر فينال بازي هاي اين دوره آغاز مي شود، اين را از كركري افراد دو تيم كه قرار و مدار قبل بازي را مي گذارند، مي شد فهميد.
هيجان كركري خواني افراد تيم حالا در نگاه تماشاچي هايي كه كنار زمين روي سه رديف سكو در جاي خود بند نمي شوند، نمايان است.
همه در جاي خود قرار گرفتند. تيم ها آرايش مي گيرند و داور در سوت خود مي دمد. همه آن تصاوير از ذهنم محو مي شود. آنجا سكوت بود، سكوت. نه خبري از فوتباليست ها بود و نه تماشاچي ها. سوت داور، از خيال شيرين تماشاي بازي بچه هاي محل در يك ظهر تابستان به وسط زمين پرتمان مي كند، زميني كه اين روزها گام هاي محكم هيچ كودكي را به خود نمي بيند، تك و تنها ايستاده بوديم. يك عكاس و يك خبرنگار در ميان سكوتي كه گاه و بي گاه با صداي دور فرياد چند بچه در كوچه پس كوچه هاي اطراف شكسته مي شد.
به اطراف كه نگاه كرديم، زمين آسفالت شده و سكوهاي خالي و سيماني بيشتر خودنمايي مي كرد و غيبت بچه هايي كه تن زمين، بازي آنها را مي طلبيد، با آجرهايي كه در جاي جاي زمين تلنبار شده بود، بيشتر به چشم مي آيد. فضاي زمين فوتبال، بيشتر رنگ و بوي يك كارگاه ساختماني به خود گرفته است تا زمين فوتبال.
خيلي وقته ديگه اينجا كسي نمي ياد، يازده ماهي ميشه سكوت با فريادي كه در يك سوي زمين، سعي مي كرد به ما كه در سمت ديگر زمين بوديم برسد شكسته شد. باغبان پارك بيل را به شانه اش تكيه داده بود و پشت هم مي گفت:14 سال توي اين زمين بازي كردند، براي خودشان چند تا تيم داشتند، مسابقه مي دادند، مسابقات منظم با تيم هاي محله هاي ديگر اما حالا خيلي وقته ديگه صداشون نمي ياد.
خيابان شوش زمين فوتبال پارك بهاران
زمين فوتبال پارك بهاران بعد از ميدان شوش به سمت غرب سال هاي طولاني، محل بازي بچه هاي شوش بود، اما اين روزها بين دو راهي تبديل به پاسگاه نيروي انتظامي و ماندن براي بچه هايي كه جايي براي بازي ندارند، مردد مانده است.
خواهر يكي از بچه هايي كه سرپرست تيم بود، درحالي كه صدايش پشت تلفن شكل ناراحتي و غم به خود گرفته بود، به ما گفته بود كه زمين قرار است به پاسگاه نيروي انتظامي تبديل شود. وقتي رسيديم، تلاش هاي برادر او و ديگران، كار ساخت وساز را متوقف كرده اما زمين هنوز در تصرف نيروي انتظامي بود. چند كارگر و يك پيمانكار انتهاي زمين در يك اتاقك ولو شده بودند و اهميتي به حضورمان نمي دادند.
بين دو تير دروازه، در زميني كه چند سال پيش توسط خود بچه ها آسفالت شده بود، راه رفتيم.زمين خاكي بود، دويدن بچه ها خاك را به هوا بلند مي كرد. همان زمان براي اينكه همسايه ها عصباني نشوند، زمين را آسفالت كرديم. گفته هاي يكي از بچه هايي است كه در زمين بازي مي كرده است. ادامه مي دهد:حالا همين زمين آسفالت را هم گرفته اند. اول گفتند برويم ورزشگاه هرندي اماآنجا هم براي هر دو جلسه تمرين، 40 هزار تومان مي گيرند و فكر كرديم 40 هزار تومان براي بيشتر اين بچه ها و خانواده هايشان خرج يك ماه است.
زمين فوتبال يا پارك ترافيك
سال 69، زميني كه متعلق به گود عرب ها بوده و يك زماني هم به ايستگاه و انبار قند و شكر تبديل شد شكل پاركي مي شود كه اين روزها به آن پارك بهاران مي گويند. از آن سال بچه هايي كه حالا بزرگ شده اند و سرپرستي تيم را بر عهده گرفته اند در زمين فوتبال اين پارك توپ مي زدند و بازي مي كردند.
در سال 81 و به دستور شهردار وقت تهران، اين زمين به انتخاب حوزه انتظامي در يك فرصت يك ماهه به آنها تحويل داده مي شود، تا به پاسگاه تبديل شود ا ما از آنجايي كه سند زمين در اختيار منطقه نبوده و كاربري زمين، كاربري فضاي سبز بوده و امكان صدور پروانه نيز وجود نداشته، زمين به صورت زمين فوتبال باقي مي ماند. اما از همان زمان به تصرف نيروي انتظامي درآمده و بازي بچه ها در آن متوقف مي شود، اينها اطلاعاتي است كه پس از مراجعه به شهرداري منطقه 12، از وضعيت زمين به دست مي آوريم. روابط عمومي شهرداري اين منطقه معتقد است درصورتي كه احداث زمين بازي و پارك، موقت باشد و كاربري زمين نيز كاربري فضاي سبز نباشد، امكان اينكه به هر چيز ديگري تبديل شود، وجود دارد و گريزي از آن نيست. با اين وجود شهرداري ، زمين فوتبالي را كه در 500 متري زمين فعلي قرار دارد تا زمان مشخص شدن وضعيت قطعي پارك بهاران، در اختيار بچه ها قرار داده است تا تمرينات و مسابقات خود را در آنجا ادامه دهند.
در عين حال شهرداري براي بازپس گيري زمين از نيروي انتظامي اعلام كرده است هر زميني را كه آنها به شهرداري معرفي كنند، خريداري مي كند و در بازديدي كه اخيرا شهرداري با نماينده نيروي انتظامي از محل داشته  است، زمين ديگري پيشنهاد شده تا در اختيار نيروي انتظامي قرار بگيرد.
اين در حالي است كه بخش هايي از اين پارك در طرح توسعه قرار داشته و امكان تبديل آن به پارك ترافيك وجود دارد، اين طرح نيز در حال طراحي است و تا آخر امسال به صورت اجرايي در خواهد آمد.
هرچند سازمان تربيت بدني در ارايه امكانات به اين زمين فوتبال نقشي ندارد و امكانات اين زمين محدود به دو تيردروازه و سكوهاي سيماني است، اما بچه هاي محل به عنوان صاحبان معنوي و شهرداري منطقه 12 به عنوان صاحب مادي زمين در تلاش هستند تا اين زمين را هرچه سريعتر به صورت اوليه برگردانند.

توفان ومشكلات مديريت شهري هاوانا توفاني با سرعت 260 كيلومتر در ساعت، مديران شهري هاوانا را با مشكل مواجه كرد.
مقام هاي كوبايي با شروع اين توفان يك ميليون و 350 هزار نفر از ساكنان غرب كشور را به اقامتگاه ها و مناطق امن منتقل كردند و از 300 هزار دانشجو نيز خواسته اند كه روانه زادگاه هاي خود در مناطق شرقي ومركزي اين كشور جزيره اي درياي كارائيب شوند.
كميته مقابله با توفان ايوان كه با حضور فيدل كاسترو كار هماهنگي و نظارت بر ارگان هاي امدادي و دفاع از شهر را در اين كشور 11 ميليون نفري بر عهده دارد از دو روز پيش، برنامه هاي گسترده اي را براي جلوگيري از وقوع تلفات گسترده ناشي از اين توفان به اجرا گذاشته است.
در همين راستا، اعلام شد كه نزديك به 8 هزار گردشگر خارجي مستقر در مناطق غربي كوبا نيز به هتل هاي هاوانا - پايتخت - و ديگر مراكز امن انتقال يافته اند. اين گزارش ها در حالي منتشر شده است كه دو شركت بزرگ هواپيمايياير اروپا وايبريا به دليل هراس از توفان پروازهاي خود را به كوبا پايتخت هاوانا در عصر روز يكشنبه لغو كرده اند.
اين توفان تاكنون 50 قرباني در آمريكاي مركزي گرفته و درجريان حركت دو روز گذشته خود در جزاير آنتيل و درياي كارائيب 45 كشته بر جاي گذاشته است.
ايوان حدود يك ماه پس از توفان چارلي به كوبا رسيد كه صدها خانه را ويران كرد وخسارات بسياري را در اين كشور و ايالات متحده آمريكا بر جاي گذاشت.
توقف خط آهن دو پايتخت اروپايي ظاهرا دوره قطار و راه آهن ديگر سپري شده است. مسوولان دو كشور سوئد و نروژ تصميم گرفتند خط قطار قديمي بين پايتخت هاي دو كشور را براي هميشه متوقف كنند. اين خط قطار 133 ساله كه استكهلم را به نروژ متصل مي كند از روز اول سال 2005 ميلادي براي هميشه متوقف مي شود. اين تصميم را شركت هاي راه آهن سوئد و نروژ به طور مشترك گرفته اند.
مسوولان شركت هاي راه آهن سوئد ونروژ علت اتخاذ اين تصميم را رقابت شركت هاي هواپيمايي و استفاده از هواپيما براي مسافرت در اين مسير و ضرر و زيان شركت هاي راه آهن در مسير اسلو- استكهلم عنوان كردند. البته مسافرت با قطار به ديگر شهرهاي نزديك به هم اروپا محاسن مهمي دارد، مثل قرار گرفتن ايستگاه هاي راه آهن در مركز شهر و ورود مستقيم به مركز شهر .

صبح روز سه شنبه، پارك ترافيك پونك ميزبان نمايندگان آموزش و پرورش و شهرداري مناطق مختلف در جلسه هماهنگي طرح گذربان مدرسه پليس مدرسه بود.
در اين جلسه كه به ميزباني سازمان حمل و نقل و ترافيك تهران برگزار شد، نماينده آموزش و پرورش، برآبادي كارشناس سازمان ترافيك و جليلوند مدير روابط عمومي و مدير آموزش اين سازمان به سوالات نمايندگان شهرداري هاي مناطق و ادارات آموزش و پرورش مناطق مختلف پاسخ دادند.
جليلوند در پايان اين جلسه در توضيحي در مورد اين طرح گفت:گذربان مدرسه، دانش آموزي است كه از سوي افسران راهنمايي و رانندگي آموزش هاي پايه اي را ديده است و به دانش آموزان ديگر هم آموزش مي  دهد. اين دانش آموزان به خصوص در روزهاي اول مهر مسايل پايه اي ترافيك را به دانش آموزان ديگر آموزش مي  دهند.
به گفته جليلوند، بر اساس اين طرح كه توسط سازمان كنترل ترافيك و شهرداري طراحي و پشتيباني مي  شود و آموزش و پرورش و راهنمايي و رانندگي مجري آن هستند، به گذربان مدرسه، پرچم، لباس ، جليقه مخصوص و سوت داده مي  شود.

براي بهبود وضعيت حمل ونقل در كشور علاوه بر تجهيز سيستم حمل ونقل عمومي مي توان به افزايش سرعت خودروها اقدام كرد.
در جديدترين يافته هاي به دست آمده نصب سيستم هاي هوشمند در تقاطع ها سرعت خودروها را 5 برابر افزايش مي دهد. سعيد دانياري كه رياست گروه بهبود روش هاي حمل ونقل سازمان بهينه سازي مصرف سوخت را بر عهده دارد معتقد است: نصب 10 سيستم حمل ونقل هوشمند در تقاطع هاي شهر تهران و۱۰ دوربين نظارتي و 2 تابلوي علايم متغير، از جمله اقدامات سازمان بهينه سازي مصرف سوخت براي كنترل معضل ترافيك درشهر تهران است. وي افزود: اطلاع رساني به مشتري جاده - راننده - براي انتخاب بهترين راه و دادن آگاهي به راننده ها كه مثلا درصورت تنظيم موتور 10 تا۱۵ درصد در مصرف سوخت صرفه جويي خواهد شد از جمله اهدافي است كه مد نظر بوده است.
دانياري معتقد است پر مصرف بودن خودروهاي در حال تردد ازيك سو و وضعيت ترافيكي تهران از سوي ديگر موجب شده زمان سفر و در نتيجه مصرف سوخت خودروها افزايش يابد.

فضاي سبز و درختان كهنسال دو مجموعه تاريخي سعدآباد و نياوران پس از سال هاي طولاني بي توجهي و فراموشي در قالب فعاليت يك كميته راهبردي ساماندهي و آسيب زدايي مي شوند. محمد عبدالعلي پور، مدير كل موزه  هاي سعدآباد گفت: فضاي سبز موجود در اين دو مجموعه تاريخي با توجه به بررسي هاي انجام شده نيازمند رسيدگي سريع وساماندهي مبتني بر اصول كارشناسي است. بر همين اساس و باتوجه به گستردگي فضاي سبز مجموعه هاي تاريخي سعدآباد و نياوران مقرر شد كميته اي راهبردي تشكيل شود تا با استفاده از آراي متخصصان اين فن براي چگونگي ساماندهي فضاي سبز اين دو مجموعه برنامه ريزي كنند. به گفته عبدالعلي پور افزايش  آسيب هاي وارده به محيط زيست و فضاي سبز دو مجموعه سعدآباد و نياوران مهمترين دليل تشكيل كميته اي راهبردي در اين زمينه است. كميته راهبردي ساماندهي فضاي سبز مجموعه كاخ موزه هاي سعدآباد و نياوران متشكل از كارشناسان ميراث فرهنگي، استادان دانشگاه در حوزه علوم كشاورزي و فضاي سبز وهمچنين نمايندگان سازمان پارك ها و فضاي سبز شهر تهران خواهند بود. به گفته عبدالعلي پور فعاليت اين كميته راهبردي حداكثر تا يك ماه آينده آغاز خواهد شد.

براساس آخرين برنامه ريزي ها مقرر شده از سوي شهرداري منطقه 7 تهران، بخش عمده اي از زندان قصر به فضاي سبز و بناهاي آن به موزه و ساير مراكز فرهنگي تبديل  شود. به دنبال اقدامات آغاز شده از سوي شهرداري براي تغيير كاربري زندان قصر و بهينه سازي فضاي 11هكتاري اين مجموعه، با تاييد و نظارت ميراث فرهنگي تعدادي از بناهاي فاقد ارزش هاي تاريخي تخريب مي شوند. رضا موسوي، كارشناس اداره كل ميراث فرهنگي استان تهران، در مورد آخرين رايزني هاي اين اداره و شهرداري براي ساماندهي وضيعت زندان قصر، گفت: تعدادي از بناهاي موجود در اين منطقه فاقد ارزش تاريخي - فرهنگي هستند و بر همين اساس براي تخريب آنها منعي وجود ندارد و شهرداري در مورد تغيير كاربري اين بناها اقدام كرده است. به گفته موسوي در هفته جاري جلسه اي با حضور مسوولان شهرداري منطقه 7 و اداره كل ميراث فرهنگي استان تهران براي تصميم گيري در مورد بناهاي زندان قصر برگزار مي شود تا در مورد ادامه برنامه هاي شهرداري در اين منطقه تصميمات مقتضي اتخاذ شده و متناسب با ارزش هاي فرهنگي در مورد تخريب شدن يا نشدن آن عمل شود.